پنجشنبه، آبان ۰۷، ۱۳۸۸


اوباش هسته‌ای!
...
گفتمش [...]
دورتر از چشمة خورشیدها
برتر از این عالم بی‌‌انتها
بازهم بالاتر از عرش خدا
عرصة پرواز [...] فکر ماست
(فریدون مشیری)

این وبلاگ مدافع «آزادی بیان» و «دمکراسی» است، در این راستا «تقدیس» و «مداحی» و «عوامگرائی» و «خشونت» را «مبتذل» و «‌انسان‌ستیز» به شمار می‌آوریم. «انسان»، بنابرتعریف از نظم انسانی پیروی می‌کند و «صراحت» دارد. در نتیجه به «زبان منطقی» قادر است خواسته‌های «منطقی» خود را بیان کند. «توهمات» و «باورها» چارچوب منطقی ندارد، و به همین دلیل «بحث منطقی» در موردشان امکانپذیر نخواهد بود. روشن‌تر بگوئیم، باورها و توهمات افراد و به طورکلی «ذهنیت‌ها» را نمی‌توان به زیر سئوال برد، چنین کاری را «سرکوب» می‌خوانند. سرکوبی که امروز در حکومت اسلامی از طریق «وزارت‌ارشاد» و چماقدارهای «مدافع ارزش‌های دینی» بر ملت ایران تحمیل می‌شود. روی دیگر این سرکوب «عوام‌گرائی» و «جمع‌گرائی» است. در این چارچوب هنجارهای غالباً ناهنجار «مردم» و «رفتارجمع» به «ارزش» و «فرهنگ» تبدیل می‌شود، حال آنکه «جمع‌گرائی» و به عنوان نمونه، «پیروی از مد» به هیچ عنوان نشانة «فرهنگ» نیست.

اگر چنین ادعای منطق‌ستیزی را یک مرحلة «منطقی» به پیش‌ رانیم باید بپذیریم که «حق» پیوسته با «اکثریت» است، و همه باید از «رفتار اکثریت» پیروی کنند! حتی اگر این اکثریت همچون روزهای طلائی کودتای 22 بهمن‌ماه یک شیخ وحشی و بی‌سواد و مزدور را به عنوان «رهبر کبیر» یک «انقلاب ضدامپریالیستی» شناسائی کرده باشد! رهبری که تحت نظارت سازمان ناتو، با پرچم اسلام قصد صدور انقلاب به سراسرجهان را داشتند، چرا که این سازمان کشور ایران را به عنوان «سکوی پرش» مناسب تشخیص داده و به همین دلیل استقرار یک «حکومت مستقل» را در دستورکار قرار داده بود. این مختصر را گفتیم تا به اوباش‌الله که بر طبل «نبرد با اسرائیل» و «نبرد با آمریکا» می‌کوبند، و همتایان‌شان که شعار «مرگ بر چین» و «مرگ بر روسیه» سر می‌دهند، دو نکتة مهم را گوشزد کنیم. نخست اینکه راه منطقی ارتباط بین دولت‌ها همواره «مذاکره» بر مبنای قوانین «حقوق بین‌الملل» است. زمانیکه این مسیر قانونی مسدود ‌شود، راه بر بحران و جنگ گشوده خواهد شد. تهاجم نظامی به کشور عراق در راستای همین شیوة‌ قانون‌شکنانه، و بدون تأئید شورای امنیت صورت پذیرفت. دیگر اینکه اگر آنگلوساکسون‌ها به بهانه‌های واهی، در ماه مارس 2003 دست به چنین جنایتی زدند، اکنون ناچارند با افتضاح و رسوائی از مواضع خود عقب‌نشینی کنند.

پس بهتر است پاسدار ال‌لاریجانی، غلام‌بچة سفارت با توسل به واژگون‌نمائی از شعارهای «مرگ بر روسیه» و «مرگ بر چین» اینچنین مزورانه انتقاد به عمل نیاورد! کودتای ناکام انتخاباتی، کودتای «سفارش» داده شده از طرف اربابان‌تان در لندن و واشنگتن بود! همچنین به شیخ‌ صادق ‌ال‌لاریجانی، که به قتل و کشتار زندانیان بی‌پناه مشغول است، از طرف ما بگوئید، فکر تبدیل میرحسین موسوی و شیخ کروبی به «حسین شهید» را بهتر است از کلة پوک‌شان بیرون کنند. ‌ وابستگی و مزدوری این ‌دو مترسک سال‌هاست که به اثبات رسیده. برنامة کودتا و جنگ‌افروزی اربابان‌تان در لندن و واشنگتن با شکست روبرو شد، و نوکر نمی‌تواند با جنجال و هیاهو «ارباب مرده» را زنده کند. بله افسوس که در هزارة سوم دیگر دست مسیحائی در کار نیست و کسی نمی‌تواند در پیکر الاغ مردة «لازار» یا همان سازمان ناتو جان تازه‌ بدمد.

البته فکر نکنید الاغ کذا از رستاخیز خود قطع امید کرده، ‌ ابداً! این قماش الاغ همواره به خریت «عوام» امیدوار است. در نتیجه می‌بینیم که همة کره الاغ‌ها را در منطقه بسیج کرده. به گزارش حنازرچوبه مورخ، 7 آبان‌ماه 1388، امروز در ابوظبی، پایتخت امارات‌ نشست 28 کشور عضو ناتو پیرامون «امنیت خاورمیانه» آغاز شد! البته اعضای «شورای همکاری خلیج فارس» و نمایندگان سازمان‌های بین‌المللی نیز در این نشست حضور دارند. خلاصه جمع ناتو و نوکران در امارات جمع است. یک وقت فکر نکنید نیت جنگ دارند، ابداً! می‌خواهند در برابر چالش‌های دست‌ساز خود به «درک و فهم» مشترک برسند و به این منظور لازم است سازمان ناتو با ابرقدرت امارات «تعامل» داشته باشد، تا صلح و ثبات در منطقه برقرار شود. روشن‌تر بگوئیم ناتو و نوکران باید بتوانند راه چپاول نفت، تجارت قاچاق و برده فروشی را در منطقه باز نگاهدارند و پایگاه نظامی فرانسه به همین منظور در امارات افتتاح شد:‌

«به گفتة‌ مقامات رسمی امارات، تعامل دیپلماتیک امارات با ناتو، عنصر کلیدی برای حرکت به سوی صلح و ثبات در منطقه خواهد بود، و هدف از این تعامل رسیدن به درک و فهمی مشترک در برابر چالش‌هاي موجود و ارائة طریق برای حل آن‌هاست.»


این خبر باکد: 759923 در سایت حنازرچوبه موجود است و خلاصه همین روزهاست که ابرقدرت امارات ساز «سه جزیره» را از نو کوک کند تا دولت جمکران «بی‌دشمن» نماند که بی دشمنی، همانا «مرگ نوکران» ناتو است. سردار «سلامی» جانشین فرماندة کل سپاه در جمکران نیز از این مهم آگاهند. ایشان برای پیشرفت و تعالی «کشور» در به در به دنبال «دشمن بزرگ» می‌گردند:

«[سردار سلامی] گفت: وجود دشمنی بزرگ علیه نظام ما برکت است و باعث پیشرفت و تعالی کشور می‌شود.»


این ترهات که با کد: 760808 در سایت حنازرچوبه مورخ 7 آبان‌ماه سال‌جاری انتشار یافته در واقع بازتولید چرندیات خمینی و خامنه‌ای است که اولی جنگ را «نعمت الهی» و دومی «تحریم» را «باعث پیشرفت در همة‌ زمینه‌ها» به شمار آورده بود. البته اینان تا حدی حق دارند. اگر سفارت آمریکا به دستور سازمان سیا اشغال نشده بود، ملت ایران نه از «نعمت» تحریم اقتصادی بهره‌مند می‌شد، نه از «نعمت جنگ» و نه از نعمت زیستن در سایة «قانون اساسی» خردرچمنی که بر اساس نهج‌البلاغه و حدیث مسلم و روایت معصوم با دست‌های پلید «صدر حاج سیدجوادی‌ها» تدوین شده. بله اگر روز فرخندة 13 آبانماه 1358، ساواک اوباش‌الله را برای اشغال ‌سفارت «هی» نکرده بود،‌ ما ملت از اینهمه «پیشرفت» و «تعالی» محروم می‌شدیم و نمی‌توانستیم هر روز در خیابان تخت‌جمشید، شعار «مرگ بر آمریکا» سر دهیم در حالیکه امثال محسن رضائی به کشتار و تجاوز و سرکوب در مناطق سنی‌نشین مشغول بودند! خلاصه حکومت جمکران تنها نیست،‌ همة توله‌سگ‌های ناتو برای پیشرفت و تعالی به «دشمن» نیاز دارند، و هر چه اوضاع‌شان خراب‌تر باشد، دشمن‌شان باید بزرگ‌تر باشد!

برای ممانعت از استقرار صلح در منطقه، دولت اسرائیل به خاک خود موشک پرتاب می‌کند و انگشت اتهام را به سوی لبنان می‌گیرد! این بخشی است از اظهارات میشل سلیمان، رئیس جمهور لبنان که از شبکة فرانسه زبان «بی.‌ اف.‌ ام. تی. وی» پخش شد. البته اسرائیل در این تلاش‌های «مقدس» تنها نیست، نوکران‌ا‌ش در سازمان حماس و حکومت اسلامی با شعار «مرگ بر اسرائیل» در واقع در سنگر اسرائیل نشسته‌اند. حماس، به دلیل اینکه می‌داند بازندة انتخابات فلسطین خواهد بود، شرکت در انتخابات را تحریم کرده تا مبادا از «مسیر قانونی» کاری در این سرزمین انجام شود! و می‌دانیم که حکومت اسلامی حتی پیش از ایجاد کشور اسرائیل، از «صدر اسلام» مدافع حقوق فلسطینیان و دشمن آمریکا بوده. درست است که در صدر اسلام نه کشور اسرائیل وجود داشته، نه آمریکا، ولی در چارچوب تبلیغات خررنگ‌کن هیچ اهمیتی ندارد! پدیدة گنگی به نام «استکبار» همیشه وجود داشته. و آنگلوساکسون‌های دوسوی آتلانتیک با توسل به یک کودتای مخملین، «حکومت اسلامی‌ جمکران» را برای «مبارزه» با همین «استکبار» به راه انداخته‌اند، هنوز هم دست‌بردار نیستند.

در نتیجه حکومت بینوای جمکران هنوز دکان جنگ زرگری با موسوی و کروبی را تعطیل نکرده! و در راستای سیاست «شاه‌سازی» و در تأئید ترهات فوکویاما در باب «دین ضداستبداد» هر روز برای موسوی جلاد شاخ و شانه می‌کشد؛ گاه و بیگاه برای ایجاد آشوب لباس شخصی‌های‌اش را همراه آخوند کروبی راهی نمایشگاه می‌کند؛ و موسوی و کروبی هم نقش خمینی دجال را بخوبی برای ارباب در لندن و واشنگتن به روی صحنه‌ برده‌اند. جالب اینجاست که «رادیوفردا» و «بی‌بی‌سی» باز هم به بلندگوی جیره‌خواران‌شان تبدیل شده، اظهارات اوباش‌الله را در بوق می‌گذارند. رادیو فردا، مورخ 29 اکتبر از قول موسوی می‌نویسد، «در برابر آمریکا کرنش می‌کنند!» حتماً آن روزها که میرحسین‌موسوی با شعار ابله فریب «مرگ بر آمریکا» نفت رایگان در برابر سلاح قاچاق به شرکت‌های نفتی آمریکائی ارائه می‌کرد، به مبارزه با امپریالسیم مشغول بوده و ما نمی‌دانستیم! به دلیل همین «نا‌آگاهی ما» امروز بوق‌ تفنگ‌فروش‌های سازمان ناتو قصد دارد باز هم پادوی وفادار خود، میرحسین موسوی را به عنوان شخصیت «ضدامپریالیست» به ما بفروشد! البته می‌دانیم که ایشان با پرچم‌ «سبز» از پیروان «خط امام» روشن‌ضمیر و لات بازی و گروگان‌گیری نیز به شمار می‌روند، و در ظاهر هیچ ارتباطی با پرچم سرخ داس‌الله در نیویورک ندارند! هر چند در واقع چنین نیست.

در واقع امثال میرحسین موسوی، همچون کل حکومت جمکران در همان جبهة دولت اسرائیل «مبارزه» ‌می‌کنند: قانون‌شکنی جهت ایجاد تنش و گسترش بحران در منطقه. اوضاع «اس. اس‌ها» یعنی حکومت اسلامی جمکران و اسرائیل چنان خراب است که حنازرچوبه رسماً دست به دامان حاج‌اکبر اعتماد شده. اکبراعتماد، به بیماری خود بزرگ‌بینی مبتلاست و چندی پیش هم در «بی‌بی‌سی» آنچنان صحبت‌های حکیمانه‌ای کرده بود که همة مرغ‌های پخته در سراسر جهان روزها و روزها قهقهه می‌زدند. البته دروغ چرا؟ ما قهقهه نمی‌زدیم، چون نه مرغ بودیم نه «پخته»! ما «خام» بودیم در نتیجه پنداشتیم جناب پرفسور اکبر اعتماد نیز مانند خمینی از اوباش‌الله روان‌پریش مورد پسند «بی‌بی‌سی» است، با این تفاوت که دستار ندارد.

امروز که سخنان ایشان را در حنازرچوبه به دقت مطالعه کردیم دریافتیم که هیچ امیدی نیست، ایشان را می‌باید در اسرع وقت در یک آسایشگاه روانی بستری کنند. البته به دلیل افلاس حکومت اسلامی، حنازرچوبه دیگر لاپوشانی را هم کنار گذاشته، تبلیغات گوساله‌فریب «بی‌بی‌سی» را مستقیماً، بدون نقد و بررسی، منتشر می‌کند! همچنانکه گفتیم بازندة حل بحران اتمی، حاکمیت انگلستان است که اخیراً فرهنگ «17 هزارساله» نیز برای خود رقم زده. همچنین حل این بحران حکومت جمکران را تضعیف می‌کند، چرا که این حکومت بدون بحران نمی‌تواند به سرکوب ادامه دهد. خلاصة‌ کلام جمکران و اربابان در لندن سخت دلخورند و در این گیرودار یک میلیارد و 600 میلیون دلار از ذخائر ارزی ما نیز توسط بانک انگلستان «سگ‌خور» شد ولی همین امر به پیشرفت و تعالی «کشور» انجامید و سایت رسمی حکومت اسلامی به نشخوار تبلیغات حاکمیت انگلستان روی ‌آورد؛ آنهم از زبان اکبر اعتماد در «بی‌بی‌سی»!

پروفسور حاج اکبر هسته‌ای می‌پندارند فعالیت‌های هسته‌ای حکایت «چاردیواری اختیاری» است و هر کس هوس کرد می‌تواند در این زمینه، خارج از نظارت قوانین بین‌المللی فعالیت داشته باشد. وجه مشترک داش‌مشتی‌های بادستار و بی‌دستار همین نادیده گرفتن قوانین بین‌المللی است. شیفتگی حاکمیت انگلستان بر دستاربندان دلیل دارد. اینان واقعیت در زمان و مکان مشخص را اصولاً به رسمیت نمی‌شناسند، و همانطور که می‌بینیم در هزارة سوم برای رفع و رجوع مسائل کشور به سراغ حدیث و روایت و نهج‌البلاغه می‌روند و هر چه دوست داشته باشند از این کتاب‌دعاها استخراج خواهند کرد. ولی اوضاع اکبر اعتماد خراب‌تر از این حرف‌هاست، او خود را در عملاً جایگاه خداوندی می‌بیند، هر چند که مطالبات کارفرمایان «بی‌بی‌سی» را به زبان ‌آورده.

باری، در این گیرودار «پروفسور» جایگاه واقعی خود را به طور کلی فراموش کرده دقیقاً همچون حاج روح‌الله، دست به مزخرف‌گوئی و نفس‌کش‌طلبی می‌زند. به طور مثال می‌فرمایند: اگر در سال 1968 من سرکار بودم نمی‌گذاشتم ایران پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را امضاء کند! به عبارت دیگر اکبر اعتماد چنین القاء می‌کند که رئیس سازمان انرژی اتمی کشور ایران می‌تواند در مورد مسائل کلان استراتژیک منطقه و جهان تصمیمی «مستقل» از بلوک‌بندی‌های جهانی اتخاذ کند!

وقتی می‌گوئیم این فرد باید در یک آسایشگاه روانی بستری شود، دلیل موجه داریم. مگر چنین تصمیماتی به اختیار ایران یا دیگر کشورهای کوچک و تحت سلطه می‌تواند در سطح جهانی اتخاذ شود؟ هرگز چنین نبوده، امروز هم نیست. آنروزها این مسائل در چارچوب روابط سازمان ناتو با «پیمان ورشو» حل و فصل می‌شد؛ امروز نیز چارچوب‌هائی از آن خود دارد. مگر ایران می‌توانست در همسایگی اتحاد شوروی خارج از چارچوب ناتو قرارگیرد؟ مگر توافق بین‌المللی بین ابرقدرت‌ها را یک کشور جهان سوم می‌توانست تهدید کند؟ مگر این جهان طویلة‌ فاقد قانون جمکران است که هر کس به دلخواه تصمیم بگیرد؟ شاه ایران در چارچوب توافق آمریکا با شوروی متعهد به امضاء پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای شده بود. سرکار جایگاه‌ سیاسی‌تان از شاه بالاتر بوده یا اعلیحضرت از «فرامین» شما اطاعت می‌کردند؟ این مزخرفات گوساله‌پسند چیست که سر هم می‌کنید؟ تبلیغات حاکمیت انگلستان:

«آنوقت که ایران [پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را] امضا کرد من سرکار نبودم وگرنه نمی‌گذاشتم [...] این قرارداد منصفانه نیست[...]‌ اگر من مسئول بودم از این تعهد خارج می‌شدم [...] از آژانس هم خارج می‌شدم. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای ما چه نتیجه‌ای دارد [...]»


این «سخنان امام‌گونه» که در حنازرچوبه، مورخ 6 آبانماه 1388، با کد: 759122 منتشر شده، نه تنها نشان از حماقت و بلاهت گوینده دارد، که نشانه‌ای است از تأئیدات رسانة رسمی حکومت اسلامی، چرا که این هذیانات را بدون تفسیر، و به مصداق «سکوت علامت رضاست» منتشر کرده. البته وراجی‌های دکتر اعتماد طولانی است. او غرب را دروغگو می‌خواند ولی فراموش می‌کند که حکومت اسلامی را همین غرب «دروغگو» برای تاراج ملت ایران سرکار آورده! بدون حمایت غرب، این حکومت توحش در همان ماه‌های نخست صدارت خیابانی شیخ مهدی از هستی ساقط شده بود، و کار به اشغال سفارت آمریکا نمی‌کشید.

مهم‌ترین بخش سخنان اعتماد در مورد پیشنهادهای جدید غرب برای غنی‌سازی اورانیوم است. همانطور که گفتیم اعتماد تأکید می‌کند که غرب دروغ می‌گوید، چرا که ایران تا همین پارسال سهامدار شرکت «یورودیف» بوده و پس از «انقلاب»، فرانسوا میتران، رئیس جمهور فرانسه گفته: خدمات غنی‌سازی به شما نمی‌دهیم! مسلماً اگر آنروز هم پروفسور اعتماد بودند، میتران جرات نمی‌کرد چنین جسارتی بکند، خود اکبر آقا «تو دهن این میتران» می‌زدند و خودشان برای جمهوری فرانسه «میتران» تعیین می‌کردند. در هر حال، اعتماد در ادامه می‌گوید، آلمان هم نیروگاه بوشهر را نیمه‌کاره رها کرد و ... و از آنجا که «دروغگو کم حافظه است»، پروفسور اعتماد فراموش می‌کند که به دلیل اشغال سفارت آمریکا، تحریم‌های اقتصادی و جنگ به عنوان نعمت و برکت شامل حال ملت ایران شد و هم‌پیمانان آمریکا در اروپای غربی موظف‌اند این تحریم‌ها را رعایت کنند. کور که نیستید! اشغال سفارت آمریکا به تحریم اقتصادی منجر شد و این تحریم‌ها همچنان اعمال می‌شود چرا که بعداً غربی‌ها به این صرافت افتادند که «تجارت قاچاق» و «روابط پنهان» برای سازمان ناتو و محافل غرب پرسودتر است. آنکه دروغ‌ می‌گوید فقط غرب نیست؛ حکومت جمکران و نوکران و ریزه‌خواران‌اش در فرنگ بیشتر دروغ می‌گویند، و همین دروغ‌ها را رسانه‌های حکومت به نقل از رسانه‌های غرب از زبان ایرانی‌نمایانی همچون اکبر اعتماد به خورد ملت ایران هم می‌دهند:

«دروغ می‌گویند[...] آنوقت گفتند می‌دهیم، شریک شدیم ندادند[...] حالا می‌گویند می‌دهیم [...]‌اگر 5 سال دیگر گفتند نمی‌دهیم چکار کنیم. [...] حالا که می‌دانند ايران تکنولوژی غنی‌کردن اورانيوم را دارد می‌گويند بله می‌دهيم ولی آن وقت که نداشت پنج درصدش را هم نمی‌دادند[...]»


بالاخره می‌دهند یا نمی‌دهند؟! درست مثل خمینی صحبت می‌کند، همچون کلاه‌مخملی‌ها در همة مسائل صاحب‌نظر است، البته هیچ استدلالی هم در کار نیست،‌ نشخوار «حرف ارباب» است و بس، آنهم به صورت آشفته و نجویده. ایشان هم از «اوباش هسته‌ای» جمکران‌اند که آرزوی تبدیل ایران به «سکوی پرش» ارباب در ینگه‌دنیا را در سر می‌پرورانند. اگر متوجه منظور اکبراعتماد، این «مادام کوری» فرهیختة‌ جمکران در تبعید شدید ما را هم در جریان بگذارید! به گزارش سایت نووستی، مورخ 29 اکتبر 2009، دیوید میلیبند، روز اول نوامبر برای دیدار و گفتگو با سرگئی لاوروف به روسیه می‌رود. اما اکبر «کوری» گویا نمی‌داند! روز اول نوامبر،‌ پس از 5 سال وزیر امورخارجة انگلستان سرافکنده راهی مسکو خواهد شد تا شاید راهی برای خروج آبرومندانه از مرداب عراق بیابد.




...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت