الاغ و بشقاب!
...
نیاکان ما گفتهاند، «خوشبخت آنکه کره خر آمد، الاغ رفت»! ما میگوئیم، خوشبخت آنکه کره خر آمد، الاغ ماند. چرا که امروز در حکومت نعلین زمان به رسمیت شناخته نمیشود، و هیچ «تحولی» هم صورت نخواهد پذیرفت. در نتیجه امروز «زنان» ایران همانجائی قرار میگیرند که سیسال پیش نشسته بودند، همانجائی که سیمین بهبهانی قرار داشته و دارد: جایگاه طرفداری از حکومت توحش اسلامی.
به ادعای سیمین بهبهانی، امروز زنان ایران هیچ مخالفتی با حکومت نعلین ندارند، و به عنوان موجود صغیر و تحت قیمومت مرد خواهان اجرای قوانین انسانیاند. چون به زعم «خواهر» بهبهانی، قوانین جاری در حکومت نعلین «انسانی» است. این چکیدة ترهاتی است که «سیمون» بهبهانی، یا همان «سیمین دوبووار جمکرانی» پس از دریافت جایزة کذا از دستهای مقدس محفل جولیا کریستوا بر زبان رانده!
سیمین بهبهانی، شاعرک دینپرست حکومت اسلامی که اخیراً جایزة سیمون دوبووار دینی را از محفل جنگفروشان و اسرائیلپرستان دریافت کرده، طی مصاحبه با روزآنلاین، تأکید میکند که زنان ایران موافق حکومتاند. بهبهانی در ادامة این سخنان بیشرمانه زن را به عنوان موجود تحت قیمومت مرد خوانده میگوید، زنان میخواهند قوانین «انسانی» در مورد آنان اجرا شود! به عبارت دیگر قوانین تحجر حکومت جمکران که در مورد مردان اجرا میشود به زعم «سیمون بهبهانی»، «انسانی» است، در نتیجه ایشان ابراز تأسف فرمودهاند که این قوانین شامل حال زنان نمیشود!
پیشتر گفتیم که ادیان ابراهیمی و به ویژه دین اسلام، حقوق انسانی را به مفهوم امروزی کلمه به رسمیت نمیشناسند و زن را به عنوان موجود صغیر، در مقام همسر، دختر و یا خواهر همواره تحت قیمومت مرد میبینند. به عبارت دیگر در چارچوب نگرش دینی، زن هیچگونه موجودیتی به عنوان «انسان» مستقل ندارد. حاجیه سیمین دوبووار جمکران نیز گویا زن را در همین چارچوب به رسمیت میشناسند:
«من فکر نمیکنم اشکال زیادی بر سر راه فعالیتهای زنان پیش بیاید، چرا که زنها [...] ثابت میکنند که نه برانداز هستند نه چریک و نه مخالف کسی، بلکه میخواهند که قوانین انسانی در بارة آنها اجرا شود و آنها را به چشم نیمة بیمار و ناتوان جامعه نگاه نکنند و بدانند که زنان، مادرها و خواهر و دخترهای آنها هستند.»
البته ما هم به «سیمون» بهبهانی میگوئیم «فکر کردن» ویژة «انسان آزاد» است. بردگان و بندگان باید طوطیوار از طریق تکرار، بر افکار اربابان و سروران خود مهر تأئید بزنند. پس سرکار و هم پالکیهایتان به خودتان تهمت ناروای «فکر کردن» نزنید. کسی که تفاوت بین احکام تحجر دینی و قوانین انسانی را نمیشناسد، به چه حقی سخنگوی زنان ایران شده و از این شکرخوریها میکند؟ میباید به ایشان و همفکرانشان یادآور شویم که برداشتن آن تکه پارچه، رنگ کردن موی سر و آرایش کردن به هیچ عنوان دلیل بر آزاداندیشی کسی نیست.
البته فکر نکنید، شاعرک جمکران به دلیل کبر سن خرفت شده و مهمل میگوید! ابداً چنین نیست! «سیمون» بهبهانی فقط مطالبات غرب از زنان ایران را همچون شتر ملک فهد نشخوار میکند. همچنانکه سازمان تبلیغات اسلامی نیز هر هفته از زبان یک جفت نعلین مطالبات اربابان حکومت اسلامی را در قالب وقوقیه تنظیم و در سراسر کشور پخش میکند. پیشتر نیز گفتیم «پروپاگاند» پیامی است از جانب «قدرت» برای دریافت پاسخ مطلوب.
پروپاگاند ایالات متحد که در دوران جورج بوش بر محور اسلامستیزی تنظیم شده بود تا زمینة سرکوب ملتها در کشورهای مسلماننشین منطقه را فراهم آورد، با «ظهور» باراک اوباما با صورتک «احترام به اسلام» به میدان آمده، تا همان سرکوب را شدت بخشد. سخنانی که باراک اوباما ضمن مصاحبه با شبکة العربیه بر زبان آورد شاهدی است بر این مدعا. اوباما که در واقع معلوم نیست کیست و از کجا سروکلهاش پیدا شده، بهترین گزینة گروه برژینسکی برای حاکمیت آمریکا در شرایط فعلی است. هر گاه لازم آید، ایشان یک مسیحی متعهداند، و هر گاه منافع پنتاگون ایجاب کند، باراک اوباما به باراک «حسین» اوباما تبدیل شده، درخانوادهای مسلمان چشم به جهان میگشاید، و خصوصاً اسلام را بسیار محترم میشمارد و از امتیازات عمدة ایشان یکی اینکه «سالها» در یک کشور مسلماننشین یعنی اندونزی زندگی فرمودهاند!
البته هیچیک از این خبرهای «مؤثق» از «منبع موثق» برخوردار نیست! ولی هیچ اهمیتی ندارد! همینکه کارساز تبلیغات استعماری عموسام باشد کفایت خواهد کرد. آنچه مسلم است اینکه رئیس جمهور در ایالات متحد همواره کارگزار و خادم پنتاگون است و برای تأمین منافع مقدس پنتاگون از هیچ فداکاری و از جان گذشتگی دریغ نخواهد کرد.
و به این ترتیب که اوضاع پیش میرود، بزودی اوباما پیش از هر مصاحبه با العربیه یا المنار یک «اذان» هم برایمان میگوید، سپس سجاده پهن کرده چند رکعت نماز خواهد خواند، و بعد از اتمام نماز هفتاد بار سجده میکند و به العربیه میگوید، ما برای ایران احترام قائلایم، این دولت ایران است که با ما دشمن است! ایران مشتهای گره کرده خود را باز کند و ... بله، این پیام اصلی پروپاگاند استعمار است که همزمان شعارهای پوچ جبهة ملی، نهضت عاظادی، اصلاحطلبان و حکومت نعلین را در خود مستتر دارد.
این پروپاگاند بیشرمانه به ما میگوید، حکومت اسلامی، که برخاسته از کودتای ننگین سازمان ناتو است، و در پی تصمیمات اتخاذ شده در نشست گوادالوپ بر ملت ایران تحمیل شده، ضدآمریکائی است! به ما میگوید، حکومت پوشالی اسلامی که فروپاشیاش در گرو یک اشارة سازمان سیا است، با اربابان خود سر ستیز دارد! و در این راستا بهتر است نگاهی داشته باشیم به «روضهنامة» کیهان، شیپور هریتیج کلاب در ایران.
متأسفانه به دلیل درگذشت رامین مولائی برای مشاهدة پیام حاکمیت ایالات متحد به نوکراناش در جمکران ناچار شدم به سلاخخانة پاسدار شریعتمداری یا همان «دریوزنامة کیهان» مراجعه کنم. «دریوزنامه» مورخ 28 ژانویه 2009، از زبان یوشکا فیشر، عامل نفوذی سیا در تشکلهای چپ مینویسد، نتیجة جنگ غزه هیچ اهمیتی ندارد، جنگ غزه به جنبش حماس به عنوان نمایندة مردم فلسطین «مشروعیت» بخشید! این همان ترهاتی است که توسط رسانههای حکومت نعلینها از جمله فارسنیوز و حنازرچوبه «بازتولید» شده. پاسدار شریعتمداری در پایان مطلب خود برای تحکیم سخنان احمقانة فیشر، به دامان نوآم چامسکی هم متوسل شده! البته چامسکی از سکوت اوباما در برابر کشتار غیرنظامیان غزه انتقاد کرده، و سخناناش هیچ ارتباطی با مزخرفات یوشکا فیشر ندارد. ولی درک این مطلب برای پاسدار شریعتمداری امکانپذیر نیست، چرا که ایشان نیز باید به «باز تولید» تبلیغات جنگطلبانة برتریطلبان آنگلوساکسون بپردازند. در نتیجه فراموش میکنند که یوشکا فیشر «مبتکر» نشست مفتضح برلین است، نشستی که هدفاش تحکیم جایگاه پاسداراکبر و دیگر فعلة فاشیسم به عنوان نمایندگان مردم ایران بود. بله، این است فواید سفله پروری و حماقتگستری استعمار! شریعتمداری یوشکا فیشر را طرفدار حماس معرفی میکند بدون اینکه بداند حمایت فردی با سابقة «درخشان» فیشر از حماس در واقع نشان از همسوئی حماس با سیاست محفل یوشکا فیشر خواهد داشت.
همانطور که میبینیم یوشکا فیشر، مانند سازمان دینپرور ناتو در واقع از جمله فدائیان اسلام است، ولی به مصداق «مرگ خوب است اما برای همسایه»، فیشر هم اسلام را برای مردم ایران میپسندد؛ خودشان در «جمهوری فدرال» زندگی میکنند! در نتیجه طبیعی است که برای مردم فلسطین هم نسخة حماس مورد توجه ایشان قرار گیرد. چرا که جنبش «الفتح» یک نهضت لائیک است و این امکان وجود دارد که نان حضرتشان کمی تا قسمتی «آجر» شود. حال سلاخخانة هریتیج کلاب در جمکران را ترک میگوئیم و بازمیگردیم به پروپاگاند هرالد تریبون، فیگارو، لوموند و بهتر بگوئیم «اجماع استعماری» در تبلیغات رسانههای غرب.
همة این رسانهها یکصدا فریاد میزنند، حاکمیت آمریکا طی سه دهة اخیر «دشمن» حکومت نعلینها بوده، چرا که در ایران «انقلاب» ضدآمریکائی شده! بله، هیچیک از این رسانهها نمیگوید حاکمیت آمریکا به دلیل دشمنی با مردم ایران، نعلینها را به حکومت رساند! و هیچیک نخواهد گفت که حاکمیت آمریکا هیچ خصومتی با دست نشاندگان خود در تهران نمیتواند داشته باشد، و هیچیک نخواهد گفت که حاکمیت ایران، مانند حاکمیت ایالات متحد دشمن واقعی ملت ایران است. همة قلم به مزدهای سازمان سیا همچون سگهای تعلیم دیده، به معلق زدن برای ارباب مشغول شده، در باب حکومت «ضدامپریالیست» نعلینها قلمفرسائی میکنند. همه میگویند، کودتای 28 مرداد بر ضد مصدق بود، و آمریکا، نه انگلستان، از این کودتا حمایت کرده. همه میگویند، در 22 بهمن 1357 مردم ایران بر ضد آمریکا «انقلاب» کردند و به دلیل حمایت ایالات متحد از شاه، عصبانی شدند و سفارتخانة آمریکا را هم اشغال کردند و ... خلاصه همان قصة تکراری که سه دهه است در رسانهها به زبانهای مختلف به مردم ایران تحویل میدهند، و انتظار دارند که ما ملت هم این مهملات را بپذیریم!
در این گیرودار بوزینههای سازمان سیا در جمکران نیز جهت بازار گرمی برای ارباب نعلوارونه میزنند. پاسدار شریعتمداری در کیهان مورخ 28 ژانویه مینویسد، سیاست آمریکا با تغییر رئیس جمهور عوض نمیشود! به عبارت دیگر ژنرال شریعتمداری تأکید میکند که آمریکا همچنان در شرایطی قرار دارد که به جرج بوش اجازه داد تهاجم نظامی به افغانستان و عراق را سازمان دهد! البته شریعتمداری یا بهتر بگوئیم، ارباباناش در ینگهدنیا خیلی کورخواندهاند. اگر ایالات متحد در شرایطی قرار داشت که میتوانست سیاستهای جرج بوش را ادامه دهد، کوکلوکسکلانهای هریتیج کلاب هرگز مجوز ورود یک رنگین پوست نیمه آمریکائی را به کاخ سفید صادر نمیکردند. و اما آخوند جنتی که مانند دیگر مقامات جمکران نان استعمار میجود، در فارس نیوز مورخ 29 ژانویه، از طرفداران برقراری روابط با گاوچرانها دست به انتقاد زده!
چرا؟ چون تبلیغات سازمان سیا در ایران چنین القاء میکند که نکبت و ادبار سه دهة اخیر ناشی از خصومت نعلینها با آمریکا است! به عبارت دیگر، ما ملت میباید بپذیریم که آمریکا خواهان استقرار دمکراسی و رفاه و قانون و صلح و صفا در ایران بوده، ولی آخوندها از آنجا که دشمن آمریکا هستند، این نعمات را از ما دریغ کردند! حال آنکه طی سیسال گذشته، نعلینها به دلیل حمایت بیقیدوشرط حاکمیت آمریکا توانستند به سرکوب مردم ایران و چپاول ثروتهای ملی ما ادامه دهند. و هدف نهائی آمریکا در این «تجربیات» سیساله نهایت امر تجزیة ایران بوده. تجزیة عراق با صورتک فدرالیسم در شرف تکوین است، و اگر فدرالیسم کذا که هیچ ارتباطی با فدرالیسم ندارد ـ عراق فاقد یک دولت مرکزی مقتدر است ـ تحقق یابد، تجزیة ایران نیز غیرقابل اجتناب خواهد شد.
دلیل انتشار مقالات مضحک در رسانههای غرب در باب دشمنی آمریکا و نعلینها پنهان داشتن طرح تجزیة ایران است. طرحی که ایالات متحد نتوانست از طریق استقرار حکومت اسلامی و جنگ با عراق به آن جامة عمل بپوشاند و اکنون میکوشد در پس پردة صلح و دوستی و به بهانة حمایت از اقوام ایرانی آنرا تحقق بخشد. ایالات متحد، در رأس سازمان ناتو برای اعمال نظارت بر مسیر عبور انرژی خواهان حضور نظامی در سواحل خزر است. در نتیجه شیپورهایاش، از جمله روزنامة دین پرور لوموند، شعارهای اردوگاه اوباما را از دهان روحالله خمینی «استخراج» میکند.
به ادعای لوموند، وقتی طرفداران خمینی به او میگفتند که حکومت شاه را نمیتوان سرنگون کرد، خمینی میگفته، «ما میتوانیم». به عبارت دیگر، گروه برژینسکی، «یس! وی کن» را از سخنان امام سیزدهم استخراج کرده و حتماً به همین دلیل در «انتخابات» پیروز شدهاند. همین روزهاست که شیخ مسعود بهنود، متخصص «تاریخ نگاری چاه جمکران» که «هفتصد ـ هشتصد» سال دمکراسی در غرب کشف کرده بود، فرح پهلوی را در کنار خمینی از مخالفان شاه معرفی کند.
شیخ مسعود با تکیه بر خاطرات کشکی و شکمی اسدالله علم که مسلماً خود نیز در نگارش آن سهم به سزائی ایفا کرده به ما میگوید، فرح پهلوی در برابر شاه و در حضور وزیر دربار، رفتار یک زن پرخاشگر از طبقة متوسط را داشته:
«وقتی سگ بزرگ شاه به بشقابها سر کشید، و ملکه او را چخ کرد و شاه برآشفت که چرا همچی میکنی، فرصت پیش آمد تا علم هم تملقی بگوید تا فغان ملکه بلند شد که میگفت همه حتی از این سگ هم تملق میگویند بگذارید یکی باشد که نگوید.»
البته شیخ بهنود فراموش کرده که «ملکه» در هر حال نمیتوانسته چنین رفتاری داشته باشد، چرا که دربار با خانة خیامیها تفاوت داشت! شیخ بهنود همچنین فراموش کرده که «خاطرات علم» مانند دیگر «خاطرات» در امر «تاریخنگاری» نمیتواند مورد «استناد» قرارگیرد. همچنانکه مقالات «واشنگتن پست» در باب «عدم اطلاع سازمان سیا از طرحهای ملایان» بیشتر به یک شوخی خنک و ابلهانه شباهت دارد، چرا که ملایان طرحی از آن خود ندارند و مجریان طرحهای ایالات متحداند.
بله، سایت روزآنلاین مورخ 28 ژانویه مقالهای از «واشنگتن پست» منتشر کرده. این مقاله حاصل «تفکرات عمیق» گرشت نامی، در مقام ناظر ارشد در بنیاد طرفداری از دمکراسی است! ایشان ضمن در ترادف قراردادن نعلینهای مافنگی جمکران با سران اتحاد جماهیر شوروی به ما میگویند، نعلینها بر «ارزشهای انسانی» اسلام همچنان پافشاری میکنند، روابط حکومت اسلامی با آمریکا خصمانه است و نعلینها بزودی به سلاح اتمی دست خواهند یافت و ... و میدانیم که انتشار چنین مهملاتی در واشنگتن پست، رسانة حاکمیت آمریکا، در واقع تهدید روسیه است!
در راستای همین سیاست است که منوچهر متکی، وزیر امورخارجة گورکنها در داووس، خواهان خروج آمریکا از عراق و افغانستان شده. نعلینها، به زبان بیزبانی از گاوچرانها برای حضور در ایران دعوت به عمل میآورند. بازگردیم به مقالة مضحک مستر «گرشت» که ادعا میکند، تهاجم نظامی به عراق ناشی از «عدم اطلاع» سازمان سیا بوده! روشنتر بگوئیم آنحضرت ضمن قیاس به نفس ما را ابله پنداشته تلویحا میفرمایند، برنامة تجزیة عراق و چپاول نفت و حمایت از حکومت اسلامی جمکران در دستورکار نبوده! حتماً استقرار حکومت اسلامی در عراق هم ناشی از عدم اطلاع سازمان سیا بوده!
افسوس که شخص «ملکه» حضور ندارند تا این سگهای نکره، احمق و بیادب را که اینچنین به بشقاب درک و آگاهی مردم ایران «سرک میکشند»، «چخ» بفرمایند!
به ادعای سیمین بهبهانی، امروز زنان ایران هیچ مخالفتی با حکومت نعلین ندارند، و به عنوان موجود صغیر و تحت قیمومت مرد خواهان اجرای قوانین انسانیاند. چون به زعم «خواهر» بهبهانی، قوانین جاری در حکومت نعلین «انسانی» است. این چکیدة ترهاتی است که «سیمون» بهبهانی، یا همان «سیمین دوبووار جمکرانی» پس از دریافت جایزة کذا از دستهای مقدس محفل جولیا کریستوا بر زبان رانده!
سیمین بهبهانی، شاعرک دینپرست حکومت اسلامی که اخیراً جایزة سیمون دوبووار دینی را از محفل جنگفروشان و اسرائیلپرستان دریافت کرده، طی مصاحبه با روزآنلاین، تأکید میکند که زنان ایران موافق حکومتاند. بهبهانی در ادامة این سخنان بیشرمانه زن را به عنوان موجود تحت قیمومت مرد خوانده میگوید، زنان میخواهند قوانین «انسانی» در مورد آنان اجرا شود! به عبارت دیگر قوانین تحجر حکومت جمکران که در مورد مردان اجرا میشود به زعم «سیمون بهبهانی»، «انسانی» است، در نتیجه ایشان ابراز تأسف فرمودهاند که این قوانین شامل حال زنان نمیشود!
پیشتر گفتیم که ادیان ابراهیمی و به ویژه دین اسلام، حقوق انسانی را به مفهوم امروزی کلمه به رسمیت نمیشناسند و زن را به عنوان موجود صغیر، در مقام همسر، دختر و یا خواهر همواره تحت قیمومت مرد میبینند. به عبارت دیگر در چارچوب نگرش دینی، زن هیچگونه موجودیتی به عنوان «انسان» مستقل ندارد. حاجیه سیمین دوبووار جمکران نیز گویا زن را در همین چارچوب به رسمیت میشناسند:
«من فکر نمیکنم اشکال زیادی بر سر راه فعالیتهای زنان پیش بیاید، چرا که زنها [...] ثابت میکنند که نه برانداز هستند نه چریک و نه مخالف کسی، بلکه میخواهند که قوانین انسانی در بارة آنها اجرا شود و آنها را به چشم نیمة بیمار و ناتوان جامعه نگاه نکنند و بدانند که زنان، مادرها و خواهر و دخترهای آنها هستند.»
البته ما هم به «سیمون» بهبهانی میگوئیم «فکر کردن» ویژة «انسان آزاد» است. بردگان و بندگان باید طوطیوار از طریق تکرار، بر افکار اربابان و سروران خود مهر تأئید بزنند. پس سرکار و هم پالکیهایتان به خودتان تهمت ناروای «فکر کردن» نزنید. کسی که تفاوت بین احکام تحجر دینی و قوانین انسانی را نمیشناسد، به چه حقی سخنگوی زنان ایران شده و از این شکرخوریها میکند؟ میباید به ایشان و همفکرانشان یادآور شویم که برداشتن آن تکه پارچه، رنگ کردن موی سر و آرایش کردن به هیچ عنوان دلیل بر آزاداندیشی کسی نیست.
البته فکر نکنید، شاعرک جمکران به دلیل کبر سن خرفت شده و مهمل میگوید! ابداً چنین نیست! «سیمون» بهبهانی فقط مطالبات غرب از زنان ایران را همچون شتر ملک فهد نشخوار میکند. همچنانکه سازمان تبلیغات اسلامی نیز هر هفته از زبان یک جفت نعلین مطالبات اربابان حکومت اسلامی را در قالب وقوقیه تنظیم و در سراسر کشور پخش میکند. پیشتر نیز گفتیم «پروپاگاند» پیامی است از جانب «قدرت» برای دریافت پاسخ مطلوب.
پروپاگاند ایالات متحد که در دوران جورج بوش بر محور اسلامستیزی تنظیم شده بود تا زمینة سرکوب ملتها در کشورهای مسلماننشین منطقه را فراهم آورد، با «ظهور» باراک اوباما با صورتک «احترام به اسلام» به میدان آمده، تا همان سرکوب را شدت بخشد. سخنانی که باراک اوباما ضمن مصاحبه با شبکة العربیه بر زبان آورد شاهدی است بر این مدعا. اوباما که در واقع معلوم نیست کیست و از کجا سروکلهاش پیدا شده، بهترین گزینة گروه برژینسکی برای حاکمیت آمریکا در شرایط فعلی است. هر گاه لازم آید، ایشان یک مسیحی متعهداند، و هر گاه منافع پنتاگون ایجاب کند، باراک اوباما به باراک «حسین» اوباما تبدیل شده، درخانوادهای مسلمان چشم به جهان میگشاید، و خصوصاً اسلام را بسیار محترم میشمارد و از امتیازات عمدة ایشان یکی اینکه «سالها» در یک کشور مسلماننشین یعنی اندونزی زندگی فرمودهاند!
البته هیچیک از این خبرهای «مؤثق» از «منبع موثق» برخوردار نیست! ولی هیچ اهمیتی ندارد! همینکه کارساز تبلیغات استعماری عموسام باشد کفایت خواهد کرد. آنچه مسلم است اینکه رئیس جمهور در ایالات متحد همواره کارگزار و خادم پنتاگون است و برای تأمین منافع مقدس پنتاگون از هیچ فداکاری و از جان گذشتگی دریغ نخواهد کرد.
و به این ترتیب که اوضاع پیش میرود، بزودی اوباما پیش از هر مصاحبه با العربیه یا المنار یک «اذان» هم برایمان میگوید، سپس سجاده پهن کرده چند رکعت نماز خواهد خواند، و بعد از اتمام نماز هفتاد بار سجده میکند و به العربیه میگوید، ما برای ایران احترام قائلایم، این دولت ایران است که با ما دشمن است! ایران مشتهای گره کرده خود را باز کند و ... بله، این پیام اصلی پروپاگاند استعمار است که همزمان شعارهای پوچ جبهة ملی، نهضت عاظادی، اصلاحطلبان و حکومت نعلین را در خود مستتر دارد.
این پروپاگاند بیشرمانه به ما میگوید، حکومت اسلامی، که برخاسته از کودتای ننگین سازمان ناتو است، و در پی تصمیمات اتخاذ شده در نشست گوادالوپ بر ملت ایران تحمیل شده، ضدآمریکائی است! به ما میگوید، حکومت پوشالی اسلامی که فروپاشیاش در گرو یک اشارة سازمان سیا است، با اربابان خود سر ستیز دارد! و در این راستا بهتر است نگاهی داشته باشیم به «روضهنامة» کیهان، شیپور هریتیج کلاب در ایران.
متأسفانه به دلیل درگذشت رامین مولائی برای مشاهدة پیام حاکمیت ایالات متحد به نوکراناش در جمکران ناچار شدم به سلاخخانة پاسدار شریعتمداری یا همان «دریوزنامة کیهان» مراجعه کنم. «دریوزنامه» مورخ 28 ژانویه 2009، از زبان یوشکا فیشر، عامل نفوذی سیا در تشکلهای چپ مینویسد، نتیجة جنگ غزه هیچ اهمیتی ندارد، جنگ غزه به جنبش حماس به عنوان نمایندة مردم فلسطین «مشروعیت» بخشید! این همان ترهاتی است که توسط رسانههای حکومت نعلینها از جمله فارسنیوز و حنازرچوبه «بازتولید» شده. پاسدار شریعتمداری در پایان مطلب خود برای تحکیم سخنان احمقانة فیشر، به دامان نوآم چامسکی هم متوسل شده! البته چامسکی از سکوت اوباما در برابر کشتار غیرنظامیان غزه انتقاد کرده، و سخناناش هیچ ارتباطی با مزخرفات یوشکا فیشر ندارد. ولی درک این مطلب برای پاسدار شریعتمداری امکانپذیر نیست، چرا که ایشان نیز باید به «باز تولید» تبلیغات جنگطلبانة برتریطلبان آنگلوساکسون بپردازند. در نتیجه فراموش میکنند که یوشکا فیشر «مبتکر» نشست مفتضح برلین است، نشستی که هدفاش تحکیم جایگاه پاسداراکبر و دیگر فعلة فاشیسم به عنوان نمایندگان مردم ایران بود. بله، این است فواید سفله پروری و حماقتگستری استعمار! شریعتمداری یوشکا فیشر را طرفدار حماس معرفی میکند بدون اینکه بداند حمایت فردی با سابقة «درخشان» فیشر از حماس در واقع نشان از همسوئی حماس با سیاست محفل یوشکا فیشر خواهد داشت.
همانطور که میبینیم یوشکا فیشر، مانند سازمان دینپرور ناتو در واقع از جمله فدائیان اسلام است، ولی به مصداق «مرگ خوب است اما برای همسایه»، فیشر هم اسلام را برای مردم ایران میپسندد؛ خودشان در «جمهوری فدرال» زندگی میکنند! در نتیجه طبیعی است که برای مردم فلسطین هم نسخة حماس مورد توجه ایشان قرار گیرد. چرا که جنبش «الفتح» یک نهضت لائیک است و این امکان وجود دارد که نان حضرتشان کمی تا قسمتی «آجر» شود. حال سلاخخانة هریتیج کلاب در جمکران را ترک میگوئیم و بازمیگردیم به پروپاگاند هرالد تریبون، فیگارو، لوموند و بهتر بگوئیم «اجماع استعماری» در تبلیغات رسانههای غرب.
همة این رسانهها یکصدا فریاد میزنند، حاکمیت آمریکا طی سه دهة اخیر «دشمن» حکومت نعلینها بوده، چرا که در ایران «انقلاب» ضدآمریکائی شده! بله، هیچیک از این رسانهها نمیگوید حاکمیت آمریکا به دلیل دشمنی با مردم ایران، نعلینها را به حکومت رساند! و هیچیک نخواهد گفت که حاکمیت آمریکا هیچ خصومتی با دست نشاندگان خود در تهران نمیتواند داشته باشد، و هیچیک نخواهد گفت که حاکمیت ایران، مانند حاکمیت ایالات متحد دشمن واقعی ملت ایران است. همة قلم به مزدهای سازمان سیا همچون سگهای تعلیم دیده، به معلق زدن برای ارباب مشغول شده، در باب حکومت «ضدامپریالیست» نعلینها قلمفرسائی میکنند. همه میگویند، کودتای 28 مرداد بر ضد مصدق بود، و آمریکا، نه انگلستان، از این کودتا حمایت کرده. همه میگویند، در 22 بهمن 1357 مردم ایران بر ضد آمریکا «انقلاب» کردند و به دلیل حمایت ایالات متحد از شاه، عصبانی شدند و سفارتخانة آمریکا را هم اشغال کردند و ... خلاصه همان قصة تکراری که سه دهه است در رسانهها به زبانهای مختلف به مردم ایران تحویل میدهند، و انتظار دارند که ما ملت هم این مهملات را بپذیریم!
در این گیرودار بوزینههای سازمان سیا در جمکران نیز جهت بازار گرمی برای ارباب نعلوارونه میزنند. پاسدار شریعتمداری در کیهان مورخ 28 ژانویه مینویسد، سیاست آمریکا با تغییر رئیس جمهور عوض نمیشود! به عبارت دیگر ژنرال شریعتمداری تأکید میکند که آمریکا همچنان در شرایطی قرار دارد که به جرج بوش اجازه داد تهاجم نظامی به افغانستان و عراق را سازمان دهد! البته شریعتمداری یا بهتر بگوئیم، ارباباناش در ینگهدنیا خیلی کورخواندهاند. اگر ایالات متحد در شرایطی قرار داشت که میتوانست سیاستهای جرج بوش را ادامه دهد، کوکلوکسکلانهای هریتیج کلاب هرگز مجوز ورود یک رنگین پوست نیمه آمریکائی را به کاخ سفید صادر نمیکردند. و اما آخوند جنتی که مانند دیگر مقامات جمکران نان استعمار میجود، در فارس نیوز مورخ 29 ژانویه، از طرفداران برقراری روابط با گاوچرانها دست به انتقاد زده!
چرا؟ چون تبلیغات سازمان سیا در ایران چنین القاء میکند که نکبت و ادبار سه دهة اخیر ناشی از خصومت نعلینها با آمریکا است! به عبارت دیگر، ما ملت میباید بپذیریم که آمریکا خواهان استقرار دمکراسی و رفاه و قانون و صلح و صفا در ایران بوده، ولی آخوندها از آنجا که دشمن آمریکا هستند، این نعمات را از ما دریغ کردند! حال آنکه طی سیسال گذشته، نعلینها به دلیل حمایت بیقیدوشرط حاکمیت آمریکا توانستند به سرکوب مردم ایران و چپاول ثروتهای ملی ما ادامه دهند. و هدف نهائی آمریکا در این «تجربیات» سیساله نهایت امر تجزیة ایران بوده. تجزیة عراق با صورتک فدرالیسم در شرف تکوین است، و اگر فدرالیسم کذا که هیچ ارتباطی با فدرالیسم ندارد ـ عراق فاقد یک دولت مرکزی مقتدر است ـ تحقق یابد، تجزیة ایران نیز غیرقابل اجتناب خواهد شد.
دلیل انتشار مقالات مضحک در رسانههای غرب در باب دشمنی آمریکا و نعلینها پنهان داشتن طرح تجزیة ایران است. طرحی که ایالات متحد نتوانست از طریق استقرار حکومت اسلامی و جنگ با عراق به آن جامة عمل بپوشاند و اکنون میکوشد در پس پردة صلح و دوستی و به بهانة حمایت از اقوام ایرانی آنرا تحقق بخشد. ایالات متحد، در رأس سازمان ناتو برای اعمال نظارت بر مسیر عبور انرژی خواهان حضور نظامی در سواحل خزر است. در نتیجه شیپورهایاش، از جمله روزنامة دین پرور لوموند، شعارهای اردوگاه اوباما را از دهان روحالله خمینی «استخراج» میکند.
به ادعای لوموند، وقتی طرفداران خمینی به او میگفتند که حکومت شاه را نمیتوان سرنگون کرد، خمینی میگفته، «ما میتوانیم». به عبارت دیگر، گروه برژینسکی، «یس! وی کن» را از سخنان امام سیزدهم استخراج کرده و حتماً به همین دلیل در «انتخابات» پیروز شدهاند. همین روزهاست که شیخ مسعود بهنود، متخصص «تاریخ نگاری چاه جمکران» که «هفتصد ـ هشتصد» سال دمکراسی در غرب کشف کرده بود، فرح پهلوی را در کنار خمینی از مخالفان شاه معرفی کند.
شیخ مسعود با تکیه بر خاطرات کشکی و شکمی اسدالله علم که مسلماً خود نیز در نگارش آن سهم به سزائی ایفا کرده به ما میگوید، فرح پهلوی در برابر شاه و در حضور وزیر دربار، رفتار یک زن پرخاشگر از طبقة متوسط را داشته:
«وقتی سگ بزرگ شاه به بشقابها سر کشید، و ملکه او را چخ کرد و شاه برآشفت که چرا همچی میکنی، فرصت پیش آمد تا علم هم تملقی بگوید تا فغان ملکه بلند شد که میگفت همه حتی از این سگ هم تملق میگویند بگذارید یکی باشد که نگوید.»
البته شیخ بهنود فراموش کرده که «ملکه» در هر حال نمیتوانسته چنین رفتاری داشته باشد، چرا که دربار با خانة خیامیها تفاوت داشت! شیخ بهنود همچنین فراموش کرده که «خاطرات علم» مانند دیگر «خاطرات» در امر «تاریخنگاری» نمیتواند مورد «استناد» قرارگیرد. همچنانکه مقالات «واشنگتن پست» در باب «عدم اطلاع سازمان سیا از طرحهای ملایان» بیشتر به یک شوخی خنک و ابلهانه شباهت دارد، چرا که ملایان طرحی از آن خود ندارند و مجریان طرحهای ایالات متحداند.
بله، سایت روزآنلاین مورخ 28 ژانویه مقالهای از «واشنگتن پست» منتشر کرده. این مقاله حاصل «تفکرات عمیق» گرشت نامی، در مقام ناظر ارشد در بنیاد طرفداری از دمکراسی است! ایشان ضمن در ترادف قراردادن نعلینهای مافنگی جمکران با سران اتحاد جماهیر شوروی به ما میگویند، نعلینها بر «ارزشهای انسانی» اسلام همچنان پافشاری میکنند، روابط حکومت اسلامی با آمریکا خصمانه است و نعلینها بزودی به سلاح اتمی دست خواهند یافت و ... و میدانیم که انتشار چنین مهملاتی در واشنگتن پست، رسانة حاکمیت آمریکا، در واقع تهدید روسیه است!
در راستای همین سیاست است که منوچهر متکی، وزیر امورخارجة گورکنها در داووس، خواهان خروج آمریکا از عراق و افغانستان شده. نعلینها، به زبان بیزبانی از گاوچرانها برای حضور در ایران دعوت به عمل میآورند. بازگردیم به مقالة مضحک مستر «گرشت» که ادعا میکند، تهاجم نظامی به عراق ناشی از «عدم اطلاع» سازمان سیا بوده! روشنتر بگوئیم آنحضرت ضمن قیاس به نفس ما را ابله پنداشته تلویحا میفرمایند، برنامة تجزیة عراق و چپاول نفت و حمایت از حکومت اسلامی جمکران در دستورکار نبوده! حتماً استقرار حکومت اسلامی در عراق هم ناشی از عدم اطلاع سازمان سیا بوده!
افسوس که شخص «ملکه» حضور ندارند تا این سگهای نکره، احمق و بیادب را که اینچنین به بشقاب درک و آگاهی مردم ایران «سرک میکشند»، «چخ» بفرمایند!
...
0 نظردهید:
ارسال یک نظر
<< بازگشت