پنجشنبه، مهر ۰۵، ۱۳۸۶


اسطورة «تحریم»!
...

پیش از پرداختن به وبلاگ امروز لازم است، عبارت «اوباش پیشرفته» یا «اوباش خوش شانس» را تعریف کنیم. «اوباش پیشرفته» به آن‌هائی اطلاق می‌شود که، پس از براندازی سال 57 و به دنبال اعمال تحریم‌های اقتصادی غرب بر ملت ایران، ارتقاء درجه یافته در جایگاه وزارت و وکالت قرار گرفتند. خوشبختانه در حکومت جمکران این قماش فراوان یافت می‌شود. اگر دستاربندان حکومت را که همگی در ردة اوباش‌اند، در این مرحله کنار بگذاریم، می‌ماند ولایتی، خرازی، محسن رضائی، رحیم صفوی و دیگر «انقلابیون»، که همگی در همین جایگاه ویژه قرار می‌گیرند. چرا که استعمار در ایران، همواره حامی اوباش بوده، تا بتواند از این طریق جامعه را «تسطیح» کند. به این ترتیب که اوباش را در رأس هرم قدرت، و دستاربندان را در پناه آنان قرار ‌دهد. همانطور که کسروی تأکید می‌کند، پیوند اوباش و دستاربندان پیوندی است سنتی، که از زمان فتوی میرزای شیرازی، جهت تأمین منافع استعمار، «معجزات» فراوان داشته. این پیوند، با گسترش فقر، استحکامی فزونتر می‌یابد. چرا که فقر، به عنوان آفت اجتماعی، رونق حوزه‌های علمیه را در پی خواهد آورد. و در واقع با افزایش «فقر» در ایران، بودجه نظامی و بودجة حوزه‌های علمیه افزایش چشم‌گیری یافته، در داخل و خارج، حوزه‌ها، فرودستان بیشتری را به تبلیغات خود جذب می‌کنند. و همین امر باعث تقویت ریشه‌های استعمار در ایران می‌شود.

شاهدیم که پس از استقرار حکومت اسلامی، قرار گرفتن اوباش «کلاهی» و «معمم» در کنار یکدیگر، باعث شد که، عامل «فقر» سیری تصاعدی بپیماید. به این دلیل که، حکومت اسلامی استقرار یافته بود تا با بحران‌سازی در داخل و خارج مرزهای‌ کشور، منافع استعمار در منطقه را به بهترین وجه تأمین کند. و همانطور که می‌دانیم، بهترین راه تأمین منافع استعمار، «جنگ» و «تحریم» است. پس از پایان جنگ استعماری ایران و عراق، ملت ایران، نه تنها متحمل تحریم‌هائی غیرمنصفانه می‌شود، که هر روز دامنة این تحریم‌ها گسترش می‌یابد، چرا که به محض تضعیف حکومت دستاربندان در برابر ملت ایران، استعمار جهت پشتیبانی از پادوهای‌اش، تحریم‌ها بر ملت ایران را شدت می‌بخشد. و در شرایط فعلی، زمینه جهت اعمال تحریم بر ملت ایران، بسیار مناسب شده. مقدار قابل توجهی ارز حاصل از «حراج نفت» ایران، در بانک‌های غرب ذخیره شده، که نمی‌باید جهت رفاه مردم ایران، احداث راه‌های ارتباطی، یا ایجاد صنایع مادر مصرف شود، بلکه می‌باید به جیب صاحبان صنایع در غرب واریز شود، تا «تعادل» استعماری همچنان برقرار بماند. و شرط پایداری این تعادل استعماری، این است که احمدی‌نژاد و «اوباش پیشرفته» نقش خود را به بهترین وجه ایفا کنند: تحمیل شرایط ویژه بر ملت ایران، تداوم ارعاب، رونق بازار سیاه، افزایش درآمد دلالان و واسطه‌ها، و ... و شاهدیم که از طریق سهمیه بندی کاذب بنزین و بحران خودساختة هسته‌ای این «مهم» حاصل شده. حال، زمان اعمال تحریم‌های نوین توسط اربابان حکومت جمکران فرا رسیده. و بهترین کاربرد تحریم، اعمال آن بر «خادمین» است؛ بهترین خادم ایالات متحد در ایران، تشکل استعماری سپاه پاسداران! چرا که نعل وارونه عربده جوئی‌های ضد امپریالیستی همواره از سوی «سپاه» سر داده ‌شده، تا ایالات متحد بتواند با استفاده از شعارهای دروغین نوکران‌اش در سپاه و بسیج، ملت ایران را سرکوب کند. و در این راستا حکومت جمکران با یک تیر چند نشان زده. از یکسو با همکاری ژنرال مشارف، از احداث خط لولة صلح ممانعت می‌کند، و از سوی دیگر با «هل‌من مبارز طلبی‌‌های» رسانه‌ای، به اربابان خود در ایالات متحد امکان می‌دهد، تا ارز حاصل از فروش نفت را بهتر و بیشتر چپاول کنند.

بله، تحریم‌ها همانند «جنگ» برای ملت ایران زیانبار است؛ هر چند برای سرداران و دیگر ریزه‌خواران ایالات متحد در تهران، «نعمت الهی» است. فراموش نکنیم که رهبر ریزه‌خواران سفرة‌ فاشیسم، جنگ را «نعمت الهی» می‌خواند، و اخیراً نیز علی خامنه‌ای در نماز علفزار، بر فواید تحریم‌ها تأکید بسیار کرد، و اعلام داشت که تحریم‌ها در همة زمینه‌ها باعث پیشرفت شده! البته خامنه‌ای از یک نظر حق دارد، تحریم‌ها در همة زمینه‌ها باعث پیشرفت شد، و همانطور که می‌دانیم، «نتایج» درخشان این پیشرفت‌های «چشمگیر»، فقط نصیب حاکمان خود فروختة اسلامی می‌شود! اگر این تحریم‌ها در کار نبود، امثال خامنه‌ای و اکبر رفسنجانی باید همچنان به مرثیه‌خوانی بر سر قبرها، باج‌گیری از تجار «محترم» انسان و مواد مخدر، یا انواع دیگر «کسب و کار» ویژة دستاربندان و کلاه‌مخملی‌ها اکتفا می‌کردند. خوشبختانه تحریم‌ها اعمال شد، تا امثال خامنه‌ای و رفسنجانی، در «همة زمینه‌ها» پیشرفت کنند، و کلکسیون «اوباش» خود را نیز تکمیل نمایند‌! هر یک از اوباش که از صحنة سیاست کنار می‌رود، آناً به معاونت و مشاورت رفسنجانی یا خامنه‌ای «منصوب» می‌شود. ولایتی، محسن رضائی، رحیم صفوی، و بسیاری دیگر در ردة همین اوباش پیشرفته‌‌اند.

همانطور که گفتیم، حضور احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا، راه را برای عادی کردن روابط میان ایالات متحد و جمکران باز کرده. و اشتباه نکنیم! تحریم سپاه پاسداران دقیقاً در همین راستا صورت می‌گیرد. به زبان ساده‌تر، تحریم‌های ایالات متحد با وابستگی حکومت ایران نسبت عکس دارد. دولت مصدق زمانی تحریم شد، که خیانتی به نام ملی کردن نفت تحقق یافته بود، و تحریم اقتصادی فقط ابزاری بود جهت چپاول هرچه بیشتر ثروت‌های ملی ایران، و همزمان کسب وجهه برای محمد مصدق! به همچنین شاهدیم که حکومت جمکران از آغاز استقرار توسط ارتش ناتو، هرچه به استعمار غرب نزدیک‌تر شد، بر عربده‌جوئی‌های ضدامپریالیستی‌اش نیز افزود، و زمینه‌ساز اعمال تحریم‌های بیشتری بر ملت ایران شد. برای روشن‌تر شدن این مطلب لازم است ابتدا «تحریم» را بررسی کنیم.

تحریم ابزاری است جهت اعمال فشار بر ملت‌ها. و هنگامی که حاکمیت مردمی باشد، ‌حاکمیت و ملت همزمان متحمل تحریم خواهند شد. اما زمانی که حاکمیتی استعماری شد، ‌مانند حکومت جمکران، تحریم‌ها همزمان زمینه‌ساز سرکوب اجتماعی و اقتصادی می‌شوند. همچنانکه از هنگام اشغال سفارت آمریکا در تهران به یاد داریم، تحریم‌ها ابزار استقرار قدرت دستاربندان شده‌اند، و در پی این تحریم‌ها، جنگ با عراق سبب شد که نه تنها ملت ایران که ملت عراق نیز متحمل تحریم اقتصادی و سرکوب سیاسی حاکمیت شود. در اینصورت، نمی‌باید فریب شعارهای «اوباش پیشرفته» را خورد، فریب کسانی را که همگی در ظاهر از تحریم‌ها ابراز نارضایتی هم می‌کنند! کمال خرازی که فراموش کرده، چندی پیش در نماز علفزار، علی خامنه‌ای زبان به تمجید از تحریم‌ها گشوده بود، هم امروز به «خبرگزاری فارس» می‌گوید، «آمادة وارد آوردن ضربه‌های کاری‌تر به آمریکا هستیم!» و ضربة کاری‌تر به آمریکا به این مفهوم است که، کمال تشکر را از آمریکا داریم که به ما امکان داد، باز هم به عربده‌جوئی و نفس‌کش‌طلبی‌های ضدآمریکائی و سرکوب ملت ایران، ادامه دهیم!

بله، کمال خرازی، تحریم‌ها را نشانة نفرت آمریکا از حکومت جمکران خوانده، و می‌گوید، آمریکا از جنبش اسلامی هراس دارد! آمریکا واقعاً هم باید «هراس» داشته باشد! اینهمه که روح‌الله و اسلام به آمریکا سیلی زدند، هر کس دیگر هم بود از اسلام می‌ترسید! و «سپاه» را فوراً تحریم می‌کرد تا سیلی‌های بیشتری از او دریافت کند! اصولاً پیروان ادیان ابراهیمی به بیماری خودآزاری مبتلای‌اند. نگاهی به اسطوره‌های «مقدس‌شان» بیاندازیم، خواهیم دید که رفتار اینان منطبق بر قصه‌های «بی‌بی‌گوزک» کتب مقدس، و به ویژه کتاب آفرینش است. در سورة 17 «کتاب آفرینش» آمده که یهوه «ابراهیم» را در سن 99 سالگی ختنه کرد! البته پیش ازختنه سوران، نام مبارک آن حضرت «آبرام» بوده، و پس از ختنه، یهوه ایشان را «ابراهیم» نامید! بله، سورة 17 می‌گوید:

«پس چون ابراهیم 99 ساله شد، یهوه بر او ظاهر گردید و گفت اتحاد من با تو خواهد بود تا نسل تو فراوان شود!»

و ابراهیم هم مانند همة ‌بندگان خوب و ذلت‌پذیر، بلافاصله پیشانی بر زمین نهاد! سپس یهوه که در همان زمان بی‌زمان، ملت و ملیت را گویا می‌شناخته، به «آبرام» که هنوز ابراهیم نشده، می‌گوید، تو پدر ملت‌ها و پادشاهان بی‌شماری خواهی بود! و باید در سرزمین کنعان اقامت کنی! و یهوه بازهم تکرار می‌کند، «اتحاد من با تو است، و من خداوند تو و اخلاف تو خواهم بود!» می‌بینیم که اتحاد با یهوه، به معنای بندگی است. سپس یهوه می‌گوید، نشانة اتحاد تو و فرزندان تو با من این است که هشت روز پس از تولدتان ختنه شوید! در ضمن برده‌گانی که در خانة تو هستند نیز باید ختنه شوند. و همینطور که یهوه صحبت از «اتحاد» می‌کرده، نام «سارای»، همسر 90 ساله ابراهیم را نیز به «سارا» تغییر می‌دهد و به ابراهیم می‌گوید فرزندان فراوانی خواهید داشت. ابراهیم که از هاجر، کنیز سارا، یک پسر به نام اسماعیل دارد، و در این گیرودار یک سال به سنش افزوده شده! با خنده زمزمه می‌کند و می‌گوید، من در صد سالگی چگونه از یک زن 90 ساله فرزندی خواهم داشت؟! ولی یهوه بی‌اعتنا به ابراهیم، ادامه می‌دهد و می‌گوید، نام پسرت که یکسال دیگر به دنیا خواهد آمد «اسحاق» است. و من با اسحاق اتحاد خواهم داشت. البته به اسماعیل هم فرزندان فراوانی خواهم داد، از جمله 12 رئیس قبیله! ولی اتحاد من با اسحاق خواهد بود. سپس یهوه ساکت می‌شود، و ابراهیم به سوی خانه روان شده و همة اهالی خانه را ردیف کرده به ختنة آنان می‌پردازد. در این هنگام، ابراهیم دوباره 99 سال دارد!

بله مجسم کنید یک مرد 99 ساله را ختنه کنند و زن 90 ساله‌اش هم به فرمان یهوه، یک پسر کاکل زری به نام اسحاق به جهان بندگی و اسارت تقدیم کند، حیرت ناشی از چنین مسائل اعجاب آوری، درست مانند تحریم سپاه پاسداران خواهد بود! تحریم‌های ایالات متحد برای سپاه پاسداران، مانند ختنة اجباری ابراهیم در 99 سالگی توسط یهوه است، که باعث رونق و زندگی می‌شود. همین فردا است که «علی آهنی»، سرداران و پادوهای‌شان در فرانسه راهی «اشندر»، «تومپسون»، «تالس» و دیگر مراکز تغذیة استعمار شده، انواع حلبی و آهن پاره‌های اسقاطی را به دو برابر قیمت عادی ابتیاع کرده، و دو برابر نرخ عادی نیز حق دلالی دریافت کنند. آنوقت متوجه می‌شویم چرا ابراهیم در 99 سالگی، پیشانی بر خاک نهاد، و چرا علی‌خامنه‌ای در خطبه‌های علفزار، به ستایش تحریم‌ها نشسته بود. گویا عموسام هم پس از حضور مهرورزی در نیویورک، به رهبر فرزانه گفته، «اتحاد من با تو است!» البته ایالات متحد هنوز نام جدیدی برای علی خامنه‌ای انتخاب نکرده!


0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت