دوشنبه، آذر ۲۵، ۱۳۸۷



کفش و نزاکت!


...
چرا وزیر امورخارجة گورکن‌ها از حضور در «نشست پاریس» خودداری کرد؟ در دو وبلاگ گذشته گفتیم که در آستانة برگزاری کنفرانس پاریس در مورد افغانستان، نیکولا سرکوزی ناگهان به یاد آورد که احمدی نژاد خواهان محو اسرائیل شده بود، از اینرو بلافاصله فرمود «اینجانب» با کسی که می‌خواهد اسرائیل را از روی نقشه «پاک» کند سر میز مذاکره نخواهم نشست! البته اصلاً قرار نبود سرکوزی با مهرورزی مذاکره کند و می‌دانیم که رئیس جمهور فرانسه در چنین مواردی اظهار نظر شخصی نمی‌کند. به عبارت دیگر مسلماً چنین سخنانی بدون دلیل بر زبان ایشان جاری نشده. دلیل چنین اظهاراتی را باید در واکنش گورکن‌ها جستجو کنیم. واکنشی که مسلماً در چارچوب منافع غرب صورت گرفته. چرا که وزارت امورخارجة گورکن‌ها، مانند حکومت برخاسته از کودتای 22 بهمن در واقع حافظ منافع اعضای ناتو در ایران است.

در پی اظهارات سرکوزی، منوچهرمتکی هم بلافاصله سفر خود را به پاریس لغو کرد! و هر چند گ...ز با شقیقه ارتباط زیادی ندارد، از آنجا که گورکن‌ها در رشتة «پیوندشکمی» دکتری خود را از کارخانة رجاله پروری دریافت‌ کرده‌اند،‌ وزارت امورخارجه‌شان سخنان نیکولا سرکوزی را حمل بر «بی‌نزاکتی» کرد تا حکومت گورکن‌ها خارج از چارچوب مذاکرات پیرامون افغانستان قرار گرفته، و سازمان ناتو، که مسیر ارسال تجهیزات برای طالبان از طریق پاکستان را از دست داده بتواند طی مذاکرات کذا راه ارتباطی از طریق خاک ایران را تبدیل به ابزار «مذاکره» با کشورهای دیگر کند. بله، کم کم به «نقطة صفر» جهاد با اتحاد جماهیر شوروی نزدیک می‌شویم، البته در یک چارچوب نوین. محور «چین، پاکستان،‌ افغانستان، تهران» شکسته شده و جای خود را به دو محور «چین، افغانستان» و «ایران، افغانستان» سپرده. دلیل بی‌نزاکت شدن ناگهانی رئیس جمهور فرانسه، و درک ناگهانی گورکن‌ها از «نزاکت»، حفظ محور طالبان‌پروری «تهران، افغانستان» است! تلاشی مذبوحانه، چرا که این محور نیز علیرغم تمایل جنگ‌فروشان غرب بزودی شکسته خواهد شد.

جنگ‌فروشان غرب خیلی مایلند نعلین‌های جمکران را مانند حکومت مفلوک پاکستان به سلاح اتمی مجهز کنند تا حکومت دوست و برادر «اسرائیل» هم که پس از شکست در جنگ 33 روزه همچنان به خاک افتاده، بتواند نفسی تازه کند و جنگ زرگری را با نعلین‌ها از سر گیرد. اگر چنین شرایط مطلوبی ایجاد شود، نان داروودستة اکبربهرمانی در روغن شناور خواهد شد. ارادت شیپورهای جنگ‌فروشان به اکبربهرمانی و محمد خاتمی منفور فقط به همین دلیل است. مطالب هفته نامة «نوول اوبسرواتور» و روزنامة «فیگارو» که ترجمة آن‌ها در سایت اکبربهرمانی در تبعید، مورخ 15 دسامبر 2008 انتشار یافته شاهدی است بر این مدعا که تفنگ‌فروش‌های یهودستیز و اسرائیل‌پرست آرزوی بازگشت به دوران اکبررفسنجانی و خاتمی را در سر می‌پرورانند.

فیگارو، از زبان ژان لوئی بیانکو، نمایندة حزب سوسیالیست در پارلمان فرانسه ضمن ابراز نارضایتی از احمدی‌نژاد به ما می‌گوید، مردم ایران از شرایط رضایت ندارند، اکبرهاشمی «میانه‌رو» و خواهان ارتباط با ایالات متحد است و ...‌! و خلاصه از نظر حاکمیت فرانسه اگر احمدی نژاد بماند، دستیابی حکومت اسلامی به سلاح هسته‌ای غیر قابل اجتناب خواهد بود. و تلویحا غرب ترجیح می‌دهد که در جمکران بمب را به دست جناح دیگری بدهد!

ارادت حاکمیت فرانسه و به ویژه سوسیالیست‌های این کشور به نعلین از سال‌ها پیش‌ از کودتای 22 بهمن آشکار شده بود، صادق هدایت در نامة معروف خود این ارادت را «لیسیدن ک...اسلام» خوانده. در هر حال فرانسوا میتران، رئیس جمهور فرانسه نیز آمادة مسافرت به تهران بود، و روزنامة لوموند هم چند صفحه «تصویر دلپذیر» از حکومت منفور جمکران و حکایت عشق «بتول ثقفی» به روح الله‌خمینی تحویل خوانندگان داده بود تا همه بدانند جمکران نیز، ژولیت 12 ساله و رومئوی 26 ساله داشته، و اینکه اکبر بهرمانی «میانه‌رو» است! ولی کل برنامه‌ بهم خورد و روزنامة لوموند دکان مهوع رومئو و ژولیت جمکران و میانه‌روی‌های بهرمانی را تعطیل کرد.

ولی از آنجا که سیاست استعمار در ایران تغییرناپذیر است، اکبربهرمانی هنوز بهترین گزینة غرب باقی‌مانده. و لازم است این «بهترین گزینه» مجهز به سلاح هسته‌ای، ضمن سرکوب ملت ایران از منافع غرب در منطقه نیز دفاع کند. استقبال دانشجونمایان از محمد خاتمی در دانشگاه سابق تهران را باید در همین چارچوب تحلیل کنیم. البته اگر حضرات سخاوتمندی بیشتری به خرج می‌دادند می‌توانستند تعداد گوسفندان طرفدار خاتمی را در دانشگاه سابق به طور چشمگیری افزایش دهند. ولی از آنجا که جنگ قدرت در ایالات متحد بالا گرفته، و علیرغم دلائل مستدل و کشکی جوزف ستیگلیتز پیرامون بحران اقتصادی، کار به دستگیری «مادوف»، یکی از مهم‌ترین حامیان مالی حزب دمکرات رسیده، «امکانات» نعلین‌دوستان غرب کاهش یافته. در هر حال مطالب «فیگارو» و «نوول اوبسرواتور»، به قبل از «کشف» کلاهبرداری 50 میلیارد دلاری حضرت «مادوف» و دستگیری ایشان باز می‌گردد.

به همین دلیل هفته نامة «نوول اوبسرواتور» در گزافه‌گوئی و مهمل‌بافی سنگ تمام گذاشته. البته این نخستین بار نیست که این رسانه از تخریب و سرکوب در ایران حمایت می‌کند. پیش از تخلیة خمینی و همراهان در فرودگاه مهرآباد، همین هفته‌ نامه خمینی مفلوک را اینچنین معرفی می‌کرد: «مردی که غرب را به لرزه در می‌آورد.» و این ‌روزها همین رسانه، ایران را از زبان یک مقام سابق سازمان سیا «ابرقدرت» می‌خواند! بله این حکومت مفلوک جمکران که اگر از صدور بنزین ایالات متحد محروم شود چند ساعت هم دوام نخواهد آورد «ابرقدرت» شده! چرا؟ چون اعضای ناتو در به در به دنبال یک استالین می‌گردند تا اتحاد جماهیر نوکری یا همان «جهان اسلام» را سرو سامان دهند. و تشکیل اتحاد جماهیر نوکری بدون نعلین و دستار امکانپذیر نیست، چرا که در جامعة بشری از آخوندجماعت وحشی‌تر و خونخوارتر هنوز یافت نشده.

این است دلیل ارادت رسانه‌های تفنگ‌فروشان غرب به «میانه‌روی» اکبر بهرمانی. نوول اوبسرواتور، مورخ 10 دسامبر 2008، بیشرمانه ادعا می‌کند که نباید حکومت توحش اسلامی را تاریک اندیش بدانیم! چرا که «در ایران اینترنت وجود دارد، مردم فیلم‌های آمریکائی تماشا می‌کنند و موسیقی غربی گوش می‌دهند! امنیت تهران از واشنگتن بیشتر است و پیام ضداستعماری ایران در منطقه طرفدار فراوان دارد، و ..» و خلاصة مطلب همه بدانند که نه تنها ایالات متحد هیچ ارتباطی با حکومت اسلامی ندارد و هیچ دخالتی در استقرار این حکومت عصرحجر بر میهن ما نداشته، که همین حکومت اسلامی در فراهم آوردن زمینة اشغال افغانستان و عراق با ارتش جنایتکار ناتو همکاری نکرده، و امروز هم همکاری ندارد!

در تاریخ 23 آذرماه 1387، ریا نووستی به نقل از «تایمز» گزارشی مبنی بر تأمین مالی و تدارکاتی طالبان از سوی ناتو به این مضمون منتشر کرده بود:

«کمپانی‌های بین‌المللی [...] جهت انتقال بار برای نیروهای مؤتلفه از بندر کراچی به افغانستان با کمپانی‌های محلی کار می‌کنند. آن‌ها نیز برای تأمین امنیت مستقیماً با طالبان ارتباط برقرار می‌کنند [...] 25 درصد مبالغی که غرب برای عرضه به پایگاه‌های ناتو اختصاص می‌دهد به جیب طالبان‌ می‌رود [...] تعرفة جابجائی بار به ازای هر کامیون هزار دلار است[...]»

به گزارش «ریا نووستی»، مورخ 15 دسامبر 2008، امروز همزمان با حضور جرج بوش در افغانستان شرکت حمل و نقل پاکستانی «هی‌بر»، که ارسال تدارکات ناتو به افغانستان را برعهده داشت فعالیت خود را به حال تعلیق درآورد. با آنچه در بالا آمد شاید امروز دلیل اصلی «بی‌نزاکتی» نیکولاسرکوزی، و ناز وکرشمه‌های منوچهر متکی و قهر ایشان با کنفرانس پاریس برای ما به اندازة کافی روشن شده باشد. جرج بوش مسلماً ترجیح می‌داد که لنگه کفش‌های کذائی به سرش اصابت کند، ولی محور «تهران، افغانستان» خدشه‌دار نشود.




نسخة پی‌دی‌اف ـ اسکریبد

نسخة پی‌دی‌اف ـ اسپیس

...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت