یکشنبه، آذر ۰۳، ۱۳۹۸

ضحاک در پمپ بنزین!


آنجا عمر بر یزدگرد واژگون بخت
پیوسته پیروز است،‌ پیروز
آنجا سحرگاهان فردا،
تاریک و غمناک است،‌ چون پایان امروز
(نادر نادرپور)، مجموعة «خون و خاکستر.»

در آستانة جشن آذرگان،  و ششمین سالگرد توافق موقت هسته‌ای ـ 24 نوامبر 2013 ـ  نئاندرتال‌های شیعی طرح کودتای بنزین را به صحنه آوردند تا ضمن سرکوب و کشتار مردم، میعاد توافق موقت حقوقی و جشن آتش ایرانیان را در حاشیه قرار دهند و راه را برای نشاندن شاه بجای شیخ هموار کنند.

پس از سرکوب و کشتار ایرانیانی که با دست خالی برای اعتراض به افزایش بهای بنزین،  فقر و حاشیه‌نشینی به خیابان آمده بودند،  حسن روحانی زوزة «ما پیروز شدیم» سر داد و پاسداران دلار هم پس از اعلام پیروزی در «جنگ جهانی سوم» مورد تقدیر صاحب‌ قلاده‌شان قرار گرفتند.  ابتدا پنتاگون دستی به سروگوش سگ‌های هار و وفادارش کشید و قدرت موشکی‌شان را ستود؛‌ سپس رعایای اروپائی آمریکا پای به میدان گذاردند.   روزنامة فرانسوی لوموند،‌  بوق تفنگ‌فروشان لندن و واشنگتن از قدرت و مهارت جمکرانی‌ها در اعمال سانسور ستایش به  عمل آورد،   و کنیزمطبخی آمریکا را با چین و روسیه به قیاس کشید و...و «یورونیوز» هم بلافاصله خودارضائی سیاسی محافل نژادپرست غرب را به زبان فارسی  «ترجمه» کرد: 

«[...] در مورد شباهت وضعیت فعلی اینترنت در ایران با کشورهای دیگر مانند چین و روسیه گفته‌اند [...] ایران این هفته ثابت کرد که از هم اکنون در کنترل کامل اینترنت به موفقیت دست یافته است [...]‌»
منبع:  یورونیوز،‌  مورخ 20 نوامبر 2019

صدآفرین به نئاندرتال‌ها!   نمی‌دانستیم با گلاب‌پاش و مهر و تسبیح و جانماز و کفن و خاک تربت می‌توان اینترنت به راه انداخت.   آنهم اینترنتی مانند اینترنت چین و روسیه!  بر اساس گزارش لوموند باید این دروغ شاخدار را هم بپذیریم که حکومت مفلوک ملایان بدون کمک ارباب توانائی کنترل اینترنت را دارد؛  پس می‌باید مورد تقدیر هم قرار گیرد!   اینجا بودکه وزیر دفاع فرانسه آستین‌‌ها را بالا زده به کمک ارباب آمد و تهاجم به نفتکش‌ها و تأسیسات نفتی آرامکو را به حساب عنترشیعی آمریکا گذاشت و باد مفصلی در بادبان شکستة حکومت اسلامی انداخت.  ناگفته نماند که یانکی‌ها و رعایای اروپا‌ئی‌شان هیچ مخالفتی با دستورالعمل ناگهانی دولت روحانی در مورد افزایش بهای بنزین در ایران ندارند،   فقط ترجیح می‌دهند برای «مردم ایران» اشک تمساح بریزند.   پیش از ادامة مطلب در مورد وضعیت بنزین در ایران،  کشوری که یکصدسال است از جمله مستعمرات نفتخیز لندن و واشنگتن به شمار می‌رود،  یک مینی‌پرانتز باز می‌کنیم.   

برخلاف کشورهای صنعتی،  در ایران بنزین یک کالای وارداتی است و به دلیل وابستگی حکومت‌های پیاپی ایران به غرب،  بنزین از حوزة دلار به کشورمان وارد می‌شود و مقدار، ‌ مسیر و بهای آن را صادرکننده تعیین خواهد کرد،  نه وارد کننده.   ولی همانطور که می‌توان حدس زد اعتراضات منطقی و مسالمت‌آمیز مردم به افزایش بهای بنزین،  یا بهتر بگوئیم اعتراض به جیب‌بری استعماری‌ای که دهه‌هاست ادامه دارد،   بلافاصله تبدیل شد به ابزار سرکوب ایرانیان؛  تطهیر پهلوی‌ها؛   «رهبرسازی» در مرداب شیخ‌وشاه و از همه مهم‌تر ارائة تصویر دلپذیر از اربابان غربی مرداب کذا!

ابتدا سیاهی‌لشکر اوباش که مسلماً جملگی نانخورهای بسیج و دکان پاسدارها به شمار می‌روند،  با عرعر الله‌اکبر و شعار‌های پوچ از قماش «مرگ بر دیکتاتور!  رضاشاه روحت شاد!  و ...»  شعارهای مادی،  منطقی و مسالمت‌آمیز مردم را به حاشیه راندند.  سپس ساواک و شهربانی برای تخریب و غارت وارد میدان شدند؛   بانک‌ها و جایگاه پمپ‌بنزین را به آتش کشیدند،  فروشگاه‌های زنجیره‌‌ای را غارت کردند و آن را به حساب «معترضان» گذاردند.   نیازی نیست ‌که بگوئیم تیراندازی همزمان به نیروهای حافظ نظم قانونی و غیرنظامیان و سانسور گزینشی اینترنت هم بخشی بود از همین «عملیات!»   سانسور اینترنت شامل افرادی شد که ضمن مخالفت با تخریب و کشتار و تکرار دورباطل شیخ‌وشاه،   از دمکراسی لائیک حمایت می‌کردند و خلاصه مانع بازگشت عظمت گذشته به لندن و واشنگتن شده بودند!

از اینرو همزمان با سرکوب ایرانیانی که فقط به افزایش بهای بنزین و گسترش فقر اعتراض داشتند،   قلادة علی خامنه‌ای و پامنبری‌ها و پاسداران دلار را گشودند تا با حذف طرفداران دمکراسی،  رضا پهلوی را در جایگاه «رهبر این اعتراضات» بنشانند!   ابتدا خامنه‌ای اعتراض منطقی مردم را به حساب «خانوادة پهلوی» گذاشت،‌  تا ضمن تأمین جایگاه رهبری برای شاه‌الله،   به اعلیحضرت و مامان‌جان‌شان بفرما بزند:

«[...] همة مراکز شرارت دنیا علیه ما این کارها را تشویق کردند،  از خانوادة منحوس پهلوی تا مجموعه جنایتکار منافقین،   اینها دارند مرتباً تشویق و ترغیب می‌کنند به شرارت [...]»
منبع: توئیتر علی خامنه‌ای، مورخ 16 نوامبر 2019   

بله، وظیفة‌ مترسک آمریکا در ایران این است که تا جان در بدن دارد،  از ارباب یانکی‌اش تصویر دلپذیر مخالف حکومت آخوند ارائه دهد. در واقع همان مجموعه‌ای که علی خامنه‌ای «مراکز شرارت و خاندان منحوس پهلوی» می‌خواند زمینه‌ساز استقرار حکومت آخوند در ایران شده‌.   باری حکومت خودفروختة ملایان برای اهداء بنزین ارزان قیمت به تروریست‌های منطقه و تأمین منافع آمریکا،  با افزایش بهای بنزین،  عملاً 75 درصد ایرانیان را به مستمری بگیر تبدیل می‌کند و هنگامی که مردم به افزایش بهای بنزین اعتراض می‌کنند،   علی روضه‌خوان که نه مسئولیت تاراج و سرکوب را بر عهده می‌گیرد،  نه اعتراض منطقی را می‌پذیرد،  و نه حاضر است دست ارباب یانکی‌اش را رو کند؛   به سنگر امن «نفی واقعیت و هذیان‌گوئی و پس‌روی» پناه می‌برد؛  در واقع برای «خانوادة‌ پهلوی‌» بازاریابی می‌کند.  هر چه باشد در شرایط فعلی کشور،   فقط «خانوادة پهلوی» می‌تواند برای آخوند شیعی حاشیة امن ایجاد کند.   

به همین دلیل نیز بی‌بی‌سی سریعاً به نبش قبر مشغول شده و لاشة فروغی،   پایه‌گزار سانسور رسمی ادبیات کلاسیک ایران را برای عوام به ارزش گذاشت!  بله،   فروغی یعنی عظمت گذشتة بریتانیا؛  یعنی حضور مستشاران نظامی آلمان نازی در ایران؛  یعنی ضدیت با لائیسیته،  ‌ یعنی کودتای آیرون‌ساید و تبدیل ملت ایران به سپربلای غرب در برابر مسکو!  خلاصه،   فروغی،  یعنی پهلوی و محفل ضدایرانی شیخ‌وشاه.     

طی 40 سالی که خانوادة پهلوی در اروپا و آمریکا نشسته‌ و برای ایرانیان اشک تمساح می‌ریزد، حتی یک‌بار هم حاضر نشده،   ندانم‌کاری‌های رضامیرپنج و آریامهر را به زیر سئوال برد.  اینان که نزدیک به نیم‌قرن در کشورهای دمکراتیک غرب زندگی کرده‌اند،  رفتار موهن پهلوی اول با جامعة ایران؛  سرکوب، سانسور و قتل شاعران و نویسندگان؛ تبدیل زن ایرانی به ابزار سیاسی، فرمایشی‌کردن تمامی فعالیت‌های فرهنگی و هنری،  و به ویژه تأسیس حوزة علمیه قم و گسترش آخوندپروری را بخشی از «خدمات پهلوی» به کشور ایران معرفی می‌کنند!  اینان به خود اجازه نمی‌دهند یک‌بار هم که شده،  منهیات آخوند شیعی ـ جامعة‌ مختلط،  کنسرت،  رقص،  نوشیدن شراب و حق انتخاب آزاد انسان و ... ـ  را به زیر سئوال برند.  حتی علی خامنه‌ای هم در برابر تعدد زوجات موضع‌گیری کرده ولی رضا پهلوی و مادرش هرگز با تعدد زوجات،  کودک‌همسری،  قیمومت مرد بر زن و دیگر مزخرفات فقه شیعی مخالفت نکرده‌اند.  بی‌دلیل نیست که آخوند پدوفیل و برده‌فروش بکوشد پهلوی‌ها را «مخالف آخوند» و ناجی ملت ایران جا بزند:        

«رضاخان هم نتوانست عمامه از سر آخوند بردارد» 
منبع: رادیو فردا،  مورخ 18 نوامبر 2019

به این ترتیب عوام می‌باید بپذیرد که حوزة علمیه قم با بودجة دربار پهلوی تأسیس نشده؛ پهلوی‌ها  «لائیک» و ضدآخوند بوده‌اند!   از آنجا که شیعی‌جماعت فاقد وجدان است و شهامت راستگوئی ندارد،‌   رضا پهلوی هم در همین مسیر عوام‌پسندانة «پس‌روی» و سلب مسئولیت و دروغ‌پردازی گام برمی‌دارد.

اعلیحضرت،‌  برای رد گم کردن و جدا کردن حساب آمریکا از حکومت دست نشانده‌اش در ایران،  دست به عملیات محیرالعقولی ‌زده‌اند؛  برای پرسوناژ اسطوره‌ای ضحاک یک پمپ بنزین باز کرده‌اند!  رضا پهلوی ابتدا علی روضه‌خوان را از عرصه واقعیت به عرصة اسطوره‌های ایران باستان پرتاب می‌کند،  و روضه خوان زیردم دریده را با ضحاک،  پرسوناژ اسطوره‌ای ایران باستان در ترادف می‌گذارد!   با این عمل «شاهانه و خردمندانه» هم در ارتباط اندام‌وار  عنتر شیعی با لوتی‌یانکی گسست ایجاد می‌شود،  هم مخاطب از واقعیت تاریخی و اجتماعی فاصله می‌گیرد،   و هم رضاپهلوی در جایگاه اسطوره‌ای فریدون جلوس می‌نماید!   

خلاصه رضا پهلوی  از طریق پهن کردن بساط بازگشت به گذشتة‌ اسطوره‌ای و مرتبط کردن ضحاک با بنزین،  زمینة‌ مناسبی برای پوچ سازی واقعیت و لوث کردن اصل مطلب، یعنی سرکوب و تاراج ملت ایران و تأمین منافع آمریکا از طریق اهداء بنزین رایگان به تروریست‌های منطقه فراهم می‌آورد.  و اینچنین است که محفل مردگان،  دست در دست ارباب یانکی‌اش «میدان» را تسخیر می‌کند. ‌

بلافاصله محفل جنایتکار «احترام به ادیان» بسیج می‌شود.   مقامات آمریکا و سیاهی لشکر بورسیه‌های جمکرانی «در کنار مردم ایران» می‌ایستند و کانون به اصطلاح نویسندگان هم برای حمایت  از «حق تظاهرات مردم»  یک بیانیه می‌صدورد!   بله،  این همان کانون نویسندگان است که برای امام‌خمینی پستان به تنور می‌چسباند؛   شیعی و شیفته و فریفتة‌ «تظاهرات مردم» است؛‌  هیچ اهمیتی نداردکه مطالبات مردم کذا چیست،  این کانون فقط «تظاهرات» می‌خواهد؛   «تظاهرات برای تظاهرات!» 

سابقة ‌درخشان کانون کذا را که فراموش نکرده‌ایم؛ دشمن روابط حقوقی و دمکراسی‌ است.  در سال 1357 در برابر دولت لائیک شاپور بختیار،‌  از تروریسم شیعی حمایت کرد؛  ‌ در سال 1358 از سناریوی آمریکائی تسخیر سفارت آمریکا حمایت به عمل آورد،   و اینک نیز هم‌صدا با ارباب برای «حق تظاهرات مردم» سینه می‌زند!

به استنباط ما «کودتای بنزین» و تمامی صحنه‌گردانی‌های پس از آن با هدف به زیر سئوال بردن «توافق هسته‌ای» و تجهیز دولت جمکرانی‌ها به سلاح هسته‌ای به راه افتاد.  از سوی دیگر همزمانی بحران‌های عراق،  لبنان و ایران،  و اظهارات وزیر دفاع فرانسه در نشست امنیتی بحرین به صراحت نشان می‌دهد که سناریوی بنزین پیش‌پرده‌ای است برای احیاء نقش ایالات‌متحد در منطقه.   نقشی که با فرار واشنگتن از سوریه به شدت تضعیف شده.