بیبیگوزک «ستوری»!
...
قصههای «بیبیگوزک» منحصر به حکومت دستاربندان نیست. در غرب هم از این قصهها فراوان میبینیم، منتهی «بیبیگوزکهای غربی»، یا «بیبیگوزک ستوری»، برای جنجال رسانهای ساخته و پرداخته میشود، تا با ارعاب و تهدید، منافع اقتصادی و استراتژیک تفنگفروشها را تأمین کند، و یا اینکه، واقعیت را واژگونه بنمایاند و همگامی با تهاجم را پنهان دارد، یا عقبنشینی را تهاجم جلوه دهد. همانطور که امروز عقبنشینی غرب از مواضع خود در مورد پروندة هستهای حکومت اسلامی، در پوشش تهدید نظامی فرانسه، به شوتوپرتها تحویل داده میشود!
پیشتر گفتیم که فرانسه، عضو ناتو و بازندة جنگ دوم جهانی است. به همین دلیل، طی جنگ سرد، فرانسه همواره در سنگر بازنده، انجام وظیفه کرده. و در واقع اعمال سیاست شکستخوردة ایالات متحد، همواره بر عهدة فرانسه بوده. این روال تا پایان ریاست جمهوری ژاک شیراک ادامه یافت. ولی از زمان ریاست جمهوری «نیکولا سرکوزی»، به دلیل تضعیف ایالات متحد، فرانسه نیز ناچار شد سنگر همیشگی را ترک کرده، آشکارا از سیاست ایالات متحد حمایت کند. به همین دلیل، «برنار کوشنر»، وزیر امور خارجة فرانسه در عراق حضور یافت، و خواستار عقب نشینی زمان بندی شدة نیروهای اشغالگر از عراق شد. تا پیش از ورود سرکوزی به کاخ الیزه، هیچیک از مقامات رسمی فرانسه به عراق اشغالی سفر نکرده بود، چرا که، در ظاهر فرانسه «مخالف» جنگ بوده. ولی فرانسه به عنوان عضو پیمان ناتو همانقدر میتوانست مخالف جنگ باشد، که ترکیه یا هلند! طبق مقررات ناتو، هنگام جنگ همة کشورهای عضو موظفاند که مخارج نظامی و نیروی انسانی مورد نیاز عملیات را تأمین کنند. بنابراین مخالفت فرانسه با اشغال عراق صرفا جنبة نمایشی داشت. ولی امروز، به دلیل تضعیف جبهة ناتو، فرانسه دیگر نمیتواند با اعلام مواضع دروغین، تصویری از خود ارائه دهد که با نقش واقعیاش در تضاد کامل قرار میگیرد. به زبان سادهتر دیگر نمیتوان از سیاستهای «مستقل» فرانسه، برای شوتان و پرتان، قصههای «بیبیگوزک» نقل کرد.
امروز قصههای «بیبیگوزک» در مورد فرانسه را فقط از زبان فاشیستهای مسیحی و مسلمان میتوان شنید. فاشیستهای مسیحی در «جبهة ملی» فرانسه، و تحت زعامت «ژان ماری لوپن» فرزانه، برای ژاندارک جشن میگیرند، و با تائید ایالات متحد، از آمریکا انتقاد هم میکنند! ولی فعالیت فاشیستهای مسلمان با حماقت بیشتر و در سنگر یهودستیزی متمرکز شده. وظیفة فاشیستهای مسلمان در فرانسه، اغراق در مورد قدرت یهودیان و اسرائیل است. یکی از سایتهای یهودستیز فرانسه به نام «سندباد» ادعا میکند، که سازمان یهودیان فرانسه، «برنار کوشنر» را به عنوان وزیر امور خارجه به دولت تحمیل کرده، چرا که «کوشنر» از طرفداران اسرائیل است! بله، این «بیبیگوزکهای» سیاسی در سنگر «مبارزات» فاشیستهای مسلمان ساخته و پرداخته میشود، و ارتباط چندانی با «بیبیگوزکهای» فعلة فاشیسم در حکومت اسلامی ندارد. چرا که مبارزات فاشیستهای درونمرزی، به نبش قبر و نقل خاطرات از زبان اجساد محدود میشود.
در پی نبش قبر خمینی توسط اکبر رفسنجانی، جهت اعلام مواضع نوین روحالله در مورد آمریکا، امیر فرشاد ابراهیمی نیز به نبش قبر روحالله پرداخته تا بگوید، خمینی با اعدامهای سال 67 مخالف بوده و میخواسته لاجوردی را برکنار کند، ولی اکبرهاشمی و چند دستاربند دیگر مانع ایشان شدند! بله، قصههای «بیبیگوزک» این روزها فراوان است! بهتر است به مهدوی کنی، اکبر رفسنجانی و دیگر فعلة فاشیسم که در داخل مرزها کتاب «خاطرات» منتشر میکنند، تا مواضع نوین خود را برای مردم ایران توجیه کنند، بگوئیم که بهتر است جهت انتشار اینگونه مهملات کاغذ حرام نکنند. در ضمن، تا علیخامنهای «فرزانه» زنده است، اگرخاطرهای از او دارید، دست به کار شوید که فردا خیلی دیر خواهد بود! به خاطرهنویسان حکومتی در داخل و خارج یادآوری میکنیم که شرکای حکومت از مهدی بازرگان، منتظری، خمینی و غیره، همگی در جنایات این حاکمیت منفور مقصراند، و با نقل و انتشار قصههای «بیبیگوزک»، نمیتوان یک یا چند نفر را از جنایات حکومت اسلامی مبری کرد. با توجه به این مهم که حکومت اسلامی، یک مجموعة منسجم از پادوهای سیاست غرب در ایران است، و کلیة افرادی که در این حکومت سهیم بودهاند، همگی باید پاسخگوی جنایات خود باشند. حال «بیبیگوزکهای» اسلامی را رها کرده، بپردازیم به «بیبیگوزکهای» بلاد فرنگ، تا ببینیم فوران این قصهها در مورد تهاجم نظامی علیه ایران از کجا سر چشمه میگیرد؟
امروز همة سایتهای فارسی زبان، به ویژه سایت رعایای الیزابت دوم، با اشاره به مصاحبة اخیر «برنار کوشنر»، به کوبیدن بر طبل جنگ مشغول شدهاند. البته سایت رعایای الیزابت دوم پیشتر نیز با انتشار مطالب روزینامة یهودستیز، و اسرائیلپرست «گاردین»، بر طبل جنگ میکوبید. اما برخلاف ظاهر قضیه، سخنان «برنار کوشنر»، در واقع در دنبالة عقبنشینی غرب و در نتیجه پادوهایاش در ایران ایراد شده. و در پی تهدیدهای نظامی روسیه، در مخالفت با تجهیز حکومت امام زمان به سلاح اتمی، حکومت اسلامی ناچار شده، در مذاکرات هستهای، لاریجانی، غلام سفارت انگلیس را با حسن روحانی، پادوی ایالات متحد جایگزین کند. چرا که، برخی میخواهند به ما بباورانند، لاریجانی تندرو بوده، ولی روحانی با تکیه بر «عقلانیت» کانت مذاکره میکند! یا روحانی سخنگوی اربابان حکومت اسلامی نیست! ولی ما میدانیم که روحانی و لاریجانی هر دو مواضع اربابان حکومت امام زمان را بیان میکنند. حکومتی که از سوی محافل افراطی و جنگپرست سرمایه داری غرب حمایت میشود. محافلی که از هنگام شکست ارتش منفور اسرائیل در لبنان سیر قهقرائی میپیمایند. مسیری که شامل حال فرانسه نیز میشود.
در این راستاست، که حاکمیت فرانسه، در آستانة سفر «برنار کوشنر» به مسکو، ناچار به اعلام مواضع صریح، در مخالفت با تجهیز دستاربندان به سلاح هستهای شده. به یادداریم که پیش از ریاست جمهوری سرکوزی، «ژاک شیراک» در مصاحبهای اعلام کرده بود که حکومت اسلامی میتواند به بمب اتمی مجهز شود! هر چند پس از این مصاحبه، اعلام شد، ژاک شیراک «نظرشخصی» خود را بیان کرده! ولی میدانیم که ریاست جمهور فرانسه نمیتواند در مصاحبه با خبرنگاران «نظر شخصی» بیان کند. حال بازگردیم به مصاحبة اخیر «برنار کوشنر» وزیر امورخارجه فرانسه.
سایت رسمی وزارت امور خارجه فرانسه، در تاریخ 15 سپتامبر 2007 ضمن اعلام سفر وزیر امورخارجه به مسکو، تمایل فرانسه به گسترش روابط با روسیه را مطرح کرده. یکروز پس از اعلامیة وزارت امور خارجه، «رابرت گیتس»، وزیر دفاع ایالات متحد طی مصاحبهای با «فاکسنیوز» اعلام داشت که ایالات متحد، مذاکره را جهت حل بحران هستهای در ایران ترجیح میدهد. و سخنان وزیر امورخارجة فرانسه در واقع تکرار سخنان رابرت گیتس بود. علاوه بر این «کوشنر» اعلام کرد که شرکت «توتال» و شرکت «گاز فرانسه»، مجاز به انعقاد قرارداد با حکومت اسلامی نخواهند بود. «توتال» همان شرکتی است که به پسر اکبر رفسنجانی 40 میلیون دلار رشوه پرداخت کرده و قرار است به زودی در دادگاه بینالملل رسیدگی به جرائم شرکتهای نفتی محاکمه شود. شرکت گاز فرانسه نیز همان شرکتی است که در خط لولة «نابوکو» سرمایهگذاری میکند. به عبارت دیگر، اگر تا امروز فرانسه به دلیل «سیاست مستقل» میتوانست، از طریق «توتال»، در تاراج ایران شریک دستاربندان باشد، از این پس دیگر نخواهد توانست در پروژههای استخراج نفت و صدور گاز از ایران شرکت کند. از سوی دیگر، برخلاف تیترهای غلطانداز در سایت های فارسی زبان، «برنار کوشنر» در مصاحبه خود اعلام کرده که، «همة گزینهها موجود است، حتی جنگ، ولی فرانسه مذاکره را ترجیح میدهد». به یاد داشته باشیم طرحهای تهاجم نظامی یک شبه ریخته نمیشود. این طرحها در هرحال موجوداند، نه برای تهاجم به ایران، که برای تهاجم به همة کشورها، و با در نظر گرفتن شرایط متفاوت. بنابراین جنجال پیرامون تهاجم نظامی به ایران فقط در راستای ارعاب ملت ایران صورت میگیرد، همچنان که نفسکشطلبیهای مضحک حکومت اسلامی در برابر ارباباناش.
باید دید کدام دولت دستاربندان را به فناوری هستهای مجهز کرده و کدام دولت از حکومت پوشالی اینان حمایت میکند، تا مانند اسرائیل همة قطعنامههای شورای امنیت را نادیده انگاراند؟ و از هر سو که بنگریم، دست حمایت آمریکا را در پشت سر حکومت «امام زمان» مشاهده میکنیم. درست مانند زمانی که «راه قدس از کربلا میگذشت»، و این آمریکای «جهانخوار» بود که خواستار صلح شده بود! و روحالله هم به دلیل «ضدامپریالیست» بودن، خواستار جنگ! بله، جنگ ایران و عراق را به یاد داریم، و میدانیم که پس از استقرار حکومت دستاربندان در کشورمان، سازمانهای «نظامی ـ امنیتی» ایران، با تأئید ایالات متحد، به خرابکاری در مناطق شیعه نشین عراق و مناطق سنی نشین خوزستان پرداختند، تا حکومت عراق را وادار به تهاجم نظامی کنند. چرا که منافع ایالات متحد با چنین جنگی در کل منطقه تأمین میشد. و همچنان که شاهد بودیم جنگ 8 ساله، فرصتی طلائی برای استقرار فاشیسم در کل منطقه فراهم آورد. ولی امروز شرایط متفاوت است، و نفسکشطلبیهای حکومت اسلامی راه به جائی نخواهد برد. امروز دولت فرانسه، به عنوان متحد آمریکا، ناچار به تغییر مواضع سنتی خود شده، بنابراین، علیرغم جنجال روزینامة یهودستیز «گاردین»، حکومت سرسپردة ایالات متحد در ایران نیز ناچار از تن دادن به چنین تغییراتی خواهد بود.
پیشتر گفتیم که فرانسه، عضو ناتو و بازندة جنگ دوم جهانی است. به همین دلیل، طی جنگ سرد، فرانسه همواره در سنگر بازنده، انجام وظیفه کرده. و در واقع اعمال سیاست شکستخوردة ایالات متحد، همواره بر عهدة فرانسه بوده. این روال تا پایان ریاست جمهوری ژاک شیراک ادامه یافت. ولی از زمان ریاست جمهوری «نیکولا سرکوزی»، به دلیل تضعیف ایالات متحد، فرانسه نیز ناچار شد سنگر همیشگی را ترک کرده، آشکارا از سیاست ایالات متحد حمایت کند. به همین دلیل، «برنار کوشنر»، وزیر امور خارجة فرانسه در عراق حضور یافت، و خواستار عقب نشینی زمان بندی شدة نیروهای اشغالگر از عراق شد. تا پیش از ورود سرکوزی به کاخ الیزه، هیچیک از مقامات رسمی فرانسه به عراق اشغالی سفر نکرده بود، چرا که، در ظاهر فرانسه «مخالف» جنگ بوده. ولی فرانسه به عنوان عضو پیمان ناتو همانقدر میتوانست مخالف جنگ باشد، که ترکیه یا هلند! طبق مقررات ناتو، هنگام جنگ همة کشورهای عضو موظفاند که مخارج نظامی و نیروی انسانی مورد نیاز عملیات را تأمین کنند. بنابراین مخالفت فرانسه با اشغال عراق صرفا جنبة نمایشی داشت. ولی امروز، به دلیل تضعیف جبهة ناتو، فرانسه دیگر نمیتواند با اعلام مواضع دروغین، تصویری از خود ارائه دهد که با نقش واقعیاش در تضاد کامل قرار میگیرد. به زبان سادهتر دیگر نمیتوان از سیاستهای «مستقل» فرانسه، برای شوتان و پرتان، قصههای «بیبیگوزک» نقل کرد.
امروز قصههای «بیبیگوزک» در مورد فرانسه را فقط از زبان فاشیستهای مسیحی و مسلمان میتوان شنید. فاشیستهای مسیحی در «جبهة ملی» فرانسه، و تحت زعامت «ژان ماری لوپن» فرزانه، برای ژاندارک جشن میگیرند، و با تائید ایالات متحد، از آمریکا انتقاد هم میکنند! ولی فعالیت فاشیستهای مسلمان با حماقت بیشتر و در سنگر یهودستیزی متمرکز شده. وظیفة فاشیستهای مسلمان در فرانسه، اغراق در مورد قدرت یهودیان و اسرائیل است. یکی از سایتهای یهودستیز فرانسه به نام «سندباد» ادعا میکند، که سازمان یهودیان فرانسه، «برنار کوشنر» را به عنوان وزیر امور خارجه به دولت تحمیل کرده، چرا که «کوشنر» از طرفداران اسرائیل است! بله، این «بیبیگوزکهای» سیاسی در سنگر «مبارزات» فاشیستهای مسلمان ساخته و پرداخته میشود، و ارتباط چندانی با «بیبیگوزکهای» فعلة فاشیسم در حکومت اسلامی ندارد. چرا که مبارزات فاشیستهای درونمرزی، به نبش قبر و نقل خاطرات از زبان اجساد محدود میشود.
در پی نبش قبر خمینی توسط اکبر رفسنجانی، جهت اعلام مواضع نوین روحالله در مورد آمریکا، امیر فرشاد ابراهیمی نیز به نبش قبر روحالله پرداخته تا بگوید، خمینی با اعدامهای سال 67 مخالف بوده و میخواسته لاجوردی را برکنار کند، ولی اکبرهاشمی و چند دستاربند دیگر مانع ایشان شدند! بله، قصههای «بیبیگوزک» این روزها فراوان است! بهتر است به مهدوی کنی، اکبر رفسنجانی و دیگر فعلة فاشیسم که در داخل مرزها کتاب «خاطرات» منتشر میکنند، تا مواضع نوین خود را برای مردم ایران توجیه کنند، بگوئیم که بهتر است جهت انتشار اینگونه مهملات کاغذ حرام نکنند. در ضمن، تا علیخامنهای «فرزانه» زنده است، اگرخاطرهای از او دارید، دست به کار شوید که فردا خیلی دیر خواهد بود! به خاطرهنویسان حکومتی در داخل و خارج یادآوری میکنیم که شرکای حکومت از مهدی بازرگان، منتظری، خمینی و غیره، همگی در جنایات این حاکمیت منفور مقصراند، و با نقل و انتشار قصههای «بیبیگوزک»، نمیتوان یک یا چند نفر را از جنایات حکومت اسلامی مبری کرد. با توجه به این مهم که حکومت اسلامی، یک مجموعة منسجم از پادوهای سیاست غرب در ایران است، و کلیة افرادی که در این حکومت سهیم بودهاند، همگی باید پاسخگوی جنایات خود باشند. حال «بیبیگوزکهای» اسلامی را رها کرده، بپردازیم به «بیبیگوزکهای» بلاد فرنگ، تا ببینیم فوران این قصهها در مورد تهاجم نظامی علیه ایران از کجا سر چشمه میگیرد؟
امروز همة سایتهای فارسی زبان، به ویژه سایت رعایای الیزابت دوم، با اشاره به مصاحبة اخیر «برنار کوشنر»، به کوبیدن بر طبل جنگ مشغول شدهاند. البته سایت رعایای الیزابت دوم پیشتر نیز با انتشار مطالب روزینامة یهودستیز، و اسرائیلپرست «گاردین»، بر طبل جنگ میکوبید. اما برخلاف ظاهر قضیه، سخنان «برنار کوشنر»، در واقع در دنبالة عقبنشینی غرب و در نتیجه پادوهایاش در ایران ایراد شده. و در پی تهدیدهای نظامی روسیه، در مخالفت با تجهیز حکومت امام زمان به سلاح اتمی، حکومت اسلامی ناچار شده، در مذاکرات هستهای، لاریجانی، غلام سفارت انگلیس را با حسن روحانی، پادوی ایالات متحد جایگزین کند. چرا که، برخی میخواهند به ما بباورانند، لاریجانی تندرو بوده، ولی روحانی با تکیه بر «عقلانیت» کانت مذاکره میکند! یا روحانی سخنگوی اربابان حکومت اسلامی نیست! ولی ما میدانیم که روحانی و لاریجانی هر دو مواضع اربابان حکومت امام زمان را بیان میکنند. حکومتی که از سوی محافل افراطی و جنگپرست سرمایه داری غرب حمایت میشود. محافلی که از هنگام شکست ارتش منفور اسرائیل در لبنان سیر قهقرائی میپیمایند. مسیری که شامل حال فرانسه نیز میشود.
در این راستاست، که حاکمیت فرانسه، در آستانة سفر «برنار کوشنر» به مسکو، ناچار به اعلام مواضع صریح، در مخالفت با تجهیز دستاربندان به سلاح هستهای شده. به یادداریم که پیش از ریاست جمهوری سرکوزی، «ژاک شیراک» در مصاحبهای اعلام کرده بود که حکومت اسلامی میتواند به بمب اتمی مجهز شود! هر چند پس از این مصاحبه، اعلام شد، ژاک شیراک «نظرشخصی» خود را بیان کرده! ولی میدانیم که ریاست جمهور فرانسه نمیتواند در مصاحبه با خبرنگاران «نظر شخصی» بیان کند. حال بازگردیم به مصاحبة اخیر «برنار کوشنر» وزیر امورخارجه فرانسه.
سایت رسمی وزارت امور خارجه فرانسه، در تاریخ 15 سپتامبر 2007 ضمن اعلام سفر وزیر امورخارجه به مسکو، تمایل فرانسه به گسترش روابط با روسیه را مطرح کرده. یکروز پس از اعلامیة وزارت امور خارجه، «رابرت گیتس»، وزیر دفاع ایالات متحد طی مصاحبهای با «فاکسنیوز» اعلام داشت که ایالات متحد، مذاکره را جهت حل بحران هستهای در ایران ترجیح میدهد. و سخنان وزیر امورخارجة فرانسه در واقع تکرار سخنان رابرت گیتس بود. علاوه بر این «کوشنر» اعلام کرد که شرکت «توتال» و شرکت «گاز فرانسه»، مجاز به انعقاد قرارداد با حکومت اسلامی نخواهند بود. «توتال» همان شرکتی است که به پسر اکبر رفسنجانی 40 میلیون دلار رشوه پرداخت کرده و قرار است به زودی در دادگاه بینالملل رسیدگی به جرائم شرکتهای نفتی محاکمه شود. شرکت گاز فرانسه نیز همان شرکتی است که در خط لولة «نابوکو» سرمایهگذاری میکند. به عبارت دیگر، اگر تا امروز فرانسه به دلیل «سیاست مستقل» میتوانست، از طریق «توتال»، در تاراج ایران شریک دستاربندان باشد، از این پس دیگر نخواهد توانست در پروژههای استخراج نفت و صدور گاز از ایران شرکت کند. از سوی دیگر، برخلاف تیترهای غلطانداز در سایت های فارسی زبان، «برنار کوشنر» در مصاحبه خود اعلام کرده که، «همة گزینهها موجود است، حتی جنگ، ولی فرانسه مذاکره را ترجیح میدهد». به یاد داشته باشیم طرحهای تهاجم نظامی یک شبه ریخته نمیشود. این طرحها در هرحال موجوداند، نه برای تهاجم به ایران، که برای تهاجم به همة کشورها، و با در نظر گرفتن شرایط متفاوت. بنابراین جنجال پیرامون تهاجم نظامی به ایران فقط در راستای ارعاب ملت ایران صورت میگیرد، همچنان که نفسکشطلبیهای مضحک حکومت اسلامی در برابر ارباباناش.
باید دید کدام دولت دستاربندان را به فناوری هستهای مجهز کرده و کدام دولت از حکومت پوشالی اینان حمایت میکند، تا مانند اسرائیل همة قطعنامههای شورای امنیت را نادیده انگاراند؟ و از هر سو که بنگریم، دست حمایت آمریکا را در پشت سر حکومت «امام زمان» مشاهده میکنیم. درست مانند زمانی که «راه قدس از کربلا میگذشت»، و این آمریکای «جهانخوار» بود که خواستار صلح شده بود! و روحالله هم به دلیل «ضدامپریالیست» بودن، خواستار جنگ! بله، جنگ ایران و عراق را به یاد داریم، و میدانیم که پس از استقرار حکومت دستاربندان در کشورمان، سازمانهای «نظامی ـ امنیتی» ایران، با تأئید ایالات متحد، به خرابکاری در مناطق شیعه نشین عراق و مناطق سنی نشین خوزستان پرداختند، تا حکومت عراق را وادار به تهاجم نظامی کنند. چرا که منافع ایالات متحد با چنین جنگی در کل منطقه تأمین میشد. و همچنان که شاهد بودیم جنگ 8 ساله، فرصتی طلائی برای استقرار فاشیسم در کل منطقه فراهم آورد. ولی امروز شرایط متفاوت است، و نفسکشطلبیهای حکومت اسلامی راه به جائی نخواهد برد. امروز دولت فرانسه، به عنوان متحد آمریکا، ناچار به تغییر مواضع سنتی خود شده، بنابراین، علیرغم جنجال روزینامة یهودستیز «گاردین»، حکومت سرسپردة ایالات متحد در ایران نیز ناچار از تن دادن به چنین تغییراتی خواهد بود.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت