...
هم میهنان گرامی که «شرافتمندانه» اقدام به سرقت ادبی از وبلاگ «ناهید رکسان» میکنند، هیچ نگران نباشند! اینجانب از دوران جوانی به «مرجعیت» خود، و «تقلید» دیگران خو گرفتهام. پیشتر، این تقلید به آرایش و مدل لباس محدود میشد، امروز به سرقت ادبی تبدیل شده. وقتی سخن از «فقرفرهنگی» به میان میآوریم، بیدلیل نیست! پیامد سه دهه حکومت رمالان جمکران به از این نمیتواند باشد.
سی سال پیش، جهت ممانعت از احداث خطوط لولة نفت و گاز توسط اتحاد جماهیر شوروی از مسیر افغانستان، برای صدور به کشور هند، جبهة ناتو کل منطقه را به آتش جنگ کشید. و امروز نیز در راستای تداوم همین سیاست، «ترور بینظیر» را در پاکستان سازمان دادند، تا از طریق تهدید روسیه و هند به تهاجم هستهای، طرح احداث «خط لولة صلح» به دست فراموشی سپرده شود. دلیل سینه زنی و مرثیه خوانی بنگاه خبرپراکنی «بیبیسی» برای بینظیر بوتو، این نماد فرضی «دمکراسی»، که سازمان دادن طالبان در افغانستان، فقط یکی از افتخارات دوران نخست وزیریاش به شمار میرود، همین است! سه دهه است که سازمان سیا استقرار دمکراسی در خاورمیانه را به طالبان محول کرده. ابتدا در ایران، سپس در افغانستان، و امروز نوبت به پاکستان رسیده، تا حاکمیت «نوکران ضدامپریالیست آمریکا» را تجربه کند. آنها که امروز نور «دمکراسی» در جبین بینظیر بوتو مشاهده کردهاند، کاملاً حق دارند! این تداوم همان دمکراسی مطلوب گروه برژینسکی است که در ژانویة سال 1978، جیمی کارتر در تهران خواستار آن شده بود: استقرار «حکومت اسلامی» در کل منطقه برای مبارزه با اتحاد جماهیر شوروی.
سفر کارتر به تهران در آخرین روز سال 1977، در شرایطی صورت پذیرفت که اعمال «سیاست انسداد» از سوی سازمان سیا، ابتدا در لبنان و سپس در پاکستان آغاز شده بود. و بر خلاف ترهات سایت رعایای الیزابت دوم، جیمی کارتر خواستار رعایت حقوق بشر در ایران نبود. دلیل اهدای نوبل صلح به جنایتکاری به نام جیمی کارتر، کشتار و سرکوبی است که در دوران ریاست جمهوری وی در خاورمیانه، تیمور شرقی، هندوراس، نیکاراگوئه و السالوادور سازمان داده شد. در این باره به کرات سخن گفتهایم. ولی لازم است باز هم به نقش سرنوشتساز جان نگروپونته و همسر انگلیسیتبارش در سازماندهی جنگ داخلی، قاچاق مواد مخدر، برده فروشی و تشکیل گروه خرابکار«کنترا» اشاره کنیم. چرا که نگروپونته، اکنون معاون وزارت امورخارجه ایالات متحد است، و بینظیر بوتو، جهت انقلاب بر ضد دیکتاتوری و استقرار دمکراسی از همین فرد کمک خواسته بود. حال باید دید «انقلاب» در پاکستان، کشوری که در واقع توسط سازمان «آی. اس. آی» اداره میشود، چه مفهومی جز ایجاد آشوب و براندازی میتواند داشته باشد؟
آشوبی که با ورود بینظیر بوتو به پاکستان آغاز شد، و با ترور وی شدت گرفت. دلیل کشف ویدئوی ترور این مظهر دمکراسی سازمان سیا نیز، گسترش آشوب در پاکستان است. اگر شیپورهای ناتو بتوانند ترور خانم بوتو را به ارتش پاکستان، و در واقع به پرویز مشارف نسبت دهند، «انقلاب» نگروپونته به ثمر خواهد رسید، و آرزوی بینظیر بوتو هم برآورده خواهد شد: فروافتادن پاکستان در دامان آشوب، و تحمیل «شرایط ویژه» نه تنها بر پاکستان، که بر هند و بخصوص بر ایران، جهت تهدید مستقیم روسیه به تهاجم اتمی. شیرین زبانیهای اخیر هیلاری کلینتون جهت متهم کردن ارتش پاکستان به ترور خانم بوتو را در همین چارچوب میتوان بررسی کرد.
بله، مجسم کنید که بیثباتی بر پاکستان حاکم شود. گفتیم که افکار عمومی در هر حال سرکوب را بر بیثباتی ترجیح خواهد داد. راه دور نرویم، در پی ایجاد بحرانهای ساختگی که به این شیخ و آن خان نسبت داده شد، «سرکوب اشرار» و «استقرار امنیت» از سوی کلنل رضاخان، حتی از دید مخالفاناش، گامی «مثبت» تلقی شد. در دیگر کشورها نیز واکنش مردم به ناامنی و بیثباتی یکسان خواهد بود. حال باید دید اگر آشوبها در پاکستان ادامه یابد، بجز همان «افراطگرایان مذهبی» که طبق شایعات شیپورهای استعمار، خانم بوتو را هم به قتل رساندهاند، چون خیلی «دمکراسی پرور» بوده، سازمان سیا، کدام گروه را مأمور برقراری «ثبات» خواهد کرد؟ برای پاسخ به چنین پرسشی نیازی به هوش و ذکاوت «پیامبرگونة» خمینی نداریم! هدف سازمان سیا استقرار حکومت طالبان در پاکستان است. میدانیم که طالبان را سازمان سیا آفریده، تا ضمن جهاد با کمونیستهای شوروی، و ریزهخواری غرب، شعار مرگ بر آمریکا هم سر دهند؛ درست مانند دارودستة روحالله.
ولی پیش از سرنگونی حکومت محمدرضا پهلوی، زمینة طالبان پروری را در پاکستان با کودتای ژنرال ضیاءالحق فراهم آوردند. البته، ضیاءالحق مانند محمدرضا پهلوی دوست آمریکا بود، و فقط با کمونیستها دشمنی میورزید. ولی امروز، مبارزه با کمونیسم جای خود را به مبارزه با روسیه داده. در نتیجه «افراط گرایان مذهبی» که بینظیر بوتو را هم به قتل رساندهاند، و قرار است در پاکستان به قدرت برسند، لازم است شدیداً ضدآمریکائی هم باشند، درست مثل «رهبرکبیر انقلاب»، که ساخته و پرداختة بنگاه خبر پراکنی «بیبیسی» بود، و ضدآمریکائی! خلاصه بگوئیم، به دلیل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جبهة ناتو باز هم به سیاست «تبدیل نوکر به رهبر ضدامپریالیست» متوسل شده. و اینبار در کشور پاکستان، که موجودیت خود را مانند همة کشورهای «یوتوپیا»، مرهون استعمار است، و از سوی آمریکا، به سلاح هستهای نیز مجهز شده.
در چارچوب این سیاست ابلهانة استعماری لازم است حکومت جمکران دست از مبارزات بیامان خود با آمریکا بردارد، و روابط پنهان این سه دهه را آشکار کند. به همین دلیل، چند روز پیش ابراهیم یزدی، ضمن عقب کشیدن تاریخ تهاجم ارتش سرخ به افغانستان، جهت توجیه براندازی سال 1357، به افشاگری پیرامون ارتباط هویزر و سالیوان با بهشتی و دیگر «اموات» حکومت اسلامی پرداخت. تا تلویحاً، گروه منفور «نهضت آزادی» را قربانی توطئة ملایان جلوه دهد! و به ما بگوید که نهضت آزادی هم خواهان دمکراسی بود. البته ابراهیمیزدی که آن ته ریش کثیف را از چهرهاش زدودهاند، مانند دیگر فعلة فاشیسم میپندارد، همة کسانی که در سال 1357، در ایران زندگی میکردند، زمان و مکان را فراموش کرده، با واقعیات بیگانهاند. و بنگاه خبرپراکنی «بیبیسی» نیز درست همینطور فکر میکند! در نتیجه، «بیبیسی» از زبان شیخ مسعود بهنود، تحت عنوان یک روزنامه نگار مستقل، که نه روزنامه نگار است، و نه مستقل، یک قصة «بیبیگوزک» تمام عیار در مورد سفر جیمی کارتر به ایران تحویل شوت و پرتها داده. بله اگر روزنامه نگاران «مستقل» نمیدانند، ما نیک میدانیم که محور پروپاگاند سایت رعایای الیزابت دوم ارائه «تصویر دلپذیر» از دارودستة کارتر، و آشوب طلبان حرفهای ساواک در دانشگاهها و حوزهها است. «تعهد» دز براون، وزیر دفاع بریتانیا به اسلام و طالبان، روز 25 سپتامبر 2007 در سایت کذا انتشار یافت. ما فراموشی نگرفتهایم!
روز 31 دسامبر سال 1978، درست یکسال پس از سفر جیمی کارتر به کشورمان، دولت نظامی ازهاری استعفا داد، و شاپور بختیار به نخست وزیری منصوب شد. اما چه شد که دربار ایران به شاپور بختیار متوسل شد؟ در واقع اینکار برای خنثی کردن مقاومت ارتش ایران، در برابر طرح امنیتی برژینسکی بود. پیشتر گفتیم که سازمان سیا، «سیاست انسداد» را پیش از ورود جیمی کارتر به کاخ سفید، از سال 1976 آغاز کرده بود. و کودتای ژنرال ضیاءالحق در پاکستان گام نخست در اجرای سناریوی حاکمیت اسلام در خاورمیانه بود، همچنانکه ترور بینظیر بوتو در 28 دسامبر 2007، نشانگر خط سیاست آیندة استعمار غرب در منطقه است. حداقل سازمان سیا و نوکرانش در خاورمیانه چنین آرزوهائی در سر میپرورانند. و دلیل اتخاذ چنین سیاستهائی از سوی غرب، اعمال کنترل انحصاری بر شاهراههای انتقال انرژی است.
به این دلیل، شیخ مسعود، ضمن انتقاد از محمدرضا پهلوی، و ستایش از هویدا، تمایل حزب دمکرات آمریکا به «دمکراسی»، «فضایباز» و به ویژه «حقوق بشر» را یادآور شده، به مبارزات «چریکهای قهرمان» و «دانشجویان مخالف» نیز اشاراتی دارد. البته شیخ مسعود از آنجا که خود از اعضای شریف و فعال ساواک است، هرگز به نقش مستقل ساواک در سرکوبها اشاره نمیکند، و مدعی میشود که ساواک فقط تحت فرمان شاه عمل میکرد! همانطور که داریوش همایون و نهاوندی و دیگر پادوهای استعمار چنین ترهاتی را مرتب تکرار میکنند، تا زمینة مطلوب «تمرکز بر یک نقطه» فراهم آید. همه میباید بپذیرند که، همة جنایات به دستور «یک نفر» انجام میشد، و آن یک نفر هم، شخص شاه بوده. در حالیکه دستگاه جهنمی استعمار بدون وجود امثال بهنود، نراقی، آغداشلو و شرکاء، قادر به حرکت نبوده و نیست. بله، روزنامه نگار مستقل سایت رعایای الیزابت دوم در سیامین سالگرد حضور جیمیکارتر در تهران، یک بیبیگوزک «مستقل» تحویل مخاطب میدهد، تا به شیوة ابراهیم یزدی، کودتای هویزر را در ایران به خیال خود «توجیه» کرده باشد.
گفتیم که پس از براندازی بهمن 1357، کشورهای عضو اوپک، و به ویژه ایران، وظیفه داشتند، با فروش نفت ارزان، سلاح و تجهیزات از غرب وارد کنند تا به جنگ با ارتش سرخ در افغانستان بپردازند. هنوز هم حکومت اسلامی در راستای همین سیاست استعماری گام بر میدارد. و بهای جیرهخواری حکومت جمکران را مردم ایران میپردازند. قطع گاز ترکمنستان به شهرهای شمال کشور، بر خلاف آنچه جمکران اعلام کرده، به دلیل سرمای هوا نبوده، بلکه جهت حفظ منافع غرب صورت گرفته. چرا که، برقراری روابط تجاری میان ایران و همسایگان شمالیاش، با منافع غرب در تضاد قرار میگیرد. در نتیجه، هر گاه مصلحت ایجاب کند، ارز حاصل از چپاول نفت در بانکهای غرب مسدود میشود، تا دادوستد ایران در انحصار بازارهای غرب باقی بماند. حکومت اسلامی گاز ترکمنستان را به بهای 139 دلار برای هر هزار متر مکعب وارد میکند، تا به مصرف داخلی برسد. و بر اساس گزارش مهرنیوز مورخ 22 آبانماه سال 1386، همین حکومت، گاز تولید داخل را به بهای کمتر از 90 دلار برای هر هزار متر مکعب به مدت20 سال در اختیار ترکیه قرار داده، تا به اروپا صادر شود! این فقط شمهای است از «اقتصاد جمکران»، که به قول امامشان واقعاً «مال خر است!»
ملانصرالدین در بازار از یک عمدهفروش مقدار زیادی تخم مرغ خرید، و آنها را به بهای کمتر در دکة خود برای فروش گذاشت. خبر «کسب و کار» جدید نصرالدین به سرعت در همه جا پخش شد. و مردم برای خرید تخم مرغ ارزان به دور بساط ملا جمع شدند. یکی از دوستان ملا به او هشدار داد:
ـ ملا میبینم مشتری زیاد داری، ولی فکر نمیکنی آتش به مال خودت میزنی؟
نصرالدین پاسخ داد:
ـ ورشکست شدن و ضررکردن، از کسب و کار جدا نیست! ولی، «گوهر تجارت» این است که مردم همانقدر از خرید کالا لذت ببرند، که من از فروش آن!
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت