تلگرام و ترزالممد!
39 سال پیش، جیمی
کارتر و سران کشورهای فرانسه، آلمان و
انگلستان در پایان نشست دو روزة گوادالوپ، در مورد نشاندن شیخ بجای شاه، و تحمیل سکون بر ملت ایران به توافق رسیدند. اینان از طریق بمباران تبلیغاتی و توسل به مشتی
لاتواوباش با شعارهای پوچ و ابلهانه موفق شدند حکومت «مسجد ـ روسپیخانه» را بر ملت
ایران تحمیل کنند! پس از گذشت 4 دهه، همین
محفل در کمال بیشرمی میخواهد استقرار فاشیسم شیعی در ایران را به حساب مسکو
بگذارد، و یکبار دیگر چماقداراناش را به عنوان مخالفان
همین حکومت به ما ایرانیان حقنه کند.
حدود یکماه پس از آغاز اعتراضاتی که در بوقهای آتلانتیسم «شورش مردم» خوانده
میشود، حاج محسن سازگارا، یکی از اوباش صادراتی حکومت ملایان به ینگه
دنیا، به بهانة پاسخ به مصطفی تاجزاده، همپالکی جمکرانیاش، در جایگاه
قیم ملت ایران نشست و ضمن بازنشخوار پروپاگاند سازمان سیا در مورد «انقلاب
مسالمتآمیز 22 بهمن 1357»، مدعی شد «ملت به حکومت دستنشاندة پوتین اعتراض دارد»
و خواست مردم، تکرار راه حکومت خیابانی
ملایان، یعنی برگزاری رفراندومی است با همان پرسش جمهوری
اسلامی آری یا نه! البته اینبار تحت نظارت سازمانهای بینالمللی:
«[...] ملت [...]
به نفوذ روزافزون روسیه و اینکه رهبری حکومت دستنشانده پوتین شده، اعتراض دارد
[...] شعار رفراندوم از سوی مردم، خواستار
برگزاری مجدد رفراندوم با همان سوال38 سال پیش
است، جمهوری اسلامی، آری یا نه. اما این
بار زیر نظر سازمانهای بینالمللی و ناظران بیطرف [...]»
منبع: گویانیوز، مورخ 25 ژانویه 2018
همانطور که میبینیم لات و اوباش مخالفنمای حکومت
جمکران به برگزاری رفراندوم دو گزینهای ـ شیطان یا فرشته ـ آنهم با همان پرسش 38 سال پیش اصرار فراوان
دارند، به چند دلیل روشنتر از روز! نخست اینکه چنین رفراندومی از هر نظر «ضدحقوقی»
و در نتیجه «ضددمکراتیک» خواهد بود و بیدلیل نیست که لوتی و عنترهای سازمان سیا
در داخل و خارج مرزها و به ویژه در شبکه مجازی،
به بازنشخوار ترهات امثال
«سازگارا» نشسته و به کاربران «رفراندوم دوگزینهای» پیشنهاد میکنند! این
آدمنمایان میپندارند علیرغم تغییرات شرایط «کلان ـ ستراتژیک»، با تکرار یک سیاست پوسیده و نخنما به همان
نتیجة گذشته دست خواهند یافت! یعنی همانطور که در سال 1358، به
ادعای رسانهها 99،9 درصد مردم به جمهوری
اسلامی «آری» گفتند، و نان سازمان سیا را در روغن فراوان شناور
کردند، اینبار هم اکثریت قریب به اتفاق
ایرانیان به همین ضدجمهور رأی منفی خواهند داد و یکبار دیگر دنیا به کام سازمان
سیا خواهد شد و ... و جیره و مواجب امثال حاج محسن سازگارا در این میانه باز هم
افزایش خواهد یافت!
بله، اینبار
قضیه شیرینتر است. چرا که بر سرنوشت ملت ایران
ابهام بیشتری حاکم خواهد شد. در سال 1358،
رأی مثبت «مردم» به جمهوری اسلامی، ترکیب مجلس آینده را مشخص کرد. در
نخستین مجلس حکومت آخوندی، اسلامگرایان
اکثریت مطلق داشتند! به عبارت دیگر
برگزاری شبه رفراندوم 1358، با هدف سلطه
بر نخستین مجلس شورایملی صورت پذیرفت و نام آن را به مجلس شورای اسلامی تبدیل کرد!
اینک ببینیم برگزاری همان رفراندوم چه
پیامدهائی میتواند داشته باشد. اینبار با توجه به نفرت اکثریت از حکومت زالممد،
به احتمال قریب به یقین، اکثریت مردم به جمهوری اسلامی «نه» میگویند، فقط معلوم نیست چه نوع حکومتی در انتظارشان است. در
نتیجه از همان آغاز کار همة مسائل در هالهای از ابهام قرار میگیرد!
و فراموش نکنیم،
هر چه دامنة ابهام گستردهتر باشد، زمینة سرکوب هم مساعدتر خواهد بود! البته معلوم
نیست که سناریوی رویائی اربابان حاج محسن به واقعیت تبدیل شود، ولی در راستای همین سناریوی ایرانستیز است که
رضا پهلوی هر چه بیشتر در منجلاب ابهام فرومیرود! اعلیحضرت که اینروزها فراوان مصاحبه میفرمایند، حتی یکبار هم با تعدد زوجات و قیمومت مرد بر
زن مخالفت نکردهاند ولی همواره، برای حفظ
«کیان اسلام»، سازمان تروریست «فدائیان اسلام» را که شناخته شده است، در پوشش مبهم و فراگیر «فرقة تبهکار» میپیچند! یادآور
شویم بسیاری از وعظ و خطابههای سیاسی با همین ترفند ساخته و پرداخته میشود. به
عنوان نمونه، و به گفتة «نادیا الی»، زبانشناس دانشکدة تلآویو، متن سخنرانی اخیر نتانیاهو در برابر مایک پنس، معاون رئیس جمهور ایالات متحد، نیز بر همین اساس تنظیم شده بود. حال که
به اسرائیل و مایک پنس رسیدیم بد نیست نیم
نگاهی بیاندازیم به برداشتهای متضاد از سخنرانی ایشان!
در اسرائیل، اظهارات معاون دونالد ترامپ را «وعظ و خطابه» ـ ضداجتماعی و ضددمکراتیک ـ تحلیل کردند، حال آنکه جمکرانیهای ساکن ینگه دنیا، از جمله مجید صادقپور، دبیر سیاسی سازمان جوامع ایرانیان آمریکا در
تیز و آروغ آخوندی مایک پنس که ایشان از نقش تعیین کنندة آمریکا در استقرار حکومت
آخوند فاکتور گرفته بود، «دمکراسی» برای
ایران یافتند ـ سایت صدای آمریکا، مورخ 24
ژانویه سالجاری. این است تفاوت دمکراسی با استبدادزدگی و انجماد
ذهنی! البته موضوع به این مختصر محدود نمیشود. پروفسور «محمود دلخواسته» از دشمنان سرسخت
لائیسیته، هنوز برای «توجیه» براندازی دولت شاپور بختیار و
کودتای 22 بهمن 1357، به لاشة متعفن «میشل فوکو» دخیل بسته، بدون
اینکه در نظر بگیرد این «فیلسوف» کبیر که مثل سگ نازیآباد به مخالفانش پارس میکرد، همان
کسی است که برای قانونی شدن «پدوفیلی» در فرانسه دست به جمعآوری تومار زده بود! بله، قلمزنان چاهک روتچیلد با این مسائل پیشپا
افتاده کاری ندارند. به عنوان نمونه مخالفنمایان
حکومت جمکران، از جمله شاهالله، هرگز
قانون اساسی مشروطه را که ضددمکراتیک است به زیر سئوال نبردهاند، چرا که
در این شبه قانون، «جایگاه برتر» ناظر بر تدوین
و اجرای قوانین به آخوند اختصاص یافته! یعنی قانون کذا هیچ تضادی با تعدد زوجات، پدوفیلی، سنگسار، قصاص و دیگر انواع خشونت فقهی ندارد! آنچه به عنوان «قانون اساسی مشروطه» میشناسیم، همانقدر متحجر و بدوی است که «قانون اساسی»
جمهوری اسلامی! و جالب اینجاست که قانون اساسی مشروطه در
تبلیغات مخالفنمایان حکومت جمکران تبدیل شده به الگوی آزادی و دمکراسی و غیره. همانطور که «جمهوری ایرانی» هم در این
پروپاگاند ابلهپسند ـ از جمله در مطلب «پروفسور» محمود دلخواسته ـ تبدیل شد به «خواست ملت ایران!» ولی به
دلیل ارتباطات اینترنتی، قلمزنهای محفل
روتچیلد دیگر نمیتوانند حماقت و خشونت را بر فضای سیاسی ایران تحمیل کنند و این
است دلیل زوزة همزمان آخوندها و نخستوزیر بریتانیا بر علیه شبکة تلگرام!
همزمان با
زوزة مقامات حکومت زالممد بر علیه «شبکة مجازی»،
مادر ترزا، نخست
وزیر بریتانیا هم در نشست «داووس» بالای منبر رفت و به شدت از شبکة «تلگرام»
انتقاد کرد! البته از همسوئی نخست وزیر
بریتانیا با مترسک شیعیاش تعجب نمیکنیم.
به همچنین از همصدائی پاسدار
شریعتمداری با بنیامین نتانیاهو و دستگاه ترامپ بر علیه توافق هستهای 14 ژوئیه
2015.
این نخستین
بار نیست که محافل جنگفروش و جیرهخواران اسلامگرایشان بر علیه «روابط حقوقی» و
مقررات بین المللی با یکدیگر «متحد» میشوند.
اشغال سفارت آمریکا در تهران هم
بخشی بود از همین اتحاد استعماری بر علیه ملت ایران. به
همین دلیل در 55مین سالگرد «انقلاب سفید» ـ شبیهسازی اصلاحات انقلابی کوبا در کشور
ایران ـ وعظ و خطابة 10 روز ماندة رهبر حکومت پوشالی جمکران در ستایش
تروریسم ـ اشغال سفارت آمریکا در تهران ـ و
اعزام مزدور به سوریه منتشر شد، تا
بدانیم و آگاه باشیم که حمایت مقام معظم از منافع ارباب در داخل و خارج مرزها همچنان
خدشهناپذیر باقی مانده. خامنهای ابتدا به عملیات قهرمانانة لاتواوباش
ساواک ـ اشغال سفارت آمریکا در تهران
ـ اشاره کرد و ابراز پشیمانی برخی اراذل
از این عمل وحشیانه را مورد نکوهش قرار داد:
«[...] علی
خامنهای در سخنانی که روز26 [دیماه] بیان
کرده و متن آن روز جمعه 6 [بهمنماه] منتشر شده [...] گفت: لانه جاسوسی را آن روز رفتند و با شجاعت تمام
گرفتند، امّا بعداً رفتند با آمریکائیها صحبت کردند و عذرخواهی کردند [...] این
ناشی از چیست؟ ناشی از کمعمق بودنِ آن انگیزه است [...]»
منبع: رادیوفردا،
مورخ 26 ژانویه 2018
بله گویا انگیزة بعضیها برای خیانت به منافع ملی و تأمین
منافع لندن و واشنگتن چندان عمیق نبوده و این امر باعث تأسف شدید مقام معظم شده! ایشان در ادامة این بیانات، گام بلند دیگری در عرصة توحش و وقاحت برداشته و
میفرمایند این جوانانی که «بیخیال در خیابان راه میروند»، به دنبال «وظیفه» نیستند:
«[...] آقای خامنهای
همچنین با اشاره به محسن حججی [...] افزود: جوانهای امروز [...] که بیخیال در خیابان راه
میروند؛ زمان جنگ هم بودند [...] امّا آن
[جوانی] که دنبال وظیفه میرود، میفهمد چهکار
دارد میکند [...]»
همان منبع
بله آن جوانی
که مانند محسن حججی، برای تأمین منافع
آمریکا، و تحکیم پایههای حکومت «مسجد ـ روسپیخانه» راهی سوریه میشود، حتماً میفهمد
چه کار دارد میکند! البته تولههای علیخامنهای
و دیگر ملایان حاکم از چنین جوانانی پیروی نمیکنند؛ «مرگ»
فقط برای دیگران خوب است و خامنهای هم در این عرصة توحش و وقاحت تنها نیست؛ لات
و لوتهای جمکرانی در شبکة «توئیتر» نیز فراخوان شورش و اعتراض میدهند، چرا که هیچ خطری تهدیدشان نمیکند.
خلاصه رخدادهای
دیماه 1396 که در بوقهای «ابهامگستر» چاهک روتچیلد «شورش مردم» خوانده میشود،
پتة محفل نفرتفروش شیخوشاه را حسابی بر
آب انداخت و نه تنها نشستن رضاپهلوی در سنگر ابهام و خشونت و پدرپرستی را
برملا کرد، که همسوئی کنیزالاسلامهای صادراتی جمکران را
نیز با تشکل تروریست اخوانالمسلمین، شاخک آمریکا به نمایش گذارد!
گویا شیرین
عبادی، مهرانگیز کار و معصومه علینژاد
بیانیهای را امضاء کردهاند که به پیشنهاد «لیندا سرسور»، عضو
شبکة تروریست اخوانالمسلمین تنظیم شده بود!
سرسورکه از نورچشمان «گری لویس» و
برنی سندرز به شمار میرود، اخیراً فتوی «جهاد» بر علیه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا صادر کرده و از قضای روزگار
هیچ نهاد امنیتی وانتظامی و حقوقی هم مزاحم ایشان نشده! به
عبارت دیگر، حضرات با «صدور فتوی قتل»،
آنهم قتل رئیسجمهور آمریکا، با «تساهل و
تسامح» برخورد میکنند، به یک دلیل «واضح و مبرهن!» هر چه دامنة خشونت و حماقت گسترش یابد، زمینة سرکوب مساعدتر میشود و «عظمت گذشته»
زودتر به آمریکا باز میگردد!
در هر حال، امضاء
بیانیة کذا توسط زننمایان جمکران با اعتراض کاربران شبکة مجازی روبرو شد. از
اینرو امضاءکنندگان هم به شیوة آخوند ـ
دروغ و تهاجم ـ متوسل شدند و حماقت و توحش خود را به اثبات
رساندند! معصومه علینژاد رسماً اعلام کرد که امضایش را
پس گرفته!
یادآور شویم علینژاد
در رشتة آخوندپرستی و گسترش زنستیزی تخصص ویژه دارد و به این منظور دکان «آزادی
یواشکی و چهارشنبههای سفید» بازکرده، و
موفق شده حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی زن ایرانی را به «پنهان کاری و تسلیم»
تقلیل دهد! در مورد «آزادی یواشکی» پیشتر به تفصیل توضیح
دادهایم و نیازی به توضیح بیشتر نمیبینیم، پس نگاهی بیاندازیم به بساط «چهارشنبههای سفید!» در
راستای این بساط، گویا هر چهارشنبه، بدون اعتراض به دیگر احکام توحش اسلام از جمله
تعدد زوجات و پدوفیلی و ...، زنان ایرانی
میباید فقط در اعتراض به حجاب اجباری،
با «روسری سفید» از خانه خارج شوند! و
آنطور که رادیوفردا و بیبیسی بر اساس یک کلیپ ویدئو «روایت» میکنند، طی
اعتراضات دیماه در تهران، یک «دختر» به
علامت اعتراض، روسری سفیدش را به یک چوب بسته و ... و گویا این پرسوناژ ناپدید شده
و رادیو فردا و بیبیسی دربدر به دنبال «دختر خیابان انقلاب» میگشتند، تا اینکه کنیزالاسلام نسرین ستوده موضوع را
پیگیری فرمودند و کشف کردند که گمشده «مادر» است!
به این ترتیب پرسوناژ مذکور که
ابتدا «دختر» بود و تحت قیمومت «پدر»، تبدیل شد به «مادر» و تحت قیمومت «شوهر» قرار
گرفت و خلاصه سایة «الهی» جنس مذکر از سرش کم نشد، تا همه
بدانند «زن ایرانی» وجود خارجی ندارد؛ یا
دختر است یا مادر! برای اثبات این «حقیقت مسلم»، یورونیوز یک مصاحبه با صبیة اکبر رفسنجانی ترتیب
داد که آنهم بسیار مفرح بود!
از شیوة بیان
صبیة «شهید» رفسنجانی آغاز کنیم که شیوة بیان «آبمنگلها»، پرسوناژهای فیلم «قیصر» را تداعی میکرد! خلاصه معلوم نیست این جماعت از کدام زبالهدان بیرون
آمده که پس از 40 سال لفتولیس و «صدرنشینی» هنوز نتوانسته در گفتار و رفتار، از ابتذال و خشونت لات و چاقوکش و کلاه مخملی، حتی یک میلیمتر فاصله بگیرد! ولی
جریان به این مختصر محدود نمیشود، خبرنگار یورونیوز از این «پدیده» میپرسد، «شما فمینیست هستید؟» صبیة حاج اکبر که مثل همه
کنیزاسلامهای جمکرانی با تفکر بیگانه است و یک چادر سیا روی لچکاش انداخته تا
دوبار به ماتحت آخوند احترام بگذارد،
بدون تأمل پاسخی میدهد که باعث انبساط خاطر ملوکانة ما میشود:
«بله من
فمینیست اسلامی هستم و خواهان برابری حقوق زن و مرد[...] »
منبع: یورونیوز، مورخ 25 ژانویه 2018
میدانیم که
تعدد زوجات و پدوفیلی در دین اسلام مجاز است و گویا این «فمینیست اسلامی» که چندان
جوان هم نیست، قصد دارد به تقلید از حاجآقا یک حرمسرا از
مردان جوان تشکیل دهد! در هر حال،
جای خوشوقتی است! چرا که در کمال تعجب، در «شورشهای دیماه» از مطالبات زنان هیچ خبری
نبود؛ گذشته از مطالبات مادی و منطقی تولیدکنندگان و مالباختگان
و کارگران و کارمندان، «تل موهوم مردم» یا
به «روح رضاشاه» درود میفرستاد، یا شعار
«مرگ و نفی» را «تکرار» میکرد. خلاصه کلیپهای
ویدئو جماعتی را نشان میداد که خواهان سکون و «بازگشت به گذشته» بود!
حال که به
پایان وبلاگ رسیدیم به «نوباوگان» عرصه سیاست یادآور شویم، در تظاهرات، نوع شعار از تعداد تظاهرکنندگان به
مراتب با اهمیتتر است. «شعار» مسیر
آیندة تحولات اجتماعی را تعیین میکند، و
گروههائی که به مداحی و هتاکی، و دیگر شعارهای پوچ از قماش «استقلال، آزادی، جمهوری
ایرانی» متوسل میشوند، هدف اصلیشان تحمیل
«سکون» بر تحولات اجتماعی است! آنها که
در «آغاز» کار به خیابان میریزند و مرگ بر این و آن میگویند، چند صباح پس از تغییر رژیم، به
همان ترتیب «مرگ» مخالفان خود را نیز در خیابان خواستار خواهند شد. جماعتی که هنوز به قول معروف دوزاریشان
نیفتاده بهتر است بدانند که «مرگ بر دیکتاتور» از منظر زبانشناسی به هیچ عنوان به
معنای طرفداری از دمکراسی، یا «مخالفت با دیکتاتوری» نیست!
<< بازگشت