پنجشنبه، خرداد ۰۲، ۱۳۹۲

استالینگراد 2!


آزادی «قصیر»‌ شکسته شدن محاصرة استالینگراد را تکمیل می‌کند!   پیروزی ارتش سوریه بر تروریست‌های صادراتی از 50 کشور جهان،  ساکنان منطقه را از زنجیر توحش تشکل‌های دست‌ساز استعمار بریتانیا از قماش فدائیان اسلام و اخوان‌المسلمین آزاد خواهد کرد.   و برخلاف ادعای مفسران فرانسه،   آنچه در «قصیر» به خاک سپرده شد،‌   فقط «بهارعرب» نیست؛   روندی است که از آغاز قرن بیستم،  روسیه را در انزوا قرار داده و ایران به سپربلای سیاست غرب در منطقه تبدیل کرده.   به عبارت دیگر،   دوران «سروری» بریتانیا در منطقه به پایان رسیده!   بی‌دلیل نیست که پس از تحولات «قصیر»،   حکومت جمکران ناچار شد بساط «حماسه آفرینی» برای شبه‌انتخابات‌اش را بر چیند و اینچنین بود که انگلستان در آستانة «جنگ داخلی» ‌قرار گرفت!            

            

در تاریخ 21 مه 2013،‌  آخرین روز اردیبهشت‌ماه، ‌ شورای نگهبان جمکران صلاحیت اکبر هاشمی و رحیم مشائی را رد کرد و بوق‌های «پاترنوس» را در بهت و حیرت فرو برد!  چرا که،   بدون رحیم مشائی و اکبر بهرمانی تضمین رونق مراسم «تف سربالای جماعت»‌ امکانپذیر نخواهد شد،   و این را اگر ملایان کودن جمکران ندانند،  ‌ اربابان‌شان در لندن و واشنگتن نیک می‌دانند!   به استنباط ما،  ‌ جنجال و هیاهو پیرامون «عملیات تروریستی» در استکهلم و لندن در واقع برای فروش اسلام خوب و رحمانی و پوشش دادن به افلاس نوکران در سوریه و جمکران به راه افتاده. 

 

اگر یک تروریست «قمه به دست» را در سوئد،  ‌پلیس به قتل می‌رساند،   در بریتانیا سناریوی متفاوتی نوشته شده.   اولاً در اینکشور دو تروریست فرضی داریم که سفیدپوست نیستند!   ثانیاً دو تروریست یک نظامی را مورد تهاجم قرار داده‌اند،  که ایشان سفیدپوست هستند.   تروریست‌ها سوار بر موتور یا با اتومبیل ـ  برحسب سناریوئی که به خورد مخاطب داده شده ـ  یک نظامی را زیر می‌گیرند.   سپس از وسیلة‌ نقلیه‌شان پیاده می‌شوند تا سر قربانی را ببرند و اینجاست که «اینگرید کنت»،  ‌وارد میدان می‌شود و ... و پلیس می‌رسد و تروریست‌ها را دستگیر می‌کند!   

 

داستان اینگرید در سایت فیگارو،  ‌مورخ 23 مه 2013 انتشار یافته و ما هم به فیگارو «اعتماد» می‌کنیم!  جریان از اینقرار است که اینگرید ‌سوار اتوبوس بوده که می‌بیند یک اتومبیل ایستاده و یکنفر وسط خیابان به زمین افتاده.   اینگرید به بغل دستی‌اش می‌گوید،  «هوای کیف منو داشته باش» و به سرعت از اتوبوس پیاده می‌شود تا به مصدوم کمک کند!  دلیل هم اینکه ایشان در جوانی «پیشاهنگ» بوده‌اند و با کمک‌های اولیه آشنائی دارند.   باری اینگرید به طرف مصدوم رفته و با گرفتن نبض او می‌فهمدکه امیدی نیست.   سپس با دو فرد مسلح ـ تروریست‌های فرضی ـ  سر گفتگو را باز می‌کند.  

 

اینگرید بعداً توضیح می‌دهد که افراد مسلح نه مشروب خورده بودند،   نه مواد مخدر مصرف کرده بودند،  هر چند «شوکه»‌ به نظر می‌رسیدند!   اینگرید که یک مادر 48 ساله است به گفتگو ادامه می‌دهد تا به مردمی که برای تماشا در محل جمع شده‌اند، آسیبی نرسد.  بعد هم پلیس می‌آید و تروریست‌های فرضی را دستگیر می‌کند و پس از تهاجم اوباش صلیبی به پلیس لندن،  حضرت دیوید کامرون به جهانیان می‌گویند که «اینان با این عمل زشت به اسلام و مسلمین توهین کرده‌اند و اسلام چنین اعمالی را محکوم می‌کند!»  یادآور شویم،  در تاریخ 15 آوریل 2013،  همزمان با مسافرت «تام دونیلون»،  که پیام ویژة باراک اوباما را برای ولادیمیر پوتین برده بود،‌  جنجال رسانه‌ای پیرامون انفجار در ماراتون بوستون آغاز شد.  و اینبار نیکولای پاتروشف،   دبیرشورای امنیت ملی روسیه برای رساندن پاسخ ولادیمیر پوتین به همتای آمریکائی‌اش به واشنگتن رفته!

 

خلاصه هیاهوی رسانه‌ای پیرامون «تروریسم» در استکهلم و لندن،   بازتولید ناشیانة سناریوی انفجار در «ماراتون بوستون» است و همان هدف را نیز دنبال می‌کند:   جنجال جهت پوشش دادن به عقب‌نشینی و همچنین سرکوب مسلمانان!   با این تفاوت که در آمریکا سرکوب شامل مسلمانان و به طورکلی اتباع شوروی سابق می‌شد،  حال آنکه در سوئد و ‌بریتانیا سرکوب مهاجران کشورهای مسلمان‌نشین مد نظر است!  حال باید ببینیم چه پیش آمده که ناگهان در استکهلم و لندن «تروریست»‌ کشف کرده‌اند؟   به استنباط ما در پی آزادی قصیر، حضرات ناچارند اوباشی را که برای «جهاد»،   «انقلاب» و گسترش تاراج استعماری به منطقه ارسال کرده‌اند به کشور باز گردانند!  با جنجال کشف «تروریست» و هیاهو حضرات   می‌خواهند با یک تیر سه نشان بزنند؛ هم «نفرت» از مهاجران را گسترش دهند، ‌ هم سرکوب اینان را به  بهترین وجه «توجیه» نمایند و از همه مهمتر،  «جهادیونی» را که بازگشته‌اند «مهار» کنند.

...