...
گفتیم که پروپاگاند سازمان سیا، جهت «حفظ وضع موجود» در کشورمان، به «بازتولید» شرایط «اسطورهای ـ تاریخی» میپردازد. و در این راستاست که، همزمان با تکرار خیمهشببازی «نامة سرگشاده» حاج سید جوادی، به طبل زدن برای پاسداران مدافع حقوق بشر پرداخته! به موازات همین پروپاگاند براندازی، یک الگوی «پروپاگاند آشوب» نیز آماده شده، تا به صورت غیرمستقیم، شرایط آبانماه سال 1343 و ترهات روحالله خمینی را به کشور فرانسه و دفاع از «حقوق بشر» پیوند زند. و اینهمه، صرفاً واکنشی است به «بیانیة خزر»! بله، از معجزات بیانیة فوق یکی این است که، «پل اتحاد»، میان حومة واشنگتن، چپ نمایان حکومتی، مخالف نمایان ارسالی به فرنگ، و اصلاح طلبان وابسته به حکومت کاملاً آشکار شده، و در واقع فعلة سازمان سیا در داخل و خارج، که تا به امروز به گروههای مختلف کاذب تقسیم شده بودند، همه در جایگاه واقعی خود قرار گرفتهاند.
همانطور که شاهدیم، در داخل مرزها، خیمه شب بازی اصولگرا و میانهرو به پایان رسید. و در خارج، «تودهای نفتیها»، سلطنتطلبها، پاسارگادیستها و غیره که در مورد خلیج فارس خفقان گرفتهاند، و شهامت به رسمیت شناختن کشور اسرائیل را هم ندارند، همگی یکصدا، خواهان «سهم ما در خزر» شدهاند، و به این ترتیب مخالفت خود را با صلح اعلام کرده، ارادت و بندگیشان را به سازمان سیا آشکار میکنند. گفتار سیاسی نزد تمامی این گروهها، از چپ حکومتی تا پاسارگادیستها، بر «تقدس» متمرکز شده: «تقدس ایران باستان»، «تقدس سلطنت»، «تقدس دین» و «تقدس اتحاد»! اتحادی که چپ حکومتی مایل است با پاسداران مدعی دفاع از حقوق بشر برقرار کند. و دعوت از دارودستة ابراهیم نبوی، جهت بازگشت به ایران، در همین راستا صورت پذیرفته. در این مورد بعدا توضیح بیشتری خواهیم داد. حال بپردازیم به الگوی «پروپاگاند آشوب»، که بر سخنرانی خمینی در سال 1343 تکیه دارد.
43 سال پیش، در پی نفسکش طلبیهای مرسوم روحالله خمینی بر علیه کاپیتولاسیون، در کشورمان آشوب به پا شد. و امروز در چارچوب «پروپاگاندجنگ»، جهت فراهم آوردن خوراک تبلیغاتی برای گورکنها، و ارائه «تصویردلپذیر» از کشور فرانسه، روزنامة لوموند یک مقاله منتشر کرده، تا به «ما» ایرانیان بگوید کشور فرانسه، نه تنها از سیاستهای ایالات متحد در عراق و افغانستان حمایت نمیکرده، که قصد دارد «رامسفلد»، وزیر دفاع سابق آمریکا را نیز به جرم عدم رعایت «حقوق بشر» در فرانسه به دادگاه ببرد! این «خبر» نه تنها کشور فرانسه را خارج از گروه مهاجمین به عراق قرار میدهد که، میتواند خوشرقصیهای روحالله خمینی برای استعمار غرب را به بهترین وجه «توجیه» ایدئولوژیک کند. تا به این ترتیب، «ما» هم باور کنیم، سازمانهای دفاع از حقوق بشر، در هماهنگی کامل با روحالله خمینی قرار دارند! و مسلم است که چنین مطلب گرانبهائی را سایت«حنا زرچوبه» و کیهان در دسترس همگان قرار خواهند داد، تا همة «شوتوپرتها» باورشان شود، راه «روحالله» در کشور فرانسه ادامه دارد!
بله، امروز «حنازرچوبه»، چنین تیتر زده، «لوموند: دونالد رامسفلد وزیر دفاع سابق آمریکا در فرانسه محاکمه میشود»! و میدانیم که امروز، چهارم آبانماه 1386، چهل و سومین سالگرد نفسکشطلبی روحالله خمینی بر علیة «کاپیتولاسیون» است. بنابراین لازم است پروپاگاند سازمان سیا به ما ملت بگوید، 4 فدراسیون حقوق بشر، «فدراسیون بینالمللی حقوق بشر»، «اتحادیة حقوق بشر» در کشور فرانسه، ، «مرکز حمایت از حقوق بشر»، که مقر آن در نیویورک قرار داد، و مرکز اروپائی «حمایت از حقوق اساسی»، که مقر آن در برلین است، همگی در کشور فرانسه از دونالد رامسفلد شکایت کردهاند! و این مطلب در شرایطی عنوان میشود که، دونالد رامسفلد، افسر خلبان نیروی هوائی، و وزیر دفاع سابق ایالات متحد در پاریس به سر میبرد! و لازم به تذکر است که در سالهای 2004 و 2006، در همین مورد خاص، شکایاتی به دادگاه کشور آلمان علیه رامسفلد، ارائه شده که، دادگاه آلمان، «عدم صلاحیت» خود را برای رسیدگی به چنین شکایاتی اعلام داشته! بنابراین، وکلای مدافع 4 سازمان مدافع حقوق بشر، نیک میدانند که دادگاه فرانسه هم میتواند عدم صلاحیت خود را اعلام کند. و در این چارچوب اقامه دعوی میتواند تنها در راستای «پروپاگاند» ارائة «تصویر دلپذیر» از حاکمیت فرانسه مورد استفاده قرار گیرد.
پیش از ادامة مطلب لازم است بدانیم در کشور فرانسه، مانند هر کشور دیگر، اشخاص حقیقی و حقوقی میتوانند به دادگاه شکایت برند، و دادگاه پس از مطالعة موضوع مورد ادعا، در مورد پیگیری و یا عدم پیگیری شکایت تصمیم خواهد گرفت. و بهتر است بدانیم، حاکمیت فرانسه نمیتواند از رامسفلد شاکی شود، چرا که طبق «مقررات» سازمان آتلانتیک شمالی، کشور فرانسه اصولاً چنین حقی ندارد. اگر دولت فرانسه حتی به سازمان ملل و شورای امنیت هم «شکایت» برد، این شکایت «وتو» خواهد شد. البته حاکمیت فرانسه با یک مشت سازمانهای دستنشاندة «حقوقبشر»، و یا حاکمیت جمکران تفاوت بسیار دارد، این حاکمیت به دلیل تعهداتی که در سراسر جهان برای خود ایجاد کرده، به هیچ عنوان دست به چنین رفتار غیرمسولانهای نخواهد زد!
حال بازگردیم به اقامه دعوی علیه رامسفلد. در این مورد، دادگاه فرانسه میتواند به شکایات رسیدگی کرده، احتمالا حکم محکومیتی نمایشی هم برای رامسفلد صادر کند. حکمی که در هر حال نمیتواند قابل اجرا باشد، چرا که دونالد رامسفلد، از کادرهای نظامی ایالات متحد است، و طبق مقررات سازمان ناتو، نظامیان آمریکا و افراد خانوادهشان، در کشورهای عضو از مصونیت قضائی برخورداراند. و اگر شاکیان با تکیه بر کنوانسیون سال 1984 خواستار، بازداشت و یا استرداد دونالد رامسفلد شوند، وکیل مدافع وی میتواند بگوید، حکم دادگاه نقض آشکار مقررات سازمان ناتو است، که بر کنوانسیون سال 1984، ارجحیت و تقدم تاریخی دارد. چرا که سازمان ناتو، کشور فرانسه را «شامل» میشود. به عبارت دیگر فرانسه عضوی است از اعضای ناتو، و تحت رهبری این سازمان قرار دارد، حال آنکه، سازمان ناتو، ملزم به رعایت قوانین و مقررات اعضای خود نیست! پس از آنجا که کشور فرانسه عضو رسمی پیمان ناتو است، نمیتواند حکمی را در مورد ناتو به اجرا بگذارد. پیشتر گفتیم که طبق مقررات سازمان ناتو، هیچ کشورعضو حق محاکمه و مجازات نظامیان آمریکا را ندارد، حتی اگر خارج از کادر مأموریتهای نظامی، در محل مأموریت خود مرتکب جنایت شوند! پس قبل از ادامة این مطلب بهتر است، به چند نمونه از مصونیت نظامیان آمریکا در مناطق جنگی و در خاک متحداناش بپردازیم. ابتدا مواردی را مطرح میکنیم که در مناطق جنگی، افغانستان و عراق پیش آمده.
در سال 2007، طی عملیات نظامی در افغانستان، نیروهای کانادا توسط نیروی هوائی آمریکا بمباران شدند. هنگام اشغال نظامی عراق، نظامیان انگلیس هدف آتش ارتش آمریکا قرار گرفتند. و علیرغم اعتراض دولتهای مربوطه، هیچیک از متهمان دردادگاههای انگلستان و کانادا محاکمه نشدند. با توجه به اینکه در زمان جنگ، «شرایط ویژه» حاکم است، میتوان پذیرفت که چنین مسائلی اجتناب ناپذیر است. اما بهتر است بدانیم، نظامیان آمریکا در شرایط صلح، بارها در خاک ژاپن، آلمان و ایتالیا مرتکب جنایت شدهاند، بدون آنکه متحمل پیامد جنایات خود باشند. جنجالیترین مورد جنایت نظامیان آمریکا در سال 1998 و در کشور ایتالیا به وقوع پیوست.
جریان از این قرار بود که طی یکی از تفریحات سالم خلبانان آمریکائی، کابل یک تلهکابین در ایستگاه اسکی از هم گسست، و منجر به مرگ 20 نفر شد. مدتها بود که خلبانان مذکور با یکدیگر شرطبندی میکردند که از زیر کابلهای تلهکابین ایستگاه اسکی با جتهای جنگنده عبور کنند. پیش از وقوع حادثه مسئولین «ایستگاه» اسکی، نسبت به خطرات این پروازها هشدار داده بودند، ولی هیچ مقام مسئولی به خواست آنها ترتیب اثر نداده بود. پس از وقوع حادثه، سرو صدا و جنجال بر علیه گاوچرانها به آسمان برخاست، و خانوادههای مقتولین شاکی شدند، و سفارت یانکیها که هوا را پس میدید، و نمیتوانست در یک اقدام انقلابی، مجرمین را از ایتالیا خارج کند، سکوت کرد و یک خانم ایتالیائی هم وکالت دو خلبان مجرم را بر عهده گرفت. و در کشاکش جنجال محاکمه، یک نفر وکیل خلبانان را در دفتر کارش با چکش به قتل رساند، تا ایالات متحد، با تکیه بر این امر که جان موکلین هم مانند جان وکیلشان در خطر است، مجرمین را به ایالات متحد بازگرداند. بله، به همین سادگی مافیا به کمک اربابان آمد تا قضیه را فیصله دهند. حال بهتر است بپردازیم به سخنرانی شیوای روحالله خمینی در باب مخالفت با کاپیتولاسیون که در سایت آفتاب نیوز، مورخ 4 آبانماه سالجاری نیز منتشر شده!
ابتدا، برای آنکه بدانیم «حضرت امام»، تا چه حد به امور سیاسی آشنا بودند، کافی است به سخنرانی ایشان در تاریخ یازده فوریه 1979 نگاهی بیاندازیم. روحالله خمینی، همانطور که دور برداشته بود و روضه میخواند، و میگفت، «من توی دهن این دولت میزنم، من خودم دولت تعیین میکنم»، فرمود من خودم «مجلس ثنا» تعیین میکنم! و آخوند مفتح، که در کنار «رهبرکبیر انقلاب» نشسته بود، خم شد و در گوش ایشان زمزمهای کرد، سپس روحالله گفت، «من خودم مجلس شورا» تعیین میکنم! حال بازگردیم به گوشهای از سخنان همین امام خمینی در چهارم آبانماه 1343 که به دلیل ممنوعیت پخش آن، تبدیل شد به «سخنرانی انقلابی»، تا هیچکس نتواند از«آگاهی» و «شناخت» عمیق روحالله از مسائل جهانی آگاه شود. در این روز، روحالله خمینی، به الحاق ایران به «پیمان وین» اعتراض میکند، بدون آنکه کوچکترین شناختی از قراردادهای بینالمللی داشته باشد:
«برای مستشارها مصونیت میگیرید؟![...] از پیمان وین یك ماده را اصلشذكر نكردهاند! مادهی 32 ذكر نشده است. من نمیدانم آن ماده چه است؛ من كهنمیدانم[...] قبولكردند طرح را [...] ارتش هم بداند [...] دیگر برای شما آبرو گذاشتند؟ برای نظام شما آبرو گذاشتند كه یك سرباز آمریكایی بر یك ارتشبد ما مقدم است؟! [...] اگر من بودم، استعفا میكردم [...] من این ننگ راقبول نمیكردم.[...] این خیانت به مملكت است.[...] وكلای مجلسین خیانت كردند[...] دنیا بداند اینها وكیل ایران نیستند! [...] من عزلشان كردم.[...] اگر یك ملا توی این مجلس بود، تو دهن اینها میزد![...]»
بله، این گوشهای است از «سخنان» شیوای خمینی که، اگر در میان مردم پخش شده بود، در همان سال 43، به حماقت «امام» پی برده بودند. به حماقت کسی، که استعمار برای «رهبری انقلاب» برگزیده بود، تا امروز در چنین شرایط اسفباری گرفتار شویم. آنروز ساواک اجازه نداد مردم در جریان این مهملات قرار گیرند. طبق برنامة قهرمانسازی، روحالله خمینی به زندان رفت، سپس به مرکز بازیافت زباله در نجف ارسال شد. طی پانزدهسال، سحابیها، بازرگانها و دیگر پادوهای کارخانه رجاله پروری وظیفة تبلیغات برای «مبارزات» روحالله را بر عهده گرفتند، تا زمانی که در نشست گوادالوپ، تصمیم براندازی به تصویب رسید، و رادیو «بیبیسی»، خمینی را به «رهبر کبیر انقلاب» تبدیل کرد. حال باید ببینیم، چرا اینبار همزمان با سالروز این سخنرانی آشفته، بیسروته، عامیانه و ابلهانه، روزینامه لوموند مورخ 26 اکتبر 2007، به کمک حکومت جمکران آمده، تا همزمان با طبل زدن برای مشارکتچیها، بر سخنان خمینی مهر تأئید زده، و به مخاطب القا کند، محاکمة نظامیان آمریکا در کشورهای ثالث امکانپذیر است؟ به ویژه اگر این کشور، خود یکی کشور اروپای غربی، و عضو ناتو، چون کشور فرانسه باشد!
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت