...
در مورد وبلاگ «صیغه و تریاک»، لازم است توضیح بیشتری بدهیم. روابط میان انسانها ابعاد گوناگونی دارد. روابط جنسی، فقط بخشی از روابط میان انسانها است. و از آنجا که حکومت گورکنها روابط اجتماعی را اصولاً قبول ندارد، چنین وانمود میکند که روابط اجتماعی همان رابطة جنسی است. فشار فعلة فاشیسم برای تقسیم جامعة ایران به دو بخش زنانه و مردانه دقیقاً در همین راستا افزایش مییابد. اگر بخواهیم «زنانه ـ مردانه» کردن جامعه را به صورت دیگری بیان کنیم میتوانیم تقسیم جامعه را، ایجاد گسست در هنجارهای دموکراتیک، جهت تحمیل تقدس بر این هنجارها بخوانیم. و تبلیغات سایت «بیلدربرگ» ـ مقصود رادیو زمانه است ـ جهت توجیه «صیغه»، در واقع همیاری با حکومت گورکنها جهت تحمیل «تقدس» بر روابط اجتماعی در کشورمان است. عملکرد واقعی تحمیل تقدس بر جامعة ایران، همانطور که در این سه دهه شاهد بودهایم، فراهم آوردن زمینة سرکوب، کشتار و چپاول ملت ایران، و از همه مهمتر افزایش خشونت در سطح جامعه است. از اینرو حکومت اسلامی و اربابانش تلاش دارند به هر قیمتی روابط اجتماعی را نوعی روابط جنسی معرفی کنند.
ولی چرا گورکنها دست به چنین تلاشهائی زدهاند؟ و چرا سعی دارند جهت افزایش خشونت در جامعه، روابط جنسی را جایگزین روابط اجتماعی کنند؟ پاسخ به این سئوالات روشن است: ارتباط جنسی، ارتباطی است غریزی. و مسلم است که در یک ارتباط غریزی، منطق متعارف جائی نمیتواند داشته باشد. همانطور که پیشتر گفتیم احساسات و غرائز در تضاد کامل با منطق و هنجارهای جامعة دموکراتیک قرار میگیرد. و زمانیکه روابط اجتماعی به روابط جنسی محدود میشود، زبان حاکم بر جامعه نیز زبانی خواهد بود متمرکز بر تمایلات فیزیکی، و در تضاد با زبان دموکراتیک. به همین دلیل است که هر چه حاکمیت اسلامی تدوام یابد، جامعه به سوی خشونت و توحش بیشتری سوق داده میشود. مسئلة پوشش زنان از هیچ اهمیتی برخوردار نیست، چون هر چه زنان پوشیدهتر باشند، «ابهام» بیشتری میآفرینند، و همین «ابهام» به صورت طبیعی حس کنجکاوی جنس مخالف را تقویت میکند. مسئلة اساسی این است که جوانان ایرانی، از دوران کودکی در محیطهای آموزشی «دخترانه ـ پسرانه» تربیت میشوند و هیچگونه ارتباط اجتماعی عادی با یکدیگر ندارند. این جوانان به دلیل رشد در چنین شرایطی، قابلیت ایجاد ارتباط اجتماعی را به تدریج از دست داده، در دوران بلوغ، ارتباطشان با جامعه صرفاً ارتباطی فیزیکی و جنسی خواهد بود. به این ترتیب در حکومت اسلامی، مرد در برابر زن «محجبه»، به ویژه نوع پنهان در چادر و چاقچور، حالت کودکی را پیدا میکند که در برابر یک جعبه قرار گرفته. جعبهای که در آن خوراکی یا اسباب بازی قرار دارد، ولی کودک نمیداند چه نوع خوراکی یا اسباب بازی میتواند درون این جعبه پیدا کند. هر چه کودک را از دست زدن به جعبه و بازکردن آن منع کنند، فقط به تمایل وی برای کشف محتویات آن دامن خواهند زد. مسلم است که در چنین جامعهای زنان نیز در برابر مردان به همین وضعیت دچار شوند. ولی در جامعة ایران این اصل پذیرفته شده که «زن» حق ابراز تمایلات خود را نداشته باشد! این «حق»، فقط برای مردان به رسمیت شناخته شده. و به همین دلیل است که در روابط زناشوئی نیز احکام «توحش دینی»، فقط تمایلات مرد را در نظر میگیرد. حکمت الهی «حق کتک خوردن»، که از حقوق اساسی زن در قرآن به شمار میرود، و در صورت «عدم تمکین»، از سوی خداوند ابراهیم به زنان اهداء شده، در واقعی بازتابی است از همین «حق» الهی!
تلاش و کوشش «لاله بختیار» و نیویورک تایمز جهت اختراع معنای نوین برای فعل «اضربوهن» به معنای «بزنید آنها را»، از همینجا سرچشمه میگیرد. موجودیت فاشیستها به طور کلی با «تقدس» پیوندی ناگسستنی دارد، و در شرایط فعلی منافع استعمار در منطقه به طور خاص به تداوم فاشیسم اسلامی منوط شده. تا آنجا که شاهدیم بخش فرهنگی سازمان ناتو، جهت تقویت فاشیسم اسلامی، بودجة پروپاگاند و جنجال رسانهای جهت تحریک تعصبات مذهبی نزد مسلمانان را افزایش داده.
البته پیشگام به راه انداختن سیرک مقدسات همان کشورهائی هستند که یا مانند سوئد و دانمارک از ارادتمندان و همکاران سنتی هیتلر بودهاند، و یا مانند همسر ملکة وقت هلند، علاوه بر ارادت به نازیها، جهت مبارزه با سوسیالیسم آب به آسیاب بنیاد «بیلدربرگ» نیز ریختهاند. ولی امروز که به همت رفیق استالین، سوسیالیسم جای خود را به گروههای مافیائی داده، و استالینیستهای سابق هم با بیشرمی مدافع سوسیالیسم شدهاند، حاکمیت هلند، پرچمدار تحمیل مقدسات اسلامی بر ملتهای منطقه است. بودجة ناتو برای ساختن فیلمهای اسلام ستیز در اختیار هلندیها قرار میگیرد، تا «حنازرچوبه» مورخ 3 مارس سالجاری، به نقل از رعایای الیزابت دوم برایمان بنویسد:
«دبیر کل ناتو [باب دی هوپ شفر] از اکران فیلم ضد اسلامی در هلند ابراز نگرانی کرد.»
اتفاقاً جرج بوش هم دیروز از پرزیدنت مفلوک حکومت اسلامی خواسته بود، از تروریسم در عراق حمایت نکند! و امروز حداقل 19 نفر در انفجار یک بمب در بغداد کشته شدند. باید از «دی هوپ شفر» پرسید، چرا دستور ساختن فیلمی را میدهی که برایت نگرانی ایجاد کند؟ یا از مستر پرزیدنت گاوچرانها سئوال کرد، چرا به ارتش آمریکا که عراق را اشغال کرده دستور نمیدهی حامیان تروریسم را از عراق اخراج کند؟ البته میدانیم که اینگونه پرسشها پاسخی نخواهد داشت! چون اگر آن فیلمی که ظاهراً خاطر «دیهوپ شفر» را پریشان کرده، ساخته نشود، پادوهای سازمان سیا نمیتوانند جهت دفاع از اسلام، در مزار شریف راهپیمائی به راه بیاندازند.
بله اگر هلند نبود، در حکومت اسلامی افغانستان چه کسانی میتوانستند راهپیمائی کنند؟ خویشاوندان آن هزار نفری که امسال از سرما جان سپردند، یا اقوام آن هزاران غیرنظامی که در بمبارانهای دمکراتیک گاوچرانها و ارتش الیزابت دوم جان خود را از دست دادند، و تعدادشان در سایت «بیبیسی» هنوز مشخص نشده؟ یا آن کشاورزانی که به دلیل سیاستهای دمکراتیک سازمان ناتو ناچار به کشت خشخاشاند، و محصولاتشان را باید به مافیای محلی «تقدیم» کنند، تا خرج و مخارج ارتش «حرفهای» انگلستان و جیمزباندهایاش تأمین شود؟
چه کسی میداند بر مردم افغانستان و به ویژه کشاورزان افغانستان چه میگذرد؟ هیچکس! ولی همه باید بدانند که یک نمایندة فاشیست مجلس هلند میخواهد فیلمی در بارة قرآن بسازد! چون فاجعهای که ملتهای عراق و افغانستان متحمل میشوند، از هیچ اهمیتی برخوردار نیست، مهم این است که بدانیم یک پادوی فاشیسم بینالملل در هلند، میخواهد در آینده فیلمی از قرآن بسازد، و مهم این است که دبیرکل ناتو از قصد ایشان ابراز «نگرانی» کند! چون اگر مسلمانان در مورد کتاب مقدس یا تورات فیلم بسازند، امت اسلام مشاهده خواهد کرد که اسطورههای «مقدس» مسیحیان و یهودیان به مراتب مضحکتر و «بیبیگوزکانهتر» از قرآن است، و دیگر آبروئی برای دکان تقدس بینالملل باقی نمیماند. البته «هنرمندان» مسلمان هرگز از این غلطها نخواهند کرد، چون گورکن جماعت «تقدس» را میپرستد، حتی اگر اسلامی نباشد! بله از مطلب دور افتادیم بازگردیم به فعالیتهای دمکراتیک ناتو در افغانستان.
شرکت سازمان جنایتکار ناتو برای تولید مواد مخدر در افغانستان چنان آشکار شده که امروز سفیر روسیه در کابل طی یک مصاحبه با بنگاه خبرپراکنی «بیبیسی»، اعلام کرد، نمیتوان دولت افغانستان را برای افزایش تولید مواد مخدر سرزنش کرد، چون دیگران اختیارات این دولت را سلب کردهاند! با اینهمه روزی نیست که نشنویم آنگلوساکسونها و شرکایشان از تولید مواد مخدر در افغانستان نگران نباشند!
ولی در این چند سال که از پایان جنگ سرد میگذرد، کم، کم با زبان جنایتکاران ناتو آشنا شدهایم و رمز و کنایات این زبان را میشناسیم. ابراز نگرانی از تروریسم، تولید مواد مخدر و فیلم اسلام ستیز، یا ابراز نگرانی از عدم رعایت حقوق بشر در کشورهای منطقه، در واقع نوعی واژگوننمائی است برای فریب مخاطبان. جالب اینجاست که نوکران سازمان ناتو نیز در سخنان خود به ارباب اقتداء میکنند.
پرزیدنت مهرورزی که دیروز بالاخره افتخار شرفیابی به آستان مقدس ناتو در عراق را یافت، پس از ورود به بغداد، چندین رکعت نماز شکر رو به قبلة سفارت آمریکا در بغداد به جای آورد، و سروپا برهنه به سوی سفارت ارباب شتافته بانگ برآورد، ما آمادة مذاکره با همه به جز با اسرائیل هستیم؛ خلاصه، «میک لاو، نات وار»! و در این هنگام بود که دفاعیة «علمی» پارسیپور از «صیغه»، به دربان سفارت آمریکا در بغداد تسلیم شد، تا گاوچرانها در بغداد بدانند و آگاه باشند که اگر پرزیدنت گورکنها به دلایل آشکار به درد ازدواج نمیخورد، شیعیان «صیغه» را برای همین مواقع اختراع کردهاند، و با پیروی از فتوای پارسیپور و مداحی برقعی، یاد گرفتهاند که از بربریت و توحش خود هیچ خجالت نکشند، و توحش و بربریت را به حساب «هویت ملی» ایرانیان بگذارند!
و اما بشنویم از مهرورزی که پس از مشاهدة چکمههای آمریکائی و استشمام رایحة خوش پای نظامیان عموسام در بغداد، از «نسیم دمکراسی» به وجد آمده و فرموده، «زندگی بدون استبداد چه مسرت بخشاست!» بله صدام حسین «استبداد» بود، و ارتش اشغالگر آمریکا به چشم نوکراناش «استقلال» است! چون پرزیدنت ضمن سخنپراکنیهای معمول فرموده بودند که، «انقلابیون» در عراق حکومت میکنند! ولی علیرغم همة کاسه لیسیها، احمدی نژاد به آستان مقدس سفیر آمریکا پذیرفته نشد. پس چون غرورش جریحهدار شده بود، پای پیاده و توسرزنان راهی کاظمین شد و با همراهان به سوگواری پرداخت و فرمود، «عزاداری بدون دیکتاتور برایم مسرت بخشاست». احمدی نژاد در فرودگاه عراق فرمود، بدون استعمار، زندگی برایم مفهومی ندارد. پس از ملاقات احمدینژاد با ارتش آمریکا گویا قرار شده «دی هوپ شفر» بودجهای در اختیار یک هلندی بگذارد، تا با ساختن فیلم «بدون رهبرم هرگز»، طلاب قم را به راهپیمائی دعوت کند!
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت