چهارشنبه، شهریور ۰۷، ۱۴۰۳

آلن دلون، المپیک، طنز لاشی!

 

 

پس از اعدام رضا رسایی،   و افزایش بهای نان جهت تأمین هزینة‌ اعزام قافلة پدوفیلی و صیغه و روضه و زوزه و شکم‌چرانی به کشور اشغال‌شدة عراق،  ‌‌ حکومت زال‌ممد یک نفر را در ملاءعام اعدام کرد تا همه بدانند و آگاه باشند که برخلاف ادعای «دشمنان»،   و در رأس‌شان نویسندة این وبلاگ،   چوبدار زال‌ممد در کشور ایران،  یعنی مسعود پزشکیان واقعاً «رئیس جمهور» است!

 

بله در کشوری که هرگز جمهوری نبوده و نیست،‌   و بیش از یکصدسال است که استعمار در آن حکومت نظامی مستقر کرده، ‌ تعجبی نداردکه پزشکیان «رئیس جمهور» بشود!   در هر حال گویا بعضی‌ها از جمله مشاور حسن روحانی جسارت کرده،  و البته به گزاف،  او را «صدراعظم» ‌شمرده‌اند!  و به گزارش سایت بی‌بی‌سی فارسی،   مورخ 5 شهریورماه سالجاری،   این موضوع باعث خشم سفارت‌نورد سرشناس،  مش عباس عبدی شده بود!

 

عباس عبدی،   همان کسی است که حدود 9 ماه پس از استقرار حکومت زال‌ممد در ایران،  به دلیل بالارفتن از دیوار سفارت آمریکا،   و به ویژه به دلیل خدمات پدر «محترمش» به ارتش و ساواک،   تبدیل شد به «روزنامه نگار،   تحلیگر و... و خصوصاً صاحب نظر در همة امور!»

 نیازی نیست که بگوئیم،   در بساط زال‌ممد ـ  در داخل و خارج مرزهای کشورـ  از این قماش نخبگان «همه فن حریف» فراوان یافت می‌شود.   و همگی بدون استثناء،   به تخلیة چاهک سازمان سیا و فاضلاب کاخ باکینگهام ـ  توجیه خشونت و به ارزش گذاشتن توحش و تحجر اسلام ـ  مشغول‌اند،   و در واقع،   برای بی‌بی‌سی و رادیوفردا پامنبری می‌خوانند.

 

به عنوان نمونه،   یاوه‌گوئی یکی از نخبگان حکومت ملایان به مهسا امینی،  قربانی توحش حکومت اسلامی،   فرصتی  طلائی برای شیرین عبادی،   جارچی محفل نوبل فراهم آورد تا با انتساب زبان ابتذال و خشونت به دوران علی خامنه‌ای،  به صورت زیرجلکی و در عمل به ستایش دوران  روح‌الله خمینی بنشیند!   و از سوی دیگر،  مراسم افتتاح المپیک پاریس،   به رادیوفردا امکان داد تا در «برنامه زنده»،‌  مورخ 13 مردادماه سالجاری با الصاق برچسب همجنسگرایانه به ادبیات عاشقانۀ ایران در دوران قدیم،   «زن» را از این عرصه بکلی حذف کند.

 

البته رادیو فردا برای استحکام پایه و اساس چنین ادعای بی‌پایه و اساسی به تحقیقات دکتر احسان یارشاطر متوسل شده بود،   و می‌گفت طبق این تحقیقات،  «شاهد و معشوق و یار و...» به زن ارجاع نمی‌دهد!

 

حال آنکه تحقیقات دکتر یارشاطر،   به حکایات شاهنامة فردوسی نظیر بیژن و منیژه،  تهمینه و رستم،  و... و یا به سروده‌های نظامی گنجوی در مورد ویس و رامین،  شیرین و فرهاد و... ارجاع نمی‌داد.  این تحقیقات صرفاً به روابط ضداجتماعی ـ همجنسگرایانه و همجنس‌نوازانه،  در یک برهة مشخص تاریخی ـ دوره تیموریان ‌ـ اشاره دارد!  و این نکتة پیش‌پاافتاده،   یعنی روابط همجنسگرایانه در یک «برهة مشخص تاریخی» از چشم تیز بین کارفرمایان و کارکنان رادیوفردا دور مانده،   آن را به کل تاریخ ایران تعمیم داده‌اند!   دلیل هم اینکه «پیام» بساط افتتاحیۀ المپیک پاریس،   زن ستیزی،  ستایش ابتذال،  پورنوپدوفیلی،  نفی‌جنسیت و ستایش ناهنجاری‌های اجتماعی بود،   و یا بهتر بگوئیم نوعی لگدپرانی به اومانیسم و مدرنیته «جهانی» به شمار می‌رفت.   و  چرا راه دور برویم؟  حضور «ایمان خلیف» در المپیک پاریس نیز شاهدی است بر همین مدعا!

 

ایمان خلیف،‌   با ادعای اینکه «زن» است،‌   در مسابقات المپیک در برابر زنان قرار می‌گیرد. کمیتة المپیک  هم چشم بسته ادعای وی را مورد تأئید قرار می‌دهد!  حال آنکه زن بودن ایمان خلیف از طریق معاینات پزشکی‌ به اثبات علمی نرسیده!  چرا که کارفرمایان بی‌بی‌سی این معاینات را «تحقیرآمیز و شرم‌آور و گران» ارزیابی کرده‌اند.   در نتیجه،   در سال 2021، ـ  دوران نورانی پرزیدنت بایدن ـ ‌ کمیتة المپیک،  ‌ ضمن مخالفت با آزمایش علمی اثبات جنسیت زن  ـ ‌ کروموزم‌های xx  ـ  و کودتا بر علیه فدراسیون جهانی بوکس،  با انتشار یک «ده فرمان» ـ  سندی شامل 10 اصل ـ  خواهان رعایت «انصاف»، ‌ «دربرگیری» و  «عدم تبعیض» شده،   لگدی هم نثار «شیوة‌ علمی» و آزمایش‌های پزشکی کرده است:

 

«[...] کمیته المپیک  سندی را در ارتباط با انصاف، ‌ دربرگیری،  و عدم تبعیض بر اساس هویت جنسیتی و تغییرات جنسی منتشر کرد.»

منبع:  بی‌بی‌سی،  مورخ 10 اوت 2024

 

اینجاست که به محور اصلی «پیام تبلیغاتی» المپیک پاریس ـ  وبلاگ آبراهام در المپیک ـ  و به ویژه به «علت مرگ» آلن دلون،  و دلیل «خود ناصرالدین‌شاه بینی» علی روضه خوان هم   پی‌ می‌بریم.   همانطورکه می‌دانیم پس از کنوانسیون ملی حزب دمکرات ایالات متحد،  علی ‌روضه‌خوان را تحت عنوان «نخستین دیدار» با رئیس جمهور فرضی و «هیئت دولت» بالای منبر فرستادند تا به اعضاء «محترم» حزب دمکرات آمریکا که به انواع ناهنجاری‌های اجتماعی ـ‌  پدوفیل‌ها،  همجنسگرایان،  جنایت‌کاران و ... و به ویژه به محفل نوبل و اسلام‌گرایان ـ  احترام می‌گذارد، ‌ عرض ارادت نماید.   

 

اینچنین بود که علی روضه‌خوان،  در لابلای یاوه‌سرائی‌های رایج‌اش، ‌ ضمن تأکید بر «تعامل با دشمن» و دسترسی به هوش مصنوعی،‌  آخوند رئیسی را نیز با  امیرکبیر به قیاس کشید تا به صورت ضمنی، هم خودش را برای حزب دمکرات لوس کند،  و هم با ناصرالدین‌شاه قاجار در ترادف بگذارد:

 

«[...] همچنانکه امیرکبیر در مدت 3 سال کارهای بزرگی انجام داد [...] رئیسی عزیز هم در حدود 3 سال خدمت برخی پایه‌گذاری‌های خوبی انجام داد[...]»         

منبع:‌ سایت رجانیوز،  ‌مورخ 6 شهریورماه 1403،‌ کد خبر:‌382112

 

باری،   بیانات سرشار از نبوغ زال‌ممدالله و مقایسة آخوند رئیسی با امیرکبیر خیلی‌ها را به قول معروف «از خنده روده‌بر کرد»،   تا آنجا که «نکات اصلی پیام» را نادیده گرفتند!   از جمله اینکه،  ابراهیم رئیسی،  مانند امیرکبیر،  که توسط «سلطان صاحب‌قران» به صدارت «منصوب» شد، ‌‌ «انتصابی» بود.  ثانیاً‌ همانطور که امیرکبیر به فرمان «سلطان صاحب‌قران» به قتل رسید؛‌   رئیسی هم  به دستور علی روضه‌خوان به قتل رسیده است و ... و از همه مهم‌تر اینکه،  مانند ناصرالدین شاه که پیرو ملیجک‌بازی بود،‌  علی روضه‌خوان‌ هم اهل همین بساط است!  البته تنها موضوعی که در ابراز ارادت علی روضه‌خوان به ارباب مطرح نشد، ‌ هویت ملیجک‌های اول و دوم بود،   که آنهم «هایلی لایکلی» جهت حفظ آبروی حداد عادل و ولایتی صورت گرفت!  حال نگاهی بیاندازیم به علت واقعی مرگ آلن دلون.   

 

می‌گویند این هنرپیشة سرشناس سینمای فرانسه،  پس تماشای مراسم افتتاح المپیک پاریس،  آنقدر استفراغ کرد که جان سپرد.  آلن دلون،   مانند آنجی دیکنسون،   به دوران طلائی سینما تعلق داشت.  یعنی به دورانی است که هنوز هنرپیشه‌های خوک پیکر و کفتار مسلک،  با صورت‌های بوتاکسی و بینی‌های بریده و جنسیت‌های نامعلوم اکران سینما را اشغال نکرده بودند!  ازین گذشته آلن دلون اهل پدوفیلی و همجنسگرائی و دراگ کوئین پرستی و فمینسیم و این حرف‌ها نبود.  در نتیجه،  همانطور که شاهد بودیم،  نه جایزۀ اسکار گرفت،   نه فستیوال کن به وی ارادت داشت!   فقط چند سال پیش،   فستیوال کن تحت عنوان قدردانی از «مجموعه فعالیت‌های هنری‌اش» یک نخل طلائی به او اهداء کرده بود.

 

نیازی نیست که بگوئیم هیکل متناسب و چهره خوشایند آلن دلون،‌  آنچنان باعث نفرت «نخبگان» حکومت ملایان  شده که چماقدار ساواک حکومت ملایان،   آورام نبوی هم با همان زبان لاتی ویژة  نخبگان شیعی،  به جنازه و شیوۀ زندگی وی حمله‌ور شده است.  بله نئاندرتال‌های شیعی در هزارۀ سوم،‌   با توسل به لاشۀ پرسوناژهای موهوم محمدصاد و علی (عین) و حسن و حسین و شرکاء،  ‌ سیاست‌گزاری می‌کنند،  و این یک هم با تهاجم به جنازۀ‌ آلن دلون به حساب خودش «طنز» می‌نویسد!  هر چند طنز کذا «لاشی و لاتی»،  و درواقع ضدطنز ازآب در می‌آید.

 

جهت پرهیز از آلوده شدن این وبلاگ،   از بازگوئی شیرین‌زبانی‌های بیخ‌دیواری معاون سیاسی سابق وزارت کشور ملایان اجتناب می‌کنیم!   ‌هر چند جهت بهره‌وری از ابتذال و خشونت آورام نبوی،  مشتاقان می‌توانند به مطلب سایت گویانیوز،  مورخ 25 اوت 2024 مراجعه فرمایند.