بارب و باربی!
تحولات سوریه «خرتوخر» جمکران را به بساط
«خردرگل» تبدیل کرده! چرا که،
آنچه در جمکران میگذرد با تحولات سوریه ارتباط مستقیم دارد. و هر چند
از تحولات سوریه اطلاعرسانی دقیق صورت نمیگیرد،
با توجه به خبرهای پراکنده و
خصوصاً مطالب سایت ولترنت میتوان گفت این تحولات و به ویژه پاکسازی «قصیر»، در مذاکرات بینالمللی «ژنو 2 » سرنوشتساز خواهد
بود. این است دلیل ابراز نگرانی غربیها از حضور
«فرضی» نیروهای سپاه پاسداران در درگیریهای قصیر! ولی به صراحت بگوئیم، سپاه پاسداران اگر در این درگیریها حضور داشته
باشد در برابر ارتش سوریه و حزبالله لبنان ایستاده، نه در مقابل اسلامگرایان!
سروصدای آتلانتیستها دلیل موجه دارد؛ اینان سعی
دارند با وصله کردن مزدوران جمکرانیشان به «استراتژی پیروز» در سوریه، جای پائی در تحولات آیندة اینکشور برای خود تأمین
کنند! برای آتلانتیستها «تحولات» در ملابازی، برپائی «امارات قفقاز» و ایجاد بیثباتی در
روسیه خلاصه میشود! تقارن زمانی انفجار بمب در داغستان با اظهارات
صادق خرازی در باب پشتیبانی حکومت جمکران از جهادیون قفقاز شاهدی است بر این مدعا:
«[...] جمهوری اسلامی ایران از نهضت اسلامی در
افغانستان، اریتره، فیلیپین، مالی، آسیای مرکزی و قفقاز حمایت کرده است [...]»
منبع: سایت
دیپلماسی ایرانی، مورخ 20 مه 2013
این اظهارات نابهنگام که همزمان با
ورود جان کری به پایتخت اردن انتشار یافت، نشان میدهد که داماد ملاممد خاتمی همچون دیگر
پادوهای ارتش ناتو در جهان سوم به تداوم روابط جنگ سرد سخت امید داشته! بله خریت،
به ویژه اگر از پشتیبانی واتیکان برخوردار باشد،
عالمی دارد! در هر حال، پس از شیرین زبانی صادقخرازی، کنسول چچنی
«مستقل» در ترکیه به «شهادت» رسید و چنان آهی از نهاد رجب اردوغان برآمد که
گردباد اوکلاهما را در نوردید!
به محض انتشار خبر آزادی شهر« قصیر» در
سوریه، بقالی عبدالرحمن در لندن بیانیهای صدورید و
برای ساکنان این شهر ابراز نگرانی کرد و شبکة «یورو نیوز» هم مراتب نگرانیاش را ابراز داشت. یادآور
شویم، به گزارش ولترنت، مورخ
20 مه 2013، این شهر مدت 6 ماه در اشغال
«جهادیون» بود و اینان، 80 هزار مسیحی ساکن قصیر را از خانههایشان اخراج کرده
بودند! ولی این جنایات در شبکههای خبرسازی «پاترنوس»
به سکوت برگزار شده، چرا؟ چون «جهادیون»
در مناطق مسلماننشین، و به ویژه در
«قفقاز» مجری سیاستهای ارتش ناتو بوده و هستند. اظهارات «صادق خرازی» در مورد مواضع جمکران در
قفقاز همین واقعیت را بازتاب میدهد. مسلماً بر ملا شدن این مسائل به نفع حکومت
اسلامی نیست. ولی استراتژی منطقهای به
صورتی متحول میشود که حکومت ملایان جز گام برداشتن در مسیر مرگ هیچ چارهای ندارد.
سیاستی که از این حکومت حمایت میکرد مدتهاست
به آخر خط رسیده.
سیاست کذا از آغاز دهة 70 میلادی با ایجاد سازمانهای
غیردولتی در قلمرو شوروی سابق ـ در قفقاز
ـ به فروش آخوند و «دین اسلام» مشغول بود. این
سازمانهای انسانستیز توحش اسلام و آخوند را «ضداستبداد» معرفی میکردند! البته
همه از این برنامه آگاه بودند، ولی این مطلب به عرصة رسانهها وارد نمیشد. چرا که، بر
اساس ویراست رسمی «آمریکا دشمن اسلام بود!»
ولی در پی مخالفت مسکو با براندازی در سوریه، سرانجام
در تاریخ 24 آوریل 2013 ، «الکساندر
لاتسا»، در مطلبی تحت عنوان «تروریسم از بوستون تا مسکو»
اسلام فروشی «او.ان. جیهای» آمریکا را به نقل از «ایمریک شوپارد» منعکس کرد.
«شوپارد» میگوید حاکمیت آمریکا متحد
اسلامگرایان است چرا که به این وسیله میتواند در چین و روسیه بیثباتی ایجاد
کند. و میبینیم که چرخش اجباری سیاست آمریکا ـ به دلیل تحولات سوریه ـ رشد بهار اسفبار عرب را چگونه متوقف کرده. ملتهائی که در تبلیغات پاترنوس سر و جان فدای
اسلام بودند، همه کنار کشیدهاند و دکان
اسلامفروشی تعطیل شده. خلاصه معلوم نیست این
«مسلمین آتشین مزاج» چرا در گاراژ گیر
کردهاند؟! کار
بجائی رسیده که پس از پاکسازی «قصیر» شاهد
انقلاب توئییتری «هند»، دختر شیخ قطر بر علیه پدرششان نیز هستیم! گفته
میشود امیرقطر بزودی به نفع پسرش استعفا خواهد داد. و مسلم
بدانیم که این روند به هیچ عنوان به قطر محدود نخواهد ماند، به
فرانسه هم خواهد رسید. و اگر وزیر امور خارجة فرانسه برکنار شود، ملایان
جمکران یکی از پشتیبانان ثابتقدمشان را از دست خواهند داد. به
همین دلیل است که جان کری، امروز از تلآویو یک تکه استخوان دندانگیر برای ملایان
جمکران پرتاب کرد تا اینان بتوانند «دشمنی آمریکا را با اسلام ناب» به همة ابلهان
جهان ثابت کنند. بقیة امور، یعنی مسائل مربوط به حقوق زن را هم آشفروشها اداره
میکنند و دو اصل اساسی را به اثبات میرسانند.
نخست اینکه «امنیت» زن فقط در آغوش «خانواده»
تأمین میشود! به عبارت دیگر،
همسر یا پدر و مادر هیچ نقشی در فروش
و اجارة زنان وکودکان، و وحشیگری بر علیه
اینان نداشته و ندارند. همه بدانند، زنان
فقط به دلیل فقر و به «اختیار» خود دست به خودفروشی میزنند! بله، پدر و
مادر و همسر از اینکارهای «بد» نمیکنند!
اصل دومی که آشفروشها به اثبات
رساندهاند این است که «از دوران باستان، غربیها برهنه بودهاند، و شرقیها پوشیده!» این
کشف علمی را که پیشتر جوجهآخوندهای «خیابانی ـ انقلابی» در بوق انداخته بودند، اینک پس از گذشت سه دهه حکومت نکبت و ادبار
آخوند میباید دوباره از زبان خواهر «پروین بختیارنژاد» بشنویم!
یادآورشویم، بختیارنژاد از آشفروشهای سرشناس جمکران است و بدون
تردید گزارشهای موثق «کارولین فوره»، و به ویژه بیانیة اخیر دکان حقوق بشر
«عبدالرحمن» در مورد اوضاع سوریه از اکتشافات «علمی» ایشان ملهم شده:
«[...] هر قدر که به گذشتة جامعه ایران رجوع میکنیم، پوشش و حجاب را جز لاینفک آن می بینیم. حتی با
نگاهی ساده به کتیبهها و نقشهای [...] بناهای تاریخی در ایران، به هیچ وجه تصویر زنی دیده نمیشود[...] اگر هم
دیده شود پوشیده در حجابی است که تمام بدن به غیر از صورت و کف دست های او را
پوشانده [...] در هیچ یک از نقاشیهای مینیاتور تصویر عریان زن را نمی بینیم. این
تصاویر حکایت از عمیق بودن و قدمت پوشش در فرهنگ ما دارد. در حالی
که در نگاه و تصاویر و مجسمههای چه قدیمی و چه مدرن در غرب، بدن
زنان گاه با لباسی اندک و گاه تماماً عریان در نمایشگاهها، در میادین، در موزه ها و ... دیده میشود و به
عنوان یک اثر هنری به آن نگاه میشود. [...]»
منبع: مدرسه فمینیستی، مورخ 25 اردیبهشتماه سالجاری
حضور این خواهر دانشمند بگوئیم، استنتاج تاریخی در مورد روابط اجتماعی با نگریستن به نقشبرجستهها و مجسمهها صورت
نمیگیرد. چرا این خواهر فرهیخته به
سرخپوستان و بومیان آفریقا که تا همین یکصدسال پیش برهنه در کوه و جنگل و دشت میدویدند
و امروز از جمله پیروان «ادیان ابراهیمی» و چادر و چلیپا شدهاند نگاه نمیکنند؟ در
هر حال، خدمت این محقق معظم عرض کنیم، در ایران باستان رجوع به آراء عمومی هم وجود نداشته،
پس ایشان حتماً نتیجه خواهند گرفت که «استبداد سیاسی» با «فرهنگ» ما
ایرانیان عجین شده و لازم است از این بنیاد استبداد پاسداری کنیم! ما میخواهیم بدانیم امثال این آخوندهای مؤنث
و جیره خوار استعمار تا کی میخواهند به جفنگبافیهایشان ادامه دهند؟ تا کی میخواهند بین ملتهای جهان با دین، هویت و مزخرفات مشابه دیوار بکشند و از این مفر اربابانشان را سیراب
کنند؟
یاد آور شویم مخربترین بخش تبلیغات
این جانوران وحشی همانا جا زدن توحش آخوند به عنوان «فرهنگ» است! و بدون تردید برای جا انداختن همین ترادفات است
که به این جانوران وحشی جایزة سیمون دوبووار اهداء میکنند. خلاصه «آشفروشها»
را دستکم نگیریم، اینان پیشقراولان تحجر و
توحش، یا بهتر بگوئیم، پاسداران واقعی ویراست رسمی و روابط یکسویهاند
و از این منظر هیچ تفاوتی با گروه «فمن» ندارند.
گروه کذا که البته در بوقهای «پاترنوس»
به دفاع از «حقوق زنان» اشتغال دارد، با
اعتراض به خانة عروسکی «باربی» در برلن ماهیت آخوندی خود را سرانجام بر ملا کرد. همزمان با افتتاح خانة عروسکی باربی، در تاریخ 16 مه 2013، گروه
«فمن» که به حساب بعضیها خیلی هم «آوانگارد» شمرده میشود، در
برابر خانة عروسکی تجمع کرده و یکی از اعضاء گروه به شیوة کوکلوکسکلان عروسک
باربی را به آتش میکشد. دلیل هم اینکه روز 16 مه، کاخ سفید رسماً بر دوران طلائی «یکجانبهگرائی»
آتلانتیستها نقطة پایان گذاشت و این امر توحش مطلقگرایان را به صورتی که میبینیم
افزایش داده:
«[...] فعالان حقوق زنان
همزمان با افتتاح خانه رویایی باربی در برابر ساختمان آن دست به تجمع و اعتراض
زدند.[...] یک عضو گروه فمن [...] یک عروسک باربی را بر صلیب به آتش کشیده [...] دست
به اعتراض زد. معترضان میگویند [...]
افتتاح این خانه کلیشههای جنسیتی را بیش از پیش تبلیغ میکند[...]»
منبع: بیبیسی، مورخ 16 مه سالجاری
حال میبینیم آبشخور
وغوغساهاب مبارزه با «برخورد جنسیتی» در دستگاه روحانیت شیعیمسلک و زننمایاناش
در کدام طویله قرار دارد. بله، آخوندهای
«فمن»، همچون ملایان مذکر و مونث جمکران
خود را در جایگاه وکیل مدافع و قیم «زنان»
و به طور کلی جامعة بشری قرار دادهاند. و
بیبیسی، بوق وزارت امور خارجة بریتانیای کبیر هم این «وکلای» خود خوانده را «فعالان
حقوق زن » معرفی میکند! ویژگی عبارت کذا همچنانکه میبینیم «ابهام» آن
است؛ مسیر «فعالیت» حضرات اصلاً مشخص
نیست!
حال این پرسش مطرح میشود که به چه
دلیل «فعال حقوق زن» خود را در «جایگاه برتر» رویت کرده و برای زنان دیگر تعیین
تکلیف میکند؟! مگر زنان صغیر و محجوراند که گلة «فمن» برایشان
الگو بسازد؟ مگر کسی از این جانوران وحشی
خواسته که از «باربی» پیروی کنند؟! به هیچ عنوان! این آخوندهای مونثاند که میخواهند خود را به
عنوان «الگو» به زنان تحمیل کنند. الگوئی که در ابهام، نفی، تخریب و ابتذال «فعالان حقوق زن» خلاصه میشود.
به کار گیری این نوع عبارات و واژگان
گنگ شیوة هیتلر و موسولینی و روحالله خمینی بوده. فعال حقوق زن همانقدر گنگ و مبهم است که «آزادیخواه»،
«فعال سیاسی»، و یا واژههای پوچ و مطلق «معترض»، «مخالف» و غیره. بیبیسی
با شارلاتانیسم ویژة تاریخی خود، با این قماش
«خبررسانی» در واقع، مطلقگرائی و خشونت و
«روابط یکسویه» را به ارزش میگذارد. و جالب اینجاست که با فروریختن کاخ رویاهای «جهادیون»
در سوریه، این روند در اروپا شدت گرفته!
از آنجمله است خودکشی یک «مورخ» فاشیست
در کلیسای «نوترودام» پاریس! ایشان که 78 ساله بودهاند، گویا با خودکشی «مخالفتشان» را با ازدواج
همجنسگرایان ابراز داشتهاند! بعضیها هم ادعا کردهاند که آنحضرت با این عمل
قهرمانانه برای «بیداری مردم» پیام فرستادهاند!
در برابر این گسترة حماقت و وقاحت فقط میتوانیم بگوئیم که در پی فروپاشی «بیداری
اسلامی» جمکرانیان مصلحت ایجاب میکند که در کشور فرانسه دکان «بیداری مردم» افتتاح
کنند! بله شکست «بربر ـ مسلمانان» تیر خلاص را به
دکان «بیداری اسلامی» جمکرانیان شلیلک کرد،
و برای جبران این شکست استراتژیک است
که در برلن عروسک و خانة عروسکی در ردة «منهیات» قرار میگیرد، و در
کشور فرانسه دکان «بیداری مردم» افتتاح میشود. خلاصه،
مقام معظم جمکران با یکمن «بارب»
ـ در زبان فرانسه معنای ریش میدهد ـ و عمامه و تقوی و زینب و قرآن و غیره، در
کنار مارین لوپن با گیسوان رنگ کرده و افشان، و زنان سینه برهنة «فمن» نشستهاند! و این
مجموعة مبتذل ماهیت واقعی پاترنوس را بازتاب میدهد.
<< بازگشت