یکشنبه، اسفند ۲۶، ۱۳۸۶


«آناهیتا» و حوا!

...


پس اهورامزدا اراده کرد موجودی بیافریند که آزاد باشد، ‌آزاد باشد تا حتی وجود آفرینندة خود، اهورامزدا را نیز انکار کند. در جهان‌بینی زرتشت، انسان «حق انتخاب» دارد؛ «شیطان» وجود ندارد تا وی را «فریب» ‌دهد! چرا که انسان مسئول کردار خویش معرفی می‌شود. «اهریمن» نیز آفریدة اهورامزدا است، و به دلیل کردار خود، در تقابل با کلیة صفات اهورامزدا قرار می‌گیرد. تهاجم اهریمن به «آفریدگان نخست» اهورامزدا نیز بر پایة یک «انتخاب آزاد» صورت گرفته.

این مختصر را به نقل از کتاب «زرتشت»، نوشتة «پل دوبروی» آوردیم تا بپردازیم به سخنرانی خانم دکتر فیروزه نهاوندی، استاد و رئیس دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه آزاد بروکسل و از بنیان‌گذاران فدراسیون «اروپرس». فیروزه نهاوندی، به دعوت «کانون ره‌آورد» به مناسبت روز جهانی زن، در شهر «آخن» آلمان سخنرانی کرده. او در این سخنرانی به بررسی وضعیت زن در ایران، «از دوران باستان تا امروز» پرداخته است.

فیروزه نهاوندی بدون ارائة تاریخ مشخصی، ادعا دارد که در دوران پیش از اسلام، دین رسمی اکثریت ایرانیان دین زرتشت بوده! البته ما می‌دانیم که در زمان هخامنشیان، «دین رسمی» وجود نداشته! و متن لوحة معروف کوروش کبیر شاهدی است بر این مدعا. بر اساس تاریخ مدون، فقط پس از آغاز امپراطوری ساسانی است، که دین زرتشت به عنوان «دین رسمی» و دولتی اعلام می‌شود. پیش از ساسانیان دین زرتشت از هیچ رسمیت حکومتی برخوردار نبوده!

البته از آنجا که دین‌پرستی و دین‌فروشی «مدروز» شده، و از دوران میرزای شیرازی، استعمار نان خود را پیوسته به تنور دین چسبانده، می‌توان نشانه‌های افتتاح دکان «دین نوین»، یا همان دین نیاکان والاتبارمان را که در دستور کار ناتو قرار گرفته به صراحت دریافت! ولی این دکانی که غربی‌ها برای دین زرتشت باز کرده‌اند، در عمل 3 دهه قدمت دارد. و همزمان با اجرای طرح برژینسکی جهت ایجاد حکومت‌های اسلامی در منطقه، پروپاگاند برای دین زرتشت نیز در غرب آغاز شده! چون غربی‌ها مثل ما شرقی‌ها که از توحش اسلام به توحش مغول گرفتارآمدیم، و چندین سده ‌است که از چاله به چاه «هدایت» می‌شویم، پیرو منطق «باری به هر جهت»، و «فردا را که دیده» نیستند! چون در غرب، شیوة «گسست»، یا «هر که آمد، عمارتی نو ساخت»، آنقدرها مرسوم نیست! اینجا اصل بر «تداوم» است! و جهت تضمین همین «تداوم» لازم آمده که ما ملت، به عنوان یک کشور کلیدی در منطقه، همواره از گسستی به گسست دیگر برسیم.

از جنبش مشروطه، به سید ضیاء رسیدیم، تا کلنل آیرون‌ساید «اسلام پناه»، شبکة جنایتکار فدائیان اسلام را از نیل تا خزر فعال کند، و زمینة سرکوب ملت‌های منطقه فراهم آید. استقرار حکومت اسلامی در کشور ما، به قدرت رسیدن شاخة شیعی مسلک همین شبکة جنایتکار بود که از همراهی و همگامی «چپ‌نمایان» نیز برخوردار شد. و زمینة کشتار و سرکوب را به کل منطقه گسترش داد. امروز حکومت اسلامی در آخر خط قرار گرفته، و به همین دلیل، سازمان سیا دوباره تبلیغات خود را جهت تبدیل «زباله» به «مبارز» تشدید کرده. چند روز پیش سایت‌های «رادیو فردا» و «رادیو زمانه»، مصاحبه‌ای آتشین و بسیار نان و آب‌دار از کرباسچی معروف برای‌مان آماده کرده بودند، تا این چهرة «ضدامپریالیستی» را هر چه بهتر به خورد ما شوت و پرت‌ها بدهند! خوشبختانه متن مصاحبه بر روی هر دو سایت هنوز موجود است، و در کل مصاحبه، اسلام و امام و مزخرفات معمول از این نوع بکلی غایب‌! و اگر کسی سوابق کرباسچی را نشناسد، و نداند ایشان را از کدام سوراخ در ته چاه جمکران استخراج کرده‌اند، و چگونه چند سالی هم به لندن اعزام شده‌اند، ممکن‌ است، اصلاً ایشان را در ردة رهبران فارک‌های کلمبیا قرار دهد!

بله در این مصاحبه که دقیقاً به شیوة پروپاگاندهای سازمان سیا تنظیم شده، «آخوند» کرباسچی از مخالفان دخالت بیگانه در دیگر کشورها و به ویژه از مخالفان سرسخت تجزیة یوگسلاوی از آب در می‌آیند! و اگر کسی نداند، گورکن‌ها جهت کمک به عموسام برای تجزیة یوگسلاوی، حتی نیروی نظامی هم به بالکان اعزام کردند، پس از شنیدن مصاحبة کرباسچی با خود خواهد گفت، این کرباسچی نیست، نوام چامسکی ‌است! که چون در توهمات ملیحة محمدی و شرکاء، همنشین پاسدار اکبر شده، عقاید خود را به زبان ابتذال گورکن‌ها بیان می‌کند. و شاید هم که پاسخ‌های لازم به پرسش‌های رادیو فردا را پیشتر در اختیار کرباسچی، داماد صاحب‌نام آخوند مشکینی، قرار داده‌ بودند، تا آسان‌تر بتوانند قورباغه را بجای هزار دستان به شوت و پرت‌ها بفروشند!

در امتداد همین روند تبدیل قورباغه به هزاردستان، که در عمل از روند تبدیل نوکر به ضدامپریالیست اقتباس شده، امروز «نیکلاس برنز» فوت محکمی هم در آستین مستعمل حکومت گورکن‌ها کرده، می‌فرمایند، رسانه‌ها چرا واژگون‌نمائی می‌کنند؟ حکومت اسلامی نمی‌خواهد با ما مذاکره کند، ما می‌خواهیم با این حکومت مذاکره کنیم! و باز هم اگر کسی نامه‌های فدایت شوم پرزیدنت مهرورزی به بوش، مرکل، سرکوزی و غیره را به یاد نداشته باشد، و به یاد نیاورد که چندی پیش رهبر فرزانه و حاج اکبر بهرمانی، ضمن ناز و کرشمة آخوندی برای عموسام، حتی در نماز علفزار هم برای مذاکره با ارباب ابراز آمادگی می‌کردند، ممکن است فکر کند «نیکلاس برنز» به آلزایمر زودرس دچار شده! چون احمدی نژاد از وقتی «انتخاب» شده، فریاد آمادگی‌اش برای «مذاکره با همة کشورها بجز اسرائیل» گوش فلک را کر کرده! ولی اگر امروز «نیکلاس برنز» می‌گوید ابراز بندگی گورکن‌ها به دلیل واژگون‌نمائی رسانه‌ها بوده، نمی‌توان روی حرف ایشان حرفی زد. چرا که ایشان از سوی خداوند برگزیده شده‌اند تا رونق دکان مقدسات محفوظ بماند.

ولی مقدساتی که امروز برای ملت ایران در نظر گرفته شده، به دلیل فروپاشی اتحادجماهیر شوروی با مقدسات دیروز تفاوت‌هائی دارد. امروز لازم است از یکسو تبلیغات بر دین زرتشت متمرکز شود، و از سوی دیگر ایران پرستی را در بوق و کرنا بگذارند. چرا که هر دو شیوه، حامل پرستش و تقدیس‌اند. دین زرتشت از یکسو، «دین ایرانیان» به شمار می‌رود، و از سوی دیگر به دلیل فرسایش اسلام، لازم است تقدس قدیم با تقدسی نوین جایگزین شود. فواید دین زرتشت برای استعمارگران این است که به دلیل نفرت شدید مردم از روحانیت شیعه، استقبال فراوانی از دین زرتشت به عمل خواهد آمد. کافی است ایالات متحد به نوکران خود اشاره کند، تا چند دستاربند شیعه و سنی، تغییر دین را «جائز» بشمارند. و البته جهت رونق بازار اینان، لازم است، چند شیخ بدنام مانند «کنی»، «طبسی»، «جنتی» و خلاصه شیخک‌های حکومتی، همین آخوندهای «روشنفکر» را تکفیر کنند، و ساواک هم نیمه شب به بیت مبارک‌شان یورش برده، همه را به مکانی دیگری منتقل کرده، سپس یک «اس.ام. اس» برای شیخ مسعود بهنود ارسال کند! آنوقت است که فریاد و فغان اینان از شکنجه‌های وحشیانة ساواک سایت‌های فارسی زبان «مستقل» را می‌پوشاند، و بازار نامه نگاری‌های «پاسداراکبرانه» باز هم داغ خواهد شد. و خلاصه بگوئیم پس از این سناریو، به هر جا بنگرید فقط این آیت‌الله‌های «آزادیخواه» را خواهید دید، حتی در خواب!

و اما گزینة دوم استعمار، یا همان «ایران پرستی»، آنروی سکة غرب ستیزی فعلة فاشیسم است که مانند الله‌کرم، مهاجرانی و سروش در این سه دهه، به عرب پرستی و اسلام پرستی اشتغال داشته‌اند. و می‌دانیم که برای استعمار اهمیتی ندارد نوکران‌اش چه می‌پرستند، مهم این است که اهل پرستش باشند، تا بتوانند ذلت و حقارت را هم درونی کنند. و فعلة فاشیسم در هر حال اهل پرستش‌اند. به همین دلیل است که «مک‌فال»، در پروژة «گذار به دمکراسی» برای ایران، سه گزینة سلطنت، فاشیسم و حکومت دینی به ما ارائه می‌دهد، چون هر سه بر تقدیس و تقدس تکیه دارند. حال بازگردیم به سخنرانی فیروزه نهاوندی در شهر «آخن».

فیروزه نهاوندی، ضمن اشاره به جایگاه والای زنان ایران باستان، ادعا می‌کند، آناهیتا، ایزدبانوی‌ آب‌ها، نشانة بارز زن در ایران باستان است! ولی می‌دانیم که آناهیتا، به هیچ عنوان موجودیت تاریخی ندارد! به عبارت دیگر این سئوال مطرح می‌شود که، خانم نهاوندی چگونه با توسل به «اسطوره»، به شرایط واقعی زن در ایران باستان پی برده‌اند؟ مسلماً در این «روش» تاریخی، و بسیار «علمی»، خانم نهاوندی از آخوندهای مسیحی، و الگوبرداری آن‌ها از «مریم مقدس»، به عنوان نمونة بارز زن بهرهمند شده‌اند!

و اما قسمت جالب سخنرانی فیروزه نهاوندی، پرش ایشان از ایران باستان، به اعتقادات «اقوام آریائی» است که در هرحال بر «ایران باستان» تقدم تاریخی دارند. خانم نهاوندی ادعا می‌کنند که در اسطوره‌های آریائی، زن و مرد همزمان آفریده شده، و هر دو با هم فریب شیطان را خورده‌اند، و البته مشخص نمی‌کنند این اطلاعات را از کدام منبع «معتبر» استخراج کرده‌اند! چون این سخنان بی‌اساس و موهوم است، چرا که در اسطوره‌های اقوام ایرانی، «شیطان» اصولاً وجود خارجی ندارد! «شیطان»، پرسوناژ اسطوره‌های ادیان ابراهیمی است و همانطور که پیشتر گفتیم، تنها آفریدة «آزاد» خداوند ابراهیم است، که به کسی «سجده» نمی‌کند، حتی به فرمان خداوند! و به دلیل همین رد عبودیت و ذلت و حقارت است که ادیان انسان‌ستیز ابراهیمی از شیطان همانقدر نفرت دارند که از زن و از آزادی. ظاهراً این مسائل در بروکسل مطرح نشده، یا حداقل به گوش فیروزه نهاوندی نرسیده:

«آریائی‌ها بر این باور بودند که زن و مرد، هر دو، همزمان ساخته و آفریده شده‌اند و هر دو با هم فریب شیطان را خورده‌اند، در نتیجه گناه بنیادین، تنها گناه زن نبود. مرد و زن هر دو گناهکار بوده‌اند.»

خیر فیروزه جان! آریائی‌ها بر این باور نبوده‌اند! این تبلیغاتچی‌های مسیحی، یا به قول صادق هدایت، خاج پرست‌ها هستند، که چنین می‌پسندند! این تبلیغات موذیانه، تحریف اسطوره‌های ایرانی از طریق تحمیل اسطوره‌های سامی برآن‌‌ها‌ است. و خانم نهاوندی می‌پندارند اگر ظاهر زن اروپائی داشته باشند، بهتر می‌توانند تبلیغات محفل نوبل و گروه عبادی را در قالب اسطوره‌های آریائی تداوم بخشند! در دین زرتشت، گناه بنیادین زن و مرد اصولاً وجود خارجی ندارد! این کلیشة «آدم و حوا» در کتب مقدس ادیان ابراهیمی است که با هدف تحریف اسطوره‌های دین زرتشت، در راستای تبلیغات «حقوق برابر» زن و مرد در چارچوب توحش اسلام، یا دیگر ادیان ابراهیمی، به خورد شوت و پرت‌ها داده می‌شود.

اگر خانم نهاوندی نمی‌دانند، به ایشان یادآوری می‌کنیم که کلیسای مسیحی به ویژه کلیسای کاتولیک دشمن دیرینة دین زرتشت ‌است. و در این دشمنی تا آنجا پیش رفته که نه تنها مانع تحقیقات پیرامون دین زرتشت شده، که تمامی چرندیات آخوندهای جمکران پیرامون «ثنویت» و «آتش پرستی» زرتشتیان را نیز به راحتی نشخوار می‌کند. دلیل این دشمنی بسیار روشن است، اگر تحقیقات در این زمینه گسترش یابد، کاخ پوشالی‌ای که غرب برای خود ساخته تا با تکیه بر آن بتواند به فلسفة یونان بچسبد، از هم فرو می‌پاشد! چون بر اساس تحقیقات پژوهشگرانی که اغلب پروتستان مسلک بوده‌اند، فلسفة افلاطون، پدر فلسفة یونان، ملهم از آموزه‌های زرتشت، پیامبر ایران باستان است. جهت مطالعة بیشتر در این زمینه می‌توانید به آثار «پل دوبروی» و «بدیع» در انتشارات «پایو» مراجعه فرمائید، تا از این پس، آدم و حوای «متساوی‌الحقوق» و شیطان ادیان ابراهیمی را به اسطوره‌های اقوام ایرانی وصله نفرمائید!

سخنان فیروزه نهاوندی در زمینة شرایط زنان بسیار مفصل است. از آدم و حوای «آریائی» که در غرب تولید شده‌اند، تا از طریق دلال‌های مؤنث فاشیسم به ایران صادر شده، به مصرف برسند، به دوران پهلوی و حکومت اسلامی می‌رسد، و از «آریادخت» و قره‌العین به فرخ‌رو پارسا! و ضمن تأکید بر حقوق برابر زن و مرد در قانون اساسی حکومت جمکران، به فعلة مؤنث فاشیسم در این حکومت نیز نان مفصلی قرض می‌دهد، و به ستایش از مبارزات‌شان می‌نشیند! البته کمی هم اشک تمساح برای کمپین یک میلیون آش نذری می‌ریزد، ولی در این سخنرانی چند کیلومتری در مورد زنان ایران، که در واقع سرشار از «تقدس»، و لبریز از «خدا» است، و بجز تحریف دین زرتشت، و تبلیغ ناشیانه برای دین و آخوند هیچ ندارد، فیروزه نهاوندی حتی یکبار، نامی از مریم فیروز نمی‌برد!





0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت