کشک و «تفسیر»!
...
«قصة بیبیگوزک» عبارتی است که در رمان «توپ مرواری» بارها و بارها تکرار شده، و در این وبلاگ مورد استفادة فراوان دارد. «قصة بیبیگوزک»، نه تنها حدیث و روایات پیرامون زندگی و مبارزات امامان و پیامبران ادیان ابراهیمی است، که شامل لاف و گزاف قلم به مزدهای دهکدة جهانی پیرامون سیاست پیشگان نیز میشود. البته «سیاستپیشه»، در کشور استعمارزده با «سیاستپیشه» در کشور استعمارگر متفاوت است. در کشور استعمارزده «رجال سیاسی»، «نخبگان حکومتی» و «قهرمانان» معمولاً از میان زبالههای خیابان جمعآوری میشوند، در کشورهای استعمارگر، به نسبت قدرتی که هر کشور جهت چپاول دیگران دارد، «بزرگان» آن کشور پای به عرصة سیاست میگذارند. به همین دلیل، قلم به مزدها در حکومت اسلامی، به مداحی و چاپلوسی «غلامان سفارت» مشغولاند، و در ایالات متحد، به شرح درد و رنج و گریه و زاری جرج بوش میپردازند! بررسی «رنجهای» جرج بوش را به وبلاگ دیگری موکول میکنیم. وبلاگ امروز به «قصة بیبیگوزک» پیرامون «مبارزات» هاشمی رفسنجانی میپردازد، که در «مهرنیوز» مورخ 13 شهریورماه سالجاری منتشر شده.
«مهرنیوز» ضمن مداحی برای اکبر «رفسنجانی»، یک تاریخ هزارساله هم برای روحانیت شیعه اختراع کرده که «آل بویه» را نیز در بر میگیرد. البته «مهرنیوز» این قصههای «بیبیگوزک» را به عنوان «واقعیات تاریخی» به خورد خوانندگان میدهد، و اسناد و شواهد این «واقعیت» را نیز از«ویکی پدیا» و یا از نعلین دستاربندان بیرون میکشد! مسیر هر دو یکی است: پخش اطلاعات جهت مهار گلة گمشده! و در این راستا، مهرنیوز به این موارد اشاره کرده: «مبارزات» درخشان میرزای شیرزای جهت مقروض کردن بانک شاهی، سکولاریسم قاجاریه، مشروطه طلبی دستاربندان، کودتای «میرپنج»، که به زعم اهالی «مهرنیوز» به دلیل آشفتگیهای مشروطه پیش آمد، و نه به دلیل دخالت استعمار! و از همه مهمتر، مخالفت سلسلة پهلوی با روحانیت! وقتی به یاد بیاوریم که «میرپنج» 4 زن عقدی داشت، و جهت نجات روحانیت مزدور شیعی مسلک از موج ضربات جنبش مشروطه، انگلستان او را به میدان آورد، بهتر به عمق «مخالفت» پهلوی با روحانیت پی میبریم! باید به مهرنیوزیها بگوئیم، اگر «میرپنج» نبود، امثال روحالله در ایران از باجگیری و روضهخوانی بر سر قبور گامی فراتر نمیگذاشتند.
بله، «مهر نیوز» در ادامة بررسی «کشکی ـ تاریخی» خود به این نتیجة غیرقابل «توجیه» میرسد که پس از برکناری «میرپنج» فضا برای روحانیت شیعه بازتر شد! و اینجاست که متوجه میشویم آزادی روحانیت شیعه حتی در گفتار نوچههایشان با آزادی ملت ایران نسبت معکوس دارد. هر چه زنجیر اسارت استعمار بر دست و پای ملت فشردهتر شده، دست روحانیت شیعه هم بازتر شده. و مهر نیوز هم بدون اشاره به این رابطة عجیب، ظهور «فدائیان اسلام» را، که شاخه شیعی مسلک «اخوان المسلمین» است و ساخته پرداختة استعمار انگلیس، نشانة آزادی پس از برکناری «میرپنج» دانسته! و میافزاید، بجز «فدائیان اسلام»، جریانات دیگر روحانی هم ایجاد شدند که «فرهیخته» بودند، و «بلافاصله» پس از درگذشت آیتالله بروجردی، به سرکردگی روح الله خمینی به مخالفت با شاه پرداختند! بله، وقت را غنیمت دانستند و «بلافاصله» مبارزه را آغاز کردند، البته تحت «نظارت» کارخانة رجاله پروری! و در بین این مخالفان «فرهیخته» است که «مهرنیوز» اکبر رفسنجانی را «مشاهده» کرده. ویژگی ملایان «فرهیختة» اختراع مهرنیوز، در این است که پس از شکست جنبش مشروطه، و سرکوب سیاسی توسط «میرپنج»، سرکوب فرهنگی توسط فروغی و سرکوب اقتصادی توسط محمد مصدق از کارخانه رجاله پروری مجوز فعالیت دریافت کردند، و همزمان با تیغکشی و ترور دولتمردان توسط فدائیان اسلام، اینان نیز صحنهگردان آشوب شدند تا منافع اربابانشان تأمین شود.
«مهرنیوز» در ادامة بررسی «بیبیگوزکانة» تاریخ میگوید، محمدرضا پهلوی «گمان میکرد» روحانیت دیگر سیاسی نخواهد شد! و نمیدانستیم که ادارة امور در کشور ایران بر اساس حدس و گمان محمدرضا پهلوی انجام میگرفته! آخوند جماعت چون همه کار را با «وحی» و «باور» و «گمان» و دروغپردازی پیرامون رویاهای اماماناش پیش میبرد، چنین پنداشته که امور مملکت نیز با «گمان» محمدرضا پهلوی اداره میشده! و عجیب آنکه «شاه»، با اینهمه قدرت و شوکت و جلال و جبروت از پس «مبارزات» تیغکشهای حوزه «علمیه» بر نمیآمده! و دلیل ضعف شاه هم به ادعای «مهرنیوز»، مبارزات فرهنگی یاران روحالله بوده و بس! چرا که، ساواک هیچ دخالتی در تشویق دستاربندان نداشته! کارخانة رجاله پروری هم کوچکترین دخالتی در این امور نمیکرده، و امروز هم دخالتی نمیکند! و روحانیت سیاسی «همینطور مرتب رشد» میکرده! در حالی که «رژیم پهلوی» به غلط به سرکوب جریانات چپ میپرداخت!
البته «مهرنیوز» در جریان نیست که «مبارزه با چپ» در دستور کار ارتش ناتو قرار داشت، تا دستاربندان بتوانند بهتر «رشد» و «نمو» کنند و بجای حکومت پهلوی بنشینند، تا پس از 28 سال رسانهای حکومتی به نام «مهرنیوز» به ما بگوید «حزب توده» و فدائیان خلق و دیگران، «جریانات روشنفکری» بودهاند، نه تداوم خط توحش و حماقت ملایان! بله، «مهرنیوز» در ادامة این قصة بیبیگوزک «تاریخی» میافزاید، یکی از اعضای همین جریانات بسیار روشنفکری، اکبرهاشمی را در سال 52 به ساواک لو میدهد. و ساواک چقدر این اکبر هاشمی را شکنجه میدهد! و این اکبر هاشمی کسی است که به گفتة «مهرنیوز» همه فن حریف بوده! هم تجارت و بازرگانی میکرده، تا به ادعای «مهر نیوز» از چریکهای مخالف شاه حمایت مالی کند، هم نویسنده بوده و تفسیر قرآن مینوشته، هم مترجم بوده، هم مجله منتشر میکرده و هم مبارز سیاسی بوده! و ساواک هم از فعالیتهای این نابغة جهان تشیع هیچ نمیدانسته! و اما پس از براندازی 22 بهمن، بر خلاف مخالفان فعال حکومت پهلوی که در اوین لت و پار شده بودند، اکبر رفسنجانی نیز مانند بهزاد نبوی و برخی فرزندان «پدر طالقانی»، علیرغم تحمل شکنجههای جانکاه، صحیح و سالم و تپل، مپل از زندان اوین بیرونمیآید، و فعالیتهای پس از «انقلاب» را آغاز میکند. این قسمت را «مهر نیوز» رسماً دروغ میگوید. بعد از ظهر روز 22 بهمن سال 1357، اکبر هاشمی در تلویزیون ایران، وقت برنامة بچهها را گرفته بود و به «مهملبافیهای» ضدامپریالیستی، ویژة جیره خواران آمریکا مشغول بود. و اگر آرشیو تلویزیون اسلام ناپدید شده، تا «مهرنیوز» با آرامش خاطر دروغپردازی کند، ما فراموش نکردهایم که، اکبرهاشمی روز 22 بهمن در تلویزیون ایران مشغول پر حرفی و پریشانگوئی بود، و کسی که واقعاً زندانی سیاسی بوده، این چنین بلبل زبانی نمیکند. ویژگی زندانیان سیاسی که نفوذی ساواک نبودهاند، «سکوت» آنها است. اینان حتی اگر جسماً شکنجه نشدهباشند، از نظر روحی چنان خرد و شکننده میشوند که بدون گذار از یک دوره روانکاوی فشرده، قادر به ادامة زندگی روزمره هم نیستند، چه رسد به فعالیت سیاسی، وراجی و سخنرانی در علفزار!
بگذریم! و بازگردیم به اکبر رفسنجانی از دید «مهرنیوز»، که میگوید سردار اکبر علاوه بر اشغال همة پستهای کلیدی، با سخنرانیهای خود در نماز جمعه توطئههای «استکبار» را نیز خنثی میکرد! به عنوان نمونه، «مهرنیوز» میگوید، «مک فارلین» پس از سخنرانی اکبر رفسنجانی در مورد «ایران گیت» دست به خودکشی زد! میبینیم که «مک فارلین» هم به خطبههای سردار اکبر با دقت بسیار گوش میداده، و کسی چه میداند، شاید همراه با نمازگزاران، مرگ بر آمریکا هم میگفته! از این راه شاید تفنگ بیشتر میفروخته! البته «مهرنیوز» به این نکات باریک تر از مو اشاره نمیکند، و میگوید هاشمی ناکامیهای جنگ را چنان تفسیر میکرد که موجب خوشنودی دوستان و عصبانیت شدید دشمنان میشد! باید به نویسندة «مهرنیوز» بگوئیم «تحلیل» اکبر رفسنجانی از ناکامیهای جنگ به مداحی سرکار از وی شباهت فراوان داشته، چرا که هر دو کشکی و شکمی است. مگر کسی میتواند جهت خوشایند دوستان، مسائل جنگ را تحلیل و تفسیر کند، که هاشمی به این مهم نائل آمده؟ ظاهراً «مهرنیوزیها» تفاوت «تحلیل وقایع» و لیسیدن پای اربابان را درست نمیدانند! و به همین دلیل است که در وصف اکبر رفسنجانی، در کویر مداحی و کاسهلیسی اینچنین افسار گسیخته میتازند و پریشانگوئیهای اکبر رفسنجانی را به حساب ذکاوت و بلاغت وی میگذارند، و در این گزافهگوئی تا آنجا پیش میروند، که خطبههای نماز جمعه را که زیر نظر ساواک تنظیم میشود به «نبوغ» رفسنجانی نسبت میدهند، و ادعا میکنند، از افتخارات دیگر اکبر هاشمی، یکیهم «انتقاد» از بنیصدر در نماز جمعه بوده!
و البته «مهرنیوز» فراموش کرده که ملت ایران به یاد دارد دعوای بین دارودستة بنیصدر و ملایان بر سر تأمین منافع تفنگ فروشان ایالات متحد و جهت ادامة جنگ با عراق بود، که در این دعوا، مزدوران تفنگ فروشان ایالات متحد برنده شدند. روزی که خمینی «دموکراسی پرور»، فرمان عزل بنیصدر را صادر کرد، نویسندة این وبلاگ در خیابان شاهرضا و تقاطع خیابان پهلوی همان صحنهای را دید که نیاکان والاتبارش طی آشوبهای دورة مصدق و کودتای 28 مرداد شاهد بودند: گروه انگشتشماری اراذل و اوباش فریاد «مرگ بر... و درود بر...» سر داده بودند، هیچکس هم مزاحمشان نمیشد. نظام «مردمی» بود، و ساواک هم «مردم» را برای حفظ نظام به خیابان آورده بود تا عربده بکشند! و «مهرنیوز» هم میپندارد هنوز در بر همان پاشنه میچرخد، و میتواند مطالبات استعمار را که ساواک در خطبههای نماز جمعه مطرح میکند، به حساب شیرین زبانیهای اکبر رفسنجانی بگذارد، و از قول «کارشناسان رسانهای» ادعا کند که سردار اکبر در خطبههای نماز جمعه، به تنهائی کمبود تبلیغات رسانهای دوران جنگ را جبران میکرده! بله، پیشتر گفتیم فاشیسم «سفلهپرور» است و امروز ناچاریم بگوئیم که سفلگان پروردة فاشیسم، بادمجان دور قابچینان را میپرستند، چرا که بر حقارت و فرومایگیشان پرده میافکنند، و کمبودهایشان را «حسن» مینمایانند.
و در همین راستا، به دیگر فعالیتهای «پرافتخار» هاشمی، پذیرش قطعنامة خفتبار 598، پس از ماجرای ایرباس ایران نیز اشاره میشود. میدانیم که تداوم جنگ اگر برای ملت ایران بجز تخریب و مصیبت هیچ نداشت برای صاحبان صنایع نظامی در غرب و ریزه خوارانشان در حکومت اسلامی سود فراوان به همراه آورد. همچنانکه امروز اشغال عراق برای تفنگ فروشهای آنگلوساکسون پر سود است. پس دلیلی ندارد بپذیریم که ایالات متحد خواهان پایان جنگ بوده. آنچه امروز در عراق میگذرد تداوم همان جنگ ایران و عراق است. و در این چارچوب شلیک موشک به هواپیمای ایران ایر را میباید در همان مسیری بررسی کرد، که شلیک موشک به هواپیمای خطوط هوائی کره جنوبی بر فراز خاک اتحاد جماهیر شوروی، ماجرای طبس، و شلیک موشک به خوابگاه نظامیان ایالات متحد در عربستان که این آخری، زمزمة تجزیة عراق را در جبهة ناتو خاموش کرد. و میبینیم که امروز نیز ایالات متحد و شرکاء ناچار شدند تقسیم عراق به سه منطقة شیعی، سنی و کرد نشین را به دست فراموشی بسپارند. ولی «مهرنیوز» برای بررسی «تاریخی» خود به مسائل استراتژیک منطقهای هیچ کاری ندارد. تبلیغاتچیهای خط توحش، از چاهک حوزه یک گام فراتر نمیگذارند و در ادامة لیسیدن نعلین سرداراکبر، مهر نیوز، به دوران «پرافتخار» ریاست جمهوری وی پرداخته و از «تنش زدائی» با غرب و «اصلاح ساختار اقتصاد نفتی» سخن میگوید!
و مسلماً تنش زدائی مورد نظر «مهرنیوزیها» همان قتل و ترور مخالفان در غرب باید باشد، چرا که اکثر قتلهای سیاسی مخالفان در خارج از کشور در زمان «ریاست جمهوری» سردار اکبر رخ داد! ولی در مورد «اصلاح ساختار اقتصاد نفتی» میتوان علاوه بر افتضاح دریافت رشوه از «استات اویل»، افتضاح اخیر دریافت رشوه از شرکت «توتال» را نیز بیفزائیم، تا «مهرنیوز» با مهارتهای «واقعی» اکبر رفسنجانی بیشتر آشنا شود. خوشبختانه به دنبال فروکش کردن بحران هاله جان، نازی عظیما هم که از «نخبگان» برون مرزی حکومت اسلامی است، اجازة خروج یافت، و امیدواریم که دکان «حقوقدانی» شیرین عبادی و دکة مهرانگیزکار هم هر چه زودتر تنور گرم و نرمی جهت دمیدن در بحران نوین بیابند، تا اکبر هاشمی هم، در جایگاه رئیس مجلس خبرگان، به مبارزات ضدامپریالیستی خود در عالم «حقیقت» الهی و «معنویات» اسلام ادامه دهد، چرا که در جهان واقعیتها، شرکت نفتی «توتال» باید در مورد پرداخت رشوه به قبیلة اکبر هاشمی و دلالاناش، در دادگاه پاسخگو باشد، و این مطلب را نه «مهرنیوز» در ایران که روزنامة «لوموند» در فرانسه منتشر کرده.
روزنامة «لوموند» مورخ اول سپتامبر سالجاری مینویسد، روز چهارم ژوئن، «گزاویه سیمهئونی»، قاضی دادگاه توتال، یک «حکم بازرسی بینالمللی» صادر کرده تا رسیدگی به تخلفات شرکت توتال در دوبی امکانپذیر شود، و خود قاضی نیز در ماه سپتامبر جهت پیگیری این پرونده به دوبی خواهد رفت. چون طبق تحقیقات دادگاه، «دوبی» محل پرداخت رشوه به واسطههای ایرانی جهت انعقاد قرارداد 2 میلیارد دلاری با شرکت ملی نفت ایران در سال 1997 بوده. و بر اساس همین تحقیقات، پرداخت رشوه، حتی پس از امضای «عهدنامة منع فساد در تجارت جهانی»، در سال 2000، نیز ادامه یافته. و «توتال» جهت بهرهبرداری از میدان پارس جنوبی، از طریق شرکت سوئیسی «باستون لیمیتد»، 40 میلیون دلار به واسطههای ایرانی پرداخت کرده، که در دوبی به حساب نزدیکان اکبر هاشمی رفسنجانی از جمله به حساب پسر وی واریز شده. از این گذشته، نزد یکی از وکلای شرکت ملی نفت ایران در لندن قراردادی پیدا شده که به موجب آن شرکت «توتال» تعهد کرده از شخصیتهای سیاسی ایران حمایت مالی به عمل آورد! «لوموند» میافزاید، این تعهد اظهارات رئیس سابق «استات اویل» به کمیتة نروژی مبارزه با فساد را تأیید میکند. وی تأکید کرده بود که، شرکت «توتال» در ایجاد شبکهای دست دارد که یکی از کلیدهایاش در دوبی واقع شده. در جریان تحقیقات پیرامون فعالیتهای غیرقانونی «توتال»، مدیر عامل این شرکت در تاریخ 22 مارس اعلام داشت که پرداخت رشوه شامل «دلالان» میشده، نه «تصمیم گیرندگان». و میدانیم که در ایران «دلالان» و «تصمیم گیرندگان» اعضای یک قبیلهاند. و اگر اکبر هاشمی مستقیماً رشوه نگرفته، به این دلیل بوده که «دلالی» را به پسرش واگذار کرده. و با چنین پروندة درخشانی است که اکبرهاشمی امروز به ریاست «مجلس خبرگان» رهبری هم «منصوب» شده، تا «مهرنیوز» بتواند با خیال راحت، به ستایش «مهارتهای» وی بپردازد.
«مهرنیوز» ضمن مداحی برای اکبر «رفسنجانی»، یک تاریخ هزارساله هم برای روحانیت شیعه اختراع کرده که «آل بویه» را نیز در بر میگیرد. البته «مهرنیوز» این قصههای «بیبیگوزک» را به عنوان «واقعیات تاریخی» به خورد خوانندگان میدهد، و اسناد و شواهد این «واقعیت» را نیز از«ویکی پدیا» و یا از نعلین دستاربندان بیرون میکشد! مسیر هر دو یکی است: پخش اطلاعات جهت مهار گلة گمشده! و در این راستا، مهرنیوز به این موارد اشاره کرده: «مبارزات» درخشان میرزای شیرزای جهت مقروض کردن بانک شاهی، سکولاریسم قاجاریه، مشروطه طلبی دستاربندان، کودتای «میرپنج»، که به زعم اهالی «مهرنیوز» به دلیل آشفتگیهای مشروطه پیش آمد، و نه به دلیل دخالت استعمار! و از همه مهمتر، مخالفت سلسلة پهلوی با روحانیت! وقتی به یاد بیاوریم که «میرپنج» 4 زن عقدی داشت، و جهت نجات روحانیت مزدور شیعی مسلک از موج ضربات جنبش مشروطه، انگلستان او را به میدان آورد، بهتر به عمق «مخالفت» پهلوی با روحانیت پی میبریم! باید به مهرنیوزیها بگوئیم، اگر «میرپنج» نبود، امثال روحالله در ایران از باجگیری و روضهخوانی بر سر قبور گامی فراتر نمیگذاشتند.
بله، «مهر نیوز» در ادامة بررسی «کشکی ـ تاریخی» خود به این نتیجة غیرقابل «توجیه» میرسد که پس از برکناری «میرپنج» فضا برای روحانیت شیعه بازتر شد! و اینجاست که متوجه میشویم آزادی روحانیت شیعه حتی در گفتار نوچههایشان با آزادی ملت ایران نسبت معکوس دارد. هر چه زنجیر اسارت استعمار بر دست و پای ملت فشردهتر شده، دست روحانیت شیعه هم بازتر شده. و مهر نیوز هم بدون اشاره به این رابطة عجیب، ظهور «فدائیان اسلام» را، که شاخه شیعی مسلک «اخوان المسلمین» است و ساخته پرداختة استعمار انگلیس، نشانة آزادی پس از برکناری «میرپنج» دانسته! و میافزاید، بجز «فدائیان اسلام»، جریانات دیگر روحانی هم ایجاد شدند که «فرهیخته» بودند، و «بلافاصله» پس از درگذشت آیتالله بروجردی، به سرکردگی روح الله خمینی به مخالفت با شاه پرداختند! بله، وقت را غنیمت دانستند و «بلافاصله» مبارزه را آغاز کردند، البته تحت «نظارت» کارخانة رجاله پروری! و در بین این مخالفان «فرهیخته» است که «مهرنیوز» اکبر رفسنجانی را «مشاهده» کرده. ویژگی ملایان «فرهیختة» اختراع مهرنیوز، در این است که پس از شکست جنبش مشروطه، و سرکوب سیاسی توسط «میرپنج»، سرکوب فرهنگی توسط فروغی و سرکوب اقتصادی توسط محمد مصدق از کارخانه رجاله پروری مجوز فعالیت دریافت کردند، و همزمان با تیغکشی و ترور دولتمردان توسط فدائیان اسلام، اینان نیز صحنهگردان آشوب شدند تا منافع اربابانشان تأمین شود.
«مهرنیوز» در ادامة بررسی «بیبیگوزکانة» تاریخ میگوید، محمدرضا پهلوی «گمان میکرد» روحانیت دیگر سیاسی نخواهد شد! و نمیدانستیم که ادارة امور در کشور ایران بر اساس حدس و گمان محمدرضا پهلوی انجام میگرفته! آخوند جماعت چون همه کار را با «وحی» و «باور» و «گمان» و دروغپردازی پیرامون رویاهای اماماناش پیش میبرد، چنین پنداشته که امور مملکت نیز با «گمان» محمدرضا پهلوی اداره میشده! و عجیب آنکه «شاه»، با اینهمه قدرت و شوکت و جلال و جبروت از پس «مبارزات» تیغکشهای حوزه «علمیه» بر نمیآمده! و دلیل ضعف شاه هم به ادعای «مهرنیوز»، مبارزات فرهنگی یاران روحالله بوده و بس! چرا که، ساواک هیچ دخالتی در تشویق دستاربندان نداشته! کارخانة رجاله پروری هم کوچکترین دخالتی در این امور نمیکرده، و امروز هم دخالتی نمیکند! و روحانیت سیاسی «همینطور مرتب رشد» میکرده! در حالی که «رژیم پهلوی» به غلط به سرکوب جریانات چپ میپرداخت!
البته «مهرنیوز» در جریان نیست که «مبارزه با چپ» در دستور کار ارتش ناتو قرار داشت، تا دستاربندان بتوانند بهتر «رشد» و «نمو» کنند و بجای حکومت پهلوی بنشینند، تا پس از 28 سال رسانهای حکومتی به نام «مهرنیوز» به ما بگوید «حزب توده» و فدائیان خلق و دیگران، «جریانات روشنفکری» بودهاند، نه تداوم خط توحش و حماقت ملایان! بله، «مهرنیوز» در ادامة این قصة بیبیگوزک «تاریخی» میافزاید، یکی از اعضای همین جریانات بسیار روشنفکری، اکبرهاشمی را در سال 52 به ساواک لو میدهد. و ساواک چقدر این اکبر هاشمی را شکنجه میدهد! و این اکبر هاشمی کسی است که به گفتة «مهرنیوز» همه فن حریف بوده! هم تجارت و بازرگانی میکرده، تا به ادعای «مهر نیوز» از چریکهای مخالف شاه حمایت مالی کند، هم نویسنده بوده و تفسیر قرآن مینوشته، هم مترجم بوده، هم مجله منتشر میکرده و هم مبارز سیاسی بوده! و ساواک هم از فعالیتهای این نابغة جهان تشیع هیچ نمیدانسته! و اما پس از براندازی 22 بهمن، بر خلاف مخالفان فعال حکومت پهلوی که در اوین لت و پار شده بودند، اکبر رفسنجانی نیز مانند بهزاد نبوی و برخی فرزندان «پدر طالقانی»، علیرغم تحمل شکنجههای جانکاه، صحیح و سالم و تپل، مپل از زندان اوین بیرونمیآید، و فعالیتهای پس از «انقلاب» را آغاز میکند. این قسمت را «مهر نیوز» رسماً دروغ میگوید. بعد از ظهر روز 22 بهمن سال 1357، اکبر هاشمی در تلویزیون ایران، وقت برنامة بچهها را گرفته بود و به «مهملبافیهای» ضدامپریالیستی، ویژة جیره خواران آمریکا مشغول بود. و اگر آرشیو تلویزیون اسلام ناپدید شده، تا «مهرنیوز» با آرامش خاطر دروغپردازی کند، ما فراموش نکردهایم که، اکبرهاشمی روز 22 بهمن در تلویزیون ایران مشغول پر حرفی و پریشانگوئی بود، و کسی که واقعاً زندانی سیاسی بوده، این چنین بلبل زبانی نمیکند. ویژگی زندانیان سیاسی که نفوذی ساواک نبودهاند، «سکوت» آنها است. اینان حتی اگر جسماً شکنجه نشدهباشند، از نظر روحی چنان خرد و شکننده میشوند که بدون گذار از یک دوره روانکاوی فشرده، قادر به ادامة زندگی روزمره هم نیستند، چه رسد به فعالیت سیاسی، وراجی و سخنرانی در علفزار!
بگذریم! و بازگردیم به اکبر رفسنجانی از دید «مهرنیوز»، که میگوید سردار اکبر علاوه بر اشغال همة پستهای کلیدی، با سخنرانیهای خود در نماز جمعه توطئههای «استکبار» را نیز خنثی میکرد! به عنوان نمونه، «مهرنیوز» میگوید، «مک فارلین» پس از سخنرانی اکبر رفسنجانی در مورد «ایران گیت» دست به خودکشی زد! میبینیم که «مک فارلین» هم به خطبههای سردار اکبر با دقت بسیار گوش میداده، و کسی چه میداند، شاید همراه با نمازگزاران، مرگ بر آمریکا هم میگفته! از این راه شاید تفنگ بیشتر میفروخته! البته «مهرنیوز» به این نکات باریک تر از مو اشاره نمیکند، و میگوید هاشمی ناکامیهای جنگ را چنان تفسیر میکرد که موجب خوشنودی دوستان و عصبانیت شدید دشمنان میشد! باید به نویسندة «مهرنیوز» بگوئیم «تحلیل» اکبر رفسنجانی از ناکامیهای جنگ به مداحی سرکار از وی شباهت فراوان داشته، چرا که هر دو کشکی و شکمی است. مگر کسی میتواند جهت خوشایند دوستان، مسائل جنگ را تحلیل و تفسیر کند، که هاشمی به این مهم نائل آمده؟ ظاهراً «مهرنیوزیها» تفاوت «تحلیل وقایع» و لیسیدن پای اربابان را درست نمیدانند! و به همین دلیل است که در وصف اکبر رفسنجانی، در کویر مداحی و کاسهلیسی اینچنین افسار گسیخته میتازند و پریشانگوئیهای اکبر رفسنجانی را به حساب ذکاوت و بلاغت وی میگذارند، و در این گزافهگوئی تا آنجا پیش میروند، که خطبههای نماز جمعه را که زیر نظر ساواک تنظیم میشود به «نبوغ» رفسنجانی نسبت میدهند، و ادعا میکنند، از افتخارات دیگر اکبر هاشمی، یکیهم «انتقاد» از بنیصدر در نماز جمعه بوده!
و البته «مهرنیوز» فراموش کرده که ملت ایران به یاد دارد دعوای بین دارودستة بنیصدر و ملایان بر سر تأمین منافع تفنگ فروشان ایالات متحد و جهت ادامة جنگ با عراق بود، که در این دعوا، مزدوران تفنگ فروشان ایالات متحد برنده شدند. روزی که خمینی «دموکراسی پرور»، فرمان عزل بنیصدر را صادر کرد، نویسندة این وبلاگ در خیابان شاهرضا و تقاطع خیابان پهلوی همان صحنهای را دید که نیاکان والاتبارش طی آشوبهای دورة مصدق و کودتای 28 مرداد شاهد بودند: گروه انگشتشماری اراذل و اوباش فریاد «مرگ بر... و درود بر...» سر داده بودند، هیچکس هم مزاحمشان نمیشد. نظام «مردمی» بود، و ساواک هم «مردم» را برای حفظ نظام به خیابان آورده بود تا عربده بکشند! و «مهرنیوز» هم میپندارد هنوز در بر همان پاشنه میچرخد، و میتواند مطالبات استعمار را که ساواک در خطبههای نماز جمعه مطرح میکند، به حساب شیرین زبانیهای اکبر رفسنجانی بگذارد، و از قول «کارشناسان رسانهای» ادعا کند که سردار اکبر در خطبههای نماز جمعه، به تنهائی کمبود تبلیغات رسانهای دوران جنگ را جبران میکرده! بله، پیشتر گفتیم فاشیسم «سفلهپرور» است و امروز ناچاریم بگوئیم که سفلگان پروردة فاشیسم، بادمجان دور قابچینان را میپرستند، چرا که بر حقارت و فرومایگیشان پرده میافکنند، و کمبودهایشان را «حسن» مینمایانند.
و در همین راستا، به دیگر فعالیتهای «پرافتخار» هاشمی، پذیرش قطعنامة خفتبار 598، پس از ماجرای ایرباس ایران نیز اشاره میشود. میدانیم که تداوم جنگ اگر برای ملت ایران بجز تخریب و مصیبت هیچ نداشت برای صاحبان صنایع نظامی در غرب و ریزه خوارانشان در حکومت اسلامی سود فراوان به همراه آورد. همچنانکه امروز اشغال عراق برای تفنگ فروشهای آنگلوساکسون پر سود است. پس دلیلی ندارد بپذیریم که ایالات متحد خواهان پایان جنگ بوده. آنچه امروز در عراق میگذرد تداوم همان جنگ ایران و عراق است. و در این چارچوب شلیک موشک به هواپیمای ایران ایر را میباید در همان مسیری بررسی کرد، که شلیک موشک به هواپیمای خطوط هوائی کره جنوبی بر فراز خاک اتحاد جماهیر شوروی، ماجرای طبس، و شلیک موشک به خوابگاه نظامیان ایالات متحد در عربستان که این آخری، زمزمة تجزیة عراق را در جبهة ناتو خاموش کرد. و میبینیم که امروز نیز ایالات متحد و شرکاء ناچار شدند تقسیم عراق به سه منطقة شیعی، سنی و کرد نشین را به دست فراموشی بسپارند. ولی «مهرنیوز» برای بررسی «تاریخی» خود به مسائل استراتژیک منطقهای هیچ کاری ندارد. تبلیغاتچیهای خط توحش، از چاهک حوزه یک گام فراتر نمیگذارند و در ادامة لیسیدن نعلین سرداراکبر، مهر نیوز، به دوران «پرافتخار» ریاست جمهوری وی پرداخته و از «تنش زدائی» با غرب و «اصلاح ساختار اقتصاد نفتی» سخن میگوید!
و مسلماً تنش زدائی مورد نظر «مهرنیوزیها» همان قتل و ترور مخالفان در غرب باید باشد، چرا که اکثر قتلهای سیاسی مخالفان در خارج از کشور در زمان «ریاست جمهوری» سردار اکبر رخ داد! ولی در مورد «اصلاح ساختار اقتصاد نفتی» میتوان علاوه بر افتضاح دریافت رشوه از «استات اویل»، افتضاح اخیر دریافت رشوه از شرکت «توتال» را نیز بیفزائیم، تا «مهرنیوز» با مهارتهای «واقعی» اکبر رفسنجانی بیشتر آشنا شود. خوشبختانه به دنبال فروکش کردن بحران هاله جان، نازی عظیما هم که از «نخبگان» برون مرزی حکومت اسلامی است، اجازة خروج یافت، و امیدواریم که دکان «حقوقدانی» شیرین عبادی و دکة مهرانگیزکار هم هر چه زودتر تنور گرم و نرمی جهت دمیدن در بحران نوین بیابند، تا اکبر هاشمی هم، در جایگاه رئیس مجلس خبرگان، به مبارزات ضدامپریالیستی خود در عالم «حقیقت» الهی و «معنویات» اسلام ادامه دهد، چرا که در جهان واقعیتها، شرکت نفتی «توتال» باید در مورد پرداخت رشوه به قبیلة اکبر هاشمی و دلالاناش، در دادگاه پاسخگو باشد، و این مطلب را نه «مهرنیوز» در ایران که روزنامة «لوموند» در فرانسه منتشر کرده.
روزنامة «لوموند» مورخ اول سپتامبر سالجاری مینویسد، روز چهارم ژوئن، «گزاویه سیمهئونی»، قاضی دادگاه توتال، یک «حکم بازرسی بینالمللی» صادر کرده تا رسیدگی به تخلفات شرکت توتال در دوبی امکانپذیر شود، و خود قاضی نیز در ماه سپتامبر جهت پیگیری این پرونده به دوبی خواهد رفت. چون طبق تحقیقات دادگاه، «دوبی» محل پرداخت رشوه به واسطههای ایرانی جهت انعقاد قرارداد 2 میلیارد دلاری با شرکت ملی نفت ایران در سال 1997 بوده. و بر اساس همین تحقیقات، پرداخت رشوه، حتی پس از امضای «عهدنامة منع فساد در تجارت جهانی»، در سال 2000، نیز ادامه یافته. و «توتال» جهت بهرهبرداری از میدان پارس جنوبی، از طریق شرکت سوئیسی «باستون لیمیتد»، 40 میلیون دلار به واسطههای ایرانی پرداخت کرده، که در دوبی به حساب نزدیکان اکبر هاشمی رفسنجانی از جمله به حساب پسر وی واریز شده. از این گذشته، نزد یکی از وکلای شرکت ملی نفت ایران در لندن قراردادی پیدا شده که به موجب آن شرکت «توتال» تعهد کرده از شخصیتهای سیاسی ایران حمایت مالی به عمل آورد! «لوموند» میافزاید، این تعهد اظهارات رئیس سابق «استات اویل» به کمیتة نروژی مبارزه با فساد را تأیید میکند. وی تأکید کرده بود که، شرکت «توتال» در ایجاد شبکهای دست دارد که یکی از کلیدهایاش در دوبی واقع شده. در جریان تحقیقات پیرامون فعالیتهای غیرقانونی «توتال»، مدیر عامل این شرکت در تاریخ 22 مارس اعلام داشت که پرداخت رشوه شامل «دلالان» میشده، نه «تصمیم گیرندگان». و میدانیم که در ایران «دلالان» و «تصمیم گیرندگان» اعضای یک قبیلهاند. و اگر اکبر هاشمی مستقیماً رشوه نگرفته، به این دلیل بوده که «دلالی» را به پسرش واگذار کرده. و با چنین پروندة درخشانی است که اکبرهاشمی امروز به ریاست «مجلس خبرگان» رهبری هم «منصوب» شده، تا «مهرنیوز» بتواند با خیال راحت، به ستایش «مهارتهای» وی بپردازد.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت