...
از پردة آهنین تا دیالوگ "تقدسها"
روژه گارودی، سالها پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، "دیالوگ تمدنها" را نگاشته بود. بوریس یلتسین، پس از آنکه حاکمیت فدراسیون روسیه را به دست گرفت، اظهار داشت: «اگر تقسیم سرمایه انجام نشود، جنگ سرد به جنگ گرم تبدیل خواهد شد.» از آن هنگام تا به امروز، سنگینی فضای مسموم تبلیغات جنگ سرد بر رسانهها همچنان محسوس است. ولی جنگ سرد جایش را به جنگهای پراکندة گرم در سراسر جهان داده.
خروج ارتش سرخ از افغانستان، به فاجعهای عظیمتر انجامید. پس از سالها جنگ داخلی، آمریکا و همپیمانانش در غرب، آمادة به رسمیت شناختن حاکمیت طالبان بودند، حاکمیتی که غرب با همکاری صمیمانه چین و دستیاری اعراب، ایران و پاکستان به قدرت رسانده بود. از اواخر دهة نود، هیاهوی رسانهها در مورد "امنیتی" که طالبان به سوغات آورده بودند، شروع شد. و فدراسیون روسیه نیز در تقابل با طالبان از دشمن دیروز، احمد شاه مسعود، حمایت میکرد. جنگ داخلی افغانستان هنگامی پایان گرفت که بینالملل «امنیتی ـ نظامی» مصلحت خویش در آن دید که تهدید همه جانبه و پیوسته را در سراسر جهان حاکم کند. از این پس، امنیت هیچ ملتی نمیتوانست تأمین شده باقی بماند. بمبها در آمریکا همانگونه میتوانستند کشتار کنند که در اندونزی و مسکو.
تنها قربانیان این نظم نوین جهانی، ملتها بودند. از عراق تا واشنگتن، کشتار و ارعاب در دستور کار حاکمیتهای جنایتکاری قرار گرفت که حدود نیم قرن، با توسل به حربه کمونیسم و مبارزه با کمونیسم به ارعاب و سرکوب ملتها پرداخته بودند و اکنون که سلاح فرسوده را از دست داده بودند، میبایست حربه جدیدی بیابند.
امروز مطالبات ملتها همانگونه در دموکراسیها سرکوب میشود که دیروز مطالبات مردم در کشورهای جهان سوم سرکوب میشد. حربة جدید سرکوب، «مبارزه با تروریسم» نام دارد. در این راستا، هر حاکمیتی میتواند دشمنان خود را تروریست خوانده و حق دخالت در کشور مقر تروریستها را نیز برای خود محفوظ دارد. تهاجم نظامی آمریکا به افغانستان در همین چارچوب انجام شد. رئیس جمهور روسیه نیز، در همین هفته، قانونی را «توشیح» فرمودند، که مجوز رسمی دخالت نظامی روسیه در آنسوی مرزها، برای مبارزه با تروریسم در آن گنجانده شده بود.
امروز دیگر نمیتوان با تکیه بر شیوههای گذشته از حق ملتها دفاع کرد. امروز دیگر حاکمیتهای ملی وجود ندارند. امروز شبکه بینالمللی «امنیتی ـ نظامی» بر جهان حاکم شده، شبکهای که منافعش در جنگ، سرکوب سراسری و ایجاد ناامنی خلاصه میشود. این شبکه، همزمان بازار کار، تجارت انسان و مواد مخدر را نیز تحت کنترل دارد. به عنوان مثال در آمریکا، ارتش بزرگترین «کارفرما!» به شمار میرود. کارمندان صنایع شیمیائی، الکترونیک، هواپیمائی و ... نیز مستقیما یا به صورت غیرمستقیم مزدبگیران پنتاگوناند. به همین دلیل نمیتوان برای مبارزه با این شبکه بر ساختاری تکیه کرد که در برگیرندة کارکنان صنایع نظامی، شیمیائی یا عواملی باشد که موجودیتشان عملاً در گرو جنگ و نا امنی است. تکیه بر جنبشهای کارگری نیز، با در نظر گرفتن انتقال صنایع از اروپای غربی به کشورهای غیردموکراتیک، ممکن نیست. تنها راه مبارزه ایجاد ساختاری است که بر پایه «جهان بدون مرز» استوار باشد. جهانی بدون مرز مذهب، نژاد و تقدسهای گوناگون. مرزها و دفاع از مرزها، امروز دستاویزجنگ پرستانی شده که دهههاست به بهانة دفاع از مرزهای دموکراسی، مذهبی، قومی و قبیلهای و ... عملاً مرزهای متعدد و نا امن را ترجیح میدهند.
بهترین نمونه این مرزهای جنگآفرین را با مذهب میتوان ایجاد کرد. بیجهت نیست که در چارچوب "دیالوگ تملقها"، همان که خاتمی "فرهیخته با الهام از روژه گارودی" به جهانیان عرضه کرد، هیاهوی کاریکاتور پیامبر به راه افتاد و همه، حتی حزب کمونیست روسیه، خواستار احترام به "مقدسات" شدند! بیجهت نیست که رسانههای غرب و شرق بر طبل مقدسات و معجزات میکوبند. دیروز در شهر لورد فرانسه "معجزه" شد، و یک بیمار لاعلاج «شفا!» یافت، همزمان یک بودا در نپال "غیب" شد! بودائی که دو ماه بود، بدون خوردن و آشامیدن در تنه درختی نشسته بود! پلیس هم برای یافتن بودای "غایب" بسیج شده! (گویا نظم نوین، با اسلام کارش پیش نمیرود و به بودائیان هم احتیاج است!) هفته گذشته نیز در دهکدهای از توابع شاهرود زنی خواب نما شد که مریم "مقدس" بر روی تپهای آماده است بیماریاش را شفا دهد! این حکایات همزمان از تلویزیون فرانسه و سایت سردار سازندگی نقل میشوند!
امروز برای سرکوب و چپاول، بینالملل "تقدس" کارآئی پیدا کرده است و بس. فاشیسم امروز، فاشیسم هیتلری نیست. فاشیسمی است که دیگر نمیتواند با تکیه بر صلیب به سرکوب بپردازد و جنگ افروزی کند. امروز، نظم نوین محتاج ستاره داوود، و شمشیر اسلام نیز شده. و اگر بتواند بودائیان را نیز در این راه به کمک میطلبد. به همین دلیل است که واتیکان، مرکز مافیا، «کودکبارهگان» و تجار اسلحه و انسان، مسیحیان و یهودیان را به حمایت از اسلام فرا خوانده. فراخوان بعدی واتیکان، به احتمال زیاد شامل ادیان غیرابراهیمی نیز خواهد شد. تا دیروز فقط با مسیح "پسر خدا" آتش جنگ برافروخته میشد، امروز صلیبیون درمانده و بیچاره، دست به دامن دشمنان دیروز شدهاند. پدر احتیاج بسوزد. که گفتهاند:
خروج ارتش سرخ از افغانستان، به فاجعهای عظیمتر انجامید. پس از سالها جنگ داخلی، آمریکا و همپیمانانش در غرب، آمادة به رسمیت شناختن حاکمیت طالبان بودند، حاکمیتی که غرب با همکاری صمیمانه چین و دستیاری اعراب، ایران و پاکستان به قدرت رسانده بود. از اواخر دهة نود، هیاهوی رسانهها در مورد "امنیتی" که طالبان به سوغات آورده بودند، شروع شد. و فدراسیون روسیه نیز در تقابل با طالبان از دشمن دیروز، احمد شاه مسعود، حمایت میکرد. جنگ داخلی افغانستان هنگامی پایان گرفت که بینالملل «امنیتی ـ نظامی» مصلحت خویش در آن دید که تهدید همه جانبه و پیوسته را در سراسر جهان حاکم کند. از این پس، امنیت هیچ ملتی نمیتوانست تأمین شده باقی بماند. بمبها در آمریکا همانگونه میتوانستند کشتار کنند که در اندونزی و مسکو.
تنها قربانیان این نظم نوین جهانی، ملتها بودند. از عراق تا واشنگتن، کشتار و ارعاب در دستور کار حاکمیتهای جنایتکاری قرار گرفت که حدود نیم قرن، با توسل به حربه کمونیسم و مبارزه با کمونیسم به ارعاب و سرکوب ملتها پرداخته بودند و اکنون که سلاح فرسوده را از دست داده بودند، میبایست حربه جدیدی بیابند.
امروز مطالبات ملتها همانگونه در دموکراسیها سرکوب میشود که دیروز مطالبات مردم در کشورهای جهان سوم سرکوب میشد. حربة جدید سرکوب، «مبارزه با تروریسم» نام دارد. در این راستا، هر حاکمیتی میتواند دشمنان خود را تروریست خوانده و حق دخالت در کشور مقر تروریستها را نیز برای خود محفوظ دارد. تهاجم نظامی آمریکا به افغانستان در همین چارچوب انجام شد. رئیس جمهور روسیه نیز، در همین هفته، قانونی را «توشیح» فرمودند، که مجوز رسمی دخالت نظامی روسیه در آنسوی مرزها، برای مبارزه با تروریسم در آن گنجانده شده بود.
امروز دیگر نمیتوان با تکیه بر شیوههای گذشته از حق ملتها دفاع کرد. امروز دیگر حاکمیتهای ملی وجود ندارند. امروز شبکه بینالمللی «امنیتی ـ نظامی» بر جهان حاکم شده، شبکهای که منافعش در جنگ، سرکوب سراسری و ایجاد ناامنی خلاصه میشود. این شبکه، همزمان بازار کار، تجارت انسان و مواد مخدر را نیز تحت کنترل دارد. به عنوان مثال در آمریکا، ارتش بزرگترین «کارفرما!» به شمار میرود. کارمندان صنایع شیمیائی، الکترونیک، هواپیمائی و ... نیز مستقیما یا به صورت غیرمستقیم مزدبگیران پنتاگوناند. به همین دلیل نمیتوان برای مبارزه با این شبکه بر ساختاری تکیه کرد که در برگیرندة کارکنان صنایع نظامی، شیمیائی یا عواملی باشد که موجودیتشان عملاً در گرو جنگ و نا امنی است. تکیه بر جنبشهای کارگری نیز، با در نظر گرفتن انتقال صنایع از اروپای غربی به کشورهای غیردموکراتیک، ممکن نیست. تنها راه مبارزه ایجاد ساختاری است که بر پایه «جهان بدون مرز» استوار باشد. جهانی بدون مرز مذهب، نژاد و تقدسهای گوناگون. مرزها و دفاع از مرزها، امروز دستاویزجنگ پرستانی شده که دهههاست به بهانة دفاع از مرزهای دموکراسی، مذهبی، قومی و قبیلهای و ... عملاً مرزهای متعدد و نا امن را ترجیح میدهند.
بهترین نمونه این مرزهای جنگآفرین را با مذهب میتوان ایجاد کرد. بیجهت نیست که در چارچوب "دیالوگ تملقها"، همان که خاتمی "فرهیخته با الهام از روژه گارودی" به جهانیان عرضه کرد، هیاهوی کاریکاتور پیامبر به راه افتاد و همه، حتی حزب کمونیست روسیه، خواستار احترام به "مقدسات" شدند! بیجهت نیست که رسانههای غرب و شرق بر طبل مقدسات و معجزات میکوبند. دیروز در شهر لورد فرانسه "معجزه" شد، و یک بیمار لاعلاج «شفا!» یافت، همزمان یک بودا در نپال "غیب" شد! بودائی که دو ماه بود، بدون خوردن و آشامیدن در تنه درختی نشسته بود! پلیس هم برای یافتن بودای "غایب" بسیج شده! (گویا نظم نوین، با اسلام کارش پیش نمیرود و به بودائیان هم احتیاج است!) هفته گذشته نیز در دهکدهای از توابع شاهرود زنی خواب نما شد که مریم "مقدس" بر روی تپهای آماده است بیماریاش را شفا دهد! این حکایات همزمان از تلویزیون فرانسه و سایت سردار سازندگی نقل میشوند!
امروز برای سرکوب و چپاول، بینالملل "تقدس" کارآئی پیدا کرده است و بس. فاشیسم امروز، فاشیسم هیتلری نیست. فاشیسمی است که دیگر نمیتواند با تکیه بر صلیب به سرکوب بپردازد و جنگ افروزی کند. امروز، نظم نوین محتاج ستاره داوود، و شمشیر اسلام نیز شده. و اگر بتواند بودائیان را نیز در این راه به کمک میطلبد. به همین دلیل است که واتیکان، مرکز مافیا، «کودکبارهگان» و تجار اسلحه و انسان، مسیحیان و یهودیان را به حمایت از اسلام فرا خوانده. فراخوان بعدی واتیکان، به احتمال زیاد شامل ادیان غیرابراهیمی نیز خواهد شد. تا دیروز فقط با مسیح "پسر خدا" آتش جنگ برافروخته میشد، امروز صلیبیون درمانده و بیچاره، دست به دامن دشمنان دیروز شدهاند. پدر احتیاج بسوزد. که گفتهاند:
آنچه شیران را کند روبه مزاج، احتیاج است، احتیاج است، احتیاج ...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت