...
در حالیکه، ما به هر ترتیب انتخابات حکومت اسلامی را تحریم میکنیم، میگویند جرج بوش، رئیس جمهور آمریکا هم، خواستار تحریم این انتخابات شده. ولی تفاوت تحریم ما با تحریم ریاست جمهوری ایالات متحد این است که ما معتقدیم در نظام «ولایت مطلقة فقیه»، سخن گفتن از پدیدهای به نام انتخابات یک فریب است. حال آنکه حاکمیت آمریکا، مانند شبه اصلاحطلبان جمکران خواهان «انتخابات آزاد» در بطن همین نظام فاشیستی شده! به زبان سادهتر، حاکمیت ایالات متحد، مانند سازمان دیدهبان حقوق بشر، که از قانون اساسی حکومت ملایان حمایت میکند، چارچوب حاکمیت اسلامی را به زیر سئوال نمیبرد. چرا؟ چون این حاکمیت، مانند حکومت اسلامی در عراق و افغانستان، ساخته و پرداختة ایالات متحد است. پس باز هم تکرار میکنیم، انتخابات در حکومت اسلامی یک خیمه شببازی بیش نیست. شرکت در این انتخابات به رسانههای استعمار امکان میدهد برای حکومت دستپروردة خود کسب «مشروعیت» کنند، و به دنبال آن زمینة سرکوب و چپاول ما ملت را هم گسترش دهند.
جهت حمایت از حکومت اسلامی، جرج بوش هم از مردم ایران خواسته انتخابات مضحک این حکومت را تحریم کنند. حداقل در رسانههای جمکران چنین ادعائی عنوان شده. در اینکه حاکمیت ایالات متحد، از گورکنها حمایت میکند، تردیدی نیست. ولی اگر سازمان دیدهبان حقوق بشر در گزارش اخیر خود، بدون در نظر گرفتن این امر، که دو اصل نخست در قانون اساسی حکومت اسلامی، نافی کلیة آزادیهای مطروحه در اصول دیگر است، فقط به رفع ابهام از قوانین امنیتی بسنده کرده، دلیل «موجهی» دارد! این سازمان میخواهد، گلة گاوهای حاج میرزا آغاسی را به بهانة آزادی تجمع و تظاهرات به خیابانها بیاورد، و یک «شورش مردمی» به راه اندازد. و جرج بوش عزیز نیز، درست در همین راستا، خواستار انتخابات «آزاد» در حکومت اسلامی شده! بله، اگر جرج بوش عزیز نبود تا بر امکان برپائی انتخابات «آزاد» در یک حکومت فاشیستی مهر تأیید بزند، «مقام معظم» رهبری، بجای بلبل زبانی، ناچار بودند خفقان بگیرند. ولی مگر جرج بوش اهل کوفه است که امام تنها بماند؟ ابداً! جرج بوش، اهل همانجائی است که امام بر جا بماند! و در این راه از خدمات ابراهیم یزدی و نهضت به اصطلاح آزادی، که در واقع یکی از شعبات فدائیان اسلام است، بهرهمند میشود.
حاج ابراهیم یزدی که چندی پیش با ارائه روایتی «تاریخی» از «بیبیگوزک» هابیل و قابیل، خشونت را هم محکوم کرده بود، چنان ارادتی به آبدارخانة سازمان سیا دارد، که علیرغم اسلامی بودن «نظام»، جگر گوشة مؤنث خود را هم، با ارز حاصل از چپاول نفت به ایالات متحد ارسال داشته تا در خدمت ارباب، از نزدیک با «فرهنگ اصیل اسلامی» آشنا شود. ولی خود ایشان در جمکران به «مبارزه» برای «آزادی» هنوز ادامه میدهند! البته، مبارزات ابراهیم یزدی دقیقاً در مسیر مبارزات علی خامنهای قرار گرفته، چرا که هر دو، برای «انتخابات» اهمیت فراوان قائلاند، و هر دو، مردم را به شرکت در این «مضحکه» تشویق میکنند. با این تفاوت که ابراهیم یزدی برای بازکردن پای ارباباناش به جمکران، و برپائی مراسم «آشتیکنان»، خواهان نظارت بینالمللی بر «انتخابات» هم شده. و رهبر فرزانه، بلافاصله با این عمل «شرمآور» مخالفت کردهاند. این مزخرفات، مسلماً در راستای همان طرح «مهندسی فرهنگی» به اجرا در آمده، که پیشتر از جانب رهبری پیشنهاد شده بود.
فعلة فاشیسم میپندارند «فرهنگ» هم مانند «حجرالاسود»، به صورت «بسته بندی» از سوی خداوند به زمین ارسال شده، و میتوان آنرا «فرا» گرفت! این اظهارات ابلهانه از اکبر بهرمانی است که در حنازرچوبه، مورخ 18 دیماه 1386منعکس شده است. اکبر بهرمانی که از خبر مسافرت جرج بوش به منطقه قوت قلب گرفته، تا توان داشته، به تعریف و تمجید از حکومت سرسپرده اسلامی پرداخته، و تأکید دارد:
«صراحت و انصاف از ویژگیهای روحانیت است.»
بله در قاموس ریزهخواران استعمار، جنایت، چپاول و سرکوب، در ترادف با صراحت و انصاف قرار میگیرد، و به هیچ عنوان به آخوند جماعت محدود نمیماند. تمامی زبالههائی که به همت ساواک و گروه برژینسکی، در رأس هرم قدرت در کشورمان قرار گرفتند، از همین ویژگیها برخوردارند. و خوشبختانه از حمایت همه جانبة کاخ سفید نیز به همچنین! بیجهت نیست که مکتب «حاج منصورایسم» یا ورود به عرصة دولت، و قانون شکنی تا به این حد رو به گسترش گذارده.
با پشتیبانی رسانههای استحماری، پیروی از حاج منصور، اینک به یک اپیدمی تبدیل شده. روز 18 دیماه سالجاری، پسر موسی صدر، در مصاحبه با فارس نیوز، بجای وزارت امور خارجه، و با تکیه بر فرمایشات روحالله خمینی، در مورد روابط ایران و لیبی راساً تصمیم گرفتهاند. «موسی صدر»، از اعضای شبکهای است که توسط استعمار انگلستان، از لبنان به عراق و سپس به ایران کشیده شده، و امروز پسرش، سیدصدرالدین، که به تازگی شرش را از سر لبنانیها کم کرده، برای دولت ایران تعیین تکلیف میکند. پسر موسی صدر به فارس نیوز میگوید، تا وقتی پدرش آزاد نشده، روابط ایران و لیبی نباید گسترش یابد! بله، «معجزة زمان حاضر» به چنان افلاسی افتاده که افراد قوم و قبیلة مزدوران انگلستان در لبنان، نه تنها برای سیاست خارجیاش تعیین تکلیف میکنند، که دولت را هم موظف میدانند در این مورد به اینان توضیح دهد:
«سید صدرالدین صدر [...] با یادآوری [...] مواضع قاطع[...] امام خمینی[...] گفت هیچ احدی به خود اجازه نمیداد تا هنگامی که قضیه [...] موسی صدر حل نشده[...] با قذافی وارد مذاکره شود[...]»
البته این فقط گوشة کوچکی از افتضاحی است که حکومت اسلامی خوانده میشود. در راستای فضولی سید صدرالدین در مورد روابط ایران با لیبی، ابراهیم یزدی نیز به دخالت در روابط ایران با روسیه مشغول شده. به موازات بحران ساختگی «نبرد» نیروی دریائی جمکران با ارباباناش در خلیج فارس، که تصاویر «حقیقی» و مونتاژ نشدة آنرا بر همة سایتهای متعهد و مکتبی مشاهده کردیم، فعلة فاشیسم در پی ایجاد بحران در دریای خزر است. و این مهم بر عهده ابراهیم یزدی، رهبر ریزه خواران آبدارخانة سازمان سیا در جمکران واگذار شده. و طبیعی است که ترهات ابراهیم یزدی، بلافاصله در «اعتماد» و در سایت اکبر بهرمانی منتشر شود. «گویانیوز»، مورخ 20 دیماه 1386 از مخالفت حاج ابراهیم با مذاکرات ایران و روسیه خبر داده. چون بحران الکی در خلیج فارس جهت سرپا نگاهداشتن گورکنها گویا کفایت نمیکند، و میباید بحران درست و حسابی با روسیه به راه انداخت، تا هم نیروگاه بوشهر را به تعطیل کشاند، و هم پای نیروی دریائی آمریکا را به خزر باز کرد. به این ترتیب، منافع «ما» تأمین خواهد شد. البته، «ما» ضمیر اول شخص جمع، اشاره به ایالات متحد دارد، نه به ما ملت.
بله ابراهیم یزدی میگوید، سهم ما از خزر در هرحال50 درصد است، و البته سند این50 درصد را هم میباید در خشتک امام زمان پیدا کرد، چرا که، هیچیک از مدعیان «سهم 50 درصدی» کذا، به ویژه بنگاه خبرپراکنی «بیبیسی»، که همیشه «اسناد معتبر» در اختیار دارد، سند کذا را بر شبکه مجازی قرار نمیدهد، و به این ترتیب بر «ابهام» قضیه میافزاید. و خوشبختانه آنچه فراوان یافت میشود، احمق و متعصب است! ابراهیم یزدی، به موازات مطالبة سهم50 درصدی ارباباناش از خزر، آزادیخواه هم شده! و وصف آزادیخواهی این تحفة آبدارخانة سازمان سیا در سایت اکبر بهرمانی در تبعید انتشار یافته! خلاصه، به هر گوشة سایت «گویا» بنگرید، «نیش» ابراهیم یزدی را میبینید، که تا بناگوش باز شده، و ادعا دارد، نظام با «نهضت آزادی» مخالف است، چون با «آزادی» مشکل دارد. البته اینکه حاکمیت گورکنها با «آزادی» مخالف است، بر هیچکس پنهان نیست، ولی اینکه ابراهیم یزدی و دارودستهاش «آزادیخواه» باشند، فقط یک دروغ بیشرمانه است. البته نهضت حاج ابراهیم یزدی، خواهان آزادی جهت نوکری برای سازمان سیا است، ولی گورکنها هم از سال 1357 از همین «آزادی» برخوردار شدهاند. و اتفاقاً، یزدی هم در سخنان خود از همین «آزادی» دفاع میکند. ابراهیم یزدی به بهانة انتقاد از نظارت استصوابی، و اعلام اینکه در «نظام»، شکافها عمیقتر میشود، با تکرار مهملات علیخامنهای در مورد انتخابات جمکران، در واقع ثابت میکند که فعلة فاشیسم، جهت سرکوب مطالبات ما، صفوف خود را فشردهتر کردهاند:
« شرکت در انتخابات حق همه شهروندان است. ما مردم را به مطالبه حقوق شهروندی خود دعوت و ترغیب میکنیم. »
بله ابراهیم یزدی هم مانند علی خامنهای، اکبر بهرمانی و دیگر جنایتکاران ریزهخوار استعمار، بر شرکت در این انتخابات تأکید دارد، و در حکومت توحش اسلامی «شهروند» هم گویا کشف کرده. کاخ سفید هم جهت بازار گرمی برای حکومت نوکراناش در جمکران، شرکت در انتخابات را «تحریم» میفرماید، یا از شبهاصلاحطلبان طرفداری میکند. به عبارت دیگر، اهالی کاخ سفید، فلسفة وجودی «انتخابات» را در تضاد با حکومت اسلامی نمیبینند! کاملاً بر عکس، یانکیها خواهان «انتخابات آزاد» در همین نظام جمکران شدهاند! چون به اعتقاد اینان، اگر در انتخابات جمکران «تخلف» صورت نگیرد، یا اگر امثال ابراهیم یزدی بتوانند در این انتخابات مضحک نامزد شوند، این انتخابات، کاملاً «دموکراتیک» خواهد بود! البته گاوچرانها میباید نخست توضیح دهند که، در یک حکومت فاشیستی، چگونه میتوان انتخابات دموکراتیک برگزار کرد؟ چون اگر یانکیها بر واقعیتها چشم بستهاند، ما نیک میدانیم که حکومت ملایان جمکران، با در نظر گرفتن مفاد قانون اساسیاش، یک حکومت مدعی «الهیت» است، و هیچ ارتباطی با دموکراسی و انتخابات دموکراتیک نمیتواند داشته باشد. ولی خوب این مسائل کم اهمیت برای کاخ سفید اصولاً مطرح نیست، مهم این است که انتخابات «آزاد» باشد.
به همین جهت گروه ابراهیم یزدی، پادوهای سازمان سیا در جمکران، خواستار «نظارت بینالمللی» بر این «انتخابات» شدهاند، تا «تخلفی» در آن صورت نگیرد! به این ترتیب، به علیخامنهای هم امکان دادند، که خود را طرفدار «انتخابات» نشان دهد. حال آنکه جایگاه خامنهای در حاکمیت اسلامی به خودی خود نافی روندی است که در جوامع دمکراتیک «انتخابات» خوانده میشود. به زبان سادهتر، پدیدهای به نام «ولی فقیه»، خود در تضاد کامل با مشارکت مردم در امور کشور و نظارت آنان بر حاکمیت قرار میگیرد. برای روشنتر شدن مطلب میتوان گفت ارتباط علیخامنهای، به عنوان «رهبر»، با «انتخابات»، مانند ارتباط اصول اول و دوم قانون اساسی حکومت اسلامی، با تمامی اصولی است که بر آزادیهای اجتماعی و حقوق مدنی تصریح دارند، خلاصة مطلب ارتباطی است غیرممکن! این ارتباط، در واقعیت نمیتواند وجود داشته باشد، چرا که ولایت مطلقة فقیه، به خودی خود نافی آراء مردم است.
ولی رهبر فرزانه که مانند دیگر فرزانگان حکومت اسلامی از ناکجاآباد ساواک استخراج شده، با این مسائل کاملاً بیگانه است. به همین دلیل در یک سخنرانی مضحک و ابلهانه، حکومت اسلامی را معجزة زمان حاضر خوانده، و ادعا کرده این معجزة زمان، متکی بر رأی مردم است! بله، در هزارة سوم نه تنها میباید شاهد «معجزه» باشیم، که باید بپذیریم این معجزه، دارای ابعاد دموکراتیک بوده و به شرکت فعال مردم در انتخابات نیز مرتبط میشود! البته میدانیم که این مهملات در سازمان تبلیغات اسلامی تهیه و تنظیم شده، و علی خامنهای آنها را مثل طوطی فقط تکرار میکند. خامنهای، که این روزها پوزهاش را از آخور غنیسازی اورانیوم بیرون نمیآورد، و خواستار «عزت» و «استقلال» در تولید سوخت هستهای است، تا اگر روزی روسها فراموش کردند، سوخت نیروگاه بوشهر را تحویل دهند، شخصاً برای نیروگاه سوخت ارسال کند، امروز میباید پاسخ دهد چرا به عنوان رهبر «معجزة زمان حاضر» نمیتواند گاز تولید داخل را در کشور توزیع کند؟ بله، این معجزة سازمان سیا، که از توزیع گاز داخلی نیز عاجز است، خواهان تولید سوخت هستهای شده! نه برای حفظ منافع ملت ایران، که برای خوش رقصی و لیسیدن پای ارباباناش در سازمان سیا.
تولید سوخت هستهای نیازمند فناوری پیشرفتهایاست که حکومت گورکنها فاقد آن است. حتی اربابان چینی این حکومت نیز ناچاراند سوخت هستهای خود را از اروپا وارد کنند. دولت چین به همین منظور ـ به گزارش «فرانس پرس» ـ مانند اتحادیة اروپا، ژاپن، هند، روسیه و آمریکا، در نیروگاه بینالمللی هستهای «کاداراش» در فرانسه سرمایه گذاری کرده. این خبر در مهرنیوز مورخ 18 دیماه سالجاری نیز انتشار یافت، ولی از آنجا که در این تاریخ، رهبر «معجزة عصر حاضر» مشغول چرندبافی در مورد «انتخابات» بودند، از این مهم آگاه نشد! چون میان آنچه برای حکومت گورکنها مهم است، با آنچه در واقع اهمیت دارد، تفاوت بسیار است!
«مهم»، برای پادوهای سازمان سیا، این است که قیاس به نفس کرده، همه را ابله بپندارند، تا بتوانند ضمن نوکری برای آمریکا، به مخالفان خود برچسب طرفداری از آمریکا بزنند. بله 28 سال است که سیاست «تبدیل ارباب به دشمن» موفقیتآمیز بوده، پس دلیل ندارد که گورکنها دست از این سیاست بشویند. در این راستا، امروز هر که انتخابات را تحریم کند، طرفدار آمریکا است، چون به جرج بوش هم یاد دادهاند که انتخابات حکومت اسلامی را «تحریم» کند! و با اینکار تنور نوکرانش در جمکران را گرم و داغ نگاه دارد. به ابراهیم یزدی هم گفتهاند، خواهان نظارت بینالمللی بر انتخابات جمکران شود، تا همه بدانند که در حکومت اسلامی عملاً انتخابات وجود خارجی دارد، و به همین دلیل است که، نهضتآزادی خواهان نظارت بینالمللی بر این «انتخابات» میشود. بله، در شرایطی که بسیاری از شهرهای ایران، به ویژه مناطق کردنشین، در سرمای 20 درجه سانتیگراد زیر صفر، از دسترسی به سوخت محروماند، رهبر «معجزة حاضر» که پس از 28 سال حمایت سازمان سیا به قلههای وقاحت و حماقت صعود کرده میگوید:
«انقلاب اسلامی معجزه زمان حاضر است [...] انتخابات تجلی مردمسالاری است [...] دعوت از ناظران بینالمللی و دشمنان ایران[...] بزرگترین جسارت به مردم ایران است[...] حمایت آمریکا از هر کس در ایران یک ننگ است.»
کد خبر: 8610ـ 10252، ایسنا
این نمایش بیشرمانه را 28 سال است که میشناسیم، و بهترین بازیکنان آن پس از حاج روحالله، و اکبر بهرمانی، همین علیخامنهای است، که موجودیتاش، مانند حکومت اسلامی، بزرگترین جسارت به ما ملت شده. و شاهدیم که هم کاخ سفید، هم دارودستة حاج ابراهیم یزدی، بر وجود «انتخابات»، به معنای واقعی کلمه، در حکومت پوشالی جمکران تأکید دارند! حال آنکه برگزاری انتخابات در چنین حکومتی، و در چنین شرایطی، توهینی است بیشرمانه به ملت ایران.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت