یکشنبه، آبان ۲۶، ۱۳۹۸

کودتای دستار و پورن‌ستار!



همزمان با نخستین سالگرد خردجالی که ایالات‌متحد و انگلستان در کشور فرانسه به راه انداخته‌اند،‌   و در آستانة انتخابات مجلس بریتانیا،   دولت تف وتکفیر شیعی بهای بنزین را سه برابر کرد تا با یک تیر چندین و چند نشان بزند.  یک بحران سراسری در ایران به راه اندازد؛‌ بهای دلار و کالاهای مصرفی را افزایش دهد تا دامنة فقر هر چه بیشترگسترش یابد؛  برای تخریب اموال و اماکن عمومی و سرکوب ملت،   لات‌واوباش ساواک را به میدان آورد و عملیات‌شان را به حساب «مردم» بنویسد و ... اینهمه برای تأمین هزینة بازگشت آمریکا به عظمت گذشته.  ارائة خدمات جنسی حکومت شیعی به صاحب یانکی‌اش تا کنون بیش از 11 قربانی و صدها مجروح برجای گذاشته!             

حاکمیت ایالات‌متحد برای فراهم آوردن زمینة انتخاب مجدد ترامپ به مقام ریاست جمهوری،   و به قولی بازگرداندن عظمت گذشته ـ  عظمتی که هرگز وجود خارجی نداشته ـ  ‌به تثبیت پایگاه‌های سنتی‌اش یعنی مراکز نفرت‌فروشی و بحران‌سازی در سه محور اروپای غربی، آمریکای لاتین و خاورمیانه نیازمند شده.   برای تحقق همین اهداف،  آمریکا ابتدا باید بتواند برکسیت را در انتخابات آیندة مجلس عوام بریتانیا ـ  12 دسامبر سالجاری ـ  از منظر عمومی «تثبیت» کند؛   فرانسه را نیز در همین چارچوب بیش‌ازپیش تحت فشار قرار دهد،  چرا که امانوئل ماکرون بر علیه ناتو و جهان تک‌قطبی صریحاً موضع‌گیری کرده.   به همین دلیل است که ایالات‌متحد با همراهی انگلستان در فرانسه بساط جلیقه‌زردها را به راه انداخته،  و در آلمان،‌  مهم‌ترین شریک سیاسی فرانسه در اروپا نیز رژة نئوفاشیست‌ها و سخنرانی‌های ابله پسندشان را سازمان داده.   پیش از پرداختن به سیاست آمریکا در آمریکای لاتین و خاورمیانه،   پرانتزی ویژة‌ بساط جلیقه‌زردها در کشور فرانسه باز می‌کنیم.    

بساط مذکور که سال گذشته به بهانة اعتراض به افزایش 15 درصدی بهای بنزین آغاز شد و مورد حمایت مستقیم و رسمی دونالد ترامپ نیز قرارگرفت، جز تضعیف جایگاه ریاست جمهوری فرانسه و تخریب نمادهای لائیسیته و ارتقاء یهودستیزی و اسلام‌نوازی و پیش کشیدن جنگ مذاهب و «نژادها» در اینکشور هیچ دستاوردی نداشته.  هر چند این‌مسائل به دلیل فشار آمریکا در رسانه‌ها مطرح نمی‌شود،  ‌ ولی اکثریت مردم فرانسه هنوز هوش و حواس‌شان را از دست نداده‌اند!   باری در پی حمایت‌های مکرر ترامپ از بساط جلیقه‌زردها، روزنامة فاینانشال تایمز هم با یکی از بنیانگزاران «جنبش جلیقه زردها» مصاحبه کرد و معلوم شد حاکمیت انگلستان در عمل یکی از سرمایه‌گزاران شرکت سهامی جلیقه زردهاست!  

حال به آمریکای لاتین نیم‌نگاهی بیاندازیم.   در این منطقه،‌   شاهد کودتا در بولیوی و اخراج دیپلمات‌های ونزوئلا و کوبا از اینکشور هستیم!   به عبارت دیگر،   «اعتراض مردم» به نتیجة انتخابات صورتکی شده جهت اجرائی کردن کودتای فاشیست‌ها و راستگرایان افراطی در بولیوی.  کودتای کذا گویا چند قطره از «عظمت گذشته» را به آمریکا بازگردانده،   ولی بولیوی در این میانه به هیچ عنوان تنها نیست؛‌  تونس هم با واگزاری ریاست‌جمهوری،  ریاست مجلس و نخست وزیری به محفل اخوان‌المسلمین در بازگشت عظمت کذا سهم مهمی را به خود اختصاص داده.    نیازی نیست بگوئیم که با توجه به لگدی که در سوریه بر پوزة یانکی‌ها،  چوبداران انگلیسی،  و گماشتة‌ آلمانی‌شان فرود آمده،  عموسام نیاز شدیدی به مرهم پیدا کرده بود،  و رسمیت یافتن تروریسم در تونس و بولیوی می‌باید همان «مرهم» کذا باشد!  حال نگاهی به خاورمیانه،  ملک‌طلق «الله» بیاندازیم!

از آنجا که طی سدة اخیر،  «الله» در خاورمیانه هیچگاه استعمارگران را تنها نگذاشته، امکان دارد لبنان و عراق هم با کمک قادر متعال و خدمات جنسی بی‌وقفة ‌امثال مقتدی صدر و سیستانی و الصرخه‌ای و حکیم و شرکاء در لجنزار فاشیسم اسلامی فرو روند،   و نان آمریکا در روغن فراوان‌تری شناور شود!   ولی فراموش نکنیم که مهم‌ترین تکیه‌گاه استعماری آمریکا و شرکاء،  طی سدة اخیر،  حکومت شیعی‌ها بوده،  هست و خواهد بود.  حکومتی که با کودتای محفل «کارترـ برژینسکی» تبدیل شد به ستاد مرکزی گسترش تروریسم در منطقه.

این «ستاد» که از بدو استقرار با حمایت اربابان آمریکائی‌اش دست به شعارسازی و گربه‌رقصانی زد تا شرایط تحریم ملت ایران را فراهم آورد،  40 سال است نان «تحریم» سق می‌زند.  حکومت کذا وظیفه دارد با استفاده از ابزار سرکوب اجتماعی و اقتصادی،   ملت ایران را به حاشیه‌نشین و بازنشسته تبدیل کند.  بله،  مخالف حکومت آخوند، در کشورهای غرب تبدیل می‌شود به نیروی کار رایگان،  و هر آنکه نتواند از ایران خارج شود،‌   علاوه بر محرومیت از حق زندگی انسانی،  تبدیل خواهد شد به حاشیه‌نشین شهری،   کارمند دولت استعماری،  و یا مستمری بگیر بخش «خصوصی ـ دولتی!»  پیشتر هم گفتیم،   روند این است که دولت برای نابودی تولیدکنندة ایرانی زمینة مناسب را جهت فروش کالاهای وارداتی فراهم آورد،   و جابجائی «شیخ‌وشاه» طی سدة اخیر در این اقتصاد «تجاری ـ  استعماری» هیچ تغییری نداده.

خلاصه مرز پرگهر،  یک سده است که مرکز چپاول لندن و واشنگتن شده و طبیعی است که کوچک‌ترین تغییری در ایران،  این منافع استعماری را به خطر بیاندازد.   برای آنکه دریابیم  چرا ناگهان بهای بنزین در ایران سه برابر می‌شود،  و چرا حکومت ملایان برای سرکوب اعتراض منطقی و مسالمت‌آمیز مردم به این تاراج استعماری،  ‌ اوباش ساواک و لباس‌شخصی‌ها را برای تخریب اموال عمومی و شلیک به نیروهای انتظامی به خیابان می‌فرستد،   می‌باید نگاهی بیاندازیم به تغییر مواضع علی خامنه‌ای.                                 

طی چند روز گذشته شاهد چرخش 180 درجه‌ای علی خامنه‌ای در مورد دو مسئلة بسیار مهم بودیم.  نخست مسائل اسلامی (تعدد زوجات)،  و سپس به زیر سئوال بردن «نابودی اسرائیل!»  دقیقاً در واکنش به این تغییر مواضع بود که حسن روحانی فرمان راه انداختن کودتای بنزین و تحریک افکار عمومی را دریافت کرد.   یادآور شویم پس از «کودتای دلار» ـ  وبلاگ سعید سامان،  ‌مورخ 19 اریبهشت‌ماه 1397 ـ  این دومین کودتای اقتصادی دولت تف و تکفیر است که  از قضای روزگار،  با جشن تولد یک‌سالگی خردجال جلیقه‌زردها نیز تقارن زمانی یافته!

جریان از اینقرار بودکه در پی تغییرمواضع سنتی و انقلابی خامنه‌ای،   سفیر سوئیس در آخرین ساعات 14 نوامبر یک اس.‌ام.اس از جبرئیل دریافت کرد.   پس به حسن روحانی زنگ زد و فرمان لوتی یانکی را به عنترشیعی‌اش ابلاغ نمود.   اینچنین بود که بهای بنزین به یک‌باره سه برابر شد و حسن روحانی تأکید کردکه این افزایش بهاء به نفع «مردم» است، یک عده هم گفتند به نفع مردم نیست و...و خلاصه پس از توجیه و تلطیف افزایش بهای بنزین توسط رادیوفردا و یورونیوز،  امروز دریافتیم که برندة‌ خوشبخت کودتای بنزین آمریکاست! 

کودتای دلار قدرت خرید ایرانیان را به یک سوم کاهش داد،  طرح ذکاوتمندانة «کودتای بنزین» هم مکمل این کودتا شد.  هر بچه مدرسه‌ای می‌داند که افزایش بهای سوخت،  بدون استثناء افزایش بهای کلیة کالاها را در پی خواهد آورد.   به عبارت دیگر،  دولت روحانی برای زدن جیب «همة مردم» کافی است بهای بنزین را افزایش دهد.  عنتر شیعی به این ترتیب در همة‌ زمینه‌های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی خواهد توانست رضایت لوتی یانکی‌اش را تأمین کند و خوشخدمتی‌اش را به حساب «نفع مردم» بگذارد:

«حسن روحانی: افزایش بهای بنزین به نفع مردم است»
منبع:‌ رادیوفردا،‌مورخ 15 نوامبر2019

البته «مردم» مورد نظر رئیس دولت تف و تکفیر،  ‌ در اروپا و آمریکا نشسته‌اند،  ‌ نه در کشور طاعون‌زده‌ای که یکصد سال است به عنوان پشت جبهة تروریسم و روابط غیرقانونی،  تبدیل شده به نان‌دانی لندن و واشنگتن.  در همین «نان‌دانی» است که نویسندگان،  مترجمین،  دانشگاهیان،  اساتید،  و ... و حتی هنرپیشگان سینمای کشور را به خارج فراری می‌دهند،  تا یک پورن‌ستار آمریکائی برایشان «روابط دیپلماتیک حماسی» بسازد:

«[...] این رویداد که من امروز اینجا در حال صحبت با شما هستم،  یک رویداد حماسی بی‌نظیر در روابط دیپلماتیک دو کشور ماست[...]»
منبع: یوورنیوز، مورخ  11 نوامبر 2019         

 بله،‌  در مستند «ایکسونامی» که بدون مجوز،‌  یعنی با نقض آشکار قوانین شیعی و دینی و الهی و دیگر قوانین «لازم‌الاجراء» ملایان،  در مشهد و تهران و اصفهان به نمایش در آمده،  یک پورن‌ستار آمریکائی به شیعی‌جماعت تفهیم می‌کند که با رویت تصویر و شنیدن صدای ایشان به مدت دو دقیقه شاهد «یک رویداد حماسی بی‌نظیر در روابط دیپلماتیک» است!   آنزمان که به برکت اجرای سناریوی آمریکائی «اشغال سفارت»،   روابط رسمی آمریکا با حکومت دست‌نشانده‌اش تبدیل شد به روابط زیرزمینی،   مسلم است که روابط دیپلماتیک نیز می‌باید از طریق وعظ و خطابة اخلاقی یک پورن‌استار متحول شود!   به همین دلیل سازندگان مستند کذا که به «مستندسازان جبهة فرهنگی انقلاب اسلامی» معروف شده‌اند،   بجای توسل به یک هنرپیشة آمریکائی،  به سراغ یک پورن‌ستار رفته‌اند تا این متفکر سرشناس «با مرتبط کردن آزادی‌های اجتماعی زن در ایالات متحد به بردگی جنسی و پورنوگرافی، سرکوب زن ایرانی را به ارزش بگذارد!»  چهل سال است آخوند برای مردم ایران از «مضرات آزادی زن» صحبت می‌کند،   حالا هم برای توجیه مواضع ضدبشری‌اش به خشتک یک  پورن‌ستار،  یعنی حلقة رابط آخوند با آمریکا دخیل بسته:

«[...]‌ برای اولین بار در تاریخ،  فردی مثل من، مستقیماً و به طور انحصاری با شما صحبت می‌کنه،   به ویژه برای جوانان شما،  شما مردم ایران.»
همان منبع

مردم ایران که 40 سال است، ‌ توسط آخوندهای پدوفیل و برده‌فروش سرکوب می‌شوند،  و اخیراً نیز از نعمت آمریکائی‌های چادرسیا و سیاه‌پوست بهره‌مند شده بودند،  اینک ارتقاء درجه یافته و به افتخار زیارت یک پورن‌ستار سفیدپوست نائل آمده‌اند.  و می‌باید خیلی مفتخر باشند که یک پورن‌ستار آمریکائی،   آنهم «به طور انحصاری» برایشان صحبت کند!  جای تعجب نیست‌که بیانات گهربار این شخصیت «فرهنگی» تا این حد مورد استقبال گستردة طلاب،   و شخصیت‌های «ارزشی» حکومت شیعی قرار گرفته:

«[...]‌ استقبال [...] طلاب و افراد وابسته به جناح‌های محافظه‌کارکه اصطلاحاً ارزشی خوانده می‌شوند در مشهد تا جائی بود که اکران آن به سانس دوم هم کشیده شد [...]»
همان منبع

گفتیم جای تعجب نیست،  چرا که شیعی جماعت اصولاً شیفتة‌ ابتذال و خشونت است و به همین دلیل «جبهة فرهنگی انقلاب اسلامی»،‌  پس از سانسور آثار هنری،  ادبی،  سینمائی و ... در داخل کشور،  چشم امیدش به پورن‌ستار آمریکائی است که از «آزادی زنان و انقلاب جنسی در آمریکا انتقاد فرمایند!»  حال باید پرسید در شرایطی که برگزاری کنسرت و اکران فیلم‌های ایرانی توسط حکومت ملایان عملاً ممنوع ‌شده،  به چه دلیل یک مستند صدمن‌یک‌قاز را بدون مجوز در سینماهای کشور نشان می‌دهند،   و چنین استدلال می‌کنند که «نمایش فیلم کذا خصوصی بوده،  به مجوز نیاز نداشته:»

«[...] مدیر سینما هویزۀ مشهد نیز اعلام کرد که این نمایش، خصوصی بوده و نیازی به دریافت مجوز نداشته است.»
همان منبع

در کشوری که دولت به خود اجازه می‌دهد به میهمانی‌های خصوصی حمله‌ور شود،  و حتی دیسک‌کامپیوترها را به قول خودشان  «اسلامی» کند، ‌  نمایش فیلم بدون مجوز در یک سینمای شناخته شدة  شهر،  «امری خصوصی» تلقی می‌شود؟  حکومت «مسجد ـ روسپی‌خانه شیعی» که کنسرت و میهمانی مختلط و رقص و نوشیدن شراب و روابط آزاد افراط بالغ را ممنوع کرده،  و تولیدات سینمائی ایران را رسماً سانسور می‌کند،  برای پخش اینگونه فیلم‌ها گویا به مجوز احتیاجی ندارد!   این یک بام و دوهوا شیفتگی «دستار به دلار و پورن ستار» را به صراحت به نمایش می‌گذارد.   ساده‌تر بگوئیم حکومت آخوند دیگر به فروپاشاندن تولیدات کشاورزی و صنعتی و ادبی اکتفا نمی‌‌کند،   در زمینة سینمائی هم به رقابت با تولیدکنندة ایرانی برخاسته،  و برای مستند آخوندی «ایکسونامی» دست به بازاریابی زده.  و اگر پخش فیلم کذا با تجمع اوباش حکومتی در برابر سفارت فرانسه در تهران،  آنهم برای حمایت از جلیقه زردها تقارن یافته بی‌حکمت نیست!