...
دستاربندان، به رهبری اکبر رفسنجانی آماده براندازی شدهاند و گروه کارگزاران، بازار، قسمتی از سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی در این مسیر با آنان همکاری میکنند. به همین دلیل، «راه توده»، مورخ 11 سپتامبر سالجاری، شدیداً از خروج دستاربندان ازحکومت اسلامی ابراز نگرانی کرده! و البته جهت مطرح کردن این مسئله به مطالب واژگونة روزنامه «کارگزاران»، یا همان اعوان و انصار اکبر رفسنجانی متوسل شده است! در وبلاگ دیروز خطوط اصلی ترهات محمد هاشمی، سردستة کارگزاران را بررسی کردیم و گفتیم که دارودستة اکبر رفسنجانی، به دلیل اجرای طرح سهمیه بندی بنزین و طرح «خط لولة صلح» منافع خود و اربابان آمریکائیشان را در خطر دیدهاند، و تلاش همه جانبهای را جهت تحریک افکار عمومی و فراهم آوردن زمینه براندازی آغاز کردهاند. بنابراین جهت بررسی شرایط ایران نمیتوان به تبلیغات گروه کارگزاران تکیه کرد. ولی گویا «راه توده» جهت بررسی شرایط کشور معتبرتر از ارگان «چپاولگران سازندگی» هیچ نیافته! پس جای تعجب نیست که رد گم کند، به ارعاب مردم ایران بپردازد، روحانیت «پیشرو» و «مترقی» بیابد، و به قیاس شرایط امروز ایران با سال 1356 بنشیند! پیش از ادامة مطلب لازم است به اهالی «راه توده» مطالبی را یادآور شویم که مسلماً میدانند، ولی به «دلایلی» ترجیح میدهند خود را به نادانی بزنند؛ مسیر عوامفریبی، همواره از تجاهل میگذرد. برای نویسندة این وبلاگ قابل قبول نیست که «حزب توده» از اهمیت شرایط تاریخی بیاطلاع باشد! با اینهمه، تکرار میکنیم که تاریخ هرگز به عقب باز نمیگردد، و تکرار نخواهد شد. و میان شرایط امروز منطقه با شرایط سال 1356، تفاوت از زمین تا آسمان است. امروز جنگ سرد به پایان رسیده، دیوارههای امنیتی ایدئولوژیک فروریخته، و از همه مهمتر ایالات متحد در موضع ضعف قرار گرفته. حال بازگردیم به سرمقالة «راه توده».
به ادعای «راه توده» اگر دستاربندان از حکومت کنار گذارده شوند، نظامیان (منظور سپاه پاسداران است) جنگ به راه میاندازند! «راه توده» با تکیه بر «حدس» و «گمان» روزنامة کارگزاران ادعا میکند که اکبر رفسنجانی، جهت ممانعت از پیوستن خامنهای به جنگ طلبان در سپاه پاسداران به دیدار دستاربندان قم شتافته! «راه توده» میگوید، فرماندهان سابق سپاه، رحیم صفوی، شمخانی و محسن رضائی قصد دارند وارد مجلس شده و فراکسیون حامی دولت را تشکیل دهند و ... و بررسی مطالب «راه توده» را از همین نقطه آغاز میکنیم که محسن رضائی، رحیم صفوی و آنها که به ادعای بیپایة «کارگزاران» قصد دارند جهت حمایت از دولت وارد مجلس شوند، در واقع از مخالفان همین دولتاند! همگی این «فرماندهان»، پادوهای جنگ طلبان ایالات متحد در ایراناند، و حمایت آنها از ادامة جنگ، در هماهنگی کامل با اکبر رفسنجانی، شاهدی است بر این مدعا. بهتر است «راه توده» به ما بگوید، اگر محسن رضائی طرفدار احمدی نژاد است، چرا سر در آخور فرصت طلبی به نام اکبر هاشمی گذاشته، که نان را همیشه به نرخ بندگی و نوکر صفتی خورده؟ آیا راه توده میتواند بگوید چرا اکبر هاشمی با حمایت از محسن رضائی، مار در آستین میپروراند؟ نه، نمیتواند! «راه توده» میتواند بگوید چگونه است که همصدا با «کارگزاران» در جمال بی مثال محسن رضائی، یا شمخانی و رحیم صفوی، طرفداری از دولت احمدی نژاد «رویت» کرده؟ نه! این پرسشها تنها یک پاسخ دارد، هم کارگزاران و هم «راه توده»، جهت رد گم کردن، به زدن نعل وارونه مشغول شدهاند، تا همزمان با پشتیبانی از جنگ طلبان و براندازان، خود را مخالف جنگ و براندازی هم جلوه دهند.
به یاد داریم که شعار طرفداران سرداراکبر در زمان انتخابات این بود که جهت «حفظ آزادیها» باید به اکبر هاشمی رأی داد! چرا که اگر احمدینژاد، انتخاب میشد، به زعم فعلة فاشیسم، «آزادیها» را سرکوب میکرد! البته «آزادی» مورد نظر اینان در واقع «آزادی عمل» دستاربندانی است که با پشتیبانی اوباش، و حمایت همه جانبة غرب، 28 سال است به کشتار و سرکوب و چپاول مشغولاند، و با اجرای طرح سهمیه بندی بنزین، و کنار رفتن وزرای نفت، صنایع و رئیس بانک مرکزی، زمینة چپاولشان روز به روز محدودتر میشود. چرا که تاکنون سیاست بانک مرکزی در پیروی از سیاست استعمار این بود که مسیر حرکت پول را در داخل «تعیین» کند، همان پولی که از فروش نفت حاصل میشود. و در این راستا فعالیتهای وزارت صنایع و وزارت نفت به عنوان دو بازوی کمکی استعمار تنظیم شده. وزارت نفت از زمان «انقلاب امام زمان»، به حراج نفت مشغول است، و مواد سوختی مورد نیاز مانند بنزین و نفتسفید وارد میکند! در این 28 سال، حتی یک پالایشگاه جهت فرآوردههای نفتی در ایران احداث نشده، ولی تولید و واردات خودرو همچنان افزایش یافته، تا واردات بنزین نیز به همان نسبت افزایش یابد. این قطرهای است از دریای وابستگی اقتصادی «حکومت مستقل» اسلامی، به ایالات متحد و شرکاء. و طبیعی است که فعالیت وزارت صنایع نیز بر اساس همین وابستگی روز افزون تنظیم شود. این نگاه گذرا به وابستگی اقتصادی حکومت اسلامی به غرب، کافی است تا بدانیم که حکومت وابسته به اقتصاد غرب، از نظرسیاسی هم نمیتواند استقلال داشته باشد. بنابراین جابجائی فرماندهان ابدمدت سپاه پاسداران، رکن اساسی حکومت اسلامی، نمیتواند خارج از وابستگی این حکومت به غرب بررسی شود. همچنان که انتصاب نخست وزیران ایران، پس از کنار گذارده شدن امیرعباس هویدا، همگی با صلاحدید غرب، و در راستای فراهم آوردن زمینه براندازی صورت میگرفت.
شاید لازم است به «حزب توده» یادآور شویم که با فرار محمدرضا پهلوی، ملت ایران از کشور فرار نکرده! و کسانی هنوز در قید حیاتاند که دقایق آشوبهای سال 1357 را بخوبی به یاد دارند، و به یاد دارند که نخستین بار، کسی که سخن از«انقلاب» به میان آورد، شخص محمدرضا پهلوی بود. او بود که تهاجم به ادارات دولتی، و تخریب بانکها را «انقلاب» نامید! و میدانیم که متن سخنرانیهای شاه میباید به تأئید ساواک میرسید. و اگر «حزب توده» این مهم را فراموش کرده، میگوئیم که سخنرانی مقامات بلندپایه، و مطالب رسانهها بدون استثناء همگی باید به تائید سازمان امنیت برسند. و با توجه به این امر که سازمانهای «امنیتی ـ نظامی» ایران از هنگام کودتای میرپنج در راستای تأمین منافع غرب فعالاند، باید بگوئیم که مطالب روزنامة «کارگزاران» نیز خارج از این چارچوب نمیتواند قرار گیرد. حال این پرسش مطرح میشود که چگونه «راه توده»، با توسل به شایعه پراکنی کارگزاران، نه تنها در کارگاه «حزبتوده» دستاربندان «مترقی» و «اصلاح طلب» ساخته، که پاسداران نوچة اکبر رفسنجانی را هم به مخالفان وی تبدیل میکند، تا به ما بگوید، علی خامنهای و دولت فعلی جنگ طلباند، و امثال اکبر رفسنجانی و «صافیگلپایگانی» صلح طلب؟! و البته «راه توده» جهت اثبات چنین براهین گزافه، دو عامل مهم را فراموش میکند. نخست اینکه ایالات متحد و شرکاء، بدون توافق با روسیه، نمیتوانند جنگی به راه اندازند، و دیگر آنکه احزاب بسیار شریفی چون «حزب توده» که دهههاست به قول خود، به «پختن نان در تنور جامعه» افتخار میکنند، قادر نخواهند بود با این تحلیلهای عوامفریبانه، زمینهساز براندازی شده، دستاربندان مزدور استعمار را یک بار دیگر از زیر ضربة تحولات اجتماعی در ایران نجات دهند.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت