پنجشنبه، اسفند ۱۶، ۱۳۸۶

«نوغلام» و بشر!
...

آمریکا پس از بازکردن دکان فاشیستی «مردمسالاری دینی»، به صورت غیرمستقیم، در پی نابودی اعلامیة جهانی حقوق بشر، و تبدیل آن به اعلامیة جهانی حقوق دینی برآمده. البته این تبدیل «قانونی»، با همکاری سازمان ملل صورت خواهد گرفت! و طبیعی است که جهت پیشبرد چنین سیاست مزورانه‌ای نوکران فداکار عموسام در جمکران پیشقدم شوند. بی‌بی‌سی، مورخ 6 مارس 2008، به نقل از خبرنگار خود «فرانسیس هریسون» گزارش افاضات منوچهر متکی، وزیر امورخارجة گورکن‌ها را، پس از شرکت در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل منعکس کرده. مطالب ابلهانه‌ای که ایشان مطرح کرده‌اند، نه تنها نشانگر بی‌اطلاعی وزیر امور خارجة جمکران از متن اعلامیة جهانی حقوق بشر است، که حماقت جناب وزیر را به معنای واقعی کلمه نیز به اثبات می‌رساند. منوچهر متکی، مانند دیگر آخوندهای دین‌فروش، نمی‌پذیرد که بشر، صرفنظر از اعتقادات‌اش، می‌تواند «بشر» به شمار آید، و احدی حق ندارد اعلامیة جهانی حقوق بشر را به اعلامیة جهانی حقوق دینی تبدیل کند! چون چنین تغییر و تحولاتی، نقض آشکار اعلامیة جهانی حقوق بشر خواهد بود.

اصل 18 اعلامیة فوق در مورد آزادی بیان، آزادی عقاید و تغییر دین صراحت کامل دارد. این اصل بر «حق ابراز معتقدات» در سطح جامعه تأکید می‌کند:

«هر کس حق دارد که از آزادی اعتقاد، تفکر و دین بهره‌مند شود. این حق متضمن آزادی تغییر دین یا معتقدات و متضمن آزادی بیان و ابراز معتقدات به صورت انفرادی و یا جمعی در خلوت و یا در سطح جامعه است […]»

علاوه بر این، اصل 19 اعلامیة جهانی حقوق بشر، تأکیدی است بر «آزادی بیان بدون مرز»:‌

«هر کس حق آزادی بیان و عقیده دارد؛ به این معنا که بدون ملاحظات مرزی، از انتشار عقاید خود از طریق تمامی وسایل ممکن، نباید کمترین بیم و هراسی داشته باشد.»

و از همه مهمتر اصل سی‌ام اعلامیه جهانی حقوق بشر است که، تأکید می‌کند، هیچ فرد، گروه و یا دولتی نمی‌تواند با «تفسیر» اصول این اعلامیه از حق و حقوقی برخوردار گردد که نافی حقوق و آزادی‌های مطروحه در این اعلامیه باشد:

«هیچکدام از اصول اعلامیة حاضر نباید به گونه‌ای تفسیر شود که برای یک دولت، یک گروه، و یا یک فرد متضمن هرگونه حقی گردد که نافی حقوق و آزادی‌های مندرج در اعلامیه باشد».

ولی گورکن‌ها که از سه دهه پیش، با بهره‌مندی از همکاری «حقوق‌دانان» خودفروخته و سیاست پیشه‌گان شیاد جبهه ملی، نهضت آزادی و حزب توده و رفقا، از طریق تحریف «جمهور» و به اسارت کشاندن آن در زنجیر توحش «اسلام»، جمهور را از مفهوم خود تهی کرده‌اند، می‌پندارند در سازمان ملل هم می‌توان با حمایت آمریکا و شرکاء، به پدرسوختگی‌های آخوندی خود تداوم بخشند! البته اکثریت عمدة اعضای سازمان ملل که از نوکران ایالات متحد به شمار می‌روند مسلماً با پیشنهادات احمقانة گورکن‌ها موافقت خواهند کرد،‌ ولی می‌باید به منوچهر متکی، و همپالکی‌های‌اش در پاکستان و همچنین به رهبر فرزانه و دیگر ریزه خواران سازمان سیا که سال گذشته «اعلامیه حقوق بشر امام سجاد» به سازمان ملل تحویل داده‌اند، بگوئیم که این مسجد، واقعاً جای گوزیدن نیست! مباحث حقوقی با توضیح‌المسائل حاج روح‌الله و بحث‌های عمیق حوزة فقر فرهنگی تفاوت دارد. اینجا دیگر نمی‌توان مانند استاد سروش، با نشخوار ترهات «هابرماس» و «گیدنز»، به چرندبافی و جنجال پیرامون «دین عقلانی» و «قرآن الهامی» مشغول شد! اینجا دیگر نمی‌توان با سرودن اشعار بندتنبانی، آنهم به بهانة‌ دفاع از «حقوق زنان»، به طبل زدن برای «آفریدگار بزرگ» پرداخت و همه را به «بندگی خدا» دعوت کرد! اینجا دیگر نمی‌توان با تبدیل کودک به «نوغلام حسینی»،‌ از «حقوق بشر»‌ ویراستی «غلام‌بچگانه» ارائه داد! البته منوچهر متکی با این مسائل کاری ندارد، ایشان در مسیر نوکری و غلام‌بچگی گام برمی‌دارند، مأموراند و معذور. در نتیجه «هرچه استاد ازل گفت بگو، می‌گوید»، حتی اگر چرند و مهمل باشد:

« توهین به چهره‌ها و احساسات مذهبی باید از موارد نقض حقوق بشر به شمار آید.»

بله! ایشان می‌فرمایند، «توهین» به چهره‌ها و احساسات مذهبی! فقط باید پرسید که «توهین» چیست؟ و این «چهره‌ها» کیست‌اند؟ و به چه دلیل احساسات مذهبی اینچنین اهمیت پیدا کرده؟ مگر همة مردم جهان موظف‌اند مذهبی باشند؟

توهین، به زعم فعلة فاشیسم،‌ عبارت است از ساختن فیلم، نوشتن رمان و... در مورد شخصیت‌های مقدس و اسطوره‌ای ادیان ابراهیمی، به ویژه «قهرمانان» دین «مقدس» اسلام! و خلاصة مطلب، توهین عبارت است از «نزدیک شدن» به مقدسات، یا به سخره گرفتن آن‌ها. پیشتر به نقل از نظریة میکائیل باکتین، در مورد رمان به تفصیل گفتیم که «رمان»، از فروپاشی تقدس‌ها پدید آمده. همچنین گفتیم که «طنز» در رمان با شکستن مرز تقدس‌های حماسی و اسطوره‌ای ایجاد شد. و امروز اگر سازمان ملل، با نقض آشکار اعلامیة جهانی حقوق بشر به خواسته‌های غیرمستقیم حاکمیت ایالات متحد جنبة قانونی دهد، آزادی بیان در غرب نیز تهدید خواهد شد. خلاصه بگوئیم محافل فاشیسم بین‌الملل، جهت سرکوب ملت‌ها بازگشت به دوران شیرین «انکیزیسیون» کلیسائی را در دستور کار قرار داده‌اند.

یک میلیارد مسلمان در جهان وجود دارد، که حکومت‌های‌شان بدون استثناء افتخار نوکری سرمایه سالاری جهانی را دارند. گویا قرار شده در غرب فیلم بسازند، رمان بنویسند و کاریکاتور محمد بکشند، تا در سراسر امپراطوری نوکران آمریکا، فعلة فاشیسم از توهین به مقدسات‌شان خشمگین شده، به خیابان‌ها بریزند. به این ترتیب مطالبات مردم در پس پردة جنجال «توهین به مقدسات» مسکوت خواهد ماند. شرایط اسفبار کارگران، زنان و به طور کلی شرایط مردم ایران شاهدی است بر این مدعا. بله! اگر توتال، بریتیش پترولیوم و دیگران، به شیوخ رشوه می‌دهند و نفت ما را غارت می‌کنند، اگر کارگران ایران گروه، گروه اخراج می‌شوند، و معلمان ایران زیر خط فقر زندگی می‌کنند، اگر بانک مرکزی با افزایش بهرة پول مانع هرگونه تولید در داخل ‌شده، تا طبق ارقام گمرک، میزان واردات به 41 میلیارد دلار افزایش یابد، هیچ اشکالی ندارد! فقط غربی‌ها کاریکاتور محمد نکشند، و زن‌های ایرانی هم حجاب‌شان را رعایت کنند، چکمه هم نپوشند! چون سردار رادان نمی‌پسندند! در ضمن چهارشنبه سوری و نوروز را هم جشن نگیرند، چون تولید انبوه روضه خوان و مداح مهم‌ترین فعالیت فرهنگی گورکن‌ها به شمار می‌رود. آخرین برنامة فرهنگی حکومت اسلامی از عنوانی پرمعنا برخوردار است: «تربیت نوغلامان حسینی»! یعنی کسانی که از کودکی با «فقر فرهنگی اسلام» آشنا می‌شوند و آداب «غلامی»، «غلمانی»، «بندگی» و «نوکری» و نفس‌کش طلبی را از حاج منصورهای ارضی می‌آموزند، تا هریک به تنهائی توهینی باشند به انسانیت، تا هریک توهینی باشند به فرهنگ ملت ایران.




0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت