پنجشنبه، آبان ۱۶، ۱۳۹۸

نفت، نفوذ، نعل‌وارونه!



آمریکا و انگلستان 16 سال است که عراق را اشغال نظامی کرده،  نفت اینکشور را به تاراج می‌برند،  و در راستای سیاست‌ سنتی اسلام‌پروری‌شان در منطقه،  دست پاسداران دلار را نیز جهت سرکوب ملت عراق باز گذاشته‌اند.   با این وجود،  علیرغم سابقة «ضدبشری» لندن و واشنگتن،   شاهدیم که وزیر امورخارجه ایالات متحد ادعا دارد،   «اعتراضات در کشورهای عراق و لبنان،  واکنش به نفوذ حکومت ملایان و دخالت خامنه‌ای در این کشورهاست:»

«[...] مردم عراق و لبنان [...]شایسته آن هستند که خط مشی خودشان را فارغ از دخالت‌های خامنه‌ای داشته باشند.»
 منبع: صدای آمریکا، مورخ 5 نوامبر 2019  

پیام این قماش برخورد مزورانه این است که آمریکا حاضر نیست مسئولیت خود را در بحران‌ عراق و لبنان به رسمیت بشناسد،  و به همین دلیل انگشت اتهام را به سوی سگ هار و وفادارش،  علی خامنه‌ای گرفته!  سگ مزوری که در بوق‌های ناتو به مبارزه با صاحب قلاده‌اش مفتخر شده!  البته نبرد سگ با صاحبش مقولة حیرت‌آوری است،   ولی این شرایط حیرت‌آور در تاریخ معاصر ایران تازگی ندارد.

این بساط از آنزمان آغاز شد که محمد مصدق،  عضو فکل‌کراواتی محفل «فدائیان اسلام» برای نبرد با صاحب قلاده‌اش،  کاخ باکینگهام به پا خاست!   کارنامة درخشان «نبرد مصدق با صاحبش» در تاریخ به ثبت رسیده.   این فرد ضمن فراهم آوردن زمینة اشغال آذربایجان توسط ارتش سرخ،   هم منابع نفتی ایران را در انحصار لندن و واشنگتن قرار داد؛  هم زمینة تحمیل تحریم‌های اقتصادی بر ملت ایران را فراهم آورد؛  هم تفکیک جنسیتی را در دبستان‌های ایران آغاز کرد،  و ... و از همه مهم‌تر با فراهم آوردن زمینة کودتا،  مشروعیت قانونی پهلوی دوم را بر باد داد.   پس از این «خدمات»،‌  حضرت محمد مصدق طی یک محاکمة نمایشی،  در سنگر «قهرمان ملی» زیر پتو لنگر انداختند.   نتیجه خوش‌رقصی مصدق این شد که چند صباح بعد،  شیخ پدوفیل و برده‌فروش نیز،   علیرغم همراهی‌ با شعبان جعفری‌ها و شهربانی آیرون‌ساید،  توانست ‌تبدیل شود به مخالف کودتا و نماد مبارزه با آمریکا!  

ولی شرایط حیرت‌آور کذا به این مختصر محدود نماند.  ‌ در دوران ریاست جمهوری کندی این بساط باز هم حیرت‌آورتر شد!  حزب دمکرات آمریکا به محض پیوستن ایران به کنوانسیون وین،  دست‌اندرکار روند تبدیل خمینی به «رهبر اوپوزیسیون» شد.  بلندگوهای ناتو زوزة خمینی بر علیه کنوانسیون وین را به آسمان بردند تا در میعاد 4 نوامبر 1964 ایشان را تحت نظارت ارتش اسلام‌نواز ناتو و اخوان‌المسلمین ترک قرار دهند.   ولی سگ‌چرانی در ترکیه،   عضو رسمی ناتو،  برای آمریکا گران تمام می‌شد،   به همین دلیل دربار پهلوی هزینة اقامت روح‌الله و همراهان را در نجف برعهده گرفت.  و این جانور وحشی به برکت درگیری‌های نمایشی «آریامهر ـ  بعث» تبدیل شد به دشمن سرسخت دربار پهلوی!  

در ادامة همین شرایط «حیرت‌آور»،  و در میعاد 4 نوامبر 1978،  شهربانی و ساواک اوباش را به خیابان‌های تهران آوردند تا اعلیحضرت «صدای انقلاب» بشنوند،  که شنیدند!  سپس هویزر به تهران آمد تا ارتش شاهنشاهی را درکنار لات‌واوباشی قرار دهد که یانکی‌ها سال‌‌های دراز در  داخل و خارج  ـ از نجف تا نیویورک ـ  در آب‌نمک خوابانده بودند.                              

و این شرایط حیرت‌آور همچنان ادامه یافت!   سناریوی استعماری «اشغال سفارت» که در میعاد 4  نوامبر 1979 با موفقیت تمام در ایران به مورد اجرا گذاشته شد،  به واشنگتن امکان داد ضمن تحمیل تحریم‌های اقتصادی بر ملت ایران،‌  یک کودتای «نظامی ـ پلیسی»‌ در راستای نیازها و مطالبات مقطعی‌اش بر ایرانیان تحمیل نماید؛   با مترسک‌های شیعی‌اش روابط زیرزمینی «اقتصادی و سیاسی» برقرار کند و تشکل تروریست نهضت‌آزادی را نیز در جایگاه اوپوزیسیون و «قربانی خمینی» بنشاند!  

 جالب اینکه،  لندن و واشنگتن می‌خواهند همین سناریوی نخ‌نما را اینبار در مناطق شیعه‌نشین عراق به روی صحنه بیاورند تا با یک تیر دو نشان بزنند.   هم تجزیة عراق به سه منطقة شیعی،  سنی و کرد را نهائی و اجرائی کنند،  و هم منطقه شیعی‌نشین اینکشور را «دشمن حکومت جمکران» جلوه دهند!   به این ترتیب در صورت موفقیت این طرح «سرشار از نبوغ» نه یک تروریسم شیعی،   که دو نوع تروریسم شیعی در منطقه خواهیم داشت که دشمن یکدیگرند،  و از این مفر دامنة بحران‌سازی و جنگ‌افروزی را به مراتب وسیع‌تر خواهند کرد.   و نیازی نیست که بگوئیم در هیهات درگیری‌های تروریستی این حضرات منافع جنگ‌فروشان لندن و واشنگتن به صورت تصاعدی افزایش خواهد یافت.  پس جای تردید نمی‌ماند؛  تهاجم به کنسولگری ملایان در کربلا،   بازتولید همان سناریوی استعماری اشغال سفارت در تهران و در واقع تداوم زوزة خمینی بر علیه «کنوانسیون وین» است!    

بله «شیطان‌‌سازی و تهاجم به دیپلمات‌ها و اماکن دیپلماتیک» سیاست شناخته شدة لندن و واشنگتن است که همواره نان تروریسم و تخریب سق زده‌اند.   به همین دلیل پس از کودتای آمریکائی 22 بهمن 1357،  تهاجم به دیپلمات‌ها و سفارتخانه‌ها در حکومت سگ‌های هار و وفادار آتلانتیسم  به «ارزش انقلابی» تبدیل شده!   پس از این کودتا،   اوباش ساواک به سفارت شوروی هم حمله بردند،   ولی این موضوع در رسانه‌ها به سکوت برگزار شد،   باشد تا نئاندرتال‌های شیعی و غربی بتوانند سناریوی آمریکائی «اشغال سفارت» را به مسکو نسبت دهند.  ولی از قضای روزگار، و در پی ناکامی کودتای «یانکی ـ شیعی» در عراق،  این مطلب در سایت فارسی سپوتنیک انتشار یافت:    

«[...]‌در سالگرد ورود سربازان ما به افغانستان - 27 دسامبر 1980 - مردم به ساختمان سفارت شوروی در تهران حمله کردند. جمعیت [...] تمام عصبانیت خود را بر روی عمارت سفیر متمرکز کرد. در اینجا در نوامبر 1943 کنفرانس معروف تهران با حضور استالین، روزولت و چرچیل برگزار شد. در این ساختمان تاریخی 60 پنجره شکسته شد، پلاک های یادبود، آینه‌های عتیقه، لوسترها خرد شد، مبلمان خراب شد، پرده‌ها و فرش‌ها بریده شد [...] نشانه‌های بیشماری حاکی از آن است که این یک اقدام از پیش برنامه ریزی شده بود که در آن حدود سه هزار نفر شرکت کردند.»
منبع: سپوتنیک،  مورخ 4 نوامبر 2019 
  
همانطور که می‌بینیم پس از تخلیه روح‌الله خمینی در تهران،  «تمدن اسلام» به سفارت شوروی هم صادر شده بود؛  عملیات قهرمانانة گلة وحش در محل برگزاری کنفرانس تهران،  شباهت عجیبی با عملیات تازیان مسلمان در کاخ ساسانیان داشته!   البته فعالیت‌های «فرهنگی» گلة وحش همانطورکه می‌دانیم به این مختصر محدود نماند و به عراق هم صادر شد.          

و اما بی‌بی‌سی،  برای رد گم کردن، حمله به کنسولگری ملایان را به حساب آخوندی به نام «الصرخه‌ای» گذاشته.   به ادعای بوق لندن همزمان با تهاجم نظامی آمریکا و انگلستان به عراق،   این جانور وحشی ادعای مرجعیت کرده؛   پیروان فراوان دارد و تهاجم به کنسولگری ملایان در بصره نیز کار پیروان ایشان بوده!  

جالب‌تر اینجاست که این مرجع‌تقلید پرآوازه و مبارز که تاکنون با اشغال کشورش توسط ارتش‌ بیگانه و به ویژه «غیرمسلمان»،  هیچ مخالفتی نشان نداده،   منبع درآمد مشخص ندارد؛  و هیچ نهادی ـ  دولتی،  مذهبی،  نظامی، امنیتی و ... ـ  با قانون‌شکنی‌های ایشان در عراق برخورد نمی‌کند!   به استنباط ما الصرخه‌ای،  مانند مصدق و روح‌الله خمینی و شرکاء از سگ‌های فداکار لندن و واشنگتن باید باشد که در «حاشیة امن» ارتش ناتو غنوده،  و همچون دیگر روسپی‌های سیاسی،  عنایات ویژة آتلانتیسم شامل حالش می‌شود.   

الصرخه‌ای ـ  به گزارش بی‌بی‌سی،   مورخ 5 نوامبر سالجاری ـ  می‌خواهد علاوه بر داعش،  با کردها،  سنی‌ها و کشور همسایه،   یعنی ایران نیز «جهاد» کند!   بین خودمان بماند؛  گویا «پیشرفت» امور آتلانتیست‌ها با آخوند مقتدی‌صدر و سیستانی و حکیم و شرکاء کند بوده و  اینان برای شلیک تیر خلاص به ملت عراق الصرخه‌ای را علم کرده‌اند که از «سگ‌های برتر» استعمار به شمار می‌رود.  اینحضرت می‌خواهند با همه «جهاد» فرمایند،   و پرواضح است که در  این «نبرد» استعماری،   دیگران می‌باید شهید شوند،  تا ایشان با اعزام توله و کشتزار و کنیز و غلام و صیغه و غلمان و غیره به لندن و واشنگتن،  همچنان به «جهادشان» ادامه دهند.   

ولی فراموش نکنیم،  لندن و واشنگتن همین سیاست را در سوریه نیز اجرائی کرده‌اند.   در منطقة دیرالزور، آمریکا نفت سوریه را می‌دزد؛  دست شیعی‌‌ها و لات‌های جمکرانی را نیز برای سرکوب سوری‌های غیرشیعی بازگذاشته.  پاسداران دلار در دیرالزور،   اماکن قدیمی مذهبی سنی‌ها را به زیارتگاه شیعی‌ها تبدیل کرده‌اند،   و ارائه کمک به مردم محلی را نیز به  گرویدن‌ اینان به فرقة شیعی منوط کرده‌اند:

«[پاسداران انقلاب اسلامی]  با استقرارزیارتگاه‌های جدید شیعی در اماکن مقدس قدیمی (که قبلا توسط سلسله‌های حاکم اهل سنت تاسیس شده) تلاش می‌کنند برای اماکن جدید مشروعیت مذهبی محلی فراهم کنند [...] تبلیغ باورهای شیعی به مردم محلی همزمان با ارائه کمک به آن‌ها [باعث شده مردم] در دیرالزور در انتقاد به عملکرد رژیم اسد و حضور نظامی و نفوذ اجتماعی سپاه دست به اعتراض زنند[...]»
منبع: العربیه،  مورخ 10 اکتبر 2019 

و فراموش نکنیم که این جنایات «اسلامی و دینی» در همان مکانی صورت می‌گیرد که آمریکائیان برای دزدیدن نفت پادگان نظامی ساخته‌اند:

«به گزارش اسپوتنیک به نقل از خبرگزاری آناتولی [...] دولت آمریکا [...] حضور نظامی خود در اطراف میادین نفتی سوریه را توسعه داده و در دو منطقه استان دیرالزور [...] پایگاه‌های نظامی جدید تأسیس خواهد کرد.»
منبع: سپوتنیک،  مورخ 4 نوامبر 2019

به عبارت دیگر،  آمریکائی‌ها برای دزیدن نفت سوریه با پاسداران دلار همکاری می‌کنند!   همان سیاستی که ابتدا در ایران،  و سپس در عراق نیز به اجرا درآمده.  این همان سیاست است که حکومت ملایان را به نخستین فروشندة‌ نفت در «بازار سیاه» تبدیل کرده!   پاسداران دلار نفت ایران را با 95 درصد تخفیف،   روی دریا به شرکت‌های غربی اهداء می‌کنند،   تا علی روضه خوان بتواند با صاحبش «جهاد اکبر» کند!

حال اگر هیزاکسلنسی مایکل پمپئو،  خیلی دل‌شان از «نفوذ» علی خامنه‌ای و پاسداران انقلاب اسلامی در لبنان و عراق به درد آمده چه بهتر که قلادة ارتش یانکی را بکشند؛‌  دست‌وپای‌اش را در اینکشورها جمع کنند تا اینان نیز به «نفوذ» سگ‌های جمکرانی‌شان پایان دهند. که از قدیم گفته‌اند،  «‌سگ درِ خانة صاحب‌اش شیر است!»