کوفته و کامرون!
...
ما برای مسیحیان و یهودیان اسلامنواز و به ویژه برای محفل نوآم چامسکی بینهایت متأسفایم، چرا که با اجرای سناریوی ابلهانة تهاجم اسرائیل به کشتی کذا نمیتوانند «سنگرحق» بر ضد مذاکرات صلح بر پا کنند و به «سیاست انسداد» در منطقه تداوم بخشند.
برای تداوم و گسترش «سیاست انسداد» که از سال 1977 توسط گروه «برژینسکی ـ کارتر» به اجرا درآمده، لازم است تضعیف حکومت ملایان جمکران با تقویت اسرائیل جبران شود. این است دلیل جنجال رسانهای پیرامون تهاجم ارتش اسرائیل به کشتی حامل کمکهای انساندوستانه برای مردم غزه. تهاجمی که فقط با هدف بسیج افکار عمومی جهان بر ضد «مذاکرات صلح» و جهت پشتیبانی از جنگطلبان «حماس» به رهبری «اسمعیل هنیه» صورت گرفته. این سناریو «بازتولید» همان سناریوی پوسیدة هیزاکسلنسی است که سال گذشته جهت تبدیل پیروان «خط امام» به اوپوزیسیون در کشورمان به اجرا درآمد. نیازی به توضیح نیست که طراحان این سناریو خواهان گسترش جنگ در منطقهاند.
پس بهتر است نگاهی داشته باشیم به «وجوه مشترک» دو سناریوی استعماری که جهت تثبیت حکومتهای جمکران و اسرائیل در جایگاه پوشالی «مستقل»، «نافرمان» و یا بهتر بگوئیم «بزرگ لاتهای» منطقه به مورد اجرا گذارده شده. سال گذشته در چنین روزهائی گاوچرانها و جنتلمنهای نزولخور لندن برای «رقابت انتخاباتی» در یک تئوکراسی معرکه گرفته، در داخل و خارج مرزهای ایران هر چه لوطی و عنتر و لوده و شیاد و ابله و فرصتطلب و ... و خصوصاً پفیوز فرهیخته در دستگاهشان داشتند به صحنه آورده بودند. و البته همه میبایست این فریب بزرگ را میپذیرفتند که در یک تئوکراسی، یعنی در یک حکومت «خدامحور» که قانون اساسیاش از منظر حقوقی با تمام مفاد اعلامیة جهانی حقوق بشر در تضاد قرار گرفته، میتوان «انتخابات» هم برگزار کرد. خلاصه میتوان جمکران یک دمکراسی به شمار آورد!
همچنانکه پیشتر هم گفته بودیم این قماش معجزات با توسل به اصل جادوئی «ترادف کلی» به وقوع میپیوندد. روشن است که برای رونق چنین معرکة مهوعی، خارج از لاتبازی و میدانداری چهار نامزد انتخاباتی، سیاهی لشکر و پامنبریهای مؤنث و مذکر نیز از الزامات به شمار آید و اینچنین بود که زهرا رهنورد را سرخاب و سفیداب کرده، با روسری گلمنگلی و چادر سیاه به صحنه آوردند تا نشریة «فارینپالیسی» بتواند جهت توهین به زن ایرانی، یک آخوند مؤنث، متقلب، تاریک اندیش و کودن را به عنوان سومین روشنفکر جهان در بوق بگذارد.
ناگفته نماند که معرفی کنیزکان مطبخی و آخوندهای بزک کرده و چادر به سر یا بیچادر به عنوان الگوی زن و زنانگی، ریشه در سیاست استعماری آنگلوساکسونها دارد و اگر تاکنون چادرپرستی و اسلامفروشی از زبان ریزهخواران مؤنث و مذکر سازمان سیا در رادیوفردا منعکس میشد، امروز سایت رادیوفردا در همسوئی و همصدائی با آخوندهای جمکران و دارودستة اسمعیل هنیه در غزه، تأکید میکند که «بیحجاب» غربزده است! و خلاصه اگر زنان کشورهای منطقه حجابشان را رعایت نکنند، معلوم میشود که از زن غربی پیروی میکنند و ... و البته این تأکیدات الهی را «میترا فرهمند» از اسرائیل به مخاطب حقنه میکند. همچنانکه پیشتر همین مهملات از زبان دیگر ایرانینمایان در سایت «رادیوفردا» انتشار یافته.
میترا فرهمند، پیشتر کوفتة «دینی» هم به خورد فارسیزبان داده و خلاصه همة گزارشهایاش در آشپزخانة سازمان سیا تهیه میشود. باید به میتراجان یادآور شویم که از یک سو، زن به عنوان «انسان» از «حق انتخاب آزاد» برخوردار است و هیچ اجباری ندارد که از احکام توحش شرع پیروی کند و از سوی دیگر حجاب به هیچ وجه «بومی» نیست، این نماد بردگی در واقع «دینی» است و اگر میترای عزیز و دوستداشتنی ما کور نباشند مسلماً در اسرائیل «حجاب» زنان یهودی متعهد و مکتبی را با چشمان شهلایشان مشاهده خواهند کرد. همچنین مسئولین تبلیغاتی شاخک سازمان سیا در ینگه دنیا، به ویژه در نیویورک میتوانند با نیم نگاهی به زنان ارتدکس یهودی حجابشان را رویت کنند و دیگر برای زنان ایران قصة خاله سوسکه تعریف نکنند.
باری سایت رادیوفردا، مورخ 31 مه 2010، در گزارشی تحت عنوان «استعفای مجریان زن تلویزیون الجزیره در اعتراض به حجاب»، فرصت را برای پشتیبانی از تحمیل حجاب به زنان منطقه غنیمت شمرده میگوید، فقط در ایران نیست که «حجاب» اهمیت دارد، در شبکة خبری الجزیره نیز رعایت حجاب «واجب» است! برای حمایت از تبلیغات زنستیز ارباب روزینامة الحیات نیز وارد معرکه شده و مینویسد، کمیتة داخلی شبکة الجزیره به این شبکه «حق» داده، که در مورد ظاهر و پوشش مجریان خود تصمیم بگیرد:
«روزنامة الحیات [...] نوشته [...] یک کمیتة داخلی شبکه [...] پس از بررسی شکایات مجریان زن اعلام کرده [...] الجزیره حق دارد در مورد ظاهر و پوشش مجریان خود تصمیم بگیرد و شرایط و محدودیتهائی را با هدف ارائه وجههای همگن از شبکه به اجرا بگذارد.»
اگر شبکة الجزیره ناگهان قصد «ارائة وجههای همگن» از مجریان خود کرده، چرا آن تکه پارچة نماد بردگی را «ممنوع» نمیکند؟ پاسخ روشن است! شاخک «بی. بی. سی» قصد دارد از یک سو حجاب را به ارزش بگذارد و از سوی دیگر ارتباط مستقیم آنرا با احکام دین پنهان داشته، چنین وانمود کند که سرکوب زن هیچ ارتباطی با دین اسلام ندارد، بلکه یک سنت بومی است که کارفرما خواهان رعایت آن شده. به صراحت میبینیم که با تبدیل «حجاب» به «شرط استخدام» زنان، این کارفرماست که نقش آخوند را برعهده گرفته، و فعالیت اجتماعی زن را منوط به پیروی از احکام توحش و تائید نماد بردگی مینماید. به زبان سادهتر، شبکة الجزیره همچون گورکنهای جمکران «زن» را به ابزار زنستیزی خود تبدیل کرده، میکوشد زنان بدون حجاب را منزوی و حاشیهنشین کند.
به عبارت دیگر از این پس باید بپذیریم که در کشورهای منطقه زنان شاغل و فعال و فرهیخته، حجاب دارند، و آنها که حجاب ندارند، علاف و بیکارهاند و فارینپالیسی هرگز آنها را به عنوان «روشنفکر» انتخاب نخواهد کرد! خلاصه زن هر چه بیشتر خود را در چادر و مقنعه و ملحفه بپیچد، و هر چه بیشتر داغ تفکر قرونوسطائی را بر پیشانی داشته باشد، روشنفکرتر خواهد شد. در کنار تهاجم وحشیانه به نمازگزاران لاهور این هم یکی دیگر از ابعاد توحش «نئوتاچریسم» است که توسط دولت ائتلافی دیوید کامرون در منطقه اعمال میشود.
یادآور شویم در غرب، «کارفرما» تلویحاً حق دارد در اینمورد به صورت نانوشته تصمیم بگیرد، و کارمند هم در پذیرش یا رد شرایط کارفرما آزاد است. اما در این مورد ویژه، یعنی لاتبازی شبکة الجزیره، اشکال فاشیستهای بینوا این است که فراموش کردهاند، هنگام استخدام میباید شرایط کار را به اطلاع کارمند رساند، نه چند سال پس از آن! برخلاف ادعای کمیتة داخلی شاخک «بی. بی. سی»، شبکة الجزیره به هیچ عنوان چنین حقی ندارد، و در محضر دادگاه مجرم شناخته خواهد شد. این شبکة مزور همان شیوة دولت شیخ مهدی بازرگان را در پیش گرفته که تحمیل حجاب به زنان را از تلویزیون آغاز کرد و سپس آن را به زنان کل کشور تعمیم داد. در راستای همین سیاست مزورانه و انسانستیز است که میترا فرهمند در «رادیوفردا» به ما میگوید، بدون نمادبردگی، ظاهر زن «غربی» است! البته این تأکیدات الهی در پوشش «انتقاد» از تصمیم شبکة الجزیره به خورد مخاطب داده شده. میترا جان از آنجا که متخصص طبخ «کوفتة یهودی» تشریف دارند، در پختوپز همهنوع کوفت و زهرمار اسلامی نیز تبحر کافی پیدا کردهاند:
«این تصمیم [...] الجزیره [...] در حالی است که شبکههای تلویزیونی بسیاری در جهان عرب و نیز در شبکههای تلویزیونی وابسته به دولتهای عربی از مجریان زن با ظاهر کاملاً غربی استفاده میکنند.»
بله و این ترهات میترا فرهمند به قول خودش «در حالی است که»، شبکههای تلویزیونی اسرائیل و یا وابسته دولت اسرائیل نیز از مجریان زن با ظاهر «کاملاً غربی» استفاده میکنند، چرا که دولت اسرائیل بر خلاف آرزوهای دیوید کامرون و بنیامین نتانیاهو، دولت «یهود» نیست و دولت یهود هم نخواهد شد! یادآور شویم شبکة الجزیره که از سال 1996 فعالیت خود را در قطر آغاز کرد، همان شاخک «بی. بی. سی» است و حجابنوازی و آخوندپرستی و دینفروشیاش ریشه در پروپاگاند ارتش طالبانپرور ناتو دارد. ارتشی که دهههاست برای تبدیل کشور افغانستان به نخستین مرکز تولید و توزیع تریاک و هروئین «عرق شرافت» میریزد، هر چند علیرغم همة تلاشهای شرافتمندانه، یکی از مهمترین پایگاههایاش در ایران متزلزل شده. ناکامی محمدرضا باهنر در اشغال صندلی نیابت ریاست مجلس فرمایشی جمکران دلیل داشت!
وقتی دکان قاچاق موادمخدر میباید در افغانستان تعطیل شود، به طریق اولی قاچاقچیان فرهیختة جمکران نیز میباید از صحنة قدرت سیاسی پای بیرون بگذارند. این است دلیل انزوای محمدرضا باهنر که دست در دست اکبر بهرمانی بر قاچاق تریاک و هروئین در کرمان «نظارت» داشتند. خلاصه پس از اینکه این قاچاقچی شریف و خداجو از هیئت رئیسة مجلس جمکران کنار گذاشته شد، نیروهای ضربت حکومت اسلامی تارومار کردن باندهای قاچاق را در تهران آغاز کردند! و همین روزهاست که بساط منقل و وافور ارتش ناتو در افغانستان نیز برچیده شود. خلاصه فروریختن کاخ پوشالی آرزوهای آنگلوساکسونها دور نیست و به همین دلیل پنتاگون طالبان پروری و لاتبازیهایاش را به نوکران خود در جمکران نسبت میدهد، و آخوندهای جمکران نیز روحالله خمینی را مدافع دمکراسی و آزادی احزاب معرفی میکنند!
آری همان وحشی بیابانی که بارها و بارها در سخنرانیهای رسمیاش تشکل حزبی را «عامل تفرقه» خوانده بود، اینک در «مهرنیوز»، از زبان آخوند حسین ابراهیمی، طرفدار آزادی احزاب معرفی میشود! ملاحسین ابراهیمی، عضو شورای مرکزی جامعة روحانیت مبارز در گفتگوی ویژه به خبرنگار «مهرنیوز» اظهار داشت:
«امام [خمینی] مشوق تضارب آرای احزاب بودند[...] ایشان برای فعالیت احزاب در چارچوب اسلام و نظام منعی نداشتند[...] احزاب در اجرای دیدگاهها و تفکرات حزبی امام خمینی [...] ناموفق بودند.»
دیدگاهها و تفکرات حزبی خمینی چه بود؟ ورود به محل تخلی با پای چپ و خروج از آن با پای راست! و اگر هیچ حزبی نتوانسته این تفکرات عمیق امام راحل را به اجرا بگذارد، دلیل روشن است! حزب، نه «پا» دارد، نه به محل تخلی میرود! حال که به دلیل ناتوانی احزاب در اجرای «تفکرات حزبی» امام روشنضمیر میرحسین پی بردیم بپردازیم به نکوهش حکومت جمکران توسط ژنرال «مک کریستال» که دلیل واقعی آن ناتوانی حکومت جمکران در اجرای اوامر پنتاگون است. به گزارش سایت نووستی، مورخ 10 خردادماه 1389، به نقل از رادیو «مایاک» ژنرال مک کریستال، فرماندة نیروهای ائتلافی ناتو در افغانستان فرمودهاند، شواهدی در دست دارند که ثابت میکند، طالبان در ایران آموزش نظامی دیده و توسط حکومت اسلامی تجهیز میشوند! بله، اکنون که سیاست طالبانپروری آنگلوساکسونها شکست خورده، باید بار این سیاست را بر دوش نوکرانشان بگذارند. پیشتر هم دریاسالار «مایکلمولن»، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا از تجهیز طالبان توسط حکومت اسلامی گلایهها داشتند! حال که به شیون و زاری دریاسالار مایکل مولن نازنازی رسیدیم، برویم به سراغ ماجراجوئیهای دریائی اسرائیل.
با انتشار «خبر» تهاجم نظامیان اسرائیل به «ناو آزادی» توسط شبکة «الجزیره»، آنگلوساکسونهای دو سوی آتلانتیک یک استخوان دندانگیر و خوشگوشت برای هر یک از سگهایشان، به ویژه در جهان اسلام پرتاب کردند. اینگونه بود که حدود یکسال پس از آفرینش جنبش رسوای سبز، آنهم با توسل به «شایعة تقلب» و به بهای سرکوب همه جانبة ملت ایران جهت ایجاد سنگر حق و استقرار دو جنایتکار مزدور و وفادار در جایگاه رهبری اوپوزیسیون، یک اجماع جهانی دیگر نیز جهت سرکوب ملت فلسطین و تقویت گروه تبهکار اسمعیل هنیه به راه انداختند. ولی اینبار کار به رسوائی کشید! چرا که با انتقاد شورای مذهبی یهودیان فرانسه، «کریف» از عملیات ارتش اسرائیل، دست حامیان واقعی اسمعیل هنیه رو شد!
طی 33 سال گذشته، شورای مذکور هرگز از وحشیگریهای اسرائیل انتقاد نکرده بود. تجزیة لبنان، تهاجم نظامی به فلسطین برای نابودی تشکل لائیک «الفتح»، و تهاجم اخیر به لبنان و عملیات شهرکسازی همواره مورد تأئید «کریف» قرار گرفته بود. حال باید ببینیم دلیل «تغییر موضع» ناگهانی این شورا که همواره مدافع بیقید و شرط تجاوز و جنگافروزیهای اسرائیل بوده چیست؟ مسلماً حضرات یکشبه انساندوست نشدهاند! همانطور که انساندوستی دیگران در اروپا و به ویژه در ترکیه نیز دلیل موجه دارد.
همة این بشردوستان رقیقالقلب در برابر جنایات ارتش ناتو در عراق و افغانستان خفقان گرفتهاند. «کریف» تهاجم نظامی به عراق را محکوم کرد؟ هرگز! برنار کوشنر همصدا با «پیر لولوش» خواهان حضور نظامی فرانسه در عراق بود. و امروز همین افراد و هممحفلیهایشان برای زنان و کودکان غزه و قربانیان تهاجم ارتش اسرائیل به ناوآزادی اشک تمساح میریزند. همین هفته ارتش ترکیه چندین بار کردستان عراق را به رگبار گلولههای توپ بست و هیچکس اعتراض نکرد! شاید معجزه شده!
نه معجزهای در کار نیست، روند کار همان روند معلق زدن سگهای سیرک عموسام برای جنبش سبز است. برای کمک به مردم غزه، ترکیه و دیگران کشتی آزادی به راه انداختند تا ماجرای صحرای کربلا را در دریا بازتولید کرده و بتوانند یک سنگر حق مخالف با مذاکرات صلح را به نفع افراطگرایان حماس ایجاد کنند. و پیشقراول این سیرک مهوع نوآم چامسکی بود. ایشان ظاهراً برای «سخنرانی» در منطقه میلولیدند و به ادعای رسانههای رسمی جمکران، اسرائیل از فعالیتهای فرهنگیشان ممانعت میکرد. حال آنکه با در نظر گرفتن تقارن مسافرتهای چامسکی به منطقه و تهاجم و تجاوز نظامی اسرائیل، این فرد در واقع «پیک جنگ» است و به همین دلیل از جنبش سبز طرفداری میکند.
باری به محض اینکه خبر تهاجم نظامی به «ناو آزادی» پخش شد، تمام سگهای سیرک پنتاگون معلق زدن آغاز کرده، نخست اسمعیل هنیه در الجزیره فرمودند، «مسلمانان نباید با چنین دولتی مذاکره کنند!» سپس اتحادیة عرب اعلام داشت جلسة فوقالعاده تشکیل میدهد و ... و خلاصه گذشته از اعضای رسمی ناتو، همة اعضای محفل کودتای 22 بهمن از پاسدار علی لاریجانی و مرشد اکبر رفسنجانی گرفته تا رحیمصفوی و شرکاء مسلمانان را برای «جهاد» با اسرائیل تشویق فرمودند. همین روزهاست که «جون بائز» هم در همان آشپزخانة کذا برایمان گیتار بزند و بجای «ما یه روز پیروز میشیم»، زمزمة «نصرمنالله و فتح قریب» سر دهد. در چنین آشپزخانهای است که میترا فرهمند میتواند یک کوفته یهودی با سس «اسلام سبز» طبخ کرده لقمهای هم به دهان «کریف» و اسمعیل هنیه بگذارد. میترا جان لطفاً «سس» را برای نوآم چامسکی نگهدارید که دندان کوفتهخوری ندارند!
حضور همة عزداران حسینی از جمله «کریف» نازنای که به معلق زدن برای ارباب مشغول است عرض کنیم، ارسال «ناوآزادی» هر چند انساندوستانه معرفی شده، ولی اهداف دیگری داشته! همچنانکه اعتراض میرحسین موسوی به نتایج انتخابات فرضی جمکران، با هدف خروج این دولت از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای و گسترش تنش در منطقه صورت پذیرفت. ناو آزادی را نیز برای ممانعت از آغاز مذاکرات صلح به راه انداختند! هدف اصلی از این عملیات تأمین آزادی عمل بیشتر برای دارودستة اسمعیل هنیه جهت سرکوب مردم غزه و جنگ زرگری با اسرائیل بود. ولی دیوید کامرون و هیلاری کلینتون کور خواندهاند! اگر کسی با دو پا نتواند راه برود، مسلما با یک پای شکسته قادر به دویدن نخواهد بود. وقتی با شایعهپراکنی و قانونشکنی نتوانستید برای «پیروان خط امام» در کشور ایران سربازگیری کرده و سنگرحق به راه بیاندازید، به طریق اولی با شبیهسازی همین سناریوی شکست خورده در فلسطین هم کاری از پیش نخواهید برد.
برای تداوم و گسترش «سیاست انسداد» که از سال 1977 توسط گروه «برژینسکی ـ کارتر» به اجرا درآمده، لازم است تضعیف حکومت ملایان جمکران با تقویت اسرائیل جبران شود. این است دلیل جنجال رسانهای پیرامون تهاجم ارتش اسرائیل به کشتی حامل کمکهای انساندوستانه برای مردم غزه. تهاجمی که فقط با هدف بسیج افکار عمومی جهان بر ضد «مذاکرات صلح» و جهت پشتیبانی از جنگطلبان «حماس» به رهبری «اسمعیل هنیه» صورت گرفته. این سناریو «بازتولید» همان سناریوی پوسیدة هیزاکسلنسی است که سال گذشته جهت تبدیل پیروان «خط امام» به اوپوزیسیون در کشورمان به اجرا درآمد. نیازی به توضیح نیست که طراحان این سناریو خواهان گسترش جنگ در منطقهاند.
پس بهتر است نگاهی داشته باشیم به «وجوه مشترک» دو سناریوی استعماری که جهت تثبیت حکومتهای جمکران و اسرائیل در جایگاه پوشالی «مستقل»، «نافرمان» و یا بهتر بگوئیم «بزرگ لاتهای» منطقه به مورد اجرا گذارده شده. سال گذشته در چنین روزهائی گاوچرانها و جنتلمنهای نزولخور لندن برای «رقابت انتخاباتی» در یک تئوکراسی معرکه گرفته، در داخل و خارج مرزهای ایران هر چه لوطی و عنتر و لوده و شیاد و ابله و فرصتطلب و ... و خصوصاً پفیوز فرهیخته در دستگاهشان داشتند به صحنه آورده بودند. و البته همه میبایست این فریب بزرگ را میپذیرفتند که در یک تئوکراسی، یعنی در یک حکومت «خدامحور» که قانون اساسیاش از منظر حقوقی با تمام مفاد اعلامیة جهانی حقوق بشر در تضاد قرار گرفته، میتوان «انتخابات» هم برگزار کرد. خلاصه میتوان جمکران یک دمکراسی به شمار آورد!
همچنانکه پیشتر هم گفته بودیم این قماش معجزات با توسل به اصل جادوئی «ترادف کلی» به وقوع میپیوندد. روشن است که برای رونق چنین معرکة مهوعی، خارج از لاتبازی و میدانداری چهار نامزد انتخاباتی، سیاهی لشکر و پامنبریهای مؤنث و مذکر نیز از الزامات به شمار آید و اینچنین بود که زهرا رهنورد را سرخاب و سفیداب کرده، با روسری گلمنگلی و چادر سیاه به صحنه آوردند تا نشریة «فارینپالیسی» بتواند جهت توهین به زن ایرانی، یک آخوند مؤنث، متقلب، تاریک اندیش و کودن را به عنوان سومین روشنفکر جهان در بوق بگذارد.
ناگفته نماند که معرفی کنیزکان مطبخی و آخوندهای بزک کرده و چادر به سر یا بیچادر به عنوان الگوی زن و زنانگی، ریشه در سیاست استعماری آنگلوساکسونها دارد و اگر تاکنون چادرپرستی و اسلامفروشی از زبان ریزهخواران مؤنث و مذکر سازمان سیا در رادیوفردا منعکس میشد، امروز سایت رادیوفردا در همسوئی و همصدائی با آخوندهای جمکران و دارودستة اسمعیل هنیه در غزه، تأکید میکند که «بیحجاب» غربزده است! و خلاصه اگر زنان کشورهای منطقه حجابشان را رعایت نکنند، معلوم میشود که از زن غربی پیروی میکنند و ... و البته این تأکیدات الهی را «میترا فرهمند» از اسرائیل به مخاطب حقنه میکند. همچنانکه پیشتر همین مهملات از زبان دیگر ایرانینمایان در سایت «رادیوفردا» انتشار یافته.
میترا فرهمند، پیشتر کوفتة «دینی» هم به خورد فارسیزبان داده و خلاصه همة گزارشهایاش در آشپزخانة سازمان سیا تهیه میشود. باید به میتراجان یادآور شویم که از یک سو، زن به عنوان «انسان» از «حق انتخاب آزاد» برخوردار است و هیچ اجباری ندارد که از احکام توحش شرع پیروی کند و از سوی دیگر حجاب به هیچ وجه «بومی» نیست، این نماد بردگی در واقع «دینی» است و اگر میترای عزیز و دوستداشتنی ما کور نباشند مسلماً در اسرائیل «حجاب» زنان یهودی متعهد و مکتبی را با چشمان شهلایشان مشاهده خواهند کرد. همچنین مسئولین تبلیغاتی شاخک سازمان سیا در ینگه دنیا، به ویژه در نیویورک میتوانند با نیم نگاهی به زنان ارتدکس یهودی حجابشان را رویت کنند و دیگر برای زنان ایران قصة خاله سوسکه تعریف نکنند.
باری سایت رادیوفردا، مورخ 31 مه 2010، در گزارشی تحت عنوان «استعفای مجریان زن تلویزیون الجزیره در اعتراض به حجاب»، فرصت را برای پشتیبانی از تحمیل حجاب به زنان منطقه غنیمت شمرده میگوید، فقط در ایران نیست که «حجاب» اهمیت دارد، در شبکة خبری الجزیره نیز رعایت حجاب «واجب» است! برای حمایت از تبلیغات زنستیز ارباب روزینامة الحیات نیز وارد معرکه شده و مینویسد، کمیتة داخلی شبکة الجزیره به این شبکه «حق» داده، که در مورد ظاهر و پوشش مجریان خود تصمیم بگیرد:
«روزنامة الحیات [...] نوشته [...] یک کمیتة داخلی شبکه [...] پس از بررسی شکایات مجریان زن اعلام کرده [...] الجزیره حق دارد در مورد ظاهر و پوشش مجریان خود تصمیم بگیرد و شرایط و محدودیتهائی را با هدف ارائه وجههای همگن از شبکه به اجرا بگذارد.»
اگر شبکة الجزیره ناگهان قصد «ارائة وجههای همگن» از مجریان خود کرده، چرا آن تکه پارچة نماد بردگی را «ممنوع» نمیکند؟ پاسخ روشن است! شاخک «بی. بی. سی» قصد دارد از یک سو حجاب را به ارزش بگذارد و از سوی دیگر ارتباط مستقیم آنرا با احکام دین پنهان داشته، چنین وانمود کند که سرکوب زن هیچ ارتباطی با دین اسلام ندارد، بلکه یک سنت بومی است که کارفرما خواهان رعایت آن شده. به صراحت میبینیم که با تبدیل «حجاب» به «شرط استخدام» زنان، این کارفرماست که نقش آخوند را برعهده گرفته، و فعالیت اجتماعی زن را منوط به پیروی از احکام توحش و تائید نماد بردگی مینماید. به زبان سادهتر، شبکة الجزیره همچون گورکنهای جمکران «زن» را به ابزار زنستیزی خود تبدیل کرده، میکوشد زنان بدون حجاب را منزوی و حاشیهنشین کند.
به عبارت دیگر از این پس باید بپذیریم که در کشورهای منطقه زنان شاغل و فعال و فرهیخته، حجاب دارند، و آنها که حجاب ندارند، علاف و بیکارهاند و فارینپالیسی هرگز آنها را به عنوان «روشنفکر» انتخاب نخواهد کرد! خلاصه زن هر چه بیشتر خود را در چادر و مقنعه و ملحفه بپیچد، و هر چه بیشتر داغ تفکر قرونوسطائی را بر پیشانی داشته باشد، روشنفکرتر خواهد شد. در کنار تهاجم وحشیانه به نمازگزاران لاهور این هم یکی دیگر از ابعاد توحش «نئوتاچریسم» است که توسط دولت ائتلافی دیوید کامرون در منطقه اعمال میشود.
یادآور شویم در غرب، «کارفرما» تلویحاً حق دارد در اینمورد به صورت نانوشته تصمیم بگیرد، و کارمند هم در پذیرش یا رد شرایط کارفرما آزاد است. اما در این مورد ویژه، یعنی لاتبازی شبکة الجزیره، اشکال فاشیستهای بینوا این است که فراموش کردهاند، هنگام استخدام میباید شرایط کار را به اطلاع کارمند رساند، نه چند سال پس از آن! برخلاف ادعای کمیتة داخلی شاخک «بی. بی. سی»، شبکة الجزیره به هیچ عنوان چنین حقی ندارد، و در محضر دادگاه مجرم شناخته خواهد شد. این شبکة مزور همان شیوة دولت شیخ مهدی بازرگان را در پیش گرفته که تحمیل حجاب به زنان را از تلویزیون آغاز کرد و سپس آن را به زنان کل کشور تعمیم داد. در راستای همین سیاست مزورانه و انسانستیز است که میترا فرهمند در «رادیوفردا» به ما میگوید، بدون نمادبردگی، ظاهر زن «غربی» است! البته این تأکیدات الهی در پوشش «انتقاد» از تصمیم شبکة الجزیره به خورد مخاطب داده شده. میترا جان از آنجا که متخصص طبخ «کوفتة یهودی» تشریف دارند، در پختوپز همهنوع کوفت و زهرمار اسلامی نیز تبحر کافی پیدا کردهاند:
«این تصمیم [...] الجزیره [...] در حالی است که شبکههای تلویزیونی بسیاری در جهان عرب و نیز در شبکههای تلویزیونی وابسته به دولتهای عربی از مجریان زن با ظاهر کاملاً غربی استفاده میکنند.»
بله و این ترهات میترا فرهمند به قول خودش «در حالی است که»، شبکههای تلویزیونی اسرائیل و یا وابسته دولت اسرائیل نیز از مجریان زن با ظاهر «کاملاً غربی» استفاده میکنند، چرا که دولت اسرائیل بر خلاف آرزوهای دیوید کامرون و بنیامین نتانیاهو، دولت «یهود» نیست و دولت یهود هم نخواهد شد! یادآور شویم شبکة الجزیره که از سال 1996 فعالیت خود را در قطر آغاز کرد، همان شاخک «بی. بی. سی» است و حجابنوازی و آخوندپرستی و دینفروشیاش ریشه در پروپاگاند ارتش طالبانپرور ناتو دارد. ارتشی که دهههاست برای تبدیل کشور افغانستان به نخستین مرکز تولید و توزیع تریاک و هروئین «عرق شرافت» میریزد، هر چند علیرغم همة تلاشهای شرافتمندانه، یکی از مهمترین پایگاههایاش در ایران متزلزل شده. ناکامی محمدرضا باهنر در اشغال صندلی نیابت ریاست مجلس فرمایشی جمکران دلیل داشت!
وقتی دکان قاچاق موادمخدر میباید در افغانستان تعطیل شود، به طریق اولی قاچاقچیان فرهیختة جمکران نیز میباید از صحنة قدرت سیاسی پای بیرون بگذارند. این است دلیل انزوای محمدرضا باهنر که دست در دست اکبر بهرمانی بر قاچاق تریاک و هروئین در کرمان «نظارت» داشتند. خلاصه پس از اینکه این قاچاقچی شریف و خداجو از هیئت رئیسة مجلس جمکران کنار گذاشته شد، نیروهای ضربت حکومت اسلامی تارومار کردن باندهای قاچاق را در تهران آغاز کردند! و همین روزهاست که بساط منقل و وافور ارتش ناتو در افغانستان نیز برچیده شود. خلاصه فروریختن کاخ پوشالی آرزوهای آنگلوساکسونها دور نیست و به همین دلیل پنتاگون طالبان پروری و لاتبازیهایاش را به نوکران خود در جمکران نسبت میدهد، و آخوندهای جمکران نیز روحالله خمینی را مدافع دمکراسی و آزادی احزاب معرفی میکنند!
آری همان وحشی بیابانی که بارها و بارها در سخنرانیهای رسمیاش تشکل حزبی را «عامل تفرقه» خوانده بود، اینک در «مهرنیوز»، از زبان آخوند حسین ابراهیمی، طرفدار آزادی احزاب معرفی میشود! ملاحسین ابراهیمی، عضو شورای مرکزی جامعة روحانیت مبارز در گفتگوی ویژه به خبرنگار «مهرنیوز» اظهار داشت:
«امام [خمینی] مشوق تضارب آرای احزاب بودند[...] ایشان برای فعالیت احزاب در چارچوب اسلام و نظام منعی نداشتند[...] احزاب در اجرای دیدگاهها و تفکرات حزبی امام خمینی [...] ناموفق بودند.»
دیدگاهها و تفکرات حزبی خمینی چه بود؟ ورود به محل تخلی با پای چپ و خروج از آن با پای راست! و اگر هیچ حزبی نتوانسته این تفکرات عمیق امام راحل را به اجرا بگذارد، دلیل روشن است! حزب، نه «پا» دارد، نه به محل تخلی میرود! حال که به دلیل ناتوانی احزاب در اجرای «تفکرات حزبی» امام روشنضمیر میرحسین پی بردیم بپردازیم به نکوهش حکومت جمکران توسط ژنرال «مک کریستال» که دلیل واقعی آن ناتوانی حکومت جمکران در اجرای اوامر پنتاگون است. به گزارش سایت نووستی، مورخ 10 خردادماه 1389، به نقل از رادیو «مایاک» ژنرال مک کریستال، فرماندة نیروهای ائتلافی ناتو در افغانستان فرمودهاند، شواهدی در دست دارند که ثابت میکند، طالبان در ایران آموزش نظامی دیده و توسط حکومت اسلامی تجهیز میشوند! بله، اکنون که سیاست طالبانپروری آنگلوساکسونها شکست خورده، باید بار این سیاست را بر دوش نوکرانشان بگذارند. پیشتر هم دریاسالار «مایکلمولن»، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا از تجهیز طالبان توسط حکومت اسلامی گلایهها داشتند! حال که به شیون و زاری دریاسالار مایکل مولن نازنازی رسیدیم، برویم به سراغ ماجراجوئیهای دریائی اسرائیل.
با انتشار «خبر» تهاجم نظامیان اسرائیل به «ناو آزادی» توسط شبکة «الجزیره»، آنگلوساکسونهای دو سوی آتلانتیک یک استخوان دندانگیر و خوشگوشت برای هر یک از سگهایشان، به ویژه در جهان اسلام پرتاب کردند. اینگونه بود که حدود یکسال پس از آفرینش جنبش رسوای سبز، آنهم با توسل به «شایعة تقلب» و به بهای سرکوب همه جانبة ملت ایران جهت ایجاد سنگر حق و استقرار دو جنایتکار مزدور و وفادار در جایگاه رهبری اوپوزیسیون، یک اجماع جهانی دیگر نیز جهت سرکوب ملت فلسطین و تقویت گروه تبهکار اسمعیل هنیه به راه انداختند. ولی اینبار کار به رسوائی کشید! چرا که با انتقاد شورای مذهبی یهودیان فرانسه، «کریف» از عملیات ارتش اسرائیل، دست حامیان واقعی اسمعیل هنیه رو شد!
طی 33 سال گذشته، شورای مذکور هرگز از وحشیگریهای اسرائیل انتقاد نکرده بود. تجزیة لبنان، تهاجم نظامی به فلسطین برای نابودی تشکل لائیک «الفتح»، و تهاجم اخیر به لبنان و عملیات شهرکسازی همواره مورد تأئید «کریف» قرار گرفته بود. حال باید ببینیم دلیل «تغییر موضع» ناگهانی این شورا که همواره مدافع بیقید و شرط تجاوز و جنگافروزیهای اسرائیل بوده چیست؟ مسلماً حضرات یکشبه انساندوست نشدهاند! همانطور که انساندوستی دیگران در اروپا و به ویژه در ترکیه نیز دلیل موجه دارد.
همة این بشردوستان رقیقالقلب در برابر جنایات ارتش ناتو در عراق و افغانستان خفقان گرفتهاند. «کریف» تهاجم نظامی به عراق را محکوم کرد؟ هرگز! برنار کوشنر همصدا با «پیر لولوش» خواهان حضور نظامی فرانسه در عراق بود. و امروز همین افراد و هممحفلیهایشان برای زنان و کودکان غزه و قربانیان تهاجم ارتش اسرائیل به ناوآزادی اشک تمساح میریزند. همین هفته ارتش ترکیه چندین بار کردستان عراق را به رگبار گلولههای توپ بست و هیچکس اعتراض نکرد! شاید معجزه شده!
نه معجزهای در کار نیست، روند کار همان روند معلق زدن سگهای سیرک عموسام برای جنبش سبز است. برای کمک به مردم غزه، ترکیه و دیگران کشتی آزادی به راه انداختند تا ماجرای صحرای کربلا را در دریا بازتولید کرده و بتوانند یک سنگر حق مخالف با مذاکرات صلح را به نفع افراطگرایان حماس ایجاد کنند. و پیشقراول این سیرک مهوع نوآم چامسکی بود. ایشان ظاهراً برای «سخنرانی» در منطقه میلولیدند و به ادعای رسانههای رسمی جمکران، اسرائیل از فعالیتهای فرهنگیشان ممانعت میکرد. حال آنکه با در نظر گرفتن تقارن مسافرتهای چامسکی به منطقه و تهاجم و تجاوز نظامی اسرائیل، این فرد در واقع «پیک جنگ» است و به همین دلیل از جنبش سبز طرفداری میکند.
باری به محض اینکه خبر تهاجم نظامی به «ناو آزادی» پخش شد، تمام سگهای سیرک پنتاگون معلق زدن آغاز کرده، نخست اسمعیل هنیه در الجزیره فرمودند، «مسلمانان نباید با چنین دولتی مذاکره کنند!» سپس اتحادیة عرب اعلام داشت جلسة فوقالعاده تشکیل میدهد و ... و خلاصه گذشته از اعضای رسمی ناتو، همة اعضای محفل کودتای 22 بهمن از پاسدار علی لاریجانی و مرشد اکبر رفسنجانی گرفته تا رحیمصفوی و شرکاء مسلمانان را برای «جهاد» با اسرائیل تشویق فرمودند. همین روزهاست که «جون بائز» هم در همان آشپزخانة کذا برایمان گیتار بزند و بجای «ما یه روز پیروز میشیم»، زمزمة «نصرمنالله و فتح قریب» سر دهد. در چنین آشپزخانهای است که میترا فرهمند میتواند یک کوفته یهودی با سس «اسلام سبز» طبخ کرده لقمهای هم به دهان «کریف» و اسمعیل هنیه بگذارد. میترا جان لطفاً «سس» را برای نوآم چامسکی نگهدارید که دندان کوفتهخوری ندارند!
حضور همة عزداران حسینی از جمله «کریف» نازنای که به معلق زدن برای ارباب مشغول است عرض کنیم، ارسال «ناوآزادی» هر چند انساندوستانه معرفی شده، ولی اهداف دیگری داشته! همچنانکه اعتراض میرحسین موسوی به نتایج انتخابات فرضی جمکران، با هدف خروج این دولت از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای و گسترش تنش در منطقه صورت پذیرفت. ناو آزادی را نیز برای ممانعت از آغاز مذاکرات صلح به راه انداختند! هدف اصلی از این عملیات تأمین آزادی عمل بیشتر برای دارودستة اسمعیل هنیه جهت سرکوب مردم غزه و جنگ زرگری با اسرائیل بود. ولی دیوید کامرون و هیلاری کلینتون کور خواندهاند! اگر کسی با دو پا نتواند راه برود، مسلما با یک پای شکسته قادر به دویدن نخواهد بود. وقتی با شایعهپراکنی و قانونشکنی نتوانستید برای «پیروان خط امام» در کشور ایران سربازگیری کرده و سنگرحق به راه بیاندازید، به طریق اولی با شبیهسازی همین سناریوی شکست خورده در فلسطین هم کاری از پیش نخواهید برد.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت