...
جهت روشن شدن موضوع وبلاگ امروز، نیاز داریم دو واژة «کاتالیزور» و «پولاریزاسیون» را تعریف کنیم. «کاتالیزور» در شیمی به «مادهای» اطلاق میشود که حضورش، حتی به مقداری بسیار اندک، جهت ایجاد یک فعل و انفعال شیمیائی کفایت میکند. ویژگی «کاتالیزور» این است که از فعل و انفعالی که ایجاد میکند، خود کوچکترین تاثیری نمیپذیرد. در دنیای سیاست، احزاب، گروهها، دولتهای بیگانه و تبلیغات رسانهای میتوانند همگی نقش «کاتالیزور» داشته باشد، و باعث فعل و انفعالاتی در جوامع خود و یا کشورهای دیگر شوند. به عنوان مثال، در کشور فرانسه، احزاب چپ با معرفی کاندیداهای متعدد باعث حذف خود از دور دوم انتخابات اخیر ریاست جمهوری شدند، و رسانهها با جنجال پیرامون «امنیت»، نقش «کاتالیزور» را به عهده گرفتند، تا دو کاندیدای راست افراطی و راست سنتی را به دور دوم انتخابات کشانده، کاندیدای «راست سنتی» به مقام ریاست جمهوری برسد. چرا که موقعیت کشور فرانسه در جامعة جهانی، بر خلاف اطریش یا هلند، ایجاب نمیکند که «نئوفاشیستها» رسماً دولت تشکیل دهند. حال بپردازیم به واژة «پولاریزاسیون.»
واژة «پولاریزاسیون»، مشتق از فعل «پولاریزه»، در زبان فرانسه، بر حسب زمینهها، معانی متفاوتی دارد. در زمینة برق، «پولاریزاسیون»، تجزیه یک جسم به نیروهای مثبت و منفی در حوزة مغناطیسی است. در الکترولیز، تشکیل فرآوردههائی است که در نزدیک الکترودها قرار گرفته و شدت جریان را کاهش میدهند. در فیزیک، پدیدهای است که باعث ایجاد عدم تقارن میشود و در فیزیولوژی، «پولاریزاسیون» مکانیسمی است که از طریق آن در یک ساختار زنده دو قطب متخالف با عملکرد و قدرت متفاوت ایجاد میکنند. «پولاریزاسیون» به معنای مجازی، کاربرد سیاسی نیز دارد! و در جامعه، همواره با هدف سرکوب و از میدان به در کردن مخالفان اعمال میشود. و روندی است که نهایتاً به تضعیف بنیادهای جامعه منجر خواهد شد. به عنوان مثال در ایران، از ابتدای حاکمیت جمکران، پولاریزاسیونهای متعددی صورت گرفت: نهضت آزادی و تندروها، دارو دسته بنیصدر و تندروها، حاکمیت و چپ نمایان، حاکمیت و مجاهدین خلق و ... مشاهده کردیم که همة این «پولاریزاسیونها»، نهایتاً به حذف نیروهای ضداستبداد انجامید.
و امروز پس از 28 سال، شاهدیم که گروه «شبه اصلاح طلب»، که در تمامی جنایات و چپاولهای حاکمیت جمکران شریک بوده، مدعی مخالفت با حاکمیت نیز شده است! و حتی کمیتة دفاع از حقوق بشر نیز تشکیل میدهد! در وبلاگ دیروز، شیادی اینان را «توضیح» دادم. و پیشتر هم نوشتهام که اینان جهت اشغال تمامی صحنة سیاست کشور، در داخل و خارج، به جنگ زرگری با شرکایشان پرداختهاند. در داخل، نقاب مخالفت با حاکمیت بر چهرة پلید خود زده، و در خارج از مرزها نیز، همین جنگ زرگری را با «چپ نمایان» به راه میاندازند. خارج از ساواک، جنجال رسانهای و فشار سیاست استعماری، فصل مشترک این شیادی را «دفتر تحکیم وحدت» بر عهده دارد، که با تهییج دانشجویان، سعی در فراهم آوردن زمینه شورش دارد. ولی این برنامة استعمار در «کوتاه مدت» است. برنامة تداوم بحران در «درازمدت»، بر محور جنگ زرگری میان حاکمیت جمکران و حاکمیت اسرائیل شکل گرفته، که هر دو، سر در آخور پنتاگون دارند. برگزاری کنفرانس بررسی هولوکوست در تهران، در راستای همین سیاست استعماری میتواند بررسی شود. چرا که بدون جنگ و بحران، منافع غرب در منطقه تامین نخواهد شد. و نقش آفرینان صحنة بحران، با چنین «ابتکارعملهائی» ـ کنفرانس بررسی هولوکوست ـ است که از سیاست استعمار پیروی میکنند! استعمار غرب در ایران، مستقیماً سیاست حاکم را «هدایت» میکند و بیانیههای کاخ سفید و اتحادیة اروپا نیز، هر هفته، مراتب انزجار و مخالفت خود را با سیاستی که خود اعمال میکنند، «اعلام» میدارند! پیشقراول سیاست استعمار در ایران نخست ایالات متحد و سپس اتحادیة اروپا است. و از آنجا که به دلیل رسوائی در عراق و افغانستان، جبهة ایالات متحد تضعیف شده، اتحادیة اروپا عصای دست پدر شده است، و با حمایت از «مجاهدین خلق» به حکومت جمکران به اصطلاح چنگ و دندان هم نشان میدهد. یادآور شویم که اعضای «سازمان مجاهدین خلق» را همین اتحادیة اروپا، بر خلاف قوانین، تحت فشار گذارده و اموالشان را نیز توقیف کرده بود. و حتی آنان را در لیست تروریستها هم قرار داده بود. ولی امروز دیگر هیچ تحریمی شامل «سازمان مجاهدین خلق» نمیشود، چون روابط غرب و حاکمیت جمکران، به دلیل وجود «کاتالیزورهای» ناشناخته، رو به ضعف گذاشته!
دیروز، ناگهان تونی بلر نخست وزیر «محتضر» انگلیس، سکوت چند ماهه را شکست و اعلام داشت، ایران تهدیدی برای منطقه است! سپس، سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد که خطر یهودستیزی احمدی نژاد باید جدی گرفته شود! البته این خطر را آمریکا احساس و اعلام کرده! هر چند ، در داخل ایران، کل حاکمیت و مخالفان دروغین به سخره گرفته شدهاند، و همین امر باعث نگرانی اربابان در غرب شده. از اینرو، گر چه جوادی آملی، امروز در ساعت 19 و 34 دقیقه، به مهر نیوز تاکید میکند که:
«فضای انتخابات را نباید با مسائل سیاسی آلوده کنیم»
گوش کسی بدهکار نیست! و عمله اکره سردار اکبر، نه تنها «معنویت انتخابات» حکومت جمکران را نادیده گرفتهاند، که پای غیرمسلمانان، یا به قول صادق هدایت، «خاج پرست» را نیز به این افتضاحات بازکردهاند! همة رسانههای «سرداراکبر آنلاین» به امامزادههای «ایل جورناله، لوموند و فیگارو» متوسل شدهاند، و جهت ارعاب ملت ایران و تهدید تهاجم نظامی آمریکا، ترجمة هر چه تحلیل و تفسیر «کشکی ـ شکمی» که به دستشان رسیده در اختیار علاقمندان قرار دادهاند! تا شاید گروهی هالو، ترسو و «ساده اندیش» را به این ترتیب روانه حوزههای مارگیری کنند که، اینان «انتخابات شوراها» مینامند. «فیگارو و لوموند»، همانطور که در وبلاگهای قبلی نوشتم، متعلق به صاحبان صنایع نظامیاند و «ایل جورناله» نیز متعلق به سیلویو برلوسکنی است.
رسانة برلوسکنی، از یهودستیزی احمدی نژاد خیلی ابراز انزجار کرده! به یاد داشته باشیم که دولت برلوسکنی با «نئوفاشیستهای» ایتالیا ائتلاف سیاسی کرده بود! روزنامة فیگارو مورخ 12 دسامبر، رسماً ادعا کرده، همه از احمدی نژاد میترسند و حتی جیمز بیکر، طرح «بیکر ـ هامیلتون» را از ترس احمدی نژاد پیشنهاد داده! این دو رسانه، هر دو متعلق به کاتولیکهای «متعهد و مکتبیاند» و رؤیای ظهور «هیتلر هزاره سوم» را در سر میپرورانند! ولی اینان در جنگ پرستی تنها نیستند، «لوموند» که از ابتدای براندازی سال 1357، شیفتة جمال بیمثال حاکمیت جمکران بود، امروز شیفتة «اصلاح طلبان» شده و «لوموند دیپلماتیک»، در مقالهای نه چندان «دیپلماتیک»، میگوید اگر اینان قدرت را به دست نگیرند، میان پاسدارها و آمریکا جنگ در میگیرد! البته «لوموندیها»، همچون شرکای کاتولیکشان، بیجهت شکمشان را برای دارودستة خاتمی شیاد صابون زدهاند! «ریانووستی» مورخ 13 دسامبر عنوان میکند که امروز، «ژنرال یوری بالویفسکی»، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح روسیه، به مستشاران نظامی ناتو در روسیه هشدار داد که در صورت تصویب قطعنامه شورای امنیت علیه ایران، تهران ارتباط با آژانس بینالمللی انرژی را قطع خواهد کرد! وی در ادامه، تلویحاً به مشتاقان جنگ و بحران حالی کرد که، ممکن است ایران هم مانند کرةشمالی به سلاح هستهای دست یابد! و دست شورای امنیت، سازمان ملل و آژانس بینالمللی انرژی در پوست گردو بماند!
بله در هزارة سوم، نمیتوان مانند دوران شیرین جنگ سرد «کاتالیزور» شد و «پولاریزاسیون» کرد! در هزارة سوم، پولاریزاسیونها مانند حبابهای روی آب ناپایداراند، و کاتالیزورها، از فعل و انفعالاتی که خود ایجاد میکنند، آسیب خواهند دید. در هزارة سوم، هیتلر نه در آلمان که در ایران ظهور میکند، ولی از آنجا که تکرار تاریخ همیشه در قالبی مضحک صورت خواهد پذیرفت، پرزیدنت مهر ورزی، بیشتر به پرسوناژ هیتلر در فیلم «دیکتاتور»، ساختة چارلی چاپلین شباهت دارد، و مسلماً انتهای مضحکهای به نام «حکومت اسلامی ایران» نیز به صحنة پایانی فیلم چارلی چاپلین شباهت خواهد یافت.
واژة «پولاریزاسیون»، مشتق از فعل «پولاریزه»، در زبان فرانسه، بر حسب زمینهها، معانی متفاوتی دارد. در زمینة برق، «پولاریزاسیون»، تجزیه یک جسم به نیروهای مثبت و منفی در حوزة مغناطیسی است. در الکترولیز، تشکیل فرآوردههائی است که در نزدیک الکترودها قرار گرفته و شدت جریان را کاهش میدهند. در فیزیک، پدیدهای است که باعث ایجاد عدم تقارن میشود و در فیزیولوژی، «پولاریزاسیون» مکانیسمی است که از طریق آن در یک ساختار زنده دو قطب متخالف با عملکرد و قدرت متفاوت ایجاد میکنند. «پولاریزاسیون» به معنای مجازی، کاربرد سیاسی نیز دارد! و در جامعه، همواره با هدف سرکوب و از میدان به در کردن مخالفان اعمال میشود. و روندی است که نهایتاً به تضعیف بنیادهای جامعه منجر خواهد شد. به عنوان مثال در ایران، از ابتدای حاکمیت جمکران، پولاریزاسیونهای متعددی صورت گرفت: نهضت آزادی و تندروها، دارو دسته بنیصدر و تندروها، حاکمیت و چپ نمایان، حاکمیت و مجاهدین خلق و ... مشاهده کردیم که همة این «پولاریزاسیونها»، نهایتاً به حذف نیروهای ضداستبداد انجامید.
و امروز پس از 28 سال، شاهدیم که گروه «شبه اصلاح طلب»، که در تمامی جنایات و چپاولهای حاکمیت جمکران شریک بوده، مدعی مخالفت با حاکمیت نیز شده است! و حتی کمیتة دفاع از حقوق بشر نیز تشکیل میدهد! در وبلاگ دیروز، شیادی اینان را «توضیح» دادم. و پیشتر هم نوشتهام که اینان جهت اشغال تمامی صحنة سیاست کشور، در داخل و خارج، به جنگ زرگری با شرکایشان پرداختهاند. در داخل، نقاب مخالفت با حاکمیت بر چهرة پلید خود زده، و در خارج از مرزها نیز، همین جنگ زرگری را با «چپ نمایان» به راه میاندازند. خارج از ساواک، جنجال رسانهای و فشار سیاست استعماری، فصل مشترک این شیادی را «دفتر تحکیم وحدت» بر عهده دارد، که با تهییج دانشجویان، سعی در فراهم آوردن زمینه شورش دارد. ولی این برنامة استعمار در «کوتاه مدت» است. برنامة تداوم بحران در «درازمدت»، بر محور جنگ زرگری میان حاکمیت جمکران و حاکمیت اسرائیل شکل گرفته، که هر دو، سر در آخور پنتاگون دارند. برگزاری کنفرانس بررسی هولوکوست در تهران، در راستای همین سیاست استعماری میتواند بررسی شود. چرا که بدون جنگ و بحران، منافع غرب در منطقه تامین نخواهد شد. و نقش آفرینان صحنة بحران، با چنین «ابتکارعملهائی» ـ کنفرانس بررسی هولوکوست ـ است که از سیاست استعمار پیروی میکنند! استعمار غرب در ایران، مستقیماً سیاست حاکم را «هدایت» میکند و بیانیههای کاخ سفید و اتحادیة اروپا نیز، هر هفته، مراتب انزجار و مخالفت خود را با سیاستی که خود اعمال میکنند، «اعلام» میدارند! پیشقراول سیاست استعمار در ایران نخست ایالات متحد و سپس اتحادیة اروپا است. و از آنجا که به دلیل رسوائی در عراق و افغانستان، جبهة ایالات متحد تضعیف شده، اتحادیة اروپا عصای دست پدر شده است، و با حمایت از «مجاهدین خلق» به حکومت جمکران به اصطلاح چنگ و دندان هم نشان میدهد. یادآور شویم که اعضای «سازمان مجاهدین خلق» را همین اتحادیة اروپا، بر خلاف قوانین، تحت فشار گذارده و اموالشان را نیز توقیف کرده بود. و حتی آنان را در لیست تروریستها هم قرار داده بود. ولی امروز دیگر هیچ تحریمی شامل «سازمان مجاهدین خلق» نمیشود، چون روابط غرب و حاکمیت جمکران، به دلیل وجود «کاتالیزورهای» ناشناخته، رو به ضعف گذاشته!
دیروز، ناگهان تونی بلر نخست وزیر «محتضر» انگلیس، سکوت چند ماهه را شکست و اعلام داشت، ایران تهدیدی برای منطقه است! سپس، سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد که خطر یهودستیزی احمدی نژاد باید جدی گرفته شود! البته این خطر را آمریکا احساس و اعلام کرده! هر چند ، در داخل ایران، کل حاکمیت و مخالفان دروغین به سخره گرفته شدهاند، و همین امر باعث نگرانی اربابان در غرب شده. از اینرو، گر چه جوادی آملی، امروز در ساعت 19 و 34 دقیقه، به مهر نیوز تاکید میکند که:
«فضای انتخابات را نباید با مسائل سیاسی آلوده کنیم»
گوش کسی بدهکار نیست! و عمله اکره سردار اکبر، نه تنها «معنویت انتخابات» حکومت جمکران را نادیده گرفتهاند، که پای غیرمسلمانان، یا به قول صادق هدایت، «خاج پرست» را نیز به این افتضاحات بازکردهاند! همة رسانههای «سرداراکبر آنلاین» به امامزادههای «ایل جورناله، لوموند و فیگارو» متوسل شدهاند، و جهت ارعاب ملت ایران و تهدید تهاجم نظامی آمریکا، ترجمة هر چه تحلیل و تفسیر «کشکی ـ شکمی» که به دستشان رسیده در اختیار علاقمندان قرار دادهاند! تا شاید گروهی هالو، ترسو و «ساده اندیش» را به این ترتیب روانه حوزههای مارگیری کنند که، اینان «انتخابات شوراها» مینامند. «فیگارو و لوموند»، همانطور که در وبلاگهای قبلی نوشتم، متعلق به صاحبان صنایع نظامیاند و «ایل جورناله» نیز متعلق به سیلویو برلوسکنی است.
رسانة برلوسکنی، از یهودستیزی احمدی نژاد خیلی ابراز انزجار کرده! به یاد داشته باشیم که دولت برلوسکنی با «نئوفاشیستهای» ایتالیا ائتلاف سیاسی کرده بود! روزنامة فیگارو مورخ 12 دسامبر، رسماً ادعا کرده، همه از احمدی نژاد میترسند و حتی جیمز بیکر، طرح «بیکر ـ هامیلتون» را از ترس احمدی نژاد پیشنهاد داده! این دو رسانه، هر دو متعلق به کاتولیکهای «متعهد و مکتبیاند» و رؤیای ظهور «هیتلر هزاره سوم» را در سر میپرورانند! ولی اینان در جنگ پرستی تنها نیستند، «لوموند» که از ابتدای براندازی سال 1357، شیفتة جمال بیمثال حاکمیت جمکران بود، امروز شیفتة «اصلاح طلبان» شده و «لوموند دیپلماتیک»، در مقالهای نه چندان «دیپلماتیک»، میگوید اگر اینان قدرت را به دست نگیرند، میان پاسدارها و آمریکا جنگ در میگیرد! البته «لوموندیها»، همچون شرکای کاتولیکشان، بیجهت شکمشان را برای دارودستة خاتمی شیاد صابون زدهاند! «ریانووستی» مورخ 13 دسامبر عنوان میکند که امروز، «ژنرال یوری بالویفسکی»، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح روسیه، به مستشاران نظامی ناتو در روسیه هشدار داد که در صورت تصویب قطعنامه شورای امنیت علیه ایران، تهران ارتباط با آژانس بینالمللی انرژی را قطع خواهد کرد! وی در ادامه، تلویحاً به مشتاقان جنگ و بحران حالی کرد که، ممکن است ایران هم مانند کرةشمالی به سلاح هستهای دست یابد! و دست شورای امنیت، سازمان ملل و آژانس بینالمللی انرژی در پوست گردو بماند!
بله در هزارة سوم، نمیتوان مانند دوران شیرین جنگ سرد «کاتالیزور» شد و «پولاریزاسیون» کرد! در هزارة سوم، پولاریزاسیونها مانند حبابهای روی آب ناپایداراند، و کاتالیزورها، از فعل و انفعالاتی که خود ایجاد میکنند، آسیب خواهند دید. در هزارة سوم، هیتلر نه در آلمان که در ایران ظهور میکند، ولی از آنجا که تکرار تاریخ همیشه در قالبی مضحک صورت خواهد پذیرفت، پرزیدنت مهر ورزی، بیشتر به پرسوناژ هیتلر در فیلم «دیکتاتور»، ساختة چارلی چاپلین شباهت دارد، و مسلماً انتهای مضحکهای به نام «حکومت اسلامی ایران» نیز به صحنة پایانی فیلم چارلی چاپلین شباهت خواهد یافت.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت