پایان داس و دلار!
تو میدمی و آفتاب میشود
در آخرین هفتة ماه دسامبر سال 2012،
سنگر «معنویت» و «اخلاق محوری» ادیان ابراهیمی در خاستگاه اسطورهایاش، سرزمین مصر در هم شکست! «جاخالی» هوشیارانة 70 درصد از مصریها در
برابر «شبه رفراندوم» اسلامگرایان، به
امتیازات اسطورهای «ابراهیم» در سرزمین فراعنه پایان داد و «شاخ آفریقا» را در
جیب عموسام گذاشت! چرا که، در پی
افتتاح خط لولة «سیبری ـ پاسیفیک»، 11تن
حشیش در اسپانیا توقیف شد و همزمان سفیر روسیه در سازمان ملل پتة یانکیها را بر
آب انداخت و ... و اینچنین بود که برای جبران زیانهای مادی و معنوی ارباب، فعالیتهای «سیاسی ـ فرهنگی» جمکرانیان، جهت
افزایش دامنة حماقت و توحش طویلة مککارتی در داخل و خارج مرزهای ایران شدت گرفت.
گذشته از تبدیل فروغ فرخزاد به الگوی توحش اسلام و کاسبکاریهای
مهرانگیز کار با جسد همسر سابقاش، ابراز
عشق علی لاریجانی و احمی به «حضرت مسیح»، تحمیل
الگوی توحش اسلام به «قفقاز» در وقوقیة هشتم دیماه سالجاری و ... و عربدة سردار
نقدی جهت شرکت «بسیج» در «جنگ سوریه» نشان میدهد که سگهای سیرک عموسام یکبار
دیگر به اجماع رسیده و در مسیر مقدس «نه شرقی،
نه غربی» به معلق زدن برای ارباب مشغول شدهاند. یادآوری سالگرد ارسال پیام حاج روحالله به
رهبری شوروی و «سرمایهگزاری خداوند» برای «وحدت جامعةاسلامی» دلیل موجه دارد:
«[...] حجتالاسلام صدیقی [ضمن اشاره به] سالروز پیام تاریخی حضرت
امام [...] به گورباچف [...]همگان را به
رعایت تقوای الهی [...] توصیه کرد [...] وی افزود:
خداوند متعال برای وحدت جامعه اسلامی سرمایهگذاری کلانی انجام داده [...] قرآن
دستورالعملی است که میخواهد جهان اسلام را با قانون واحده اداره کند[...] لازم
است با تفسیر واحدی جامعه بشری را با یک قانون اداره کنیم[...]»
منبع: فارسنیوز، مورخ 8 دیماه سالجاری
لات و اوباش جمکران طبق معمول پای از گلیمشان فراتر گذاشته، برای
«ادارة جامعة بشری» ابراز آمادگی کردهاند. به نظر میرسد،
لوطی و عنترهای عموسام میپندارند هنوز
دور، دور محفل برژینسکی است و «در» بر
همان پاشنة قدیم میچرخد. در دوران پاشنة
قدیم، «داسها» با شعار نبرد با
امپریالیسم در واقع برای ترکتازی «دلار» و استقرار آمریکا در سنگر دمکراسی و حقوقبشر
زمینه سازی میکردند! اما گذشت آنروزهای «نورانی!» نمایندة
روسیه ضمن اشاره به مخالفت آمریکا با «شورای حقوق بشر»، اعلام داشت دولت آمریکا از امضاء «کنوانسیون
رفع تبعیض از زنان» خودداری میکند!
بله، آمریکا
«کنوانسیون رفع تبعیض از زنان» را امضاء نکرده!
و این است پایه و اساس دیپلماسی
بمب و تحمیل توحش اسلام بر زنان ایران و دیگر کشورهای منطقه. جالب اینجاست که یانکیها خود را مدافع حقوق بشر
و دمکراسی هم جا زدهاند، حکومت ملایان هم
گاوچرانها را طرفدار دمکراسی و «حقوق بشر» میخواند و ... و از همه مهمتر مخالفنمایان
حکومت جمکران از قماش عبادی، ستوده، کار و شرکاء نیز به عنوان هواداران دمکراسی و حقوقبشر
مورد الطاف ویژة یانکیها و متحدانشان در غرب قرار گرفتهاند!
با توجه به این اوضاع «خرتوخر»، حداقل دو پرسش منطقی مطرح خواهد شد. در مرحلة نخست میپرسیم، چرا عموسام که هنوز کنوانسیون رفع تبعیض از
زنان را امضا نکرده، و با تبحر و تخصص در زمینة «شارلاتانیسم» خود را
در جهان طرفدار دمکراسی و حقوق بشر جا میزند، توسط حکومت «ضدامپریالیست» جمکران افشا نشده؟! روشنتر بپرسیم؛ حکومتی که 33 سال است به قول خودش با «استکبار غرب» مبارزه
میکند، چرا در همسوئی با یانکیها گام برمیدارد، و این دروغ بزرگ را پنهان داشته؟ پرسش
دوم اینکه به چه دلیل حقوقدانان جمکران از قماش حاج سیدجوادی و کار و ... و خلاصه
طیف کاسبکارانی که سنگ «حقوق بشر» به سینه میزنند، به این
نکتة پیشپاافتاده یعنی «مخالفت آمریکا با رفع تبعیض از زنان» اشاره نکردهاند؟ تنها یک
پاسخ برای این پرسشها میتوان یافت: وابستگی
حکومت اسلامی و مخالفنمایاناش به آمریکا.
به عبارت دیگر، همگی
حضرات سر در آخور طویلة مککارتی دارند. و طویلة کذا نیز همچنانکه پیشتر به کرات گفتهایم، به «معنویات»
و «اخلاقیات» و «یکتاپرستی» ادیان ابراهیمی دخیل بسته تا بتواند همچون آخوند
جماعت، از طریق نفی «مادیات انسان»، دامنة
چپاول ملتها را گسترش دهد. ولی در چهارمین هفتة ماه دسامبر سالجاری، دکان توحش
یکتاپرستی، هم در اسرائیل و هم در مصر کساد شد!
به گزارش اسرائیل تایمز،
مورخ 26 دسامبر 2012، معبدی
به قدمت 2750 سال در اسرائیل کشف شده که به «یکتاپرستان» تعلق نداشته! به عبارت دیگر، دکان «ارض مقدس» در خود اسرائیل در شرف تعطیل است و بزودی شاهد انسداد راه حضرت
ابراهیم به سوی «ارض مقدس» نیز خواهیم بود.
جالب اینجاست که چند روز پیش از
انتشار خبر «اسرائیل تایمز»، راه ورود «ابراهیم» به سرزمین مصر هم مسدود شده
بود! و خارج از تحریم هفتاد درصدی
رفراندوم مصر، دو بانک مهم اروپای غربی که
بهتر است نامشان محرمانه بماند، ناچار
شدند اینکشور را ترک گویند! خلاصه،
همانطور که میبینیم برخلاف عربدههای ملایان، تحولات
سیاسی بازتاب منطقی تغییرات «مادی» و اقتصادی است، نه بالعکس! در نتیجه،
گسترش صدور نفت روسیه به آمریکا، دستنشاندگان عموسام را در کشورهای نفتخیز
منطقاً تضعیف خواهد کرد و افزایش جار وجنجال، به ویژه در کشور ایران از همینجا سرچشمه میگیرد!
به گزارش ایرنا، مورخ 5 دیماه سالجاری، خط لولة
نفت «سیبری ـ پاسیفیک» به طول 5 هزار کیلومتر افتتاح شد:
«[از این خط لوله] 35 درصد نفت روسیه [...] در ساحل اقیانوس آرام
به آمریکا [...] 30 درصد به ژاپن و 28 درصد هم به چین فروخته میشود. [...] ظرفیت
[سالانة] انتقال نفت [این خط لوله] 30
میلیون تن است و [روسیه] افزایش آن تا 80 میلیون تن در سال را برنامه ریزی کرده [...]
روسیه روزانه 10 میلیون بشکه نفت تولید میکند [و] بیش از نیمی از آن را [...] صادر
میکند[...]»
البته ایرنا نمیگوید که بر خلاف نفت صادراتی ایران و شیخنشینها، ارز
حاصل از صادرات نفت روسیه توسط بانکهای غرب حیف و میل نخواهد شد! به
عبارت دیگر، صادرات نفت روسیه به حوزة دلار در واقع دامنة تاراج استعمار را در ایران
کاهش میدهد، و منطقاً دکان «معنویت» و «حجاب» و «شهادت»، یعنی
«خانواده سالاری» سیاست «شیخوشاه» را کساد خواهد کرد. خلاصه، حکومت
جمکران، بدون اینکه بخواهد ناچار شده با تنظیم «بودجة
بدون نفت»، در واقع سهمیة ارزی دکان هیتلری «احترام به
ادیان و باورها» را کاهش دهد. و برای جبران
این کاهش جانگداز است که حضرات در راستای سیاست «نه شرقی، نه غربی» دست به دامان «مسیح» شده، و برای
«هدایت بشریت» به منجلاب «خدامحوری» از «واتیکان» کمک میطلبند!
در این راستا، پاسدار علی لاریجانی با ارسال «پیام تبریک میلاد
مسیح برای رئیس شورای فدراسیون روسیه» چماق
محکمی بر فرق مسیحیان ارتدوکس فرود آوردند و احمدینژاد هم به جنگ «بتپرستان» چین
و هند شتافته، برای جهانیان «نسخة سعادت»
نوشت:
«[...] دعوت به عدالت مهمترین دعوت همه پیامبران الهی بوده [...]
حضرت عیسی [...] نیز مانند همه انبیاء عظام الهی [...] پیامآور صلح و عدالت و
پرچمدار توحید و تکریم انسان میباشد [...] امروز [...]گرایش ملتها به حقیقتجوئی، عدالتطلبی
و مبارزة بیامان با ظلم و ستم در همه جای عالم مشاهده میشود [...] و بشر بیش از
گذشته به معنویت و اخلاق احتیاج پیدا کرده [...]انشاءالله با [...] پیروی بیشتر
ملتهای تشنة حقیقت از دستورات نورانی انبیای الهی [...] دنیائی سرشار از عشق و
برادری و عدالت و خدامحوری را شاهد باشیم[...]»
بله، اگر متن پیام «دبستانی»
است، «الهیتاش» حرف ندارد! مشتاقان
میتوانند به «پیام» احمی که در تاریخ 7 دیماه سالجاری در سایت ایرنا انتشار
یافته مراجعه فرمایند تا ما هم نگاهی داشته باشیم به فعالیت «فرهنگی» آشفروشها! آخرین
خبر از فعالیتهای «فرهنگی» این جماعت حکایت از آن دارد، که اینان از طریق «نشخوار گذشته» موفق شدهاند،
فروغ
فرخزاد را به «فروغالزمان» فرخزاد تبدیل کنند!
و بر خلاف فروغ فرخزاد، «فروغالزمان» موجود حقیری است که از چارچوب توحشگستر
«خانواده» و نهایت امر، «شورش بر پدر» پای
فراتر نخواهد گذارد، و خارج از حیطة این «روابط یکسویه» موجودیات زن
را به رسمیات نمیشناسد! از اینروست که «فروغالزمان» نیز همچون آشفروشهای
جمکران خواهان دفاع از حقوق «خواهراناش» شده!
بد نیست آش فروشها که با هدف
گسترش توحش خانواده یعنی دور باطل «فرمانبرداری ـ شورش»، سالگرد تولد فروغ فرخزاد را به ابزار گسترش
توحش ادیان ابراهیمی تبدیل کردهاند، بدانند که امسال مسابقات انتخاب ملکة زیبائی
جهان عرب در کشور مصر و زیر دماغ محمد مرسی برگزار شده!
بنابراین، نتایج
رفراندوم پروژة قانون اساسی مصر هر چه باشد،
هیچ اهمیتی ندارد؛ این رفراندوم در هر حال فاقد «مشروعیت قانونی»
است. مشروعیت یافتن یک رفراندوم به شرکت حداقل 51
درصد از رأیدهندگان نیاز دارد و چنین شرایطی در مصر فراهم نیامده؛ فقط 30
درصد از مصریها در این مضحکه شرکت کرده
بودند. به عبارت دیگر،
بر خلاف آنچه در سال 1358در ایران
رخ داد، دستگاه تبلیغاتی استعمار غرب نتوانست مخالفان «حکومت
الهی» را به ابزار مشروعیت دادن به حکومت توحش تبدیل کند. روشنتر
بگوئیم، در سرزمین فراعنه شیوة رایج تحریک افکار عمومی
برای ایجاد اجماع پیرامون «نفی» و «نفرت» کارساز نشد.
هر چند طویلة مککارتی طبق معمول شکماش را برای «حضور مردم»
در برابر حوزههای رأیگیری صابون زده بود،
جدائی ملت مصر از صندوقهای فروش توهم، دکان یانکیها
را حسابی کساد کرد. مصریها با تحریم این شعبدهبازی به شارلاتانهای «محترمی»
که برای دادن «رأی منفی» به پیشنویس قانون اساسی، «مردم» را به شرکت فعال در مضحکة انتخابات ریشوپشمیها
فراخوانده بودند، پاسخ منفی دادند. به این ترتیب،
اکثریت ملت مصر ثابت کرد که دست شارلاتان
های مخالفنما را از پیش خوانده! بله، اگر
ملت مصر در این تله میافتاد، بوقهای
ارتش آدمخوار ناتو با کوفتن بر طبل «حضور چشمگیر مردم مصر در رفراندوم قانون
اساسی»، همچنانکه در ایران نیز شاهد
بودیم، زمینة توجیه حکومت توحش دین را فراهم می آوردند. جالب اینکه،
همین بوقها به شیوة معهود، حتی
پیش از برگزاری رفراندوم مصر نتایج آن را هم مشخص کرده بودند! به ادعای اینان، فقط 30 درصد از مصریها ـ ساکنان شهرهای بزرگ ـ با حاکمیت «شرعیات» بر زندگی ملت مصر مخالفت
داشتند! خلاصه بگوئیم، طویلة
مککارتی خواهان کسب یک مشروعیت 70 درصدی
برای اخوانالمسلمین بود، ولی
همچنانکه شاهدیم برنامة حضرات مفتضحانه شکست خورد. اینچنین بود که نقاب فریب از چهرة یانکیها برافتاد، و دنیای توحش ابراهیمی در عرصة سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به نقطة پایانی خود نزدیکتر
شد.
در فرخنده روز 26 دسامبر 2012، با اظهارات نمایندة روسیه در سازمان ملل، سنگر رسانهای
«حقوق بشر» یانکیها نیز فروریخت و معلوم شد مخالفان واقعی «آزادی زن» در واشنگتن
نشستهاند. اظهارات نمایندة روسیه در بلاد
غرب به سکوت برگزار شد، ولی ترجمة آن با
کد: 80475769 در سایت ایرنا، مورخ 8 دیماه
سالجاری انتشار یافت:
«[ویتالی چورکین به خبرنگاران گفت، آمریکا
در عرصة بینالمللی] خود را در مبارزه [برای] حقوق بشر پیشرو قلمداد میکند، اما به هنگام مشارکت در اسناد حقوقی بینالمللی
مرتبط با این موضوع انفعالی رفتار میکند [وی افزود] آمریکا از 9 قرارداد اساسی در
عرصة ترویج و دفاع از حقوق بشر ـ مطابق با طبقه بندی سازمان ملل ـ در شش قرارداد و کنوانسیون عضویت ندارد [...] آمریکا
به عنوان نمونه در توافقنامه حقوق اجتماعی و فرهنگی، کنوانسیون حقوق کودکان، پیمان رفع تبعیض علیه زنان و کنوانسیون دفاع از
حقوق مهاجران کار عضویت ندارد.»
یادآور شویم ایالات متحد سالهاست که از پرداخت حق عضویتاش
در سازمان ملل هم خودداری کرده، ولی این مسائل «پیشپاافتاده» تاکنون در رسانههای
غرب به سکوت برگزار شده. بله، بوقهای
ارتش ناتو کارهای مهمتری دارند؛ و ازآن
جمله است در بوق گذاشتن جیرهخواران غرب به عنوان «اوپوزیسیون!» اوپوزیسیونی که مانند دارودستة شیخ مهدی هیچ
برنامهای جز براندازی آنهم با شعار «باید برود» نداشته و ندارد. و شاهدیم که در سوریه هم این به اصطلاح «اوپوزیسیون» تنها برنامهاش
برای مملکت «کنارهگیری بشار اسد» شده. باید
بپذیریم که اگر بشار اسد برود، در کشور
سوریه «حقوق بشر» رعایت خواهد شد، همانطور
که با «رفتن شاه» حقوق محفل دینفروش «کارترـ برژینسکی» بخوبی رعایت شد! حقوق
بشر یانکیها در واقع حقوق محفل فاشیسم است؛
محفلی که برای تحریف نگرش مارکس و توجیه جنایاتاش، «مکتب
فرانکفورت» را به راه انداخت و ریاست این محفل نیز در ینگه دنیا خود را «مدافع
حقوق بشر»جا زد. ولی دوران این فریب به پایان رسیده و واقعیت این
است که یانکیها همانقدر از حقوق بشر دفاع میکنند که سومالی و سودان:
«[...] نماینده روسیه [...] گفت[...] در کنوانسیون دفاع از حقوق کودکان همة
اعضای سازمان ملل به استثنای آمریکا، سومالی و سودانجنوبی شرکت دارند[...]»
همچنین معلوم شد رعایت حقوق معلولین نیز «امنیت آمریکا» را
تهدید میکند:
«[نمایندة روسیه افزود] تلاشهای [...] قانونگذاران آمریکائی در تصویب
کنوانسیون حقوق معلولین که روسیه و 126 کشور دیگر در آن مشارکت دارند، قابل توجه
است، شماری از قانونگذاران آمریکائی اعلام کردهاند
که تصویب این قانون به امنیت ملی آمریکا ضربه وارد میکند[...]»
میبینیم که «امنیت
آمریکا» دقیقاً همان اسلام محبوب حاج روحالله است؛ با تأمین حقوق انسانها مخدوش خواهد شد. به
همین دلیل آمریکا تلاش میکند محتوی کنوانسیونها را تحریف کند:
«[...] آمریکا تاکنون از میان اسناد و کنوانسیونهای بینالمللی
مرتبط با حقوق بشر فقط قراردادهای بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، کنوانسیون بین
المللی رفع تبعیضهای نژادی و پیمان منع شکنجه را پذیرفت. اما شرکت ایالات متحده در این قراردادهای بینالمللی
با شروط فراوان از طرف اینکشور صورت گرفت که با اهداف این اسناد مغایرت دارد.[...]»
اگر کسی بگوید، مخالفان
دمکراسی و حقوق بشر در آمریکا لنگر انداختهاند،
و در واقع فقط صورتک «مدافع دمکراسی» بر چهرة پلیدشان زدهاند، گزافه
نگفته. ولی تاکنون مسکو نیز به دلایلی که بر ما پنهان
هم نیست، به صورت رسمی به این واقعیت اشاره نکرده بود! به
عبارت دیگر مسکو راه را برای شارلاتانیسم یانکیها، عربدهجوئی
اسلامگرایان و عشق و محبت فروشی اهالی واتیکان هموار کرده بود! بیدلیل
نیست که جمکرانیان «میلاد مسیح» را بهانه کرده، به آغوش دکانداران واتیکان پناه بردهاند! هدف از
توسل مردهشویان به «مسیح» و میلاد او بازارگرمی برای دکان توحش «سکولاستیک» است.
در این دکان سحرآمیز و انسانستیز، هم عشق
افلاطونی و اوهام آرمانشهر به فروش میرسد،
هم «عقل» و «خرد» و «حقیقت» و «تراژدی!»
ولی ویژگی سکولاستیک در زمینة ادبی، همان «طنزستیزی» آن است که از نظرات «اجتماعی
ـ فلسفی» افلاطون و ارسطو سرچشمه گرفته. همین نگرش است که در «کلاسیسیسم» اروپا، در قالب «برتری شعر بر رمان» بروز کرد، و حاکمیت قرونوسطائیاش بر فضای «ادبی» کشورمان همچنان ادامه دارد.
در وبلاگ «فتوی ادبی» به این نگرش پرداختیم، پس نیازی
به تکرار نیست، فقط میگوئیم، چنین نگرشی با «دموکراسی» در تضاد
قرار میگیرد! و ضدیت با دمکراسی هم از
«وظایف الهی» جیرهخواران آمریکا در ایران بوده و هست. باید اذعان کنیم که در این مسیر مقدس، حاکمیت
ایران، به ویژه اسلامفروشان جمکران گوی
سبقت از دیگران میربایند.
حاکمیت استعماری بر ایران، به ویژه پس از کودتای 22 بهمن 1357، با شعار معروف هیتلر، یا همان «نه شرقی، نه غربی» کذائی، ملت ایران را در عمل به سپر بلای آنگلوساکسونها
تبدیل کرده. در زمینة «فرهنگی» همچنانکه شاهد بودیم حکومتهای
استعماری در ایران، یا همچون دوران پهلوی نسخهبرداران
«پنهان» توحش حاکم در شیخنشینها بودند،
و یا همچون دوران «حکومت امام»،
نسخهبرداری از این توحش را مایة افتخار خود میدانند. ولی پس از فروپاشی اتحاد شوروی، وظیفة دیگری نیز به عهدة ایادی استعمار در
ایران گذاشته شد: قیمتشکنی از طریق «حراج نفت» جهت کاهش هر چه
بیشتر بهای نفت روسیه در بازارهای جهانی. البته در زمینة نظامی نیز ملایان وظیفه داشتند حافظ
منافع نامشروع یانکیها در خلیج «همیشه» فارس باشند. ولی به نظر میرسد «مانور دریائی» اخیر نیروهای
نظامی ملایان در مسیر متفاوتی برگزار میشود.
حال که به مانور دریائی رسیدیم نگاهی داشته باشیم به پیامد گشت
ناوگان روسیه. همچنانکه در وبلاگ «یلدا و
مایا»گفتیم این گشت منافع شبکة قاچاقچیان دیندار و خداجوی ارتش ناتو را در آبهای
خلیج فارس و دریای عمان تهدید میکند، و توقیف بیش از 11 تن حشیش در اسپانیا، از
پیامدهای همین «گشت» میباید تلقی شود.
به نظر میرسد توقیف همین «بار» حشیش در عمل آخرین سنگر فریب
یانکیها را در هم شکست، و عدم حمایت دولت
آمریکا از کنوانسیونهای «حقوق کودک» و «رفع تبعیض از زنان» علنی شد! به عبارت دیگر، آنروزهای
خوب که شبکة محفل کارتر در ایران «حقوق بشر» را به ابزار استقرار حکومت اوباش
تبدیل کرده بود، دولت آمریکا با «رفع تبعیض از زنان» نیز مخالفت
میکرد! در اینصورت میباید بپذیریم که از یکسو، امثال حاج سیدجوادی و فروهر و سنجابی و شرکاء
که در سال 1978 میلادی ـ پس از ورود جیمیکارتر
به کاخ سفید ـ برای شاه «نامة سرگشاده» نوشتند، از
مواضع واقعی ایالات متحد بیخبر بودند. از سوی
دیگر، «رهبر کبیر» انقلاب و دیگر مقامات قلعة حیوانات
نیز که طی 33 سال اخیر، پیوسته آمریکا را مدافع حقوق بشر جا زدهاند، مواضع واقعی دولت ینگهدنیا را نمیشناسند! ولی
دچار توهم نشویم؛ اصلاً چنین نیست.
هر سه بنگاه «فروش نفرت»،
شامل داسالله، شیخالله و شاهالله از «واقعیت» آگاهی داشته و
دارند، ولی از آنجا که وظیفهشان به ارائة «تصویر
دلپذیر» از آمریکا محدود میشود، به گام برداشتن در مسیر «خریت» خود ادامه میدهند.
ولی چه بگوئیم، که دیگر امکان ادامة این روند «مقدس» وجود
ندارد. شرایط نوین استراتژیک که به توقیف آن 11 تن حشیش
«مقدس» منجر شد، سنگر رسانهای حقوقبشر را نیز از چنگ یانکیها
در آورده. خلاصه همزمان با ویرانی دکان اسطورهای
«یکتاپرستی» و خانواده نوازی، پناهگاه رسانهای
یانکیها طی جنگ سرد فروریخت و جمکرانیان هم «خانه خراب» شدهاند. اینان دیگر نمیتوانند آمریکا را مدافع حقوق
بشر معرفی کنند.
بله، پس از گذشت بیش از دو دهه از فروپاشی اتحاد
شوروی، روسیه سکوت را شکست و به این ترتیب
دوران سکون و ایستائی ناشی از تفاهم «داس و دلار» پایان گرفت. شاید
فروپاشی همین سنگر شارلاتانیسم «جنگ سرد» باعث وخامت حال جرج بوش اول شده باشد. هر چه هست امیدواریم این ضربة سهمگین به مرگ
ایشان منجر نشود چرا که بوقهای سازمان سیا،
به مصداق «خر لنگ، منتظر چش است» جشنهای ما را با روضه و زوزه و
سوگواریشان خراب خواهند کرد.
...
<< بازگشت