جمعه، بهمن ۱۱، ۱۳۹۲

اوپال و توتال!


 

روز 27 ژانویه 2014 روز شگفتی بود!  در این روز فرخنده،   همزمان با ورود فرانسوا اولاند به ترکیه،   دبیرکل ناتو،  فوگ راسموسن از «کوما» خارج شد و توافق 24 نوامبر 2013 را مورد تأئید رسمی قرار داد.   به این ترتیب جنگ زرگری حکومت زال‌ممد رایش با وزارت امور خارجه آمریکا پایان یافت!   نیازی نیست که بگوئیم انتشار متن «فرضی» توافقنامه توسط وزارت امور خارجه یانکی‌ها زمینة‌ مناسبی برای جنجال رسانه‌های آتلانتیست و تاخت و تاز و نفس‌کش‌طلبی «سرداران» حکومت زال‌ممد رایش فراهم آورده بود،  تا هم میعاد عقب‌نشینی ستراتژیک ارتش آلمان نازی ـ 27 ژانویه 1944 ـ  در برابر ارتش سرخ جبران شود،  هم عقب‌نشینی غیرقابل اجتناب آتلانتیست‌ها در برابر مسکو و پکن! 

 

چند ماه پس از استعفای بئاتریس،   ملکه هلند که به دق‌مرگ «حسن‌حبیبی» انجامید،  شاهد چرخش سیاست آمریکا نیز بودیم.   توافق‌های «روسیه ـ آمریکا» که تهاجم نظامی به سوریه را منتفی کرد،   و همچنین توافق 24 نوامبر 2013 که به لات‌بازی حکومت اسلامی و اربابان‌اش در لندن و واشنگتن پایان داد،   پیامد همین چرخش ستراتژیک بود.   همچنانکه در وبلاگ‌های پیشین هم به کرات گفته‌ایم،   آتلانتیست‌ها این سوداگران نفرت و تعصب،  بازندگان اصلی این چرخش ستراتژیک‌اند.  برای جبران این ناکامی است که تفاله‌های آتلانتیسم ـ  دولت آلمان و خرده شاخک‌های‌اش در آمریکا،  اروپا و اسرائیل ـ  جهت تقویت پایگاه فاشیسم در کشور ایران به تکاپو افتاده‌اند.   در آلمان،  رهبری حزب سوسیال دمکرات به یاسمین فهیمی،  یک زن ایرانی تبار «اهداء» می‌شود،   و در اطریش هم برای تشویق حماقت و توحش به معصومه ابتکار، «کشتزار محمد هاشمی» جایزه می‌دهند.

 

«ابتکار»،  یکی از زن‌نمایان حکومت زال‌ممدرایش که علاوه بر شرکت در توطئة گروگانگیری،   «پلاژیا» ـ  تقلب علمی ـ  را در کارنامه درخشان‌اش دارد،   از سال 1376 در دولت ممد یونسکو،  به ریاست «سازمان محیط زیست» منصوب شد و مسلماً به دلیل خدمات‌اش ـ افزایش آلودگی محیط زیست به ویژه در شهر تهران ـ  در دولت حسن فوتبال هم در جایگاه ریاست همین سازمان نشسته،  و آ‌ن را به فاضلاب صدور فتوی و تشویق مرگ‌پرستی تبدیل نموده.   

 

«کشتزار محمدهاشمی»، ‌ 24 ساعت پس از صدور فتوای «مردم از تهران بروند» ـ  سایت رادیو فردا،  مورخ اول بهمن ماه 1392 خورشیدی  ـ  آمادگی خود را برای شهادت در راه حفظ محیط زیست نیز ابراز کرد:

 

«[...] خانم ابتکار [ در شورای شهر] افزود:  حیات وحش‌ما در معرض انقراض است و ما کوتاه نمی‌آئیم [...] ما خودمان حاضریم بجای محیط زیست قربانی شویم [...]»

منبع:  رادیوفردا،  مورخ 2 بهمن ماه سالجاری 

 

در مملکتی که یک حکومت فاسد و تبهکار طی 34 سال دست‌اندرکار تخریب همه جانبه شده،  و فرهنگ و تمدن و تفکر و تخیل و علم و هنر و انسانی‌ات را به لجن مفت‌گوئی،  تقدس،  لات‌پروری و خانواده‌پرستی آلوده،  سخن گفتن از نابودی محیط زیست بی‌شرمی و وقاحتی می‌خواهد که فقط امثال خانم ابتکار از آن برخوردارند.   همچنانکه می‌بینیم،   اهداء جایزه «ولفگانگ نیومن» به صبیة تقی ابتکار حکمتی دارد که سفله‌پروری و تشویق حماقت و توحش فقط ابعاد محدودی از آن را به نمایش می‌گذارد.   ولی اگر تاکنون تشویق حماقت و توحش بر عهدة لندن و برلن و ... و خصوصاً محفل نوبل بود،   اینک خرده محافل ژرمانیک نیز پای به میدان گذاشته‌،  به مصداق «ان شریک»،  مارمولک‌شان را انداخته‌اند توی «ته‌بشقاب» عموسام! 

     

چه نشسته‌اید،  یک روز پیش از جشن سده ـ  29 ژانویه 2014 ـ  بعضی‌ها در نروژ خواهان اهداء نوبل صلح به ادوارد سنودن شدند!   بله،   موج «تغییر سنگر» که با کلان ستراتژی‌نوین و تحولات سوریه ارتباط اندام‌وار برقرار کرده،   یک روز پس از نشست «روسیه ـ اروپا» در بروکسل،  به نروژ هم رسید!   به استنباط ما،  گذشته از گسترش حضور نظامی روسیه در دریای مدیترانه،   انتشار خبر مانور نظامی چین و روسیه در دریای مذکور ـ سایت نووستی، مورخ 18 ژانویه 2014 ـ  پیامدهائی خواهد داشت که برای برخی محافل در ایالات متحد،  چندان خوشایند نیست.   و به همین دلیل حاکمیت آمریکا به دو شاخه تقسیم شده.   شاخة آتلانتیست و ضدلائیسیته،  ‌ و شاخه‌ای که تلاش دارد تا حد امکان به روسیه نزدیک شود.

 

شاخة آتلانتیست که از دین ضداستبداد در اتحاد شوروی حمایت می‌کرد،  پس از فروپاشی شوروی،   ضمن بحران سازی در مرزهای روسیه،‌   با تکیه بر دولت‌های دست نشاندة ترکیه و جمکران به حمایت از تبهکاری،  تروریسم و تجزیه‌طلبی در روسیه ادامه می‌دهد.   ولی شاخة دوم حاکمیت آمریکا،  به طرق مختلف،   از جمله با حمایت غیرمستقیم از ادوارد سنودن و فیدل کاسترو ـ  از طریق نروژ و مکزیک ـ  قصد دارد خود را به جناح ولادیمیر پوتین در روسیه نزدیک کند.   سیاست همین شاخه است که اتحادیه اروپا و ‌سازمان ناتو را تحت فشار گذاشته و «خرتوخر» حاکم بر اوکراین،   ترکیه و‌ جمکران را افزایش داده.   وارد مسائل اوکراین نمی‌شویم،   فقط بگوئیم،  گسترش حضور نظامی روسیه و چین در دریای مدیترانه،   هم تلاش‌های اروپا برای «رهبرسازی» و ایجاد اجماع در اوکراین را با شکست روبرو کرد،‌   هم بر اشکال‌تراشی این اتحادیه در مورد احداث «جریان جنوب» نقطة پایان گذارد،   ‌و هم بهره‌برداری «صددرصد» از خط لوله «اوپال» را به روسیه واگذار نمود!   

 

پیش از ادامة مطلب دو نکته مهم را توضیح دهیم.   نخست اینکه خط لولة «جریان جنوب»،  پایانی است بر وابستگی روسیه به ترکیه و اوکراین در زمینة صادرات انرژی!   به عبارت دیگر،  اعضای ناتو نمی‌توانند با توسل به دو کشور فوق،  صادرات نفت و گاز روسیه به اروپا را تهدید کنند.   دیگر آنکه،  در کمال «تعجب»، طی نشست اخیر «روسیه ـ اروپا»،  بهره‌برداری صددرصد روسیه از خط لولة «اوپال» با حمایت آلمان و در تقابل با اتحادیه اروپا امکانپذیر شده!   و شاید به همین دلیل نیز «یورونیوز» نشست «روسیه ـ اروپا» را «سرد» توصیف کرد!  ‌ پیشتر قرار شده بود که فقط 50 درصد از خط لوله «اوپال» مورد بهره‌برداری شرکت‌های روسیه قرار گیرد.   یادآور شویم خط لوله «اوپال» شاخه‌ای است از «جریان شمال» که سالانه 36 میلیارد مترمکعب گاز روسیه را به آلمان می‌رساند ـ   سایت فرانسه زبان نووستی، مورخ 28 ژانویه 2014 ـ  و بخشی از این گاز از طریق آلمان به اروپا صادر خواهد شد.   حال که بهره برداری از«اوپال» با حمایت آلمان به روسیه واگذار شده،   هم شرکت اسلام‌نواز «توتال» از سهم خود در «اوپال» محروم می‌شود، و هم اتحادیه اروپا اهرم فشار بر شرکت‌های روس را از دست می‌دهد.  به عبارت دیگر،   آلمان ـ  با حمایت تلویحی واشنگتن ـ دست بریتانیا،  ریاست عالیة اتحادیه اروپا را در پوست گردو گذاشت!   و این افلاس لندن است که گذشته از ارائة تصویر دلپذیر از «هیملر»،  به عنوان کاتولیک «خداترسی» که گمراه شده بود،   به صور سرکوب آزادی بیان،  ابراز نفرت از  یهودیان و همجنسگرایان،   مخالفت با سقط جنین،  بحران سازی در نظام آموزشی،  و ... و خصوصاً تظاهرات بر علیه شخص فرانسوا اولاند» به کشور فرانسه صادر شده!  

 

بله،  هر بار گاری شکستة بریتانیا و «برادران» یانکی‌اش در سربالائی افلاس می‌افتد،  «سوداگران نفرت» در کشور فرانسه به میدان می‌آیند!   اینبار هم حضرات پنداشتند تاوان ناکامی‌شان را فرانسه خواهد پرداخت،   حال آنکه کور خوانده بودند!   تحریم گستردة‌ مدارس ابتدائی فرانسه در اعتراض به تدریس «ابهام در زمینة جنسی‌ات» که به عقب‌نشینی وزیر آموزش و پرورش،  و موضع‌گیری صریح نخست وزیر فرانسه منجر شد،   نشان ‌داد که برنامة محافل آتلانتیست برای «تبلیغ همجنسگرائی»،  ازطریق «نفی جنسی‌ات» در مدارس ابتدائی فرانسه با شکست روبرو شده.  و نهایت امر،   افشاگری «الجزیره» در مورد مذاکرات پنهانی جمکرانیان با اوپوزیسیون سوریه در ژنو ـ  همان اوپوزیسیونی که گویا با حضور حکومت اسلامی در مذاکرات ژنو2 به «شدت» مخالفت می‌کرد ـ  پیامد همین ناکامی است!   ناکامی لات در «تکرار» گذشته!   

 

این سیاست که طی سدة اخیر در قالب دو اتحاد «آنگلوـ ژرمن» و «فرانکوـ ژرمن» در تقابل با مسکو اعمال شده،  روی به فرسایش گذاشته و کارآئی خود را از دست داده!   ولی از آنجا که «لات» آینده را در گذشتة موهوم می‌جوید،  و در مسیر دَوَرانی «پس‌روی» حرکت می‌کند،   اینبار هم شاهد تلاش پاترنوس در تکرار سیاست‌های دیرین‌اش بودیم.  جنگ زرگری قبیلة کلارسفلد با دیودونه،   افشاگری کلوزر،  انفجار بمب در برابر کلیسای کاتولیک فرانسه در شهر رم،   آنهم در آستانة دیدار رئیس جمهور فرانسه با پاپ در واتیکان و ... و از همه مهم‌تر، ‌ تظاهرات «سوداگران نفرت»‌ در پاریس که به درگیری با نیروی انتظامی انجامید بازتابی بود از تلاش پاترنوس برای بازگشت به گذشته!   پیامد این تحرکات که در شیخ‌نشین قطر به تحمیل تفکیک جنسیتی در دبیرستان فرانسوی «ولتر» منجر شد؛   شیخ امارات را در «کوما» فرو برد؛‌   پاکستان را بر سر دوراهی «مبارزه و مذاکره» با طالبان قرار داد؛   همکاری صمیمانة «ترکیه ـ جمکران» و‌ عراق با القاعده را متزلزل کرد،   و ... و در این میانه،  از همه تماشائی‌تر اوضاع دولت اسرائیل و حکومت زال‌ممد رایش است! 

 

دولت زپرتی اسرائیل در رسانه‌ها برای آمریکا شاخ و شانه می‌کشد!   حال آنکه زال‌ممد رایش در آستانة دو میعاد تاریخی ـ  شکسته ‌شدن محاصرة لنینگراد،  و آزادی آشویتس توسط ارتش سرخ ـ   از یک‌سو «هولوکوست» را به سخره گرفته و تحریف می‌کند،  و از سوی دیگر،   پیرامون نبرد با آمریکا به مبهم‌بافی مشغول شده:

 

«[...] یک مرتبه در آب‌های آزاد،   یک ناو آمریکائی قصد بازرسی از کشتی تجاری ایران را داشت که ما بلافاصله ناوگروه‌مان را به آنجا اعزام کردیم[...]» 

منبع:  فارس‌نیوز،‌  مورخ 27 ژانویه 2014 

 

سطور فوق بخشی است از اظهارات معاون عملیاتی نیروی دریائی جمکران که خود را در جایگاه «دائی‌جان ناپلئون»،  و مخاطب‌اش را نیز در مقام «مش‌قاسم» رویت کرده!   جالب اینجاست که اظهارات مبهم «سردار» دائی‌جان را رسانه‌های رسمی جمکران بازتاب می‌دهند.  در شرایطی که بوق‌های مخالف‌نمایان حکومت خانوادگی جمکران،   از قماش «کلمه» نیز اخیراً به دائی‌جان مقام معظم تریبون داده‌اند،  تا ایشان ضمن بازاریابی برای تولة آخوند مطهری،   و بازنشخوار شعار ابلهانة «سکوت هر مسلمان،   خیانت است به قرآن»،  به «اخلاق» محمد صاد اشاره فرمایند!   سایت گویانیوز هم که گذشته از سانسور،   به امر «نشخوار گذشته» و «پدرپرستی» علاقة فراوان دارد،  ‌ این تبلیغات ابلهانه را بازتاب می‌دهد:

 

«[سیدحسین میردامادی [...] عضو سابق هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد [...]که دائی آیت‌آلله خامنه‌ای [...] است [می‌نویسد] در تقدیر از جناب آقای دکتر علی مطهری نماینده محترم و شجاع مردم تهران باید بگویم ایشان حجت هستند برای کسانی که ظلم را در حق مظلوم شاهدند ولی سکوت می‌کنند[...] آری آقای جنتی غافل از این است که پیامبر گرامی اسلام برای اتمام مکارم اخلاقی مبعوث گشته و در این راستا زیباترین جلوة اخلاقی را نسبت به دشمن یهودی خود که هر روز از بالای بام زباله بر سر مبارکش می‌ریزد،  به نمایش می‌گذارد و به عیادت او می‌رود [...] این رحمت و کرامت انسان کجا و این مظالم؟!»

منبع: گویانیوز،   مورخ 9 بهمن ماه سالجاری     

 

بله این «رحمت و کرامت» پیامبر را «استاد میردامادی» شخصاً شاهد بوده‌اند،  همانطور که شاهد «شجاعت» علی مطهری نیز هستند!   ولی در عالم واقعیت روند مسائل متفاوت است.  در عالم واقعیت،  برد موشک‌های بالیستیک چین به ایالات متحد رسیده،  بمب‌افکن‌های روسیه بر فراز «آرکتیک» و «پاسیفیک» به پرواز در آمده،   و 5 سامانة‌ موشک‌های اس ـ 300 در اختیار  قزاقستان قرار گرفته! در عرصة واقعیت،   امروز سایت گویانیوز،   «یادداشت‌های شهرشلوغ وپلوغ » را حذف کرد.   چرا که،   این یادداشت طنز تلخی بود بر اهداء جایزه «ولفگانگ نیومن» به صبیة تقی ابتکار!   بله،   آخرین روز نخستین ماه سال 2014 که با نخستین روز سال 4712 چینی ـ  سال اسب چوبین ـ تقارن یافته،  روز شگفتی است.   به ویژه که آخرین روز سال «مار» نیز با «جشن سده» و جشن‌های المپیک سوچی و سال نو چینی همزمانی داشت!  در این روز خجسته داش احمد خاتمی ناچار شدند در وقوقیه 31 ژانویه تلویحاً به استاد میردامادی،   «دائی‌جان لنگش‌کن» بگویند،  «اخفش» و تأکید کنند که مجلس جای سخنان مستدل است:

 

«[...] در موافقت و مخالفت یک موضوع ضرورتی به فریاد زدن و حماسی صحبت کردن نیست [...] برخی‌ها فکر می‌کنند اگر داد بزنند موکلان آن‌ها فکر می‌کنند در امور خیلی جدی هستند اما باید توجه داشته باشند فضای مجلس فضائی منطقی و مستدل است[...]»

منبع: فارس‌نیوز،  ‌مورخ 31 ژانویه 2014

 

نمی‌دانیم،  فقط وقتی «دمب» حکومت زال ممد رایش گیر می‌کند،  سازمان تبلیغات اسلامی  به فواید سخنان «مستدل و منطقی» در مجلس پی می‌برد،  یا اینکه شاخک اسلامی سازمان سیا به دلیل لگدی که بر پوزة اربابان‌اش فرود آمده،   اینچنین «منطق‌دوست» شده؟!