سه‌شنبه، اسفند ۲۱، ۱۳۸۶

شلوار و آمار!
...

علیرغم تمایلات اربابان حکومت اسلامی و گورکن‌ها، در کشورمان فضای نوینی در حال شکل گیری است؛ فضائی که فاشیسم بین‌الملل نمی‌تواند بر آن چنگ بیاندازد. جنجال شبه‌اصلاح طلبان در داخل و ریزه خواران‌ حکومت اسلامی در خارج، پیرامون شرکت در انتخابات حکومت اسلامی، در واقع با هدف اشغال بخشی از همین فضای نوین به راه افتاده. و می‌باید اذعان داشت که ارائة آمار و ارقام «دقیق» از تعداد شرکت‌کنندگان در این انتخابات، از سوی رادیو فردا و واشنگتن پست نیز در راستای اشغال همین فضای نوین مفهوم می‌یابد. روزنامة واشنگتن پست این روزها علاقة فراوانی به آمار و انتخابات در ایران از خود نشان می‌دهد! ولی انتشار مقالة واشنگتن پست در مورد «انتخاب رهبر» و مقالات این روزنامه پیرامون انتخابات مجلس با دو هدف متفاوت و مکمل صورت می‌گیرد: حفظ جایگاه «مقدس» رهبری در حاکمیت ایران از یکسو، و حفظ جایگاه اصلاح طلبان، یا فاشیست‌های مدعی مردم‌سالاری دینی، از سوی دیگر! طبق آماری که واشنگتن پست از مؤسسات نظرسنجی ارائه می‌دهد، 90 درصد مردم خواهان انتخاب رهبر جدید‌اند. این مطلبی بود که در وبلاگ «رایت و رهبر» به آن اشاره کردیم، و گفتیم که بدون «رهبر»، حکومت اسلامی به خودی خود نابود خواهد شد، و نابودی این حکومت به زیان یانکی‌ها و سازمان ناتو است. در نتیجه، روز 9 مارس سالجاری، «رابین رایت»، در واشنگتن پست تأکید می‌کند که 90 درصد مردم ایران، با نماد توحش و بربریت، یا مقام رهبری موافق‌اند، فقط ترجیح می‌دهند یک رهبر جدید «انتخاب» کنند! و اگر دست حضرت «رابین رایت» را باز می‌گذاشتند، ایشان لطف می‌کردند و عمق بیشرمی خود را به نمایش گذاشته، رک و راست به ما می‌گفتند که صددرصد مردم ایران هم با حکومت اسلامی موافق‌اند! و آن ده درصدی هم که خواستار انتخاب رهبر جدید نشده‌اند، طرفدار ادامة رهبری خامنه‌ای بوده‌اند!

بله! حال ببینیم در صورت حفظ رهبری در حاکمیت ایران، کدام گروه به تحکیم پایه‌های تقدس کمک بیشتری خواهد کرد. گروهی که ظاهر غیرآخوندی و غلط‌انداز دارد، یا همان شبه‌اصلاح طلبان! در نتیجه، آنچه برای غرب اهمیت دارد، حفظ جایگاه اصلاح‌طلبان در حاکمیت سیاسی ایران ‌است،‌ چرا که اینان مانند رهبرشان محمد خاتمی، مستقیماً از محافل فاشیست اروپای غربی به رهبری سبزهای آلمان دستور می‌گیرند.

سهمی که «آمار» واشنگتن پست برای شبه اصلاح‌طلبان مطالبه می‌کند، گویا 22 در صد است! سایت «تابناک» که یکی از سایت‌های حکومتی جمکران به شمار می‌آید، براساس یک نظرسنجی، که باز هم در روزنامة واشنگتن پست، و سایت رادیو فردا انتشار یافته، آمار و ارقام جالبی ارائه می‌دهد! واشنگتن پست بر اساس نظرسنجی کذا می‌گوید، طرفداران محافظه کاران 8 درصد، و طرفداران اصلاح طلبان 22 درصد‌اند. و در 30 استان ایران از هر 4 نفر، یک نفر هنوز تصمیم نگرفته به کدام گروه رأی دهد! براساس نظرسنجی فوق، که ماه گذشته توسط موسسة «فردای بدون دهشت» در ایران انجام شده، 80 درصد از کسانی که طرفدار هیچیک از نامزدهای انتخاباتی نبودند، گفته‌اند که در انتخابات شرکت خواهند کرد! و کسی که نظرسنجی را سازماندهی کرده نیز به واشنگتن پست می‌گوید:

«جالب‌ترین نتیجة این نظرسنجی این است که ایرانی‌ها تمایل‌شان را به داشتن نظامی دمکراتیک‌تر و بازتر بیان کردند»
منبع: تابناک، مورخ 19 اسفندماه سالجاری

به عبارت دیگر، نظام فعلی ایران «دمکراتیک» است، و مردم ایران می‌خواهند «دمکراتیک‌تر» شود! و به همین دلیل‌است که غرب سعی دارد با تغییر احتمالی رهبر، و حمایت از شبه‌اصلاح‌طلبان، جهت چپاول و سرکوب گسترده‌تر، ولی «دوستانه‌تر»، به عادی سازی روابط با گورکن‌ها بپردازد. تا به صورت «دمکراتیک‌تر» ما ملت را غارت کند. پس لازم آمده که، اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران حکومت توحش اسلامی را به رسمیت بشناسند، و بپذیرند که در چنین حکومتی انتخابات می‌تواند به مفهوم انتخابات در یک نظام دموکراتیک وجود داشته باشد، و اگر اصلاح طلبان به مجلس راه یابند، آزادی‌ها هم «تأمین» خواهد شد! به همین دلیل، ریزه‌خواران حکومت اسلامی در خارج به دو بخش «کاذب» تقسیم شده، از طریق «تشویق» و «تحریم» سعی دارند با توسل به جنگ زرگری، و بحث‌های صدمن‌یک قاز، برای اربابان خود بازار گرمی کنند. تحریم انتخابات را پاسدار اکبرگنجی عهده‌دار شده، تا «ملیحه محمدی» بتواند جهت کسب مشروعیت برای حکومت پوشالی رمالان، با بازار گرمی برای اصلاح طلبان، مطالبات ما ملت را هم به روسری و شلوار تقلیل دهد!

بله، پاسدار اکبر که بیش از یک ربع قرن، فعالانه در جنایات حکومت اسلامی شرکت کرده، انتخابات را هم «تحریم» می‌کند! البته همین پاسدار بی‌مقدار، مانند شیخ مسعود بهنود، و ابراهیم نبوی در سال 1384 از انتخاب اکبر بهرمانی به ریاست جمهوری گورکن‌ها حمایت تام و تمام می‌کرد! و امروز همین پاسدار اسلام، چرندیات‌اش در باب «تحریم» انتخابات زینت بخش سایت‌های ریزه خوار اکبربهر‌مانی است. و «ملیحه محمدی»، در روز آنلاین، مورخ 11 مارس سالجاری به بهانة دفاع از انتخابات نمایشی جمکران، پاسدار اکبر را «روشنفکر» خطاب می‌کند!

ملیحة محمدی، که به دلائل مشخص ولی پنهان، جهت باد را تشخیص داده، سعی دارد با طبل زدن برای اصلاح طلبان، ‌ سهم 22 درصدی پادوهای «یوشکا فیشر» را در مسجد شورای رمالی محفوظ نگاه دارد. به همین جهت خانم محمدی، نه تنها موفق به رویت «پارلمان» در جمکران شده که در وجنات پاسدار اکبر نیز «روشنفکر» مشاهده فرموده، خطاب به او می‌گوید، «شما که همنشین روشنفکران غرب شده‌اید!» البته به احتمال زیاد «روشنفکران غرب» از نظر ملیحه محمدی، به امثال «عباس میلانی» و هوشنگ امیراحمدی محدود می‌شوند، چرا که «روشنفکران غرب»، به هیچ عنوان نمی‌توانند همنشین پادوهای ساواک جمکران باشند. در هر حال، ملیحه جان اینگونه می‌پسندند که ضمن گلایه و پشت چشم نازک کردن برای پاسدار اکبر، نانی هم برای این «روشنفکر» تولید شده در کارگاه «شیرین عبادی» و شرکاء به تنور بچسبانند. ملیحه محمدی، که ظاهراً فراموش کرده در حکومت اسلامی تشکل حزبی وجود ندارد، و «مجلس شورا»، مانند «جمهوریت» این حکومت یک قالب پوچ و تهی بیش نیست، به پاسدار فرهیخته می‌گویند، «صحنة واقعی رزم، انتخابات مجلس است! حتی اگر در این انتخابات پیروزی بزرگی چون دوم خرداد به دست نیاید!» بله، ملیحه محمدی، گام به گام عقب می‌رود، تا در هر گام، برای حکومت اسلامی و تمامی توطئه‌های پیامد استقرار این حکومت، مشروعیت مردمی و قانونی هم تأمین کند. در نتیجه، کاملاً طبیعی‌است که حاجیه محمدی، مسجد گورکن‌ها را «پارلمان» ببیند، و عملکردهای پارلمان یک دموکراسی را با عملکرد مجمع نمایندگان انتصابی حکومت مدعی الهیت در ترادف قرار دهد:

«اگر حزب شانس به دست آوردن تنها یک کرسی را در پارلمان داشته باشد[...]»

باید از ملیحه محمدی پرسید کدام «حزب» و کدام «پارلمان»؟ شاید سرکار خانم محمدی که مدعی زندگی در اروپا هستند، هنوز نمی‌دانند معیارهای یک تشکل حزبی چیست! در هر حال ما به این قماش «همه چیز» دان‌های «هیچ‌ندان» عادت کرده‌ایم. ملیحه محمدی هنوز تفاوت «کاسبی» و «فعالیت سیاسی» را نمی‌داند، در نتیجه می‌گوید، اینهمه تحریم کردیم چه فایده‌ای داشت؟ این منطق ابلهانه را یک گام به پیش ببریم، خواهیم داشت: بهتر است به عنوان اعتراض به حکومت گورکن‌ها همگی در انتخابات شرکت کنیم! تا حاکمیت بداند ما چقدر «مخالف» هستیم! البته ملیحه محمدی پای را از این هم فراتر ‌گذارده، ادعا می‌کند که گورکن‌ها راساً در مورد امور «امنیتی ـ نظامی» تصمیم می‌گیرند! پس بهتر است به اصلاح طلبان رأی بدهیم که وزارت اطلاعات و کشور در دست آن‌ها باشد!

بله شنیدن چنین ترهاتی از کسی که «امنیت» در یک دمکراسی غرب را «قبرستانی» می‌خواند، هیچ تعجبی ندارد! حتما «خواهر» ملیحه محمدی از اینکه در جامعه امنیت برقرار باشد، و مانند «مردمسالاری‌دینی»، همه روزه مشتی لات و اوباش مؤنث و مذکر مزاحم مردم در کوچه و خیابان نشوند، سخت «نوستالژیک» شده‌اند، چرا که می‌گویند:

«[...] مثل ما خارج نشین‌اند و در امنیت قبرستانی ما تفاوت نمی‌کند که وزارت ارشاد و اطلاعات و کشور دست اصلاح طلبان باشد یا جناح راست[...]»

گویا به زعم ملیحه محمدی و شرکاء، در دورة 8 سالة ریاست خاتمی، «امنیت» و «آزادی» تأمین شده بود! و گویا «طرح ارتقا فرهنگی» که سردار «رادان» و شرکاء مجری آن هستند، از ذهن علیل آخوند بدبختی چون «پورمحمدی»، وزیر کشور گورکن‌ها تراوش کرده! خلاصة مطلب، خانم محمدی سرکوبی را که سه دهه‌ است بر ملت ایران تحمیل می‌شود، بکلی فراموش کرده‌اند و می‌گویند، اگر اصلاح‌طلبان قدرت را به دست گیرند، مردم ایران دیگر برای حجاب و پوشش مزاحمتی نخواهند داشت! فکر نکنید ملیحه محمدی به آلزایمر دچار شده، و طرح‌های مبارزه با بدحجابی در «عصرطلائی» خاتمی را فراموش کرده! ابداً! ملیحه محمدی و شرکاء می‌دانند که علیرغم تمایلات اربابان حکومت اسلامی، فضای نوینی در جامعة ایران در حال شکل گیری ‌است. فضائی که نه نهضت منفور آزادی، نه اصلاح‌طلبان شیاد، و نه هوچی‌های مشارکت در ایجاد آن نقشی ندارند. این همان فضائی است که مردم ایران از آن بهره‌مند خواهند شد و ملیحه محمدی و دیگران سوسمارهای خود را به دست گرفته، فریاد «انا شریک» سرداده‌اند، تا به این ترتیب به خیال خود، بخشی از این فضای مردمی را به اشغال اوباش حکومت اسلامی در آورند، و ضمن حفاظت از جایگاه فاشیسم بین‌الملل در ایران، مطالبات ما ملت را نیز به خواسته‌های حقیر خود و شرکای‌شان در کمپین کذا محدود کنند!

ولی ملیحه محمدی‌ها کور خوانده‌اند. مطالبات ما تأمین آزادی‌های اجتماعی برای مردم ایران است، و این خواسته‌ها از سوی هیچیک از مخالف‌خوانان ریزه خوار حکومت اصولاً مطرح نمی‌شود، حتی از سوی روشنفکر محبوب ایشان، پاسدار اکبر، که رویای مردم‌سالاری‌دینی با شرکت سروش و حسینعلی منتظری را در کلة‌پوک خود ‌می‌پروراند. سرکار خانم محمدی! تأمین مشروعیت برای حکومت توحش دستاربندان و روشنفکر خواندن امثال گنجی، نشانگر بیشرمی شرکای این حکومت‌ در به بیراهه کشاندن اهداف و مطالبات مردم ایران است، که برخلاف ادعای سرکار، به هیچ عنوان در روسری و شلوار خلاصه نخواهد شد! به زبان ساده‌تر، هیچ ملتی، تحت انقیاد تقدس‌ها، از طریق بحث پیرامون شلوار و روسری به دمکراسی دست نیافته، و نخواهد یافت.


0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت