...
چه خوب شد که مصاحبة جرج بوش با «رادیو فردا» و «صدای آمریکا» را همزمان با پیام بنلادن و پاسخ خیمه و خرگاه «کاردینال راتزینگر» به این پیام دریافت کردم! روزنامة فیگارو، مورخ 20 مارس 2008، به نقل از «فرانس پرس» و «آسوشیتدپرس» مینویسد، بنلادن یک نوار ویدئو خطاب به دولتهای اروپائی و پاپ ارسال کرده که در آن از انتشار مجدد کاریکاتور محمد به شدت انتقاد فرموده! عجیب است که این نوار، به فاصلة چند روز پس از نشست سران کشورهای اسلامی که، بدون استثناء از نوکران وفادار ایالات متحد به شمار میروند، بر جهانیان «نازل» شده. و هیچ جای تعجبی ندارد که این چرندیات از زبان بنلادن، که خود دست پروردة سازمان سیا است، با بیانیة سران کشورهای اسلامی در هماهنگی کامل قرار گرفته باشد! هر چه باشد ارباب همگیشان، مانند خداوند خونخوار ابراهیم «یکتا» است!
بن لادن که در مورد زنده بودناش تردید فراوان وجود دارد، اخیراً به زبان روحالله خمینی و اللهکرم پیام میفرستد، و میگوید اگر آزادی بیان را «مهار» نکنید، پاسخ خود را به صورت «بمب» دریافت خواهید کرد! البته انصاف داشته باشیم، روحالله از این غلطها نمیکرد. ابتدا ابراهیم یزدی و شرکاء اصل مطلب را به «امام زمان» تفهیم میکردند، سپس «رهبرکبیر انقلاب» به پارس کردن مشغول میشد، و بعضی اوقات عربده هم میزد، و چرت و پرتهائی از قبیل، «بشکنید این قلمها را، قلمها خودشان را اصلاح کنند» به زبان میآورد! سپس نوبت به ساواک میرسید که ماشاالله قصابها را راهی دفتر روزنامهای کند که قلماش را «اصلاح» نکرده بود. امت همیشه در صحنه، الله اکبر گویان، دفتر روزنامه را «اصلاح» کرده، روزنامه نگاران را کتک مفصلی میزدند، دستگیر میکردند، یا به زندان میبردند، بعد هم تیرباران میکردند! بدون آنکه دولت مهدی بازرگان منفور از طریق حضرت امیرانتظام سخنگوی مظلوم و «آزادیخواه» دولت، یا داریوش فروهر، شهید راه آزادی، هیچگونه واکنشی به این اعمال «قانونی» نشان دهد. حضرت حاج سیدجوادی، مدیر روزینامة «جنبش» هم که امروز در پاریس به بلبل زبانی افتادهاند، به توقیف روزنامهها و دستگیری و اعدام روزنامه نگاران اعتراضی نمیکردند. بله، بسیاری از قهرمانان محبوب و آزادیخواه امروز، مانند بسیاری از فعلة فاشیسم که تشکیل «اوپوزیسیون» داده و چماق سرکوب را با خود به فرنگ آوردهاند، آنروزها مانند سوئیس، اعلام بیطرفی کرده و خفقان گرفته بودند. بالاخره چماقداران میباید دستشان برای استقرار «مردمسالاری دینی» باز گذاشته میشد.
آنها که جنگ دوم جهانی را به یاد دارند، و مورخینی که در بارة این جنگ تحقیق کردهاند، از «بیطرفی» سوئیس حکایات شنیدنی فراوان دارند. به ویژه زمانی که دولت سوئیس در کمال بیطرفی به هیتلر اجازه میداد ترنهای مملو از سلاح و نظامیان آلمانی را از طریق سوئیس به ایتالیا ارسال کند. یا زمانیکه سوئیس در بیطرفی کامل دارائیهای یهودیان را ضبط میکرد، یا پس از پایان جنگ، دارائی و اموال فاشیستهای فراری را با بیطرفی کامل به اسم «دوستان» منتقل مینمود. بله، دولت سوئیس این روزها دوباره «کارت» بیطرفی رو کرده، تا بتواند با گورکنها قرارداد چند میلیارد دلاری منعقد کند. و به محض اینکه آمریکا برای رد گم کردن، از چنین کار «زشتی» انتقاد فرموده، ابر قدرت جهانی سوئیس هم گفت، «ما بیطرفایم!» و جهت اثبات همین بیطرفی، یک مدافع حقوق زنان را به جمکران اعزام کرده تا پس از امضای قرارداد، با لچک سفید، در کنار گورکنها عکس یادگاری هم بگیرد و برای ما ایرانیان در روزنامهها و اینترنت چاپ کنند!
وقتی رسانهها به این «مدافع حقوق زن» اعتراض کردهاند، پاسخ میدهد، برای «احترام به میزبان» اینکار را کرده. معلوم نیست برای احترام به میزبان دیگر چهها کرده؟ علامت تعجب هم نمیگذاریم، چون کشور سوئیس محل پولشوئی مافیای غرب است، و به همین دلیل ایالات متحد نه تنها «بیطرفی» این به اصطلاح کشور را تضمین کرده، که در جمکران، سفارتخانة همین مرکز فساد مالی، «حافظ منافع آمریکا» در ایران به شمار میآید! بله از مطلب دور افتادیم، بازگردیم به نوار «بنلادن» که جنایات خود را در افغانستان فراموش کرده، و ضمن ابراز ناخرسندی از کشتار مردم بیگناه، به کاردینال راتزینگر میگوید، شما هم از آزادی بیان دفاع میکنید! ولی حضرت پاپ بلافاصله پاسخ دادهاند، ما هرگز از آزادی بیان دفاع نکردهایم! البته ما هم میدانیم کلیسا فقط از آزادی سرکوب و کشتار و تفتیش عقاید دفاع کرده. ولی پیام بنلادن فرصتی فراهم آورد تا واتیکان هم حمایت خود را از نوکران مسلمان ایالات متحد رسماً اعلام دارد.
واتیکان اعلام کرده، ما بارها و بارها مسخره کردن «مقدسات اسلام» را محکوم کردهایم. میبینیم که واتیکان هم فقط نگران «مقدسات اسلام» شده، با کاریکاتورهای مسیح، موسی و مریم گویا هیچ مشکلی ندارد! آنها که دنبال کاسة داغتر از آش میگشتند کجا هستند؟ کلیسا بخوبی میداند که جهت حفظ منافع خود در کدام کشورها میباید «توحش دینی» و سانسور بر ملتها حاکم شود؛ در کشورهای مسلمان نشین! و به همین دلیل است که اشغالگران در عراق سعی دارند، از طریق آدمربائی، ترور و ارعاب، اقلیتهای مذهبی را وادار به مهاجرت از این کشور کنند. ترور اسقف کلیسای عراق در همین راستا صورت پذیرفت. و از قضای روزگار ابراز «رضایت» جرج بوش از اوضاع عراق نیز در پی همین جنایت صورت میگیرد.
پنج سال پیش در چنین روزی، نظامیان ایالات متحد و انگلستان به بهانههای واهی کشور عراق را اشغال کردند. نتیجة این اقدام جنایتکارانه، که با همکاری گورکنها، دولت ترکیه و تمامی نوکران مسلمان عموسام صورت گرفت، تخریب ساختارهای زیربنائی عراق، کشتار چندصد هزار غیرنظامی، آوارگی میلیونها عراقی، مهاجرت دو میلیون نفر به خارج از کشور، و استقرار یک حکومت اسلامی در عراق بود. عراق امروز به یک ویرانه تبدیل شده، کشوری که هر صبحگاه را با انفجار بمب در اماکن عمومی آغاز میکند، تا اشغالگران، علاوه بر ایجاد هرج و مرج، ثروتهایاش را نیز بهتر و بیشتر غارت کنند. در پنجمین سالگرد اشغال کشور عراق، جرج بوش ضمن مصاحبه با شبکة فارسی صدای آمریکا، از اوضاع سیاسی عراق ابراز خشنودی کرده! البته اوضاع فعلی در عراق با خواستة کارفرمایان جرج بوش در هماهنگی کامل قرار دارد، هر چند که اشغالگران هنوز موفق به تجزیة این کشور نشدهاند، چنین به نظر میرسد که ایالات متحد اطمینان دارد، به مرور زمان تجزیة عراق نیز اجتناب ناپذیر خواهد شد.
پیشتر گفتیم که ایالات متحد جهت اعمال فشار بر اتحادجماهیر شوروی سابق، رویای تجزیه کشورهای منطقه بر اساس سیاست استعماری، «یک کشور، یک مذهب» را در سر میپروراند. و ظهور بنلادن، کودتای 22 بهمن در ایران، و جنگ 8 سالة ایران و عراق در همین چارچوب سازمان داده شد. تنها به دلیل شکست سیاست تجزیة ایران بود که تجزیة عراق در دستورکار قرار گرفت. جنگ اول خلیج فارس و در پی آن تهاجم نظامی به کشور عراق تداوم همین سیاست تجزیه طلبانه است. و جای تعجب نیست که همزمان با حضور نظامی ایالات متحد و انگلستان در عراق، پاسداران اسلامی و نوکر آمریکا دست در دست ارتش مزدور ترکیه، کردستان عراق را هدف حملات خود قرار میدهند، بدون اینکه کوچکترین اعتراضی از سوی آنگلوساکسونهای چپاولگر صورت پذیرد. حتی جرج بوش در مصاحبة خود اعلام داشته، اگر این ایرانیها بگذارند، روند دمکراسی در عراق پیشرفت بیشتری هم خواهد داشت.
جرج بوش اعلام فرمودند که نوکرانشان در جمکران به «افراطگرایان» اسلحه میدهند! واقعاً چه دوره و زمانهای شده! نوکران عموسام بر ضد ایشان قیام کردهاند! و به افراطگرایان اسلحه میدهند و عجیب است که افراطگرایان کذا بجای مبارزه با اشغالگران، غیرنظامیان را قتل عام میکنند! بله، نوع خاصی از افراط گرائی گویا جدیداً در عراق ظهور کرده باشد! افراطگرائیای که مانند سازمان القاعده، فقط نگهبان منافع آمریکا است. البته جرج بوش میگوید که از این افراط گرایان هیچ خوشش نمیآید، چرا که باعث میشوند، ارتش دمکراسی پرور آمریکا در عراق «ماندگار» شود و بر شاهراه صدور انرژی از خلیج فارس نظارت مستقیم داشته باشد! و میدانیم که آمریکا فقط برای استقرار دمکراسی به عراق لشکرکشی کرده، کاری با نفت و این حرفها اصلاً ندارد! اربابان جرج بوش حاضراند در راه آزادی جان خود را هم فدا کنند. و در ادامة این مهملات، جرج بوش به ستاره درخشش چنین میگوید:
«نوروزتان مبارک [...] مردم ایالات متحد برای مردم ایران احترام قائلاند [...] ما به تاریخ ایران و به سنتهای ایران ارج میگذاریم [...] مردم ایران برای ما غرورآفرین هستند؛ و ما میخواهیم این مردم در یک جامعة آزاد زندگی کنند [...] آزادی حق همه افراد بشر است. ما شما را [مردم ایران] دوست داریم [...]»
بله میبینید که نیت «مستر» پرزیدنت هم مثل پرزیدنتهای قبلی همچنان «خیر» است. ولی ایشان از دولت جمکران گویا دلخوری دارند، چرا که این «دولت» مردم ایران را «اذیت» میکند، به غنیسازی اورانیوم هم ادامه میدهد، و آمریکا را مسئول مشکلات ایران معرفی میکند. عجیب است که گردنکشی حکومت گورکنها، به سرپیچیهای دولت اسرائیل از قطعنامههای شورای امنیت شباهت فراوان پیدا کرده، و میدانیم که در چنین مواردی تنها پشتیبان تخطی از قطعنامههای شورای امنیت، حاکمیت آمریکاست! حاکمیتی که خود ناقض اصلی قوانین بینالمللی است، و این تخلفات را همانطور که در عراق شاهدیم «رهبری» هم میکند. بنابراین باید بگوئیم، اگر حکومت گورکنها، آمریکا را مسئول مشکلات مردم ایران معرفی میکند، کاملاً حق دارد، چون مشکل اصلی ما ملت، موجودیت همین دولت است. دولتی که از سال 1357، با توطئة سازمان سیا بر ما ملت تحمیل شده. از اینرو میباید گفت که، «دییر» مستر پرزیدنت! رابرت گیتس را فرمان دهید تا زبالهها و اوباشی را که از 22 بهمن 1357، در کشور ما به جان مردم انداخته جمعآوری کند، تا ما ملت هم بتوانیم، بدون اینکه شما را دوست داشته باشیم، از شما به عنوان یک جنایتکار نیکوکار یاد کنیم.
چه خوب شد که مصاحبة جرج بوش با «رادیو فردا» و «صدای آمریکا» را همزمان با پیام بنلادن و پاسخ خیمه و خرگاه «کاردینال راتزینگر» به این پیام دریافت کردم! روزنامة فیگارو، مورخ 20 مارس 2008، به نقل از «فرانس پرس» و «آسوشیتدپرس» مینویسد، بنلادن یک نوار ویدئو خطاب به دولتهای اروپائی و پاپ ارسال کرده که در آن از انتشار مجدد کاریکاتور محمد به شدت انتقاد فرموده! عجیب است که این نوار، به فاصلة چند روز پس از نشست سران کشورهای اسلامی که، بدون استثناء از نوکران وفادار ایالات متحد به شمار میروند، بر جهانیان «نازل» شده. و هیچ جای تعجبی ندارد که این چرندیات از زبان بنلادن، که خود دست پروردة سازمان سیا است، با بیانیة سران کشورهای اسلامی در هماهنگی کامل قرار گرفته باشد! هر چه باشد ارباب همگیشان، مانند خداوند خونخوار ابراهیم «یکتا» است!
بن لادن که در مورد زنده بودناش تردید فراوان وجود دارد، اخیراً به زبان روحالله خمینی و اللهکرم پیام میفرستد، و میگوید اگر آزادی بیان را «مهار» نکنید، پاسخ خود را به صورت «بمب» دریافت خواهید کرد! البته انصاف داشته باشیم، روحالله از این غلطها نمیکرد. ابتدا ابراهیم یزدی و شرکاء اصل مطلب را به «امام زمان» تفهیم میکردند، سپس «رهبرکبیر انقلاب» به پارس کردن مشغول میشد، و بعضی اوقات عربده هم میزد، و چرت و پرتهائی از قبیل، «بشکنید این قلمها را، قلمها خودشان را اصلاح کنند» به زبان میآورد! سپس نوبت به ساواک میرسید که ماشاالله قصابها را راهی دفتر روزنامهای کند که قلماش را «اصلاح» نکرده بود. امت همیشه در صحنه، الله اکبر گویان، دفتر روزنامه را «اصلاح» کرده، روزنامه نگاران را کتک مفصلی میزدند، دستگیر میکردند، یا به زندان میبردند، بعد هم تیرباران میکردند! بدون آنکه دولت مهدی بازرگان منفور از طریق حضرت امیرانتظام سخنگوی مظلوم و «آزادیخواه» دولت، یا داریوش فروهر، شهید راه آزادی، هیچگونه واکنشی به این اعمال «قانونی» نشان دهد. حضرت حاج سیدجوادی، مدیر روزینامة «جنبش» هم که امروز در پاریس به بلبل زبانی افتادهاند، به توقیف روزنامهها و دستگیری و اعدام روزنامه نگاران اعتراضی نمیکردند. بله، بسیاری از قهرمانان محبوب و آزادیخواه امروز، مانند بسیاری از فعلة فاشیسم که تشکیل «اوپوزیسیون» داده و چماق سرکوب را با خود به فرنگ آوردهاند، آنروزها مانند سوئیس، اعلام بیطرفی کرده و خفقان گرفته بودند. بالاخره چماقداران میباید دستشان برای استقرار «مردمسالاری دینی» باز گذاشته میشد.
آنها که جنگ دوم جهانی را به یاد دارند، و مورخینی که در بارة این جنگ تحقیق کردهاند، از «بیطرفی» سوئیس حکایات شنیدنی فراوان دارند. به ویژه زمانی که دولت سوئیس در کمال بیطرفی به هیتلر اجازه میداد ترنهای مملو از سلاح و نظامیان آلمانی را از طریق سوئیس به ایتالیا ارسال کند. یا زمانیکه سوئیس در بیطرفی کامل دارائیهای یهودیان را ضبط میکرد، یا پس از پایان جنگ، دارائی و اموال فاشیستهای فراری را با بیطرفی کامل به اسم «دوستان» منتقل مینمود. بله، دولت سوئیس این روزها دوباره «کارت» بیطرفی رو کرده، تا بتواند با گورکنها قرارداد چند میلیارد دلاری منعقد کند. و به محض اینکه آمریکا برای رد گم کردن، از چنین کار «زشتی» انتقاد فرموده، ابر قدرت جهانی سوئیس هم گفت، «ما بیطرفایم!» و جهت اثبات همین بیطرفی، یک مدافع حقوق زنان را به جمکران اعزام کرده تا پس از امضای قرارداد، با لچک سفید، در کنار گورکنها عکس یادگاری هم بگیرد و برای ما ایرانیان در روزنامهها و اینترنت چاپ کنند!
وقتی رسانهها به این «مدافع حقوق زن» اعتراض کردهاند، پاسخ میدهد، برای «احترام به میزبان» اینکار را کرده. معلوم نیست برای احترام به میزبان دیگر چهها کرده؟ علامت تعجب هم نمیگذاریم، چون کشور سوئیس محل پولشوئی مافیای غرب است، و به همین دلیل ایالات متحد نه تنها «بیطرفی» این به اصطلاح کشور را تضمین کرده، که در جمکران، سفارتخانة همین مرکز فساد مالی، «حافظ منافع آمریکا» در ایران به شمار میآید! بله از مطلب دور افتادیم، بازگردیم به نوار «بنلادن» که جنایات خود را در افغانستان فراموش کرده، و ضمن ابراز ناخرسندی از کشتار مردم بیگناه، به کاردینال راتزینگر میگوید، شما هم از آزادی بیان دفاع میکنید! ولی حضرت پاپ بلافاصله پاسخ دادهاند، ما هرگز از آزادی بیان دفاع نکردهایم! البته ما هم میدانیم کلیسا فقط از آزادی سرکوب و کشتار و تفتیش عقاید دفاع کرده. ولی پیام بنلادن فرصتی فراهم آورد تا واتیکان هم حمایت خود را از نوکران مسلمان ایالات متحد رسماً اعلام دارد.
واتیکان اعلام کرده، ما بارها و بارها مسخره کردن «مقدسات اسلام» را محکوم کردهایم. میبینیم که واتیکان هم فقط نگران «مقدسات اسلام» شده، با کاریکاتورهای مسیح، موسی و مریم گویا هیچ مشکلی ندارد! آنها که دنبال کاسة داغتر از آش میگشتند کجا هستند؟ کلیسا بخوبی میداند که جهت حفظ منافع خود در کدام کشورها میباید «توحش دینی» و سانسور بر ملتها حاکم شود؛ در کشورهای مسلمان نشین! و به همین دلیل است که اشغالگران در عراق سعی دارند، از طریق آدمربائی، ترور و ارعاب، اقلیتهای مذهبی را وادار به مهاجرت از این کشور کنند. ترور اسقف کلیسای عراق در همین راستا صورت پذیرفت. و از قضای روزگار ابراز «رضایت» جرج بوش از اوضاع عراق نیز در پی همین جنایت صورت میگیرد.
پنج سال پیش در چنین روزی، نظامیان ایالات متحد و انگلستان به بهانههای واهی کشور عراق را اشغال کردند. نتیجة این اقدام جنایتکارانه، که با همکاری گورکنها، دولت ترکیه و تمامی نوکران مسلمان عموسام صورت گرفت، تخریب ساختارهای زیربنائی عراق، کشتار چندصد هزار غیرنظامی، آوارگی میلیونها عراقی، مهاجرت دو میلیون نفر به خارج از کشور، و استقرار یک حکومت اسلامی در عراق بود. عراق امروز به یک ویرانه تبدیل شده، کشوری که هر صبحگاه را با انفجار بمب در اماکن عمومی آغاز میکند، تا اشغالگران، علاوه بر ایجاد هرج و مرج، ثروتهایاش را نیز بهتر و بیشتر غارت کنند. در پنجمین سالگرد اشغال کشور عراق، جرج بوش ضمن مصاحبه با شبکة فارسی صدای آمریکا، از اوضاع سیاسی عراق ابراز خشنودی کرده! البته اوضاع فعلی در عراق با خواستة کارفرمایان جرج بوش در هماهنگی کامل قرار دارد، هر چند که اشغالگران هنوز موفق به تجزیة این کشور نشدهاند، چنین به نظر میرسد که ایالات متحد اطمینان دارد، به مرور زمان تجزیة عراق نیز اجتناب ناپذیر خواهد شد.
پیشتر گفتیم که ایالات متحد جهت اعمال فشار بر اتحادجماهیر شوروی سابق، رویای تجزیه کشورهای منطقه بر اساس سیاست استعماری، «یک کشور، یک مذهب» را در سر میپروراند. و ظهور بنلادن، کودتای 22 بهمن در ایران، و جنگ 8 سالة ایران و عراق در همین چارچوب سازمان داده شد. تنها به دلیل شکست سیاست تجزیة ایران بود که تجزیة عراق در دستورکار قرار گرفت. جنگ اول خلیج فارس و در پی آن تهاجم نظامی به کشور عراق تداوم همین سیاست تجزیه طلبانه است. و جای تعجب نیست که همزمان با حضور نظامی ایالات متحد و انگلستان در عراق، پاسداران اسلامی و نوکر آمریکا دست در دست ارتش مزدور ترکیه، کردستان عراق را هدف حملات خود قرار میدهند، بدون اینکه کوچکترین اعتراضی از سوی آنگلوساکسونهای چپاولگر صورت پذیرد. حتی جرج بوش در مصاحبة خود اعلام داشته، اگر این ایرانیها بگذارند، روند دمکراسی در عراق پیشرفت بیشتری هم خواهد داشت.
جرج بوش اعلام فرمودند که نوکرانشان در جمکران به «افراطگرایان» اسلحه میدهند! واقعاً چه دوره و زمانهای شده! نوکران عموسام بر ضد ایشان قیام کردهاند! و به افراطگرایان اسلحه میدهند و عجیب است که افراطگرایان کذا بجای مبارزه با اشغالگران، غیرنظامیان را قتل عام میکنند! بله، نوع خاصی از افراط گرائی گویا جدیداً در عراق ظهور کرده باشد! افراطگرائیای که مانند سازمان القاعده، فقط نگهبان منافع آمریکا است. البته جرج بوش میگوید که از این افراط گرایان هیچ خوشش نمیآید، چرا که باعث میشوند، ارتش دمکراسی پرور آمریکا در عراق «ماندگار» شود و بر شاهراه صدور انرژی از خلیج فارس نظارت مستقیم داشته باشد! و میدانیم که آمریکا فقط برای استقرار دمکراسی به عراق لشکرکشی کرده، کاری با نفت و این حرفها اصلاً ندارد! اربابان جرج بوش حاضراند در راه آزادی جان خود را هم فدا کنند. و در ادامة این مهملات، جرج بوش به ستاره درخشش چنین میگوید:
«نوروزتان مبارک [...] مردم ایالات متحد برای مردم ایران احترام قائلاند [...] ما به تاریخ ایران و به سنتهای ایران ارج میگذاریم [...] مردم ایران برای ما غرورآفرین هستند؛ و ما میخواهیم این مردم در یک جامعة آزاد زندگی کنند [...] آزادی حق همه افراد بشر است. ما شما را [مردم ایران] دوست داریم [...]»
بله میبینید که نیت «مستر» پرزیدنت هم مثل پرزیدنتهای قبلی همچنان «خیر» است. ولی ایشان از دولت جمکران گویا دلخوری دارند، چرا که این «دولت» مردم ایران را «اذیت» میکند، به غنیسازی اورانیوم هم ادامه میدهد، و آمریکا را مسئول مشکلات ایران معرفی میکند. عجیب است که گردنکشی حکومت گورکنها، به سرپیچیهای دولت اسرائیل از قطعنامههای شورای امنیت شباهت فراوان پیدا کرده، و میدانیم که در چنین مواردی تنها پشتیبان تخطی از قطعنامههای شورای امنیت، حاکمیت آمریکاست! حاکمیتی که خود ناقض اصلی قوانین بینالمللی است، و این تخلفات را همانطور که در عراق شاهدیم «رهبری» هم میکند. بنابراین باید بگوئیم، اگر حکومت گورکنها، آمریکا را مسئول مشکلات مردم ایران معرفی میکند، کاملاً حق دارد، چون مشکل اصلی ما ملت، موجودیت همین دولت است. دولتی که از سال 1357، با توطئة سازمان سیا بر ما ملت تحمیل شده. از اینرو میباید گفت که، «دییر» مستر پرزیدنت! رابرت گیتس را فرمان دهید تا زبالهها و اوباشی را که از 22 بهمن 1357، در کشور ما به جان مردم انداخته جمعآوری کند، تا ما ملت هم بتوانیم، بدون اینکه شما را دوست داشته باشیم، از شما به عنوان یک جنایتکار نیکوکار یاد کنیم.
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت