کلمب و کدو!
...
این روزها تمامی پروپاگاندهای مختلف عموسام، همچون «شیشة عمر» دیو در افسانههای کودکان خرد میشود و میشکند؛ از پرتاب کفش الزیدی گرفته تا تعطیلی دکان شیرین عبادی! از جمکران آغاز کنیم که نمایش تعطیلی دکان «حقوق بشر اسلامی» متعلق به شیرین عبادی و شرکاء، علیرغم دخالت مستقیم کاخ سفید مشتری نیافت، و حضرات ناچار شدند بگویند، «تعطیلی موقت است»! مفهوم این جملة ساده این است که دیگر «بود و نبود» کانون گسترش آشوب و شورش محفل نوبل در تهران نمیتواند کارساز پروپاگاند استعمار شود. و خلاصه اینکه پاسدار شریعتمداری در کیهان و دارودستة اکبر بهرمانی در «روزآنلاین» زحمت بیهوده کشیدند و بس بر آب گو..یدند!
و اما بپردازیم به مبارزات کفشهای «قهرمان» و «ضدامپریالیست» الزیدی، متعلق به کفاشی مقتدی صدر! این کفشهای «مبارز» مانند همة نوکران ضدامپریالیست غرب توسط سرمایهداری ساخته شدهاند، مرکز تولید کفشهای قهرمان و ضدامپریالیست در کشور ترکیه، از اعضای دائم سازمان ناتو است. و اما پشت پردة جنجال پرتاب کفش چه بود؟
با استعفای المشهدانی، رئیس مجلس شورای ملی عراق دلائل واقعی «مبارزات» الزیدی نیز بر ما روشن شد! چرا که پس از امضای توافقنامه امنیتی عراق با ایالات متحد، مجلس عراق میبایست پیش از 31 دسامبر 2008 در مورد تداوم حضور نظامیان انگلستان در عراق تصمیم میگرفت، در غیراینصورت از نظر قوانین بینالمللی ارتش انگلستان در عراق هیچ مسئولیتی نداشت و میتوانست خاک این کشور را ترک گوید. در تاریخ 14 دسامبر الزیدی برنامة ضدامپریالیستی پرتاب کفش را با موفقیت به انجام رساند و جنجال و هیاهوی فعلة فاشیسم در باب «قهرمانیهای» الزیدی فضا را پر کرد. دیدیم که به ویژه در عراق، اوباش گروه مقتدی صدر تظاهرات به راه انداختند و در جمکران هم لاتالله نماز کفش بجای آوردند! نهایت امر کار به «گاردین»، «نیوزویک» و فیگارو و لوموند هم رسید. چرا که عطر خوش «کباب» قهرمانسازی و لات پروری مشامشان را خیلی نوازش داده بود! این خاج پرستها کباب خیلی دوست دارند، به ویژه اگر خام بوده و از گوشت ملتهای تحت ستم درست شده باشد؛ کباب خوندار و خونچکان!
سه روز پس از معرکة الزیدی، در تاریخ 17 دسامبر 2008، گوردون براون به بغداد رفت و اعلام داشت کلیة نظامیان انگلستان ظرف پنج ماه آیندة خاک عراق را ترک خواهند گفت! به گزارش سایت «لوموند»، مورخ 24 دسامبر 2008، فرماندة ارتش آمریکا هم برای جایگزین کردن سربازان بریتانیا با نظامیان آمریکا ابراز آمادگی کرده بود و همه چیز به خوبی و خوشی و طبق برنامه پیش میرفت. چرا که همه اطمینان داشتند سیرک الزیدی موفقیت آمیز بوده و شوتوپرتها را نیک مشغول کرده. ولی از قضای روزگار در اوج جنجال جیرهخواران سنتی ناخدا کلمب در رسانههای جهان برای جان الزیدی، و هیاهوی گروه مقتدی صدر در عراق، ناگهان لگدی به عقبة مبارک المشهدانی، ریاست مجلس عراق فرود آمد، و حضرتشان را از درب «پارلمان» به بیرون پرتاب کرد! سپس مجلس عراق در تاریخ 23 دسامبر سالجاری طرح تمدید مأموریت نظامیان ناخداکلمب را به مدت شش ماه به تصویب رساند!
به عبارت دیگر، نخست وزیر انگلستان نیز مانند پاسدار شریعتمداری و «روزآنلاین» بر آب گو..یدند! انگلستان میباید در عراق بماند و حتی مشخص نیست پس از شش ماه هم بتواند اوباش و چاقوکشهایش را از این کشور خارج کند. به گزارش لوموند، 4100 نظامی انگلستان مسئولیت حفاظت از فرودگاه بصره را بر عهده دارند. و با تصویب طرح تمدید حضور نظامیان بریتانیا در عراق کنترل فرودگاه بصره همچنان در دست بریتانیاست، و مسئولیت نقلوانتقالات از این پایگاه به دست گروه مقتدی صدر نخواهد افتاد! پس سیاست در عراق را رها کنیم و بازگردیم به سیاستبازی هممیهنان.
هیئت «سیاسی ـ اجرائی» سازمان بسیار پرافتخار فدائیان خلق اکثریت، یکی از شاخههای نعلینپرست داسالله، پیشنهادی سرشار از نبوغ ارائه داده که علیرغم یقین در مزدوری هیئت کذا برای استعمار، انسان در سلامت عقل اعضای این هیئت به راستی شک میکند! این هیئت از «نوابغ»، یک بیانیة تحلیلی صادر کرده که در سایت «اخبارروز»، مورخ سوم دیماه سالجاری انتشار یافته.
طبق تحلیل «رفقا»، لازم آمده مردم فعالانه در «انتخابات» شرکت کنند، تا دمکراسی برقرار شود! میدانیم که اخیراً استالینیستهای نازنازی ما به دمکراسی، حقوق بشر، آزادی مطبوعات و دیگر ارزشها که در «افاضات» 80 سال گذشتهشان متعلق به «بورژوازی منحط» بود خیلی علاقمند شدهاند! دلیل هم روشن است، پای ارباب در عراق و افغانستان در گل گیر کرده، و به هر ترتیب که شده میباید برای حکومت نعلین مشروعیت مردمی تأمین شود! در نتیجه «رفقا» به این نتیجه رسیدهاند که مخالفین باید یک کاندیدای «مستقل» و «ضد ولایت فقیه» معرفی کنند، تا مردم را با نظرات خود آشنا کنند!
کاندیدای ضد ولایت فقیه به احتمال زیاد باید همان آخوند حسینعلی منتظری خودمان باشد که چندی پیش کاماراد سابق، صادق صبا در قم به حضورشان شرفیاب شد و نور لیبرالیسم و دمکراسی را در ریش و پشم و نعلین ایشان مشاهده کرد. اتفاقاً این روزها آخوند منتظری هم خیلی «ضدولایت مطلقة» فقیه شده! در هر حال سازمان پرافتخار فدائیان اصلاً با قانون اساسی جمکران که در تقابل کامل با دمکراسی و انتخابات آزاد و سکولاریسم و این «حرفها» قرار گرفته ندارد! این سازمان میگوید، «از لج خامنهای» در انتخابات شرکت کنید تا نظام توحش را به سوی دمکراسی رهنمون شویم!
بله! به زعم رفقا «حضور مردم» در شبیهسازی انتخابات کافی است تا حکومت اسلامی را به یک نظام دمکراتیک تبدیل کند. داسالله در تحلیل کشکی خود میگوید مسبب همة نابسامانیها «بلوک حاکم به رهبری خامنهای» است! درست همانطور که سی سال پیش نیز در تحلیلهای شکمی «داسالله» مسبب همة نابسامانیها بلوک حاکم به رهبری شخص شاه بود! سی سال پیش هم رفقا یک کاندیدای دمکرات، آزادیخواه و سکولار پیدا کرده بودند که از طریق رادیوی «بیبیسی» و اوباشبازار و ... هر روز و هر شب مردم را با «برنامههای» خود آشنا میکرد، و دیدیم که نظام حاکم را بخوبی به یک نظام دمکراتیک تبدیل نمود. بله، هنوز فراموشی نگرفتهایم و نام این کاندیدای «مستقل» را به یاد داریم: روحالله الموسوی الخمینی!
درست همانطورکه آن پری افسانهای با یک ضربة چوبدست، کدو تنبل را به یک کالسکة اشرافی تبدیل کرد تا سیندرلا بتواند در میهمانی شاهزاده شرکت کند، ما ملت هم میتوانیم با صف کشیدن در برابر حوزههای مارگیری جمکران کدو تنبل و پوسیدة حکومت اسلامی را برای «رفقا» به کالسکهای زرین تبدیل کنیم، تا اینان بتوانند با کالسکة کذا حداقل چهارسال دیگر به میهمانی شاهزاده در مسجد لندن مشرف شوند. کریسمس را به دولت ناخداکلمب که قصد فرار از عراق داشت و نتوانست، «تسلیت» و شادباش گفته، برای فدائیان خلق «اکثریت» آرزوی «حداقل» سلامت عقل داریم.
و اما بپردازیم به مبارزات کفشهای «قهرمان» و «ضدامپریالیست» الزیدی، متعلق به کفاشی مقتدی صدر! این کفشهای «مبارز» مانند همة نوکران ضدامپریالیست غرب توسط سرمایهداری ساخته شدهاند، مرکز تولید کفشهای قهرمان و ضدامپریالیست در کشور ترکیه، از اعضای دائم سازمان ناتو است. و اما پشت پردة جنجال پرتاب کفش چه بود؟
با استعفای المشهدانی، رئیس مجلس شورای ملی عراق دلائل واقعی «مبارزات» الزیدی نیز بر ما روشن شد! چرا که پس از امضای توافقنامه امنیتی عراق با ایالات متحد، مجلس عراق میبایست پیش از 31 دسامبر 2008 در مورد تداوم حضور نظامیان انگلستان در عراق تصمیم میگرفت، در غیراینصورت از نظر قوانین بینالمللی ارتش انگلستان در عراق هیچ مسئولیتی نداشت و میتوانست خاک این کشور را ترک گوید. در تاریخ 14 دسامبر الزیدی برنامة ضدامپریالیستی پرتاب کفش را با موفقیت به انجام رساند و جنجال و هیاهوی فعلة فاشیسم در باب «قهرمانیهای» الزیدی فضا را پر کرد. دیدیم که به ویژه در عراق، اوباش گروه مقتدی صدر تظاهرات به راه انداختند و در جمکران هم لاتالله نماز کفش بجای آوردند! نهایت امر کار به «گاردین»، «نیوزویک» و فیگارو و لوموند هم رسید. چرا که عطر خوش «کباب» قهرمانسازی و لات پروری مشامشان را خیلی نوازش داده بود! این خاج پرستها کباب خیلی دوست دارند، به ویژه اگر خام بوده و از گوشت ملتهای تحت ستم درست شده باشد؛ کباب خوندار و خونچکان!
سه روز پس از معرکة الزیدی، در تاریخ 17 دسامبر 2008، گوردون براون به بغداد رفت و اعلام داشت کلیة نظامیان انگلستان ظرف پنج ماه آیندة خاک عراق را ترک خواهند گفت! به گزارش سایت «لوموند»، مورخ 24 دسامبر 2008، فرماندة ارتش آمریکا هم برای جایگزین کردن سربازان بریتانیا با نظامیان آمریکا ابراز آمادگی کرده بود و همه چیز به خوبی و خوشی و طبق برنامه پیش میرفت. چرا که همه اطمینان داشتند سیرک الزیدی موفقیت آمیز بوده و شوتوپرتها را نیک مشغول کرده. ولی از قضای روزگار در اوج جنجال جیرهخواران سنتی ناخدا کلمب در رسانههای جهان برای جان الزیدی، و هیاهوی گروه مقتدی صدر در عراق، ناگهان لگدی به عقبة مبارک المشهدانی، ریاست مجلس عراق فرود آمد، و حضرتشان را از درب «پارلمان» به بیرون پرتاب کرد! سپس مجلس عراق در تاریخ 23 دسامبر سالجاری طرح تمدید مأموریت نظامیان ناخداکلمب را به مدت شش ماه به تصویب رساند!
به عبارت دیگر، نخست وزیر انگلستان نیز مانند پاسدار شریعتمداری و «روزآنلاین» بر آب گو..یدند! انگلستان میباید در عراق بماند و حتی مشخص نیست پس از شش ماه هم بتواند اوباش و چاقوکشهایش را از این کشور خارج کند. به گزارش لوموند، 4100 نظامی انگلستان مسئولیت حفاظت از فرودگاه بصره را بر عهده دارند. و با تصویب طرح تمدید حضور نظامیان بریتانیا در عراق کنترل فرودگاه بصره همچنان در دست بریتانیاست، و مسئولیت نقلوانتقالات از این پایگاه به دست گروه مقتدی صدر نخواهد افتاد! پس سیاست در عراق را رها کنیم و بازگردیم به سیاستبازی هممیهنان.
هیئت «سیاسی ـ اجرائی» سازمان بسیار پرافتخار فدائیان خلق اکثریت، یکی از شاخههای نعلینپرست داسالله، پیشنهادی سرشار از نبوغ ارائه داده که علیرغم یقین در مزدوری هیئت کذا برای استعمار، انسان در سلامت عقل اعضای این هیئت به راستی شک میکند! این هیئت از «نوابغ»، یک بیانیة تحلیلی صادر کرده که در سایت «اخبارروز»، مورخ سوم دیماه سالجاری انتشار یافته.
طبق تحلیل «رفقا»، لازم آمده مردم فعالانه در «انتخابات» شرکت کنند، تا دمکراسی برقرار شود! میدانیم که اخیراً استالینیستهای نازنازی ما به دمکراسی، حقوق بشر، آزادی مطبوعات و دیگر ارزشها که در «افاضات» 80 سال گذشتهشان متعلق به «بورژوازی منحط» بود خیلی علاقمند شدهاند! دلیل هم روشن است، پای ارباب در عراق و افغانستان در گل گیر کرده، و به هر ترتیب که شده میباید برای حکومت نعلین مشروعیت مردمی تأمین شود! در نتیجه «رفقا» به این نتیجه رسیدهاند که مخالفین باید یک کاندیدای «مستقل» و «ضد ولایت فقیه» معرفی کنند، تا مردم را با نظرات خود آشنا کنند!
کاندیدای ضد ولایت فقیه به احتمال زیاد باید همان آخوند حسینعلی منتظری خودمان باشد که چندی پیش کاماراد سابق، صادق صبا در قم به حضورشان شرفیاب شد و نور لیبرالیسم و دمکراسی را در ریش و پشم و نعلین ایشان مشاهده کرد. اتفاقاً این روزها آخوند منتظری هم خیلی «ضدولایت مطلقة» فقیه شده! در هر حال سازمان پرافتخار فدائیان اصلاً با قانون اساسی جمکران که در تقابل کامل با دمکراسی و انتخابات آزاد و سکولاریسم و این «حرفها» قرار گرفته ندارد! این سازمان میگوید، «از لج خامنهای» در انتخابات شرکت کنید تا نظام توحش را به سوی دمکراسی رهنمون شویم!
بله! به زعم رفقا «حضور مردم» در شبیهسازی انتخابات کافی است تا حکومت اسلامی را به یک نظام دمکراتیک تبدیل کند. داسالله در تحلیل کشکی خود میگوید مسبب همة نابسامانیها «بلوک حاکم به رهبری خامنهای» است! درست همانطور که سی سال پیش نیز در تحلیلهای شکمی «داسالله» مسبب همة نابسامانیها بلوک حاکم به رهبری شخص شاه بود! سی سال پیش هم رفقا یک کاندیدای دمکرات، آزادیخواه و سکولار پیدا کرده بودند که از طریق رادیوی «بیبیسی» و اوباشبازار و ... هر روز و هر شب مردم را با «برنامههای» خود آشنا میکرد، و دیدیم که نظام حاکم را بخوبی به یک نظام دمکراتیک تبدیل نمود. بله، هنوز فراموشی نگرفتهایم و نام این کاندیدای «مستقل» را به یاد داریم: روحالله الموسوی الخمینی!
درست همانطورکه آن پری افسانهای با یک ضربة چوبدست، کدو تنبل را به یک کالسکة اشرافی تبدیل کرد تا سیندرلا بتواند در میهمانی شاهزاده شرکت کند، ما ملت هم میتوانیم با صف کشیدن در برابر حوزههای مارگیری جمکران کدو تنبل و پوسیدة حکومت اسلامی را برای «رفقا» به کالسکهای زرین تبدیل کنیم، تا اینان بتوانند با کالسکة کذا حداقل چهارسال دیگر به میهمانی شاهزاده در مسجد لندن مشرف شوند. کریسمس را به دولت ناخداکلمب که قصد فرار از عراق داشت و نتوانست، «تسلیت» و شادباش گفته، برای فدائیان خلق «اکثریت» آرزوی «حداقل» سلامت عقل داریم.
---
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت