سه‌شنبه، اسفند ۰۷، ۱۳۸۶

هوشنگ یا ابوالفضل؟!
...

گویا با ورود هوشنگ امیراحمدی به جمکران معجزات بزرگی به وقوع پیوسته! شیرین عبادی مجوز نبش قبر گرفته! و ساواک محور پروپاگاند ابلهانه‌اش را تصحیح کرده، ویراست نوینی از ماجرای صادقیه ارائه می‌دهد! بله فکر نکنید که ساواکی‌ها ابله‌اند! خیلی هم به خیال خام خود و اربابان‌شان باهوش و وظیفه‌شناس‌اند. در نتیجه، پروندة قتل زهرا بنی‌عامری به عبادی واگذار شد، تا اصل مطلب در جنجال پیرامون «قتل» یا «خودکشی» مسکوت بماند. اصل مطلب این است ‌که یک زن 27 ساله را به جرم قدم زدن در پارک با یک مرد که همسرش نبوده دستگیر کرده‌اند، و مرگ این زن در پی بازداشت وی رخ داده! شیرین عبادی با دریافت مجوز نبش قبر، در پی ایجاد جنجال و هیاهو پیرامون قتل زهرا بنی‌عامری در بازداشتگاه است! حال آنکه پروندة بنی عامری در واقع باید از این منظر بررسی شود که بر اساس کدام قانون و مقررات این زن بازداشت شده؟! این موضوعی است که وکیل «مبرزی» چون عبادی هرگز مطرح نخواهد کرد، چرا که اصل بر ایجاد هیاهو برای هیچ است! و ما هم از این امر آگاه‌ایم. پس بپردازیم به ویراست نوین ساواک از ماجرای صادقیه. امروز بلافاصله بعضی‌ها در سایت‌های بسیار موثق‌شان ماجرای صادقیه را به این ترتیب شرح دادند:

سگ‌های هار قصد داشتند به دلیل بدحجابی یک زن جوان را بازداشت کنند. زن جوان مقاومت می‌کند و با سگ‌های حکومت به زد و خورد می‌پردازد! و مضروب و مجروح می‌شود. «مردم» به عنوان اعتراض به این اعمال، به آتش زدن سطل‌های زباله ‌پرداخته، شعار می‌دادند، ‌ «حکومت اسلامی نمی‌خواهیم!»

بله به همین سرعت معلوم شد آن زن جوان با مأموران انتظامی درگیر شده، و به همین سرعت شعار «مردم» هم تغییر کرد! پیش از پرداختن به «ویراست» نوین ماجرای «صادقیه»، لازم است به یک نکتة مهم اشاره کنیم: این داستان‌ها از ماجرای «صادقیه»، توسط شایعه پراکنان حرفه‌ای ساواک تولید و منتشر می‌شود! تا به ما بگویند، «مردم» به نیروی انتظامی «حمله» می‌کنند! شعار همین مردم که به نیروی انتظامی حمله کرده‌اند، این بوده که حکومت اسلامی نمی‌خواهند. بنابراین مردمی وجود دارند که حکومت اسلامی نمی‌خواهند، و هم اینان به نیروی انتظامی هم حمله می‌کنند. و مخاطبان «شوت‌وپرت» از این داستان باید چنین نتیجه بگیرند: اگر شما هم حکومت اسلامی نمی‌خواهید، به «مردم» بپیوندید، و به نیروهای انتظامی حمله‌ور شوید!

این چکیدة «پروپاگاندی» است که اتاق حماقت ساواک برای ما ساخته. حال به ساواکی‌های باهوش، که با دیدن جمال بی‌مثال امیراحمدی، دلال حکومت اسلامی در آمریکا، ذوق و قریحة سرشارشان شکوفا شده، ‌چند نکتة پیش پا افتاده را تذکر می‌دهیم. نیروهای انتظامی در سراسر جهان، حتی در حکومت گورکن‌ها،‌ موظف‌اند اگر مورد تهاجم قرار می‌گیرند، به سوی مهاجم شلیک کنند! و در چنین شرایطی، هر اتفاقی برای مهاجمین محترم رخ دهد، نیروی انتظامی مسئول نخواهد بود. از سوی دیگر، اگر مأمورین انتظامی مورد تهاجم قرار گیرند و به وظیفة خود عمل نکنند، توبیخ خواهند شد! حال بهتر است ریزه‌خواران ساواک به ما توضیح دهند، چگونه «مردم» در این حکایت توانسته‌اند از حرکت خودروی سگ‌های هار حکومت جلوگیری کنند، ‌ بدون آنکه موئی از سر این سگ‌های هار کم شود؟

به زبان ساده‌تر اگر تعداد مردم خشمگین آنقدر زیاد بوده که بتوانند مانع از حرکت خودروی مأموران شوند، می‌باید پرسید مأموران کذا چگونه جان سالم از معرکه به در برده‌اند؟‌ بیائید صحنه را مجسم کنیم. چهار یا شش مأمور انتظامی در برابر یک جمعیت خشمگین، ‌حتی اگر دست به اسلحه ببرند، کاری از پیش نخواهند برد. چرا که با شلیک به سوی جمعیت در مرحلة نخست 6 نفر را مجروح خواهند کرد، در اینصورت اگر مردم به طرف مأموران بیایند، و اینان بار دیگر شلیک کنند، 6 نفر دیگر مجروح یا کشته خواهند شد، در مجموع 12 نفر از مردم کذا کارآئی خود را از دست خواهند داد. ولی با توجه به مکان درگیری، یک مرکز خرید شلوغ و پر ازدحام، مردم با مأموران فاصله چندانی نداشته‌اند، و اگر واقعاً به ماموران هجوم می‌بردند، اینان حتی فرصت دفاع از خود نیز نمی‌یافتند، چه رسد به اینکه تقاضای ارسال نیروی کمکی بنمایند. این مسائل را یادآور می‌شویم تا «نخبگان» ساواک، برای سرهم کردن قصه‌های «بی‌بی‌گوزک»، از این پس کلة پوک‌شان را بیشتر به کار اندازند. مأموران آبدارخانة سازمان سیا، در ضمن باید بدانند، «آزاد زنانی» که مقررات را رعایت نمی‌کنند، و با مأموران انتظامی به زدو خورد هم می‌پردازند، ‌اگر از گروه شورشی عبادی نیستند، مرتکب حماقت بزرگی می‌شوند. چرا که با دریافت ضربات باتوم کسی قانون و مقررات را تغییر نخواهد داد! و از سوی دیگر، به فرض که ماجرای «صادقیه» واقعیت داشته باشد، اگر درگیری مردم با نیروهای انتظامی گسترش یابد، و احتمالاً براندازی دیگری بر حکومت منفور گورکن‌ها نقطة پایان گذارد، حقوق زنان و آزادی‌های اجتماعی، همچنان در «ابهام» فعلی باقی خواهد ماند!

چون مردمی که به ادعای ساواک شعار می‌دادند، «حکومت اسلامی نمی‌خواهیم»، ‌هنوز نگفته‌اند چه نوع حکومتی می‌خواهند! از سوی دیگر، در این گیرودار فعلة فاشیسم یک «جبهة دموکراتیک» هم درست کرده‌اند! جبهه‌ای که منشور آن گویا در خشتک امام زمان گیر کرده، و به احتمال زیاد هوشنگ امیراحمدی برای استخراج همین «منشور» مقدس، رنج سفر به جمکران بر خود هموار نموده! پس از اینکه نوچة محمد خاتمی منشور جبهه دمکراتیک را از خشتک محترم امام زمان بیرون کشید، مشخص می‌شود مردمی که در «صادقیه» حکومت اسلامی نمی‌خواستند، در واقع خواهان چه نوع حکومتی هستند! شاید حکومت «اسلام مترقی»، «اسلام واقعی»،‌ «اسلام عقلانی»،‌ و یا به شیوة پاسدار اکبر «حکومت دمکرات مسلمان» می‌خواسته‌اند،‌ که همان «دمکراسی» مورد نظر سازمان سیا است، و از طریق هوشنگ جان به اطلاع ما خواهند رساند!

هوشنگ‌جان، کنیزکان اعزامی شیاد اردکان به آمریکا از قبیل «حقیقت‌جو»، «توحیدی»، «محمدی» و بسیاری دیگر را تحت حمایت خود می‌گیرد، و شبکة دلالان و پادوهای استعمار را با توسل به همین علیامخدره‌ها «توسعه» می‌دهد. البته پروفسور امیر احمدی مسئول قسمت زنانة پادوهای جمکران است، قسمت مردانه را پروفسور عباس میلانی سرپرستی می‌کنند. شاهد بودیم که پیشتر نیز، عبدالله انتظام، شبی که مسلم شد کلنل رضاخان می‌باید از سلطنت استعفا دهد، در حضور سفیر انگلستان، مسئولیت قسمت اعظم لژهای فراماسونری را از فروغی تحویل گرفتند! هم ایشان بودند که سال‌های دراز با حمایت از امثال امیرعباس هویدا، وضعیت کشورمان را به آنجا رساندند که مشتی لات و اوباش در بهمن‌ماه سال 57 در رأس هرم قدرت کشور ایران قرار گیرند، و هیچ مزاحمتی هم برای امثال «انتظام» و رفقای ایشان فراهم نیاورند! البته قصد نداریم یک دلال حقیر چون امیراحمدی را با انتظام، به عنوان یکی از ارکان سیاست‌ آنگلوساکسون‌ها در ایران، به قیاس ‌کشیم! به هیچوجه! هوشنگ امیراحمدی، عضو گروهی است که پس از انتخابات اخیر ریاست جمهوری جمکران، جهت ارعاب مردم ایران، به انتشار بیانیه و هشدارهای ابلهانه پرداخت، تا پادوهای عموسام در جمکران، صفوف خود را فشرده‌تر سازند. و نتیجة سفر اخیر وی به تهران این بود که، اکبر بهرمانی در ضیافت مجلس «خفتگان» دوباره کشف کند که آمریکا و اسرائیل بر ضد حکومت جمکران نیت سوئی دارند، ‌ و باز هم در رویای شیرین «شرایط ویژه» فرو رود.

متأسفانه، امروز چرت نوکران ضدامپریالیست آمریکا با انفجار یک ژنرال پاکستانی، «مشتاق بیگ» و آزمایش موفقیت‌آمیز موشک «آگنی 3» حسابی پاره شد! به گزارش «فرانس پرس»،‌ موشک مذکور، نخستین موشک هند با کلاهک اتمی است که از یک پایگاه زیردریائی پرتاب می‌شود. بهتر است جناب امیراحمدی ضمن استخراج «منشور» جبهة دموکراسی و یهودستیزی از خشتک امام زمان در چاه جمکران، مراقب باشند «انفجاری» رخ ندهد که دست و پای‌شان قطع شود. چرا که، آنوقت بجای «هوشنگ» باید ایشان را «ابوالفضل» امیراحمدی بخوانیم!

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت