...
با توجه به اهمیت سفر «ولادیمیر پوتین» به کشورمان، لازم است یادآور شویم که بر خلاف جنجال رسانهها در مورد عدم توافق روسیه و آمریکا، رئیس جمهور روسیه، فقط پس از دستیابی به توافق کامل با ایالات متحد در تاریخ 12 اکتبر سالجاری، به این مسافرت اقدام کرده. روز 12 اکتبر، رابرت گیتس و کاندی رایس در مسکو حضور به هم رساندند، و «ولادیمیر پوتین» طی ملاقات با آنان، وجود هر گونه سلاح هستهای در مرزهای روسیه را غیرقابل قبول خوانده، وی همچنین تهدید کرد که روسیه به طور یکجانبه از پیمان نظامی «اف.ان.آی» خارج خواهد شد. پیمان «اف.ان.آی»، در سال 1987 میان روسیه و ایالات متحد منعقد شده، و از سال 1988 به مدت نامحدود مفاد آن «محترم» شمرده میشود. بر اساس این پیمان، «حذف» و «ممنوعیت دائم» یک رده از موشکهای میانبرد هستهای شوروی سابق و آمریکا، با برد 500 تا 550 کیلومتر تضمین شده است.
روز 12 اکتبر، ساعت 14 و 27 دقیقه به وقت پاریس، «آسوشیتدپرس» و «فرانسپرس» در یک «خبر فوری» گزارش میدهند که، ولادیمیر پوتین ضمن به حضور پذیرفتن کاندی رایس و رابرت گیتس در محل اقامت خود در «نوو اوگارهوو» اعلام کرده، در صورت نصب سپرهای دفاعی در اروپای مرکزی روسیه به صورت یکجانبه از پیمان «اف.ان.آی» خارج خواهد شد. به گفته این خبرگزاریها، ولادیمیر پوتین، سپس بدون ذکر نام کشور بخصوصی، خطاب به رایس و رابرت گیتس میگوید، ما نمیپذیریم که در مرزهایمان، کشورهائی به نیروی هستهای مجهز شوند! آسوشیتدپرس میافزاید، کاندی رایس و رابرت گیتس که از لحن تند پوتین غافلگیر شده بودند، گفتند، ما سعی خواهیم کرد، راهی برای همکاری و تفاهم بیابیم، حتی اگر اختلافاتی داریم، وجوه مشترکمان از اختلافات مسلماً بیشتر است. به گزارش آسوشیتدپرس، رابرت گیتس اعلام کرد، پنتاگون آمادة گفتگوهای گستردهتردر مورد روابط نظامی دوجانبه با روسیه است. گیتس افزود، ما در مورد توسعة سیستمهای موشکی توسط دیگر کشورهای منطقه، به ویژه ایران، یک برنامه مفصل داریم که امنیت روسیه و ایالات متحد را شامل میشود.
با توجه به این اظهارات، میتوان دریافت چرا «بیبیسی» به همراه دیگر ریزهخواران سفرة استعمار سعی داشتند با هدایت افکارعمومی به سوی «تقسیم خزر»، عقب نشینی ایالات متحد را پنهان نگاه دارند. بله، برخلاف جنجال فعلة فاشیسم در مورد «تقسیم خزر»، حضور ولادیمیرپوتین در تهران، در واقع پیامد توافق روسیه با ایالات متحد، جهت پایان دادن به برنامة تجهیز جمکران به سلاح هستهای توسط عمو سام بوده! ولی این مسائل در پس پردة پروپاگاند «تقسیم خزر»، پنهان ماند، و جهت پنهان داشتن همین عقب نشینی تاریخی است، که هنوز این پروپاگاند به اشکال مختلف، همچنان بر ارائة «تصویر دلآزار» از روسیه و رهبراناش پای میفشارد. در وبلاگ دیروز به ارایه تصویر دلآزار از «ولادیمیر پوتین» پرداختیم، امروز میپردازیم به ارائة تصویر دلآزار از کشور روسیه.
چنین پروپاگاندی بر «اغراق» و «سکوت» تکیه دارد. «اغراق» در مورد پیامدهای حضور ولادیمیر پوتین در تهران، و «سکوت» در مورد اهمیت حضور وی! این دو شیوه را در تیترهای دو رسانة حکومت اسلامی که، به مصداق «به عکس نهند نام زنگی کافور»، عناوین «اعتماد» و «اعتماد ملی» بر خود گذاردهاند، تا ایجاد بیاعتمادی و تردید کنند، مشاهده میکنیم. روزینامة «اعتماد» یک مبلغ نجومی ارائه کرده، و ادعا میکند این مبلغ قراردادهای منعقد شده میان روسیه و ایران است! و البته نیازی نیست بگوئیم که این رسانه هیچگونه شواهدی برای اثبات مدعای خود ارائه نمیدهد! و خبر کذا، شباهت فراوان به شبنامههای ساواک در سال 57 دارد، که در مورد ثروت خانوادة پهلوی و دیگر مقامات «افشاگری» میکردند، تا بیشتر به تحریک افکار عمومی بپردازند. نمونة دیگر، تیتر رسانة شیخ کروبی است، که ادعا میکند، پوتین «پیام ویژه» آورده! باید از شیخ کروبی پرسید، از کی تا به حال پوتین نقش «پیامآور» دیگران را به عهده گرفته؟ مسلماً پاسخی برای این پرسش نخواهد بود. خواننده باید این «خبر» را به عنوان «وحی آسمانی» یا فتوی «ولی فقیه» بپذیرد، چرا که پدران ما در یکصدوپنجاه سال اخیر شاهدند، و ما هم طی این 28 سال دیدهایم که، شیخ جماعت اصولاً دروغ نمیگوید، شارلاتان هم نیست، به ویژه اگر جهت ارائة خدمات صادقانه به استعمار، نعلینهایاش را در میدان سیاست گذاشته باشد. نمونهاش شیخ کروبی، اکبر رفسنجانی و دیگران! همگی فاشیست، طرفدار حقوق بشراسلامی، قصاص، دموکراسی دینی، سنگسار و همگی «اشغالطلب»! بله، نوکران ضدامپریالیست آمریکا از اینکه نتوانستند زمینة جنگ و اشغال نظامی ایران را فراهم آورند، بسیار دلخور شده، به هذیانگوئی افتادهاند، و از آنجا که زورشان به اربابان آمریکائی نمیرسد، به تبلیغات بر ضد روسیه روی آوردهاند. همچنان که پیشتر گفتیم، بزرگترین تهدید برای ریزهخواران ایالات متحد در منطقه، وجود «صلح» و «شرایط عادی» است. و حکومت اسلامی از آغاز موجودیتاش تاکنون، با حمایت ارباباناش در غرب، «شرایط ویژه» بر ما تحمیل کرده، تا بتواند کشتار، سرکوب و چپاول را تداوم بخشد.
زمانی که ایالات متحد با بهرهگیری از ضعف نظامی روسیه، جنگ دوم خلیج فارس را به راه انداخت، گروه بهزاد نبوی، که امروز مانند مشارکتچیها، میمونوار ادای آزادیخواهی در میآورد، بلافاصله خواستار اتحاد با صدام حسین شد، تا با آمریکا بجنگد! و میدانیم که اگر فعلة فاشیسم میتوانستند چنین جنایتی مرتکب شوند، اشغال نظامی کشورمان و حضور نظامی ایالات متحد در دریای خزر تضمین میشد! ولی همانطور که بارها در این وبلاگ گفته شد، روسیه به عنوان یک کشور مستقل، تا زمانی که قدرت نظامیاش اجازه دهد، مانع بروز جنگ در مرزهایاش خواهد شد. بنابراین «برادر» بهزاد نبوی، مانند دیگر نوکران ضدامپریالیست آمریکا ناچار شدند سلاحهای آمریکائی و اسرائیلیشان را غلاف کرده، دست از مبارزات ضدامپریالیستی با اربابان خود بردارند. از مطلب دور افتادیم، بازگردیم به «پروپاگاند جنگ».
گفتیم که «پروپاگاند»، با تحریک احساسات راه بر استدلال منطقی میبندد و زمینة تنش و جنگ را فراهم میآورد. یکی از شیوههای رایج پروپاگاند جنگ، همین «سکوت» و «اغراق» در مورد قدرت واقعی دولتها است. «سکوت» در مورد قدرت واقعی ایالات متحد، و «اغراق» در مورد دولتهای دست نشاندهائی که میباید از طریق «جنگ»، منافع غرب را تأمین کنند. و به همین دلیل، از یکسو، رسانههای غرب، همگام با رسانههای حکومت اسلامی، به اغراق در مورد قدرت اسرائیل میپردازند. و از سوی دیگر، رسانههای اسرائیل، همصدا با رسانههای غرب، به طبل زدن در مورد قدرت نظامی حکومت اسلامی مینشینند. به یاد داریم که پیش از تخلیة روحالله و شرکاء در تهران، روحالله خمینی، یکشبه در رسانههای غرب، تبدیل به مردی شد که «غرب را به لرزه در میآورد»! همچنین به یاد داریم که، سال گذشته، در اوج بحران دروغین هستهای، هفته نامة «اکسپرس»، ارگان قبیلة «شرایبرها» که دلالان بینالمللی اسلحهاند، «احمدینژاد» را مردی معرفی میکرد که «جهان را به هراس میافکند.» و این احمدی نژاد، همان کسی است که، اگر آمریکا صدور بنزین به ایران را تحریم کند، مانند میلیونها ایرانی دیگر، به جمع قحطیزدگان خوشبخت این جهان میپیوندد! ولی هیچیک از رسانههای به اصطلاح «مستقل»، به این «واقعیات» اشاره نمیکند، به این واقعیت که چنین حاکمیت وابستهای چگونه میتواند تهدیدی برای جهان به شمار آید. چرا؟ چون «ما» باید از «واقعیتها» دور نگاهداشته شویم، تا فاشیسم بینالملل بتواند با فراغ بال هر روز دشمن جدیدی در میان نوکراناش کشف کرده، به گزاف او را نیرومند جلوه دهد، و جهت نابود کردن این دشمن دروغین، لشکرکشی به راه اندازد. طی دو دهة اخیر شاهد چنین صحنه سازیهائی در مورد «میلوسویچ» و صدام حسین بودیم، و تا چندی پیش قرار بود احمدینژاد هم به جمع این گروه «افتخارآفرین» بپیوندد. خوشبختانه چنین نشد.
روز 12 اکتبر، پس از اولتیماتوم «ولادیمیر پوتین» به ایالات متحد بود که حکومت پوشالی جمکران از زبان علی آهنی، سفیر خود در فرانسه، رسماً از مواضع خود عقب نشینیکرد. علیآهنی طی مصاحبهای با رادیو بینالمللی فرانسه، عاجزانه تقاضا کرد که شانس دیگری به حکومت جمکران بدهند، تا بحران هستهای از طریق آژانس بینالمللی انرژی اتمی حل شود! علیآهنی، همچنین گفت، حکومت اسلامی آماده است تمام تضمینهای لازم را جهت صلح آمیز بودن برنامه هستهایاش به جامعة جهانی ارائه دهد. آهنی در ادامه افزود، «آقای پوتین، با پروندة ما و وضع منطقه آشنائی بیشتری دارند، تحمل داشته باشید، این شانس را به البرادعی بدهید، و اجازه دهید دادههای واقعی این پرونده از زبان آقای پوتین شنیده شود!» مشروح این مصاحبه، در ساعت 24 و یک دقیقه به وقت تهران، در سایت «حنازرچوبه» منعکس شده.
تنها پس از توافق ایالات متحد با روسیه، و عقب نشینی حکومت اسلامی بود، که ولادیمیر پوتین روز 24 مهرماه به تهران آمد، و بر 28 سال انزوای سیاسی، که غرب از طریق حکومت دستاربندان بر ما ملت تحمیل کرده بود، نقطه پایان گذاشت.
نقش فیزیک در پیشبرد فناوری
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت