یکشنبه، شهریور ۲۵، ۱۳۸۶


بز روشنفکر!
...
دعوت کردن کسی را به چیزی بی ارزش، چون آب خزینة حمام، ‌ در فرهنگ دهخدا، «تعارف آب حمام» گویند. همچنین درباب تعارف در همین فرهنگ چنین آمده:
از بارک‌الله قبای کسی رنگین نشود، و یا، نشود بز به پچ پچی فربه!

این توضیح داده شد، تا چارچوب وبلاگ امروز مشخص شود،‌ که در آن، داریوش همایون و عبدالکریم سروش وجود ذیجود خود را به ما «تعارف» کرده، و سایت‌‌های محسن رضائی و سیدصادق خرازی نیز به تعارفات «فرهنگی» خود درباب «وجدان کار» و «استقلال» فرانسه پرداخته‌اند!

اخیراً «نیکولا سرکوزی» رئیس جمهور فرانسه، راهی مجارستان شد، تا مشارکت فرانسه را در احداث خط لولة «نابوکو» اعلام دارد. هدف از احداث این خط لوله، تأمین گاز برای اروپای غربی با دور زدن روسیه است. شاخة غربی خط لولة «نابوکو»، گاز ترکمنستان، قزاقستان، آذربایجان و روسیه را از طریق گرجستان، ترکیه، مجارستان، رومانی و بلغارستان به اطریش می‌رساند. توافق جهت احداث این خط لوله در تاریخ 25 ژوئن سالجاری توسط کمیسر اروپائی، «آندریس پی‌بلاگ» و وزرای ترک، بلغار، رومانیائی، مجار و اطریشی به امضاء رسید. مخارج احداث این خط لوله که 3 هزار و 300 کیلومتر طول دارد، حدود 6 میلیارد دلار برآورد شده. «نابوکو» از سال 2012 آماده بهره‌برداری خواهد بود. همزمان با سفر سرکوزی به مجارستان‌، تهدیدهای نظامی روسیه نیز بر اروپا افزایش یافت. «فیگارو» مورخ 15 سپتامبر 2007 می‌نویسد، برای دومین بار طی 15 روز اخیر، هواپیماهای نظامی روسیه به مرزهای نروژ و انگلیس نزدیک شده و یک هواپیمای «ایلیوشین» نیز به آسمان فنلاند تجاوز کرد. همچنین پس از آزمایش نیرومندترین بمب «مکنده»، یا پدر بمب‌ها، روسیه یک موشک قاره‌پیما را، با برد 6 ‌هزار کیلومتر، با موفقیت آزمایش کرد. به گفته «فیگارو»، به نقل از منابع نظامی ناتو، هواپیماهائی که به مرز انگلیس و نروژ نزدیک شدند، از نوع توپولف 160بودند،‌ که بمب مکنده حمل می‌کنند! «فیگارو» می‌افزاید، این تهدیدهای نظامی از 17 ماه اوت آغاز شده، زمانی که روسیه پروازهای استراتژیک خود را سرگرفت. و البته خوشبختانه ما را از این تهدیدها هراسی نخواهد بود. از زمانی که داریوش همایون، با «تعارف آب حمام»، اعلام کرد، «در صورت جنگ در کنار جمهوری اسلامی قرار می‌گیرد»، نویسندة این وبلاگ آسوده خاطر است! کدام قدرتی جرأت دارد به داریوش همایون، که هنوز نام واقعی‌اش را کسی نمی‌داند، حمله کند؟ هیچ قدرتی در جهان چنین جسارتی نخواهد داشت. البته نیازی هم نیست. همین حضور داریوش همایون‌ها، خود از هر تهاجم نظامی مرگ‌بارتر است. همچنانکه حضور فلاسفة جمکران، از قبیل سروش و همپالکی‌های‌اش، قدرت تخریبی به مراتب بیش از «پدر بمب‌ها» دارد!

عبدالکریم سروش که پس از 28 سال نفس‌کش‌طلبی در عرصة فقرفرهنگی و آموزش و تدریس در آکادمی‌های استحماری هنوز نمی‌داند، «مدرنیته» هیچ تقابلی با «سنت» ندارد، امروز یک مقالة «وزین» در روزی‌نامه‌های «اصلاح طلب» قلمی کرده، و در باب «روشنفکر دین‌دار» و «مدرسة روشنفکری» دینی، به قول صادق هدایت،‌ «سرقدم رفته»! می‌دانیم که دکان «روشنفکری دینی» کساد شده، بنابراین سروش به فکر بازکردن دکة «روشنفکر دین‌دار» افتاده. چرا که «دین» همواره نان‌دانی فعلة فاشیسم است. بنابراین «دین» را نگاهداشته، و با پسوندهای مختلف آن را به چماق‌های «فریبنده» تبدیل می‌کند، تا بر فرق مردم فرود آورد. طول عمر متوسط هر چماق، حدوداً 10 سال است. از اینرو سروش در مراحل پایانی چماق سوم قرار گرفته. نخست چماق «وحدت» برایمان آورده بود، سپس «تکثر»، بعد هم نوبت به «روشنفکری دینی» رسید! گویا زمان ساخت و پرداخت چماق چهارم، یا همان «روشنفکر دین‌دار» فرا رسیده باشد! «روشنفکر دین‌دار» هم از همان تعارفات «آب حمام» است، مشابه «حضور» داریوش همایون در خط اول جبهه!

سروش پس از روضه‌خوانی و مداحی برای امام حسین، و قصة شهادت و بقیة قضایا، در روزی‌نامة «اعتماد ملی» به ما می‌‌گوید، «مدرنیته» بر «سنت» برتری ندارد! و «روشنفکر دین‌دار» می‌تواند دکان کساد دین را رونق بخشد! دلایل بی‌پایه ‌و اساس سروش هم این است که، دیروز عارفان از چهرة «فرهنگ» اسلامی فقه را زدودند، و امروز «روشنفکر دین‌دار» می‌تواند جانشین عارفان شود! البته روی سخن سروش با «حاکمان» است. چون خود نیز سر در آخور هم‌ اینان دارد. و از اینروست که خود را مجاز به پریشانگوئی و عوامفریبی می‌بیند، چرا که عوامفریب همواره از نادانی مخاطب بهره می‌گیرد. به این ترتیب، سروش هم، به عنوان جیره‌خوار یک حکومت فاشیست، خود را در جایگاه عارفان رویت کرده! در مورد عرفان، و کلام عارف پیشتر در این وبلاگ توضیح داده شده. بنابراین به سروش و دیگر فعلة حاکمیت بازهم یادآور می‌شویم که «فقه»‌ هیچ ارتباطی با «عرفان» ندارد، ‌همچنان که «فقیه» هرگز در ترادف با «عارف» نبوده و نمی‌تواند باشد. ولی از آنجا که سروش در تدارک بازکردن دکان جدیدی به نام «روشنفکر دین‌دار» بر آمده، ‌ لازم است که جهت سرمایه‌گذاری در دکان جدید،‌ به گدائی و دریوزگی از درگاه حاکمان پرداخته، فواید و منافع دکان جدید را برایشان کاملاً شرح دهد:

«با حاکمان باید گفت اگر روزی عارفان مسلمان توانستند[…] عبوسی فقه را از چهرة فرهنگ اسلامی بزدایند[...] امروزه هم فقط روشنفکران دین‌دار[…] می‌توانند سرائی […] در خور برای ایمان بسازند.»

بله همانطور که می‌بینیم، به زعم «استاد» سروش، مولوی جهت «انقلاب فرهنگی» و «زدودن عبوسی فقه» از سوی «ولی فقیه» منصوب شده بود، و خودش نمی‌دانست! به همین دلیل سروش، به عنوان جانشین برحق مولوی و فریدالدین عطار، امروز در نقش «روشنفکر دین‌دار» ظاهر شده! هرچند با شناخت سوابق «فرهنگی» وی می‌دانیم، که «استاد»، نه روشنفکر است، و نه دین‌دار! ولی در جمع نخبگان فقرفرهنگی هر کس سواد «خواندن و نوشتن» داشته باشد، «روشنفکر» است. و اگر به «زینت» تعصب و حماقت مذهبی هم آراسته باشد، می‌تواند خود را «روشنفکر دین‌دار» بخواند. در این راستا است که می‌توان متوجه شد چرا عباس میلانی، برای امیرعباس هویدا سینه چاک می‌دهد، و او را «روشنفکر» می‌خواند. در واقع سروش همانقدر «روشنفکر» است که امیرعباس هویدا. ویژگی هر دو اینان، «بندگی»، ذلت و حقارت است. همین ویژگی است که در نظام‌های سفله‌پرور فاشیستی لازمة «روشنفکری» است! بله، در عرصة فقرفرهنگی فاشیسم، بجز «بنده» هیچ موجودی وجود خارجی ندارد. از همین‌جاست که سروش و هویدا «روشنفکر» می‌شوند، و سایت مضحک «بازتاب» هم «عدالت‌خواه» و «سوسیالیست» شده، و از تبعیض میان کارمندان بخش خصوصی و بخش دولتی ابراز ناخشنودی بسیار می‌کند!

البته دلیل نارضایتی سایت محسن رضائی، در واقع این است که دولت مهرورزی ناچار شده در ادارت دولتی کمی نظم و ترتیب برقرار کند، و از اجرای مراسم روضه‌خوانی، رمالی و سینه‌زنی در این دفاتر ممانعت به عمل آورد! و همین امر موجب نارضایتی داش‌مشتی‌های سایت بازتاب شده. این سایت می‌گوید، اجرای این مراسم، «وجدان کاری» را افزایش می‌دهد، و کارمندان «بهتر» کار می‌کنند! بله، یک روز مانده به مراسم «روزه‌داری»، سخنگوی دولت برگزاری مجالس مذهبی در ادارات دولتی را ممنوع اعلام کرد. و می‌دانیم که از آغاز استقرار «حکومت امام زمان»، نظم و ترتیب به عنوان پدیده‌هائی «طاغوتی»، اصولاً «ممنوع» شده بود، و ادارات دولتی و بانک‌ها را مثل «کاروانسراهای» شاه‌عباس اداره می‌کردند. در سال‌های اول غائلة «امام‌زمان»، نویسندة این وبلاگ، در بانک ملی شمیران صحنه‌ای مشاهده کرد، که پس از گذشت یک ربع قرن هنوز جزئیاتش را به خاطر دارد.

پیش از ادامة مطلب لازم است توضیح دهیم که در جهان متمدن، ادارات و بانک‌ها در ساعات اداری موظف به پاسخگوئی به ارباب رجوع‌اند. هر چند که ادارات ایران، همواره از این قاعدة اصولی مستثنی بوده‌اند، و در تاریخچة دفاتر دولتی ایران، فقط کسانی که رشوه می‌دهند، حق «پاسخ» گرفتن دارند. با این وجود، در گذشته‌ها، بانک‌ها از نظم و ترتیب مختصری برخوردار بودند. اما با تخلیة محتویات «کشتی نوح» در فرودگاه مهرآباد، نظم بانک‌ها هم پایان گرفت. یکی از روزهای اسفندماه بود که برای پرداخت خروجی به بانک ملی رفته بودم. طبق معمول جمعیت از درو دیوار بالا می‌رفت، صف بود، چهارگیشة بانک هم باز! حدود دو ساعت در صف به شنیدن غرغر هم‌میهنان «انقلابی» مشغول بودم. بازار شایعه هم گرم بود، و همه نوع شایعات «دقیق» پیرامون جنگ شنیده می‌شد. حدود دو ساعت در صف بودم،‌ و با دقت فراوان اخبار تبلیغات جنگ عراق را گوش می‌کردم، هفت یا هشت نفر تا گیشة بانک فاصله داشتم، که ناگهان کارمندان «محترم» بانک ملی، بدون کوچکترین توضیحی، ‌یکی پس از دیگری گیشه‌ها را ترک کردند، و مردم را در بهت و حیرت رها! هر کس حدسی می‌زد. چند لحظه‌ نگذشت که، از پشت دیوارة گیشه‌ها سروصدا و همهمه بلند شد. یک سفرة پلاستیکی روی کاشی‌های چرک و کثیف پهن کردند، و کارمندها هم کفش‌هایشان را در آورده، روی کاشی‌ها، دور سفرة کذا چهارزانو نشستند. به ارتفاع یک متر، نان بربری روی سفره چیدند. و هی خم و راست می‌شدند، حرف می‌زدند و دولپی مشغول خوردن بودند. پس از صرف ناهار، «کارمندان» لطف کرده کفش‌هایشان را پوشیدند، و به گیشه بازگشتند. بله در حالت عادی، هیچ بانکی در ساعات اداری، تعطیل نمی‌شود. ولی حکومت امام زمان، ساعات اداری ندارد که! اهالی جمکران «انقلاب» کردند، که ادارات دولتی را به مسجد و محل رمالی تبدیل کنند. و امروز که دولت مهرورزی دکان دستاربندان را در ادارات تعطیل می‌کند، با اعتراض فعلة فاشیسم در سایت محسن رضائی روبرو می‌شود. امروز فدائیان اکبر رفسنجانی در سایت محسن رضائی، نه تنها به ممنوعیت رمالی در ادارات اعتراض کرده‌اند، که خواستار رعایت «عدالت علی» در مورد کارکنان و کارگران شده‌اند! البته طبق قوانین و مقررات بسیار پیشرفتة کار، در 14 قرن پیش و در صحرای حجاز! می‌دانیم که «از بارک الله قبای کسی رنگین نشود.» البته زمانی که دارودستة محسن رضائی «سوسیالیست» می‌شوند، طبیعی است که سیدصادق خرازی «اقتصاد‌دان» باشد، چه امام‌شان از قدیم گفته بود، «اقتصاد مال خر است!»

بله، سیدصادق که تمام ظرایف و «زیروبم» دیپلماسی جهانی را در دکان عمو جان، کمال خرازی آموخته، اکنون در سایت «دیپلماسی ایران»، چنگ به اقتصاد زده! و با تأسی به نژادحسینیان و میرحسین موسوی، و پیروی از فتوای محتشمی‌پور منفور، از احداث «خط لولة صلح» انتقاد کرده! پیشتر گفتیم که این خط لوله که با مخالفت شدید آمریکا روبرو شده، ضامن تأمین امنیت در مرزهای شرقی ایران است. منطقه‌ای که عملاً توسط شبکة بین‌لمللی قاچاق انسان، اسلحه و مواد مخدر کنترل می‌شود. شبکه‌ای که مانند دیگر تشکیلات مافیائی پیوندی ناگسستنی با دستاربندان دارد. بنابراین طبیعی است که امثال صادق خرازی، از تضعیف چنین شبکه‌ای نگران شوند. البته صادق خرازی هم مانند نژادحسینیان و محتشمی‌پور، به بهانة حفظ «منافع ملی» از «خط لولة صلح» انتقاد می‌کند، ولی نگرانی ریزه‌خواران ایالات متحد در واقع ریشه در خدشه‌دار شدن منافع ارباب دارد. از این جهت سیدصادق که مانند عموی بزرگوارش، عمری را در عرصة دیپلماسی نوکری و خوش‌خدمتی گذارنده، با تمجید از قرارداد صدور گاز با کشور مفلوک ترکیه، به انتقاد از «خط لولة صلح» پرداخته. در ادامة تحلیل «کارشناسانه» از مسائل، سید صادق از اینکه فرانسه سیاست ژاک شیراک را دنبال نمی‌کند نیز بسیار متأسف شده!

چرا که، به زعم سیدصادق، فرانسه «مستقل» است، و هر سیاستی که بخواهد، می‌تواند اعمال کند! چون سید صادق گویا نمی‌داند که فرانسه عضو ناتو،‌ و بازندة جنگ دوم جهانی‌است، و همین دو عامل خطوط سیاسی فرانسه را مشخص می‌کند. بر اساس همین نادانی است، که سایت صادق خرازی ناگهان تأکید می‌کند، اگر «اوپک» گازی تشکیل شود، قیمت گاز جهان را ایران و روسیه تعیین خواهند کرد! شاید به زعم خرازی، بهای نفت را هم اعضای مفلوک «اوپک» تعیین می‌کنند، نه شرکت‌های چند ملیتی! و در تداوم همین توهمات است که کشور ترکیه نیز به کشوری «مستقل» تبدیل می‌شود، که می‌خواهد «جایگاه ممتاز» خود را در «منطقه» و «جهان» تعریف کند! بله، کشور ترکیه که پایگاه ارتش ناتو است، جایگاه «ممتاز» هم باید داشته باشد! و دقیقاً به همین دلیل است که خرازی می‌گوید، «سیاست» ترکیه بر این قرار گرفته که به اروپا گاز صادر کند! جایگاه ترکیه چنان در جهان «ممتاز» شده،‌ که به ادعای سایت سیدصادق، بر خلاف میل اربابان‌اش در ایالات متحد، با ایران قرار داد هم می‌بندد! چون همانطور که می‌دانیم حکومت دستاربندان هم مانند ترکیه «مستقل» است، و جایگاه‌اش هم خیلی «ممتاز»! ولی تنها ترکیه نیست که در چشم فعلة فاشیسم موقعیت «ممتاز» دارد. فرانسه هم موقعیت «ممتازی» پیدا کرده! و از همه مهمتر،‌ در سایت سیدصادق، « زبان فرانسه»، به «زبان فرانسوی» تبدیل شده! در ضمن سایت خرازی،‌ یک کشور فرانسه به خوانندگان معرفی می‌کند، که تنها در ذهن علیل فاشیست‌های فرانسه وجود دارد: فرانسه‌ای که سیاست‌اش در تقابل با سیاست آمریکا است! و سایت «دیپلماسی ایرانی» به ما می‌گوید که این فرانسة «موهوم»، سیاستی «منحصربه فرد» و «مستقل» دارد! و ما هم ناچار باید بگوئیم، «نشود بز به پچ‌پچی فربه»!


0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت