جمعه، دی ۰۷، ۱۳۸۶

بز و فلسفه!
...

یک قدم تا ایران! آنچه در پاکستان می‌گذرد، فاصله‌ای با ما ندارد. این همان دمکراسی‌ای است که جان نگروپونته به درخواست بی‌نظیر بوتو، در پاکستان سازمان‌دهی کرد. و رمالان می‌کوشند، همین شرایط را از طریق دانشجونمایان بر ما ملت تحمیل کنند. بی‌جهت نیست که در خطبه‌های علفزار امروز، آخوند جنتی دوباره «شرایط ویژه» اعلام کرده! همان شرایط محبوب گورکن‌ها برای سازمان دادن به سرکوب، شورش و براندازی. در گیرودار کریسمس، رمالان هم در انتظار کادوی پاپانوئل روزشماری می‌کنند!

معجزات کریسمس امسال از معجزة تولد عیسی مسیح نیز فراتر رفته! مسلماً عیسی مسیح هم در این مورد با ما هم عقیده خواهد بود. مهم‌ترین معجزة کریسمس سال 2007، بدون تردید، ‌تبدیل بی‌نظیر بوتو به آزادیخواه و دموکرات است! خانم بوتو که دیروز هدف گلوله قرارگرفت، همان کسی است که از جان نگروپونته تقاضای پشتیبانی کرده بود، تا بتواند در پاکستان «انقلاب» به پا کند. در وبلاگ «ژنرال و شنل قرمزی»، مورخ 16 نوامبر 2007، به این تقاضای بیشرمانه و دعوت از بیگانگان برای دخالت در امور پاکستان اشاره کردیم. همچنین پیشتر گفتیم که بی‌نظیر بوتو به پاکستان ارسال شده، تا آشوب به راه بیاندازد. به یاد داریم که یکی از نخستین تقاضاهای خانم بوتو، پس از بازگشت به پاکستان، استقلال کشمیر بود! به زبان ساده‌تر «بوتو» را به پاکستان بازگرداندند تا علاوه بر تداوم سیاست طالبان پروری، برای کشور هند نیز ایجاد مزاحمت کند. و خلاصة مطلب،‌ دوران شیرین ملاعمر نوازی تکرار شود.

بله، در کمال تأسف، بی‌نظیر بوتو در واقع مجری سیاست آنگلوساکسون‌های دو سوی آتلانتیک بود، و ترور وی نیز نمی‌تواند او را به یک قهرمان آزادیخواهی و دمکراسی تبدیل کند. این مختصر را گفتیم تا «شکوه میرزادگی» که، مانند مهرانگیز کار، ‌ در رشتة «علمی» مداحی و سوگواری تخصص دارد و پیشتر، «هنر» خود را در زمینة‌«پاسارگاد پرستی» و «میهن پرستی» به کار گرفته بود، دست از نبش قبر «بی‌نظیر بوتو» و پدرش بردارد. عجیب است که هرچه «گاردین» می‌نویسد، بلافاصله به خانم میرزادگی هم «وحی» می‌شود! و در سایت «گویا نیوز» ‌متعلق به سردار اکبر به چاپ می‌رسد. همزمان با مطلب «شکوه میرزادگی»، که دلیلی ندارد به بررسی دقیق آن بپردازیم، چرا که دنباله‌رو خط پروپاگاند «گاردین» است، بنگاه خبرپراکنی «بی‌بی‌سی»، مورخ 28 دسامبر 2007، مطلبی از همین گاردین منتشر کرده، به قلم طارق علی، که گفته می‌شود از فعالان سیاسی مقیم بریتانیا است. ایشان را «چپ‌گرا» معرفی کرده‌اند. در نتیجه، مانند تمام چپ‌گرایان نمایشی و «اندیشمند» جهان اسلام، مخاطبان خود را هم ابله پنداشته، با تاریخ نیز بکلی بیگانه‌اند.

بله این ویژگی «چپ‌الله» است: اسطوره‌سازی به شیوه فاشیست‌ها! اگر «چپ» در جهان اسلام چنین ویژگی‌ای نداشت، در نعلین مشتی رمال جیره‌خوار بازار، نور ضدامپریالیسم مشاهده نمی‌کرد. قصد انتقاد از چپ جمکران را نداریم، چرا که عملکرد اینان، طی سه دهة اخیر، شاهدی است بر این مدعا که در ایران، اصولاً جنبش چپ وجود خارجی ندارد، و آن‌ها که خود را تشکل چپ می‌خوانند، در واقع به خود «تهمت» ناروا زده‌اند! امروز «چپ‌الله» همان ترهاتی را تکرار می‌کند که سازمان کنفرانس اسلامی! هر دو ادعا دارند که، حزب بوتو، در پی استقرار دمکراسی بوده! امروز، دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی، از مردم پاکستان می‌خواهد که راه بوتو را جهت برقراری دمکراسی ادامه دهند! ایشان همچنین فرموده‌اند:

«[...] بوتو، جان خود را در راه برقراری نظام دمکراسی فدا کرد [...]»
منبع: حنازرچوبه، مورخ 7 دیماه سال 1386، به نقل از شبکة الجزیره

بله اتفاقاً، طارق علی، همان شخصیت به اصطلاح «چپگرای» مقیم بریتانیا هم، در گاردین همین حرف‌ها را زده. ولی ایشان از آنجا که «چپ‌گرا» هم هستند، سری به «تاریخ» می‌زنند، تا آنرا بازنویسی کرده، نقش استعمار را در شکل‌گیری کشور پاکستان بکلی بزدایند! و پس از استعمارزدائی از طریق «تحریف»، طارق علی، می‌گوید:

«تاریخ خشونت‌بار پاکستان ناشی از حکومت نظامیان و پیوستن دولت‌ها به اتحادهای خارجی بوده که مردم آن‌ها را قابل قبول نمی‌دانستند و [...] در حال حاضر، نخبگان حاکم با انتخابی دشوار مواجه هستند.»


اگر «تحلیل» عمیق‌تر از این می‌خواهید، شیرجه بزنید در آب‌نمای پارک روبروی پنجرة ما! مسلماً در این شیرجه، به درک عمیق‌تری از «تاریخ خشونت بار پاکستان» نائل خواهید ‌شد! حداقل ماهیت فردی به نام «محمد علی جناح» برایتان روشن می‌شود! کدام یک از روشنفکران چپ و یا راست پاکستان، تاکنون ایجاد کشوری به نام پاکستان را برخاسته از سیاست استعمار بریتانیا به شمار آورده‌اند؟ هیچکدام! حتی در اسرائیل، یهودیانی وجود دارند که موجودیت کشور اسرائیل را به زیر سئوال برده‌اند. با توجه به این مهم که یهودیان در سراسر جهان، به ویژه در غرب، نفرت مسیحی و مسلمان را هر روز تجربه می‌کنند. نفرتی که از پشتیبانی یهودیان جنگ‌طلب نیز برخوردار است. اما در مورد پاکستانی‌ها چنین نیست. تعداد مسلمانان هند از کل جمعیت پاکستان به مراتب بیشتر است. ولی حتی یک پاکستانی، به خود اجازه نمی‌دهد، این واقعیت را بپذیرد و به عنوان یک پیشنهاد، فقط یک پیشنهاد، اتحاد «پاک‌ها» با هند را مطرح کند. چرا؟ این پرسشی است که شاید هرگز به ذهن چپ‌گرایان مقیم بریتانیا خطور نمی‌کند! چون اینان، علاوه بر دنباله روی از سیاست استعماری غرب، با پویائی، تحرک و تحول تاریخی اصولاً بیگانه‌اند. طارق علی در گاردین، می‌نویسد، خانم بوتو انتخابات ماه ژانویه را ساختگی می‌دانست! عجب! مگر در پاکستان انتخابات «غیرساختگی» هم داشتیم؟ مگر خانم بوتو، خودشان با انتخابات دموکراتیک به پست نخست وزیری رسیده بودند؟ و مگر همین خانم بوتو، جهت انقلاب دست به دامان جان نگروپونته نشده‌ بودند؟ مگر در جمهوری اسلامی پاکستان، امور به دست «آی.اس.آی» اداره نمی‌شود؟ پس انتخابات، دیگر چه صیغه‌ای ا‌ست؟ و از چه رو، بعضی‌ها از بی‌نظیر بوتو بت عیار دمکراسی می‌سازند؟ این هم حتماً از «معجزات» کریسمس امسال باید باشد! همچنان که آخوند جنتی هم در خطبه‌های علفزار امروز، خواستار تفهیم «مردم‌سالاری دینی» به جهانیان شده! ولی البته جهت «تفهیم» این نوع مردم‌سالاری، حضور لات و اوباش در سطح جامعة ایران «الزامی» است!

همانطور که گفتیم خطبه‌های نماز جمعه، در واقع مطالبات استعمار از ملت ایران است، که هر هفته، از طریق سازمان سیدمهدی خاموشی در سراسر کشور پخش می‌شود. به عبارت دیگر سازمان تبلیغات اسلامی، یکی از شیپورهای اصلی استعمار غرب در ایران شده. استعماری که می‌دانیم از فدائیان اسلام و امام زمان به شمار می‌رود، و در راه گسترش لجنزار اسلام از جمکران به عراق و افغانستان از هیچ جانفشانی دریغ نکرده. می‌دانیم که صدور اسلام از طریق تحمیل «شرایط ویژه» بر منطقه امکانپذیر شد، و اینکه سازمان سیا هم در سر رویای تداوم شرایط ویژه می‌پروراند، چون فقط با توسل به همین ابزار جادوئی است،‌ که می‌توان جهت سازمان دادن براندازی، طالبان شیعی مسلک‌ را در جمکران به تحریک افکار عمومی تشویق کرد. در این راستا پس از ترهات آخوند خزعلی در باب «فلسفة غدیر»، و دشنام دادن به وهابی‌ها، جنتی چنین می‌گوید:

«[...] اینطور نیست که اگر کسی بخواهد [...] مردم‌سالاری داشته باشد، دیگر نیازی نیست که دین حاکم باشد. می‌شود هر دو را رعایت کرد [...] به خصوص که اکنون شرایط کشور شرایط ویژه‌ای است.»

منبع: حنا زرچوبه، مورخ 7 دیماه 1386

بله تنها در «شرایط ویژه» است که اربابان جنتی و دیگر رمالان می‌پندارند، در دراز مدت، از طریق آشوب‌های دانشگاهی، می‌توان تجربة شیرین براندازی سال 57 را دوباره تکرار کرد. سیرک ‌سیار محمد خاتمی، دقیقاً در همین راستا فعال شده. شیاد اردکان با نبش قبر علی، خلیفة چهارم، الگوی دمکراسی استخراج کرده، و می‌گوید، «بشر» برای رسیدن به نظریه‌ای که علی 14 قرن پیش آنرا می‌شناخت، راه درازی پیموده:

«علی [...] مطلبی را در 14 قرن پیش عنوان می‌کند، که امروز بشر با پرداخت هزینه‌های سنگین در تئوری به آن رسیده[...]».

منبع: ایسنا مورخ 6 دیماه 1386. کد خبر: 8610 ـ 03402

این ترهات از برکت همان «شرایط ویژه» به خورد ما ملت داده می‌شود. عرب بدوی 14 قرن پیش، دمکراسی مدرن از کجا داشته؟ اصولاً گورکن‌ها گویا خیلی اهل کندوکاو و پژوهش‌اند! و به مصداق «عاقبت جوینده، یابنده بود»، جهت حفظ منافع ارباب، هر چه بجویند، خواهند یافت! به عنوان نمونه، سیدمهدی خاموشی، ضمن «پژوهش» در قرآن، در «بی‌بی‌گوزک‌های» تورات و انجیل، یک «عیسی مسیح جهاد‌گر» هم پیدا کرده که حتی در کتاب مقدس اثری از او دیده نمی‌شود!

البته فراموش نکنیم که شرایط «ویژه» هم در این میان دخیل است! چرا که، اربابان سنتی رمالان در سراشیب سقوط افتاده‌اند، و اینان از بیم آینده، در دامان گذشته‌های شیرین پناه گرفته‌اند. و یادی از آن روزهای «خوب» می‌کنند، روزهائی که روح‌الله به نامه‌پرانی برای «گورباچف» مشغول بود و کمونیست‌ها را هم به راه راست هدایت می‌کرد، و می‌گفت، مواظب باشید در دام سرمایه‌داری غرب نیفتید، که جای ما تنگ می‌شود! بله، همان روزها که خمینی پس از حل مشکلات و مسائل کشورمان، راز موفقیت را برای رهبران اتحاد جماهیر شوروی هم «فاش» کرد، و گفت، «مشکل» شما آزادی و استقلال و مسائل اقتصادی نیست، خدا را بپرستید:

«امام [...] آن‌ها را راهنمائی هم کرد و گفت اگر می‌خواهید از زندان کمونیست [کمونیسم] بیرون بروید مواظب باشید در دام غرب و سرمایه داری غرب نیفتید [...] مشکل شما نه آزادی و نه استقلال و نه مسائل اقتصادی است [...] اگر می‌خواهید مشکل شما حل شود خدا را بپرستید[...]»


ایکاش «امام عزیز» در سال 1357، قبل از آنکه در فرودگاه مهرآباد «تخلیه» شوند، از این نامه‌ها برای سران حزب «شریف»، جبهة ملی، و جریانات مبارز «چپ‌الله» می‌فرستادند، تا این جماعت بفهمند «رهبر» ضدامپریالیست‌ها، همان روزها می‌بایست در آسایشگاه روانی بستری شود! ولی خوب اطرافیان «امام» از جمله بنی‌صدر «درستکار»، و یزدی، مانع از نامه نگاری‌های «رهبری» شدند، و در نتیجه، یکی از متفکران «چپ‌الله»، امروز پس از سه‌دهه، ضمن «پژوهش» در سخنان عمیق «ماکس فرو»، یکی از پروپاگاندیست‌های محفلی فرانسه، «کشف» کرده که حکومت جمکران در خط آمریکا است! بله، گویا شرایط بیش از آنچه ما می‌پنداشتیم و دیگران می‌گفتند، «ویژه» شده!

یکی از متفکران بزرگ مقیم پاریس، به نام «لاجوردی»، در رادیو زمانه اظهار داشته‌اند، درآمد نفت برای زندگی مرفه هفتاد میلیون ایرانی کافی است! ظاهراً ایشان پیرو نظریة روح‌الله‌اند، همان «تئوری» اقتصادی که می‌گفت، «اقتصاد مال خر است»! آری! شرایط ویژه، این مسائل را ایجاد می‌کند. اظهارات الهام، سخنگوی دولت، در شهر مشهد را در راستای همین ویژگی‌ها می‌‌باید مورد بررسی قرار داد. به گزارش حنازرچوبه، مورخ 7 دیماه 1386، حضرت الهام فرموده‌اند، حملاتی که توسط سگ‌های‌ هار مؤنث و مذکر امام‌زمان به جوانان می‌شود، ارتباطی به شخص احمدی نژاد ندارد! و خلاصه هر چند حجاب اجباری است، ولی ما این برخورد را تائید نمی‌کنیم! عجب! جناب الهام! حجاب اجباری است، ولی رفتار قرون وسطائی گشت‌های توحش به دولت ارتباطی ندارد؟ می‌فرمائید، «وزارت کشور» مستقل از دولت عمل می‌کند؟ پس چرا این دولت قدرقدرت که آمادگی خود را برای «پاک» کردن اسرائیل از صحنة روزگار اعلام داشته بود، از پس یک روضه‌خوان کودن به نام «پور محمدی» بر نمی‌آید؟ چرا احمدی نژاد وزیر کشور را به دلیل خروج از خط دولت بر کنار نمی‌کند؟ اگر محمود شاهرودی و لاریجانی مستقیماً از کارخانه رجاله‌پروری دستور می‌گیرند، تا به آدم‌ربائی و اعدام‌های جمعی در زندان بپردازند، پورمحمدی که در قوة «مستقل» قضائیه کار نمی‌کند! پرزیدنت مهرورزی منتظر چه هستند؟ منتظر اوامر الهی؟! یا منتظراند «نواز شریف» هم منفجر شود، تا سنگ را از زیر زبان مبارک‌شان بردارند؟ شاید دیگر برای خروج از گلة حکومتی دیر شده باشد! به ویژه که دانشگاه‌های زنجیره‌ای سردار اکبر، جهت گسترش تبلیغات اسلامی، به تولید «بز» مشغول شده‌اند. بله چه نشسته‌اید که امروز، معاون پژوهشی دانشگاه آزاد شهرکرد، از انعقاد قرارداد میان این دانشگاه و موسسة تحقیقاتی پاستور، برای تولید «بز» شبیه سازی شده (ترانس ژن ) خبر می‌دهد:

« با انجام این طرح علمی، نخستین بز ترانس ژن ایران در دانشگاه واحد شهر کرد متولد خواهد[...]»
منبع: حنازرچوبه، مورخ 7 دیماه 1386

اما چرا بز؟ چون «بز» هم می‌تواند «رهبر» باشد، و هم در صف «امت» قرار گیرد. در صورتیکه گوسفند، اگر چه می‌تواند در صف امت قرار می‌گیرد، هیچگاه نمی‌تواند به مقام رهبری برسد، چون ریش ندارد. آن‌ها که ادعا کرده‌اند تندروهای مذهبی بی‌نظیر بوتو را ترور کرده‌اند، ‌دلیل و برهان علمی داشته‌اند! پس بهتر است کشور دوست و برادر پاکستان هم، جهت رهبری جنبش دمکراسی، به تولید چندین «بز» ترانس ژن اقدام کند که، غربی‌ها امروز به تئوری آن دست یافته‌اند، ولی «امام علی»، 14 قرن پیش با استفاده از فناوری‌های پیشرفتة صدر اسلام به همین مهم اشتغال داشتند: تولید دام! و علاقة رفسنجانی به «تولید»، که جدیداً «اعلام» شده، از علاقة ایشان به علی سرچشمه می‌گیرد، و اصلاً همین است، «فلسفة غدیر»!





0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت