شنبه، بهمن ۰۸، ۱۳۹۰


تار و توتال!
...


هم‌میهنان گرامی!  امسال،   پیش از برگزاری جشن سده،  سری به پایتخت چچن می‌زنیم؛ تارموی پیامبر «صاد» را در این شهر به نمایش‌گذاشته‌اند.   پس آنگاه جشن‌های نوروز جمشیدی را برپا می‌کنیم و ... و در اردیبهشت‌ماه هم روز جهانی کارگر را در «باکو» جشن می‌گیریم؛  چرا که چند روز بعد در همین شهر به تماشای «یوروویژن» خواهیم نشست.  اینهمه به کوری چشم ملایان جمکران و اربابان‌شان در لندن و واشنگتن.    

این ‌آمریکا نمی‌گذارد «ما» پیشرفت کنیم!   باز هم یک «دانشمند هسته‌ای» ما را در واشنگتن دستگیر کرده‌ا‌ند!   «پنج‌تن» از آدمکش‌های «ما» را در سوریه به اسارت گرفتند،  و 11 تن از زائران «ما» را در این کشور ربودند!   «پنج‌تن»،   به همان پنج‌تن بی‌بی‌گوزک‌ها ارجاع می‌دهد و 11 تن نیز همان 11 «عین» هستند که،  یک عین‌شان هنوز «غایب» مانده.   همچنین آخوند مصلحی می‌گوید،  «دشمن» 15 «طرح» توطئه برای‌مان چیده.    می‌دانیم که پیامبر «صاد»،   به اضافة‌ 14 معصوم و خدمة حضرت زهرا تعدادشان مسلماً به 15 می‌رسد!   خلاصه حکومت جمکران،  دست در دست به اصطلاح اپوزیسیون‌اش در این لجنزار مقدسات و مبهمات‌ و مزخرفات شناور مانده تا گاوچران‌ها بتوانند در ایران چند زین‌العابدین «بیمار» را به حکومت برسانند؛  آنهم زین العابدین‌های هسته‌ای!

افسوس که «ترز دلپش»،   متخصص کشف سلاح هسته‌ای در عراق خیلی زود «شهید» شد! اگر این زینب زمان زنده می‌ماند،  می‌توانست امروز به همراه بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به ایران آمده و پس از دریافت «حق» و حقوق و مزایا و غیره یک گزارش «علمی» و «علوی» و ... و به ویژه الکی و باب‌دندان تفنگ‌فروش‌ها تنظیم نماید،   و بیش از این‌ها مایة‌ «افتخار» هموطنان‌اش باشد!   بله،   در ستایش این شخصیت «استثنائی» خیلی‌ها قلم‌فرسائی کرده‌اند،  تا حدی که دیگ حسادت ما به جوش آمد که،   چرا در کشور ما از این قماش «پرسوناژ» یافت نمی‌شود؟   

ولی با مشاهدة متن نامة صدرحاج سیدجوادی در سایت «کلمه»،  مورخ 28 ژانویه 2012 ،  خیلی زود به اشتباه خویش پی بردیم.   بله،  صدر حاج سیدجوادی،  از همه برتراند،   چرا که در دورة شاه،   قوم‌وقبیلة‌شان برای فراهم آوردن زمینة براندازی نامة‌ سرگشاده می‌نوشتند،    و اینک خودشان به نگارش «نامة محرمانه» روی آورده‌اند.   جالب اینجاست که نامه‌های کذا ـ  چه سرگشاده،  و چه محرمانه  ـ  در راستای تأمین منافع طویلة‌ مک‌کارتی تنظیم می‌شود.   به همین دلیل است که پس از گذشت 7 ماه متن کامل نامة محرمانة‌ ایشان منتشر می‌شود.   بله جناب «صدرحاج سیدجوادی»،   البته به ادعای خبرگزاری‌های «خودی»،  بی‌دلیل نامة محرمانه به «حاخ»،   رهبر قلعة حیوانات ننوشته‌اند.  در این نامه مطالب «مفیدی»  مطرح شده که با یک تیر چند نشان می‌زند.

نویسنده از یک‌سو با جدا کردن حساب «حاخ» از «احمی»،   برای «رهبر» حاشیة امن به وجود آورده،   و از سوی دیگر،  با ارائة‌ تصویر رستم‌صولت از  «احمی»،   او را در رأس یک شبکة‌ تروریسم بین‌المللی شیعی‌مسلک نشانده.   حال چند پرسش منطقی مطرح می‌شود.   نخست اینکه حاج سید جوادی چگونه به این اطلاعات فوق محرمانه دست یافته؟   دیگر آنکه،   اگر این مطالب در نامة «محرمانه» حاج سیدجوادی مطرح شده رسانه‌ها از چه طریق متن نامه‌ای را به دست آورده‌اند که گویا محرمانه هم هست؟   از سه حال خارج نیست؛  یا خامنه‌ای نامة کذا را شخصاً در اختیار بوق‌ها قرار داده،  یا خود حاج سید جوادی یک نسخه از این نامه را در اختیار اربابان‌اش گذارده،‌  یا اینکه اصولاً نامه‌ای در کار نیست،  و این «خبر» را سازمان سیا تنظیم کرده تا از جیره‌خواران‌اش تصویر «قدرقدرت» ارائه دهد.

دشمن،  تحریم،  مذاکره و ... و زین‌العابدین بیمار،  یعنی زین‌العابدین هسته‌ا‌ی!  زین‌العابدین هسته‌ای ویراست نوین حسین کودتاچی در هزارة سوم است.   این حسین در پی شکست کودتای هیزاکسلنسی به افلاس افتاده،   ولی همچنان به ارباب وفادار مانده و «بمب اتمی» می‌طلبد.  جهت تحکیم جایگاه متزلزل حسین هزارة‌ سوم است که سنت ارسال نامه‌های  سرگشاده منسوخ شده،  و جای خود را به «نامة ‌محرمانه» سپرده.   اظهارات مضحک سردار نقدی که در سایت «اطلاعات.نت»،  ‌ مورخ 28 ژانویه سالجاری انتشار یافته شاهدی است براین مدعا:

«[...] نقدی [...] با اشاره به حضور مجدد نظامی امریکا در [...] خلیج فارس گفت [...] امریکایی‌ها نامة‌ التماس‌آمیزی نوشتند که پس از دریافت این نامه نرمشی در مقابل آن‌ها صورت گرفت [وی افزود] رئیس جمهور امریکا با ارسال نامه [...] در حقیقت شکستش را اعلام کرد [...]»
    
می‌بینیم که مثل معروف «کله پز برخاست،  سگ جای‌اش نشست»،  به دلیل افلاس ارتش آدمخوار ناتو سخت متزلزل می‌نماید.   تا دو سه روز پیش،  سگ با «حفظ سمت» در آغوش کله‌پز نشسته بود و «عوعو‌کنان» هم‌سوئی ملایان جمکران را با دیده‌بان حقوق بشر در نیویورک بر ملا می‌کرد.   اینک می‌باید به تماشای نمایش مهوع جنگ زرگری سگ با کله‌پز بنشینیم.   هدف از جنگ کذا تبدیل «پیزی افندی‌ها» به «رستم صولت» در طیف حکومتی است.   عربده‌جوئی آخوند جنتی،  شیخ احمد خاتمی و شرکاء برای «دشمن»،   تهدید توخالی مجلس جمکران به توقف فروش نفت به اروپا و همچنین،   تهدید به بستن تنگة‌ هرمز در راستای همین سیاست به راه افتاده.   سیاستی که چارچوب آن را منافع شرکت نفتی «توتال» تعیین می‌کند.

یادآور شویم،  شرکت مذکور دست در دست دیگر شرکت‌های کنسرسیوم،  از کودتای 28 مرداد 1332 تا به امروز در تاراج‌ نفت کشورمان  نقش سرنوشت‌سازی ایفا کرده،   و در صورتیکه ناچار شود از تاراج نفت ایران دست بردارد،  از چند سو زیان می‌بیند.   هم نفت رایگان را از دست می‌دهد،   هم به دلیل افزایش بهای نفت در بازار جهانی ناچار است در مقابل شرکت‌های نفتی روسیه عقب‌نشینی کند و ... و از همه مهم‌تر،  «مهار» جیره‌خواران‌اش را در جمکران از دست خواهد داد.   به عبارت دیگر،   شرکت مذکور می‌باید افسار محفل کودتای 22 بهمن را رها کند.  و به همین دلیل است که «مارژری»،   مدیرعامل توتال به هذیان‌گوئی افتاده.

به گزارش سایت فارسی نووستی،   مورخ 27 ژانویه 2012،  مدیرعامل توتال ادعا کرده،   «تحریم نفت ایران هیچ تأثیری بر بهای نفت در بازار جهانی نخواهد داشت!»   به استنباط ما مدیرعامل توتال برای «پیش‌گوئی» و رمالی در زمینة اقتصاد با «دومینیک شتروس ـ  کان» مشورت کرده.   بیچاره «دشک»!   ایشان پس از تکمیل مراسم «تطهیر» در چین و سپس در بروکسل،   از سوی پارلمان اروپا برای سخنرانی دعوت نامه دریافت داشته‌‌اند؛  مشتاقان به فرانس پرس،   مورخ 26 ژانویه 2012 مراجعه فرمایند!   بین خودمان بماند،  قرار شده «دشک» قطره‌ای از دریای بیکران «دانش» خود را در چشم و گوش نمایندگان اتحادیة کذا بچکاند،   باشد که از کوری و کری مزمن نجات یابند و از «نشانه‌ها» حدیث مفصل بخوانند و بدانند که از پس لرزه‌های «چرخش» در سیاست آمریکا گریزی نیست.   ابعاد گستردة این چرخش با انتخابات روسیه و سپس ملاقات «کیسنجرـ پوتین» در تاریخ 20 ژانویه 2012  روشن‌تر شد. 

در پی همین چرخش سیاست آمریکاست که دولت ترکیه به ناچار از اروپای غربی فاصله گرفت و امروز می‌باید از سیاست‌های مسکو پیروی کند.   در این راستا،   وزیر امور خارجة ترکیه که قرار بود روز 23 ژانویه در بروکسل باشد و از تحریم ملت ایران حمایت کند راهی مسکو شد،  و پس از «عرض ادب» خود را به بغداد رساند.   همچنین دولت پاکستان،  پس از دریافت «پیام» صریح دست از ناز و کرشمه برداشته و قرار شد وزیر امور خارجه‌اش را به افغانستان بفرستد.   و اما در این میان وضعیت حکومت جمکران  از همه تماشائی‌تر شده.

این حکومت،  سه دهه‌است که با آمریکا  می‌جنگد؛  به این کشور «دانشجوی بورسیه» اعزام می‌کند؛  با شرکت‌های نفتی آمریکائی مبادلات گسترده برقرار کرده؛  از شاخک‌های چینی و کره‌ای آمریکا اسلحه و مهمات دریافت می‌کند،   و ... و خلاصه بگوئیم با زدن به «سیخ و سنگ» در عمل به مجری «پنهان» سیاست‌های آمریکا در کل منطقه تبدیل شده.  اما تحولات سوریه،  دست ملایان جمکران را رو کرد. 

روز گذشته خبر رسید که مخالفان بشاراسد،  «پنج تن» ایرانی را در سوریه دستگیر کرده‌اند؛  و حضرات «تک‌تیرانداز» تشریف دارند!   نیازی به توضیح نیست که بگوئیم،  «پنج‌تن» کذا برای گسترش سرکوب در سوریه،  و فراهم آوردن زمینة کودتا به این کشور اعزام شده‌ بودند.  همچنانکه پیشتر هم گفته‌ایم،   منافع غرب چنین ایجاب می‌کند که در سوریه نیز یک دولت خیابانی،  نظیر دولت شیخ مهدی استقرار یابد.  چرا که «گذار قانونی به یک نظام دمکراتیک»،  منافع غرب را در کل منطقه مورد تهدید قرار خواهد داد.  منافعی که طی جنگ سرد با کودتا تأمین می‌شد،   و پس از فروپاشی اتحاد شوروی از طریق انقلاب‌های رنگی و مخملی و ابریشمی و کشکی و توسل به لشکرکشی‌های خیابانی تأمین می‌شود.   به همچنین ‌است در مورد حکومت زین‌العابدین‌های هسته‌ای!  
    
برای استقرار حکومت زین‌العابدین هسته‌ای،   ساواک جمکران در چارچوب سنت مقدس طویلة  مک‌کارتی به «نامه» متوسل شده.  نامة محرمانه و سرگشاده برای خامنه‌ای.   محرمانه را حاج سیدجوادی می‌نویسد،   سرگشاده را‌ «عروس» آخوند منتظری!   دلیل هم اینکه حاج سیدجوادی ارواح شکمش،  قرار شده مسائل محرمانه را مطرح ‌کند تا عروس منتظری بتواند سرنا را از سر گشادش بزند؛  یعنی در باب «شیمی درمانی» میرحسین و شیخ مهدی و عیالات‌شان به علی خامنه‌ای نامه بنویسد.  بله،   از وقتی کیهان «یتیم» شد،  مصلحت بر این قرار گرفت که رهبران «جنبش سبز» سرطان بگیرند،  و به صورت جمعی برنامة «شیمی درمانی» به راه اندازند!  این است آیندة حکومت جمکران!

بهتر است بگوئیم این «بود» سناریوی لندن و واشنگتن که با دستگیری یک عدد «دانشمند هسته‌ای» در واشنگتن ناکام ماند!   اما نمایش «کسب ترحم» برای رهبران «جنبش سبز» و نبرد ملایان با یانکی‌ها همچنان ادامه دارد.   در فاصلة دو پرده نمایش «نبرد با آمریکا» و «شیمی درمانی» میرحسین و شرکاء،   جنگ زرگری «احمی» و شیخ احمد خاتمی با «دشمن» را از دست ندهیم!   «احمی» ضمن ابراز رضایت از ثبات اقتصادی،   افزایش بهای دلار و تحریم‌ اقتصادی را به «دشمن» نسبت داده،   بر عزم دولت جهت مذاکره با گروه «1+5»  تأکید می‌کند.   از سوی دیگر،  شیخ احمد خاتمی می‌گوید،  «دشمن» کور خوانده،‌  به مذاکرات ذلت‌بار تن نمی‌دهیم!  و اما سایت نووستی،  با انتشار پروپاگاند ارتش ناتو در کنار تبلیغات پادوهای‌اش در جمکران،  هر دو را عملاً به سخره گرفته.

به عنوان نمونه همزمان با انتشار خبر سقوط یک فروند فانتوم ارتش حکومت اسلامی در حوالی بوشهر،   سایت فارسی نووستی از دستگیری «دانشمند هسته‌ای» جمکران در واشنگتن  و از اعتراف «پنج‌تن» در سوریه خبر می‌دهد.   همچنین التماس و لابة ناتو به درگاه حکومت جمکران  در سایت فرانسه زبان نووستی،  مورخ 26 ژانویه 2012 منتشر شده.   نووستی می‌نویسد،  فوگ راسموسن،   دبیرکل سازمان ناتو از ایران در خواست کرد تنگة‌ هرمز را نبندد!   بله،   در واقع دبیرکل سازمان آدمخوار ناتو تلاش می‌کند از حکومت مفلوک جمکران تصویر «قدرقدرت» ارائه دهد.   و از حکومتی که عرضة تأمین امنیت مرزهای‌اش را ندارد،  و هست و نیست‌اش به دست یانکی‌هاست،  برای ملت ایران  لولوی سرخرمن بسازد. در واقع متن نامة «محرمانة» حاج سید جوادی در هم‌سوئی با سخنان دبیرکل ارتش ناتو قرارگرفته.   اگر به این مجموعه،   خبر ارسال نامة باراک اوباما به خامنه‌ای را بیافزائیم  خواهیم دید که حزب دمکرات ایالات متحد،  هنوز در دوران جیمی‌کارتر روشن‌ضمیر «یخ» زده.    

پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران که با چراغ سبز یانکی‌ها صورت پذیرفت،   بوق‌های ارتش ناتو نامه‌نگاری جیمی کارتر برای خمینی را در بوق گذاشتند و متن نامة رئیس جمهور وقت ایالات متحد را نیز برای شوت‌وپرت‌ها منتشر کردند.  گویا دو روز پس از اشغال سفارت آمریکا،   یعنی در تاریخ 6 نوامبر1979،  جیمی کارتر برای خمینی نامه نوشته و از ‌او درخواست کرده هر چه در توان دارد جهت آزادی گروگان‌ها به کار بندد!   به عبارت دیگر ابلهان می‌باید بپذیرند که محفل «کارتر ـ برژینسکی» با گروگانگیری موافق نیست!  حال آنکه این عمل همزمان زمینة تحکیم پایه‌های حکومت توحش و اعمال تحریم‌های اقتصادی بر ملت ایران را فراهم آورد،  و نهایت امر کشورمان را به پشت جبهة اسلام‌گرایان در افغانستان و عراق تبدیل کرد.   بهار خونبار عرب پیامد همین لات‌بازی‌های کاخ سفید در ایران است که خر لنگ‌اش در سوریه به گل نشسته!   دلیل هم اینکه روسیه،  برخلاف همیشه،   صریحاً مخالفت خود را با براندازی و اعمال تحریم اقتصادی بر ملت سوریه اعلام داشت،  و شب گذشته نیز با قطعنامة «شاه باید برود» در شورای امنیت مخالفت کرد.   

اعضای اروپائی شورای کذا در راستای خوش خدمتی برای آمریکا می‌خواهند برای «رفتن بشار اسد» قطعنامه تصویب کنند.   علامت تعجب هم نمی‌گذاریم!   34 سال پیش،  حاج سیدجوادی‌ها نامة سرگشاده می‌نوشتند تا بوق‌های ارتش ناتو بتوانند در شیپور «شاه باید برود» بدمند.   و از آنجا که در سوریه چنین امکانی برای‌شان وجود ندارد،   از یک‌سو برای کشتار غیرنظامیان مزدور مسلح به این کشور اعزام می‌کنند،   و از سوی دیگر هیاهوی «مخالفت با کشتار غیر نظامیان» به راه می‌اندازند؛  همان  بساطی که در تونس،  مصر و ... و خصوصاً لیبی به راه انداختند.   و شاهدیم که بوق‌های‌شان در جمکران از براندازی‌ در کشورهای مذکور چه استقبالی به عمل می‌آورد.   در هر حال،   این برنامه در سوریه تکرار نخواهد شد،   و این است دلیل مسافرت اسمعیل هنیه به ایران.

به استنباط ما هنیه در واقع حامل نامة محرمانة بنیامین نتانیاهو برای مقام معظم باید باشد.  نخست‌وزیر اسرائیل در این «نامة محرمانه» پس از عرض «شالوم» حضور رهبر قلعة حیوانات نوشته‌اند:  «تا نیفتادم ز پا،  دستم بگیر!»  بابی‌صبری منتظریم «سایت کلمه» متن این «نامة محرمانه» را برای‌مان منتشر کند،   تا ما بتوانیم بپردازیم به اصل مطلب،  یعنی به «نمایش تار موی پیامبر گرامی اسلام در چچنی.»

سایت فارسی نووستی،   مورخ 27 ژانویه 2012 می‌نویسد،  تار موی مقدس پیامبر اسلام را از ازبکستان با هواپیما به «گروزنی»‌ آورده‌اند.  خیال‌مان راحت شد که پیامبر «صاد» اگر در دوران نورانی نبوت‌شان مجبور شدند به جای هواپیما با اسب «دلدل» به آسمان بروند،  حداقل تارموی‌شان سوار بر هواپیمای مجلل از ازبکستان به گروزنی  وارد شد،  و پس از سان دیدن از گارد احترام بوسه‌ای از لبان «قادروف» دریافت کرد.   البته فکر نکنید قادروف چنین جسارتی به تار موی آنحضرت کرده؛  به هیچ عنوان!  این تار مو در یک «کپسول» جلوس فرموده و در تصاویر نووستی،‌  قادروف کپسول را می‌بوسد:

«تارموی مقدس حضرت محمد با هواپیمای ویژه از ازبکستان به چچن رسانده شد و رمضان قادروف، ‌ رییس دولت چچن [...] در فرودگاه گروزنی از این یادگار مقدس [...] استقبال کرد.  این یادگار مقدس پیامبر اسلام با همراهی گارد احترام به مسجد مرکزی گروزنی [...] رسانده شد.  رمضان قادروف کپسول حاوی تار موی مقدس حضرت محمد را می‌بوسد [...] سخنگوی مفتی گری چچن اعلام کرد تار موی مقدس حضرت محمد به همراه تمام گواهینامه‌های حاکی از اصالت آن به چچن رسانده شده [...] پیشتر ظرف مقدس حضرت محمد که قدمت آن بیش از 1400 سال است،  در ماه سپتامبر سال 2011 با هواپیمای ویژه از لندن به گروزنی رسانده شده بود.   به همراه آن دو فرش را که مدت طولانی قبر پیامبر اسلام را با آن‌ها می‌پوشاندند به چچن آورده شدند.»

بله اگر حضرت رضا پهلوی با شعار مبهم «انتخابات آزاد،  برای ایران آزاد» مانع نشوند،  همین روزهاست که تار موی مقدس برای دلجوئی از «توتال»،  یک نامة‌ محرمانه برای مقام معظم ارسال ‌کند که متن آن پس از هفت‌ماه در وب‌سایت «کلمه» و سپس در رادیوفردا انتشار خواهد یافت.   شاید هم تارموی مقدس شخصاً برای دیدار با رهبر کبیر انقلاب اسلامی،  و شرکت فعال در  مذاکرات هسته‌ای ملایان با گروه «1+5» در تهران حضور بهم رساند.         

 












...










Share