شنبه، اسفند ۲۰، ۱۳۹۰



تیز و ریدل!
...

جنجال پیرامون «انتخابات» روسیه،   جنگ در سوریه و ... و از همه مضحک‌تر هیاهو در مورد بحران دست‌ساز هسته‌ای ملایان در واقع با هدف پوشش دادن به عقب‌نشینی غرب پیرامون  صلح «اسرائیل ـ فلسطین» به راه افتاده بود.   بله،   بین خودمون بمونه،  به هیچکس نگین!  حضرات می‌باید در تاریخ 12 مارس سالجاری در مورد سرنوشت اسرائیل با روسیه به مذاکره بنشینند و به همین دلیل ماتم گرفته بودند.   برای پنهان داشتن این واقعیت تلخ بود که «انتخابات روسیه»، ‌ «مردم سوریه» و «پیشرفت‌های هسته‌ای» مرده‌شویان از چنین اهمیت جهانی‌ای برخوردار شد.

بوق‌های عمو سام تمام تلاش خود را به خرج دادند که چند دروغ شاخدار را به ما حقنه کنند. نخست اینکه،   برای مبارزه با «پیشرفت‌های هسته‌ای» ‌ملایان جمکران،  سران اسرائیل با اوباما گفتگو کرده‌اند!   دیگر آنکه انتخابات روسیه «مخدوش» است و از آنجا که روسیه از «ثبات» در سوریه حمایت می‌کند،  پس «بشار اسد باید برود!»   بله،   بشار اسد باید برود تا اوباش اسلامگرا بتوانند قدرت را در سوریه به دست گیرند و اسرائیل را تهدید کنند.  در چنین شرایط جادوئی‌ای  لندن و واشنگتن می‌توانستند «مذاکرات صلح»‌ را ماست‌مالی کنند،   و اسرائیل هم به دلیل «استقلال» می‌توانست‌ یک جنگ دیگر به راه انداخته و نان آتلانتیست‌ها را در روغن شناور سازد.  خلاصه،   در گیرودار جنگ کذا این امکان هم به وجود می‌آمد که حکومت کفن‌فروش‌ها با برخورداری از «امدادهای غیبی» به بمب اتمی «مجهز» شود.   

همانطور که دولت بیل کلینتن «توانست» پاکستان را به سلاح هسته‌ای مجهز کند،  دولت اوباما  هم «می‌توانست» مرده‌شویان اتمی بیافریند و روسیه را در برابر عمل انجام شده قرار دهد.  در اینصورت نان مفصلی برای دولت اسرائیل به تنور چسبانده می‌شد!   برای تحقق چنین اهداف مقدسی بودکه ابتدا «آورام» چامسکی را به میدان فرستادند تا دیگران هم بتوانند در بی‌بی‌سی و دکان‌های مشابه از تجهیز ملایان به سلاح اتمی حمایت به عمل آورند.

پس از شرکت فعال در برنامة «شام غریبان» در واشنگتن،   بنیامین‌نتان‌یاهو و جیره‌خواران‌اش در نوار غزه برای یک جنگ افروزی «مفید» و «اسلامی» خیز برداشته بودند،  اینهمه به این امید که مذاکرات صلح «کوارتت» را در  نیویورک با شکست روبرو کنند.   ولی یک روز پس از روز جهانی زن،   یعنی در تاریخ 9 مارس 2012  همزمان با مسافرت لاوروف به مصر، آرزوهای‌شان در فلسطین هم برباد رفت.  و اینچنین بود که اسرائیل ناچار شد شکست برنامة جنگ افروزی را به عنوان «نبرد با تروریسم» در بوق بگذارد.   بله،   روز 9 مارس 2012 را به خاطر بسپاریم!   در چنین روزی آمریکا ناچار شد همزمان دست‌وپای حکومت جمکران و دولت اسرائیل را جمع و جور کند.   در نتیجه حکومت کفن‌فروش‌ها و همچنین مخالف‌نمایان‌‌اش به جایگاه  واقعی‌ وپوشالی‌شان یعنی شعارهای واژگونه،   و «هیاهو برای هیچ» پرتاب شدند.

مخالف‌نمایان با تمرکز بر محور پوچ و چند لایة «شرکت» و «عدم شرکت» شخصیت‌های «فرهیخته»،   آنهم در پدیدة نیست در جهانی به نام «انتخابات» در یک حکومت «خدامحور» در واقع دامنة حماقت و توحش را گسترش می‌دهند،  و بوق‌های جمکران نیز در توسعة این گسترة موهن سنگ تمام می‌گذارند.  این نمایش مهوع و «مقدس» با تلاش شعبة فارسی‌زبان «فاکس‌نیوز»،  یعنی همان «فارس‌نیوز» از جمکران آغاز شد.   این شبکه در تاریخ  2 مارس 2012 به جهانیان «خبر» داد که محمد خاتمی در «انتخابات» حضور یافته و برادرش در این انتخابات حضور نیافته!   حضور ممد یونسکو در مسابقات مارگیری حکومت ملایان به راستی جهان را به لرزه درآورد!   بله،   این «خبر»،   یا بهتر بگوئیم این «تیز» مانند دیگر بادهای مقدسی که از ماتحت عموسام صادر می‌شود،  خیلی خیلی مهم بود؛  به چند دلیل!

با توسل به این «باد مقدس» می‌توان هم دوقطبی‌های کاذب و گوساله‌پسند فراوان تولید کرد،  و هم چندین «پیام» انسان‌ستیز را در دکان مک‌کارتیسم وطنی به فروش رساند.  بحث سرنوشت‌ساز،  «استراتژیک» و به ویژه ابلهانه پیرامون «حضور» ملاممد خاتمی در یکی ازحوزه‌های رأی‌گیری،  آینة تمام‌نمای حماقت،  فقرفرهنگی و توحشی است که بر جامعة ایران حاکم شده.   یک حکومت «خدامحور»‌که «حق انتخاب آزاد» را برای «انسان» به هیچ صورت ممکن به رسمیت نمی‌شناسد،   «انتخابات» برگزار می‌کند،   یک مأمور تبلیغات ساواک که در سال 1357،  سوار بر موج «انقلابیون» شده،   و طی 33 سال اخیر جز «کودتا» و جنایت و لشکرکشی خیابانی در کارنامه‌اش هیچ نمی‌بینیم،   در این مراسم مضحک حضور به هم رسانده و «رأی» داده.   منطقاً،   یعنی در یک جامعة‌ بهنجار،  حضور،  یا عدم حضور افراد در حوزة رأی‌گیری،   موضوع بحث سیاسی نیست.   همة‌ افراد واجد شرایط قانونی می‌توانند رأی دهند.  رأی اینان «مخفی» است،  چرا که «رأی» نیز از قضای روزگار از جمله همان حریم خصوصی ‌به شمار می‌رود.   از سوی دیگر،  در یک نظام انسان‌محور،   «حضور» افراد در حوزة رأی‌گیری،  فقط به معنای «شرکت در انتخابات» است و بس!   اما به ارادة ارباب،   در جمکران به هیچ عنوان چنین نیست!

حکومت جمکران،  «انتخابات» را از مفهوم واقعی‌اش تهی کرده و از آن  ابزاری برای گسترش پروپاگاند استعمار ساخته.  مخالف نمایان این حکومت نیز برای فروش همین ابزار به بازاریابی مشغول‌اند.   و همین محشرخر در غرب،   به رسانه‌ها و «شخصیت‌های» اسلام فروش و اسرائیل‌پرست فرصت می‌د‌هد تا از تجهیز حکومت ملایان به سلاح هسته‌ای حمایت به عمل آورند.   به عنوان نمونه نگاهی خواهیم داشت به انتشار مطلب روزنامة انگلیسی «گاردین» که انتخابات را به «مواضع هسته‌ای» حکومت ملایان پیوند زده،  و مقالة «شیوای» نوآم چامسکی که از تجهیز ملایان به سلاح اتمی پشتیبانی کرده.  

سایت ایسنا،   مورخ 12 اسفندماه 1390 در مطلبی تحت عنوان ابله‌پسند «حضور گسترده مردم در اين انتخابات،  نشان‌دهنده حمايت مردمي از نظام حاكم است» به نقل از «گاردین» چنین می‌نویسد:

«[...] حضورگستردة مردم در انتخابات نشان‌دهنده حمايت مردمي از نظام حاكم خواهد بود و به ايران اجازه مي‌دهد در مناقشه با غرب در بارة برنامه هسته‌ئي‌اش پابرجا بايستد.»

به عبارت دیگر،   ایرانیانی که به هر دلیل در این «شبه‌انتخابات» شرکت کرده‌اند، خواهان «پیشرفت‌» ملایان جمکران در فناوری‌های هسته‌ای بوده‌اند!   حداقل آرزوی کارفرمایان «گاردین» چنین است!   جالب اینکه،   مطالبات تفنگ‌فروش‌های دو سوی آتلانتیک که با هدف پوچاندن «انتخابات» صورت گرفت،  توسط ملایان جمکران «تکمیل» شد.  روز جمعه 12 اسفندماه،   آخوند صدیقی تعریف نوینی از «انتخابات» ارائه داد که در سایت ایسنا انتشار یافت.  به ادعای صدیقی،  مفهوم «حضور مردم در این انتخابات،  30 سال ایستادگی در برابر فشارهای غرب است!»   بله،   در قلعة حیوانات،   «حرکت انسان در زمان و مکان مشخص» به رسمیت شناخته نمی‌شود؛   «تعبیر» این حرکت در مسیر منافع غرب اهمیت دارد.   و منافع استعمار چنین ایجاب می‌کند که حضور فرضی تل موهوم «مردم» در انتخابات کذا، صف‌آرائی «امت» در برابر اربابان حکومت اسلامی در غرب تعبیر شود.   به  این ترتیب،   در ایسنا،  «دین» و «مکتب»‌ آخوند صدیقی در جایگاه  «برندة انتخابات» قرار خواهد گرفت و لات‌بازی «مسلمانان» در اعتراض به «قرآن سوزی» ادامه خواهد یافت:

«صديقی:  برندة اصلي انتخابات دين و مكتب ماست [...] مسلمانان در برابر قرآن‌سوزي در افغانستان ساكت نمي‌نشينند [...] خطيب جمعه تهران گفت:  مردم ايران با حضور در انتخابات نشان دادند كه زير هجوم تبليغاتي كشورهاي غربي در سي ‌سال گذشته ايستادگي كردند [...]»

بله،   برای پیوند آسمان به ریسمان و مخدوش کردن مرز مفاهیم متضاد،  آخوند جماعت در سنگر «گاردین» می‌نشیند،   و بار ارباب را به سر منزل مقصود می‌رساند تا همه بدانند و آگاه باشند که انتخابات در حکومت اسلامی،   همه چیز هست جز آنچه می‌باید باشد،   یعنی، انتخابات!   در راستای همین مسیر مقدس است که ملاممد خاتمی و پامنبری‌های‌اش در «پیک نت» و دکه‌های مشابه معرکه ‌گرفته‌اند.   

ابتدا خاتمی در وبلاگ‌اش توضیح می‌دهد که چرا در انتخابات شرکت کرده و رأی داده!   بعد هم از زبان این ملای مافنگی برای‌مان توضیح می دهند که «روی برگة رأی» چه نوشته و مقالات شیوا و مبتذل آخوندپرست‌ها به کنار،   سرانجام به ما می‌گویند که حضور ممد یونسکو در حوزة رأی‌گیری عملی «عقلانی» بوده و بزودی «معجزات» این عمل شگفت‌انگیز بروز می‌کند و ... و اینگونه است که عمل «رأی دادن» نیز از چارچوب واقعی‌اش به بیرون پرتاب ‌شده،    به چارچوب مفاهیم دیگری پای می‌گذارد که هیچ ارتباط منطقی با «رأی دادن» در یک انتخابات ندارد!

به عنوان نمونه،  ملاممد ادعا می‌کند،   روی برگة رأی نوشته «جمهوری اسلامی»،   و برای «باز نگه داشتن روزنة اصلاحات» در انتخابات شرکت کرده.   برای پرهیز از اطالة کلام،  به طرح یک پرسش منطقی در رابطه با حرکات مضحک شیاد اردکان اکتفا می‌کنیم.   و آن اینکه رأی دادن در انتخابات مجلس به چه معناست؟ ‌ حضور در حوزة رأی‌گیری،  فقط و فقط‌ جهت برگزیدن نمایندگانی است که صلاحیت‌شان تأئید شده.   پاسخ دیگری به این پرسش ‌وجود ندارد.   به زبان ساده‌تر،   از یک‌سو «رأی دادن»،  خارج از عرصة «ستایش» و «نکوهش» قرار می‌گیرد،  و از سوی دیگر،   «برگة رای» و حضور در حوزه رأی‌گیری نمی‌تواند به ابزار هیاهوی تبلیغاتی تبدیل شود.   اگر با حکومت اسلامی مخالف‌ایم،  دقیقاً به این دلیل است که این حکومت «انتخابات» را از مسیر واقعی‌اش خارج کرده و از آن ابزاری جهت هیاهو ساخته.   و می‌بینیم که ملاممد شیاد که ادعا می‌کند مخالف این «روش‌هاست» خودش دقیقاً از همین روش پیروی می‌کند و لوطی و عنترهای کاخ‌سفید هم «دمب» ملاممد را برای ما ملت توی بشقاب گذاشته‌اند.   

البته این نکات پیش پا افتاده،  از چشم تیزبین «صاحب نظران» همه فن‌حریف طویلة مک‌کارتی پنهان مانده!  و بی‌دلیل نیست که اینان پس از سال‌ها سینه زدن برای حاج روح‌الله و سر دادن عربدة «مرگ بر آمریکا»،   اینک پای در مسیر «آمریکاپرستی» گذارده و می‌کوشند در سنگر متزلزل شیخک‌های خودفروختة عرب جائی برای خودشان بیابند.

آری!   «انقلابیون» پیرو خط حاج‌روح‌الله پس از سه دهه «نبرد بی‌امان با آمریکا» اینک در کنار شیخک عربستان و قطر چمباتمه زده،   در کمال وقاحت از تروریست‌های سوریه حمایت به عمل می‌آورند.  یادمان نرفته که در دوران «نورانی» امام‌شان هم رادیوی حکومت اسلامی از شورش «اخوان‌المسلمین» بر علیه دولت حافظ اسد چه دفاع جانانه‌ای می‌کرد.   در واقع هیچ تغییری در استراتژی اربابان حکومت اسلامی از روز نخست به وجود نیامده،    حکومت جمکران مخالف حزب بعث سوریه بوده،  و هنوز هم مخالف این حزب است.   جالب اینکه،  همین حکومت به قطعنامة اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل در حمایت از تروریست‌های سوریه رأی مثبت داده ولی در رسانه‌هایش خلاف آن را ادعا می‌کند!   و به همچنین است حال و احوال تشکل‌ سرکوبگر «تحکیم وحدت» در داخل و خارج ایران.   این  سازمان نظم‌ستیز،  همچون حاج روح‌الله  «مستقل» است و نقض مقررات بین‌المللی را وظیفة مقدس خود می‌داند.   از اینرو «فارس نیوز»،   مورخ 20 اسفندماه سالجاری،  ‌ از زبان یکی از اوباش «تحکیم وحدت»،   به تأئید «تهاجم به سفارت انگلستان» پرداخته.   پس بگذریم و بازگردیم به تهی کردن «انتخابات» از مفهوم واقعی‌اش!

نیم‌نگاهی به رسانه‌های رسمی و نیمه‌رسمی حکومت ملایان و سایت‌های مخالف‌نمایان برای دریافت این تلاش موذیانه کفایت می‌کند.   همچنانکه گفتیم رسانه‌های حکومت «قلعة ‌حیوانات» و همچنین مقامات قلعة ‌کذا،   از یک‌سو «انتخابات» را با احکام توحش شرع و شعارهای ابلهانة حاج روح‌الله در ترادف قرار داده‌اند،  و از سوی دیگر،  حضور کودکان و کهن‌سالان در این مراسم را نشان «دمکراسی» ‌می‌دانند!   برای دریافت ابعاد این مرزشکنی مشتاقان می‌توانند به «تعبیرهای» متفاوت از «انتخابات» در سایت‌های رسمی حکومت مراجعه کنند؛ تا ما هم بپردازیم به اصل مطلب!   اصل مطلب این است که در پس پردة‌ هیاهو پیرامون «انتخابات» در ایران و به ویژه در روسیه،   امثال نوآم چامسکی جهت تجهیز جمکران به سلاح هسته‌ای خیز برداشته بودند.

دو روز پس از انتخابات جمکران،  یعنی همزمان با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری روسیه،  حنازرچوبه،   ‌مورخ 14 اسفندماه 1390،   مقاله‌ای تحت عنوان،‌  «چامسكی:  ایران تهدیدی برای جهان نیست» منتشر کرد که در انتهای آن آمده بود،‌   دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای امنیت منطقه را تأمین می‌کند!   بله،   انتشار این مطلب «شیرین» نشان داد که نوآم چامسکی تا چه حد خواهان صلح و امنیت در منطقه است!   این مطلب دلچسب با عبارت «نوآم چامسکی معتقد است که...» آغاز شده،   و پس از پیوند چندین آسمان به هزاران ریسمان،   خود را نفس‌نفس‌زنان به «زیو مواز»،   تحلیل‌گر اسرائیلی می‌رساند تا از زبان «ریدل»،  یک افسر سازمان سیا که خود را در جایگاه «طراح مسائل امنیتی ایران» نشانده  بگوید،  سلاح اتمی برای ایران خیلی هم «خوب» است:       

«به گفته این اندیشمند آمریكائی،   نمی‌توان مستدل و قاطعانه گفت كه ایران یك تهدید به شمار می‌رود [...]  بروس ریدل،‌   افسر كهنه‌كار سازمان سیا [...] گفته بود [...] اگر در جایگاه برنامه‌ریز و طراح مسائل امنیت ملی ایران قرار داشت،   خواستار سلاح هسته‌ای به عنوان یك عامل بازدارنده بود [...]»

جالب اینکه،  همین مزخرفات در سایت مخالف‌نمای «جرس»،   به نقل از «مهرنیوز» انتشار یافت و در این سایت «چامسکی» را به عنوان استاد دانشگاه و «کارشناس برجستة آمریکائی» به فروش گذاشته بودند:

«[...] چامسکی؛  استاد دانشگاه و کارشناس برجسته آمریکائی [...] می‌نویسد [...]  بروس ریدل [...]»

تا آنجا که ما می‌دانیم نوآم چامسکی «زبانشناس» است.  گذشته از این،  چامسکی خود را مدافع حقوق بشر معرفی می‌کرد،   و در کلیة آثارش «حقوق بشر نسبی» را ناقض پایه و اساس حقوق بشر معرفی می‌نمود.   ولی همین مخالف «حقوق بشر نسبی»،   زمانیکه در نیویورک در کنار پاسدار اکبر و جماعت «سبز» نشست،  در عمل ثابت کرد که بر خلاف تمامی اظهارات و نوشته‌های‌اش هیچ مخالفتی با حقوق بشر نسبی ندارد!   به عبارت دیگر،   نوآم چامسکی تمامی اعتبار و پرستیژ فلسفی و تاریخ‌نگاری خود را از دست داد،   و در جایگاه یک زبانشناس مدافع فاشیسم نشست.  و دقیقاً به همین دلیل است که از زبان «بروس ریدل»،   مطالبات محفلی‌اش را مطرح می‌کند.   

تمامی کارشناسان منطقه می‌دانند که اسرائیل از دیرباز می‌خواست که ملایان همچون پاکستان،  در نظام رسانه‌ای به سلاح هسته‌ای «مجهز» شوند،   تا بتواند در پناه تهدیدهای پوشالی حکومت توحش همچنان به نقض قوانین بین‌المللی در منطقه ادامه داده،   و از بازگشت به درون مرزهای قانونی‌اش سر باز زند.   و حامی اصلی این سیاست در کاخ‌سفید نشسته.   فقط برای تحقق خواست اسرائیل است که حکومت اسلامی با شعار «اقتدار» و «استقلال» دست به نقض مقررات بین‌المللی می‌زند،  و زمینة سرکوب ملت‌های فلسطین،  لبنان و سوریه را فراهم می‌آورد.   البته داستان این خوش‌رقصی‌ها دیگر به پایان رسیده و به همین دلیل است که زوزة مقام معظم به آسمان برخاسته و دست دوستی به سوی اوباما دراز فرموده‌اند!

و دقیقاً به همین دلیل است که «سلطانیه» در اطریش به آمریکا «سیلی» می‌زند،   و حکومت جمکران از آمریکا گندم وارد می‌کند!   بله،   آمریکا هم به مرده‌شویان «گندم» می‌فروشد،  و هم از آنان «سیلی» می‌خورد!   دلیل هم اینکه روسیه در سوریه «کوتاه» نیامده.   روز نهم ماه مارس سالجاری،   وزیر امورخارجة روسیه به مصر رفت،  و معاون‌اش در شهر «رباط» پیام دیمیتری مدودف را به پادشاه مراکش رساند.   همزمان وزیر امورخارجة فرانسه به مراکش شتافت و مخالفت کشورش را با دخالت نظامی در سوریه اعلام داشت!   در نتیجه همة کاسه‌کوزه‌ها به سر شیخک‌های قطر و عربستان و دولت «محتضر» رجب اردوغان شکست،   و مرده‌شویان ناچار شدند به تقیه و مرزشکنی ادامه دهند.

آهنی،   سفیر کفن‌فروشان در فرانسه،   رسماً ارسال مزدور مسلح به سوریه را کار آمریکا و اسرائیل دانست،   حال آنکه حکومت جمکران از آغاز در راستای همین سیاست فعال بوده و هست.   از سوی دیگر،   در تداوم مسیر پوچ سازی،   امروز آخوند جنتی تعریف نوینی از «انتخابات»‌ ارائه داد.   «جکی» در وقوقیة امروز فرمودند که،   «ای مسئولان!  دست این مردم را ببوسید،  و در راه خدا مشکلات‌شان را حل کنید!»   بله،  در ذهن علیل «جکی» و اربابان‌ گاوچران‌اش این است مفهوم «انتخابات» در ایران.  اصولاً در قاموس گاوچران‌ها «انتخابات» فقط در غرب می‌تواند در چارچوب واقعی‌اش مورد بررسی قرارگیرد.  

به عنوان مثال،   «انتخابات» در بزرگ‌ترین دموکراسی جهان،  یعنی در هند،  به هیچ عنوان اهمیتی ندارد.   همچنین انتخابات در روسیه نیز آنقدرها «انتخابات» نیست!  و به همین دلیل است که تمامی رسانه‌های غرب،  شرکت ده‌ها میلیون انسان در انتخابات روسیه را در پرانتز گذاشته،   همگی بدون استثناء این روند را با یک «حرکت فردی» در ترادف قرار داده‌اند.   به عنوان نمونه،   «پوتین پیروزی خود را اعلام کرد ... بازگشت پوتین به کرملین و...» و خلاصه با توسل به پوتین،  چنین القاء کردند که در روسیه انتخاباتی برگزار نشده،  پوتین خودش از صندوق بیرون آمده و پیروزی‌اش را اعلام کرده!  پس بی‌خیال وزارت کشور و کمیسیون برگزاری انتخابات،   و به ویژه بی‌خیال رأی دهندگان روس!  پوتین شخصاً پیروزی‌اش را اعلام کرد،    گاری کاسپاروف و چپ «پست‌مدرن» هم با او مخالف هستند!   

اما از همه جالب‌تر افشاگری مضحک «نوول ابسرواتور» در مورد نخست‌وزیرروسیه  بود که ترجمة فارسی آن خوشبختانه فقط چند ساعت در سایت «رادیوفرانسه» انتشار یافت.   سایت نوول ابسرواتور،‌   مورخ 4 مارس 2012،   در مطلبی تحت عنوان، «ثروت پنهان پوتین» یک داستان کدوقلقله‌زن نوشته.  افسوس که فرصت بررسی آن را نداریم،   فقط می‌گوئیم که اگر همة اسناد و مدارک سوءاستفادة مالی ادعائی نوول ابسرواتور در دست باشد،   هیچ مدرکی نمی‌تواند ثابت کند که‌ ولادیمیر پوتین تلفن کرده و «پای تلفن» همان گفته که «نوول ابسرواتور» ادعا می‌کند!  حال که به نوول ابسرواتور، ‌ روسیه و پوتین رسیدیم بگوئیم که شهید  مظلوم،‌  میکائیل کودورکووسکی دم‌شان به بنیاد «کارلایل»‌ وصل است و رسانه‌های غرب از جمله نوول ابسرواتور به این نکتة پیش‌پاافتاده اشاره نمی‌کنند!      

البته با سوابق درخشان رسانة مذکور بیگانه نیستیم!   همین رسانه‌ بود که تصویر روح‌الله خمینی را روی جلد چاپ کرده و نوشته بود،   «مردی که غرب را به لرزه در می‌آورد!»  به راستی که غرب از نفت بشکه‌ای 5 دلار خیلی هم به لرزه در آمد؛   بهای نفت طی دوران صدارت میرحسین منفور از آب معدنی هم کمتر بود!   باری،   اگر  فراموش نکرده باشیم،   چندی پیش رسانة‌ فرانسوی «اکسپرس» نیز همین قماش مزخرفات را با تصویر «مهرورزی» بازتولید کرده بود.  خلاصه تفنگ‌فروش‌ها در ارائة تصویر «قدرقدرت» از جیره‌خواران و لوطی و عنترهای‌شان خیلی دست‌ودل‌بازند،   چرا که این مزخرفات در دوقطبی کردن فضای جامعة ایران تأثیر فراوان دارد.   با این وجود،   علیرغم شلیک موشک بالیستیک توسط دولت «مستقل» و مفلوک پاکستان در تاریخ 5 مارس سالجاری،   و علیرغم خوشخدمتی‌های حکومت جمکران و خوش‌رقصی‌های کرزای و اردوغان،   اربابان حکومت‌های اسلامی منطقه دیگر نمی‌توانند این نمایشات مهوع را ادامه دهند.   زمان بازنگری در بسیاری از «کلان ـ استراتژی‌ها» فرا رسیده و متأسفانه می‌بینیم که دست غرب آنقدرها هم در منطقه «پر» نیست. 

 












...











Share