زور و دیرالزور!
«[...] علی
ترکه [...] نیمهشب [...] به سوی اتاق سپیدرنگ میرود و در را میگشاید. سخاوتمند روی تخت نشسته [...] ملتمسانه دست
دراز میکند و میگوید: ـ قربون
دستت! اون لگن رو بده که دارم میترکم!
علیترکه با خود میگوید، عجب عظمتی! در چنین شرایط حساسی با این خونسردی از من لگن
میخواهد! منهم باید مثل او در مدارس
اردوگاه شرق زیر نظر متخصصین جنگهای روانی تربیت میشدم![...]»
منبع: سعید سامان، «آقای سخاوتمند»
از شواهد چنین
برمیآید که آمریکا از داعش حمایت میکند،
و قصد دارد با تجزیة سوریه و ترکیه و ایران و عراق، یک «کردستان بزرگ» نیز در منطقه بسازد! جمکرانیها هم از یکسو ادعای مخالفت با تجزیة
عراق و سوریه دارند، و از سوی دیگر در
بوق رسمیشان اعلام میکنند که با آمریکا «اهداف مشترک» دارند!
بله، اینهم دقیقاً حکایت «مبارزات» رسانهای محمد
مصدق با استعمار انگلستان شده! تاریخ به ما
میگوید، چگونه مصدق با شعارهای خررنگکنی
از قماش «استقلال و منافع ملی» و ... زمینة مناسب را جهت تحمیل تحریم اقتصادی بر
ملت ایران فراهم آورد، و نهایت امر
توانست شرایط لازم برای کودتا را نیز در ایران تأمین کند. کودتائی
که منابع نفتی کشور را در انحصار «کنسرسیوم» قرار داد. خادم
وفادار آتلانتیسم، پس از عملی کردن نقشة کودتا در جایگاه «حسین
مظلوم» نشست، و از همان سالها در بوقهای لندن و واشنگتن
تبدیل شد به «قهرمان ملی ایرانیان!»
بیدلیل نیست
که هر از گاه وزارت امورخارجة یانکیها برای توجیه عملیات «وطن پرستانة» مصدق دست
به انتشار «اسناد» میزند و در هر میعاد برای
«بساط» کودتای 28 مرداد 1332، اسناد جدید از
آستین بیرون میکشد، و از محمد مصدق تصویر دلپذیر «طرفدار روابط
حقوقی» ارائه میدهد! حال آنکه طرفدار روابط حقوقی «رزمآرا» بود که
میخواست ملیشدن نفت را از طریق مذاکره با لندن حل کند و به همین دلیل ترور شد! رفتار
سیاسی و اجتماعی مصدق با رزمآرا صدها سال نوری فاصله دارد. فراموش نکنیم که تفکیک جنسیتی در دبستانها، سرکوب
رسانهها، خیابانی کردن مجلس قانونگزاری و ... و خصوصاً
گلهپرستی و بحرانسازی روزمره را به دکتر محمد مصدق، عضو فکلکراواتی
تشکل تروریست «فدائیان اسلام» مدیونیم!
باری در
آستانة انتشار اسناد نوین از سوی وزارت امور خارجة یانکیها، علی شمخانی، مشاور علی خامنهای جهت همکاری نظامی و امنیتی
با آمریکا دست به دامن فرانسه شده بود؛ کم التماس دعا نداشت! فردای همانروز در آستانة برگزاری انتخابات پیش
از موعد پارلمان بریتانیا، مجلس طویلة
مشروعه وآرامگاه روحالله خمینی به صورت رسانهای مورد تهاجم تروریستی قرار گرفت و
مأموران انتظامی جمکران خبرنگاران «سپوتنیک» را در محل بازداشت کردند، تا ارادتشان را به آتلانتیسم به اثبات رسانده
باشند. همزمان با این عملیات «قهرمانانه»، مشروح
التماسات شمخانی در روزنامة فرانسوی «فیگارو» و سایت «پرس تی.وی» انتشار
یافت، هر چند این صحنهسازیها نتوانست نانی برای
مادرترزا، نخستوزیر «برکسیت» به تنور بچسباند!
مادر ترزا که
در پی ناپدید شدن دهها فروند «تاما هاوک» کدخدا در نبرد سوریه، برکسیت
را به تعلیق در آورده بودند، قصد داشتند
از طریق انتخابات پیشرس صحنه را به حزب کارگر واگزار کرده و به صورت دمکراتیک فلنگ
را ببندند، ولی دمشان عین موش در تله
گیر افتاد! به ارادة «الهی» انتخابات برای
ایشان اکثریت نسبی فراهم آورد و خلاصه مجبور شدند با افلاس بمانند و دولت ائتلافی
تشکیل دهند! آنهم ائتلاف با یکی از واپسگراترین
و متحجرترین تشکلهای سیاسی در اروپای غربی!
از سوی دیگر، مادر الیزابت نیز ناچار شدند نطق مبارکشان
را چند روزی به تعویق بیاندازند! در
نتیجه، زمانیکه در خجسته میعاد 13 ژوئن، مادر
ترزا برای مشورت در مورد تشریفات جشن تولد کازینونژاد سراسیمه راهی پاریس شدند، از ورود خبرنگاران «راشا تودی» به کاخ ریاستجمهوری
فرانسه ممانعت به عمل آمد و ... و اینچنین بودکه «گرنفل» آتش گرفت و محدودة
اردوگاه «ضدروس» با خطوط قرمز «پررنگ» مشخص شد.
مهمترین ویژگی
اردوگاه «ضدروس» جلوگیری از اطلاع رسانی خبرگزاریهای روسیه است! چرا که این خبرگزاریها «اطلاعرسانی» میکنند و
برخلاف خبرگزاریهای آتلانتیسم و مداحان خمینی و علیخامنهای پای به عرصة شایعهپراکنی
و نفرتفروشی و وراجی و هتاکی نمیگذارند.
به همین دلیل نیز طویلة مککارتی و
طویلة مشروعه، هر دو از خبرنگاران
راشاتودی و سپوتنیک نفرت دارند! و نیازی
نیست بگوئیم که وحشت اینان از «آگاهی مردم» است! شیپورهای
آتلانتیسم در مسیر گسترش حماقت و ابتذال گام برمیدارند، رسانههای
روسیه در مسیر اطلاع رسانی! ولی پیش از
ادامة مطلب لازم است یک پرانتز باز کنیم.
یادآور شویم، ایجاد
مزاحمت «رسمی» و دولتی برای «راشاتودی» از انگلستان آغاز شد؛ با
پیروزی کازینونژاد به آمریکا سرایت کرد؛ بعد به فرانسه رسید. این مزاحمت در تاریخ 7 ژوئن، در جریان عملیات تروریستی اخیر به طویلة مشروعه
صادر شد، و 6 روز بعد به تأئید کاخ الیزه در فرانسه هم
رسید! در اینجا از تهاجم به دفاتر
راشاتودی در اسرائیل فاکتور میگیریم چرا که در اینکشور عملیات فوق توسط «افراد
ناشناس» صورت گرفت، و هیچکس مسئولیت آن را
نپذیرفت!
در نتیجه دولت
اسرائیل به دلائلی هنوز نخواسته در اردوگاه ضدروس قرار گیرد و این اردوگاه الهی فعلاً
به کدخدا و رعایایاش در فرانسه و انگلستان،
و کنیزانقلابی و مطبخیاش در
جمکران محدود شده. فراموش نکنیم، چند روز پیش،
همین اردوگاه رسمیت یافتن عضویت هند و پاکستان در سازمان شانگهای را به
خفقان برگزار کرد، و از مسکوت ماندن عضویت
احتمالی طویلة مشروعه در این سازمان هم هیچ گزارشی نداد! در عوض بازار تحلیل و بررسی «علمی» گوز و آروغ
آخوند و بحث و جدل در مورد «معنای» تیز آیتاللهها در بوقهای لندن و متحداناش
داغ و گرم بود!
در امتداد
همین جنجال و هیاهو پیرامون باد شکم آخوند بود که در تاریخ 18 ژوئن، مرحلة دوم انتخابات پارلمان فرانسه برگزار
شد، و حدود 52 درصد از واجدان شرایط از رأی
دادن خودداری کردند! به این ترتیب حزب امانوئل ماکرون توانست با
تکیه بر اقلیت، به «اکثریت
مطلق» در مجلس دست یابد! و اینچنین بود که همزمان با انتشار خبر «پیروزی»
حزب مذکور، یک پیروزی هم در سوریه به
حساب حکومت زالممد نوشتند! شیپورهای «خبرساز» ادعا کردند که حکومت مفلس
ملایان موشکهائی شلیک کرده که پس از عبور از آسمان عراق در خاک سوریه فرود آمده و
تروریستها را نابود کرده! بله حکومت تروریستهای شیعیمسلک، این روزها
با تروریسم هم مبارزه میکند! جالب
اینجاست که این حکومت با داعش هیچ تفاوتی ندارد؛ هر دو برای تامین منافع آتلانتیستها به تاراج و
جنایت مشغولاند و برای زندگی انسانها هیچ ارزشی قائل نیستند و ... و آفتاب آمد
دلیل آفتاب! زمانی که شمار قربانیان تهاجم
7 ژوئن در رسانهها منعکس شد، زالممد و
پاسدار علی کوچیکه و مم جواد ظریف و حسن روحانی و دیگر مقامات حکومت تاراج و جنایت
به نام خدا، به بازماندگان قربانیان
تسلیت هم نگفتند! در نتیجه مبارزات این
جانوران وحشی با تروریسم همانقدر ارزش
دارد که «مبارزات» اربابان آمریکائیشان که ارتش سوریه را هدف قرار میدهند! ولی از
آنجا که عرصة آتلانتیسم با نگرش حقوقی بیگانه است، شیپورهای ناتو، حمایت یانکیها از تروریسم و خشونتپرستی حکومت
زالممد را نادیده میگیرند و تهاجم موشکی
و رسانهای تروریستهای شیعی به خاک سوریه را به عنوان «مبارزه با تروریسم» میستایند!
نیازی نیست که
بگوئیم این عملیات بیبیگوزکانه با استقبال همهجانبة وقوقساهابهای آتلانتیست
روبرو شد، و همة
اراذل و اوباش ضدایرانی را در داخل و خارج مرزها به اجماع رساند و خلاصه
همه زبان به ستایش «سپاه» ـ شاخة اسلامی پنتاگون ـ گشودند.
همزمان با این عملیات خداپسندانه قلادة
علی خامنهای را بازکردند تا مقام معظم ضمن گسترش دامنة ابتذال و هتاکی به اربابان
آمریکائیاش، از حکومت دستنشاندة آمریکا
تصویر قدرقدرت ارائه دهد و پروپاگاند کسالتآور سازمان سیا را بار دیگر نشخوار کند:
«[...] انقلاب
و نظام اسلامی از اول با دشمنیهای سخت مواجه بوده [...] به این هارت و هورتهای
این بابائی که تازه آمده در آمریکا نگاه نکنید [...] از روز اول این هارت و هورتها
علیه جمهوری اسلامی بوده [...] قریب چهل سال است هیچ غلطی نتوانستند بکنند [...]»
منبع: رادیوفردا، مورخ 18 ژوئن 2017
خلاصه، در خجسته میعاد 18 ژوئن، 12 روز
پس از التماس دعای شمخانی به درگاه ناپلئون،
از آنجا که چرخگاری آتلانتیسم و جمکران بدجور به گل نشسته بود، علی
خامنهای ناچار شد باز به سراغ جفنگیات «انقلاب اسلامی» برود! باز هم
ژست ضدآمریکائی بگیرد و مزخرفاتی که سازمان سیا پیشتر توی لپ خمینی ترکانده بود، قرقره کند.
ولی فراموش نکنیم که در فردای همین عربدهجوئیهای خامنهای بودکه خبر همکاریهای
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با پنتاگون در بوق رسمی حکومت زالممد انتشار یافت.
ژنرال «رابرت.
جی.گارد»، دستیار پیشین وزیردفاع آمریکا طی مصاحبه با
شیپور رسمی جمکران، تأکید کرد که آمریکا و جمکران اهداف مشترک دارند
و پنتاگون پس از رخدادهای 11 سپتامبر، با نیروهای «نظامی ـ امنیتی» جمکران همکاری
داشته:
«[...] ما
دارای اهداف مشترک هستیم [...] سپاه پاسداران [انقلاب اسلامی] در حال جنگیدن با
همان دشمنانی بوده که ما با آنها در حال جنگ هستیم [...] هر دوی ما در حال
جنگیدن با دشمن مشترک هستیم [...]»
منبع: ایرنا،
مورخ 19 ژوئن 2017، کدخبر:82569907
بله، همانطور
که گفتیم معلوم نیست «اهداف مشترک» آمریکا و جمکران چیست، که گاهی اوقات وقوق علیخامنهای را به آسمان
میبرد، و گاه خبرسازان ایرنا و «مقامات»
طویلة مشروعه را به مجیزگوئی از پنتاگون و متحدانش مینشاند. ولی آنچه مسلم است، اینکه آمریکا برنامة تجزیة سوریه و ترکیه و
ایران و عراق را، جهت ایجاد «کردستان
بزرگ» دنبال میکند. و هر چند موفقیت این برنامه هنوز مشخص
نیست، میباید بپذیریم که ادعای جمکرانیها
مبنی بر مخالفت با تجزیة عراق و سوریه پوچ و بیمعناست. اگر جز این بود، حکومت ملایان در بوق رسمیاش به «اهداف مشترک» با آمریکا اشاره نمیکرد. و اگر مقامات نظامی آمریکا از تاریخچة همکاری
با جمکرانیها سخن میگفتند، شیپور رسمی زالممد با اهنوتلپ و افتخار آن را
منعکس نمیکرد!
حال با توجه
به «همکاری» کذا، یا بهتر
بگوئیم با توجه به دلالی و پااندازی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای یانکیها در
منطقه، چه بهتر که ببینیم عربده و زوزة
علی خامنهای در مورد «دشمنی آمریکا با حکومت آخوند»، چه مفهومی دارد؟! به
استنباط ما ریشة جیغوفریاد خامنهای را میباید در ناکامی سناریوی کازینونژاد جستجو
کرد! ظاهراً پس از دخیل بستن شمخانی به «مقبرة ناپلئون»، قرار شده بود تروریستهای ارسالی فرانسه به
سوریه و عراق، در اختیار حکومت زالممد قرار گیرند؛ شیخک
قطر هم که اخیراً تبدیل شده به دشمن دیگر شیخکها، میبایست کمافیالسابق هزینة عملیات خرابکارانة
اینان را بپردازد! ولی معلوم نیست چه پیش آمد که این سناریو «آرام
و زیرکانه» با شکست روبرو شد! در نتیجه بوقهای آتلانتیسم ناچار شدند در رسانههایشان
برای طویلة مشروعه موشکهای دور برد بسازند و آنها را به «دیرالزور»، محل تجمع همین تروریستها که از عراق فرار کرده
بودند، پرتاب کنند!
به این ترتیب، به قولی، «نه خانی آمده، و نه خانی رفته»، فقط بعضیها در «دیر» زوری
زدند و «بادی» آمده! بادی که در بادبان پاره و پوسیدة «انقلاب اسلامی»
افتاد!
<< بازگشت