شنبه، اسفند ۰۱، ۱۳۸۸


«روز» و رسوائی!
...
«حقوق انسانی» و تفاوت‌های آن با «حق»، ریشه در تقابل قوانین انسان‌محور در دمکراسی با احکام توحش «نظام مقدس» دارد. از آنجا که حقوق انسانی مبهم و «جمع‌محور» نیست با «حاکمیت مردم» در تضاد قرار می‌گیرد. پیشتر گفته‌ایم بازهم تکرار می‌کنیم دمکراسی «نظام تعادل» منطقی است، بنابراین استقرار دمکراسی در ایران به هیچ عنوان نمی‌تواند ملت ایران را به سپر بلای آنگلوساکسون‌ها در برابر همسایگان‌اش تبدیل کند. به عبارت دیگر ایجاد انسداد در ارتباط ایران با کشورهای حوزة خلیج فارس یا با کشورهای حاشیة‌ خزر در هر حال غیرقابل قبول خواهد بود. واقعیت جغرافیائی کشور ایران و پیوندهای تاریخی‌اش را نمی‌توان برای حفظ منافع استعمار غرب نادیده گرفت. سیاست نفی زمان و مکان، 80 سال است که بر ملت ایران تحمیل می‌شود ولی دیگر شرایط مطلوب برای تداوم چنین سیاستی فراهم نیست.

امروز یعنی اول اسفندماه 1388، ژنرال الکساندر هیگ درگذشت! همچنین بعضی‌ها ناچار شدند از حضور گستردة مردم در راهپیمائی 22 بهمن سپاسگزاری به عمل آورند! بله، اکبر بهرمانی علیرغم «نصایح» حکیمانة‌ شیخ مسعود بهنود از خواب غفلت برخاست! اینهمه در شرایطی که «روز آن‌لاین» و حاج عباس میلانی به دلیل زرنگی بیش از حد در همین خواب غفلت فرو رفتند و پته‌شان بر آب افتاد! اینان پس از انتشار وبلاگ «بوی بهبود»، ویراست نوینی از مطلب عباس میلانی منتشر کردند. هدف ما هم همین بود که با توسل به همان شیوة پروپاگاند سازمان سیا، یعنی استفادة همزمان از «راست» و «دروغ» در مخاطب ایجاد تزلزل کرده، به قول معروف آب درلانة‌ مورچه بیاندازیم که انداختیم! به این ترتیب که تاریخ تولد میرحسین موسوی را در مطلب کذا تغییر دادیم و نتیجة ملموس در برابرمان است.

مطلب پروفسور عباس میلانی، مورخ 27 بهمن‌ماه سالجاری، با تاریخ 29 بهمن‌ماه در ویراست نوین روی سایت حاج اکبر می‌درخشد. حال آنکه نسخة قدیمی مطلب کذا، هم به صورت تصویر و هم در نسخة «پی.‌دی.اف» در دست ماست! همچنین نسخة‌ مذکور به صورت «کشد» در «داتابیس گوگل» در دسترس همگان قرار دارد. از این به بعد اگر خواستید «اصلاحات» کنید و اشتباهات‌تان را ماستمالی بفرمائید، می‌باید از «گوگل» بخواهید «داتابیس» خود را در چارچوب مصارف سیاسی و محفلی‌تان «چنج» کند! البته یک «راه منطقی» هم وجود داشت، و آن اینکه مسئول روزنامه جهت اشتباهات در مطلب مذکور از خوانندگان عذرخواهی کرده و آن‌ها را تصحیح کند! ولی می‌دانیم که فعلة فاشیسم، به دلیل حماقت و توحش «منطق‌ستیز» است، اینان خود را موجودات برتر و مقدس و عاری از هر گونه خطا و اشتباه می‌انگارند، در نتیجه همچون خمینی و خلخالی و حاج‌اکبر هرگز اشتباه نمی‌کنند! به طور مثال، حتی عنوان مقالة «پروفسور» حاج عباس میلانی، «موسوی: مردی برای تمام فصول» از نظر نگارش غلط است. زمانیکه پس از یک اسم خاص، در اینجا «موسوی»، دو نقطه می‌گذاریم، یعنی آنچه پس از دو نقطه می‌آید سخنان موسوی است! اگر نویسنده بخواهد از «دو نقطه» به عنوان ابزار ارتباط میان معانی و مفاهیمی استفاده کند که در دو سوی «دو نقطه» نگاشته، این صورتبندی می‌باید الزاماً شامل دو جملة توصیفی باشد! دو جمله‌ای که یکدیگر را تکمیل خواهند کرد. بله استفاده از نقطه‌گذاری‌، چه «دو نقطه» و ویرگول و خط تیره و دیگر ابزارها در امر نگارش قواعد و مقرراتی هم دارد! بگذریم و بازگردیم به حقوق انسانی.

حقوق انسانی در یک جامعه بر همان «حق بی‌طرفی»، یا قرار گرفتن «فراتر از حق و باطل» تکیه خواهد کرد. با این وجود مهم‌ترین حق انسان در یک جامعه، حق برخورداری از نظم و امنیت و آرامش است. یعنی هر آنچه در یک نظام دست‌نشانده و بحران‌ساز که همچون حکومت اسلامی ادعای «تقدس» هم دارد از انسان دریغ خواهد شد. در چنین نظام‌های سراسر توحش لازم است «مردم» برای دفاع از «مقدسات» ـ دینی و بومی ـ همواره در صحنه باشند. به همین دلیل تحریک افکار عمومی و ایجاد تنش در جامعة ایران از الزامات سیاست‌های استعماری شده. تحریک افکار عمومی یا بهتر بگوئیم «تحمیق عوام» از طریق تحمیل پروپاگاند صورت می‌پذیرد. به عنوان نمونه نگاهی خواهیم داشت به ماجرای «خلیج فارس» که به دلیل حماقت و بلاهت حاکم بر رسانه‌های جمکران بعضی‌ها آن را با «دریای عرب» یکسان می‌انگارند! حال آنکه «خلیج» با «دریا» تفاوت دارد. از سوی دیگر، «دریای عرب» هیچ ارتباطی به خلیج فارس ندارد. ولی سایت بلاهت‌گستر و حماقت‌نواز «ایسنا» اصولاً با این مسائل بیگانه است.

این خبرگزاری مفلوک، امروز یک مطلب مضحک و بی‌اساس منتشر کرده می‌نویسد، یک شرکت هواپیمائی در نقشة راه خود بجای «خلیج فارس» از «دریای عرب» استفاده کرده. چنین ادعائی فقط نشان از حماقت و بی‌شعوری تبلیغات‌چی‌های ساواک جمکران دارد که «آداب تخلی» در توضیح‌المسائل امام روشن ضمیرشان را با «خبررسانی» اشتباه گرفته‌اند و نمی‌دانند که «دریای عرب» نام دریائی است در جنوب دریای عمان، و در هر حال، اگر اهالی ایسنا تفاوت مفاهیم «خلیج» و «دریا» را نمی‌شناسند، گویا عدم آگاهی‌شان باید برای ایرانیان «وطن‌پرست» برخورنده تلقی شود تا بازار توهین به مقدسات بومی از رونق نیفتد:

«یک شركت هواپیمائی ایرانی در نقشة راه خود كه در مونیتورهای مقابل مسافران نشان داده شد، از واژة‌ غيرمتعارف دریای عرب بجاي خليج فارس استفاده كرد.»

حضور نویسندة نابغة مطلب کذا در درجة نخست عرض کنیم، شما که عرق ملی‌تان «شکوفا» شده بهتر است بدانید که نه خلیج فارس «واژه» است و نه دریای عمان! در هر حال، این مطلب حکیمانه با کدخبر: 8812 ـ 00213 در سایت ایسنا، مورخ اول اسفندماه 1388 انتشار یافته. بهتر است اهالی ایسنا از حذف یا بازنویسی آن صرفنظر کنند چرا که همچون همپالکی‌های‌شان در «روز» فقط بیشتر رسوا خواهند شد.

البته عمله و ‌اکرة حکومت از این تعارفات با کسی ندارند، دروغ گفتن، پنهان‌کاری، لاپوشانی و مداحی، تقدس‌فروشی و در یک کلام مهمل‌گوئی اساس «اصول دین‌شان» است. اینان از هر فرصتی برای تزریق «مقدسات» به «زبان اجتماعی» استفاده می‌کنند. به عنوان مثال حنازرچوبه، مورخ 30 بهمن‌ماه 1388، در خبر بسیار مؤثقی با کد: 967608 تحت عنوان ابلهانة «آخرین جملة خلبان سانحة هوائی در بیروت» می‌نویسد، تیم فرانسوی مأمور بررسی محتوای جعبة ‌سیاه هواپیمای اتیوپی که چندی پیش در آب‌های لبنان سقوط کرد، «خطای انسانی» را عامل سانحه دانست. البته نمی‌دانستیم «سانحة هوائی» خلبان هم دارد! در هر حال، حنازرچوبه به عنوان دلیل مبرهن به سخنان فرضی خلبان، آنهم چند ثانیه پیش از سقوط اشاره کرده:

«خلبان هواپيماي اتیوپیائی چند ثانيه پيش از سقوط به عنوان آخرين جمله [گفت] خلاص ... کارمان تمام شد... خدا ما را رحمت کند[...]»


از این سخنان مقطع، البته در قاموس تبلیغاتچی‌های کودن ساتاس، می‌باید نتیجه گرفت که «خطای انسانی» عامل سقوط هواپیمای مذکور بوده، در غیر اینصورت حتماً خلبان یاد خداوند بخشندة مهربان نمی‌افتاد، یادی از طرفداران دمکراسی می‌کرد!‌ می‌دانیم که طرفداران دمکراسی در ذهن علیل پاسدار شریعتمداری و همپالکی‌های‌اش که در ینگه‌ دنیا خیمه‌ زده‌اند «بی‌دین» به شمار می‌روند، چرا که نمی‌خواهند اعتقادات و باورهای مذهبی‌شان را به صورت «قانون» بر همه تحمیل کنند. بله این است اشکال اساسی استقرار دمکراسی در ایران برای سازمان سیا.

در دمکراسی نمی‌توان روزی پنج نوبت «مردم» را به صحنه آورد، و چماق مقدسات بومی و دینی بر فرق ملت ایران کوبید. بدون چماق مقدسات و برپائی «سنگر حق»، چپاول و تاراج و سرکوب ملت ایران نیز مشکل خواهد شد. به همین دلیل است که رادیوفردا، شاخک سازمان سیا، به بهانة دفاع از حقوق بشر در ایران گزارشی منتشر کرده که در عمل فقط به نقض حقوق «جمع دینداران» محدود می‌شود! در این گزارش آشوب‌طلبان اسلام‌گرا نظیر «محمد ‌ملکی»، عملة تحکیم وحدت و اعضای دین‌فروش دکان شیرین‌عبادی همگی در جایگاه «زندانیان سیاسی» قرار گرفته‌اند! از نقض حقوق اقلیت‌های مذهبی نیز شدیداً انتقاد شده! به عبارت دیگر، این جانوران وحشی در کشور ایران «انسان» به چشم‌شان نمی‌خورد، فقط گلة اسلام‌گرایان سیاست زده و دیگر گوسفندان ‌الهی را می‌بینند که «حقوق‌شان» به رسمیت شناخته نمی‌شود.

پای ثابت دفاع از حقوق گله‌های «مقدس» خارج از عبدالکریم لاهیجی و شادی ‌صدر همان دیان علائی خودمان است. لاهیجی و شادی صدر مدافعان حقوق گلة حسینی و دیان علائی هم مدافع حقوق بهائیان و صلح و آزادی است. ویژگی این حقوق همچنانکه در ابتدای این وبلاگ گفتیم‌ پیوندشان با تقدس ‌الهی یعنی «سنگر حق» یا همان مظهر توحش و انسان‌ستیزی است که تنها هدف‌اش در هم ریختن نظم روزمرة انسان‌ها از طریق فروپاشانی جایگاه واقعی اجتماعی انسان جهت تبدیل جامعه به جنگل وحوش است. همان وحوشی که «احساس تکلیف» می‌کنند!
به گزارش ایسنا، مورخ، اول اسفندماه 1388، آخوندمکارم شیرازی امروز حرف «حق» را بر زبان رانده. ایشان حضور مردم را حلال مشکلات حکومت روضه خوان‌ها دانسته‌اند:

«اگر مردم در صحنه باشند ما هیچ مشکلی نخواهیم داشت، اما اگر مردم در صحنه نباشند مشکلات زیاد خواهد شد.»


سخنان گهربار مکارم، ‌ با کد:00393 ـ 8812 در سایت ایسنا انتشار یافته. می‌بینیم که برای رفع مشکلات مکارم لازم است «مردم» در صحنه باشند و «احساس تکلیف» کنند. پیشتر در مورد فواید «احساس تکلیف» توضیح داده‌ایم. این احساس جادوئی‌ دهه‌هاست در زمینة تاراج ملت ایران یار و یاور آنگلوساکسون‌ها شده، پس دلیلی ندارد که از این «گاو شیرده» چشم پوشی کنند. گاو کذا نه تنها برای چپاول ملت ایران که جهت نقض حقوق انسانی همواره بهترین ابزار به شمار می‌رود. به عنوان نمونه، نگاهی داشته باشیم به سرکوب اجتماعی در ایران، پیش از ظهور خردجال در 22 بهمن 1357. پیشتر به صورت شتابزده از اختیارات نامحدود پدر در خانواده و سرکوب زنان سخن گفته‌ایم، پس در اینجا بپردازیم به سرکوب فرد در جامعة ایران. کسانی که توسط پدر سرکوب نمی‌شدند، در اجتماع از این «نعمت‌الهی» بهره می‌بردند. به عنوان نمونه مسئلة بی‌اهمیتی نظیر قدم زدن در خیابان‌های پایتخت نوعی شکنجه بود، به ویژه برای زنان. باحجاب و بی‌حجاب به یکسان مورد آزار و تهاجم قرار می‌گرفتند بدون اینکه پلیس کمترین دخالتی بکند. در واقع شرایط به گونه‌ای بود که زنان ترجیح می‌دادند به عنوان «همراه مرد» در خیابان حضور یابند، تا از امنیت نسبی برخوردار شوند. البته اینرا هم بگوئیم که مردان نیز امنیت چندانی نداشتند. خارج از آدم‌ربائی‌های ساواک، برنامه‌‌های دیگری برای ارعاب به اجرا در می‌آمد که اگر فرصتی بود نمونه‌هائی از آن ارائه خواهیم داد. پس بازگردیم به حقوق اولیة انسان در یک جامعة بهنجار، یعنی حق برخورداری از آرامش و امنیت در زندگی روزمره، ‌ خارج از فعالیت‌های سیاسی «حق!»

یعنی حق ورود به فضای اجتماعی جهت خرید، رفتن به محل کار و یا پرسه زدن در خیابان بدون برخورد با گله‌های‌مقدس مدافع سنگرحق از قبیل عزاداران حسینی، مادران سوگوار، امت همیشه در صحنه، معترضین و خصوصاً فعالان سیاسی و گروه‌ها و احزاب حق‌طلب مخل آرامش و آسایش. چنین «حقی» برای ایرانی وجود دارد؟ خیر! فضای اجتماعی از دیرباز توسط گلة سگ‌های‌ هار اشغال شده بود. سگ‌هائی که برای تأمین منافع نامشروع استعمار هر روز برای دفاع از یک سنگر جدید یا سنتی «حق» به خیابان‌ها می‌ریزند. از آن جمله است، اعتراض به رمان سلمان رشدی، ابراز نفرت از کاریکاتور محمد، اعتراض به سیاست ارباب در لندن، اعتراض به جعل نام خلیج همیشه فارس، و... و از همه مهم‌تر «اعتراض به تقلب» در شبه‌انتخابات جمکران جهت تأکید بر تداوم خط توحش امام و ادامة لشکرکشی‌های خیابانی.

حدود یک هفته پس از راهپیمائی مفتضح 22 بهمن، علی خامنه‌ای در آذربایجان وعده داد که از این پس هر وقت «دشمن در کمین باشد، مردم نیز در صحنه حضور خواهند یافت.» سخنرانی خامنه‌ای با کد 965202 در حنازرچوبه، مورخ 28 بهمن‌ماه سالجاری انتشار یافته. بله، این است یکی دیگر از معجزات سفر هیلاری کلینتون به قطر. هر وقت نیاز به سرکوب باشد، ساواک جمکران بلافاصله «دشمن» را در کمین خواهد دید و «مردم» را به صحنه می‌آورد تا اهداف اربابان امام روشن‌ضمیر تحقق یابد:

«[رهبر] با اشاره به بروز حوادث بعد از انتخابات [...] افزودند: دشمن تلاش کرد تا با استفاده از اين حوادث، [حکومت اسلامی] را تضعیف کند [...] اگر قبل از انتخابات، بايد با استدلال گفته می‌شد که دشمن در کمین است، مردم بعد از حوادث انتخابات، دیدند که دشمن چگونه در کمین است، بنابراین بلافاصله در میدان حاضر شدند و از اين پس هم همینگونه خواهد بود[...]»


بله، علی خامنه‌ای مفلوک پس از عرض ادب پاسداران جهان اسلام به وزیر امورخارجة یانکی‌ها در قطر، قوت قلب فراوان یافته و می‌پندارد، هر روز ساواک «مردم» را برای ترساندن «دشمن در کمین» به خیابان خواهد آورد. البته ما نمی‌خواهیم امید مقام معظم را ناامید کنیم، ولی باید حضورشان بگوئیم، کور خوانده‌اید! اوضاع ارباب در لندن و واشنگتن وخیم‌تر از آن است که می‌نماید، به همین دلیل امروز گوشی را به دست استاد مکارم شیرازی داده‌اند و ایشان‌ «اگر»‌ کذا را به «حضور مردم» مرتبط فرموده‌اند! طی هفتة اول ماه مارس خواهیم دید که مقامات جنایتکار جمکران می‌باید دکان «مردم» و «سنگرحق» را برای همیشه تعطیل کنند.




...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت