...
آصفی، سخنگوی مادام العمر وزارت امور خارجه ایران، گفته "ما بیست هفت سال است که دموکراسی داریم و هر سال یک انتخاب میشود!" چرا این مسئله با این تأخیر به اطلاع ملت شریف ایران رسید؟ چه ساده دل بودیم ما که میانگاشتیم، بیست و هفت سال است، حاکمیت ایران با چپاول و کشتار و تحجر، سرسختانه و شهادت طلبانه به حفظ منافع استعمار مشغول است. دموکراسی داشتیم و نمیدانستیم. بیست و هفت سال، آب در کوزه و ما تشنه لبان میگشتیم، بیست و هفت سال، یار در خانه و ما گرد جهان میگشتیم، و میگردیم و باز هم باید بگردیم! این آصفی چرا زودتر نگفت که ما دربدر نشویم؟ اگر همان روز اول که هویزر آمد، به ما گفته بودند دموکراسی دارید، میفهمیدیم. نگفتند، در عوض این رادیوهای بیگانه، همینطور گفتند دیکتاتوری، همینطور آب را گلآلود کردند.
چند روز قبل از آنکه هانس دیتریش گنشر، وزیر صنایع هلموت کهل به ایران بیاید، "نخبگان گلچین شدة ممالک حقوق بشر" با چماق خیابانها را قرق کردند و آستین کوتاه "برادران" و بدحجابی "خواهران" را حسابی تنبیه کردند، که آلمان، قرارداد نان و آبدارتری با ایران منعقد کند. آنقدر دموکراسی برقرار کردند که خامنهای هم صدایش در آمد و در تلویزیون اعلام کرد: "دیگر بس است!" البته بقیهاش را نگفت! از آنجا که ممالک "حقوق بشر" را اشارتی بس بود، گنشر به ایران آمد! ولی این رادیوهای بیگانه مگر میگذاشتند؟ همینطور میگفتند دیکتاتوری و همینطور دولتهایشان با دیکتاتوری قراردادهای کلان میبستند، و دولت دموکراتیک ایران را پیش چشم ملت دیکتاتور جلوه میدادند! این آصفی کجا بود که به ما بگوید دموکراسی داریم و سالی یک انتخاب؟!
البته منظور آصفی از "سالی یک انتخاب" را هنوز هم نمیفهمم. چقدر افسوس خوردم، وقتی امروز فهمیدم، بیجهت از مملکتم آواره شدهام، از ایران به اروپا، از اروپا به آمریکا و از آمریکا به اروپا. بیست و هفت سال بر فراز اقیانوس اطلس، معلق بین زمین و آسمان، از این فرودگاه، به آن فرودگاه، از این دموکراسی به آن دموکراسی ... آصفی! چرا زودتر نگفتی؟!
دلیلش روشن است، آصفی در آنهنگام سخنگوی دولت نبود! سخنگوی دولت، پس از توافقات با هویزر، آقای امیر انتظام بودند. همین امیر انتظامی که وقتی در مورد حجاب از او سئوال کردند، جواب داد: "اگر امام بفرمایند، خانم ها باید حجاب را رعایت کنند." بله همین امیر انتظام که جدیداً در سایت آیندهنگر، به جای اشاره به مذاکرات با هویزر، از رنج و مبارزات بیست و هفت سالهاش برای آزادی میگوید، همین امیر انتظام، عضو نهضتی که از آزادی فقط نامی داشت، "رعایت حجاب" را جزو رنج و مبارزه در راه آزادی انگاشته. همین کسی که اگر اندک شناختی از آزادی داشت، از خیمه خرگاه روحانی جماعت، آن هم روحانی بیمایهای چون خمینی سر در نمیآورد. ایشان از بیست هفت سال رنج و مبارزه در راه آزادی میگویند. اینگونه مبارزات، مانند "کالاهای صهیونیستی طلاب"، برای نگارنده ناشناخته ماندهاند، پس توضیحی نمیتوانم در این مورد بدهم. ولی از اظهارات آصفی که میگوید "ما بیست و هفت سال است که دموکراسی داریم" و از مبارزات بیست و هفت ساله امیرانتظام برای آزادی، نتیجه میگیریم که دموکراسی بیست وهفت سالة مورد اشاره آصفی، فقط میتواند دستاورد مبارزات بیست و هفت سالة امیرانتظام باشد و بس!
چند روز قبل از آنکه هانس دیتریش گنشر، وزیر صنایع هلموت کهل به ایران بیاید، "نخبگان گلچین شدة ممالک حقوق بشر" با چماق خیابانها را قرق کردند و آستین کوتاه "برادران" و بدحجابی "خواهران" را حسابی تنبیه کردند، که آلمان، قرارداد نان و آبدارتری با ایران منعقد کند. آنقدر دموکراسی برقرار کردند که خامنهای هم صدایش در آمد و در تلویزیون اعلام کرد: "دیگر بس است!" البته بقیهاش را نگفت! از آنجا که ممالک "حقوق بشر" را اشارتی بس بود، گنشر به ایران آمد! ولی این رادیوهای بیگانه مگر میگذاشتند؟ همینطور میگفتند دیکتاتوری و همینطور دولتهایشان با دیکتاتوری قراردادهای کلان میبستند، و دولت دموکراتیک ایران را پیش چشم ملت دیکتاتور جلوه میدادند! این آصفی کجا بود که به ما بگوید دموکراسی داریم و سالی یک انتخاب؟!
البته منظور آصفی از "سالی یک انتخاب" را هنوز هم نمیفهمم. چقدر افسوس خوردم، وقتی امروز فهمیدم، بیجهت از مملکتم آواره شدهام، از ایران به اروپا، از اروپا به آمریکا و از آمریکا به اروپا. بیست و هفت سال بر فراز اقیانوس اطلس، معلق بین زمین و آسمان، از این فرودگاه، به آن فرودگاه، از این دموکراسی به آن دموکراسی ... آصفی! چرا زودتر نگفتی؟!
دلیلش روشن است، آصفی در آنهنگام سخنگوی دولت نبود! سخنگوی دولت، پس از توافقات با هویزر، آقای امیر انتظام بودند. همین امیر انتظامی که وقتی در مورد حجاب از او سئوال کردند، جواب داد: "اگر امام بفرمایند، خانم ها باید حجاب را رعایت کنند." بله همین امیر انتظام که جدیداً در سایت آیندهنگر، به جای اشاره به مذاکرات با هویزر، از رنج و مبارزات بیست و هفت سالهاش برای آزادی میگوید، همین امیر انتظام، عضو نهضتی که از آزادی فقط نامی داشت، "رعایت حجاب" را جزو رنج و مبارزه در راه آزادی انگاشته. همین کسی که اگر اندک شناختی از آزادی داشت، از خیمه خرگاه روحانی جماعت، آن هم روحانی بیمایهای چون خمینی سر در نمیآورد. ایشان از بیست هفت سال رنج و مبارزه در راه آزادی میگویند. اینگونه مبارزات، مانند "کالاهای صهیونیستی طلاب"، برای نگارنده ناشناخته ماندهاند، پس توضیحی نمیتوانم در این مورد بدهم. ولی از اظهارات آصفی که میگوید "ما بیست و هفت سال است که دموکراسی داریم" و از مبارزات بیست و هفت ساله امیرانتظام برای آزادی، نتیجه میگیریم که دموکراسی بیست وهفت سالة مورد اشاره آصفی، فقط میتواند دستاورد مبارزات بیست و هفت سالة امیرانتظام باشد و بس!
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت