پنجشنبه، آذر ۲۹، ۱۳۸۶

چوگان و چکمه!
...

همزمان با تهدید روسیه به استفاده از سلاح اتمی بر ضد آمریکا، سازمان القاعده، به ظاهر «متمدن» و اهل «مذاکره» شده! به همین دلیل روزی‌نامة فیگارو، مورخ 20 دسامبر 2007، با انتشار «تمثال مبارک» ایمن‌الظواهری، یکی از نوکران صاحب‌نام و ضدامپریالیست آمریکا، چنین تیتر زده: سازمان القاعده آماده پاسخگوئی به پرسش‌های شماست! البته برای کسانی که با فعالیت‌های سازمان سیا آشنائی دارند این پرسش مطرح می‌شود، که یک سازمان تروریستی دست ساز آمریکا و شرکاء، بجز انفجار بمب در اماکن عمومی و کشتار غیرنظامیان چه نوع «پاسخی» در چنته دارد؟ حتماً سازمان الظواهری قصد دارد با تکرار ترهات امثال «طارق رمضان»، یک بحث آزاد در ابعاد بین‌المللی نیز به راه بیاندازد، و با استفاده از ابزار دمکراتیک، «پروپاگاند» مفصلی برای تروریسم اسلامی سازمان داده، و احیانا عضوگیری کند. البته هیچ لزومی ندارد که اعضای جدید مسلمان هم باشند، و یا به ترهات اسلامی اعتقاد داشته باشند. سازمان القاعده گویا نیازمند «نیروی‌کار» است. می‌دانیم که بیکاری در غرب بی‌داد می‌کند و افراد شاغل هم به زحمت قادراند مخارج زندگی روزمرة خود را تأمین کنند، پس چه بهتر که ارز حاصل از چپاول منابع انرژی کشورهای نفتخیز، از طریق سازمان القاعده به چرخة اقتصادی غرب باز گردد. دلیل تمدن ظاهری «الظواهری» باید همین باشد: خدمت به منافع غرب!

اما هدف این سازمان دست پروردة سیا، از جذب نیرو چیست؟ هدف، در ظاهر مبارزه با اسرائیل است. ولی هدف واقعی، همچون دوران خوش «جنگ‌سرد»، به احتمال زیاد همان روسیه باید باشد! به عبارت دیگر، امروزکه اتحادجماهیر شوروی و خطر کمونیسم وجود ندارد، دارودستة برژینسکی، روسیه را به اسرائیل پیوند زده‌اند، تا اینبار برای فدائیان اسلام و مسلمین، «راه قدس از مسکو» بگذرد! پیشگامان این تبلیغات جنگ‌طلبانه نیز، همان یهودستیزان غرب‌اند که ادعا می‌کنند حکومت روسیه به دست یهودیان افتاده! البته به یاد داریم که همین محافل فاشیستی، تا چندی پیش، آمریکا را اسیر دست اسرائیل و یهودیان معرفی می‌کردند. سازمان سیا اخیراً با انتشار دو کتاب مهمل از جیمی کارتر منفور و برژینسکی، تبلیغات خود را بر همین مسیر متمرکز کرده، و مقالات سراپا چرند «سیمور هرش» را، در باب ارتش قدر‌قدرت اسرائیل که به ادعای ایشان، برای پنتاگون «تره هم خورد» نمی‌کند، فراموش نکرده‌ایم. همچنین به یاد داریم که ماه‌ها است، روزی‌نامه‌های غرب، و سایت‌های اکبر بهرمانی، ما را تهدید می‌کنند که، اگر روسیه سوخت هسته‌ای به ایران تحویل دهد، اسرائیل رأساً به مراکز فعالیت‌های هسته‌ای در ایران حمله‌ور خواهد شد! اما سوخت هسته‌ای به ایران تحویل داده شد، و هنوز اسرائیل چنین «لطفی» در حق ما نکرده! چون در واقع، آنان که مخالف راه‌اندازی نیروگاه بوشهر‌اند، گورکن‌ها هستند، نه اسرائیلی‌ها!

گفتیم که حکومت جمکران سال‌ها تلاش کرد تا از تحویل سوخت هسته‌ای توسط روسیه به ایران جلوگیری کند. البته این تلاش‌ها از سوی ایالات متحد، چین و اروپای غربی مورد حمایت قرار می‌گرفت. اینان سعی داشتند ایران را نیز مانند پاکستان به سلاح اتمی مجهز کنند، تا تبدیل شود به تهدیدی علیه روسیه. پیشتر گفتیم که روسیه تنها کشوری است که موشک‌های اتمی‌اش شهر واشنگتن را «هدف» گرفته. با توجه به وابستگی حکومت ملایان به استعمار غرب، روز 17 دسامبر 2007، پس از انتشار خبر تحویل سوخت هسته‌ای به ایران، تمام شیپورهای استعمار به صدا در آمدند. ابتدا، اکبر بهرمانی و علی لاریجانی «دانش هسته‌ای» را حق مسلم خود دانستند، ‌چون اگر بحران هسته‌ای فروکش کند، دست اکبر بهرمانی از «شرایط ویژه»، و دست علی لاریجانی از «شرایط حساس» کوتاه می‌شود. به عبارت دیگر نان نوکران ضدامپریالیست غرب «آجر» خواهد شد. دیروز در مورد «پروپاگاند جنگ» گفتیم که سخنان جرج بوش در رابطه با تعلیق غنی‌سازی اورانیوم، فقط جهت تداوم بحران ایراد شد، تا ریزه‌خواران سازمان سیا در جمکران بتوانند، «نانی به کف آرند، و به غفلت بخورند». اما مهم‌ترین واکنش به «پروپاگاند» کاخ سفید، متعلق به شیپور کوکلوکس‌کلان‌ها در ایران، یا همان رسانة کیهان است. چون این واکنش در واقع تبلیغ غیرمستقیم برای شبه اصلاح‌طلبان در جمکران است.

پیشتر گفتیم که رسانة کیهان، بلندگوی محافل راست افراطی ایالات متحد و روزی‌نامه اطلاعات، شیپورچی تبلیغات فاشیست‌های انگلستان است. و با توجه به این امر، و با توجه به «پروپاگاند» کاخ سفید در مورد تعلیق غنی‌سازی اورانیوم توسط ملایان جمکران، طبیعی است که واکنش رسانة کیهان به تحویل سوخت هسته‌ای برای نیروگاه بوشهر می‌باید «منفی» باشد! دو روز پس از تحویل سوخت هسته‌ای به ایران، «مهرنیوز» مورخ 28 آذرماه 1386، با پاسدار شریعتمداری، «مصاحبه‌ای» ترتیب داده که در آن «ژنرال» شریعتمداری، به شدت از درخواست تعلیق غنی‌سازی توسط روسیه ابراز ناخرسندی کرده‌‌اند، و آنرا «توهین به ملت ایران» ارزیابی فرموده‌اند!

اصولاً این روزها همه کسانی که وجودشان فی‌نفسه «توهین» به ملت ایران است، از جمله محسن آرمین، نمایندگان مسجد شورای جمکران، اکبر بهرمانی و بالاخره پاسدار شریعتمداری، همگی «توهین‌شناس» هم شده‌اند، و بر هر آنچه منافع اربابان آمریکائی حکومت جمکران را تهدید کند، یک بر چسب «توهین» الصاق می‌کنند! شریعتمداری، در ادامة مصاحبة خود می‌گوید، چه تضمینی وجود دارد که روس‌ها ارسال سوخت را ادامه دهند؟ و به عنوان استدلال «منطقی» در مورد چنین اظهاراتی، به تنش در روابط روسیه با کشورهای اروپای شرقی اشاره‌کرده! البته پاسدار شریعتمداری فراموش کرده بگوید که تنش میان روسیه و کشورهای اروپای شرقی به این دلیل ایجاد می‌شود که دولت‌ها در این کشورها نیز، دقیقاً مانند حکومت رمالان جمکران، منافع ملی خود را فدای منافع راهبردی ایالات متحد، و در مسیر تقابل با کشور روسیه قرار می‌دهند. و طبیعی است که اتخاذ چنین روش‌های سنتی نوکری، برای مردم این کشورها گران تمام خواهد شد. همچنانکه «نبرد» دروغین حکومت جمکران با آمریکا نیز برای ما ملت جز مرگ و فقر هیچ نداشته. البته امثال شریعتمداری یا اکبر بهرمانی و ابراهیم یزدی در صفوف ما ملت قرار ندارند، منافع اینان با منافع اربابانشان در غرب از همسوئی کامل برخوردار است. به همین دلیل پاسدار شریعتمداری که اگر سازمان سیا از او حمایت نکند، مانند «مقام معظم» و دیگر نخبگان حکومت به جایگاه واقعی‌ خود یعنی قفسی در باغ وحش عودت داده خواهند شد، ضمن ارائة نمونه‌های نامربوط تاریخی، به شیوة روح‌الله خمینی، به نفس‌کش طلبی‌ در باب «خودکفائی» پرداخته، و یک تنه، در برابر کشورهای غربی و روسیه پرچم «مبارزه» برافراشته‌اند، و همان ترهات اکبر بهرمانی در بنگاه خبرپراکنی «بی‌بی‌سی» را نشخوار می‌کنند. البته پیشتر هم گفتیم که، به دلیل تضعیف پشت جبهة استعمار، که همان سازمان منفور ساواک باشد، دیگر با این هارت و پورت‌ها نمی‌توان مردم را به پای صندوق‌های انتخابات مضحک جمکران کشاند، و «حماسه آفرینی» دوم خرداد را از نو «تکرار»‌ کرد. پادوی وفادار «هریتیج کلاب»، و جانشین بر حق محمد خاتمی در روزی‌نامة کیهان، مانند غلام‌بچة سفارت کذا و اکبر بهرمانی فقط آب در هاون می‌کوبد. همان «آبی» که، سازمان القاعده، که جهت عضوگیری، در ظاهر آمادة «گفتگو» شده، تا با یهودیان در «روسیه» مبارزه کند، به کوبیدن آن مشغول است! پس بازگردیم به اصل مطلب، یا «پروپاگاند» یهودستیزان غرب، جهت پیوند زدن حاکمیت روسیه به محافل «یهودی»!

دیروز سایت مخالف‌نمای «پیک نت»‌، که تحت نظر و با بودجة گورکن‌ها، تبدیل به یکی از مراکز مهم شایعه پراکنی و ارعاب مردم شده، گفتگوی روزنامة آلمانی «دی ولت» را با بنیانگزار انستیتوی استراتژی ملی روسیه «منتشر» کرده. یادآور شویم که متن اصلی چنین مصاحبه‌ای در دسترس ما نیست، در نتیجه بالاجبار به متن موجود در «پیک نت» اکتفا خواهیم کرد. ولی در اینکه چنین‌مصاحبه‌ای، با این «محتوا» وجود خارجی داشته باشد، البته جای تردید فراوان است، چرا که از قضای روزگار، متن مصاحبة کذا بیشتر به سخنان ابراهیم یزدی شباهت دارد، تا به اظهارات بنیانگزار انستیتوی استراتژی ملی کشور روسیه!

ایشان ادعا کرده‌اند، چهار یهودی، بره‌زوفسکی، خودوروفسکی، قوسینسکی و آبراموویچ، ثروت اتحاد شوروی را بین خود تقسیم کرده‌اند! و اینان ولادیمیر پوتین را به ریاست جمهوری رسانده‌اند! اگر کسی با نام این چهارتن آشنا باشد، می‌داند که نفر اول مدت‌هاست به انگلستان پناهنده شده، و نفر دوم نیز به جرم فساد مالی چند سالی است در گوشة سلول زندان آب خنک می‌خورد! این «فرد»، در ادامه، ادعا می‌کند که، ولادیمیر پوتین چندین میلیارد دلار ثروت دارد! و تابلوئی از روسیه امروز ترسیم می‌کند،‌ که شباهت فراوانی به تبلیغات ضدشوروی غرب در دوران «جنگ سرد» دارد. و اگر کسی، امروز با شرایط واقعی روسیه آشنائی نداشته باشد، مسلماً همین دروغ‌های شاخدار را باور خواهد کرد. البته آنچه عجیب می‌نماید، تقابل این اظهارات با تبلیغات غرب در مورد نبود «آزادی بیان» در کشور روسیه است! چطور ممکن است بنیانگزار «انستیتوی استراتژی ملی روسیه»، بتواند مستقیماً چنین شایعه پراکنی‌هائی به راه بیاندازد، و هیچ هراسی هم از پیامد چنین سخنانی نداشته باشد؟ چرا که، علاوه بر دروغ‌های شاخدار در مورد آن چهار یهودی، میزان دارائی‌های «ولادیمیر پوتین»، اخیراً به طور رسمی انتشار یافته. و اگر کسی، به صورت «رسمی» مدعی ‌شود که «ولادیمیر پوتین» میلیاردها دلار ثروت دارد، یا باید ادعای خود را با ارائة شواهد و مدارک به اثبات برساند، یا اینکه به جرم شایعه پراکنی بر ضد رأس قوة مجریة کشور روسیه، و بالاترین مقام این حاکمیت، می‌باید در برابر قوة قضائیه پاسخگو باشد. و می‌دانیم که ریاست قوه قضائیة روسیه بر عهدة محمود شاهرودی نیست! بگذریم! سیاست یهودستیزی دارودستة برژینسکی ظاهراً در حال ریشه دواندن در کشور روسیه است، و جای تعجب نیست که فاشیست‌های روس نیز به این «سیاست» گرایش نشان دهند. ولی آنچه مسلم است، چنین افرادی در رأس انستیتوی استراتژی ملی روسیه قرار نخواهند گرفت!

در خطبه‌های علفزار جمعة گذشته، شیخ احمد خاتمی فریاد اعتراض سر داده بود که می‌خواهند جمکران را «آندولسیزه» کنند. و از قضای روزگار، دیروز «آرته»، شبکة فرهنگی مشترک «آلمان ـ فرانسه»، جهت ارائة «تصویر دلپذیر» از آندولس کذا یک برنامه پخش می‌کرد، و نخبگان ایالات متحد، به نقل «بی‌بی‌گوزک‌های» فریبنده در مورد آندولس مشغول بودند. این مختصر را نوشتیم، تا با ابعاد «پروپاگاند» غرب جهت ارائة تصویر دلپذیر از «صدر اسلام در اروپا» بهتر آشنا شویم. در واقع، امروز که سازمان القاعده مضحکة خاص و عام شده، و ارتباط‌اش با سازمان سیا آشکار، غربی‌ها تلاش دارند مهاجران مسلمان خود را در چارچوب اسلام محدود نگاه دارند. در نتیجه، بجای وحشیگری‌های طالبان شیعی مسلک و سنی مذهب، دست نیاز به سوی «فرهنگ» آندولس دراز کرده‌اند. در این برنامة «آندولسیزاسیون»، که هفتة گذشته به مذاق سید مهدی خاموشی خوش نیامده بود، نخبگان و مشاهیر ایالات متحد، به ستایش آندولس مشغول بودند، و کارگردان نیز، یک فیلم تخیلی بر اساس اظهارات هم اینان ساخته و پرداخته بود! جای شیخ احمد خاتمی و دیگر شیوخ جمکران خالی، که ببینند نوامیس‌شان آنروزها چگونه در خیابان‌های «دینی» تردد می‌کردند! نه «کرامت» بود، نه «چماق»، نه فناوری هسته‌ای، و نه جشن کشتار گوسفندان! این همان آندولسی بود که قرن‌ها پس از فرار اسلام و مسلمین، مسیحیان از آن فیلم‌برداری کرده بودند، تا مسلمانان ساکن اروپا کمی به نیاکان والاتبارشان «افتخار» کنند! دیروز گفتیم که سازمان ملل قطعنامه‌ای به تصویب رسانده که، در آن فاشیسم و نژادپرستی محکوم شده، و اضافه کردیم که، فقط ایالات متحد و جزایر مارشال به این قطعنامه رأی مخالف دادند! به گزارش سایت فرانسه زبان «نووستی»، مورخ 19 دسامبر 2007، اتحادیة اروپا نیز به همین قطعنامه رأی «ممتنع» داده! تا شاید راه دیالوگ با الظواهری باز بماند! 60 سال آزگار است که، آمریکا و اروپای غربی گوش فلک را با مبارزات «فرضی‌شان» با نازی‌ها کر کرده‌اند، ولی همانطور که می‌بینیم «یواش، یواش» گذشته‌های‌‌شان را خوب به «خاطر» می‌آورند!

آورده‌اند که ملانصرالدین، از مهارت خود در ورزش‌های سنتی، فراوان لاف و گزاف می‌زد. امیر تیمور هم از ملا برای شرکت در یک مسابقة چوگان دعوت به عمل آورد. در روز موعود، ملا با گاو آهن وارد زمین چوگان شد! همة حاضران زدند زیر خنده، و امیر خطاب به ملا گفت:
ـ ملا!‌ با گاو آهن می‌خواهی چوگان بازی کنی؟
ملا، سینه‌ای صاف کرد، و پاسخ داد
البته، مدت‌هاست که بازی نکرده‌ام، ولی یواش، یواش مهارت گذشته را باز خواهم یافت!






0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت