چهارشنبه، خرداد ۱۱، ۱۳۹۰


مرمر و عرعر!
...


مژده به هم میهنان گرامی!  مایکل مک‌فال که در سال 2003،  به دعوت وزارت امورخارجة مرده‌شویان برای شرکت در فعالیت‌های دکان «گفتگوی تمدن‌ها» به ایران آمده بود تا شبکة براندازی را سازمان دهد،   به عنوان سفیر یانکی‌ها در روسیه منصوب شده!   ایشان همان شخصیت فرهیخته‌ای هستند که ملت ایران را به انتخاب میان سلطنت،  فاشیسم و حکومت دینی محکوم کرده بودند.   اظهارات بیشرمانة این فرد در وبلاگ «موسی و مک‌فال» بررسی شده.   در شرایطی که افلاس یانکی‌ها و گسترش دامنة «خیارگیت» را شاهدیم انتصاب این فرد به عنوان سفیر آمریکا در روسیه در واقع چراغ سبز به محفل کودتا جهت لشکرکشی خیابانی است.   البته پرزیدنت اوباما کور خوانده‌اند؛   اوضاع خراب‌تر از آن است که می‌نماید!

خیار را دستکم نگیریم؛   معجزات‌اش بسیار است!  با انتشار شایعة «موثق» حملة سایبری به سایت «لاکهید مارتین»،   پنتاگون برای حضور نظامی در سواحل خزر بهانة مناسب را یافت! از این پس یانکی‌ها با بمب و موشک به تهاجم سایبری پاسخ خواهند داد و از آنجا که بر اساس تبلیغات شکمی گاوچران‌ها،  «سپاهیان امام زمان» در امر حملة سایبری گویا «تخصص» دارند،  نخستین پاسخ پنتاگون نصیب ملت ایران خواهد شد.   روز گذشته،  پنتاگون ضمن صدور یک بیانیة سرشار از حماقت و توحش جنگ سایبری را با تهاجم نظامی در ترادف قرار داده و اعلام داشت تهاجم مجازی را با حملات نظامی پاسخ خواهد داد.   بی‌اختیار به یاد بهار «عاظادی»،  دولت شیخ مهدی و «حاخ روح‌الله» افتادم.

در آن «دوران نورانی» بود که چاقوکش و چماقدار به دفاتر روزنامه‌ها می‌فرستادند تا «اسلام خدشه‌دار نشود.»  حاخ حتی به قلم‌ها دستور داد «خودشان را اصلاح کنند!»  در گیرودار تلاش‌های «فرهنگی» پیشخدمت‌های رمزی کلارک در ایران،   فرودگاه «صحرائی ـ نظامی» طبس برای توزیع اسلحه و موادمخدر در اختیار یانکی‌ها قرار گرفته بود.   این برنامة «حجاب و عفاف» تا آخرین ساعات 24 آوریل 1980 ادامه یافت!   زمانیکه معلوم شد هواپیماهای ارباب نابود شده،    رادیو جمکران جنجال به راه انداخت و بر طبل شکست «شیطان بزرگ» و «معجزات الهی» و این قماش مزخرفات می‌کوفت.   در هرحال،‌  اگر روز گذشته «رادیوفردا» برای‌مان از سرگردانی آنجلا مرکل در آسمان‌ها‌ «قصه» نگفته بود،   باورمان نمی‌شد که اختیار آسمان ایران به دست حکومت مفلوک اسلامی است!   همچنین اگر از دستگیری یک ژنرال ارتش ترکیه ـ  بخوانیم ژنرال ارتش ناتو ـ  توسط دولت اردوغان خبر نمی‌دادند،  ممکن بود در این توهم باقی بمانیم که ارتش ترکیه از پنتاگون دستور نمی‌گیرد!  

در پی افتضاح «خیارگیت»‌ و اخراج دیپلمات حکومت جمکران از مصر،   دستگیری کودتاچی در ترکیه رونق یافت و دولت اسرائیل گریه‌کنان گفت،   بازگشائی «رفح» دلیل نمی‌شود که ارسال  کمک‌های انساندوستانه از طریق کشتی صورت نپذیرد!  بله،  حاکمیت اسرائیل هنوز امید دارد که نوچة اسلام‌پرست‌اش،   «حماس» کنترل نوار غزه را به دست گیرد و خواهر زن تونی بلر در «پرس تی‌وی» در باب ارسال «کمک به مردم» غزه بلبل‌زبانی کند و مزخرفات‌اش در حنازرچوبه منعکس شود.   اما حضرات کور خوانده‌اند؛   هیتلرپرستان و دیگر تفاله‌های جنگ دوم جهانی که دهه‌ها در علفزارهای آنگلوساکسون‌ها می‌چریدند،  یک به یک به آخر خط می‌رسند.   تغییر سفیر آمریکا در روسیه،  خفقان اوباش سبز و خزیدن اصلاح‌طلبان به سوی مخالفان حکومت اسلامی،‌   انفجارهای اخیر در فروشگاه‌های «‌آی‌کیا» در هلند،   افشای طرفداری پادشاه سوئد از فاشیست‌ها،‌   و از همه مهم‌تر سکوت سنگین واتیکان نشان می‌دهد که «زباله‌دان» تاریخ،   تنها راه باقی مانده برای فاشیست‌هاست.                

به گزارش «موثق» بوق‌های ناتو،   روز گذشته حکومت مرده‌شویان عبور از آسمان ایران را برای آنجلا مرکل ممنوع کرد!   بله،  مرده‌شویان را دستکم نگیریم؛  از خیار هیچ کم ندارند.  این خیارها همان اعجوبه‌هائی هستند که با اجازة‌ آمریکا از اسرائیل بنزین و اسلحه وارد می‌کردند،‌  تا با آمریکا و اسرائیل مبارزه کنند!   اما به دلیل تغییر شرایط،   دولت آنجلا مرکل در دو گام بساط‌شان را در هم ریخت؛  نخست با عدم حمایت از تهاجم وحشیانة‌ ناتو به لیبی،  و سپس با انتساب آلودگی خیار به اسپانیا!   همین امر به افشای دادوستد استراتژیک «جمکران ـ تل‌آویو» انجامید و نه تنها نان ‌برادران «ئوفر» را آجر کرد و دکان بنیامین نتانیاهو را به ورشکستگی کشاند،   که انبار سوخت در جبل‌الطارق و دل «فوگ ‌راسموسن» را به آتش کشید!             

طفلک راسموسن!   پریروز،  در اسپانیا همه برای «خیار» ماتم گرفته بودند؛  کشاورزان اسپانیا جعبه‌های سبز رنگ حاوی خیار را در کانتینرها تخلیه می‌کردند که خبر مسافرت «زوما»،   رئیس جمهور آفریقای جنوبی به لیبی و توافق‌های وی با قذافی پخش شد.   و همین سفر بود که «راسموسن» را به «اصغرترقه» تبدیل کرد.  همزمان با انتشار خبر مسافرت «زوما» به لیبی،   دبیرکل ناتو در باب پیروزی‌های این ارتش جنایتکار داد سخن می‌داد و می‌گفت،  «ما» طی 2 ماه موفق شدیم قذافی را در داخل و خارج مرزهای لیبی منزوی کنیم!

منطقاً کسی که خود را پیروز به شمار می‌آورد،   می‌باید خوشحال باشد،   اما دبیر کل ناتو هنگام رجزخوانی و هارت‌وپورت پیرامون موفقیت‌های‌شان بسیار خشمگین بودند!   راسموسن رنگ به چهره نداشت؛  همچون اسفند روی آتش بالا و پائین می‌پرید و مانند سگ هار زوزه می‌کشید.  آنچه راسموسن نمی‌توانست به زبان آورد این بود که مسافرت «زوما» رویاهای ناتو را در لیبی نقش بر آب کرده!   به همین دلیل بود که به محض خروج رئیس جمهور آفریقای جنوبی از لیبی،  ارتش جنایتکار ناتو بمباران این کشور را از سر گرفت.   درد اعضای ناتو این است که تشکل «شورای ملی مقاومت» که اینان به عنوان اوپوزیسیون قذافی به رسمیت شناخته بودند،  به دلیل همکاری با ارتش ناتو،   نه تنها مشروعیت که جایگاه انحصاری خود را نیز از دست داده!  چرا که دیگر کشورها،‌  از جمله روسیه،  ضمن محکوم کردن کشتار غیرنظامیان توسط ناتو،  از حضور همة‌ گروه‌های سیاسی در دولت آیندة لیبی حمایت می‌کنند.  به عبارت دیگر ارتش ناتو نمی‌تواند نمایش مهوعی را که تحت عنوان «انقلاب اسلامی» در ایران به صحنه آورد در لیبی نیز تکرار کند و جیره‌خواران برگزیده و «برحق» خود را در رأس هرم قدرت قرار دهد.   به همین دلیل است که دیپلمات جمکران از مصر اخراج می‌شود و اعضای نهضت عاظادی،  پیرو جوان،   زن و مرد مثل برگ خزان به زمین می‌ریزند تا ارتباط‌شان با آمریکا فاش نشود؛  هر چند تفاله‌های این تشکل استعماری از قماش عبدالعلی بازرگان و شرکاء در علفزارهای ینگه‌دنیا به چرا مشغول‌اند.   

باری در پی افلاس ارباب،  قرار بود جمکرانی‌ها در مصر لانه کنند و این کشور را به کثافت بکشند.  اینان در مصر شکم‌شان را برای استقرار یک حکومت اسلامی که فقط در رسانه‌ها «دشمن اسرائیل» باشد صابون ‌زده بودند که «خیارگیت» رویاهای‌شان را به کابوس تبدیل کرد. و اما در سوریه،  ‌ برخلاف ادعای رادیوفردا و دیگر بوق‌های یانکی‌ها،  حکومت جمکران برای به خشونت کشیدن تظاهرات سوریه،  به این کشور سیاهی لشکر اعزام می‌کند!  منبع ما بسیار موثق است.   حکومت اسلامی دست در دست اسرائیل وجیره‌خواران‌اش در لبنان،  برای ممانعت از گذار قانونی به دمکراسی در سوریه به عملیات تخریبی مشغول است.  

در هر حال،  به مصداق «کلوخ‌انداز را پاداش سنگ است»،  ‌ روز گذشته به گزارش فیگارو، مورخ 31 مه،  در یک انبار سوخت بندر جبل‌الطارق انفجاری رخ داد و خواب خوش دولت بریتانیا را نیز آشفته کرد.   البته فرانسوی‌ها زودتر از خواب بیدار شدند و دست پیش را گرفتند که پس نیفتند!

یکروز پیش از انفجار جبل الطارق،  رسانه‌های فرانسه خبر دادند که «رولان دوما» و «ژاک ورژس»،   دو تن از وکلای سرشناس این کشور علیه «نیکولا سرکوزی» به دلیل جنگ‌افروزی در لیبی و جنایت علیه بشریت اقامه دعوی خواهند کرد!   ژاک ورژس را رها می‌کنیم و می‌پردازیم به رولان دوما.   ایشان وزیر امورخارجة ابد مدت فرانسوا میتران بودند،   و پس از پایان ریاست جمهوری میتران،   مسیو «دوما» هم بیکار شده و سری به «حاخ علی» زدند.   ایشان در ملاقات با رهبر چاه جمکران به وی اطمینان داده‌اند که با «الکساندر دوما» هیچ نسبتی ندارند.  گویا «حاخ» برای اثبات شناخت عمیق خود از «فرهنگ» فرانسه،  از وزیر امور خارجة سابق فرانسه پرسیده بود،  «شما از خانوادة الکساندر دوما هستید؟»  و به همین دلیل است که بعضی از اعضای روزمزد افلاس‌الله به روشنفکری «حاخ» شهادت داده‌اند؛   اینهم از معجزات «خیار» باید باشد!  به گزارش رادیوفردا،  مورخ 31 مه 2011،  «حاخ» گفته،   «آمریکا در برابر انقلاب اسلامی به زانو در آمده.»   مسلماً زانو زدن عموسام در برابر حکومت دست‌نشانده‌اش،  صحنه‌ای است از فیلم معروف «به خاطر یک مشت خیار».  حاخ،  مایکل مک‌فال و نتانیاهو در این فیلم  نقش‌آفرینی می‌کنند.                      
        
«به خاطر یک مشت خیار»،   فیلمی است که به سفارش یانکی‌ها و با سرمایة برادران «ئوفر» ساخته و پرداخته شده.   در این فیلم دو پرسوناژ پلید «حاخ» و «ب. ‌ن. ی»،  مخفف «بنیامین نتان‌یاهو» در برابر یکدیگر قرار می‌گیرند.   «حاخ» که خود را مدافع حقوق مردم فلسطین معرفی کرده،  می‌خواهد «بنی» را نابود کند و پیوسته شعار «مرگ بر اسرائیل» و «مرگ بر آمریکا» سر می‌دهد.   اما از آنجا که جهت پنهانکاری در باب روابط‌اش با ایالات متحد سفارت آمریکا را در تهران اشغال کرده،  مجبور است‌ یواشکی با «دشمن» معامله کند و برای نابودی «بنی» از خود او سوخت و تجهیزات نظامی دریافت ‌دارد.   «بنی» نیز بر اساس آیة شریفة «الکاسب حبیب‌الله» اسقاطی‌های ارتش آمریکا و اسرائیل را در بازار سیاه «خیارستان» به «حاخ» می‌فروشد.   بله،   درست حدس زدید،   «خیارستان» همان اسپانیاست،   که پیشتر نیز برای تهیه فیلم مورد استفاده قرار گرفته؛   این کشور صحنة وسترن‌سپاگتی‌های«سرجولئونه» نیز بود. 

در اسپانیا یانکی‌ها بخش کشاورزی را در دست گرفته و کشاورزان را به بیگاری واداشته‌اند.   در نتیجه،‌  میوه‌های ارزان قیمت اینکشور بازار اروپا را قبضه کرده و تولیدکنندگان اروپائی را به خاک سیاه نشانده.   اما کسی جرأت نمی‌کند این بساط را به زیر سئوال ببرد.  خارج از اسپانیا که تولیدات‌اش به دست یانکی‌ها افتاده،  دیگر دولت‌های اروپا برای نجات تولیدکنندگان‌شان «سوبسید» می‌پردازند!   ولی یکوقت فکر نکنید که این مسائل پیش‌پاافتاده   سوسیالیست‌های فرانسه را از راه حق و عدالت علوی منحرف می‌کند،   به هیچ عنوان!   اینان همچنان به «دشک» چسبیده‌اند و هر روز در مسیر رفع اتهام از وی گام برمی‌دارند!   به عنوان نمونه،  سایت فیگارو،  مورخ 31 مه 2011  در باب فرانسوی‌های ساکن نیویورک مطلبی منتشر کرده و می‌نویسد از نظر اینان مشکل از لیبرالیسم فرانسه و اخلاقیات آمریکا سرچشمه می‌گیرد!   

به عبارت دیگر «دشک» جرمی مرتکب نشده!  حال آنکه اگر اتهام تجاوز در سوفی‌تل را از کارنامة‌ درخشان این فرد حذف کنیم،  ارتباط جنسی رئیس صندوق بین‌المللی پول با کارمند زیردست‌اش هیچ ارتباطی با لیبرالیسم ندارد؛   این عمل «سوء‌استفاده» از قدرت جایگاه اجتماعی است و برخلاف توهمات «فرانسوی‌های ساکن نیویورک»،  حتی در فرانسه نیز جرم به ‌شمار می‌رود!   پس بهتر است طرفداران «دشک» را رها کرده و بازگردیم به تغییر سفیر یانکی‌ها در روسیه که نشان عقب‌نشینی اینان در طرفداری از حکومت «شیخ» است.   البته ذوق زده نشویم؛   سفیر آمریکا در روسیه همچنان که گفتیم همان «مایکل مک‌فال» خودمان است که «دمکراسی» را به مصلحت ایران و ایرانی نمی‌بیند.

مک‌فال از گردانندگان «پروژة دموکراسی ایران»،   مانند همة‌ فاشیست‌ها همه‌فن حریف است. مایکل مک‌فال،  چندین و چند مسئولیت در مؤسسات مختلف دارد.   عضو بنیاد «کارنگی» است،  در هیئت مدیرة «فریدام هاوس» نیز حضور فعال دارد،   و دست در دست مائوئیست سابق،   عباس میلانی جهت استقرار دموکراسی در کشورمان «عرق شرافت» ریخته و «فعال سیاسی» آموزش داده!  از این جهت لازم است تا با توهمات «ناب» ایشان بهتر آشنا شویم!

همینجا بگوئیم «مک‌فال»،  ‌ همچون تمامی شارلاتان‌ها مخاطب خود را ابله می‌انگارد،  در نتیجه ادعا کرده برای خدمات‌اش،   از دولت هیچ دستمزدی دریافت نمی‌کند،  و از این جهت هیچ وابستگی به حکومت ندارد!   ترهات مک‌فال در وبلاگ «موسی و مک‌فال»، مورخ 28 فوریه 2008 به تفصیل بررسی شده.   مک‌فال در مصاحبة خود با «س.  وحدتی» ادعا کرده «اکثر دیکتاتوری‌ها «دشمن» آمریکا بوده‌اند!   حال آنکه برخلاف مزخرفات ایشان،  به گواهی تاریخ ایالات متحد و به تأئید مورخان صاحب‌نامی چون هاوارد زین،  آمریکا همواره از سرکوبگران و فاشیست‌ها در تمامی کشورهای جهان حمایت کرده.   مک‌فال بی‌بی‌گوزک‌های سازمان سیا در بنیاد «کارنگی»،  موسسة «هوور»  و «فریدام هاوس» را گویا با تاریخ آمریکا اشتباه گرفته.

خلاصه حضرت مک‌فال همچون دیگر اعضای طویلة مک‌کارتی به تولید کالای بنجل «پسامدرنیسم» اشتغال دارند و با توسل به اصل «ترادف کلی»،   تاریخ را از محتوای واقعی‌اش تهی کرده و به «نرخ روز» می‌نویسند!   از اینرو دمکراسی مطلوب مستر مک‌فال برای ایران نیز هیچ ارتباطی با حاکمیت قوانین انسان‌محور ندارد.  دمکراسی مطلوب ایشان به استبداد شیخ‌وشاه،   یعنی حکومت مقدسات «دینی ـ بومی» محدود می‌ماند!   البته جای تعجب نیست؛ دارودستة نگروپونته،   با «دین» و «سرکوب» پیوندی ناگسستنی دارند.  به همین دلیل است که گزینه‌های «مک‌فال» پای را از سلطنت،  فاشیسم و دین فراتر نمی‌گذارد.  چرا که به گواهی تاریخ،   آلترناتیو یک سلطنت استعماری در ایران آخوندها و آخوندک‌های جیره‌خوار دربار خواهد بود و بس!   خلاصه بگوئیم،   کارفرمایان «مک‌فال»،  خواستار تداوم دور باطلی‌ هستند که از سال 1921 آغاز شده،  ‌ و نه تنها آخوند جماعت را به نظریه‌پرداز سیاسی و «اپوزیسیون» حکومت کودتا،   که دین اسلام را نیز به یک شبه‌ایدئولوژی تبدیل کرده!

تکرار این «دور باطل» رویای گاوچران‌هاست و تلاش‌های «مک‌فال» برای استقرار «دمکراسی در ایران» در مسیر تحقق همین خیال خام صورت می‌گیرد.   مک‌فال در مصاحبه با «س. وحدتی» می‌گوید،   مردم ایران می‌باید نوع حکومت‌شان را تعیین کنند.  ولی ایشان در ادامه، گزینة ایرانیان را به سلطنت،  فاشیسم و حکومت دینی محدود می‌کنند:

«[...] تنها راهی که می‌توان اطمینان پیدا کرد که مردم حکومت سلطنتی یا دینی یا فاشیستی می‌خواهند،  این است که حق داشته باشند نظر خود را در یک انتخابات آزاد و عادلانه بیان کنند[...]»

آنروزها «مک‌فال» گفته بود هیچ نیازی به نیروهای دمکرات نیست،  «یک شکاف» در درون حاکمیت کافی است!   ولی شاهدیم که تلاش اوباش «سبز» برای ایجاد «شکاف» مطلوب بنیاد هوور به نتیجه نرسید،   و یانکی‌ها نتوانستند نمایش مهوع  22 بهمن 1357 را دوباره به روی صحنه بیاورند.   بله،  از آن شکاف «جادوئی»‌ و «مقدس» قرار بود یک «امام زمان» جدید ظهور کند که نکرد،   در عوض نوعی «خیار سبز» بیرون آمد که رسوائی به راه انداخته! رسوائی روابط پنهان حاخ و بنی که رسانه‌های غرب دشمنی‌شان را در بوق انداخته بودند،  تشت روابط برادرانة «تهران ـ تل‌آویو» را نیز از بام فروافکند و معلوم شد اینان از دیرباز دوستان گرمابه و گلستان‌ بوده‌اند.

به گزارش فیگارو،  مورخ 31 مه 2011،  دفتر «بنیامین نتانیاهو» صدور مجوز برای دادوستد قبیلة «ئوفر» با حکومت مرده‌شویان را تکذیب کرده.   البته رئیس اتاق بازرگانی مرده‌شویان نیز هرگونه بده‌بستان با اسرائیل را «تکذیب» کرده بود،  ولی شواهد و مدارک نشان می‌دهد که هر دو به عادت دیرینه دروغ می‌گویند.   در واقع نتانیاهو که هفتة گذشته در برابر کنگرة آمریکا سخنرانی می‌کرد و تحمیل تحریم اقتصادی بر ایران را می‌طلبید به دفاع از منافع قبیلة «ئوفر» و شرکاء اشتغال داشت!

به گزارش فیگارو،   رسانه‌های اسرائیل با افشای ابعاد گستردة مبادلات «جمکران ـ  اسرائیل»،  دو حکومتی که به «جنگ زرگری» مشغول‌اند،   ضمن نکوهش فریبکاری،  از دو دوزه‌بازی کردن دولت انتقاد به عمل آورده‌اند.  فیگارو به نقل از هاآرتز می‌نویسد،   دولت اسرائیل از طریق شرکت‌های خارجی فعال در ایران از حکومت جمکران سفارش تحویل می‌گرفت.   به عنوان نمونه شرکت هواپیمائی غیرنظامی اسرائیل با «زیمنس» آلمان قراردادی به مبلغ 50 میلیون یورو برای فروش قطعات هواپیما به جمکران منعقد کرده.   حال آنکه همین شرکت به دلیل نقض تحریم‌ها از سوی شهرداری لس‌آنجلس قراردادی به مبلغ 200 میلیون یورو را از دست داده بود.   در مجموع 200 شرکت بین‌المللی که در اسرائیل شعبه دارند،  بدون کوچک‌ترین محدودیتی با جمکران تجارت می‌کردند.   همچنین ملایان ضمن عرعر بر علیه اسرائیل،   از طریق شرکت ثالث به اینکشور پسته و بادام و به ویژه سنگ مرمر برای ساختمان صادر ‌می‌فرمودند!   مسلماً این رقم کالا جهت احقاق حق فلسطینی‌ها و ممانعت از شهرک‌سازی به اسرائیل فروخته می‌شد!

یکی از کاربران فیگارو در رابطه با این گزارش می‌نویسد،  بجای «صلح شجاعان»،  «صلح شککل» خواهیم داشت.   باری به دلیل گسترش جنجال «خیارگیت»،  قرار شد پلیس جمکران  رعایت حال خراب «حاخ علی» را کرده،   دست از تغییر نام «پلیس» به «پاس‌ور» برداشته و فعلاً به رهبر جمکران «سور» نزند!
   












...



  


Share



0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت