هامبورگ، همه و همهمه!
اسلامگرایان ساکن فرنگ گویا یک قانون
اساسی برای «جمهوری ایرانی» در دست تهیه دارند که ابوالحسن بنیصدر ـ این فرد تحجر و توحش اسلام را بیان آزادی میداند
ـ خیلی از آن تعریف کرده و انتظار دارد
این «قانون» برای جهانیان الگو شود! بله،
یادمان نرفته که پیشتر، آنزمان که
لازم بود توحش وتحجر اسلام بر جهان حاکم شود،
امثال بنیصدر را به ایران فرستاده بودند.
البته قبل از آنکه از وی «مصدق ثانی» بسازند، بنیصدر میخواست از «انقلاب اسلامی» هم برای
جهانیان الگوسازی کند. ولی حال دکان اسلام
کساد شده و اربابان این حضرات کاسة «چه کنم،
چه کنم» به دست گرفتهاند. در
نتیجه، قبیلة روتچیلد تغییر مسیر داده و
برای غارت و سرکوب و یکدست کردن جهان سناریوی جدیدی تنظیم کرده که از قضای روزگار
باز هم بنیصدر میباید در آن نقشی ایفا کند! البته گذشته از خردهپاهائی همچون بنیصدر، مککارتیستهای
ینگهدنیا، واتیکان و جرمانی و اوباش جمکران
هم در سناریوی نوین قبیلة روچیلد نقشهای مهمی بر عهده گرفتهاند.
واکنش منفی واتیکان و طویلة مشروعة
شیعی به دیدار ولادیمیر پوتین با دونالد ترامپ، و تهاجم گستردة سایت «دیپلماسی ایرانی»، بوق
محفل ملاممد گوبلز، به روسیه و به شخص
ولادیمیر پوتین، همزمان با تکرار شایعة «دخالت روسیه در
انتخابات» توسط مقامات امنیتی کشور اشغالشدة آلمان نشان میدهد که محفل جنایتکار
«احترام به ادیان» از کاهش بحران به شدت احساس خطر کرده!
همانطور که شاهد بودیم، سرانجام در حاشیة نشست گروه 20 در هامبورگ، دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین برای نخستین بار
با یکدیگر ملاقات کردند و این ملاقات که بیش از 2 ساعت به طول انجامید، پشت درهای بسته صورت گرفت. به
عبارت دیگر رسانهها از محتوی این ملاقات اطلاعی ندارند. ولی از آنجا که کارفرمایان بوقهای آتلانتیسم با
«الله» ارتباط بیواسطه و مستقیم برقرار کردهاند و از حقایق الهی آگاهاند، دگمة «پاپ»
و «نیکی هیلی» را فشار دادند تا اینان «حقایق الهی»، یا
بهتر بگوئیم تبلیغات ضدلائیسیتة دستگاه آلمان نازی را برای جهانیان بازنشخوار کنند. همان
تبلیغاتی که در دوران نکبتبار باراک اوباما هم رسانهای شد، آنهم به
دلیل مخالفت مسکو با تبدیل کشور سوریه به «طویلة اسلام انقلابی!»
باری «نیکی هیلی» به محض اینکه دگمهاش
را فشار دادند، ابتدا برای تکرار شایعات آتلانتیستها دهانش را به
عنوان «سخنگوی همه» بازکرد:
«[...]همه میدانند که
روسیه در انتخابات ما دخالت کرده [...] همه میدانند که روسیه فقط در انتخابات ما
دخالت نکرده [...] آنها اینکار را در سراسر قارهها انجام میدهند [...] آنها [...]تلاش
دارند تا در داخل کشورها هرج و مرج ایجاد کنند [...]»
منبع: سپوتنیک،
مورخ 9 ژوئیه 2017، به نقل از سایت
خبرآنلاین
بگذریم که
«انتخابات آمریکا» اصولاً فاقد مبنای دمکراتیک است. یعنی
اصل «یکنفر، یک رأی» در آنچه انتخابات
آمریکا خوانده میشود، پذیرفته نیست! ولی به
ادعای نیکی هیلی، «همه میدانند روسیه در انتخابات آمریکا دخالت کرده!» و عجیب
است که تاکنون هیچکس نتوانسته اسناد و شواهدی برای اثبات حقوقی آنچه «همه میدانند»
ارائه دهد. ولی مقامات و رسانههای غرب از تکرار این شایعه
دست برنمیدارند، و نیکی هیلی هم از این روند دروغ پراکنی مستثنی
نیست. منتهی نمایندة آمریکا در شورای امنیت سازمان
ملل در این زمینة خاص گوی سبقت از دیگران ربوده!
نیکی هیلی «سکوت و قصد» دونالد
ترامپ را نیز مورد بررسی «علمی و حقوقی» قرار داده:
«[...]ترامپ
در دیدار با پوتین [...] قصد داشت در چشمهای او نگاه کند تا او بداند که بله، ما میدانیم شما در انتخابات کشورمان دخالت کردهاید
[...] و من فکر میکنم پوتین دقیقاً همان کاری را کرد که ما تصورش را میکردیم. او
همه چیز را انکار کرد [...] در صورتیکه حرف زدن یک چیز است و عمل کردن چیز دیگری
[...]»
همان منبع
با توجه به اینکه نیکی هیلی، هم «قصد»
دونالدترامپ را مورد «تفسیر شکمی» قرار داده، و هم بدون در دست داشتن اسناد و شواهد محکمهپسند، ولادیمیر پوتین را دروغگو معرفی کرده، به نظر میرسد منبع الهامات پیامبرگونة ایشان بوق
نژادپرستان آنگلوساکسون باشد. همانکه صدای
همة محافل برتریطلب جهان از جمله صدای دستگاه گوبلز بوده و هست! محافلی که موجودیات شان در گرو نفرتفروشی و
جنگ و تخریب و بحران است و از فروکش کردن تنش در روابط «مسکو ـ واشنگتن» سخت به
هراس افتادهاند.
از اینرو همزمان با ملاقات تاریخی «ترامپ ـ
پوتین»، محافل مذکور که طی سدة اخیر از گسترش اسلام
سیاسی و تخریب و جنگ پروار شدهاند، جیرهخوارانشان را به خیابان هی کردند. در
هامبورگ بساط آتش زدن اتومبیل و شکستن ویترین مغازهها و تهاجم به نیروهای انتظامی
به راه افتاد و بوقهای آتلانتیسم هم گلة وحش را «مخالفان فاشیسم» معرفی کردند! و اما این صحنه در ایالات متحد دیدنیتر بود! در
هفتمین روز از هفتمین ماه سال میلادی چندین کاروان خردجال در ینگهدنیا به راه
افتاد. خردجال اسلامگرایان که خواهان «جهاد برعلیه
دونالد ترامپ» بود، خردجال کوکلوکس کلان و
... و نهایت امر خردجال سیاهپوستان برتریطلب! گروه
اخیر «دستاورد» 8 سال ریاست جمهوری جهادی اوباما است. البته جهادی اوباما که مشوق انواع توحش و تحجر و
تعصب است و به همین دلیل جایزة صلح نوبل را دریافت کرده، دستاورهای فراوان دارد. «کیچن
دیپلماسی» نیز درکارنامة «نورانی» جهادی اوباما به ثبت رسیده.
یادآور شویم ولادیمیر پوتین برخورد
وحشیانة رئیسجمهور ایالات متحد با دیپلماتهای روسیه را «کیچن دیپلماسی» خواند و در
آخرین روزهای دسامبر 2016، تلویحاً به «پیوند»
اوباما و آشپزخانه اشاره کرد. البته ارتباط اوباما و آشپزخانه عمیقتر از
اینحرفهاست! اعزام «جان تفت» ـ سفیر سابق
آمریکا در اوکراین و لیتوانی ـ به عنوان سفیر آمریکا در روسیه و خوشوبش مداوم
جهادی اوباما با کنیز مطبخی آتلانتیسم، نشان میدهد که «کیچن دیپلماسی» در کنار «کیچن
پالیتیک» اعمال میشود. و اینک که کازینونژاد به مأموریت «جان تفت» در
روسیه پایان داده، میتوانیم بگوئیم که سیاست و دیپلماسی آمریکا از
«کیچن» به «کازینو» ارتقاء مرتبه یافته، و این ارتقاء درجه نشانة مثبتی است. البته
نشانههای مثبت دیگری نیز در رابطه با آمریکا مشاهده میشود.
به عنوان نمونه، ابتر شدن دهها فروند موشک «تاماهاوک» که در
شامگاه 7 آوریل سالجاری ـ همزمان با
ملاقات رئیسجمهور چین با کازینونژاد ـ به سوی سوریه شلیک شده بود! یا ابتر شدن سناریوی فرسودة کودتای «لات وآخوند»
که در تاریخ 26 ژوئن سالجاری، «غلط کردم» رهبر
حکومت زالممد را در پی آورد، و باعث شد «توتال»، نمایندة شبکة «فرنچ کانکشن» به کمک حکومت آخوند
بیاید و «استقلال» حکومت دستنشاندة غرب را به اثبات برساند! همینجا
در مورد امضاء قرارداد توتال با حکومت دست نشاندةآمریکا ـ این حکومت شعار نبرد با آمریکا میدهد ـ یک مینیپرانتز باز میکنیم.
در پی امضاء قرارداد با توتال و یک
شرکت چینی، حکومت زالممد بلافاصله یک دوقطبی کاذب ایجاد کرد
و بساط ستایش و نکوهش به راه انداخت. دکان نکوهش را آخوند علم الهدی رهبری میکند تا
طرفداران حسن فوتبال را به «سنگر ستایش» قرارداد با «توتال» هدایت نماید و ... و
در این گیرودار بود که پاسدار علیلاریجانی هم عَلَم استخراج «نفت و گاز دریای
خزر» را برافراشت و راهی گیلان شد و علی خامنهای در جایگاه وکیل مدافع مسلمانان
کشمیر نشست و برای مخالفان دمکراسی هند دم مفصلی جنباند. و اینچنین بود که مسلمانان «مومن و متعهد»
کشمیر دریافتند که «ریختن خون هندوها» لازم است و اتوبوس حامل زائران هندو را به
رگبار بستند:
«[...] شش زائر هندو که
اکثر آنها زن بودند روز دوشنبه در جریان تیراندازیها در منطقه کشمیر تحت کنترل
هند کشته شدند [...] قربانیان در داخل اتوبوس و در مسیر بازگشت از معبد امارنات
در هیمالیا بودند [...]»
منبع: یورونیوز،
مورخ 10 ژوئیه 2017
بله کشتار غیرنظامیان، وجه مشترک تروریسم بینالملل، اسلام
سیاسی و دستگاه آلمان نازی است که در قالب سازمان آتلانتیک شمالی همچنان به موجودیتشان
ادامه میدهند. و این مجموعة متجاوز و جنایتکار، همچنانکه در یوگسلاوی و عراق و سوریه و اوکراین شاهد
بودیم، خود را «برتر و برحق» میانگارد، و حریم خصوصی انسانها و ملتها را نفی میکند. در رأس
این مجموعة جنایتکار ایالاتمتحد نشسته و اتحادیة اروپا هم تحت نظارت لندن، افتخار
رعیتی کدخدا را دارد. حکومت کشورهای اسلامزده نیز به عنوان سگ وفادار
کدخدا، با شعار استقلال و اقتدار و غیره وظیفة
پاسداری از منافع ارباب را بر عهده گرفته. و صدالبته،
در این میانه تبلیغاتچیهای کدخدا
نقش سرنوشتسازی ایفا میکنند. اینان که در قالب مفسر و کارشناس و پژوهشگر و متخصص
امور خاورمیانه و... ظاهر میشوند، یک مأموریت
مشخص دارند و آنهم رد گم کردن با هدف ارائة تصویر دلپذیر از آنگلوساکسونها و دیگر
محافل برتریطلب غرب است!
اینبار در آستانة دیدار «پوتین ـ ترامپ»، برای رد گم کردن «ری تکیه» را به میدان
آوردند! مستر «تکیه» از تبلیغاتچیهای شناخته شدة سازمان «ناتو» است که وظیفه
دارد واژگوننمائی کند و از حکومت دستنشاندة آمریکا در تهران، تصویر «مخالف آمریکا» ارائه دهد و به این ترتیب
با یک تیر چندین و چند نشان بزند. نخست اینکه نقش آمریکا و رعایای اروپائیاش را
در استقرار «حکومت اسلامی» انکار کند. دیگر آنکه از «سگ وفادار کدخدا» تصویر مخالف کدخدا
ارائه دهد، تا خدای ناکرده، تصویر
دلپذیری که بوقهای آتلانتیسم از آمریکا، به
عنوان مخالف دیکتاتوری ساخته و پرداختهاند، مخدوش نشود و ... و از همه مهمتر
اینکه «مستر ری» وظیفه دارد به مخاطب شوتوپرت چنین تفهیم کند که «توافق تاریخی 14
ژوئیه» به نفع حکومت ملایان بوده:
«[...] یک چیز اما در
جهت منافع رژیم است: توافق هستهای با
جامعه جهانی [...]»
منبع: صدای آمریکا،
مورخ 16 تیرماه سالجاری
بله حکومت ملایان که بنابرتعریف و بر
اساس شبهقانون اساسیاش بر یکجانبهگرائی و خشونت و توهم و مالیخولیا استوار شده، و با
هرگونه روند حقوقی معاصر در تضاد قرار میگیرد،
به ادعای «ری تکیه»، منافعاش
با یک توافق حقوقی تأمین شده! حال آنکه
مستر تکیه فراموش کرده که، روند حقوقی تهدیدی است برای پوپولیسم! در واقع تبلیغاتچی سازمان سیا مثل دیگر همپالکیهایاش
به تناقضگوئی روی آورده! دلیل هم روشن است؛ امثال «ری تکیه» با تفکر و استدلال کاری
ندارند، «به فرموده» مینویسند و مطالبات
«سنتی»کارفرمایانشان را بازنشخوار میکنند.
مطالباتی که بر محور آخوندپرستی و
دینفروشی و یکجانبهگرائی استوار شده و موضوع وبلاگ ما نیست!
موضوع وبلاگ ما پیامدهای ملموس نخستین
دیدار «ترامپ ـ پوتین» در هامبورگ است. چرا که،
بلافاصله پس از این دیدار، رئیسجمهور فرانسه بار دیگر رسماً از شعار «اسد
باید برود» فاصله گرفت و اعلام داشت هیچ پیششرطی برای مذاکرات صلح سوریه وجود
ندارد! سپس بوریس جانسون، وزیر امور خارجه انگلستان برای فرونشاندن
بحرانی که با نبوغ مادر ترزا، نخستوزیر برکسیت به راه افتاده راهی منطقه شد
و رکس تیلرسون نیز در ظاهر برای جمع و جور کردن کودتای سوم اسفند اوکراین به کییف
رفت و از آنجا راهی ترکیه و قطر شد تا نهایت امر بساط «نبرد» عربستان و امارات با
شیخک قطر را برچیند. خلاصه قرار شده در این زیارت اجباری وزیرامورخارجه
فرانسه نیز از همتای آمریکائیاش پیروی کند!
اگر پس از دیدار «پوتین ـ ترامپ»، بعضیها دگمة پاپ را فشار دادند تا رهبر واتیکان
ضمن شیطانسازی از رهبران چین و کره شمالی و سوریه و روسیه، نسبت
به آنچه «تفاهم خطرناک آمریکا و روسیه» خوانده،
هشدار بدهد ـ راشا تودی، مورخ 10 ژوئیه سالجاری ـ حکمتی داشته!
به استنباط ما رهبر واتیکان «حق» دارد؛
برای منافع محفلیاش نگران شده! تفاهم
آمریکا و روسیه پیرامون بسیاری پروندههای کلان استراتژیک معاصر برای محفل
جنایتکار «احترام به ادیان» که طی سدة اخیر از جنگ و تاراج و تخریب پروار شده بسیار
خطرناک است!
<< بازگشت