دوشنبه، مهر ۰۹، ۱۳۸۶

پروپاگاند و گوسفند!
...


پیش از پرداختن به وبلاگ امروز شاید لازم باشد توضیح مختصری در مورد «پروپاگاند»، به عنوان منبع حیاتی حفظ «اردوگاه آتلانتیست‌ها» داده شود. همچنانکه اشاره شد، ایالات متحد، جهت توجیه دخالت خود در جنگ جهانی اول، به ابزار «پروپاگاند» متوسل شد. یادآور شویم که این امر، علیرغم مخالفت «پان‌آمریکن‌ایست‌ها» ـ که خواهان انزوای ایالات متحد در قارة آمریکا و «عدم دخالت» در خارج از این قاره بودند، صورت پذیرفت. و دخالت نظامی آمریکا در اروپا، طی جنگ اول جهانی،‌ ‌ گام نخست در ایجاد جبهة «آتلانتیست‌ها» شد، جبهه‌ای که تداوم خود را صرفاً مرهون جنگ است. و در پی تشکیل جبهة «آتلانتیست‌ها»، دخالت ایالات متحد در مناطق نفوذ امپراطوری انگلستان عملاً رسمیت یافت. در این چارچوب است که می‌توان، تولد روزنامه کیهان را، به عنوان پایگاه تبلیغاتی حاکمیت آمریکا در ایران بررسی کرد. و می‌دانیم که پیش از کیهان، روزنامة اطلاعات، ارگان استعمار انگلیس در ایران فعالیت داشت. پیشتر گفتیم که خط تبلیغاتی این دو رسانه منافع آنگلوساکسون‌های دو سوی آتلانتیک را دنبال می‌کند. و اگر به یاد داشته باشیم، طی جنگ استعماری هشت ساله با عراق، این دو رسانه همواره حامی تداوم جنگ بودند،‌ چرا که منافع اربابان‌شان تنها از طریق همین جنگ‌ها تأمین می‌شود. و امروز، حمایت این ‌دو رسانة استعماری از پیشرفت‌های سراپا کذب در عرصة «فناوری هسته‌ای» نیز شاهدی است بر همین مدعا. چرا که از طریق تداوم بحران هسته‌ای، می‌توان به ارعاب ملت ایران پرداخت و به نتایج مطلوب جهت تأمین هر چه بیشتر منافع استعمار دست یافت. منافعی که در بهترین حالت یا با جنگ تأمین می‌شود و یا از طریق تحمیل تحریم‌های اقتصادی، می‌تواند زمینة مناسب جهت جنگ آینده را فراهم ‌آورد. همچنانکه اشغال سفارت آمریکا در تهران، ابتدا تحریم اقتصادی و سپس جنگ را برای ملت ایران به ارمغان آورد. و پس از پایان جنگ، ملت ایران باز هم تحریم شد، تا هر روز امثال «سیمور هرش»، برای‌مان نقشة‌ «دقیق» جنگ و نقاطی که می‌باید بمباران شوند را ترسیم کنند! و سایت‌های «مستقل» و ریزه‌خوار سفرة استعمار نیز مهملات امثال «سیمورهرش» را مرتب «منتشر» کنند. ولی پادوهای استعمار اگر نمی‌دانند، ما خوب می‌دانیم که بدون توافق ایالات متحد با روسیه، هیچ جنگی نمی‌تواند در مرزهای روسیه صورت گیرد. بنابراین سایت‌هائی که به پخش مهملات «سیمورهرش‌ها» اشتغال دارند، بهتر است دکان «پروپاگاند» مبتذل خود را هر چه زودتر تعطیل کنند. از مطلب دور افتادیم، بازگردیم به «پروپاگاند»، ‌ به عنوان ابزار حیاتی حفظ اتحاد «آتلانتیست‌ها»، اتحادی که از طریق جنگ جهانی اول ایجاد شد، و تنها از طریق جنگ می‌تواند پا برجا بماند؛ جنگ در کوتاه مدت، و یا در دراز مدت!

در وبلاگ دیروز به صورت مختصر «پروپاگاند» را تعریف کردیم، و الگوی «پروپاگاند جنگ» را ارائه دادیم. ولی همانطور که اشاره شد، «پروپاگاند» به جنگ محدود نمی‌شود، ‌جنگ فقط قسمتی از پروپاگاند است. و در حالت ایده‌آل، «پروپاگاند» به جنگ منجر خواهد شد. چرا که هدفی جز توجیه جنگ ندارد. از اینرو «پروپاگاند» در زمان صلح نیز می‌باید تداوم خود را حفظ کند. به این دلیل است که پروپاگاند را «جنگ پنهان» نیز می‌خوانند. و «جنگ پنهان» همچنان که گفتیم بر تهییج احساسات مردم پای می‌فشارد. ترس، خشم، نفرت، یا مهر و محبت، از طریق «پروپاگاند» می‌تواند تشدید شود. دیروز به الگوی «پروپاگاند جنگ» اشاره کردیم، امروز می‌پردازیم به الگوی پروپاگاند در دوران صلح، و همزمان نمونه‌هائی نیز در رسانه‌های فارسی زبان ارائه می‌دهیم. و به یاد داشته باشیم که «پروپاگاند» همواره «جانب‌دارانه» است.

ابتدا به ‌ساده‌ترین راه تأمین نظر «پروپاگاندیست‌ها»، یا «توسل» به شخصیت‌های محبوب یا معروف، جهت کسب وجهه برای «فرد» و یا نظریه‌ای مشخص می‌پردازیم. به یاد داریم که سال گذشته، به دروغ شایع شد که «نوام چامسکی» با پاسداراکبر مصاحبه کرده! البته، نوام چامسکی نیازی به معرفی ندارد. یک روشنفکر، آزادیخواه و طرفدار حقوق بشر است، آنارشیستی است کاملاً شناخته شده، و از قضای روزگار در «ام‌آی‌تی»،‌ انستیتوی تحقیقات در شهر ماساچوست، که مستقیماً زیر نظر محافل نظامی آمریکا اداره می‌شود نیز کرسی استادی دارد! شهرت و وجهة چامسکی، نه تنها ریزه‌خواران حکومت اسلامی در خارج، که پاسدار شریعتمداری در کیهان را نیز به این خیال خام انداخته که می‌توانند با استفاده از شهرت وی، ‌ به اهداف استعماری خود جامه عمل بپوشانند. و در این شرایط است که شایعة ملاقات پاسداراکبر با «نوام چامسکی» مانند بیماری طاعون «همه‌گیر» می‌شود. با این وجود، فهرست مصاحبه‌های چامسکی در سایت وی موجود است، و از تاریخ اول ژانویة 2006 تا به امروز، ‌ در این فهرست نامی از «تحفة‌ حکومت اسلامی» به چشم نمی‌خورد! به زبان ساده‌تر، سایت‌های فارسی زبان، بدون در نظر گرفتن این امر، ‌ آشکارا به دروغ‌پردازی و جعل‌وقایع مشغول شده‌اند، تا همگام با سایت «بی‌بی‌سی»، برای پاسداراکبر و مهملات‌اش، تأمین وجهه و اعتبار کنند.

از طرف دیگر، انتشار ترهات اخیر پاسداراکبر خطاب به دبیرکل سازمان ملل نیز در راستای همین تأمین وجهه برای پادوهای حکومت اسلامی انجام می‌پذیرد. همچنانکه انتشار نامه‌ها و جوابیه‌های مضحک سحابی و پاسداراکبر! بله، گویا آقای سحابی به حمایت پاسداراکبر از تهاجم نظامی آمریکا علیة ایران اعتراض فرموده‌اند! و پاسداراکبر هم شدیداً این مسئله را تکذیب کرده! گویا پنتاگون منتظر صدور اوامر پاسداراکبر نشسته بود، تا به ایران حمله کند، و آقای سحابی هم که در داخل مرزها «چهره‌ای مذهبی» دارند، و 28 سال است، مانند دیگر اعضای نهضت آزادی، به لفت و لیس از کاسة حکومت «امام زمان» مشغول‌اند، در خارج از کشور «چهره‌ای ملی» به نمایش می‌گذارند،‌ و از حمایت پاسداراکبر از تهاجم نظامی علیه ایران به شدت ایراد می‌گیرند! تا پنتاگون بداند، که تا آقای سحابی هستند، از این «غلط‌ها» نمی‌‌شود کرد!

و اما شیوة دیگر برای «پروپاگاند»، توسل به رفتار گله‌ای نزد اکثریت انسان‌ها است. به این ترتیب که «پروپاگاندیست» به دروغ وانمود می‌کند، ‌ گروه کثیری جهت پشتیبانی از یک ایده، ارزش، یا یک فرد بخصوص بسیج شده‌اند. همین امر موجب می‌شود که گروه‌های بسیاری به «ایدة» مذکور بپیوندند! چرا که افراد عادی، همواره ترجیح می‌دهند در اردوگاه برنده یا اردوگاه اکثریت جائی برای خود باز کنند، و نه در اردوگاه بازنده‌ها و اقلیت! و تنها در این راستا است که می‌توان، جهت گیری‌های حزب توده و فدائیان اکثریت را مورد بررسی قرار داد.

طی 28 سال حاکمیت توحش در ایران، حزب توده با سکوت، و فدائیان اکثریت با تأئید آشکار سرکوب و کشتار، همواره در کنار دستاربندان قرار داشتند. و امروز حزب توده به فروش «حقیقت» روی آورده و به خیال خام خود «افشاگری» هم می‌کند، و «سهراب مبشری» از اعضای سازمان فدائیان اکثریت در بلاد فرنگ، در هماهنگی کامل با علی‌خامنه‌ای،‌ به حمایت از «تحریم اقتصادی» علیه ملت ایران برخاسته، «تا نانی به کف آرد»، و طبق معمول به غفلت بخورد! چرا که به پندار خامنه‌ای‌ها و مبشری‌ها، جناح اربابان آمریکائی، همان جناح برنده،‌ یا جناحی است‌ که از قبول عام در ایران برخوردار است. سهراب مبشری، در پوشش مخالفت با جنگ،‌ در واقع پیش‌فرض آغاز تهاجم نظامی به ایران را تائید کرده، می‌گوید:

«امید، آنست که روسیه و چین، لجوجانه مانع تشدید تدریجی تحریم جمهوری اسلامی نشوند و متحدان اروپایی آمریکا که مخالف جنگند، بتوانند سیاستمداران آمریکایی را مجاب کنند که تحریم ها، راه مقابله با جمهوری اسلامی است، به گونه ای که فراکسیون جنگ در واشینگتن [واشنگتن] در اقلیت قرار گیرد.»

بیش از این به جهت‌گیری گروه‌های «ضدامپریالیست» و پادوی آمریکا نمی‌پردازیم، چرا که، اتلاف وقت خواهد بود. ‌فقط یک نکته پیش‌پاافتاده را به مجاهدین، فدائیان، و دیگر «مبارزان راه خلق» یادآور می‌شویم: آن‌ها که از تحریم ملت ایران حمایت می‌کنند، هیچ تفاوتی با حامیان تهاجم نظامی ندارند. چرا که تداوم مسیر تحریم، همواره به تهاجم نظامی خواهد انجامید.



نقش فیزیک در پیشبرد فناوری

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت