جمعه، دی ۰۶، ۱۳۸۷



نوبل و قمه!

...
داس‌الله و لات‌الله هرگز اینچنین به یکدیگر نزدیک نشده بودند. بیانیة اخیر محفل نوبل، شاخة جمکران به نامه‌های فدایت شوم رفیق کیانوری به علی‌خامنه‌ای شباهت فراوان یافته. همانطور که در وبلاگ‌های پیشین گفتیم نمایش تعطیلی کانون دارودستة عبادی در واقع برای رونق دکان محفل نوبل در ایران بود. و از آنجا که اهالی محفل کذا با نزاکت و حق‌شناس‌اند، پس از خوردن نمک، نمکدان را پر از شکر کرده به شرکاء باز می‌گردانند! به این صورت که برای ابراز مراتب «حق‌شناسی» خود از تعطیل «کانون» توسط دولت جمکران، اینان یک بیانیه در مدح و ستایش قانون اساسی حکومت توحش و دولت قبلی صادر کرده‌، سپس خواهان بازگشائی دفتر کانون شده‌اند.

بیانیة کذا شباهت فراوانی به نامة ارسالی نورالدین کیانوری از اوین به درگاه علی‌‌خامنه‌ای مفلوک دارد. به یاد داریم که «رفیق» کیانوری در نامة خود در واقع بر این امر پای می‌فشردند که «قانون اساسی حکومت اسلامی بر رعایت حقوق بشر تأکید دارد ولی این حقوق در زندان اوین رعایت نمی‌شود و دلیل شلاق خوردن فرضی مریم فیروز همین است!» به عبارت دیگر حتماً به زعم «کاماراد» کیانوری، خارج از زندان اوین حقوق بشر کاملاً رعایت می‌شد، و ما شوت‌وپرت‌ها از آن بی‌خبر بودیم! در هر حال بیانیة شاخک محفل نوبل در ایران دقیقاً در همین چارچوب قرار می‌گیرد: «ارائة تصویر دلپذیر» از قانون اساسی جمکران.

علامت تعجب نمی‌گذاریم، چرا که اگر جیره‌خواران استعمار برای قوانین شریعت و احکام توحش تبلیغ نکنند، چه کسی این «تکلیف الهی» را عهده‌دار خواهد شد؟ هیچکس! پس بازگردیم به بیانیة «کانون حقوق بشر نسبی» یا همان حقوق‌بشر آمریکائی که در سایت اخبار روز، مورخ پنجم دیماه سالجاری منتشر شده. این بیانیه پاسخی است به اظهارات قشقاوی، شاگرد حجرة منوچهر متکی.

به زبان ساده‌تر، پس از دخالت نیروهای انتظامی جمکران جهت فراهم‌آوردن زمینة جنجال و هیاهو برای شاخک محفل نوبل، نوبت فراهم آوردن خوراک تبلیغاتی برای محفل کذا به وزارت امورخارجة جمکران رسید. به همین جهت خداوند، جبرئیل را فرستاد تا در میدان توپخانه آیات «نوبل‌الله» را بر قشقاوی نازل کند. پس‌ آنگاه جبرئیل قشقاوی را ندا داد: اقراء باسم ...! و قشقاوی هم گفت: کانون تعطیل شد چون جواز نداشت! ولی کار به اینجا خاتمه نیافت! جبرئیل پیش از بازگشت به عرش الهی، یک پاکت مهروموم شده به دست قشقاوی داد و فرمود: برسد به دست «کانون» عبادی در یوسف‌آباد! همین موهبت الهی برای دفتر «نوبل‌الله» کفایت می‌کرد! بیانیة سراپا تزویر را از درون پاکت الهی خارج کرده، برای سایت‌های فارسی زبان «فاکس‌الله» نمودند. طبق حدیث مسلم و فرمایش معصوم، متن آیات نوبل‌الله تأکید دارد که مطابق قانون اساسی توحش و ابتذال:

«نهادهای مردمی برای فعالیت نیازی به گرفتن مجوز از حکومت ندارند.»

و می‌دانیم که در چارچوب قانون اساسی جمکران نهادهای مردمی فقط در صورتی می‌توانند فعالیت داشته باشند که دو اصل اول و دوم قانون کذا را ـ دو اصلی که با اعلامیة جهانی حقوق بشر و همة آزادی‌های شناخته شدة مدنی در تضاد کامل قرار می‌گیرد ـ رعایت کنند! همچنین می‌دانیم، هر فرد یا گروهی که دو اصل مذکور را به رسمیت نشناسد مخالف قانون اساسی و در نتیجه مخالف «نظام مقدس» خواهد بود. پس کانون شیرین عبادی که خواهان فعالیت مردمی و دفاع از حقوق بشر است باید دو اصل ناقض اعلامیة جهانی حقوق بشر را که در آغاز همین به اصطلاح «قانون‌اساسی» آمده بپذیرد، آنگاه می‌تواند با تکیه بر «قانون اساسی» جمکران به دفاع از حقوق بشر قیام کند!

بله حقوق‌دانان کانون کذا گویا فراموش کرده‌اند که دفاع از حقوق بشر در ایران با در نظر گرفتن قانون اساسی حکومت اسلامی، اصولاً نقض صریح این قانون به شمار می‌رود و نهایت امر «جرم» است! به دلیل همین فراموشی است که در بیانیة «نوبل‌الله» اصول 26 و 27 و غیره را برای‌مان مطرح می‌کنند، و می‌گویند در زمان محمدخاتمی با گشایش این دفتر موافقت شد. در نتیجه بر همگان ثابت می‌شود که قانون اساسی جمکران هیچ تضادی با اعلامیة جهانی حقوق بشر ندارد، محمد خاتمی یکی از مدافعان پروپاقرص حقوق بشر بوده، و احمدی نژاد تنها مخالف حقوق بشر در این حکومت است. خلاصه، نوبل‌اللهی‌ها با یک بیانیة مختصر و مفید چندین و چند نشان سیاسی زده‌اند: ارائة «تصویر دلپذیر» از قانون اساسی جمکران و ترسیم تصویری دلپذیرتر از محمد خاتمی، به عنوان مدافع حقوق بشر! اتفاقاً شیمون پرز هم از درگاه کاخ سفید استدعا کرده از گفتگو با حکومت جمکران تا هنگام انتخابات خودداری کند. خلاصه مهر محمد خاتمی به دل اسرائیل هم افتاده. به نظر می‌رسد قتل مترجم اعلامیة جهانی حقوق بشر در دوران پرافتخار «اصلاحات»، به دلیل شدت علاقة محمد خاتمی به همین «حقوق» صورت گرفته باشد.

در ادامة بیانیة «نوبل‌الله» آمده که، در عصر طلائی محمد خاتمی وزارت کشور هم خیلی خوب بوده، و «آقای جنتی» که در آن روزهای خوب معاونت سیاسی آن‌ وزارتخانه و ریاست کمیسیون مادة 10 احزاب را بر عهده داشتند، رسماً اعلام کرده بودند که، «با فعالیت‌های کانون هیچ مخالفتی ندارند!» بله آقای جنتی معاون سیاسی وزارت کشور چقدر مامانی و طناز بودند! اصلاً سید ابراهیم نبوی هم از همین «جایگاه» فرهیختگان، یعنی معاونت سیاسی وزارت کشور طنزنویسی آغازیده‌اند! این «وزارت کشور» به دلایلی که بر ما پوشیده‌ مانده، طنازترین وزارتخانة جمکران به شمار می‌رود، به همین دلیل مسئولیت حفظ نظم و امنیت کشور بر عهدة همین وزارتخانه‌ است. بیانیة نوبل‌‌اللهی‌ها در پایان، به دعای پیش از صرف آش نذری شباهت پیدا می‌کند، که واژة خدا را از آن حذف کرده باشند:

«[خدایا] دستور فرما[...]، [خدایا] مسئولین ذیربط وزارت کشور را ارشاد فرما تا [...] اقدام عاجل به عمل آورند[آمین!]»


بله این چنین است که پس از «مراسم» صدور بیانیه و صرف آش نذری می‌رسیم به وق‌وقیة این هفته که توسط آخوند امامی کاشانی در دانشگاه سابق تهران برگزار شد. متن وق‌وقیة ایشان در تداوم گنده‌گوئی‌های جوادی آملی در فیضیه پیرامون خرافات تنظیم شده بود. و به راستی که تمام نبوغ سیدمهدی خاموشی در این متن تجلی یافته. یا بهتر بگوئیم سید مهدی تلاش کرده که حماقت و بلاهت ذاتی‌اش را به اثبات ‌رساند، و در این مهم کاملاً موفق شده. به طور مثال، امروز گلة نمازگزاران جمکرانی کشف کردند که:

«قمه‌زنی نه در دین، نه در روایات و نه در عصر ائمه بوده است؛ بلکه حرکتی جاهلانه است که اصلاً اساس ندارد و برای اسلام مضر است.»


می‌بینیم که هر چه اساس ندارد برای «اسلام» مضر می‌شود! اسلام است و «اساس»، البته به جز خود اسلام که بی‌نیاز از هر گونه اساس است! کاشانی در ادامه عربده می‌زند، شنیدم بعضی‌ها در محرم سال گذشته خود را به زمین انداخته و صورت‌شان را به زمین کشیده‌اند! این کارها آبروی حکومت پرافتخار اسلامی را بر باد می‌دهد! امام جعفر صادق گفته‌اند، این کارها ننگ اسلام است! البته برای مشاهدة «چهرة تابناک و پرافتخار» اسلام و حکومت اسلامی فقط کافی ‌است نگاهی به ویرانه‌های بم بیاندازیم، نبوغ امام جعفر و بقیة قضایا دستگیرمان می‌شود!

کاشانی نازنازی کاملا حق دارد. اعتقادات مردم برای حکومت اسلامی مضر است، ولی چپاول ثروت‌های ملی و سرکوب مردم توسط اوباش مسلح و لباس‌شخصی‌های حکومت اسلامی از جمله مسائل «مفید» به شمار می‌رود. اینکه مردم مستاصل به امامزاده‌های جمکران روی آورند، بسیار هم خوب است. چرا که کیسة سگ‌های‌هار نعلین پوش را حسابی پر می‌کند. ولی اگر همین مردم طبق باورهای سنتی به زیارت بروند چهرة پرافتخار توحش اسلامی مخدوش خواهد شد. و به همین دلیل بود که روز گذشته قلادة جوادی آملی را باز گذارده بودند تا برای مبارزه با خرافات به جانب کشور هند پارس کند. بله راه دور نرویم، این حکومت دین را بهانه کرده، اصل سرکوب مردم است؛ امروز سرکوب مردم به مرحلة سرکوب عقاید مذهبی شیعیان رسیده که در حرم امام هشتم‌شان می‌باید مطابق فرامین اربابان حکومت اسلامی «زیارت» کنند:

«بعضی‌ها موقع رفتن به حرم امام رضا [...] صورت‌شان را به زمین کشیده‌اند [...] اکنون که [حکومت اسلامی] به برکت انقلاب، اسلام، امام، خون شهدا، رهبری و فداکاری و شعور مردم در دنیا جلوه کرده است چرا باید اقداماتی انجام گیرد که خرد شود.»


امامی کاشانی هنگام ایراد چنین ترهاتی از متن شیوای پیام احمدی‌نژاد به درگاه ناخداکلمب بی‌خبر بود. اگر نه می‌گفت:

بعضی‌ها موقع رفتن به حرم ناخداکلمب با مژگان زمین را روبیده و آستان مقدس کلمب‌‌الله را با اشک چشم شستشو داده‌اند. به برکت اسلام، امام، رهبری، بعضی‌ها بی‌شعوری و مزدوری خود را به اثبات رسانده‌اند تا حکومت اسلامی خرد نشود.


نسخة پی‌دی‌اف ـ اسکریبد

نسخة پی‌دی‌اف ـ اسپیس

...

0 نظردهید:

ارسال یک نظر

<< بازگشت