یکشنبه، اردیبهشت ۲۶، ۱۳۹۵

از رونالد تا دونالد!




«[...] در ایران شرکت در برنامه‌ها و جشن‌های خصوصی مختلط می‌تواند منجر به بازداشت افراد شود و در35 سال گذشته [38 سال گذشته] صد‌ها گزارش در این خصوص در رسانه‌ها منتشر شده[...]» 
منبع: رادیوفردا،‌  مورخ 15 مه 2016

 پس از استقرار سپر دفاعی آمریکا در رومانی که با افتتاح فستیوال کن تقارن زمانی یافت،  ‌ مقام معظم و دیگر لات‌ولوت‌های جمکران بساط «روس‌ستیزی» پهن کرده،  به پیشواز ریاست جمهور آینده آمریکا شتافته‌اند.   به عنوان نمونه،   عکسی از نشست سران کشورهای حاشیه خزر در تهران،   در دورة احمدی نژاد،   در شاخک بی‌بی‌سی ـ  گویانیوز ـ انتشار یافت و تبدیل شد به «استقبال از بیگانگان!»   از هتاکی‌ پامنبری‌های ملاممد خاتمی به کشور روسیه و شخص ولادیمیر پوتین هم فاکتور می‌گیریم، ‌ چرا که معلق زدن علی خامنه‌ای برای ارباب مفرح‌تر از این حرف‌هاست.

‌بله،‌  بلافاصله پس از پیشنهاد مجلس نمایندگان آمریکا جهت تأسیس «آژانس مقابله با پروپاگاند چین و روسیه»،   رهبر جمکران دم مفصلی برای ارباب جنباندند و «فضای مجازی» را با «عرصة جنگ» در ترادف گذاردند!   می‌بینیم که دون کیشوت چاه جمکران در فضای مجازی هم دکان «جهاد» افتتاح کرده،   تا با «کفر»،   یعنی «شیوة زندگی غیرآخوندی» بجنگد!   و از قضای روزگار افتتاح این دکان با مسابقات یورو ویژن همزمانی یافت!                                            
    
در آستانة برگزاری این به اصطلاح مسابقات هنری،  قلادة مقام معظم را گشودند تا ایشان برای ارباب معلق بزنند و قوت‌قلبی باشند برای محافلی که در کشور فرانسه شکم‌شان را برای پرتاب «مارین لوپن» به کاخ الیزه صابون زده‌اند!   بله،   حدود 2 ماه است که فرانسه به صحنة آشوب تبدیل شده.   تظاهرات،  پشت تظاهرات،  کاسور،  پشت کاسور،  و ... و تخریب،  پشت تخریب!   پلیس کاسورها را دستگیر می‌کند؛  ‌ روز بعد آزاد می‌شوند و ... و روز شنبه 14 مه نیز این بساط همچنان ادامه داشت،    شکایت نیروی انتظامی از آزادی کاسورهای دستگیر شده نیز بجائی نرسید!  خلاصه،   همه بر طبل «انقلاب» می‌کوفتند و به قول داس‌الله منتظر «جرقه» بودند!   ولی خوشبختانه هنوز جرقة کذا نزده!  در هر حال،   در گیرودار تأکید وزیر اقتصاد دولت تف و تکفیر بر اولویت‌ سرمایه‌دار خارجی بر سرمایه‌دار ایرانی،   مقام معظم نیز وظیفه‌شان را به بهترین نحو ممکن انجام دادند؛   از اقتصاد فاکتور گرفتند و ضمن تأکید بر «هدایت سیاسی مردم»  توسط روحانیت،  از اسلام «ارتجاعی،  التقاطی و آمریکائی»  انتقاد کردند:

«[...] ‌اسلام ارتجاعی،  متعصب،  بدون فهم حقایق معنوی و دچار جمود در ظواهر،  نمود واقعی تفکرات انحرافی [است] در لبة دیگر این قیچی،  اسلام التقاطی و اسلام آمریکائی مشغول مقابله با اسلام ناب هستند [...]»
منبع:  فارس،  ‌مورخ 14 مه 2016

همچنانکه می‌بینیم در میدان جنگ موهوم رهبرجمکران،   یک «اسلام ناب» وجود دارد که هدف تهاجم 3 اسلام دیگر،   یعنی اسلام‌های ارتجاعی،  التقاطی و آمریکائی قرار گرفته!  جالب اینجاست که نه از آن اسلام ناب تعریف مشخصی ارائه می‌شود،   نه از سه اسلام دیگر! و در ذهن علیل رهبر جمکرانی‌ها،  ‌3 مبهم،   با یک مبهم دیگر در جنگ‌اند!   خلاصه مقام معظم قاطی کرده‌اند.  ایشان پس از خروج از میدان جنگ مبهمات،  وظایف «روحانیت» را نیز تشریح می‌کنند:

«[...] درک اسلام ناب و متکی بر کتاب و سنت با ابزار خرد و اندیشه اسلامی،  وظیفه مهم روحانیون [است.]  راه انبیاء،  ترویج این تفکر اصیل است و روحانیون نیز ادامه دهندة‌ همین راه سعادت بخش هستند [...]‌ با بهترین روش‌ها،  مردم را به عبادات و ظواهر و مصادیق دینی از جمله صدق،  امانت،  تقوا،  ترک منکر،  امر به معروف و سبک زندگی صحیح،  هدایت کنید[...]‌ باید با استدلال صحیح،  اعتقادات موروثی را که ممکن است در گذر زمان دچار زوال شده باشند، عمق ببخشید و به مسیر صحیح بکشانید[...] هدایت سیاسی  وظیفه مهم علما و روحانیون [است]»
همان منبع
بله،  حداقل در ایران،  روحانیت «راه سعادت‌بخش» را به اربابان‌ غربی‌اش بخوبی نشان داده‌!    در دهکدة ‌جهانی،  «راه سعادت بخش» را فقط به کدخدا نشان می‌دهند که بزرگ‌ترین دروغ شاخدار سدة اخیر را ساخته و از «تعدد زوجات و پدوفیلی و سنگسار» تصویر ضداستبداد ارائه داده و خامنه‌ای هم جز بازنشخوار تبلیغات فرسودة سازمان سیا در باب «اسلام،  دین ضداستبداد» سرگرمی دیگری ندارد.  جالب اینجاست که همزمان ادعا دارد،  ‌«آمریکا با حضور روحانیت در سیاست مخالف است!»  و با توجه به نفرت عمومی از آخوند،  شاید مقام معظم به این طناب پوسیده امید بسته که از ارباب‌اش تصویر دلپذیر ارائه دهد:                                      

«[...] ‌استمرار حرکت صحیح و انقلابیِ کشور و جامعه،  بدون حضور مستمر روحانیت امکان‌پذیر نیست[...] آمریکائی‌ها از اول انقلاب نیز مانند امروز در صدد حذف روحانیت از حرکت عمومی ملت ایران بوده‌اند[...]»
همان منبع

مسلماً «کشور و جامعة انقلابی» همین طویلة آشفته‌ای است که در کشور ایران بر پا شده!  در این عرصة استعماری است که یکی از لات‌های فرهیختة ‌جمکران در روزی‌نامة «اعتماد»، مورخ 14 مه 2016،‌   از ملت ایران به عنوان «طفل و صغیر» یاد می‌کند،  و برای درمان «طفولیت ملت»،  نسخة‌ «اقتصاد آزاد» می‌نویسد.   اقتصاد آزاد چیست؟  همان که وزیر اقتصاد دولت تف و تکفیر تعریف کرده:

«دولت از سرمایه‌دار خارجی،   بیشتر از سرمایه دار داخلی حمایت می‌کند[...]»
منبع: صدای آلمان،  مورخ 14  مه 2016 

به عبارت دیگر،   هدف دولت روحانی بازگشت به دوران نکبت بار امیرعباس هویداست؛ اینبار با چادر و مقنعه و ... و خصوصاً اسلام ناب محمدی!  یعنی تاراج ثروت‌های ملی،  نابودی تولید و برقراری تاراج سازمان یافته،  در کنار ممانعت از برگزاری کنسرت و‌ میهمانی‌های مختلط!   فراموش نکرده‌ایم که بخش چپاول را دولت روحانی با شایعه‌پراکنی پیرامون مبلغ «ناچیز» دارائی‌های مسدود شده ایران در بانک‌های آمریکا آغاز کرد،   و زمانیکه کاشف به عمل آمد این دارائی های «ناچیز» به بیش از یکصد میلیارد دلار بالغ می‌شود،   روحانی،  بساط تحقیق در مورد فساد مالی دوران احمدی‌نژاد را به راه انداخت تا هم چپاول سازمان یافته در دوران مهدی بازرگان و جانشینان‌اش را ماستمالی کرده باشد،   و هم دولت‌اش را عاری از فساد جلوه دهد!   

دولت روحانی در عرصة فرهنگی نیز،  همین وقاحت را نشان می‌دهد؛   ابراز عجز و ناتوانی تولة آخوند جنتی در برابر لغو کنسرت‌ها و ... و همزمان تهاجم شهربانی آیرون ساید به حریم خصوصی ایرانیان:

«[...] بازداشت بیش از 15 وکیل در یک پارتی شبانه در شهرستان سرخ‌رود محمودآباد [...] این افراد[...] پوششی نامناسب و زننده داشته و نوشیدنی‌های الکلی مصرف کرده بودند و مشغول پایکوبی به صورت مختلط بودند[...] مقادیری مشروبات الکلی و آلات و ادوات لهو و لعب در محل برپائی این پارتی کشف و ضبط شده[...]»
منبع:  رادیوفردا،‌  مورخ 15 مه 2016 

یادآور شویم که تهاجم چماقداران اسلام ناب به حریم خصوصی افراد،   یک‌روز پس از معلق زدن علی خامنه‌ای برای ارباب شدت گرفت.    بله،   روز 14 مه،  روز معلق زدن برای کوکلوس‌کلان‌های ینگه دنیا بود!  در آلمان،   سوئد،  فرانسه،  اسرائیل و ‌جمکران،   همة‌ فاشیست‌ها بر علیه اجتماعی‌ات «قیام» کرده بودند.  سازمان سیا در شهر کلن،  برای ایجاد کردستان بزرگ،   یعنی تجزیة ایران،  عراق،  ترکیه و سوریه،  ‌کاروان خردجال به راه انداخته بود.   البته خردجال کذا برای رد گم کردن،   ادعای مخالفت با پیمان «سایکس ـ پیکو» داشت:

«[...] هزاران کرد از ترکیه،  عراق،  سوریه و ایران در [...] کلن در اعتراض به این پیمان دست به تظاهرات زدند. آن‌ها همچنین خواستار استقلال کردستان در خاورمیانه شدند [...] تظاهرات  روز شنبه[...]‌ در حالی که ماموران پلیس آلمان از آن حفاظت می‌کردند آغاز شد[...]»
منبع:  ‌رادیو بین‌المللی فرانسه،   مورخ 14 مه 2016 

بله این تظاهرکنندگان نازنازی در واقع خواهان ایجاد لجنزار «یک کشور،  یک قوم» هستند.  و برخلاف «هاآرتز»،‌   هیچیک از بوق‌های جرمانی به این نکتة پیش‌پاافتاده ـ  بازنشخوار شعار نازی‌ها ـ اشاره نکرد،   و این است تفاوت آلمان با اسرائیل!  در آلمان وقتی فاشیست‌ها شعار «یک کشور،  یک قوم می‌دهند»،   یا  اردوگاه پناهجویان را آتش می‌زنند،   بوق‌های جرمانی سکوت می‌کنند؛   وزیر امنیت داخلی آلمان به مسکو پارس می‌کند و بوق رسمی جرمانی، برای رد گم کردن ادعا می‌کند،   «دفتر آنجلا مرکل از همکاری با سازمان امنیت آمریکا خودداری کرده!»  مشتاقان می‌توانند برای مطالعة ‌جزئیات این «خبر موثق» به سایت صدای آلمان مراجعه کنند تا ما هم بپردازیم به واکنش تند هاآرتز به تحرکات فاشیستی در کشور اسرائیل.

به مناسبت 68 امین سالگرد تأسیس اسرائیل،   در اینکشور مراسمی برگزار شد.  و طی این مراسم،   نمادهای اسرائیل از جمله «ستاره داوود،‌ کبوتر صلح،  و یک کشور، یک قوم» توسط سربازان اسرائیلی به نمایش درآمد،   و وزیر فرهنگ اینکشور در سخنرانی‌اش اعلام داشت آرمان جنبش صهیونیست،   ایجاد یک کشور،  یک قوم بوده!  روزنامة‌ هاآرتز،  در واکنش،   شباهت‌ این اظهارات به شعارهای آلمان نازی را یادآوری کرده:

«[...] این عبارت یادآور شعار رژیم نازی است [...] نژادپرستی را در ذهن تداعی می‌کند[...] استفاده از چنین شعارهائی[...] ‌در حالی که 20 درصد از ساکنان سرزمین‌های تحت کنترل اسرائیل، شهروندان عرب فلسطینی هستند،   به یهودستیزی دامن می‌زند[...]»
منبع: جام نیوز، مورخ  15 مه 2016، ‌ کدخبر: 669558

حال پیش از ادامة مطلب،   برای دریافت ابعاد توحش حکومت ملایان نگاهی بیاندازیم به بوق‌هائی که به بهانة دیدار فائزة هاشمی با «فریبا کمال‌آبادی» بر علیه بهائیان ایران بسیج شده‌؛   «آنان را نجس می‌خوانند، ‌و معاشرت با آن‌ها را مکروه و مذموم» می‌شمارند.  برای پرهیز از اتلاف وقت،  به نقل یک نمونه از تحجر و توحش جمکرانیان اکتفا می‌کنیم:

«[...] دفتر علوی گرگانی [‌از مراجع تقلید] اعلام داشت،  از نظر ما بهائیان کافر هستند[...] انتشار عکس‌های بی‌حجاب این افراد،  با توجه به اینکه در داخل ایران هستند[...] انتشار فحشا و منکرات است[...]‌»
منبع: ‌فارس،  مورخ 14 مه 2016            

همزمان با انتشار این اظهارات انسان‌ستیز که از قضای روزگار با تظاهرات برای ایجاد کردستان «مستقل» در آلمان تقارن یافت،‌  ‌علی خامنه‌ای هم به نمایندة اوکراین در یوروویژن «رأی» داد!

بله باز هم از قضای روزگار،  نتیجة مسابقات به ویژه «غیرسیاسی» یوروویژن همان بود که در توئیتر روز گذشته گفته بودیم:   پیروزی اوکراین!    دلیل هم روشن است؛  در بروکسل‌ستان «هنر» بخشی است از فعالیت‌های ارتش ناتو.   و از آنجا که ارتش کذا در واقع مرده ریگ ارتش «شکست‌ناپذیر» آلمان نازی است ـ  این ارتش از حمایت محافل برتری‌‌طلب اروپا و آمریکا برخوردار بود ـ   برای جبران شکست مفتضحانة نازی‌ها،   از هیچ کوششی فروگزار نمی‌کند.   در واقع ارتش ناتو به پیروی از قواد خلیل‌الله،   «راه پدر» را بر علیه «جبهة کفر» ـ برابری‌طلبی و انسان‌محوری ـ  ادامه می‌دهد.  و همانطور که پیشتر هم به کرات گفته‌ایم،  در حوزة‌ ناتو،  فعالیت‌های فرهنگی،  ادبی و ... بر محور «تقابل با مدرنیته و انسان‌محوری»،  یعنی «بازگشت به گذشته» تنظیم می‌شود.  در نتیجه،   جای تعجب نیست که دو روز پس از تصویب طرح حمایت از تاتارهای «کریمه» در مجلس اروپا ـ  فیگارو،  مورخ 12 مه 2016   ـ  برندة یورو ویژن هم یکی از همین تاتارهای کریمه از کار درآید.  این برندة خوشبخت در واقع از ماه فوریه 2016 همای بخت بر شانه‌اش نشسته بود:

«[...]‌آوازخوانی تاتار و اهل کریمه با ترانه‌ای به نام ۱۹۴۴ دربارة اخراج صدها هزار تن از هم‌میهنان‌اش در دوران حکومت استالین[...] اوکراین را نمایندگی می‌کند[...]»
منبع:  یورونیوز،  مورخ 22 فوریه 2016
       
همچنانکه می‌بینیم گرفتاری حضرات «1944» نام دارد؛‌   سالی که پادوهای آلمان نازی در اروپای شرقی،   توسط ارتش سرخ قلع و قمع شدند.   بقیة ماجرا،   یعنی «اخراج تاتارها توسط استالین» نیز به دلیل هم‌یاری و همکاری اینان با نازی‌ها صورت گرفت.   از این گذشته،  «جابجائی اقوام» توسط استالین به تاتارها محدود نمی‌شود؛   کشور قزاقستان از همین «اقوام» تشکیل شده!   از سوی دیگر،   فقط تاتارها نبودند که متحمل سرکوب استالین شدند؛‌  روس‌ها نیز از این سرکوب در امان نماندند.  به همین دلیل،   در دورة‌ میکائیل گورباچف،  از تداوم اتحاد شوروی حمایت نکردند.  در هر حال،   جماعت تاتار،  کاتولیک‌های آلمان،  اوکراین و لهستان،  ساکنان کشورهای بالت،   و به ویژه کشورهائی همچون رومانی و سوئد که به نازیسم گرایش داشته و دارند،  دست در دست جمکرانیان در سنگر «روس‌ستیزی» در کنار نژادپرستان آنگلوساکسون نشسته‌اند!

به همین دلیل نیز،  حضور یک «فروند» لچک بنفش در هیأت داوران «فستیوال کن»،   و افتتاح فستیوال کذا با نمایش یک فیلم رومانیائی،  همزمان با استقرار سپر دفاعی ناتو در رومانی آنقدرها بی‌حکمت نیست!   

فستیوال کن،   بخشی است از پروپاگاند آخوندنوازی ارتش ناتو و با توجه به نتیجة مسابقات «یورو ویژن»،   به احتمال زیاد جوایز فستیوال کن به آلمان،   رومانی و جمکران تعلق خواهد گرفت. کشورهائی که در توحش دوران معاصر،  کارنامة بسیار «درخشانی» دارند.  هر چند فستیوال کن هم مانند یوروویژن ابداً «سیاسی» نیست،   با این وجود لازم می‌دانیم به تحرکات اخیر آلمان هم اشاره کنیم.

پس از استخراج صادق‌خان،   ماکت پاکستانی باراک اوباما از صندوق انتخابات شهرداری‌ لندن،   جرمانی نیز به پیروی از بریتانیا،   «احترام عرس» را از صندوق انتخابات ایالتی بیرون کشید!  ایشان یک مسلمان مونث،   از «مهاجران ترک» هستند که همچون صادق خان در زندگی «موفق» شده‌اند!   خلاصه دور دور اسلام «موفق» است!   پس تعجب نکنیم که دونالد ترامپ،‌  نمایندة کوکلوکس‌کلان‌های ینگه دنیا،  گوشه چشمی به صادق خان نشان می‌دهد و تأکید می‌کند،  «ممنوعیت سفر مسلمانان به آمریکا،  فقط یک پیشنهاد بوده.»   و در پی فرمایشات ایشان،  ‌ «پل رایان»،  ‌ریاست مجلس نمایندگان آمریکا ـ  این فرد شدیداً با ترامپ مخالف بود ـ  ‌یک گام عقب می‌نشیند،   و برای «همکاری با ترامپ» اعلام آمادگی می‌کند!

بله هیچ جای تعجب نیست؛‌  غربی‌ها جملگی برای «اسلام‌نوازی» و ضدیت با دمکراسی به توافق رسیده‌اند،   درست مانند دورة رونالد ریگان.  با این تفاوت که در دورة ریگان،   از طالبان و القاعده و «اسلام مبارز» حمایت می‌کردند،‌   و اینک نوبت رسیده به صادق خان و «اسلام موفق!»

خلاصه آتلانتیسم دست از «اسلام سیاسی» نمی‌شوید،  چرا که طی سدة اخیر،  برای باجگیری از مسکو،   این سیاست سفله‌پرور را در ترکیه و ایران اعمال کرده و می‌کند.  و اگر نتیجة آن برای ترک‌ها و ایرانیان،   جز فقر و فاجعه و سرکوب نبوده،   منافع نژادپرستان آنگلوساکسون را امثال علی خامنه‌ای و اردوغان بخوبی تأمین کرده‌اند.   مسلماً اگر دونالد ترامپ بجای باراک اوباما بنشیند،   نان اخوان‌المسلمین و فدائیان اسلام در روغن فراوان شناور خواهد شد.  چرا که در دورة اوباما،  جمکران و ترکیه تحت نظارت «فاراخان و ملکوم ایکس» پادوهای سیاهپوست کوکلوکس‌کلان  قرار گرفته‌اند و هر قدر رئیس‌جمهور آینده بیشتر «اسلام‌ستیزی» کند،   همچون دورة ریگان،   زمینة جفتک‌پرانی برای جمکرانیان مساعدتر خواهد شد.  ولی این‌ها خواب خوش آتلانتیسم است،  چرا که،  خوشبختانه امروز با شرایط دوران تاچر و ریگان فاصلة زیادی داریم و با توجه به تحولات اخیر ایالات متحد،‌  امکان دارد دست هیلاری کلینتن و دونالد ترامپ از کاخ سفید کوتاه شود!