سده و سیرک سنتو!
چه روزهای خوبی بود، آنروزها که ارتش اسرائیل خاک لبنان را به توبره
میکشید و در فاکستان ـ همزاد اسلامی
اسرائیل ـ یک حیوان وحشی به نام ژنرال
ضیاءالحق، تحت نظارت دستگاه جیمی کارتر بر
علیه دولت قانونی کودتا میکرد و بلافاصله شلاق زدن، قطع دستوپا،
و خلاصه حد اسلامی در ملاء عام را به اُمت فاکستان هدیه میداد! بله، کودتای این سر ژنرال چهارستارۀ آمریکائی، علاوه
بر فاکستان، ایران و افغانستان را نیز در منجلاب اسلام مغروق
کرد. به طوری که از 5 ژوئیه 1978، یعنی آغاز خلافت ضیاءالحق، دربار پهلوی نیز متوجه شد که «راه ثواب» از آدمسوزی
در سینما رکس، گربهرقصانی میدان ژاله در
17 شهریور، ارسال خمینی به پاریس، شنیدن
صدای انقلاب توسط آریامهر و خصوصاً اعلام حکومت نظامی آنهم به فرماندهی مترسکی به
نام «ژنرال ازهاری» میگذرد! این مختصر را گفتیم تا مشخص شود، پس از
پایان جنگ جهانی دوم، دو حکومت خلقالساعۀ
اسرائیل و فاکستان، دست در دست دولت ایران
تبدیل شدند به «ظروف مرتبطه!» البته از
حق نگذریم، برخلاف ایران و فاکستان، هنوز در اسرائیل «نظم حقوقی» حاکم است! حال ببینیم چه پیش آمده که به یکباره اوضاع
منطقه شلمشوربا شده و رسانهها میگویند یانکیها میخواهند به ایران حمله کنند؟!
به گزارش رسانههای غرب، «حملات
پهپادی به پایگاه نظامیان آمریکا در خاک اردن چندین کشته و مجروح برجای گذاشت»؛ جوزف
بایدن نیز بلافاصله کشف کرد که ایران ـ و
نه حکومت اسلامی در ایران ـ مسئول قتل
نظامیان آمریکاست! مقامات مفلوک حکومت
ملایان از خوشحالی زبانشان بند آمده بود؛ طفلکیها حق داشتند، ارباب به آنها نظر لطف داشت! از اینرو اجازه نداشتند ادعاهای پوچ ارباب را
تکذیب کنند! تا اینکه سرانجام همزمان با
سفر امیرعبدالهیان به فاکستان، به یکباره زبانشان باز شد وگفتند، «ما نبودیم!»
یعنی معلوم نیست در فاکستان به وزیرکشان چه گفتند که صدای تکذیب درآمد. البته همه میدانند که «سگ به صاحبش حمله نمیکند؛
چاقو هم دستهاش را نمیبرد»، ولی در
محشرخری که به دلیل ناکامی دولت اسرائیل در فتح یک روزة نوار غزه به راه افتاده، «حرف حساب» به گوش کسی نمیرود!
بله سال 2024، سال
شگفتیهاست؛ پروستات بلال حبشی، بیماری شکمی کیت میدلتون، و خصوصاً
پروستات کینگ چارلز سوم، به همراه خبر انتصاب نخستوزیر جدید فرانسه، هوش
از سر امت مسلمان ـ شیعی و سنی ـ ربود! بیبیسی
و رادیوفردا با طبلودهل «همجنسگرائی»
نخستوزیر جدید فرانسه را به اطلاع اُمت مسلمان رساندند، و
اینچنین بود که از قضای روزگار همزمان با برگزاری نشست داووس، بوقهای
لندن و واشنگتن به پاسداران دلار اجازه دادند تا هم «موشک بالیستیک» داشته باشند، و هم
از این موشک برای «مبارزه با تروریسم در خاک پاکستان» استفاده کنند! شیپورهای استعمار، همچنین
به فاکستان نیز اجازه دادند در واکنش به موشک کذا، روابط دیپلماتیک با ایران را به تعلیق درآورد، و با شلیک موشک به خاک ایران چند غیرنظامی را به
قتل برساند و به قربانیان جنایتاش برچسب تروریست الصاق کند!
پس از این مجموعه «خودزنیهای» نیابتی
میان جمکران و فاکستان ، جوزف بایدن وارد
میدان میشود. زین العابدین فایزر که جهت
تثبیت موضع تشکل تروریست حماس، با حمایت از عملیات نظامی اسرائیل در غزه، تاکنون
دستهایاش به خون بیش از 30 هزار غیرنظامی آغشته شده، و صدها هزار تن را نیز آواره کرده، میرود بالای منبر و شروع میکند به زوزه کشیدن
بر علیه ایران! بنیامین نتانیاهو هم که از فدائیان اسلامگرایان
به شمار میرود، منبر دیگری دستوپا کرده، در
مورد تهاجم نظامی به ایران هشدار میدهد:
«چه کسی گفته ما به
ایران حمله نمیکنیم؟ حمله میکنیم!»
منبع: سایت پیک نت، مورخ 20 ژانویه سالجاری
البته در شرایطی که ارتش اسرائیل در
غزه عین خر در گل گیر کرده، اعلان جنگ «بیبی»
به برادران شیعیاش خندهدار است. ولی خوب! در
عالم برادری، تخم و ترکۀ اسحاق هوای تخم و ترکۀ اسمعیل را دارند!
به ویژه که این روزها تخم و ترکۀ اسمعیل
با همزاد اسرائیل ـ فاکستان ـ در افتاده و
با «موشک بالیستیک» تروریستهای ساکن فاکستان ـ بلوچهای بختبرگشته ـ را قتلعام میکند، باشد تا
فاکستانیها بتوانند گلۀ وحش را با «عرعر الله اکبر» بر علیه ایران بسیج نمایند! بله، عرعر «الله اکبر» را دستکم نگیریم، رمز اتحاد تروریستهاست.
از یکسو، پس از پایان جنگ جهانی دوم و ایجاد دو شبهکشور
اسرائیل و فاکستان در سال 1948، تروریسم
در صدر سیاستهائی قرار گرفت که در کل منطقه اعمال میشد. و از
سوی دیگر گسترش تروریسم، تحت نظارت واشنگتن در دستورکار دو حکومت سرسپردۀ
ایران و فاکستان قرار داشته! خلاصه موشکپرانی
دو مرکزگسترش تروریسم ـ فاکستان و جمکران
ـ به بهانۀ «مبارزه با تروریسم» حکایت «مبارزات» رسانهای آمریکاست با تروریسم!
از این گذشته، همه میدانند
جهت تخریب مراکز تروریستی در خاک فاکستان،
نیازی نیست که «موشک بالیستیک» به
کار گرفته شود! یادآور شویم وجود چنین موشکهائی نیز در ایران و
پاکستان هنوز مُحرز نشده؛ صرفاً رسانهای
است! به استنباط ما پشت جنجال «موشک بالیستیک» و شعارهای ابلهفریب «مبارزه
با تروریسم» که اینروزها توسط مقامات مفلوک فاکستان و جمکران طوطیوار تکرار میشود، در
واقع مخالفت اربابان غربیشان با احداث «خط لولۀ صلح» پنهان شده است!
قرارداد احداث این خط لوله بین دو کشور
«دوست و برادر»، فاکستان و ایران سالهاست که به امضاء
رسیده، و سالهاست که فاکستان پایان این
پروژه را به تعلیق درآورده و با پرورئی از پرداخت خسارت هم طفره میرود! البته
همانطور که میدانیم حکومت قدرقدرت و مفلوک شیعی با مسائل مادی و روابط حقوقی
بیگانه است، در نتیجه هیچیک از بوقهای
جمکرانی، و حتی همزادان خارجنشینشان به
ارتباط «خط لولة صلح» با بحرانسازی پاسداران دلار و اداواطوار فاکستان اشارهای نمیکنند!
دلیل
هم اینکه انتقال انرژی از خاک ایران به فاکستان و سپس به هند، منافع
کلاناستعماری آنگلوساکسونها را به شدت تهدید خواهد کرد! و به
گواهی تاریخ، تهدید این منافع که به
زبان قرن هفتمیها «محاربه» خوانده میشود،
اصلاً جایز نیست! همانطور که شاهد بودیم، در دوران «نورانی» خمینی هم انتقال انرژی به
هند از طریق خاک افغانستان، «محاربه»
تفسیر شد و به بسیج سگهای هار و وفادار لندن جهت «جهاد با محاربین» انجامید ـ وبلاگ
ناهید رکسان، مورخ 3 ژوئیة 2007!
به همین دلائل بود که به محض انتشار
خبر شلیک موشک بالیستیک «شیعه» به خاک فاکستان «سنی»، اینشبهکشور سفیرش را از ایران فراخواند، و با شلیک یک موشک «مید.این.چاینا» چند غیرنظامی
بلوچ را در ایران قتلعام کرد. بعد هم
مدعی شد، «محل تجمع تروریستهای بیگانه»
را هدف گرفته است! «جونم براتون بگه»، قضیه روشنتر از آن است که نیاز به توضیح
داشته باشد، طبق سنت رایج، سوت ارباب یانکی کافی است تا سگهای هار و
وفادارش جهت «خدمات جنسی ـ ایدئولوژیک» به
میدان آمده، به جان یکدیگر بیفتند. نیازی
نیست که بگوئیم غلامان و صیغههای صادراتی حکومت نیز ضمن اشاره به «سلاح اتمی اسلامآباد و تحصیلات
ژنرالهای ارتش پاکستان» باد مفصلی در بادبان پارة فاکستان انداخته، مدفوعات ارباب را حسابی قرقره کردند:
«ژنرالهای ارتش پاکستان تحصیل کردهاند!»
منبع: صدای آمریکا، مورخ
30 دیماه 1402
خلاصه درگیرودار مبارزات انتخاباتی
ریاست جمهوری در ایالات متحد، دامنۀ «خودزنی»
اسرائیل و جنگافروزی در سواحل مدیترانه، با خوشرقصی حوثیها به دریای سرخ کشیده شد، و پس
از خدمات «جنسی ـ ایدئولوژیک» شیعیها و
فاکستانیها پای به مرزهای شرقی و غربی ایران گذارد. رهبر مأبونسالاری
شیعیان نیز از شدت خوشحالی زبانش بند آمده بود،
و ارباباناش در آمریکا و اسرائیل
با دمشان گردوها میشکستند. ولی خوب این
سناریوی استعماری، همچون دیگر سناریوهای
نخنمای واشنگتن طی دو دهۀ اخیر، با شکست روبرو
شد، و جهت جبران همین شکست بودکه همزمان
با تهاجم رسانهای به روسیه، محمد قبادلو ـ
از معترضان جنبش «زن، زندگی آزادی»
ـ را به «اتهام قتل» اعدام کردند. بعد نوبت رسید به چهار زندانی سیاسی کُرد! در مطلب امروز از بررسی تهاجم لفظی بوقهای
شیعی به روسیه یا بهتر بگوئیم تخلیه چاهک آنگلوساکسونها، صرفنظر میکنیم، و میرویم به سراغ اهداف حکومت مأبونسالاری از اعدام؛
به ویژه اعدامهای اخیر!
نیازی نیست که بگوئیم ارعاب ایرانیان، تحریک افکارعمومی، و به
ویژه پروار کردن زندانیان رسانهای و مخالفنمایان در داخل و خارج مرزها از اهداف
اصلی این اعدامهاست! از اینرو در آستانة هر اعدام، زوزة لاشخورهای «عدالتطلب» صادراتی به آسمان
برمیخیزد، و پس از هر اعدام، عربدة
«نهی از منکر» کنیزالاسلامهائی که به صورت رسانهای محصور و زندانی شدهاند گوش
فلک را کر میکند: «اعدام نکنید!»
جالب اینجاست که هیچکس نمیگوید که حکومت،
در هر حال مالک جان ایرانی نیست، حتی اگر وی مرتکب قتل شده باشد! سکوت کر کنندۀ این اراذل در محکومیت حکم اعدام دلیل
دارد؛ در کعبة گوسفندالله ـ ایالات
متحد آمریکا ـ اعدام ممنوع نشده! و این
عقب افتادههای ذهنی که حکومت قرون وسطائی آخوند را «جمهوری» میانگارند، ایران
را نیز با ایالاتمتحد در ترادف یافتهاند!
دقیقاً همانطور که پادشاهیخواهانشان
نیز برای توجیه رژیم پادشاهی، از بریتانیا
مثال میآورند، هر چند ترسیم کاریکاتور رضاپهلوی را «کار زشت و
توهین» میشمارند! همین جماعت، مصطفی
رحیمی را طرفدار خمینی معرفی میکند، و به عنوان «مدافع بختیار»، کنیزالاسلامهای
زندانی را «روشنفکر» میخواند! خلاصه بگوئیم، چماقدارجماعت «آزادی بیان» را برنمیتابد! اینان
در همان مرداب متعفنی دستوپای میزنند که در دوران جیمی کارتر مغروقاش بودند و
کشور را به منجلاب «انقلاب اسلامی» کشاندند.
ولی برخلاف دوران جیمی کارتر و آریامهر
و ضیاءالحق ، اسرائیل بخشی از لبنان را
اشغال نکرده، و در فاکستان نیز اگر دولت
مستقل و مدبری وجود ندارد، کودتاچیان ضیاءالحقی در قدرت نیستند. از سوی دیگر،
بازتولید فاجعۀ «سینما رکس آبادان»
خارج از دسترس ملایان مینماید. و نهایت
امر جیرهخواران استعمار، بر خلاف دوران آریامهر، خمینیای ندارند تا به پاریس بفرستند و بادمجان
دورقاباش بچینند! خلاصه بگوئیم، ملایان نمیتوانند همچون آریامهر با ایجاد
اجماع پیرامون «مرگ»، و به ارزش گذاردن
اوباشگرائی و عربدهجوئی، ماتم و سوگواری را بر جامعه حاکم کرده، گوسفندالله
را جهت «بازگشت به گذشته» ـ اینبار دوران پهلوی ـ به خیابانها بکشانند! و این است
دلیل اصلی تشویق بایدن به خودکشی سیاسی، یعنی
حملۀ نظامی به ایران!
خجسته باد جشن سده!
<< بازگشت