بوزینه و «مرضیه»!
...
مرضیه مرتاضی و دیگر نعلینپرستان مؤنث جمکران میپندارند اگر به صورت غیرقانونی برای «صلح طلبی» تجمع کنند، با بوزینههای کفنپوش و جنگطلب تفاوت دارند. در صورتی که چنین نیست. تجمع غیرقانونی، در هر حال غیرقانونی است، خواه بوزینه باشد خواه مرضیه! البته ما از فواید تظاهرات غیرقانونی نیک آگاهایم، چون «شرایط ویژه» از این طریق هم میتواند حاکم شود. به همین جهت حکومت جمکران و اربابان غربی این حکومت به هر دری میزنند تا شرایط ویژه را بر فضای اجتماعی کشورمان حاکم کنند. و به همین دلیل است که ما از همة کسانی که خواهان استقرار یک حاکمیت دمکراتیکاند میخواهیم، در هیچ تظاهراتی شرکت نکنند. آنگلوساکسونها و شرکاء باید بدانند که طی سیسال، با توسل به یک ترفند واحد نمیتوانند دو براندازی در ایران سازمان دهند.
روز 22 دیماه سالجاری یک گله از گوسفندان چادر سیاه مرکب از، کولائی، جلودارزاده، بیات و ... به رهبری مریم بهروزی که نقش بز گله را ایفا میکند با اکبر بهرمانی ملاقات کردند تا دستورات لازم جهت ایجاد آشوب در خیابان را از حاج اکبر دریافت کنند. و همان روز یک گله از زینبهای بدون چادر به رهبری مرضیه مرتاضی، نوچة مریم بهروزی، در برابر «سفارت» فلسطین با سگهایهار جمکران درگیر شدند. البته گلة زینبها که مجوز تجمع نداشتند صلحطلب بودند و سگهایهار، مخالف صلح طلبی!
بله گروه مرتاضی لنگرودی به پیروی از فرمان حاج اکبر به کنیزکان اصولگرا، بلافاصله در صحنه «حضور» یافت تا از طریق ایجاد یک جنگ زرگری با سگهای هار جمکران، «صحنة خیابان» را در انحصار بوزینههای حکومتی حفظ کند. تا مبادا لائیکها با نفوذ در این اجتماعات، کنیزکان اندرون را به «آزادی» فرا خوانند. میبینیم که «البهرمانی» اگر تا چند روز پیش رسماً مردم را به شورش دعوت میکرد و از آنان میخواست در «صحنه حضور» یابند تا درخیابانها به اهدافشان برسند، به دلیل تضعیف اربابان حکومت اسلامی و جمع شدن دست و پای بوزینگان کفن پوش، رسماً از کنیزکان فرهیختة جمکران درخواست کرده تا در صحنه حضور به هم رسانند.
نوکران آمریکا در حکومت اسلامی از آنجا که گذشت زمان و تحولات تاریخی را به رسمیت نمیشناسند، میپندارند که با انطباق تهاجم نظامی اسرائیل به غزه بر «بیبیگوزکهای» عاشورا میتوان خیابانها را به عرصة زوزه و روضه و عربدهجوئی تبدیل کرد. هر چند که رهبرشان، علی خامنهای چند روز پیش رسماً اعلام داشت که «در این عرصه دست ما بسته است.» ولی اکبر بهرمانی از هر فرصتی برای آشوب طلبی استفاده میکند تا شاید «شرایط ویژه» برقرار شود و ارباباناش دستخالی نمانند. اینبار سردار سازندگی دلگرم از اعطای جایزة سیمون دوبووار به کمپین آش، بوی کباب به مشامش خورده و از آنجا که نان را همیشه به نرخ روز نشخوار میکند، و همواره در جهت باد حرکت کرده، متوجه شده که باد در بادبان کمپین آش افتاده! کمپینی که به پیروی از فرامین رادیو فردا، جهت انحراف اذهان از «حقوق اجتماعی زنان»، شعار ابلهانة «حضور زنان در اجتماع» را مطرح میکند.
از اینرو اکبر بهرمانی نیز گلة مریم بهروزی را به مجمع تشخیص مصلحت استعمار فراخواند و گفت، خانه نشینی جایز نیست، «امکانات وسیع» جهت عربدهجوئی و لات بازی فراهم خواهیم آورد. پس برای دفاع از صلح به خیابانها بیائید، و همانطور که زینب و رقیه در صحرای کربلا «تظاهرات» و «مبارزات» کردند و با «رشادت» به سپاهیان یزید گفتند، وای برشما که «وار» میکنید و از «لاو» میگریزید، شما هم در خیابان کاخ با سگهای هار «مبارزات» به راه بیاندازید. شاید یک جایزة «ژان پل سارتر» هم نصیب من شود:
«جامعه از خانه نشینی زنان [...] ضرر خواهد کرد [...] با توجه به بستر قانونی لازم که پس از انقلاب برای فعالیت زنان ایجاد شده[...] و [با استفاده] از امکانات وسیعی که دراختیار دارند [میتوانند] جامعه را نیز با خود همراه [کرده] زمینه را برای حضور بیشتر زنان در عرصههای مختلف [فراهم آورند]»
منبع: ایلنا، مورخ 22 دیماه سالجاری
چه خوب! «اسلام» به زنان «امکانات وسیع» داد تا بتوانند بجای برخورداری از «حقوق انسانی» به مقام و مرتبة اللهکرم و زینب و رقیه ارتقاء درجه یافته، مثل سگهار در ملاء عام زوزه بکشند و شیون و زاری به راه بیاندازند. این «امکانات وسیع» روز 22 دیماه «وسیعتر» شده و در اختیار کنیزکان بهرمانی نیز قرار گرفت، تا بتوانند به بهانة صلحطلبی در غزه، با بوزینهگان کفنپوش جنگ زرگری به راه انداخته تصویرشان زینت بخش «ریش آنلاین»، مورخ 23 دیماه شود!
بله! «ریش آنلاین» یا همان روزآنلاین دیگر نمیتواند با انتشار تصاویر رزمناوهای آمریکا به ارعاب مردم بپردازد، به همین دلیل آن رزمناوهای مهیب جای خود را به بوزینهگان مؤنث فرهیخته و اصولگرا سپردهاند. بوزینهگان کذا، پس از کسب اجازة همسر، یا پدر و پدرجد، و احیاناً پس از کسب تأئیدات آیات عظام، از خانه خارج شده، روسریشان را کمی به عقب میکشند، تا سپاهیان شمر را وسوسه کنند. لشکریان زینب، از آن عینکهای مکشمرگما و آخرین مدلهای «کربلائی» به چشمان شهلایشان زدهاند تا از آفتاب صحرای کربلا هم در امان باشند. زینبها همچنین در صحرای کربلا پالتوهای پشمین به تن کردهاند تا سوز سرمای تهران بر پیکر مبارکشان گزندی نرساند.
آری! در هزارة سوم، این است «حقوق زن» در اسلام: عربده جوئی در خیابان، ایفای نقش ماشالله قصاب با روسری، یا تبدیل شدن به اهرم فشار استعمار در داخل مرزهای ایران. چرا؟ چون منافع غرب در منطقه به خطر افتاده و حکومت اسلامی میرود تا کنترل فضای اجتماعی را به طور کلی از دست بدهد. و کسی هم نمیتواند فضای مذکور را دچار تنش کند. این بزرگترین خطری است که حکومتهای استعماری را تهدید میکند: فروکش کردن بحران!
امروز تهاجم نظامی به ایران منتفی شده، و ارعاب مردم از این طریق دیگر امکانپذیر نیست. اهرم جادوئی «نبرد با اسرائیل» و «جهاد» نیز از چنگال رهبر فرزانه و دیگر نوکران آمریکا در جمکران خارج شده، و منوچهر متکی، وزیر امورخارجة حکومت مفلوک را حتی به مذاکرات پیرامون جنگ غزه راه ندادند. به همین دلیل نامبرده از طریق تلفن برای «بازسازی» غزه از چینیها دعوت به عمل آورد ـ البته بازسازی تونلهای کذا ـ تا «امکانات وسیع» تجارت قاچاق و دلالی اسلحه نابود نشود و زبانشلال، آمریکا تنها نماند! حضور چین در غزه میتواند از نابودی کارگاه تولید و پرورش طالبان جلوگیری کند. چرا که در غیراینصورت ممکن است فضای تهی از مبارزان «رشید» حماس را طرفداران صلح پر کنند، و این امر منافع جنگ طلبان اسرائیل را به شدت تهدید خواهد کرد. و خلاصه، «علی» میماند و حوضاش! و معلوم میشود که اکبر بهرمانی زنان را موجوداتی صغیر و مهجور به شمار میآورد و معتقد است که اگر در زندان اسلام به زنجیر نباشند، «گمراه» شده از مسیر مقدس «بردگی» خارج خواهند شد:
«اگر فضای لازم برای فعالیت زنان معتقد به اسلام و انقلاب فراهم نباشد، این خلا توسط لائیکها [...] پر خواهد شد و آنان تلاش خواهند کرد جامعة زنان را از مسیر اصلی خود گمراه کنند.»
بله «لائیک» در ذهن علیل بهرمانی مسلما همان «شیطان» است که ننه حوا را هم فریب داد و «آدم» ناچار شد «بهشت» بردگی را ترک کند. اگر لائیکها در فضای اجتماعی حضور یابند، مسلماً به ملاقات یک جفت نعلین جنایتکار و مزدور نخواهند رفت و از آخوند جماعت کسب تکلیف نخواهند کرد. در نتیجه امثال بهرمانی میباید به شغل اصلی خود یعنی روضه خوانی، باج گیری و قمهزنی بازگردند. ولی امروز که گوسفندانی چون مریم بهروزی و الهه کولائی وجود دارند، اکبر بهرمانی در جایگاه «ناجی» زنان قرار میگیرد! به عبارت دیگر ارتقاء اجتماعی زنان بدون اثبات مراتب کنیزی در خدمت آخوندجماعت امکانپذیر نخواهد بود. بیدلیل نیست که عبادیها، مرضیه مرتاضیها و دیگر طرفداران نعلین را زنستیز میخوانیم، اینان قصد آن دارند که ذلت و حقارت خود و طبقة اجتماعی خود را به کل زنان ایران تحمیل کنند.
الهه کولائی، یکی از کنیزکان محمدخاتمی و نمایندة دورة ششم مجلس جمکران، که مانند دیگر نخبگان حکومت از زبالهدان استخراج شده، و در دانشگاه «تدریس» حماقت میکند، در جلسة گوسفندان چادرسیاه میگوید، جایگاه زنان از مسیر مذهب میتواند ارتقاء یابد. به عبارت دیگر به زعم ایشان زنان در همان مرحلة بردگی میباید تا ابد در جا بزنند:
«ارتقای جایگاه زنان جامعه [...] از مسیر مذهب میسر [است] [...] در این مسیر عالمان دینی [...] نقش اساسی ایفا میکنند.»
میبینیم که بهرمانی و دیگر آخوندها جایگاه خود را در واقع مدیون حقارت و حماقت همین زینبهای زماناند. مسلماً اگر فضای اجتماعی باز باشد، امثال کولائی یا رفعت بیات و مریم بهروزی میباید زندگی را به نوحه خوانی و مداحی سر سفرههای نذری بگذرانند. ولی به برکت وجود «عالمان دینی» از قماش رفسنجانی، اینان ارتقاء اجتماعی یافتهاند! پس تعجبی هم ندارد که از ولینعمت خود اینچنین سپاسگزار باشند.
طی دیدار کنیزکان چادرسیاه با سردار سازندگی، آخوند بهرمانی به روال معهود خود روضه خوانی و ذکر مصیبت کرده، ضمن اشاره به «نقش ممتاز» زینب و «رشادت» فاطمه میگوید، اسلام هیچ مخالفتی با «حضور زنان» ندارد به شرط اینکه «در چارچوب شرع» باشد! بله نمونة بارز «زبان انسداد» یا «زبان نارسیس» را در همین چند جملة وقیحانه به وضوح مشاهده میکنیم. زبانی که حول محور اسطورة مقدس در سکون فرورفته و با «تکرار» یک داستان موهوم، ساختگی و بیسروته تلاش میکند زمان و مکان را بکلی نادیده انگارد:
«[رفسنجانی] با اشاره به وقایع [روایات] صدر اسلام و رشادتهای حضرت فاطمه و[...] نقش ممتاز حضرت زینب و روشنگری ایشان در باره واقعة [روایت] عاشورا، تاکید کرد این مسائل نشان میدهد در صدر اسلام به نقش و توانمندیهای زنان اهمیت داده میشده و اسلام مخالفتی با حضور زنان در حوزههای سیاسی [...] در چارچوب شرع ندارد»
البته این نخستین بار نیست که آخوند جماعت زمان حال را در صدر اسلام رویت میکند و فانتزیهای «بیبیگوزکانه» قشر روحانی را در کمال حماقت «رخداد» و «واقعه» و «تاریخ» میخواند، ولی این نخستین بار است که جیرهخواران سنتی سفارتخانة کذا جایگاه ویژة خود را به عنوان «صدای حکومت اسلامی» و تنها «صدای حاکم» از دست دادهاند. با ایجاد فضای مجازی، دوران برخورداری حکومت اسلامی از امتیازات «کلام یکسویه» و «آمرانه» به پایان رسیده و این حکومت ناچار است، صدای منطق، صدای ما و دیگر مخالفان لائیک را بشنود. و ما به اکبر بهرمانی و ارباباناش میگوئیم که به راه انداختن تجمع غیرقانونی و ایجاد جنگ زرگری بین دو گروه حکومتی دیگر کارساز مشکلاتشان نخواهد بود. دوران لاتسالاری به سر رسیده.
روز 22 دیماه سالجاری یک گله از گوسفندان چادر سیاه مرکب از، کولائی، جلودارزاده، بیات و ... به رهبری مریم بهروزی که نقش بز گله را ایفا میکند با اکبر بهرمانی ملاقات کردند تا دستورات لازم جهت ایجاد آشوب در خیابان را از حاج اکبر دریافت کنند. و همان روز یک گله از زینبهای بدون چادر به رهبری مرضیه مرتاضی، نوچة مریم بهروزی، در برابر «سفارت» فلسطین با سگهایهار جمکران درگیر شدند. البته گلة زینبها که مجوز تجمع نداشتند صلحطلب بودند و سگهایهار، مخالف صلح طلبی!
بله گروه مرتاضی لنگرودی به پیروی از فرمان حاج اکبر به کنیزکان اصولگرا، بلافاصله در صحنه «حضور» یافت تا از طریق ایجاد یک جنگ زرگری با سگهای هار جمکران، «صحنة خیابان» را در انحصار بوزینههای حکومتی حفظ کند. تا مبادا لائیکها با نفوذ در این اجتماعات، کنیزکان اندرون را به «آزادی» فرا خوانند. میبینیم که «البهرمانی» اگر تا چند روز پیش رسماً مردم را به شورش دعوت میکرد و از آنان میخواست در «صحنه حضور» یابند تا درخیابانها به اهدافشان برسند، به دلیل تضعیف اربابان حکومت اسلامی و جمع شدن دست و پای بوزینگان کفن پوش، رسماً از کنیزکان فرهیختة جمکران درخواست کرده تا در صحنه حضور به هم رسانند.
نوکران آمریکا در حکومت اسلامی از آنجا که گذشت زمان و تحولات تاریخی را به رسمیت نمیشناسند، میپندارند که با انطباق تهاجم نظامی اسرائیل به غزه بر «بیبیگوزکهای» عاشورا میتوان خیابانها را به عرصة زوزه و روضه و عربدهجوئی تبدیل کرد. هر چند که رهبرشان، علی خامنهای چند روز پیش رسماً اعلام داشت که «در این عرصه دست ما بسته است.» ولی اکبر بهرمانی از هر فرصتی برای آشوب طلبی استفاده میکند تا شاید «شرایط ویژه» برقرار شود و ارباباناش دستخالی نمانند. اینبار سردار سازندگی دلگرم از اعطای جایزة سیمون دوبووار به کمپین آش، بوی کباب به مشامش خورده و از آنجا که نان را همیشه به نرخ روز نشخوار میکند، و همواره در جهت باد حرکت کرده، متوجه شده که باد در بادبان کمپین آش افتاده! کمپینی که به پیروی از فرامین رادیو فردا، جهت انحراف اذهان از «حقوق اجتماعی زنان»، شعار ابلهانة «حضور زنان در اجتماع» را مطرح میکند.
از اینرو اکبر بهرمانی نیز گلة مریم بهروزی را به مجمع تشخیص مصلحت استعمار فراخواند و گفت، خانه نشینی جایز نیست، «امکانات وسیع» جهت عربدهجوئی و لات بازی فراهم خواهیم آورد. پس برای دفاع از صلح به خیابانها بیائید، و همانطور که زینب و رقیه در صحرای کربلا «تظاهرات» و «مبارزات» کردند و با «رشادت» به سپاهیان یزید گفتند، وای برشما که «وار» میکنید و از «لاو» میگریزید، شما هم در خیابان کاخ با سگهای هار «مبارزات» به راه بیاندازید. شاید یک جایزة «ژان پل سارتر» هم نصیب من شود:
«جامعه از خانه نشینی زنان [...] ضرر خواهد کرد [...] با توجه به بستر قانونی لازم که پس از انقلاب برای فعالیت زنان ایجاد شده[...] و [با استفاده] از امکانات وسیعی که دراختیار دارند [میتوانند] جامعه را نیز با خود همراه [کرده] زمینه را برای حضور بیشتر زنان در عرصههای مختلف [فراهم آورند]»
منبع: ایلنا، مورخ 22 دیماه سالجاری
چه خوب! «اسلام» به زنان «امکانات وسیع» داد تا بتوانند بجای برخورداری از «حقوق انسانی» به مقام و مرتبة اللهکرم و زینب و رقیه ارتقاء درجه یافته، مثل سگهار در ملاء عام زوزه بکشند و شیون و زاری به راه بیاندازند. این «امکانات وسیع» روز 22 دیماه «وسیعتر» شده و در اختیار کنیزکان بهرمانی نیز قرار گرفت، تا بتوانند به بهانة صلحطلبی در غزه، با بوزینهگان کفنپوش جنگ زرگری به راه انداخته تصویرشان زینت بخش «ریش آنلاین»، مورخ 23 دیماه شود!
بله! «ریش آنلاین» یا همان روزآنلاین دیگر نمیتواند با انتشار تصاویر رزمناوهای آمریکا به ارعاب مردم بپردازد، به همین دلیل آن رزمناوهای مهیب جای خود را به بوزینهگان مؤنث فرهیخته و اصولگرا سپردهاند. بوزینهگان کذا، پس از کسب اجازة همسر، یا پدر و پدرجد، و احیاناً پس از کسب تأئیدات آیات عظام، از خانه خارج شده، روسریشان را کمی به عقب میکشند، تا سپاهیان شمر را وسوسه کنند. لشکریان زینب، از آن عینکهای مکشمرگما و آخرین مدلهای «کربلائی» به چشمان شهلایشان زدهاند تا از آفتاب صحرای کربلا هم در امان باشند. زینبها همچنین در صحرای کربلا پالتوهای پشمین به تن کردهاند تا سوز سرمای تهران بر پیکر مبارکشان گزندی نرساند.
آری! در هزارة سوم، این است «حقوق زن» در اسلام: عربده جوئی در خیابان، ایفای نقش ماشالله قصاب با روسری، یا تبدیل شدن به اهرم فشار استعمار در داخل مرزهای ایران. چرا؟ چون منافع غرب در منطقه به خطر افتاده و حکومت اسلامی میرود تا کنترل فضای اجتماعی را به طور کلی از دست بدهد. و کسی هم نمیتواند فضای مذکور را دچار تنش کند. این بزرگترین خطری است که حکومتهای استعماری را تهدید میکند: فروکش کردن بحران!
امروز تهاجم نظامی به ایران منتفی شده، و ارعاب مردم از این طریق دیگر امکانپذیر نیست. اهرم جادوئی «نبرد با اسرائیل» و «جهاد» نیز از چنگال رهبر فرزانه و دیگر نوکران آمریکا در جمکران خارج شده، و منوچهر متکی، وزیر امورخارجة حکومت مفلوک را حتی به مذاکرات پیرامون جنگ غزه راه ندادند. به همین دلیل نامبرده از طریق تلفن برای «بازسازی» غزه از چینیها دعوت به عمل آورد ـ البته بازسازی تونلهای کذا ـ تا «امکانات وسیع» تجارت قاچاق و دلالی اسلحه نابود نشود و زبانشلال، آمریکا تنها نماند! حضور چین در غزه میتواند از نابودی کارگاه تولید و پرورش طالبان جلوگیری کند. چرا که در غیراینصورت ممکن است فضای تهی از مبارزان «رشید» حماس را طرفداران صلح پر کنند، و این امر منافع جنگ طلبان اسرائیل را به شدت تهدید خواهد کرد. و خلاصه، «علی» میماند و حوضاش! و معلوم میشود که اکبر بهرمانی زنان را موجوداتی صغیر و مهجور به شمار میآورد و معتقد است که اگر در زندان اسلام به زنجیر نباشند، «گمراه» شده از مسیر مقدس «بردگی» خارج خواهند شد:
«اگر فضای لازم برای فعالیت زنان معتقد به اسلام و انقلاب فراهم نباشد، این خلا توسط لائیکها [...] پر خواهد شد و آنان تلاش خواهند کرد جامعة زنان را از مسیر اصلی خود گمراه کنند.»
بله «لائیک» در ذهن علیل بهرمانی مسلما همان «شیطان» است که ننه حوا را هم فریب داد و «آدم» ناچار شد «بهشت» بردگی را ترک کند. اگر لائیکها در فضای اجتماعی حضور یابند، مسلماً به ملاقات یک جفت نعلین جنایتکار و مزدور نخواهند رفت و از آخوند جماعت کسب تکلیف نخواهند کرد. در نتیجه امثال بهرمانی میباید به شغل اصلی خود یعنی روضه خوانی، باج گیری و قمهزنی بازگردند. ولی امروز که گوسفندانی چون مریم بهروزی و الهه کولائی وجود دارند، اکبر بهرمانی در جایگاه «ناجی» زنان قرار میگیرد! به عبارت دیگر ارتقاء اجتماعی زنان بدون اثبات مراتب کنیزی در خدمت آخوندجماعت امکانپذیر نخواهد بود. بیدلیل نیست که عبادیها، مرضیه مرتاضیها و دیگر طرفداران نعلین را زنستیز میخوانیم، اینان قصد آن دارند که ذلت و حقارت خود و طبقة اجتماعی خود را به کل زنان ایران تحمیل کنند.
الهه کولائی، یکی از کنیزکان محمدخاتمی و نمایندة دورة ششم مجلس جمکران، که مانند دیگر نخبگان حکومت از زبالهدان استخراج شده، و در دانشگاه «تدریس» حماقت میکند، در جلسة گوسفندان چادرسیاه میگوید، جایگاه زنان از مسیر مذهب میتواند ارتقاء یابد. به عبارت دیگر به زعم ایشان زنان در همان مرحلة بردگی میباید تا ابد در جا بزنند:
«ارتقای جایگاه زنان جامعه [...] از مسیر مذهب میسر [است] [...] در این مسیر عالمان دینی [...] نقش اساسی ایفا میکنند.»
میبینیم که بهرمانی و دیگر آخوندها جایگاه خود را در واقع مدیون حقارت و حماقت همین زینبهای زماناند. مسلماً اگر فضای اجتماعی باز باشد، امثال کولائی یا رفعت بیات و مریم بهروزی میباید زندگی را به نوحه خوانی و مداحی سر سفرههای نذری بگذرانند. ولی به برکت وجود «عالمان دینی» از قماش رفسنجانی، اینان ارتقاء اجتماعی یافتهاند! پس تعجبی هم ندارد که از ولینعمت خود اینچنین سپاسگزار باشند.
طی دیدار کنیزکان چادرسیاه با سردار سازندگی، آخوند بهرمانی به روال معهود خود روضه خوانی و ذکر مصیبت کرده، ضمن اشاره به «نقش ممتاز» زینب و «رشادت» فاطمه میگوید، اسلام هیچ مخالفتی با «حضور زنان» ندارد به شرط اینکه «در چارچوب شرع» باشد! بله نمونة بارز «زبان انسداد» یا «زبان نارسیس» را در همین چند جملة وقیحانه به وضوح مشاهده میکنیم. زبانی که حول محور اسطورة مقدس در سکون فرورفته و با «تکرار» یک داستان موهوم، ساختگی و بیسروته تلاش میکند زمان و مکان را بکلی نادیده انگارد:
«[رفسنجانی] با اشاره به وقایع [روایات] صدر اسلام و رشادتهای حضرت فاطمه و[...] نقش ممتاز حضرت زینب و روشنگری ایشان در باره واقعة [روایت] عاشورا، تاکید کرد این مسائل نشان میدهد در صدر اسلام به نقش و توانمندیهای زنان اهمیت داده میشده و اسلام مخالفتی با حضور زنان در حوزههای سیاسی [...] در چارچوب شرع ندارد»
البته این نخستین بار نیست که آخوند جماعت زمان حال را در صدر اسلام رویت میکند و فانتزیهای «بیبیگوزکانه» قشر روحانی را در کمال حماقت «رخداد» و «واقعه» و «تاریخ» میخواند، ولی این نخستین بار است که جیرهخواران سنتی سفارتخانة کذا جایگاه ویژة خود را به عنوان «صدای حکومت اسلامی» و تنها «صدای حاکم» از دست دادهاند. با ایجاد فضای مجازی، دوران برخورداری حکومت اسلامی از امتیازات «کلام یکسویه» و «آمرانه» به پایان رسیده و این حکومت ناچار است، صدای منطق، صدای ما و دیگر مخالفان لائیک را بشنود. و ما به اکبر بهرمانی و ارباباناش میگوئیم که به راه انداختن تجمع غیرقانونی و ایجاد جنگ زرگری بین دو گروه حکومتی دیگر کارساز مشکلاتشان نخواهد بود. دوران لاتسالاری به سر رسیده.
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت