پیجر در طبس!
در آستانة تشرف پرزیدنت زرشکیان و قوم
قبیلهاش به نیویورک جهت زیارت کعبة امت اسلام،
انفجار معدن زغالسنگ در طبس دهها
کشته و مجروح بر جای گذاشت:
«[...] شرکت معدنجو یک شرکت خصوصی است که در [...] طبس
فعالیت میکند [و این سانحه] در یکی از کارگاههای استخراج ذغال سنگ [...] رخ داده.»
منبع: بیبیسی، مورخ 21 سپتامبر 2024
بلافاصله پرزیدنت زرشکیان فرمان
«رسیدگی» صادر نمود و سه روز عزای عمومی اعلام شد! به این ترتیب حکومت زالممد با به راه
انداختن بساط روضه و زوزه و شکمچرانی، هم
آب به آسیاب آخوند پدوفیل و برده فروش میریزد،
هم با سرازیر کردن اشک تمساح برای
قربانیان جنایتاش، افکار عمومی را به
بیراهة روضه و زوزه و ماتم هدایت میکند و همه باورشان میشود که انفجار معدن هم «سانحه» بوده!
میگویند «تصاعد آنی گاز متان در تونلهای
معدن» به انفجار منجر شده، و اینکه «معادن ایران فاقد استانداردهای ایمنیاند!»
نیازی نیست که بگوئیم عدم رعایت استانداردهای
ایمنی در معادن ایران برای جهادی زالممد،
کوچکترین اهمیتی ندارد! این حکومت
در برابر دریافت حق و حساب، معادن را در
اختیار شرکتهای خصوصی قرار میدهد و این «شرکتها» که در واقع وابستگان به محافل
حکومتیاند، هیچ مسئولیتی هم در قبال
امنیت جانی کارگران معادن نخواهند داشت! اگر
منافعشان ایجاب کند، حتی حاضرند معدن را منفجر کنند و انفجار را به حساب «تصاعد
آنی گاز متان» بگذارند! قضیه به همین
سادگی است! سیاست استعماری حکومت ملایان در
ایران هم هیچگاه جز این نبوده، نیست و نخواهد بود!
فراموش نکنیم که در پی گروگانگیری «به
فرموده» در سفارت آمریکا، این حکومت سرسپرده و ضدایرانی با عملیات
تروریستی در خاک عراق، و تشویق شیعیان اینکشور
به شورش بر علیه دولت قانونی صدام حسین، به زمینهسازی برای جنگ استعماری مشغول شد. حدود
دو ماه پیش از آغاز جنگ، حکومت زالممد با ادعای کشف کودتا، نیروی
هوائی کشور را زمینگیر نمود. سپس پادگانهای مرزی را تخلیه کرد و نیروهای زرهی را به تهران فراخواند. و این
مجموعه ـ گروگانگیری، خرابکاری در عراق، کشف کودتای نوژه ـ سناریوئی بود جهت گشودن
راه برای ورود ارتش عراق به خاک ایران، تا
روحالله خمینی بتواند حکومت ولایت فقیه را با اوباش خطامام و روحانیت مفتضح و
خودفروش شیعه سر پا نگه دارد.
همچنین فراموش نکنیم که برخلاف شایعهپراکنیهای
بوقها و مقامات وزارت امورخارجة زالممد، هیچ تشکیلات معتبر حقوقی کشور عراق را به عنوان
آغازگر جنگ شناسائی نکرده است؛ این حکومت
شیعیهاست که تلویحاً مسئول جنگ هشتساله شناخته شده! و از همه مهمتر، فراموش نکنیم که دولت اسرائیل با ارسال سلاح و
تجهیزات برای حکومت زالممد به تداوم این جنگ استعماری کمک میکرده است. جالب اینکه، همین دولت اسرائیل در حال حاضر، در
گیرودار جنجال «پیجرها»، جهت رد گم
کردن، از حکومت ملایان تصویر «دشمن» ارائه
میدهد تا ارکان تروریسم را سر پا نگاهدارد!
چرا که در پی انفجار پیجرها، کاخ پوشالی پروپاگاند «مبارزات» فرضی «محور
مقاومت» با آمریکا و اسرائیل فرو ریخته! دلیل هم اینکه، دکۀ زپرتیای که قرن هفتمیها تحت عنوان «محور
مقاومت» در منطقه بر پا کردهاند، علاوه
بر سلاح و تجهیزات، ابزار ارتباطاتاش را نیز از غربیها ابتیاع میکند. پر واضح است که کنترل اطلاعات و دادهها در
ارتباط با این ابزار تحت نظارت شرکتهای تولیدکننده باشد! خلاصه رخدادهای اخیر به صراحت نشان داد که حزبالله
لبنان و دیگر اعضای «محور مزاحمت» در عمل به آمریکا وابستهاند؛ آمریکا از تمامی گفتگوها، اطلاعات،
مراسلات و مبادلات اینان آگاه است و مسلماً در جریان تهاجم 7 اکتبر هم بوده. و به دلیل دوستی و مودت «تلآویو ـ واشنگتن»
نیازی نیست که بگوئیم اسرائیل هم از این تهاجم اطلاع داشته! و چرا
راه حدس و گمان بپیمائیم؟! سازمان
ضدجاسوسی «شین بت» رسماً اعلام داشته که جریان تهاجم 7 اکتبر را به اطلاع نتانیاهو
رسانده:
«[...] سازمان ضدجاسوسی اسرائیل، 10 هفته پیش از تهاجم 7 اکتبر، نتانیاهو را در جریان این تهاجم قرار داده بود[...]»
منبع: سایت فرانسه زبان ولترنت، مورخ 7
سپتامبر سالجاری
همانطور که پیشتر هم گفتیم، تهاجم
7 اکتبر، «خود زنی» اسرائیل بوده! این عملیات جنایتکارانه به اسرائیل امکان داد
تا خاک غزه را به توبره بکشد؛ ساکنان این
سرزمین را قلع و قمع کند، و همزمان چهرۀ
کریهاش را با صورتک «مظلوم و طلبکار» بیاراید. خلاصه بگوئیم، توطئۀ 7 اکتبر نشان داد که سیاست اسرائیل در
غزه، همان سیاستی است که حکومت پوشالی ملایان
45 سال است در ایران اعمال میکند.
<< بازگشت