تهران کانکشن!
تابستان فصل آب تنی و شناست، ولی برای محفل جنایتکار احترام به ادیان، فصلی
است جهت «تطهیر در خون!»
در تاریخ 17 اوت 2017،
حدود ساعت 17، یک
کامیونت سفید در پُررفت و آمدترین خیابان شهر بارسلون به مردم هجوم برد؛ عدة
زیادی را زیر گرفت، و رانندۀ آن نیز از
محل گریخت! به گزارش فرانسپرس، این
تهاجم 13 کشته و یکصد زخمی، از جمله 26 فرانسوی بر جای گذاشت و نیازی نیست
که بگوئیم بلافاصله پس از انتشار این خبر، «داعش» مسئولیت آن را برعهده گرفت! و این
جنایت، یکبار دیگر برای آتلانتیستها ـ
حامیان تروریسم ـ و به ویژه برای نوکران مسلمانشان در ایران
فرصتی طلائی فراهم آورد تا خود را «تطهیر» کنند!
حکومت طویلة مشروعه که هفتة گذشته با شعار ابلهانة
«سری که رفت، تا روسری بماند» برای فردی به نام محسن حججی که گویا در عراق سرش را
بریده بودند، معرکه گرفته بود، ناگهان فراموش کرد که هم در ایران عامل خشونت است، هم برای تحمیل احکام توحش اسلام به مردم سوریه و
عراق، به اینکشورها مزدور مسلح فرستاده. حکومت توحشپرور و تروریست جمکران ضمن محکوم
کردن عملیات تروریستی بارسلون، همة کشورها
را به «اتحاد» برای مبارزه با تروریسم فراخواند:
«[...] ایران ضمن محکوم کردن حمله تروریستی روز پنجشنبه
به بارسلون، خواهان تشکیل اتحادی جهانی
علیه خشونت، ناامنی و ترور» شد[...]»
منبع: سایت رادیوزمانه، مورخ 18 اوت 2017
بله، در بوقهای
آتلانتیسم «جمهوری اسلامی» ـ حکومت تاراج
و جنایت در راه خدا ـ که عامل سیاست
آنگلوساکسونها در منطقة خاورمیانه است، با
واژة «ایران» ترادف مییابد، و ادعا دارد
که با تروریسم و خشونت و ناامنی و اینجور «چیزها» سخت مخالف است! بوقهای
آتلانتیسم هم به پیروی از اصول پروپاگاند گوبلز،
این دروغ بیشرمانه و آشکار را
پیوسته برای ملت ایران «تکرار» میکنند!
پس از بحرانسازیهای اخیرکرة شمالی که
از قضای روزگار با ابراز شیفتگی نمایندگان مجلس طویلة مشروعه به کنیزالاسلام
موگرینی، و مزمزه کردن گوز مستشرق توسط
حسن روحانی تقارن زمانی یافت، «کازینونژاد»کرة
شمالی را به تهاجم نظامی تهدید کرد! سپس رئیسجمهور چین با ترامپ تماس گرفت، و ترامپ هم به رئیسجمهور فرانسه زنگ زد و ...
و اینچنین بود که معلوم شد، موشکهای کرة شمالی به موشکهای اتحاد شوروی
شباهت دارد و از قضای روزگار از اوکراین میآید:
«[...] به گفتة مایکل ادلمن، کارشناس تجهیزات بالیستیک در موسسة بینالمللی
مطالعات استراتژیک، موتور موشکهای اخیر کرة شمالی، بدون
تردید، از اوکراین میآید [...]»
منبع: فیگارو،
مورخ 14 اوت 2017
بله اوکراین که پس از کودتای 21 فوریه
2014 ـ سوم
اسفندماه 1393 ـ مانند کشور ایران، تحت نظارت لندن و واشنگتن اداره میشود، و در
مرزهای اروپائی روسیه جنگ و بحران به راه انداخته، به کرة
شمالی تکنولوژی موشکی میدهد تا اینکشور بتواند به نوبة خود در مرزهای شرقی روسیه
بحرانسازی کند و ... و مسلماً روح لندن و واشنگتن و پکن از این «بده ـ بستان» بیخبر
بوده!
میدانیم که برتریطلبان دستنشاندة
آتلانتیستها، همچون دولت جمکران از
«استقلال تام و تمام» برخور دارند! به عبارت دیگر، میتوانند با ادعای «استقلال»، سیاستهای ارباب را به بهترین وجه به مورد اجرا
بگذارند. به عنوان نمونه، همین محفل
«شیخوشاه» را در نظر آوریم. این محفل پس از سرکوب جنبش مشروطه توسط دربار و
سفارت انگلستان، موفق شد در گام نخست،
در همان قانون مشروطة سلطنتی، آخوند پدوفیل و حرمسرادار را در جایگاه ناظر بیقیدوشرط
بر تدوین و اجرای قوانین بنشاند. در گام بعد،
طویلة اسلامی لندن با کودتای سوم
اسفند به «استقلال از شرق و غرب» دست یافت،
و پای مستشاران نظامی آلمان نازی
را به ایران بازکرد و ... و اینک که طویلة مشروعه خیلی خیلی مستقل شده، باز هم به دلیل استقلال تام و تمام توانسته
زیر سبیل روسیه، یک کارمند «ام. آی. 6 » را به عنوان سفیر
بریتانیا در «جمهوری اسلامی ایران» بپذیرد. این اگر «استقلال» نیست، چیست؟!
باری، پس از طبل زدن بوقهای لندن و
واشنگتن برای شبه انتخابات حکومت زالممد،
و جنجال و هیاهو پیرامون «تنفیذ» و
به ویژه مراسم «تحلیف»، سرانجام حسن روحانی اعضای کابینهاش را نیز به مجلس طویلة مشروعه معرفی کرد! بله، اینهم
یکی دیگر از رویدادهای مهم «بینالمللی» است که هیچ اهمیتی ندارد! حکومتی
که حق انتخاب، مادیت، فردیت و جنسیت انسان را نفی میکند، هم رئیسجمهور
و مجلس و دولت دارد، هم «انتخابات!» میبینیم چگونه در مرداب سکون «ترادف کلی» و
مرزشکنی و واژگوننمائی، همه چیز امکانپذیر
میشود، از جمله تلاش برای بیثباتی قفقاز، تحکیم
پایههای پیمان استعماری سنتو، و زمینهسازی
برای کودتا در ایران!
نشانههای این سیاست نوین «نازنازی» از
قضای روزگار با سفر فدریکا موگرینی به تهران آشکار شد. موگرینی به بهانة حمایت از «رأی مردم» و در واقع
جهت ادای احترام به احکام توحش اسلام به تهران آمد، و پای
منبر حسن روحانی نشست. همزمان با این حضور
«پرمعنا» شاهد جایگزینی سردار ساجدینیا، فرماندة نیروی انتظامی تهران بزرگ با سردار
رحیمی هستیم.
سردار رحیمی پس از گذراندن دورة تخصصی
در سیستان و بلوچستان ـ مرکز تجارت «فرنچ
کانکشن» ـ قرار است نظم و امنیت تهران
بزرگ را تأمین فرمایند. به عبارت دیگر،
قرار شده شبکة بینالمللی قاچاق انسان و اسلحه و مواد مخدر، بر «نظم
و امنیت» تهران نظارت کند و میدانیم که «فرنچ کانکشن» یکپا در ینگهدنیا دارد، و یک پا در فرانسه ـ بندر مارسی.
خلاصه از قدیم، فرنچکانکشن هم به برتری نژادسفید معتقد بوده، و هم برای «نوامیس اسلام» احترام فراوان قائل شده!
«جونم براتون بگه»، زمانیکه
در لابلای جیغوفریاد رسانهها پیرامون محل تولد رانندة «کامیونت سفید» ـ عامل
جنایت بارسلون ـ به شهر «مارسی» اشاره شد، و پس از
آنکه خبر رسید، شهردار نیویورک بر علیه نماد تاریخی «حضور
مارشال پتن در این شهر» قیام حسینی کرده، تازه به ارتباط عملیات بارسلون با انتصاب سردار
رحیمی و رخدادهای «شارلوتزویل» پی بردم! و
از حکمت ابراز نگرانی بوقهای لندن و واشنگتن برای بواسیر آخوند کروبی آگاه شدم.
پیش از ادامة مطلب یک مینیپرانتز
برای رخدادهای «شارلوتزویل» باز میکنیم.
بر اساس گزارش رسانههای غرب، در تاریخ 12 اوت سالجاری، گروههای راست افراطی برای اعتراض به تصمیم شهرداری ـ پائین
آوردن مجسمة ژنرال «لی»، فرماندة ارتش
جنوب و طرفدار نظام بردهداری ـ جهت
راهپیمائی تجمع میکنند. هنوز راهپیمائی آغاز نشده بود که اینان با سنگ و
بطری آبجو مورد تهاجم گروههائی قرار میگیرند که خود را «ضدفاشیست» میخوانند! پلیس
هم در محل حاضر بود و نهایت امر خبر رسید که یکنفر با اتومبیل به میان جمعیت رفت، عدهای زخمی شدهاند و یک زن 32 ساله هم از گروه
«ضدفاشیست» به قتل رسیده! بعد هم گفتند رانندة اتومبیل از طرفداران دونالد
ترامپ بوده.
یادآور شویم، در ایالات متحد، همة
گروهها از حق تظاهرات مسالمتآمیز
برخوردارند، در نتیجه ممانعت حضرات از تظاهرات افراطگرایان
«نقض قوانین» ایالات متحد به شمار میرود،
و همانطور که میدانیم حفظ نظم
قانونی هم از وظایف پلیس است. در هر حال، پلیس
نظم قانونی را حفظ نکرد؛ رئیسپلیس هم به
دلیل عدم رعایت وظایف خود مورد مواخذه قرار نگرفت؛ در نتیجه،
«مخالفان تخریب» نتوانستند
راهپیمائی کنند. در پی رخدادهای 12 اوت، دونالد ترامپ را میبینیم که چندبار تغییر موضع
میدهد. ابتدا خشونت طرفین را محکوم میکند، سپس زبان به نکوهش راستافراطی و قبیلة کوکلوکسکلان
میگشاید، و نهایت امر از کاخ سفید به «ترامپ تاور» در
نیویورک میگریزد، و از نیویورک تخریب نمادهای گذشته را مورد انتقاد
قرار میدهد. و از آنجا که این اظهارات منطقی با تصویر
دلپذیری که بعضیها میخواهند از آمریکا ارائه دهند در تضاد قرار میگیرد، بلافاصله فریادهای اعتراض به آسمان برخاست.
به عنوان نمونه، باراک
اوباما و جرج بوش پدر و پسر و هیلاری کلینتون و سناتور مک کین و لیندسی گراهام
معروف که از تجاوز و تخریب در افغانستان و عراق و لیبی و سوریه حمایت کردهاند و
هیچ مخالفتی با استقرار حکومت فاشیستها در اوکراین نداشتهاند، بساط
«تطهیر» پهن کرده، مخالفت خود را با فاشیسم و برتریطلبی به
جهانیان اعلام فرمودند! از ژستهای دلپذیر رعایای آمریکا در اروپا هم
فاکتور میگیریم و میرویم به سراغ فرماندهان ارتش یانکیها، که از همه مضحکترند؛ چرا که همه را ابله
انگاشتهاند. حضرات در سایة لاتبازیای
که حاکمیت در شارلوتزویل به راه انداخته، ضمن تطهیر ارتش جنایتکار آمریکا که تداوم ارتش
آلمان نازی است، دست به بازنویسی تاریخ زده، «برابری» را پایه و اساس «ارتش آمریکا» معرفی میکنند:
«[...] ماهیت وجودی ارتش آمریکا بر اصول ضد نژادپرستی
بنا شده [...]»
منبع: یورونیوز، مورخ 17 اوت سالجاری
بله،
ارتشی که طی جنگ دوم جهانی، همچنان تفکیک نژادی را مو به مو اجرا میکرد، و هنوز هم به توحش نظامیان مسلمان «احترام» میگذارد، گویا بر اساس «برابری» پایهریزی شده! اینهم
حکایت مخالفت حکومت طویلة مشروعه با تروریسم باید باشد! میدانیم که ملایان در کمال حماقت میپندارند با
تغییر نام بناها و خیابانها، تخریب
مجسمهها و آثار مربوط به دوران پهلوی و تحریف تاریخ، و قرار دادن آخوند در مرکز تحولات فرهنگی، ادبی و علمی کشور خواهند توانست گذشته را مطابق
سلیقة خود تغییر داده، آینده را نیز در
مسیر همین گذشتة دروغین بسازند! ولی جالبتر اینکه، همین روند ابراهیمی ـ تروریسم فرهنگی و تاریخی ـ اینک
در ایالاتمتحد به راه افتاده. یانکیها
هم میخواهند با حذف مجسمهها و نمادهای تاریخی آمریکا، گذشتة
اینکشور را مطابق سلیقة امروزیها بیارایند!
به عنوان نمونه شهردار نیویورک، که از
نورچشمان حزب دمکرات به شمار میرود به گزارش فیگارو، مورخ 18 اوت سالجاری، تصمیم
گرفته یادبود دیدار مارشال پتن از بروکلین را تخریب کند! ایشان شاید میپندارند به این ترتیب خواهند توانست سابقة همکاری و
همراهی آمریکا با طرفداران فاشیسم ایتالیا و نازیسم آلمان را از تاریخ اینکشور
بزدایند! حکومت طویله مشروعه نیز میپنداشت با تخریب
آرامگاه پهلوی اول میتواند، دوران پهلوی
را پاک کند؛ حمایت آخوندها و به ویژه شخص
خمینی از کودتای 28 مرداد را ماستمالی نماید، و خود را به «جنبش مشروطه» و قانون اساسی آن بچسباند. ولی
این عملیات نتیجة معکوس به بار آورد؛ ایرانستیزی قانون اساسی مشروطه را بر ملا کرد و
معلوم شد، آنچه تحت عنوان «پیروزی مشروطه
خواهان » به خورد عوام داده میشود، در واقع شکست جنبش مشروطه از اتحاد شوم «آخوند و
استعمار انگلستان» است!
از سوی دیگر، همسوئی آخوندها با کودتاچیان 28 مرداد 1332، تصویر
مضحکتری از «انقلاب شکوهمند اسلامی» و طرفدارانش ارائه داد. روحالله
خمینی، عضو گروه تروریست فدائیان اسلام، که
همچون شعبان جعفری و ملکه اعتضادی از کودتای 28 مرداد طرفداری کرده بود، با تکیه
بر پروپاگاند بیبیسی و شرکاء در سال 1357، تبدیل
شد «به رهبر ضداستبداد ایران!» نشاندن یک تروریست در جایگاه رهبر محبوب و
مردمی، سیاستی است که آنگلوساکسونها در
ایران و دیگر مناطق نفوذشان اعمال میکنند،
باشد تا با تخریب گذشتة تاریخی، آینده ملتها را در مسیر منافعشان تعیین کنند. و جالب اینجاست که همین سیاست اینک در آمریکا اعمال
میشود! چرا که، حاکمیت جنایتکار آمریکا به دلیل شکست در
سوریه، امکان جنگافروزی را از دست داده، از اینرو،
در چارچوب همان صورتبندیای که برای استثمار ملتها، به حکومتهای
پوشالی و دست نشاندهاش ارائه میکرد،
برای حفظ قدرت، در داخل مرزهای خود به بحرانسازی و تخریب فرهنگی نشسته.
وبلاگ را با یک خبر خیلی خوب به پایان
میبریم؛ در تاریخ 17 اوت سالجاری، نمایشگاه بینالمللی سوریه پس از 6 سال وقفه با
حضور 46 کشور بر پا شد.
<< بازگشت