نوبل علوی!
...
پیامهای مورخ 28 و 29 آذرماه 1387 در سایت ریانووستی متعلق به نویسندة این وبلاگ است.
پس از کشف کلاهبرداری 50 میلیارد دلاری توسط حضرت «مادوف» در بورس نیویورک، نوبت رسوائی به محفل نوبل رسید! به گزارش فیگارو، مورخ 18 دسامبر 2008، «نییلز اریک شولتز»، دادستان سوئد تحقیقات اولیه پیرامون فساد مالی و تقلب اعضای کمیتة نوبل را آغاز کرده. به گفتة فیگارو اخبار مربوط به فساد مالی در کمیتة نوبل در اوایل ماه دسامبر سالجاری از رادیوی دولتی سوئد پخش شد، ولی رسانههای بینالمللی از انتشار این اخبار خودداری کردند تا مراسم اهدای جوایز نوبل خدشهدار نشود!
ولی همین رسانهها فیلم خبری پرتاب کفش به جانب جرج بوش را همانطور که دیدیم خوب در بوق و کرنا گذاشتند، تا هم راه «مبارزات» را به مسلمین بیاموزند و هم تنور وقوقیههای جمکران گرم و داغ باقی بماند. بله، وقتی پای منافع مالی در میان باشد، رسانههای بینالمللی که وظیفة خبررسانی را برعهده دارند بسیاری از خبرهای مهم و دست اول را با چند روز تأخیر پخش میکنند، یا اصولاً خبری پخش نمیکنند! پس تردید نداشته باشیم، رسانههای کذا زمانی جنجال به پا میکنند که پای منافع مالی در میان باشد. در هر حال در مورد محفل نوبل جریان از این قرار است که بعضی از اعضای محترم و دانشمند این «کمیته» در ازاء دریافت «یک مشت دلار» ناقابل رأی خود را به نامزد خاصی دادهاند. به عنوان نمونه، گفته میشود گروه داروئی «آسترا زنکا» اعمال نفوذ کرده تا جایزة نوبل پزشکی سال 2008 علاوه بر «لوک مونتانیه»، و «فرانسواز بارهسینوسی»، کاشفان ویروس ایدز، به «هارالد زورهاوزن»، کاشف ویروس عامل سرطان دهانة رحم نیز تعلق گیرد! چون واکسنهای ضد سرطان کذا توسط «مرک شارپ»، «دوم» و «گلاکسوسمیتکلاین» ساخته میشود که به «مدیمون»، شعبة «آسترا زنکا» «رویالتیزهای» خوب و عالی پرداخت میکنند. و شرکت مذکور به نوبة خود از دو شرکت «نوبل مدیا» و «نوبل وب» وابسته به کمیتة نوبل حمایت مالی به عمل میآورد.
طبق اطلاعات سایت «ساینتیفیک آمریکن مگازین» شرکت مذکور سال گذشته فقط به یکی از اعضای کمیتة نوبل پزشکی مبلغ 300 هزار دلار پرداخته! وارد جزئیات مطلب نمیشویم ولی اگر رادیوی دولتی سوئد چنین خبری را پخش کرده باید بدانیم که حضرات در واقع قصد دارند از یکسو خود را خارج از جریان رشوه و فساد مالی محفل کذا قرار دهند، و از سوی دیگر فساد مالی فراگیر را به یک یا دو کمیتة نوبل محدود کنند. سادهتر بگوئیم اینان از یکسو دستپیش گرفتهاند تا پس نیفتند، و از سوی دیگر، تلاش میکنند با قربانی کردن یک یا دو کمیته، بخش اعظم «محفل» رسوای نوبل را از هر گونه اتهامی مبری کنند. در این راستا، دو روز پیش از برگزاری مراسم اهدای جوایز نوبل سال 2008، رادیوی دولتی سوئد اعلام داشت، سه عضو کمیتة نوبل به چین سفرکردهاند تا چینیها را برای دریافت نوبل فیزیک، شیمی و پزشکی راهنمائی کنند! و دولت چین «مخارج» سفر این سه «راهنما» را برعهده گرفته.
ولی از قضای روزگار خبر مبارزه با فساد مالی در محفل نوبل شباهت فراوانی به مبارزات فرضی حاکمیت آمریکا با شاخکهای حکومتاسلامی در ایالات متحد دارد. فعالیت این شاخکها که تحت عنوان بنیاد، شرکت و سازمان در آمریکا حضور فعال دارند در راستای تضعیف سیاست ایالات متحد در کشورمان، این روزها «کشف» و ظاهراً «خنثی» میشود!
به گزارش ریا نووستی، مورخ 30 آذرماه سالجاری، فرشید جاهدی، رئیس بنیاد علوی در نیویورک بازداشت شد. بنیاد علوی همان بنیاد پهلوی است که پس از کودتای 22 بهمن 1357 مصادره شد و تغییر نام یافت. ارتباط بنیاد کذا با منابع مالی حکومت اسلامی مانند همة شاخکهای حکومت اسلامی از طریق بانک ملی برقرار میشود، ولی دادستان نیویورک گویا از این ارتباط تا همین چند روز پیش آگاه نبوده! و زمانیکه رابطة بانک کذا با بنیاد پهلوی سابق آشکار میشود، جاهدی مدارک مربوطه را از بین میبرد تا هیچکس نتواند این ارتباط را در دادگاه به اثبات برساند! و بر اساس گزارشات، «دلیل» بازداشت جاهدی همین بوده.
بله جاهدی، علیرغم تحریم بانک ملی توسط ایالات متحد مدارک کذا را سر به نیست نکرده بود، ولی ناگهان از طریق امدادهای غیبی متوجه میشود که باید این مدارک را نابود کند. و از آنجا که چون دیگر نوکران گورکنها خیلی «با عقل و دانش و هوش هم بوده»، به گفتة «رادیو فردا» مورخ 30 آذرماه، اول به خانهاش میرود، تا مدارک را از خانه بیرون برده در سطل زباله بریزد! به عنوان نمونه، جاهدی عقلاش نرسیده مدارک را در همان خانة خود سر به نیست کند! و مأموران «اف.بی.آی» هم که سی سال است از فعالیتهای بنیاد علوی و ارتباط آن با بانک ملی حق و حساب دریافت میدارند عقلشان نرسیده حکم بازرسی خانة جاهدی را قبل از اینکه ایشان مدارک را نابود کند، از دادستانی بگیرند! به هر حال، بر اساس ادعای رادیو فردا، «مقامات فدرال به جاهدی گفته بودند مدارک جرم را از بین نبرد!» ولی جاهدی از آنجا که بچة نافرمانی بوده از لج مقامات فدرال هم شده مدارک را به سطل زباله ریخت و با اینکار به استعمار «دهان کجی» کرد. و شاید به دلیل همین دهانکجی و شکلک در آوردنها بود که «آجان» او را بازداشت کرده:
«به گزارش آسوشیتدپرس، پلیس فدرال پیشتر به آقای جاهدی هشدار داده بود که مدارک را در اختیار هیئت منصفهای که پروندة شرکت آسا را بررسی میکند قرار دهد و آنها را از بین نبرد [...] به گفتة مقامهای قضائی آمریکا [جاهدی] از این دستور پلیس فدرال سرپیچی کرده [...] به خانة خود [...] رفته و مدارک را در سطل زبالهای در شهر انداخته [...]»
بله ما هم باور کردیم! کو گوش شنوا؟! مگر جاهدیها از پلیس فدرال میترسند؟ ابداً! جاهدیها فقط در برابر خدا و ائمه و به ویژه در برابر مافیا مسئولاند.
در هر حال، به گفتة نووستی یک برج 36 طبقه در خیابان پنجم نیویورک موجود است که 40 درصد آن به «شرکت آسا» و 60 درصد آن نیز به بنیاد علوی تعلق دارد. و به یاد داریم که حکم توقیف شرکت آسا، یا بهتر بگوئیم 40 درصد برج 36 طبقه، به جرم پولشوئی روز 17 دسامبر، یعنی سه روز پیش صادر شد.
به گفتة رادیو فردا، شرکت آسا در واقع بازوی شرکتی است که در منطقة آزاد تجاری «چنل آیلندز» در کانال مانش استقرار یافته. میدانیم که مناطق آزاد تجاری مانند حکومت اسلامی «آزاد» و «مستقل» بوده به هیچکس حساب پس نمیدهند، جز به شبکههای مافیائی. ولی سرکوب مافیای سیسیل و دستگیری حدود یکصدتن از روسای آن همانطور که در وبلاگ «سیندرلا در سیسیل» گفتیم، بازتاب گستردهای در سطح جهانی خواهد داشت. ماجرای شرکت آسا و بنیاد علوی در واقع پیامد فروپاشی مافیای سیسیل است. و بعید به نظر میرسد که برج 36 طبقه در خیابان پنجم نیویورک از این فروپاشی جان سالم به در برد. برجی که به گفتة نووستی، در سال 1970 توسط بنیاد پهلوی و با تأمین مالی راهبردی بانک ملی احداث شده است!
پس از کشف کلاهبرداری 50 میلیارد دلاری توسط حضرت «مادوف» در بورس نیویورک، نوبت رسوائی به محفل نوبل رسید! به گزارش فیگارو، مورخ 18 دسامبر 2008، «نییلز اریک شولتز»، دادستان سوئد تحقیقات اولیه پیرامون فساد مالی و تقلب اعضای کمیتة نوبل را آغاز کرده. به گفتة فیگارو اخبار مربوط به فساد مالی در کمیتة نوبل در اوایل ماه دسامبر سالجاری از رادیوی دولتی سوئد پخش شد، ولی رسانههای بینالمللی از انتشار این اخبار خودداری کردند تا مراسم اهدای جوایز نوبل خدشهدار نشود!
ولی همین رسانهها فیلم خبری پرتاب کفش به جانب جرج بوش را همانطور که دیدیم خوب در بوق و کرنا گذاشتند، تا هم راه «مبارزات» را به مسلمین بیاموزند و هم تنور وقوقیههای جمکران گرم و داغ باقی بماند. بله، وقتی پای منافع مالی در میان باشد، رسانههای بینالمللی که وظیفة خبررسانی را برعهده دارند بسیاری از خبرهای مهم و دست اول را با چند روز تأخیر پخش میکنند، یا اصولاً خبری پخش نمیکنند! پس تردید نداشته باشیم، رسانههای کذا زمانی جنجال به پا میکنند که پای منافع مالی در میان باشد. در هر حال در مورد محفل نوبل جریان از این قرار است که بعضی از اعضای محترم و دانشمند این «کمیته» در ازاء دریافت «یک مشت دلار» ناقابل رأی خود را به نامزد خاصی دادهاند. به عنوان نمونه، گفته میشود گروه داروئی «آسترا زنکا» اعمال نفوذ کرده تا جایزة نوبل پزشکی سال 2008 علاوه بر «لوک مونتانیه»، و «فرانسواز بارهسینوسی»، کاشفان ویروس ایدز، به «هارالد زورهاوزن»، کاشف ویروس عامل سرطان دهانة رحم نیز تعلق گیرد! چون واکسنهای ضد سرطان کذا توسط «مرک شارپ»، «دوم» و «گلاکسوسمیتکلاین» ساخته میشود که به «مدیمون»، شعبة «آسترا زنکا» «رویالتیزهای» خوب و عالی پرداخت میکنند. و شرکت مذکور به نوبة خود از دو شرکت «نوبل مدیا» و «نوبل وب» وابسته به کمیتة نوبل حمایت مالی به عمل میآورد.
طبق اطلاعات سایت «ساینتیفیک آمریکن مگازین» شرکت مذکور سال گذشته فقط به یکی از اعضای کمیتة نوبل پزشکی مبلغ 300 هزار دلار پرداخته! وارد جزئیات مطلب نمیشویم ولی اگر رادیوی دولتی سوئد چنین خبری را پخش کرده باید بدانیم که حضرات در واقع قصد دارند از یکسو خود را خارج از جریان رشوه و فساد مالی محفل کذا قرار دهند، و از سوی دیگر فساد مالی فراگیر را به یک یا دو کمیتة نوبل محدود کنند. سادهتر بگوئیم اینان از یکسو دستپیش گرفتهاند تا پس نیفتند، و از سوی دیگر، تلاش میکنند با قربانی کردن یک یا دو کمیته، بخش اعظم «محفل» رسوای نوبل را از هر گونه اتهامی مبری کنند. در این راستا، دو روز پیش از برگزاری مراسم اهدای جوایز نوبل سال 2008، رادیوی دولتی سوئد اعلام داشت، سه عضو کمیتة نوبل به چین سفرکردهاند تا چینیها را برای دریافت نوبل فیزیک، شیمی و پزشکی راهنمائی کنند! و دولت چین «مخارج» سفر این سه «راهنما» را برعهده گرفته.
ولی از قضای روزگار خبر مبارزه با فساد مالی در محفل نوبل شباهت فراوانی به مبارزات فرضی حاکمیت آمریکا با شاخکهای حکومتاسلامی در ایالات متحد دارد. فعالیت این شاخکها که تحت عنوان بنیاد، شرکت و سازمان در آمریکا حضور فعال دارند در راستای تضعیف سیاست ایالات متحد در کشورمان، این روزها «کشف» و ظاهراً «خنثی» میشود!
به گزارش ریا نووستی، مورخ 30 آذرماه سالجاری، فرشید جاهدی، رئیس بنیاد علوی در نیویورک بازداشت شد. بنیاد علوی همان بنیاد پهلوی است که پس از کودتای 22 بهمن 1357 مصادره شد و تغییر نام یافت. ارتباط بنیاد کذا با منابع مالی حکومت اسلامی مانند همة شاخکهای حکومت اسلامی از طریق بانک ملی برقرار میشود، ولی دادستان نیویورک گویا از این ارتباط تا همین چند روز پیش آگاه نبوده! و زمانیکه رابطة بانک کذا با بنیاد پهلوی سابق آشکار میشود، جاهدی مدارک مربوطه را از بین میبرد تا هیچکس نتواند این ارتباط را در دادگاه به اثبات برساند! و بر اساس گزارشات، «دلیل» بازداشت جاهدی همین بوده.
بله جاهدی، علیرغم تحریم بانک ملی توسط ایالات متحد مدارک کذا را سر به نیست نکرده بود، ولی ناگهان از طریق امدادهای غیبی متوجه میشود که باید این مدارک را نابود کند. و از آنجا که چون دیگر نوکران گورکنها خیلی «با عقل و دانش و هوش هم بوده»، به گفتة «رادیو فردا» مورخ 30 آذرماه، اول به خانهاش میرود، تا مدارک را از خانه بیرون برده در سطل زباله بریزد! به عنوان نمونه، جاهدی عقلاش نرسیده مدارک را در همان خانة خود سر به نیست کند! و مأموران «اف.بی.آی» هم که سی سال است از فعالیتهای بنیاد علوی و ارتباط آن با بانک ملی حق و حساب دریافت میدارند عقلشان نرسیده حکم بازرسی خانة جاهدی را قبل از اینکه ایشان مدارک را نابود کند، از دادستانی بگیرند! به هر حال، بر اساس ادعای رادیو فردا، «مقامات فدرال به جاهدی گفته بودند مدارک جرم را از بین نبرد!» ولی جاهدی از آنجا که بچة نافرمانی بوده از لج مقامات فدرال هم شده مدارک را به سطل زباله ریخت و با اینکار به استعمار «دهان کجی» کرد. و شاید به دلیل همین دهانکجی و شکلک در آوردنها بود که «آجان» او را بازداشت کرده:
«به گزارش آسوشیتدپرس، پلیس فدرال پیشتر به آقای جاهدی هشدار داده بود که مدارک را در اختیار هیئت منصفهای که پروندة شرکت آسا را بررسی میکند قرار دهد و آنها را از بین نبرد [...] به گفتة مقامهای قضائی آمریکا [جاهدی] از این دستور پلیس فدرال سرپیچی کرده [...] به خانة خود [...] رفته و مدارک را در سطل زبالهای در شهر انداخته [...]»
بله ما هم باور کردیم! کو گوش شنوا؟! مگر جاهدیها از پلیس فدرال میترسند؟ ابداً! جاهدیها فقط در برابر خدا و ائمه و به ویژه در برابر مافیا مسئولاند.
در هر حال، به گفتة نووستی یک برج 36 طبقه در خیابان پنجم نیویورک موجود است که 40 درصد آن به «شرکت آسا» و 60 درصد آن نیز به بنیاد علوی تعلق دارد. و به یاد داریم که حکم توقیف شرکت آسا، یا بهتر بگوئیم 40 درصد برج 36 طبقه، به جرم پولشوئی روز 17 دسامبر، یعنی سه روز پیش صادر شد.
به گفتة رادیو فردا، شرکت آسا در واقع بازوی شرکتی است که در منطقة آزاد تجاری «چنل آیلندز» در کانال مانش استقرار یافته. میدانیم که مناطق آزاد تجاری مانند حکومت اسلامی «آزاد» و «مستقل» بوده به هیچکس حساب پس نمیدهند، جز به شبکههای مافیائی. ولی سرکوب مافیای سیسیل و دستگیری حدود یکصدتن از روسای آن همانطور که در وبلاگ «سیندرلا در سیسیل» گفتیم، بازتاب گستردهای در سطح جهانی خواهد داشت. ماجرای شرکت آسا و بنیاد علوی در واقع پیامد فروپاشی مافیای سیسیل است. و بعید به نظر میرسد که برج 36 طبقه در خیابان پنجم نیویورک از این فروپاشی جان سالم به در برد. برجی که به گفتة نووستی، در سال 1970 توسط بنیاد پهلوی و با تأمین مالی راهبردی بانک ملی احداث شده است!
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت