شنبه، اسفند ۱۳، ۱۳۸۴


دمکراسی در عراق
..
حاکمیت بی‌کفایت ایران، اگر هیچکار از دستش بر نمی‌آید، از عهده جنایت به خوبی بر‌می‌آید. اگر دستور برقراری نظم و امنیت را دریافت نکرده، دهه‌هاست که فرمان ارعاب و سرکوب را استعمار برایش صادر کرده. بیست و هفت سال است که در ایران گروه‌های ارعاب و آشوب، ماموریت «تامین امنیت» را عهده‌دار شده‌اند. بیست و هفت سال است که ساواک، دست در دست سرویس های امنیتی غرب به آدم‌ربائی، بمب‌گذاری در اماکن عمومی و تهاجم به خانه‌های مردم مشغول است. بیست و هفت سال است که بر «قانون» توحش ادیان ابراهیمی، به قصاص: چشم در مقابل چشم، عدالت نام نهاده‌اند. بیست و هفت سال است که علف هرزه‌ها، ناکجاآبادی‌های اجتماع، حاکمیت ایران را، به یمن حمایت بیگانه، در دست گرفته و به تخریب مشغولند. تخریب در ایران، در افغانستان و عراق.

حفظ جو بحران، برای تحکیم پایه‌های حاکمیت‌های سرسپرده، الزامی است. هرچه بحران تداوم یابد، حضور نظامیان غرب در منطقه تداوم خواهد یافت. هرچه بحران تداوم یابد، پایه‌‌های استعمار تقویت می‌شود، هرچه بحران شدت گیرد، توجیه سرکوب و کشتار غیرنظامیان ساده‌تر خواهد بود. نیروهای امنیتی غرب، در ایران، افغانستان و عراق، هر روز گستاخانه‌تر از روز پیش، به سوی استقرار توحش گام بر‌می‌دارند.

سفر اخیر مقتدی صدر به ایران، با انفجار اماکن مقدس در سامرا بی‌ارتباط نیست. چه دستاویزی به از این می‌توانست بحران‌های قومی و مذهبی و کشتار غیر نظامیان را دامن زند؟ به‌دنبال انفجار در سامرا، بلافاصله، یکی از ملایان شیعه عراقی، انگشت اتهام را به سوی سنی‌های طرفدار صدام حسین گرفت. همین کافی بود تا نیروهای امنیتی، با لباس مبدل، به کشتار افراد مظنون بپردازند نامش را هم «درگیری‌های قومی» بگذارند. چه کسانی قربانی این «درگیری‌های قومی» ‌شدند؟ اهمیتی ندارد. مهم این است که گروه‌های سرکوب دستشان برای کشتار و آدم‌ربائی باز باشد. حکومت نظامی اعلام شود، منع رفت و آمد مردم را خانه نشین کند، تا «افراد مظنون» را به سادگی بتوان دستگیر کرد. مهم این است که بتوان شرایطی مشابه شرایط استقرار نظام منفور ایران در عراق و افغانستان ایجاد کرد. نتیجه‌اش، حداقل بیست و هفت سال کشتار و چپاول، غارت و جنایت در سکوت کامل خواهد بود. سکوت رسانه‌‌های مزور غرب در راه استقرار دموکراسی بمب‌های «هشیار».

همین رسانه‌ها که هر روز برای مرگ هر نظامی اشغال‌گر ساعت‌ها مرثیه خوانی می‌کنند، خانواده مقتول را معرفی می‌کنند، با پدر و مادرش، اگر داشته باشد، مصاحبه می‌کنند. پدر و مادرش می‌گویند که «جیمز» چقدر برای آزادی و دموکراسی ارزش قائل بوده و به خاطر حفظ «ارزش‌ها» به عراق یا افغانستان رفته! .. همین رسانه‌ها که در طی این چند سال حضور نظامیان غرب، برای نمونه، نام و مشخصات یک قربانی افغان یا عراقی را به مشتریان غربی خود ارائه نداده‌اند. عراقی و افغان، بی‌نام‌و‌نشان‌اند. خانواده‌ای ندارند، پدر و مادری نداشته و فرزندی هم ندارند. اگر قربانیان تهاجم ارتش دموکراسی پرور و عدالت گستر غرب، افغان و عراقی هستند، دلیل بر این نیست که نام و نشان داشته باشند، اینان فقط ساکنان سرزمین‌های بیگانه با دموکراسی غرب‌اند. ولی مسئله این است که رسانه‌های ایران نیز هر روز از «قربانیان» اشغال‌گران می‌گویند، از قربانیان افغان و عراقی هیچ نمی‌شنویم. قربانیان عراقی و افغان هم مانند ایرانی، در رسانه‌های حاکمیت توحش، نام و نشانی ندارند.

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت