کارناوال هزارچهرگان!
«[...] روزی ناگهان دری به
تخته خورد، و این گروه از پستترین بیغولهها به بالاترین پلههای نردبان اجتماع
رفتند [...]»
منبع: سعید نفیسی، ویراست کمتر سانسور شدۀ رمان «نیمه راه بهشت!»
همزمان با فرار «پرافتخار» پهلوی دوم و نایبالسلطنهاش
جهت «تسهیل»کودتا بر علیه دولت قانونی شاپور بختیار، و واگزاری کشور به اوباش جیرهخوار دربار
پهلوی ـ 16 ژانویه 1979 ـ ، مصطفی رحیمی
در یک نامۀ سرگشاده خطاب به روحالله خمینی،
به او و پامنبریهای متفکر و
تحصیلکردهاش تفهیم کرد که حکومت دینی ـ تئوکراسی
ـ هرگز نمیتواند «جمهور» باشد! و نیازی
نیستکه بگوئیم بدون جمهور، «رئیسجمهور»
هم نمیتواند وجود خارجی داشته باشد! ولی 45 سال پس از انتشار مقالۀ مصطفی رحیمی، و حدود 2 هفته پس از کودتای لات و اوباش ـ سقوط هلیکوپتر حامل ابراهیم رئیسی و وزیر امورخارجه و ... و همراهان
ـ خبر رسید که علاوه بر پاسدار علی
لاریجانی و احمدینژاد و دیگر کنیزان و غلامزادگان آنگلوساکسونها، وحید حقانیان، چاقوکش
ویژة زوج علی روضه خوان و میرحسین موسوی نیز برای ثبت نام در «انتخابات چهاردهم
ریاست جمهوری» در وزارت کشور شیعیها حضور یافته:
«[حضور] وحید حقانیان در ستاد
انتخابات وزارت کشور برای ثبتنام در انتخابات چهاردهم ریاستجمهوری.»
منبع: رادیوفردا،
مورخ 6 ژوئن 2024
جونم براتون بگه!
در حکومتی که هرگز «جمهوری» نبوده
و نمیتواند باشد، لازم بود «سریعاً انتخابات
ریاست جمهوری» برگزار شود، البته پس از
مشخص شدن نتایج انتخابات پارلمان اروپا! و این است یکی از مهمترین دلائل سقوط هلیکوپتر
حامل ابراهیم رئیسی و همراهان! حکومت ملایان در انتظار روشن شدن مسیر سیاست
آمریکا در اروپا است! البته سقوط
هلیکوپتر حامل رئیسی دلائل دیگری هم میتواند داشته باشد؛ نخستینشان
ناخشنودی محافل استعماری از افتتاح سد «قیزقلعهسی»،
بخشی از طرحی که ایران و اتحادشوروی در سال
1977، توافقنامۀ آن را امضاء کرده بودند!
با افتتاح این سد، سالانه دو میلیارد مترمکعب حجم آب ذخیره شده در
سد «خداآفرین» به دشتهای آذربایجان شرقی،
اردبیل و جمهوری آذربایجان تزریق خواهد شد و زمینة توسعة کشاورزی و تولید
انرژی از آب فراهم میآید. و این مسائل «ناخوشایند» با اهداف حکومت آخوند و
اربابانش همسوئی نشان نمیدهد. از اینرو ابراهیم رئیسی، رئیس قوة
مجریه حکومت ملایان، پس از دیدار با الهام
علیاف و افتتاح سد «قیزقلعهسی»، به
اتفاق امیرعبداللهیان، وزیر امورخارجه و استاندار آذربایجان شرقی و نمایندة علی روضهخوان در این
استان، ناپدید شدند!
نیازی نیست که بگوئیم شیعیها بلافاصله جهت تبدیل این رخداد
به ابزار گسترش حماقت و پروپاگاندهای
خررنگکن و ابلهپسند پای به شبکة مجازی گذاشتند! رئیسی
را سوار بر «هلیکوپتر روسی»« کردند و تحریمهای آمریکا، دخالت اسرائیل، خرابکاری طرفداران فلانی در هلیکوپتر بهمانی و
جانشینی مجتبی، و آه زندانیان و سر مادران
بر سجاده و ... و دیگر مزخرفات خاله زنکی را علم نمودند! چنان آش
درهمجوشی سربار گذاشته شد که نهایت امر بوق سازمان سیا هم کاسۀ صبرش لبریز شده، اعلام
داشت، «هلیکوپتر ساقط شده آمریکائی بود!» ولی
خوب اگر هلیکوپتر روسی از این آش حذف شد، «اصل مطلب»، یعنی پیشرفت شیعیها در عرصة توحش و
تحجر و حماقت و به بیراهه کشاندن افکار عمومی به عنوان پیازداغ و قرمۀ روی آش پابرجا
ماند!
روی خطوط اینترنت سیل تبریکات و شادباش به راه افتاد؛ توگوئی مرگ،
«مجازات» به شمار میرود، و مرگ
چند سر لات و چاقوکش که در کشور ایران تبدیل شدهاند به «مقامات» نیز مجازات آنهاست
و ... و از همه مهمتر اینکه میبایست «مجازات کذا» را در خیابانهای لندن و
واشنگتن «جشن» گرفت! از اینرو تحت تشویقات ابلهپرور ملوکانه، شاهد رقص و پایکوبی «مدعیان» مخالفت با حکومت
آخوند هم بودیم؛ بساطی که مراسم قبائل
آدمخوار در فیلمهای صدمن یکقاز هولیوودی را تداعی میکرد. این صحنۀ اسفبار بازتولید «واکنش غریزی» همان اوباشی
بود که پس از «فرار پهلویها» ـ شهریور
1320 و دیماه 1357، ـ در خیابانهای تهران میرقصیدند!
نئاندرتالهای «خوشحال» نمیدانستند که در واقع برای باند
علی روضهخوان و ارباب آمریکائیاش میرقصند!
چرا که ناپدید شدن هلیکوپتر رئیسی،
پیامد «بده ـ بستان» موفقیتآمیز اتحادیة
اروپا و جمکران در کشور فرانسه بود!
در فرانسه، یک تبهکار به نام «محمد امرا»که قرار بود سال
آینده از زندان آزاد شود، حین انتقال، طی یک عملیات بیسابقه فرار داده میشود. گویا
یک گروه تبهکار دو مأمور محافظ زندانی را نیز در این عملیات به قتل میرساند و ... به عبارت دیگر اربابان محمد امرا نمیتوانستند تا سال آینده صبرکنند؛ انتخابات «پارلمان بروکسلستان» در راه بود! متقابلاً حکومت ملایان هم یک فروند محمد را که
قرار بود زندانی شود، فرار میدهد. این «محمد» همان رسولاوف است که پس از ناکامی
علی خامنهای در اجرای سناریوی کودتای «سر» سایمون گس ـ بازیافت زباله و تبدیل آن به شخصیت محبوب و
منتخب مردم ـ به «قربانی ظلم و ستم» حکومت
و خلاصه عضو فعال محفل سبزالله تبدیل شد! ایشان با فیلمی تحت عنوان «دانههای انجیروحشی» که
معلوم نیست هزینهاش از کجا تأمین شده بود، به ناگاه سر از کشور فرانسه در میآورند و به
محض ورود با تکرار شعارهای خالهزنکی سازمان سیا در مورد «ظلم و ستم»، جهت تطهیر
شایسته و بایستۀ استعمارگران راهی فستیوال آخوندنواز کن میشوند. هیئت
ژوری نیز با تأکید بر « لزوم تأمین هزینۀ فیلم»،
یک جایزه به ایشان اهداء میکند که
از هزار دشنام به فیلمساز و جماعت ذوقزدۀ حامی وی، و در رأسشان
علیاحضرت سابق، بدتر است! جایزهای که به صدقه میماند. ولی
خوب شیعیها به تحقیر شدن «عادت» کردهاند! در داخل کشور توسط سگهای هار و وفادار
استعمار، و در خارج مرزها، توسط دستگاههای پروپاگاند استعمار! از مطلب دورافتادیم، بازگردیم به دو محمد فراری، یکی تبهکار و زندانی در فرانسه، و
دیگری فیلمساز و محکوم به زندان در کشور اسلامزدۀ ایران.
فرار دو محمد، علی
روضه خوان را به این توهم دچار کرد که میتواند از حذف رئیسی و امیر عبداللهیان نیز
مانند منفجر کردن رجائی و باهنر در کاخ نخست وزیری ـ شهریور 1360 ـ
سکوی پرشی برای خود و اراذل و اوباشی بسازد که در داخل و خارج مرزها بسیج کرده. خلاصه مقام معظم میخواهد مانند «دوران نورانی»
خمینی، ضمن سرکوب و کشتار ایرانیان، بحرانسازی
و جنگافروزی را در منطقه گسترش دهد و تنور ارباب را داغتر کند. و این است دلیل حضور چاقوکش ویژة بیت رهبری در
وزارت کشور جهت ثبتنام در انتخابات!
«جونم براتون بگه»،
حکومت ملایان از چندین و چند جهت به
سقوط هلیکوپتر حامل ابراهیم رئیسی نیازمند بود. جلب توجه و ترحم جامعة جهانی، همزمان
با خوشرقصی برای آمریکا و اسرائیل از
طریق بحرانسازی در قفقاز، و تأمین منافع محافلی
که در دو حرکت ـ بمبگزاری در مقر حزب
جمهوری اسلامی، و سپس در نخست وزیری ـ موفق
شده بودند، جهت تداوم جنگ استعماری با
عراق، زوج علی روضه خوان و میرحسین موسوی
را بر مسند قدرت بنشانند.
از اینرو سقوط هلیکوپتر رئیسی با هدف ایجاد بحران با
جمهوری آذربایجان و ایجاد انسداد در اجرای پروژة جامع سد خدآفرین و قیزقلعهسی، ابتدا به اسرائیل منتسب شد. کشوری
که با جمهوری آذربایجان همکاری نظامی دارد!
و چرا راه دور برویم؟ به محض
انتشار خبر ناپدید شدن هلیکوپتر رئیسی و همراهان،
شاهد تقاضای کمک حکومت ملایان از
ارباب آمریکائی و حضور پهپادهای نظامی ترکیه ـ عضو سازمان ناتو ـ در خاک ایران نیز هستیم! به
عبارت دیگر، ارتش ناتو به بهانه کمک برای یافتن لاشة
هلیکوپتر حامل رئیسی، وارد خاک ایران شد
و هیچکس هم اعتراضی نکرد! میدانیم که به ادعای «مدفوعات» غرب، حکومت
ملایان ضدآمریکائی و به ویژه دایة دلسوزتر از مادر برای مردم فلسطین است!
ولی در عرصة واقعیت شاهدیم که طی 45 سال اخیر، حکومت
آخوند مجری سیاستهای زیرزمینی آمریکا، و
زمینهساز تاخت و تاز ارتش اسرائیل در منطقه بوده! به ویژه پس از
خودزنی اسرائیل ـ 7 اکتبر ـ این
حکومت مفلوک مانند دیگر اعضای «اتحاد جماهیر نوکری»، در
برابر کشتار جمعی غیرنظامیان غزه توسط ارتش اسرائیل و شهرکنشینان کوچکترین
واکنشی از خود نشان نداده است! بیدلیل
نیست که برخلاف غربیها، فلسطینیها از مرگ ابراهیم رئیسی ابراز تأسفی نکردند. حال
نگاهی بیاندازیم به واکنش غربیها.
این جماعت که پس از خیزش «زن، زندگی، آزادی» در پی قتل مهسا امینی، از خود
تصویر دلپذیر ارائه داده، در کنار
«معترضان ایران» لنگر انداخته بودند، از مرگ قاتل معترضان هم به شدت ابراز تأسف کردند! بله، وزارت امور خارجۀ آمریکا و بریتانیا و به ویژه
اتحادیة اروپا، همصدا با دبیرکل سازمان
ملل، فقدان آخوند رئیسی و همراهان را «خیلی خیلی»
تسلیت گفتند! و ظاهراً قرار شده در
سازمان ملل در نیویورک یک مجلس روضه و زوزۀ ویژه نیز برای لات چاقوکشهای
فداکارشان بر پا کنند. خلاصه سقوط هلیکوپتر حامل ابراهیم رئیسی، حکومت
ملایان را به «عزیزچُسانة آنگلوساکسونها» تبدیل کرده، جنایاتش را نیز حسابی «تلطیف» نمود! تا جائی
که توحش و تحجر روحالله خمینی و دولت کودتائی شیخ مهدی بازرگان ـ پرسوناژ «مهدی باتنگان» در رمان سعید نفیسی، «نیمه راه بهشت» ـ نیز به دست فراموشی سپرده شده! چه نشستهاید که در فستیوال کن، برای ابراهیم رئیسی، خیمه و حجله و چتر عزا نیز بر پا شده بود:
«ادای احترام جشنوارة کن به رئیس جمهور شهید»
منبع: ایرنا، بوق
رسمی حکومت ملایان، مورخ اول خردادماه سالجاری، کدخبر: 85483713
بله فستیوال کن! امسال فستیوال کذا، هم میزبان محمد رسولاوف، قربانی
«ظلم و ستم» حکومت نئاندرتالهای شیعی بود،
هم عزادار ابراهیم رئیسی، دژخیم و سپس قربانی همین حکومت! ولی از
حق نگذریم که مضحکة فستیوال کذا به گردپای مضحکة نرماندی هم نمیرسد؛ فراموش نکنیم که فستیوال کن 3 سال از بساط
نرماندی جوانتر است! پیشتر در وبلاگ، «نفت، نگار، نرماندی» به تفصیل در مورد این بساط
و ارتباط آن با خردجال مصدق توضیح دادهایم،
از اینرو وارد جزئیات نمیشویم، فقط
نگاهی میاندازیم به مراسم 80 امین سالگرد «نبرد» نرماندی در کشور فرانسه.
در این مراسم علاوه بر زلنسکی، دلقک دربار کاخ باکینگهام، کینگ
چارلز ثالث و پرزیدنت زین العابدین فایزر، جوزف بایدن
نیز حضور داشتند. خبرگزاریها کینگ چارلز و «دارلینگ کامیلا» را
در حال گریه و زاری رسانهای برای «قربانیان جنگ جهانی دوم» به عوام نشان
دادند. ولی مشخص نبود که «آنحضرتین» برای قربانیان نبرد با نازیها اشک نامرئی میریختند، یا
برای سربازان «عزیز» نازی که توسط ارتش سرخ در اروپای شرقی قلع و قمع شده بودند! به
استنباط ما کینگ چارلز و کامیلا بیشتر نگران برادران نازنازیشان بودند. پس بهتر است تاجداران داغدار را تنها بگذاریم و
برویم به سراغ پرزیدنت بیتاج!
ایشان پیشتر در نشست تغییرات آب و هوا درگلاسکو، حین گفتگو با کامیلا، همسر چارلز سوم، زیردماغ
«آنحضرته» باد بد بو و پرسروصدائی در کرده بودند ـ پولیتکو،
مورخ 12 نوامبر2021. عملی خداپسندانه که نشان آشکار عنایت ویژۀ کاخ
سفید به دربار انگلستان بود! ولی با توجه به شرایط نامساعد سیاسی، مستر پرزیدنت میبایست برای کاخ الیزه بیش از
این ها مایه میگذاشتند؛ در نتیجه آنقدر زور زدند که شلوارشان را کثیف کردند.
در پی تلاشهای ژئوستراتژیک مستر پرزیدنت، فرست
لیدی یانکی، ایشان را با سرعت از مراسم خارج میکند!
در هرحال ابراز لطف بیش از حد جو بایدن به کاخ الیزه
دیگ حسد نخست وزیر انگلستان را به جوش آورد.
ریشی سوناک، در اعتراض به این تبعیض و توهین آشکار سریعاً به
لندن باز گشت و لُرد دیوید کامرون، وزیر امورخارجه
را به جبهۀ نرماندی فرستاد! به استنباط ما،
«پیام گرم» رئیسجمهور ایالات متحد
برای کاخ الیزه، هشداری بود برای حاکمیت اسرائیل که بفهمد «گند کار
حسابی در آمده!» از اینرو ارتش اسرائیل 4 تن از گروگانهائی را
که طی خودزنی 7 اکتبر گرفته و به حساب پادوهایش ـ تشکل مفلوک حماس ـ گذاشته بود، زنده و
سالم و سرحال و چاقوچله و خندان و خوشحال «نجات» میدهد و همزمان نتانیاهو برای
سخنرانی در کنگره، به واشنگتن دعوت میشود! ایشان قرار است توضیح دهند که کشتار بیش از 40
هزار غیرنظامی در غزه جهت نجات این چهار گروگان رسانهای الزامی بوده.
با توجه به تزلزل بساط خودزنی نژادپرستان اسرائیل، مسلماً
خودزنی حکومت ملایان ـ ترور ابراهیم رئیسی و همراهانش ـ نیز نتیجه چندان مطلوبی نخواهد داشت! ولی خوب، حال که ابراهیم رئیسی را سر به نیست کردند، بد
نیست از «خدمات» وی نیز یاد کنیم! گذشته از 45 سال کشتار و اجرای عدالت علوی و
اعدام زبونانۀ نوید افکاری و محسن شکاری، مهمترین «خدمات» ابراهیم رئیسی، صدور
محمد رسولالله اوف به فرانسه، و خصوصاً ابتیاع جایزۀ نوبل صلح برای خواهرزادۀ
مهندس مهدی «باتنگان» بودکه هیچکس به آن اشارهای نکرده است!
<< بازگشت